نام پژوهشگر: وحید کاشانی منش
وحید کاشانی منش واراز مرادی مسیحی
مارشال در سال 1890، صرفه های تجمع و ناحیه صنعتی را وارد ادبیات اقتصادی نمود. وی دو عامل همجواری صنایع تخصصی مرتبط با هم و خوشه ای شدن یک یا چند شاخه متعدد از یک صنعت را در صرفه های تجمع موثر میدانست و معتقد بود که اولاً تمرکز در یک مکان، موجب شکل گیری بازار نیروی کار محلی میشود؛ ثانیاً هم مکانی، به تجمعات صنعتی امکان می دهد که نهاده های یک صنعت با تنوع بیشتر و هزینه پایینتری صورت پذیرد؛ ثالثاً، دانش در چنین تجمعاتی به آسانی سرریز می شود. ارتباطات بین بنگاه ها باعث افزایش کارایی و در نتیجه توسعه بنگاه و خوشه در ابعاد مختلف از جمله بعد اقتصادی، نوآوری، انسانی و فنی می شود. عوامل مختلفی بر ساختار شبکه تأثیر دارد که می توان به انواع ارتباطات با بنگاه ها و موسسات خصوصی و دولتی مختلف، شکل ارتباطات، میزان تمایل به حفظ آن، اعتماد در ارتباطات و غیره اشاره کرد. ساختار شبکه بین بنگاه ها می تواند تأثیر بسزایی بر توسعه بنگاه و خوشه داشته باشد. این پژوهش سعی در پاسخ به سوالاتی نظیر، تأثیر ساختار شبکه بر توسعه صنایع دارد و کدام شاخص در ساختار شبکه بیشترین تأثیر را بر توسعه دارد. برای نیل به این هدف از روش اسنادی به مطالعه مبانی نظری و رویکردهای مطرح در این زمینه پرداخته شده است و به منظور مطالعه از جامعه آماری از روش پیمایشی و مصاحبه استفاده شده است. جامعه آماری تمام شماری شده است و نمونه گیری صورت نگرفته است. بعد از پر کردن پرسشنامه ها و وارد کردن اطلاعات در محیط نرم افزار spss، با بکارگیری روش های آماری مناسب به تحلیل یافته ها پرداخته شده است. یافته های این تحقیق نشان می دهد که ساختار شبکه نقش مستقیمی بر توسعه دارد و همچنین از ساختار شبکه بیشترین تأثیر را بر توسعه نوآوری در صنایع و بعد از آن توسعه اقتصادی دارد. شاخص شبکه بندی بیشترین تأثیر را بر توسعه می گذارد و گویه هایی همچون ارتباط با مشتریان و تأمین کنندگان مواد اولیه بیشترین تأثیر را بر توسعه دارند.