نام پژوهشگر: رضا روشن
محمد میری محمدرضا کاویانپور
چکیده: کاویتاسیون مهمترین عاملی است که می تواند پایداری سازه های هیدرولیکی (مانند تنداب سرریزها) را به خطر بیاندازد، احتمال وقوع این پدیده در جریان های با سرعت بالا بسیار زیاد است. پدیده کاویتاسیون یکی از نتایج مخرب بروز فشار منفی در جریان است که باعث ایجاد حفره هایی در سطح سرریز شده و با ادامه این روند سبب تخریب سرریز می شود. لذا ارائه راهکار به منظور کاهش خسارت از اهمیت ویژه ای برخوردار است. از طرف دیگر تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده اند که موثرترین و اقتصادی ترین روش برای جلوگیری از این پدیده هوادهی است. تحقیقات زیادی در زمینه میزان هوای لازم برای جلوگیری از کاویتاسیون صورت گرفته و روابط تجربی متفاوتی برای تخمین میزان هوای ورودی به جریان ارائه شده، اما این روابط عموماً برای هندسه سرریز و هواده مشخص ارائه شده و کاربرد آنها بصورت عام عاری از خطا نمی باشد از طرفی در اکثر روابطی که به صورت عام ارائه شده اند ضرایبی وجود دارند که این ضرایب ثابت نبوده و برای آنها محدوده ای توسط محققان مربوطه ارائه شده است. لذا در بخش آزمایشگاهی این تحقیق با انجام آزمایش های متعدد بر روی مدل هیدرولیکی سرریز سد آزاد برای هندسه های متفاوت هواده و ترکیب نتایج حاصل با داده های بدست آمده از آزمایشات گذشته بر روی مدل سیستم تخلیه سیلاب سدهای کرخه، گتوند،گدار، نازلوچای و شفارود، و تحلیل آماری داده های آزمایشگاهی روابطی برای تخمین میزان هوای ورودی به جریان ارائه گردید و در ادامه این روابط با برخی از روابط ارائه شده توسط محققین قبلی مورد مقایسه قرار گرفته اند و در نهایت آنالیز حساسیت برای برخی از روابطی که مهم تشخیص داده شده اند انجام شده است. در بخش عددی نتایج شبیه سازی مدل عددی سرریز سد آزاد به صورت دو و سه بعدی ارائه شده است. در این بخش برای مدلسازی هندسی سرریز سد آزاد از نرم افزار gambit که یک نرم افزار ساخت مدلهای هندسی است استفاده شده و بمنظور شبیه سازی پارامترهای هیدرولیکی جریان بر روی سرریز سد آزاد از نرم افزار fluent6.3.26 که جدیدترین ویرایش نرم افزار موجود می باشد بهره گیری شده است وسپس نتایج حاصل از مدل عددی و آزمایشگاهی با یگدیگر مقایسه شده اند واژه های کلیدی: کاویتاسیون، هوادهی، سرریز شوت، ضریب هوادهی، مدل عددی fluent
هادی گل محمدی محمد رضا جلیلی قاضی زاده
امروزه کشورها به دنبال یافتن راه هایی برای پاسخگویی به افزایش مصرف انواع انرژی، از جمله انرژی الکتریکی، بدون آسیب به محیط زیست هستند. یکی از این راه ها تولید این انرژی با استفاده از نیروگاه های برق آبی می باشد. هنگام بهره برداری از نیروگاه های برق آبی، آب توسط آبگیرهایی از مخزن به سمت توربین هدایت می شود که این جریان در ورودی آبگیرها در معرض خطر ایجاد گرداب قرار می گیرد. از آنجا که ایجاد گرداب باعث بر هم زدن نظم جریان و ورود هوا و آشغال به داخل آبگیر می شود لذا شرایط بهره برداری از آبگیرها باید به گونه ای طراحی شود که جریان های گردابی به حداقل رسیده و یا از بین برود. مطالعات زیادی برای جلوگیری از شکل گیری گرداب در آبگیرها انجام شده و روش های مختلفی جهت کنترل این پدیده ارائه شده است. وجود ساز? آشغالگیر نیز در ورودی آبگیرهای نیروگاهی لازم و ضروری می باشد. با توجه به اینکه آشغالگیر سطح خالص ورودی آبگیر را کاهش می دهد، باعث ایجاد افت در مسیر جریان می شود که اندازه-گیری مقدار این افت