نام پژوهشگر: علیرضا سیروس‌مهر

بررسی عملکرد و صفات کمی ماش (vigna radiata) در کشت مخلوط ردیفی با ارزن معمولی (panicum miliaceum)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  فاخر افتخاری منش   علیرضا سیروس مهر

به منظور تعیین مناسب ترین تراکم کاشت در کشت مخلوط ارزن و ماش از نظر عملکرد و برخی خصوصیات کمی دو گیاه آزمایشی با طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه زابل در سال زراعی 92-91 اجرا گردید. تیمارها شامل ارزن با تراکم ثابت و فاصله بین دو بوته 5 سانتی متر (a) و ماش در 4 تراکم شامل فاصله بین دو بوته 20 (b)، 25 (c)، 30 (d) و 35 (e) سانتی متر و مخلوط ارزن با ماش با فاصله بین دو بوته 20 (ab)، 25 (ac)، 30 (ad) و 35 (ae) سانتی متر در نظر گرفته شده بودند. پارامترها ارتفاع بوته، تعداد شاخه های فرعی، عملکرد علوفه خشک، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در نیام، عملکرد دانه و نسبت برابری زمین (ler) مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج حاصل از آزمایش نشان داد که بیشترین عملکرد علوفه خشک (6/2234) کیلوگرم در هکتار از تیمار کشت خالص ارزن و بیشترین عملکرد دانه در ماش از تیمار کشت خالص بدست آمد. بالاترین میزان ارتفاع بوته ارزن 9/45 سانتی متر در کشت مخلوط (ae) و بیشترین میزان ارتفاع بوته های ماش 52/27 سانتی متر از کشت مخلوط (ab)، حاصل و کمترین ارتفاع بوته ماش 46/25 سانتی متر از کشت خالص ماش با فاصله بوته 35 سانتی متر (e) بدست آمد.

اثر محلول پاشی متانول بر ویژگی های کمی و کیفی گلرنگ (carthamus tinctorius) در شرایط کم آبیاری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  فرزانه کارگر   علیرضا سیروس مهر

به منظور بررسی تاثیر محلول پاشی متانول در شرایط کم آبیاری بر ویژگی های کمی و کیفی گلرنگ، آزمایشی در سال زراعی 92-91 به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی در سد سیستان انجام شد. دوره آبیاری شامل: آبیاری کامل، قطع یک مرحله آبیاری در زمان تکمه دهی و دانه بندی به عنوان عامل اصلی و سطوح محلول پاشی متانول شامل: شاهد (عدم مصرف متانول)، 7، 21، 35 و 49 درصد حجمی به عنوان عامل فرعی بودند. نتایج نشان داد کم آبیاری تاثیر معنی دار افزایشی بر پرولین، هیدرات کربن دانه و پروتئین دانه و تاثیر معنی دار کاهشی بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و فرعی فرعی، تعداد برگ، شاخص سطح برگ، کلروفیل برگ، فلورسانس، تعداد طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و بیولوژیک، شاخص برداشت و درصد روغن داشت. بیشترین و کمترین عملکرد دانه به ترتیب مربوط به آبیاری کامل و قطع یک مرحله آبیاری در زمان دانه بندی بود و به طوری که 12/78درصد افزاش عملکرد دانه داشت. تاثیر محلول پاشی متانول بر ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی و فرعی فرعی، تعداد برگ، شاخص سطح برگ، کلروفیل و فلورسانس برگ، تعداد طبق، وزن هزار دانه، عملکرد دانه و بیولوژیک، شاخص برداشت، پروتئین دانه، هیدرات کربن دانه و درصد روغن معنی دار افزایشی، اما بر پرولین معنی دار کاهشی بود. بیشترین و کم ترین عملکرد دانه به ترتیب مربوط به محلول پاشی 21 و 49 درصد حجمی متانول بود به طوری که 12/38 درصد افزایش عملکرد دانه داشت. برهمکنش کم آبیاری و محلول پاشی متانول بر تعداد شاخه فرعی و فرعی فرعی، کلروفیل برگ، تعداد برگ، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، هیدرات کربن محلول در دانه و پروتئین دانه اثر معنی داری داشت. مقایسه میانگین های برهمکنش نشان داد که بیشترین عملکرد دانه مربوط به محلول پاشی 21 درصد حجمی متانول با آبیاری کامل بود که حدود 29/20درصد افزایش نسبت به محلول پاشی 49 درصد حجمی متانول با قطع یک مرحله آبیاری در زمان دانه بندی داشت. بر اساس نتایج، محلول پاشی 21 درصد حجمی متانول با آبیاری کامل جهت تولید گلرنگ می تواند تیمار مناسب برای منطقه باشد.

