نام پژوهشگر: منصور قلعه‌نوی

تحلیل رفتار لرزه ای قاب های فلزی با اتصالات دوگانه با توجه به منحنی هیسترزیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده مهندسی 1388
  محسن راشکی   محمود میری

اتصالات تیر و ستون اجزای اصلی قاب های فلزی هستند که رفتار آنها عملکرد کلی سازه را تحت بارگذاری های مختلف متاثر میسازد. عملکرد ضعیف اتصالات گیردار جوشی طی زمین لرزه های 1994 نورتریج و 1995 کوبه، سبب افزایش توجه به اتصالات پیچ و مهره ای شد که از آن ها اغلب به عنوان اتصالات نیمه صلب یاد میشود. علیرغم اینکه تحقیقات تجربی و تئوری زیادی روی رفتار اتصالات نیمه صلب صورت گرفته، قاب های با اتصالات نیمه صلب کمتر مورد بررسی قرار گرفته اند و هم اکنون نتایج جامعی از بررسی پاسخ سیستم های سازه ای دارای این اتصالات موجود نمی باشد. در تحقیق حاضر بررسی قاب های با ترکیب اتصالات صلب و نیمه صلب در قالب قاب های خمشی دارای اتصالات دوگانه مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور دو گروه قاب سه و هشت طبقه، با چیدمان مختلف اتصالات نیمه صلب، برای چهار نوع متفاوت اتصال تحت آنالیز دینامیکی غیر خطی قرار گرفته اند که برای بررسی پاسخ ها از سه شتاب نگاشت ثبت شده زمین لرزه های پیشین و یک شتاب سینوسی افزایشی استفاده شده است، درتحلیل دینامیکی قاب ها نرم افزار drain-2dx به کار برده شده است که در آن روش تاریخچه زمانی مبنای محاسبات بوده است. برای بررسی پاسخ ها، منحنی هیسترزیس قاب و منحنی اسکلتون بدست آمده از آن، مورد توجه قرار گرفته است که به نظر میرسد مناسبترین راه برای بررسی عینی پاسخ قاب های با اتصالات نیمه صلب میباشد. نتایج نشان میدهد قاب ها تحت شتاب سینوسی رفتاری مشابه رفتار مونوتونیک اتصالات به کار رفته در آن قاب داشته و رفتار قاب کاملا متاثر از رفتار اتصالات آن میباشد، همچنین ترکیب استفاده از اتصالات صلب و نیمه صلب به شکل مطلوبی سختی، مقاومت و پایداری نیاز قاب را تامین کرده، عملکرد قاب خمشی را طی زمین لرزه ها بهبود میبخشد.

کنترل سازه جداسازی شده مجهز به میراگر جرمی تنظیم شده چندگانه-دوجانبه در ارتفاع و پلان تحت اثر زلزله های میدان نزدیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1392
  مریم جلاییان زعفرانی   هاشم شریعتمدار