نیز جهت طراحی صحیح سازه های هیدرولیکی لازم به نظر می رسد. با توجه به پیچیده بودن پدید? گرداب و وجود دامن? تغییرات قابل توجه در نتایج به دست آمده از محققین قبلی در این زمینه لزوم بررسی مجدد آن احساس می شود در پژوهش حاضر با ساخت مدل هیدرولیکی آبگیرهای نیروگاه برق آبی سد گتوند با مقیاس 1:25، پدید? گرداب مورد مطالعه قرار گرفته و اثر پارامترهای مختلف بر آن بررسی شده است. این مدل شامل یک مخزن، چهار آبگیر مشابه با مقطع ورودی مستطیل شکل و پمپ های تامین دبی می باشد. آزمایشات در ترازها و دبی های مختلف جهت بررسی پدید? گرداب انجام شده و اثر پارامترهایی چون وجود آشغالگیر، ترکیبات مختلف بهره برداری و تغییرات عمق استغراق در فرودهای مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. در این تحقیق همچنین با ساخت 9 آشغالگیر با درصد گرفتگی های مختلف و به کمک دستگاه اندازه گیری فشار دینامیکی ( transducer ) مقادیر افت آشغالگیرها اندازه گیری و مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج بدست آمده از این مطالعه حاکی از آن است که با انتخاب ترکیب بهره برداری مناسب که در آن تقارن و یکنواختی خطوط جریان حفظ شود، می توان قدرت گرداب های احتمالی را در حدود یک درجه کاهش داد. قرار دادن راستای ورودی آبگیر در جهت جریان ورودی و یا کانال تقرب می تواند این شرایط را به وجود آورد. همچنین با توجه به انجام آزمایشات فراوان و تحلیل نتایج آزمایش های مدل های دیگر، روابط تجربی جدیدی بر حسب تغییرات عدد فرود برای محاسب? عمق استغراق بحرانی نسبی آبگیرهای افقی به طور کلی، و یا برای مدل های مشابه آبگیر گتوند ارائه شد. وجود آشغالگیر نیز قدرت گرداب ها را یک درجه کاهش داده و با اندازه گیری مقدار افت آن در گرفتگی های مختلف رابطه ای جدید بر حسب تغییرات درصد گرفتگی جهت محاسب? مقدار افت آنها ارائه شد.
عبدالکریم عبدالهی محمداسماعیل اعزازی
مدل قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای حداقل نرخ بازده مورد انتظار را با ریسک سیستماتیک مرتبط می سازد. این مدل بیان می کند که حداقل نرخ بازده مورد انتظار یک دارایی تابعی از دو جزء نرخ بازده بدون ریسک و صرف ریسک است. آزمون های انجام شده بر روی این مدل، علاوه بر ایجاد مدل های توسعه یافته قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای، منجر به ارائه مدل های جدید نیز شده است. یکی از معروف ترین این مدل ها، مدل سه عاملی فاما و فرنچ می باشد. فاما و فرنچ در این مدل سه عامل بازار، اندازه و نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار را به عنوان متغیر های توجیه بازده معرفی می کنند. در این تحقیق عامل اندازه شرکت (ارزش بازار) به عنوان متغیر مستقل انتخاب شده و رابطه آن با ریسک و بازده بررسی گردیده است. علاوه بر این رابطه اندازه با نسبت های سودآوری نیز مورد بررسی قرار گرفته است. هدف از این تحقیق پاسخ به این سوال است که شرکت های بزرگ برای سرمایه گذاری مناسب ترند یا شرکت های کوچک؟ آیا شرکت های بزرگ در سودآوری موفق ترند یا شرکت های کوچک؟ بدین منظور تعداد 112 شرکت از شرکت های فعال در بورس اوراق بهادار تهران به عنوان نمونه انتخاب شده و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار eviews استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیات حاکی از تایید رابطه مثبت اندازه با ریسک و نسبت های سودآوری می باشد. در این تحقیق، رابطه اندازه و بازده تایید نشده است.