ارزیابی صفات کمی و کیفی اسفرزه متأثر از محلول پاشی کود کامل و اسید هیومیک در کشت مخلوط با زیره سبز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  هانا مرادیان   علیرضا سیروس مهر

به منظور ارزیابی صفات کمٌی و کیفی اسفرزه(plantago ovata) متاثر از محلول پاشی کود کامل و اسیدهیومیک در کشت مخلوط با زیره سبز (cuminum cyminum) آزمایشی در مزرعه تحقیقاتی دانشگاه زابل انجام شد. آزمایش به صورت کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. محلول پاشی کود به عنوان عامل اصلی (در دو نوع1-کامل 2-اسیدهیومیک) و کاشت در سه سطح تک کشتی زیره، تک کشتی اسفرزه با سه تراکم 333333، 166666، 111111بوته در هکتار و مخلوط اسفرزه و زیره به صورت یک خط در میان درتراکم های مختلف ذکر شده اسفرزه و زیره با تراکم ثابت 833333 بوته در هکتار بعنوان عامل فرعی به روش جایگزینی انجام شد.اثرات متقابل محلول پاشی و تراکم بر تعداد بذر در بوته و عملکرد دانه اسفرزه در سطح 5 درصد وبر وزن هزار دانه و عملکرد دانه زیره به ترتیب در سطح 1و5 درصد معنی دار بود ولی بر دیگر صفات معنی دار نبود. کاربرد کود باعث افزایش عملکرد برای هر دو گیاه درتک کشتی و مخلوط گردید. بین دو نوع محلول پاشی، حداکثر وزن هزار دانه، میزان تورم، عملکرد دانه، تعداد دانه در بوته و تعداد سنبله در اسفرزه و تعداد چتر،تعداد دانه در چتر، وزن هزار دانه و عملکرد دانه در زیره همگی از کاربرد کود کامل و حداکثر ارتفاع بوته، تعداد برگ، مقدار موسیلاژ وعملکرد بیولوژیک اسفرزه و ارتفاع بوته و عملکرد بیولوژیک در زیره از محلول پاشی با اسید هیومیک بدست آمد.کاهش شاخص های رشدی با کاهش تراکم در هر دو گیاه قابل مشاهده بود که دلیل آن احتمالا کاهش تعداد بوته در متر مربع بوده است.اما به طور کلی بر اساس نتایج حاصله مطلوبترین میزان کمیت وکیفیت در کشت مخلوط در اکثر صفات هر دو گیاه از تراکم16666بوته اسفرزه و833333بوته زیره در هکتارمشاهده شد.جهت مقایسه تک کشتی محصولات با مخلوط از شاخص نسبت برابری زمین استفاده شد.نتایج نشان داد که کشت مخلوط نسبت به تک کشتی اسفرزه و زیره سبز برتری داشت(ler>1).بالاترین مقدار برابری زمین در تیمار محلول پاشی با کود کامل و مخلوط زیره و اسفرزه با تراکم 16666 بوته در هکتار حاصل گردید

تعیین شکاف عملکرد گندم در شرایط آب و نیتروژن محدود در منطقه شیروان: مدل (ceres-wheat و aquacrop) و آزمایش مزرعه¬ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1393
  ابوالفضل توسلی   براتعلی فاخری

