نام پژوهشگر: داود زمزم
فیصل ثابتی اصل داود زمزم
یکی از روش های معمول و قابل اطمینان در رفتارسنجی هر سازه ای ایجاد شبکه ژئودتیک کنترلی دقیق در اطراف و روی آن سازه از قبیل سد و اندازه گیری پریودیک آن جهت تعیین مقادیر جابجاییها می باشد. به منظور کشف این جابجایی عموماً از دو روش مهم زیر استفاده می شود: الف- روش کمترین مربعات ب- روش ماکسیمم درست نمایی هدف این تحقیق مقایسه دو روش فوق و بیان مزیت ها و معایب نسبت به هم که در این تحقیق داده ها نرمال هستند. بنابراین نتایج حاصل از دو روش فوق ما را به جواب یکسان می رسانند، ولی در نقشه برداری با توجه به این نکته که تعداد مشاهدات به مراتب از تعداد مجهولات بیشتر می باشد، لذا روش کمترین مربعات جهت برآورد مختصات نقاط شبکه سد مورد استفاده قرار می گیرید که در این تحقیق جابجایی های بدست آمده برای سد مورد مطالعه برای نتایج در حد میلیمتر هستند
بهنام شیخعلیزاده داود زمزم
فراهم آمدن امکان اندازه گیری موقعیت سه بعدی بوسیله ی gps، این سیستم را به یکی از کارآمدترین ابزار تعیین مدار، ماهواره های زمین مدار ارتفاع پایین تبدیل نموده است. در این پژوهش، ابتدا مقدمه ای بر انواع روش های تعیین مدار ارائه می گردد و سپس تعیین بهترین و دقیق ترین روش به عنوان پرکاربردترین روش ها، مورد بررسی قرار می گیرد. و در مباحث اولیه پژوهش معادلات مشاهدات، ترکیبات خطی و مشاهدات تفاضلی بیان می گردد و در بخش دوم جنبه ی کمی مشاهدات و اثرات آن در روش های تعیین مدار بررسی می شود. مورد مطالعه، مشاهدات hl-sst، gps و ماهواره های grace و champ است. نتایج به دست آمده از این مقایسه ها نشان می دهد که انحراف معیار به دست آمده از فیلترینگ به کمک روش فیلتر کالمن، دارای انحراف کمتری نسبت به روش های مانند روش مدار کینامتیک، ریاضی (انتگرال گیری) و دیگر روش ها است و در واقع به عنوان بهترین روش تعیین دقیق مدار ماهواره های ارتفاع پایین مشخص گردید. واژگان کلیدی: تعیین مدار دقیق، ماهواره های زمین مدار ارتفاع پایین، روش فیلتر کالمن،gps ، مدار کینامتیک، grace و champ
بهزاد مسن اسفنگره داود زمزم
گسل های امتدادلغز با طول بیش از 100 کیلومتر، که در بسیاری از مناطق فعال قارهای مشاهده و گزارش شده اند، توانایی تولید زمین لرزه های بزرگ را دارند. در شمال باختر ایران، وجود حرکت های برشی سبب ایجاد گسل های امتدادلغز شده است که گسل شمال تبریز یکی از نمونه های بارز و بسیار مهم آن می باشد. از آنجایی که سیستم تعیین موقعیت جهانی (gps) یک تکنیک ژئودتیک بسیار قوی و دقیق در مطالعه حرکات و تغیییر شکل های پوسته زمین محسوب می گردد، بنابراین در این پایان نامه با استفاده از اندازه گیری های شبکه دائمی gps ایران، کینماتیک کنونی شمال غرب (بخش شمال غربی ایران مطالعه موردی گسل تبریز) در بازه زمانی 2013- 2006 مورد مطالعه قرار گرفت و چگونگی دگرشکلی این منطقه با استفاده از میدان سرعت و آهنگ کرنش ژئودتیک با استفاده از ابزار بسیار کارآمد سیستم اطلاعات جغرافیایی gis بررسی گردید. میدان سرعت حاصل از توزیع کنونی ایستگاه های دائمی gps نشان می دهد در بخش میانی گسل میزان حرکت حدوداً mm/yr 4.5 می باشد، در حالی که در بخش جنوبی و شمالی این گسل مقدار حرکت به ترتیب برابر 10 mm/yr و 11 mm/yr است. همچنین نتایج حاصل از تحلیل بر راست گرد بودن گسل شمال تبریز دلالت دارند که با مطالعات انجام شده سازگار است. البته میزان حرکت راست گرد در بخش مرکزی گسل کمتر از دو بخش شمالی و جنوبی آن است. علت این امر ممکن است ناشی از عدم هم راستایی سه قطعه گسل باشد که باعث میشود قطعه میانی به حالت قفل شدگی درآید و نرخ راست گرد بودن آن کمتر از دو قطعه شمالی و جنوبی باشد.