اسماعیل صحراییان محمد رضا کاویانپور
کاویتاسیون یکی از مهم ترین عواملی است که پایداری سازه های هیدرولیکی را به خطر می اندازد. احتمال وقوع این پدیده در جریان های با سرعت بالا، بسیار زیاد است و می تواند سبب تخریب سرریز سدها شود. تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان داده اند که موثرترین و اقتصادی ترین روش برای جلوگیری از این پدیده، هوادهی است. هوادهی جریان به عنوان یکی از بهترین روشهای جلوگیری از کاویتاسیون در سرریزها همواره مورد توجه محققین قرار داشته و بررسی تاثیر پارامترهای مختلف بر هوادهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این پایان نامه پس از مروری بر رفتار جریان در ناحیه هوادهی، بر روی اثر هندسه رمپ بر میزان هواگیری مطالعه شده است. برای بررسی این موضوع، رمپ هایی با اندازه های مختلف بر روی هواده مدل هیدرولیکی سرریز سد آزاد قرار داده شد و آزمایش های متعددی بر روی مدل فیزیکی انجام گردید. در تحقیق آزمایشگاهی حاضر با تغییر مشخصات هندسی هواده سرریز در مدل فیزیکی، میزان هوای ورودی به جریان از طریق هواده ، به ازای مقادیر مختلف مشخصات هیدرولیکی جریان اندازه گیری شده است. با تحلیل آماری داده های این آزمایشات، رابطه ای برای تخمین میزان هوای ورودی به جریان برای هندسه های متفاوت هواده ارائه گردید و در نهایت تحلیل حساسیت برای این رابطه انجام شد تا میزان حساسیت ضریب هوادهی به پارامترهای هندسی هواده و پارامترهای هیدرولیکی جریان ارزیابی شود. نتایج نشان می دهد که حساسیت ضریب هوادهی به پارامتر نسبت طول رمپ هواده به عمق جریان، بسیار زیاد است. پس از آن بیشترین حساسیت مربوط به اعداد فرود و اولر است و حساسیت به شیب تندآب و شیب رمپ کمتر می باشد. حساسیت به عدد رینولدز نیز به این ترتیب است که اگرچه حساسیت به اعداد رینولدز کوچکتر از ده میلیون بسیار زیاد است ولی با بزرگتر شدن عدد رینولدز، حساسیت بسیار کم می شود.
