نام پژوهشگر: محمد سرور مولایی
سمیه خادمی حجت اله جوانی
میرزا عبدالقادر بیدل دهلوی (1054- 1133 هجری) بزرگ ترین شاعر فارسی زبان شبه قاره هند محسوب می شود. با توجه به جایگاه بیدل در ادبیات عرفانی، بررسی اندیشه های عرفانی او قابل توجه و تامل است. بیدل از همان دوران نوجوانی و جوانی با مسایل عرفانی آشنا می گردد و این مباحث تاثیر عمیقی بر روح و جان او بر جای می گذارد. او در طول حیاتش از محضر اساتید و مشایخ بزرگی درس اخلاق و عرفان و طریقت می آموزد. بیدل نه تنها شاعر است بلکه عارف و صوفی بزرگی است و شاید بتوان گفت که بیدل عارفی است که اندیشه های عرفانی خویش را در قالب نظم و نثر بیان کرده است. بیدل آثار عرفانی عرفای گذشته را مطالعه کرده و از آنها به خصوص از محی الدین ابن عربی به شدت تاثیر پذیرفته است. دیوان غزلیات بیدل یک فرهنگ اصطلاحات عرفانی به شمار می رود و مسایل عرفانی در آن به صورت بسیار هنرمندانه و در قالب غزل مطرح شده است. مباحث مربوط به عرفان عملی و عرفان نظری در اندیشه های بیدل جایگاه خاصی دارد. در دیوان غزلیات بیدل می توان برای هریک از مقامات و احوال عرفان عملی ابیات زیادی را مورد شرح و تفسیر قرار داد و همچنین بیدل در دیوان غزلیاتش و سایر آثارش به شکل زیبایی به تبیین نظریه های عرفان نظری پرداخته است. در این رساله مباحث عرفان عملی و نظری در غزلیات بیدل مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته است.