این پژوهش به منظور شبیه سازی عملکرد گندم در شرایط آب و نیتروژن محدود در منطقه شیروان با استفاده از مدل ceres-wheat و aquacrop انجام گرفت. هدف از انجام این تحقیق ارزیابی این دو مدل در شبیه سازی پارامترهای مختلف رشد و نمو، از طریق مقایسه پارامترهای شبیه سازی شده با نتایج مزرعه¬ای و ارزیابی توانایی مدل در پیش بینی زمان وقوع مراحل فنولوژیک و عملکرد گیاه؛ و همچنین تعیین عوامل موثر در کاهش عملکرد پتانسیل گندم (شکاف عملکرد) در منطقه بود. بدین منظور برای کسب داده¬های مورد نیاز برای واسنجی و اعتبار یابی مدل آزمایش مزرعه¬ای به صورت کرت¬های خرد شده و در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در دو فصل زراعی 89-1388و 90-1389 بر روی گیاه گندم زمستانه (رقم سایونز) در شهرستان شیروان انجام گرفت. تیمارهای آزمایشی از چهار سطح آبیاری (i1: آبیاری کامل (ظرفیت زراعی)، i2: 80 درصد ظرفیت زراعی، i3: 60 درصد ظرفیت زراعی و i4: بدون آبیاری) به عنوان فاکتور اصلی و چهار سطح کود نیتروژن (n1: 0، n2: 100، n3: 175 و n4: 250 کیلوگرم نیتروژن در هکتار) به عنوان فاکتور فرعی تشکیل شدند. نتایج حاصل از شبیه سازی مراحل فنولوژیکی با استفاده از مدل ceres-wheat در آزمایشات سال¬های اول و دوم نشان داد که مجذور میانگین مربعات خطای گلدهی، شیری شدن دانه و رسیدگی فیزیولوژیکی در هر دو سال از آستانه قابل قبول برای دقت مدل (مقادیر 10 درصد)، کمتر بوده که نشان دهنده دقت مدل در شبیه سازی مراحل فنولوژیکی است. هر چند روند شاخص سطح برگ در هر دو آزمایش نسبتاً خوب پیش بینی شده است با این حال بین شاخص سطح برگ مشاهده شده و شبیه سازی شده اختلاف نسبتاً زیادی وجود دارد. مجذور میانگین مربعات خطای عملکرد دانه نیز در سال¬های اول و دوم به ترتیب 95/8 و 11/9 درصد مشاهده شد. مجذور میانگین مربعات خطای بیوماس به ترتیب در سال¬های اول و دوم 03/5 و 30/5 درصد بود. این نتایج بیانگر آن است که بیوماس و عملکرد با دقت خوبی شبیه سازی شده است. نتایج شبیه سازی با استفاده از مدل aquacrop نشان داد که مدل قادر است پوشش کانوپی، عملکرد دانه، بیوماس اندام هوایی و کارآیی مصرف آب را با دقت نسبتاً مناسبی خصوصاً در تیمارهای مطلوب آبیاری و مصرف کود نیتروژن شبیه سازی کند. مقایسه و ارزیابی دقت دو مدل بر مبنای شاخص¬های r2 و rmsen مشاهده شد که در هر دو سال آزمایش مدل ceres-wheat در شبیه سازی عملکرد گندم (رقم سایونز) در منطقه شیروان به خوبی عمل نموده و قدرت شبیه سازی آنها نسبت به مدل aquacrop بهتر است. آخرین هدف این تحقیق نیز تعیین شکاف عملکرد گندم در منطقه بود. برای رسیدن به این هدف مطالعه¬ای به صورت پیمایشی (در 20 مزرعه انتخاب شده در منطقه) و آزمایشات مزرعه¬ای انجام گرفت. در این آزمایش مهمترین فاکتورهای محدود کننده و کاهنده عملکرد آب، نیتروژن و