محسن محبی محمد رضا کاویانپور
عبور جریان از روی سرریز سدهای بلند در هنگام وقوع سیل یکی از مهمترین مسائلی است که میتواند برای آن خطر آفرین باشد. برای مقابله با این مشکل راه حل های گوناگونی از جمله استفاده از حوضچه های آرامش اندیشیده شده است. راه حل مناسب تر ، پراکنده نمودن انرژی جریان در حین عبور از روی شیب سرریز است. بدین منظور سرریز های پلکانی ساخته شده از بتن به عنوان یک راهکار موثر و مناسب شناخته شده اند. تاکنون بر اساس روابط تحلیلی و عددی، مطالعات اندکی جهت بررسی توزیع فشار استاتیک و دینامیک در سطح پله در سرریزهای پلکانی انجام و بعضا روابطی نیز در این مورد ارائه شده است. به کمک مدلهای فیزیکی می توان شرایط هندسی پیچیده را با دقت قابل قبولی شبیه سازی و با برقراری جریان های عبوری مختلف و اندازه گیری و ثبت توزیع فشار دینامیک و لحظه ای، استنباطی از توزیع فشار روی پله ها در طول سرریز سدها بدست آورد. اهمیت این تحقبق را میتوان در طراحی سازه ای ایمن و کاهش هرچه بیشتر اثرات تخریبی جریان بر سازه سرریز به جهت نیروهای دینامیک لحظه ای وارد بر کف پله ها در سرریز های پلکانی جستجو نمود. در این تحقیق در ابتدا به بررسی آزمایشگاهی توزیع فشار استاتیکی و دینامیکی بر روی 3 مدل سرریز با شیب و هندسه متفاوت (سیاه بیشه بالا، سیاه بیشه پائین و ژاوه) پرداخته شده و بر اساس نتایج به دست آمده از سرریزهای مذکور و همچنین نتایج 4 نوع سرریز دیگر مورد استفاده توسط سایر محققین رابطه ای جهت تعیین حداکثر فشار در وجه افقی هر پله ارائه شده است. در ادامه جهت بررسی تاثیر شیب و هندسه پله ها بر مقادیر و نوسانات فشار در کف پله ها، سد سیاه بیشه بالا توسط نرم افزار فلوئنت شبیه سازی و پس از صحت سنجی مدل بر اساس نتایج آزمایشگاهی ، 4 نوع شیب مختلف (? 46/9، ? 57/26،? 69/33 و ? 45)در دوحالت الف)ایجاد شیب مورد نظر با تغییر در عرض پله و ثابت ماندن ارتفاع پله ب) ایجاد شیب با تغییر در ارتفاع پله و ثابت ماندن عرض پله، بر روی مدل مذکور اعمال و در هر حالت نتایج استخراج و با حالتهای دیگر مقایسه گردیده است. به طور کلی مشاهده گردید که با افزایش شیب سرریز مقادیر فشار نیز افزایش می یابد.از سوی دیگر در شرایط هیدرولیکی مشابه و با شیب یکسان مشاهده شد که با افزایش تعداد پله ها(کاهش ابعاد پله) مقادیر فشار وارد بر کف پله کاهش می یابد.
سعید صنعتی منفرد محمدرضا کاویانپور
اصولاً شکل گیری گرداب و جریان های گردابی در سازه های هیدرولیکی خاص و نحوه تشکیل آنها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. جریان چرخشی قوی در نزدیکی آبگیرها موجب تشکیل گرداب با ورود هوا می گردد. سازه های آبگیر معمولاً برای تهیه آب مورد نیاز جهت مصارف شرب، بهداشت، صنعت و تولید نیروی برق بکار می رود. در این میان آبگیر نیروگاه سدها بیشتر در معرض اثرات زیانبار این پدیده قرار گرفته و عملکرد توربین و سیستم های انتقال در آن شدیدا به این پدیده حساس می باشند، لذا ارائه راهکار به منظور کاهش قدرت گرداب از اهمیت ویژه ای برخوردار است. محققین مطالعات گسترده ای بر روی این پدیده انجام داده اند، اما بیشتر تحقیقات صورت گرفته رویکرد سازه ای برای کاهش قدرت جریان های گردابه ای داشته اند. در این تحقیق موضوع شکل گیری گرداب و راهکارهای کاهش آن با رویکردی متمایز و نرم افزاری مورد بررسی قرار می گیرد. بنابراین ابتدا در بخش آزمایشگاهی این تحقیق با انجام آزمایش های متعدد بر روی مدل هیدرولیکی آبگیرهای نیروگاهی سد گتوند علیا که دارای چهار آبگیر با دهانه های مجاور می باشند، تاثیر عملکرد آبگیرهای مجاور با شرایط مختلف بهره برداری بر قدرت گرداب تشکیل شده در ورودی بررسی و ارائه می گردد. این رویکرد نشان داد که بجای اصلاح هندسی که معمولا با هزینه های اجرائی قابل توجه و محدودیت های هد همراه باشد، می توان با مانور مختلف دریچه ها نتایج قابل ملاحظه ای در کاهش قدرت گرداب های مخرب بالادست مجرا حاصل نمود که در مقایسه با رویکردهای سازه ای قابل تامل می باشد. با مقایسه نتایج مدل آزمایشگاهی و نتایج مدل عددی که به صورت سه بعدی توسط نرم افزار fluent انجام شد، به اختلاف میانگین 10 درصدی نتایج با یکدیگر رسیده و مشخص گردید که نرم افزار قابلیت شبیه سازی جریانهای چرخشی ناشی از آبگیرهای مجاور و تاثیر متقابل آنها برهم را دارا می باشد.