هدف از کنترل سازه در برابر زلزله، اتلاف انرژی ورودی ناشی از زلزله به سازه، و در نتیجه کاهش تغییرشکل های پلاستیک اعضای سازه، تغییرمکان های بین طبقه ای، تغییرمکان کل و شتاب های طبقات در سازه می باشد. روش های مختلفی برای کنترل سازه در برابر زلزله وجود دارد که برخی از آن ها فعال برخی نیمه فعال و بعضی دیگر غیرفعال می باشند. یکی از سیستم های کنترل غیرفعال، جداساز لرزه ای است که اگرچه منجر به کاهش تغییرشکل های نسبی سازه های متقارن می گردد، ولی در سازه های نامتقارن تحت زلزله های میدان نزدیک، پاسخ های سازه جداسازی شده مطلوب نمی باشد؛ لذا استفاده از یک سیستم تکمیلی جهت بهبود رفتار سازه جداسازی شده نامتقارن تحت زلزله نزدیک گسل الزامی است. در این پژوهش از ترکیب دو سیستم غیرفعال شامل جداساز لرزه ای و میراگر جرم تنظیم شده برای کنترل یک سازه معیار جداسازی شده فلزی استفاده شده است. به این ترتیب که میراگر جرم تنظیمی (tmd)، یکبار در تراز بام (t) و بار دیگر 50 درصد آن در تراز بام و 50 درصد دیگر در تراز روی پی (tb) سازه جداسازی شده معیار، در هر دو جهت x و y قرار گرفت. همچنین 19 حالت مختلف برای نسبت جرمی tmdها در دو جهت x و y بررسی شد. این سازه تحت اثر چهار زلزله میدان نزدیک السنترو، رینالدی، کوبه و چی چی قرار گرفت و در مجموع 152 تحلیل غیرخطی تاریخچه زمانی دینامیکی انجام شد. به منظور ارزیابی عملکرد میراگر جرمی تنظیم شده در سازه جداسازی شده معیار، درصد کاهش rms پاسخ های تغییرمکان و شتاب سازه جداسازی شده با tmd نسبت به حالت بدون tmd بررسی شد. نتایج نشان دادند که هرگاه فرکانس tmd به فرکانس غالب زلزله نزدیکتر باشد و همچنین در زلزله هایی که ارتعاشات بالای زیادتری در زمان دارند (نقاط پیک بیشتر در شتاب نگاشت)، tmd بهتر عمل می کند. همچنین عدم تقارن و نامنظم بودن سازه باعث پیچش آن تحت اثر نیروهای اینرسی ناشی از جرم تنظیمی می گردد ولی با تنظیم درصد جرمی بهینه برای tmd در دو جهت، در اکثر موارد تغییرمکان ها و شتاب های سازه در هر دو جهت، به طور جداگانه کنترل گردید. جهت کنترل تغییرمکان و شتاب در دو جهت x و y به طور همزمان، برای هر زلزله و در هر توزیع tmd نسبت های جرمی که این هدف را ارضاء می کردند، ارائه شد. در پایان نیز یک نسبت جرمی که همزمان پاسخ شتاب و تغییرمکان را در دو جهت کنترل کند تنها برای زلزله السنترو حاصل شد.

تعیین جابجایی های نسبی بین طبقه ای در سطوح عملکرد مختلف سازه در ساختمان های فلزی مهاربندی شده مرسوم شهر مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1392
  حسن پورحسینی   منصور قلعه نوی

زلزله یکی از مهمترین پدیده های طبیعی است که تحقیقات فراوانی به خصوص در سالیان اخیر، برای شناخت، کمی سازی و نحوه مقابله با آن انجام شده و همچنان نیز در حال انجام است. از ابتدای قرن بیستم، زمین لرزه باعث کشته شدن ده ها میلیون نفر شده است. کشور ایران نیز واقع در یکی از زلزله خیزترین مناطق دنیا بوده به طوری به علت خطر بالا از یک سو و نیز ضعف و کاستی های موجود در طراحی و اجرای واحدهای مسکونی در بیشتر مناطق شهری و روستایی از سوی دیگر، میزان آسیب پذیری بسیار زیاد می باشد. شهر مشهد، دومین شهر بزرگ ایران بخاطر وجود گسل های شناخته شده، در منطقه با خطر نسبی زیاد قرار دارد، لذا تامل و تحقیق در مسائل مرتبط با خطر زلزله یکی از ضروریات تحقیقاتی می باشد. از آنجا که عملکرد واقعی ساختمان ها در زلزله از یک طرف به خصوصیات ذاتی زلزله و از طرف دیگر به خصوصیات سازه موردنظر مربوط می باشد، بیشتر تحقیقات در این دو حوزه انجام می-گیرد. مطابق دستورالعمل بهسازی لرزه ای، قرارگیری ساختمان در یک سطح عملکرد خاص، مطابق با مقدار مشخصی از جابجایی های نسبی بین طبقه ای اتفاق می افتد. لذا این مقادیر می-توانند مبنایی برای تعیین آسیب پذیری ساختمان ها باشند. این پژوهش با تمرکز بر خصوصیات سازه های موجود، به تعیین سطوح جابجایی نسبی متناسب با سه سطح عملکرد قابلیت استفاده بی وقفه، ایمنی جانی و آستانه فروریزش، با بررسی ساختمان های ساخته شده در چند سال اخیر، نمونه هایی از ساختمان های فلزی با مهاربند فلزی در مشهد پرداخته و مقادیر نظیر را پیشنهاد نموده است. بر اساس این مطالعه، مقادیری از جابجایی نسبی بین طبقه ای برای این گونه از ساختمان ها، پیشنهاد شده و با مقادیر توصیه شده در دستورالعمل های fema و hazus مقایسه شده است. این پژوهش ضمن بررسی ادبیات فنی مرتبط، در گام اول به بررسی دسته های مختلف ساختمانی موجود در سطح شهر پرداخته و سپس، با انتخاب 9 نمونه با انجام تحلیل های استاتیکی غیرارتجاعی و به کمک نرم افزار abaqus، منحنی رفتاری سازه ها را بدست آورده و پارامترهای مورد نیاز برای رفتار دوخطی قاب های نمونه و همچنین مقادیر جابجایی های نسبی بین طبقه ای نظیر سه سطح عملکرد قابلیت استفاده بی وقفه، ایمنی جانی و آستانه فروریزش را ارائه داده است.