اکبر صفایی داود زمزم
تعیین ژئوئید با استفاده از تکنولوژی¬ها و مشاهدات ماهواره¬ای امری انکار ناپذیر می¬باشد که علم ژئودزی در دهه¬ی اخیر در خود دیده است. روش¬ها و تکنولوژی¬های بسیاری در این امر بکار برده شده است تا بتواند سانتی¬متر از دقت تعیین ژئوئید را بهتر کند. آخرین تکنولوژی¬های اخیر در این باره استفاده از مشاهدات گرادیومتری می¬باشد که ژئودزین¬ها توانسته¬اند دقت تعیین ارتفاع ژئوئید را بهبود بخشند. بازیابی محلی ژئوئید از مشاهدات گرادیومتری یا همان مسئله انتقال به سمت پایین مسئله¬ی جدیدی نخواهد بود، ولی ترکیب کردن روابط و معادلات و همچنین بدست آوردن سری معادلاتی که مشاهدات گرادیومتری را مستقیما به ارتفاع ژئوئید ربط دهند، می¬تواند گامی نو در باب محاسبهی مستقیم ارتفاع ژئوئید از مشاهدات گرادیومتری باشد. برای همین منظور در این تحقیق برای تست و ارزیابی این موضوع، مدار ماهواره¬ای با خصوصیات ماهواره گوس در ارتفاع تقریبا برابر با ماهواره¬ی گوس شبیه¬سازی شده است که بتوان برای این امر تراکم مناسبی از نقاط ماهواره را بر روی منطقه¬ی مطالعاتی ایران ایجاد نمود. با استفاده از این تراکم مشاهدات گرادیومتری را تولید نمود که بعدا از این مشاهدات گرادیومتری برای بدست آوردن مجهولات مسئله که ارتفاع ژئوئید می¬باشد، استفاده شده است تا با بدست آوردن ژئوئید محلی ایران و مقایسه با ژئوئید بدست آمده از مدل¬های دیگر در کپ¬سایز¬های مختلف مورد مقایسه و ارزیابی قرار گیرد. در این مقایسه، کمترین اختلاف مدل تولید شده با مدل ماهواره دارد که خطای میانگین متوسط آن برابر با متر می¬باشد. با توجه به وجود خطای برشی انتگرال¬های کروی کپ-سایز مناسب برای این بازیابی، کپ¬سایز می¬باشد. در بخش بعدی کار به بررسی اثرات توپوگرافی بر روی مشاهدات گرادیومتری پرداخته شد. برای همین منظور معادلات و روابط مشتقات دوم گرادیومتری معرفی شدند و سپس با استفاده از مدل¬های ارتفاعی این اثر محاسبه شد. بیشترین اثر توپوگرافی بر روی داده گرادیومتری برای پارامتر خواهد بود که قدر مطلق آن برابر با اتوش می¬باشد
محمد ظفرزاده داود زمزم
بازیابی میدان ثقل با استفاده از ماموریت های فضایی در علم ژئودزی ماهواره ای، مسئله ی جدیدی محسوب نمی شود. تعیین میدان ثقل از آنالیز مدار مغشوش یکی از روش های قدیمی می باشد که از اغتشاشات مدار مغشوش برای مدل کردن میدان ثقل استفاده می شود. اما می توان میدان را نیز به طور محلی از ماموریت های فضایی تعیین کرد. در این صورت روابط انتگرالی جایگزین سری های هارمونیکی می شود. با محدود کردن منطقه برای بازیابی محلی، دیگر نیاز به داده های کل کره نداریم، به همین دلیل است که لازم ی استفاده از روابط انتگرالی، خوش رفتار بودن کرنل انتگرالی می باشد. در این پایان نامه از مشاهدات گرادیومتری ماهواره گوس به بازیابی محلی میدان پرداخته شد.تنسور گرادیومتری شامل 9 درایه از ترکیبات گرادیومتری می باشد که عناصر قطری این تنسور ، داده های گرادیومتری یا مشتقات پتانسیل در جهت های محور طول ها و عرض ها و شعاعی می باشد. از روابط و بسط های مشتقات دوم کرنل استوکس و روابط انتگرالی که مناسب برای بازیابی محلی میدان است پرداختیم. بازیابی محلی میدان از این داده های مداری یک مسئله انتقال به سمت پایین می باشد که این مسئله یک مسئله ناپایدار بوده که با استفاده از روش پایدار سازی تیخانوف اقدام به پایدار سازی معادلات نمودیم. در این بازیابی و بعد از ارزیابی دقت به دقتی با 13.51 و 18.11 و 18.57 میلی گال رسیدیم. برای بهتر شدن دقت لازم شد که به ترکیب کردن مشاهدات گرادیومتری فکر کرد که به پیاده سازی این ایده پرداختیم. در این بازیابی میدان گرانشی ، از ترکیب مشاهدات گرادیومتری توانستیم به دقتی برابر با 7.54 میلی گال برسیم.