عوامل مدیریتی در نظر گرفته شدند. شکاف عملکرد در این پژوهش از دو جنبه مورد بررسی قرار گرفت: (1) تعیین نسبت¬های مختلف عوامل موثر در ایجاد شکاف عملکرد بین مقادیر شبیه سازی پتانسیل عملکرد با مقادیر واقعی با استفاده از آزمایشات مزرعه¬ای و برای یک دوره دو ساله؛ (2) شکاف عملکرد منطقه برای یک دوره بلند مدت (ده ساله). نتایج سال اول آزمایش نشان داد که عملکرد پتانسیل (عملکرد شبیه سازی شده توسط مدل تحت شرایط اپتیمم)، قابل حصول (عملکرد بدست آمده در آزمایش مزرعه¬ای و تحت شرایط مطلوب مدیریتی) و واقعی (میانگین عملکرد بدست آمده توسط کشاورزان منطقه) به ترتیب 11075، 6647 و 5025 کیلوگرم در هکتار بدست آمد. کل شکاف عملکرد بوجود آمده برای گندم رقم سایونز در منطقه 5985 کیلوگرم در هکتار (عملکرد پتانسیل – عملکرد واقعی) تخمین زده شد. که از این مقدار آب و عنصر غذایی با کاهش 84/72 درصد عملکرد پتانسیل به عنوان دو عامل مهم محدود کننده عملکرد در منطقه محسوب می¬شوند. سومین عامل کاهنده عملکرد در منطقه عوامل مدیریتی (نظیر تاریخ کاشت، تراکم مطلوب، کنترل بیماری¬ها، آفات و علف¬های هرز و ...) شناخته شدند. به طوری که عوامل مدیریتی منجر به کاهش 16/27 درصدی عملکرد گندم نسبت به کل شکاف عملکرد شد. نتایج سال دوم آزمایش تقریباً مشابه با نتایج سال اول بدست آمد. بدین صورت که عملکرد پتانسیل ، قابل حصول و واقعی به ترتیب 10439، 6579 و 4960 کیلوگرم در هکتار محاسبه شد. کل شکاف عملکرد بوجود آمده برای گندم رقم سایونز در منطقه 5479 کیلوگرم در هکتار (عملکرد پتانسیل – عملکرد واقعی) بدست آمد. در آزمایش سال دوم نیز آب و عناصر غذایی با کاهش 45/70 درصدی عملکرد پتانسیل به عنوان مهمترین عوامل محدود کننده عملکرد در منطقه معرفی شدند. عوامل مدیریتی منجر به کاهش 55/29 درصدی عملکرد گندم نسبت به کل شکاف عملکرد شد. عملکرد پتانسیل منطقه برای یک دوره ده ساله (90-1381) محاسبه شد. نتایج شبیه سازی نشان داد که عملکرد پتانسیل از 34/5973 تا 49/8850 کیلوگرم در هکتار متغیر می باشد. عملکرد واقعی گندم در منطقه شیروان بر اساس میانگین عملکرد 10 ساله (1390-1381) از سال 1381 با میانگین 09/2511 کیلوگرم در هکتار به 14/4629 کیلوگرم در سال 1390 متغیر بود. میانگین شکاف عملکرد ده ساله منطقه نشان داد که شکاف بین میانگین عملکرد واقعی (15/3524 کیلوگرم در هکتار) و پتانسیل (69/7223 کیلوگرم در هکتار)، بالا می باشد و حدود 78/48 درصد است. محققان آب، نیتروژن، تاریخ¬های کاشت نامناسب، آفات و بیماری¬ها و علف¬های هرز را از مهمترین عوامل ایجاد کننده شکاف عملکرد بین عملکرد پتانسیل و عملکرد واقعی ذکر کردند. در پایان می¬توان نتیجه¬گیری کرد که با شناسایی عوامل موثر در شکاف عملکرد، می¬توان با بهینه سازی آن¬ها، عملکرد گندم در منطقه شیروان را به میزان قابل توجهی افزایش داد.