نام پژوهشگر: ناصر کرامت فر
ناصر کرامت فر بهرام بهین
رمان پسر بومی اثر ریچارد رایت، مخمصه روانی حاصل از نا انسان شدن در یک جامعه نژاد پرست را به تصویر می کشد. حد آزادی «بیگر تامس» در پسر بومی، در بین منتقدان بسیار مناقشه آمیز بوده است: برخی، او را یک شخصیتِ ناتورالیستی بی بهره از هر گونه آزادی می پندارند و برخی دیگر او را یک شخصیت اگزیستانسیالیستی برخوردار از آزادی به حساب می آورند. مطالعه حاضر، تلاشی در راستای بررسی تحولات روانی شخصیت اصلی رمان با استمداد از دیدگاه های روانکاوانه ژان پل سارتر موسوم به «روانکاوی وجودی» می باشد. نقطه نظرات روانکاوانه سارتر بر محور مفهوم«تعالی» استوار است که به معنای کُنش آگاهانه فرد در فرا رَوی از خود می باشد که ماحصل آن تجربه ، تحولات روانی است. مفاهیم دیگر، مانند «دیگری» و «طرح اندازی بنیادین» نیز به همان نسبتِ «تعالی» در «روانکاوی وجودی» حائز اهمیت اند. مطالعه پیش رو، بازتاب دهنده تکامل نظرات سارتر در خصوص قابلیت انسانها برای «تعالی» می باشد. در این راستا، اولاً؛ دیدگاه های روانکاوانه اولیه ی مبتنی بر هستی شناسی سارتر ارائه می گردد که بر آزادی مطلق انسانها تاکید می کند؛ بدین ترتیب، دغدغه های بیگر تامس به عنوان موجودی مستقل صرف نظر از پیش زمینه اجتماعی-اقتصادی او تبیین می شود. ثانیاً، تاملات متاخر سارتر درمورد عناصر محدود کننده «تعالی» نظیر نژاد پرستی و وضعیت اقتصادی که «تعالی» بیگر تامس را مقیّد می کنند، ارائه می شود. ثالثاً، با به کار بستن ملاحظات اخلاقی سارتر، رابطه اخلاقی بیگر با «دیگری» و روش او درگشودن فضایی برای «دیگری» برای «تعالی» خویش ، مورد ارزیابی قرار میگیرد. مهم ترین نتیجه به دست آمده از این پایان نامه این است که در مقایسه با مطالعات جبر گرایانه و یا مطالعات منحصر به نظرات اولیه سارتر مرتبط با آزادی یا «تعالی» بی قید و بند، خوانش پسر بومی بر اساس«روانکاوی وجودی» سارتر توضیح بهتری را برای وضعیت روانی بیگر تامس ارائه می کند.