سیده زهرا حسینی رضا تهرانی
در سال های اخیر با شدت یافتن بحران مالی جهانی بسیاری از بنگاههای اقتصادی زیان های بزرگی را متحمل شده؛ و یا حتی به مرحله ورشکستگی رسیده اند بطور کلی در ایران و خصوصاً در بین شرکت های ثبت شده در بورس اوراق بهادار تهران موارد زیادی وجود دارد که از ضعف سلامت مالی رنج می برند و به بیانی دیگر در آستانه ورشکستگی هستند. این پژوهش پس از کنترل کردن متغیر هایی از قبیل (اندازه، سودآوری، فرصت های رشد پیش بینی شده، دارایی های نقد و نرخ بیکاری)، تأثیر شدت سرمایه (سرمایه بر بودن شرکت) بر رابطه ی اهرم مالی و درماندگی مالی کلیه ی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران را طی دوره ی 1388-1381 بررسی می کند. در این پژوهش درماندگی مالی با z-score آلتمن اصلاح شده اندازه گیری گردیده است. (z-score بالا سلامت مالی و z-score پایین درماندگی مالی را نشان می دهد.) یافته های پژوهش بیانگر وجود رابطه تشدیدکننده و معنی داری بین اهرم و درماندگی مالی است؛ از طرفی بین شدت سرمایه و درماندگی مالی رابطه ی معنی داری مشاهده نگردید و در نهایت نتایج نشان داد که شدت سرمایه یک اثر تعدیل کننده ای بر رابطه ی اهرم مالی و درماندگی مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران دارد.
احسان سلطانی سامانی محمدرضا کاویانپور اصفهانی
به منظور بررسی تاثیر تغییرات دبی واحد عرض و عمق پایاب بر ابعاد حفره آبشستگی آزمایش هایی در مرکز تحقیقات آب، برای پنج دبی و چهار عمق پایاب مختلف انجام شده است. در این آزمایش ها قطر مصالح برابر با 8 میلیمتر در نظر گرفته شد. بعد از اتمام هر آزمایش ابعاد حفره آبشستگی از قبیل حداکثر عمق آبشستگی، فاصله محل وقوع حداکثر عمق آبشستگی از محل جام و فاصله انتها و شروع حفره آبشستگی از محل جام و بیشترین عرض حفره اندازه گیری گردید. نتایج این بررسی نشان داد که افزایش عمق پایاب باعث کاهش عمق آبشستگی، کاهش فاصله محل وقوع بیشترین عمق آبشستگی از پرتاب کننده، کاهش فاصله نقطه انتهایی حفره آبشستگی، افزایش فاصله نقطه شروع حفره آبشستگی و کاهش بیشترین عرض حفره می شود. از طرفی مطالعات حاضر نشان داد افزایش دبی واحد عرض باعث افزایش ابعاد حفره آبشستگی می گردد. بطوری که بیشترین عمق و موقعیت آن، بیشترین عرض و نقطه انتهایی حفره افزایش می یابند و فاصله نقطه شروع حفره کاهش می یابد. با استفاده از رگرسیون های چند متغییره خطی و غیر خطی روابط مناسبی برای پارامترهای حفره آبشستگی بدست آمد. برای بررسی توانمندی مدل های بدست آمده در این پژوهش، مجموعه ای از داده های محققان دیگر نیز جمع آوری و نتایج آنها با کار حاضر مقایسه شده است. در مرحله بعد شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی ابعاد حفره آبشستگی استفاده گردید که در آن شبکه mlp با استفاده از پارامترهای بی بعد بدست آمده از آنالیز ابعادی انجام شده در این تحقیق، برای برررسی ابعاد حفره آبشستگی طراحی گردید. نتایج حاصل از مقایسه شبکه عصبی و روابط ارائه شده نشان داد که شبکه عصبی قادر است ابعاد حفره را به خوبی پیش بینی کند.