مطالعه رفتار لرزه ای میراگر سیلندری اصطکاکی با تحلیل دینامیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1392
  محمدعلی سرودی گلستانی   منصور قلعه نوی

یکی از روش های موثر در کاهش پاسخ لرزه ای سازه ها، در برابر بارگذاری دینامیکی ناشی از زلزله، استفاده از سیستم های جاذب انرژی می باشد. کارکرد این سیستم ها به گونه ای است که در اثر تغییر شکل های خاص و اعمال مکانیکی، جذب و استهلاک مقدار زیادی از انرژی ورودی به سازه را موجب می شوند. بدین منظور در سال های اخیر مطالعات زیادی بر روی انواع میراگرها که به دو صورت فعال و غیر فعال می باشند، انجام شده است. از میان انواع سیستم های غیر فعال، میراگرهای اصطکاکی به دلیل ساده بودن روش ساخت، همچنین نصب سریع و آسان در سیستم های سازه ای، بیشتر مورد توجه می باشند. میراگرهای اصطکاکی سیلندری جدیدترین نوع از این گروه میراگرها هستند که علاوه بر ساخت و نصب آسان تر در سیستم سازه ای، سختی و میرایی بالاتری نسبت به انواع دیگر میراگرهای اصطکاکی دارند. در این پایان نامه رفتار سیستم قاب خمشی فولادی دارای بادبند قطری در شش مدل مختلف با میراگر و شش مدل بدون میراگر اصطکاکی سیلندری مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. این دوازده مدل به صورت دو بعدی در نرم افزار opensees تعریف گردید و با انتخاب 7 شتاب نگاشت، تحلیل دینامیکی غیر خطی فزاینده (ida) بر روی آن ها انجام شد. پس از انجام تحلیل بر روی این مدل ها، نتایج نشان می دهد که با استفاده از این میراگرها می توان اتلاف انرژی را در آن ها متمرکز نمود و سهم سایر اعضای سازه ای از اتلاف انرژی را به حداقل رساند.

بررسی سطح عملکرد سازه های مجهز به میراگر سیلندری اصطکاکی تحت بار لرزه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1393
  علیرضا دولابی   منصور قلعه نوی

