نام پژوهشگر: سید داود آقایی
محمد ابراهیم نیکزاد محمد ستوده
پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357، شوک بزرگی به طرح ها و نظریه های مدیریتی جهان وارد کرد. کشوری که تا دیروز متحد استراتژیک امریکا در منطقه بود، به یکباره تبدیل به بزرگ ترین تهدید علیه منافع قدرت های بزرگ و در رأس آنها امریکا شد. رویارویی این دوکشور در عرصه بین المللی، با دوری فزاینده خواسته های آنان که ناشی از نوع نگرش هستی شناختی و انسان شناختی آنها بود؛ موجب بروز تنش های فراوانی در روابط بین المللی میان این دو کشور شد. در این میان ایالات متحده به دلیل برخورداری از توان اقتصادی، نظامی و سیاسی برتر نسبت به ایران، توانست با استفاده از سازمان ها و نهادهای بین المللی نظیر شورای امنیت و برخی مراکز زیرمجموعه سازمان ملل متحد نظیر آژانس بین المللی انرژی هسته ای ، فشار زیادی را به جمهوری اسلامی ایران وارد سازد. جمهوری اسلامی ایران با اعتقاد به مبانی دینی و استناد به اصول و مواد حقوقیِ معاهدات پذیرفته شده بین المللی، تاکنون هیچگاه از اعتقادات خود چشم پوشی نکرده و منافع ملی کشور را مورد معامله قرار نداده است. از جمله مسائل مورد مناقشه میان ایران و شورای امنیت، برنامه هسته ای ایران بوده است که پس از ارجاع غیرقانونی آن به شورای امنیت، این مسئله تهدیدی علیه صلح و امنیت بین المللی قلمداد شد. شورای امنیت نیز علیرغم اذعان بازرسان آژانس بین المللی انرژی اتمی به عدم انحراف برنامه هسته ای ایران به سمت مقاصد نظامی، اقدام به صدور قطعنامه های تحریمی علیه ایران نمود که استنباط حقوقی ما در این پایان نامه این است که این قطعنامه ها بدون دلیل حقوقی و قانونی صادر شده و به همین دلیل جمهوری اسلامی ایران نیز تاکنون، آنها را نپذیرفته و به آنها ترتیب اثر نداده است. واژگان کلیدی: جمهوری اسلامی ایران، شورای امنیت، سازمان ملل متحد، انرژی هسته ای.