منصور کاشی مصیب پهلوانی
شناخت سری های زمانی از اهم مباحث در تحلیل سری های زمانی در اقتصاد سنجی می باشد و بالطبع این شناخت در درک رفتار بازار به پژوهشگران و تحلیل گران می تواند نقش مهمی را ایفا کند. مطالعات اخیری که بر روی سری های زمانی انجام گرفته است، بیانگر این موضوع می باشد که، تست حافظه بلند مدت نسبت به سایر تست ها، از پر کاربردترین ها برای تحلیل سری های زمانی بوده است و این که احتمال کارامدی مدل هایی که با حافظه بلند مدت مدل سازی می شوند از مدل هایی که چنین ویژگی را در نظر نمی گیرند، بالاتر خواهد بود. اما در مورد پیش بینی این احتمال چندان قوی نخواهد بود. در این پژوهش با توجه به موضوع مورد تحقیق می توانیم اهداف را این گونه توصیف کنیم، شناخت سری زمانی شاخص قیمت سهام تهران از لحاظ حافظه بلند مدت و اینکه کدام یک از مدل های خطی، غیر خطی و غیر خطی ترکیبی که هر کدام حافظه خاص خود را در مدل سازی در نظر می گیرند، پیش بینی بهتری ارائه می دهند. در این پژوهش از سری تک متغیره شاخص قیمت تهران (tepix) برای تحلیل استفاده نمودیم و در پایان بر اساس نتایج استنباط می کنیم که، بازار تهران دارای حافظه بلند می باشد، تفاوت عملکرد بهتر پیش بینی مدل حافظه بلند مدت arfima نسبت به مدل arima بسیار جزئی است و اینکه مدل ترکیبی arfima-figarch عملکرد قابل قبولی را در مورد پیش بینی از خود نشان می دهد.
امید امین الرعایایی یمینی محمدرضا کاویانپور
پرتاب کننده های جامی اغلب در انتهای سرریزهای شوت به منظور استهلاک انرژی و هدایت جریان به حوضچه های استغراق و به ویژه در سدهای بلند مورد استفاده قرار می گیرند. جامهای مرکب نیز طرح خاصی از این پرتاب کنندهها می باشند که دارای یک شیب عرضی در بستر جام هستند و با انحنایی در پلان جام ترکیب می شوند. با وجود اینکه مطالعات در زمینه جامهای ساده قابل دسترس میباشد، ولی تاکنون مطالعات خاصی بر روی پرتاب کنندههای جامی مرکب صورت نگرفته است. لذا در تحقیق حاضر پارامترهای هیدرولیکی در سه موقعیت عرضی (چپ، مرکز، راست با سه شیب عرضی مختلف) و در مقاطع مختلف طولی (ورودی جام، قعر جام، لبه جام) بر روی دو سرریز مدل هیدرولیکی سد گتوندعلیا با شیب متفاوت برداشت گردید. پارامترهای هیدرولیکی با دبی های مختلف در محدوده اعداد فرود 5/3 تا 5/7 توسط پیزومترهای نصب شده در بستر جامها برداشت و به کمک آنها روند تغییرات فشارهای دینامیکی در راستای طولی جام به صورت روابط و نمودارهای بی بعد برای سه محور با شیب عرضی متفاوت نزدیک دو دیوار و محور میانی بستر جامهای مرکب فوق تعیین گردید.در این راستا محل حداکثر فشار دینامیکی بر روی بستر پرتاب کنندههای جامی مرکب نیز ارائه شده است. تغییرات عمق متوسط جریان در موقعیتهای مختلف جامها و الگوی بندآمدگی جریان نیز در این مطالعه ارائه گردید. سپس با تحلیل نتایج آزمایشگاهی حاصل از برداشت نوسانات فشار پارامترهای ضرایب بی بعد فشارcp (ضریب توزیع فشار میانگین) و نمودار تغییرات این پارامتر در راستای طولی جام بر اساس شرایط هیدرولیکی جریان ورودی استخراج گردید.