بررسی سطح عملکرد سازه های مجهز به میراگر سیلندری اصطکاکی تحت بار لرزه ای چکیده وقتی سازه ها تحت اثر بارهای لرزه ای با شدت زیاد قرار گیرند، وارد ناحیه رفتار غیرخطی می شوند. در این حالت بخش عمده ای از انرژی ورودی به سازه از طریق میرایی ذاتی سازه و مکانیزم غیرخطی هیسترزیس مستهلکمی شود. در زلزله هایشدیدتر، انرژی ورودی به سازه افزایش می یابد و سهم بیشتری از انرژی توسط ایجاد تغییر شکل های پلاستیک تلف می شود. تغییر شکل های مزبور ناشی از به وجود آمدن مفاصل پلاستیک به صورت موضعی در نقاطی از سازه بوده که خود موجب افزایش استهلاک انرژی در سیستم می گردد. در نتیجه مقدار زیادی از انرژی ورودی زلزله به ساختمان به واسطه تخریب های موضعی در سیستم مقاوم جانبی سازه مستهلک می گردد، به طوری که در صورت عدم اتخاذ تمهیدات لازم، این امر می تواند نهایتاً به تخریب سازه منتهی شود. یکی از روش های موثر در کاهش پاسخ لرزه ای سازه ها، در برابر بارگذاری دینامیکی ناشی از زلزله، استفاده از سیستم های جاذب انرژی می باشد. بدین منظور در سال های اخیر مطالعات زیادی بر روی انواع میراگرها، که به دو صورت فعال و غیرفعال می باشند، انجام شده است. از میان انواع سیستم های غیرفعال، میراگرهای اصطکاکی به دلیل ساده بودن روش ساخت، همچنین نصب سریع و آسان در سیستم های سازه ای، بیشتر مورد توجه می باشند. میراگرهای سیلندری اصطکاکیجدیدترین نوع از این گروه میراگرها هستند که علاوه بر ساخت و نصب آسان تر در سیستم سازه ای، سختی و میرایی بالاتری نسبت به انواع دیگر میراگرهای اصطکاکی دارند. در این پایان نامه قصد داریم رفتار سیستم قاب خمشی فولادی دارای بادبند قطری مجهز به میراگر سیلندری اصطکاکی را مورد بررسی و مقایسه قرار دهیم. برای این منظور سازه های4، 8 و 12 طبقه به ترتیب معرف سازه های کوتاه، میان مرتبه و بلندمرتبه در نظر گرفته شده اند. این سازه ها در شش مدل مختلف با میراگر و شش مدل بدون میراگر اصطکاکی سیلندریمورد بررسی و مقایسه قرار گرفته اند. این دوازده مدل به صورت دو بعدی در نرم افزارopensees تعریف گردیده وتحت تحلیل استاتیکیغیرخطی (پوش اور) قرار گرفته و سطح عملکرد آن ها بررسی شده است. نتایج به دست آمده نشان دهنده ی بهبود مناسبی در سطح عملکرد سازه هایدارایاین نوع جدید میراگرها (میراگر سیلندری اصطکاکی) می باشد.

بررسی اثر طبقه نرم بر سطح عملکرد به روش ضرایب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده فنی 1393
  فرزاد محمدزاده الاشلو   منصور قلعه نوی

حذف عنصر مقاوم در برابر بارهای جانبی در طبقه به جهت تامین ورودی ساختمان و یا پنجره های بزرگ و یا دربهای اصلی فضاهای تجاری ، سبب شکل گیری طبقه نرم و ضعیف در طبقه میشود. به طور معمول تشخیص و تمایز بین طبقه نرم و طبقه ضعیف بسهولت میسر نمی باشد. سختی برابر است با نیروی مورد نیاز برای ایجاد تغییرمکان واحد و یا عبارت است از شیب منحنی نیرو – تغییرمکان ، ولی مقاومت برابر است با حداکثر نیروی مورد نیاز سیستم. طبقه نرم به سختی و طبقه ضعیف به مقاومت مربوط می باشد. بنابراین طبقه نرم طبقه ضعیف هم می باشد. اگر چه به طور معمول وجود و تاثیر طبقه نرم و ضعیف در طبقه همکف با حساسیت بیشتری مورد توجه قرار می گیرد ولی وجود این پدیده درطبقات فوقانی نیز در عملکرد سازه تاثیر بهسزایی ایفا می نماید. طبقه نرم باید با مقایسه بین طبقه موردنظر با طبقات مجاور تعیین شود. مطابق ویرایش سوم آئین نامه 2800 طبقه نرم طبقه ای است که سختی جانبی آن کمتر از 70 درصد سختی طبقه بالای آن یا کمتر از 80 درصد متوسط سختی های سه طبقه روی آن است. حال سوال این است که سازه ای که براساس آئین نامه های موجود (2800) طراحی شده اند و حداقل سطح عملکرد ایمنی جانی را تامین می نمایند با داشتن طبقه نرم چه تغییری در سطح عملکرد آنها به وجود می آورد؟ برای پاسخ به این سوال و بررسی عملکرد واقعی سازه انجام تحلیل غیرخطی سازه اجتناب نا پذیر است. بدین منظور سه نمونه ساختمان با تعداد طبقات 4-8-12 انتخاب شد و با استفاده از آئین نامه 2800 طراحی شدند. سپس طبقه نرم در طبقات مختلف تشکیل داده شده و ساختمانها تحت تحلیل استاتیکی غیرخطی قرار گرفته و با استفاده از روش ضرایب تغییرمکان هدف بدست آمده و جابجایی نسبی ساختمانها و مفاصل ایجاد شده در نقطه عملکرد مورد بررسی قرار گرفتند. بررسی ها نشانگرگذشتن ساختمانهای 4، 8 و12 طبقه با داشتن طبقه نرم از سطح عملکرد ایمنی جانی می باشد. همچنین در ساختمانهای متوسط و بلند تشکیل مفاصل و خسارات محتمل از به وجودآمدن طبقه نرم در طبقات میانی به مراتب بیشتر از سایر طبقات است.

بررسی تأثیر موقعیت و شکل بازشو در رفتار دیوار برشی فولادی مرکب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده فنی 1393
  رسول پوربافرانی   منصور قلعه نوی

در سال های اخیر استفاده از دیوار برشی فولادی از یک ایده به یک سیستم باربر جانبی مورد قبول آیین نامه های طراحی تبدیل شده است. سیستم دیوار برشی فولادی از سیستم های نوین لرزه ای محسوب می شود که از سال 1994 مورد تأیید آیین نامه ی فولاد کانادا قرار گرفته و از سال 2005 نیز آیین نامه فولاد آمریکا آن را به رسمیت شناخته است. دیوار برشی فولادی مرکب یک سیستم نوین باربر جانبی و متشکل از یک پلیت فولادی به همراه دیوارهای بتن آرمه است که به یک سمت یا هر دو سمت آن توسط برش گیرهای مکانیکی متصل شده اند. ضخامت کم، وزن کم و سهولت نصب از مهم ترین مزایای این سیستم در مقایسه با سایر سیستم های باربر جانبی هستند. نقش صفحات بتن مسلح، جلوگیری از کمانش ورق فولادی قبل از تسلیم و همچنین مشارکت در سختی و مقاومت سیستم لرزه ای می باشد. در موارد بسیاری به دلیل نیازهای ناشی از معماری، تأسیسات و یا حتی سازه ای در این دیوارها بازشوهایی تعبیه می شود. وجود بازشو می تواند رفتار دیوار را به طرز موثری تحت تأثیر قرار دهد. لذا در این پژوهش، تأثیر مکان و شکل بازشو در دیوارهای برشی فولادی مرکب مورد مطالعه قرار داده می شود. در این راستا ابتدا دقت و کفایت روش تحلیلی برای مدل نمودن اثر بازشو روی رفتار دیوارهای برشی فولادی مرکب با مقایسه نتایج این مدل ها با نتایج آزمایشگاهی موجود بررسی شده و سپس اثر مکان و شکل بازشو روی مقاومت، سختی و شکل پذیری آن به صورت تحلیلی مورد بررسی قرار می گیرد. در این تحلیل ها از آنالیز استاتیکی غیرخطی (pushover) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از آنالیز مدل های مختلف دیوار برشی در نرم افزار abaqus نشان می دهد که هرچه سنترلاین بازشو به سنترلاین دیوار نزدیک تر شود، دیوار عملکرد مناسب تری خواهد داشت، همچنین بررسی ها روی شکل بازشو نیز نشان می دهد که هر چه شکل بازشو به دایروی نزدیک تر شود، دیوار عملکرد مناسب تری خواهد داشت.

بررسی علل تأخیر پروژه‏ های عمرانی شهر مشهد و ارائه راهکارهای برون رفت از آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1393
  فرشاد خضری   منصور قلعه نوی

هدف اجرای این پژوهش بررسی علل تأخیر پروژه ‏های عمرانی شهر مشهد و ارائه راهکارهای برون رفت از آن می ‏باشد. این تحقیق به روش پیمایش و با حجم نمونه 88 نفر از مهندسین صنعت ساختمان انجام گرفته است که بیشتر آن‏ها دارای مدرک کارشناسی ارشد و در بخش خصوصی با میانگین سابقه کار 19سال مشغول به‏ کار بوده و اغلب در بخش های کارفرمایی و مشاوره فعالیت دارند. مهم‏ ترین معیارها در تأخیر در ارتباط با بخش های قوانین و مقررات، پیمانکاران، مشاوران و کارفرمایان وشهر مشهد به‏صورت جداگانه تعریف گردید. همچنین روایی پرسشنامه به‏صورت صوری توسط صاحب نظران و پایایی آن با استفاده از آزمون آلفای کرونباخ انجام شد. سپس علل و عوامل تأخیر در دو بخش عمرانی و غیرعمرانی مورد بررسی قرار گرفت. یافته‏ های پژوهش نشان داد که عدم استفاده مناسب از قراردادهای نوین مهندسی، ضعف در قوانین انتخاب پیمانکار،کمبود اعتبار و یا تأخیر در پرداخت مالی و تکیه اصلی دستگاه مناقصه‏ گزار بر قیمت، ضعف فنی بخش های طراحی و دقت پایین مطالعات اولیه و تأخیر در تصمیم گیری به هنگام درمقاطع حساس، نداشتن دید اجرایی و کارگاهی طراحان، عدم قیمت ‏دهی مناسب در مناقصه‏ ها و ضعف در منابع مالی و مدیریت اجرایی پیمانکار، بوروکراسی اداری بالا در شهر مشهد درزمینه پروژه‏ ها، پایین بودن بودجه پروژه‏ ها نسبت به سایر کلان شهرها، انسجام پایین مشاورین، پیمانکاران و مهندسان، عدم هماهنگی کارفرما با مشاور و پیمانکار، نبود یا ضعف مطالعات بالادستی شهر مشهد به ترتیب از مهم ‏ترین علل تأخیر پروژه‏ های عمرانی و غیرعمرانی می ‏باشند. از طرف دیگر، مقایسه علل تأخیر نشان داد که بیشترین علل در بخش عمرانی است و در برخی از مسائل نیز بین این دو اختلافی مشاهده نشد. در انتها پیشنهادهای اجرایی و پژوهشی جهت استفاده در پروژه‏ ها و پژوهش ‏ها ارائه گردیده است.

طراحی و پیاده سازی دفتر مدیریت پروژه (pmo) و تعیین بلوغ و کارکردهای آن در سازمان های پروژه محور (مطالعه موردی معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده مهندسی 1393
  احسان حمیدزاده   منصور قلعه نوی

دانش مدیریت پروژه یکی از نیازهای اساسی سازمان های پروژه محور خصوصاً پروژه های ساخت در کشور ماست. با توجه به این که در پروژه های عمرانی با مشکلات زیادی از جمله تأخیرات، افزایش هزینه، ضعف کیفی، عدم بهره برداری بهینه از منابع و ... مواجه هستند، بنابراین برای رفع این مشکلات و به منظور بالا بردن میزان موفقیت پروژه ها ایجاد دفتر مدیریت پروژه (pmo) می تواند بسیار سودمند باشد. پژوهش حاضر در نظر دارد طراحی و پیاده سازی دفتر مدیریت پروژه در معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد را بررسی نماید. برای این منظور بلوغ مدیریت پروژه سازمان را جهت تعیین سطح بلوغ دفتر مدیریت پروژه بررسی و کارکردهای اصلی دفتر مدیریت پروژه را با توجه به نیازهای سازمان تعیین و اولویت بندی می نماید. جامعه مورد بررسی در این مطالعه، کلیه مدیران و کارشناسان شاغل در معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد شامل 33 کارشناس و 13 مدیر می باشد. در این پژوهش از مدل ارائه شده توسط بولز برای تعیین بلوغ دفتر مدیریت پروژه بر اساس بلوغ حوزه های ده گانه دانش مدیریت پروژه در سازمان استفاده می گردد. هم چنین با بررسی 8 نظریه مطرح 11 کارکرد اصلی از میان کارکردهای تعریف شده برای دفتر مدیریت پروژه تعیین می گردد. نتایج به دست آمده از تحلیل های آماری بلوغ دفتر مدیریت پروژه را سطح 3 نشان می دهد و کارکردهای اصلی دفتر مدیریت پروژه را اولویت بندی می نماید. بر این اساس با توجه به تعیین فاکتورهای اصلی دفتر مدیریت پروژه (بلوغ و کارکردها) طراحی و پیاده سازی دفتر مدیریت پروژه در معاونت فنی و عمران شهرداری مشهد صورت می پذیرد.