در این مطالعه همچنین ضریب نوسانات فشار َcp شامل مقادیر حداکثر مثبت و منفی ضریب نوسانات فشار و نحوه تغییرات این پارامتر در راستای طولی جامهای مرکب به ازای اعداد فرود مختلف استخراج گردید. در بخش نهایی این مطالعه شبیهسازیمدل هیدرولیکی با استفاده از نرم افزار flow-3d انجام شد و سپسبا انجام آزمونهای مختلف، بهترین مدل شبیه سازی به منظوربررسی نهایی نتایج عددی جریان برروی پرتاب کنندههای جامی مرکب معرفی می گردد. سپس نتایج شبیه سازی عددی بانتایج آزمایشگاهی مورد همسنجی،مقایسه وبررسی قرارگرفت. نتایج این تحقیق اطلاعات مفید و جدیدی را به منظور طراحی پرتاب کنندههای جامی مرکب در اختیار طراحان قرار می دهد.
حمیدرضا نونهال محمدرضا کاویانپور
با توجه به اهمیت خاصی که سد ها در صنعت آب دارند، کارایی و عملکرد قسمت های مختلف آن نیز باید مورد توجه قرار گیرد. یکی از قسمت های اصلی سدها تخلیه کننده ها و دریچه های تحتانی می باشند. در این سازه ها به علت بالا بودن هد آب، سرعت جریان آب خروجی در هنگام عملکرد یا باز شدن دریچه ها بسیار زیاد بوده و در نتیجه رخداد پدیده کاویتاسیون بسیار محتمل می باشد. برای جلوگیری از خسارات ناشی این پدیده استفاده از هواده برای ورود هوا به درون جریان پس از دریچه راهکاری متداول می باشد. با افزایش غلظت هوا در جریان پس از دریچه از شدت خسارات ناشی از این پدیده کاسته می شود .در این تحقیق به بررسی شکل لبه دریچه تحتانی پرداخته شده است و هدف از آن بررسی تأثیر زاویه لبه دریچه بر میزان غلظت هوا در جریان پس از دریچه و مقدار هوای ورودی از هواده می باشد. برای مطالعات آزمایشگاهی از مدل سد ژاوه در آزمایشگاه موسسه تحقیقات آب ایران استفاده گردیده است و نتایج حاصل از آن برای قسمت های مختلف دریچه تحتانی در بازشدگی ها و هدهای مختلف بدست آمده است. پس از بدست آوردن نتایج مدل آزمایشگاهی اقدام به ساخت مدل عددی توسط نرم افزار fluent شده است. برای مدل سازی جریان دو فازی آب و هوا از روش mixture و برای مدل سازی آشفتگی از مدل rsm استفاده گردیده است. نتایج حاصله از نرم افزار با نتایج آزمایشگاهی بررسی گردیده و خطای این دو روش با یکدیگر اندازه گرفته شده است. سپس با استفاده از نرم افزار fluent زاویه های مختلف دیگری برای لبه دریچه مدل سازی شده و مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج آن ها با یکدیگر مقایسه شده است. بررسی صورت گرفته در این تحقیق بر روی زاویه لبه دریچه تحتانی حاکی از آن است که افزایش زاویه لبه دریچه بر میزان غلظت هوا تأثیرات چشمگیری گذاشته است. این تأثیر برای بازشدگی های مختلف دارای روند متفاوت می باشد. با افزایش زاویه لبه دریچه و جهت ثابت ماندن دبی ورودی، هد آب در مخزن افزایش یافته که این موضوع نشان دهنده آن است که دبی خروجی با افزایش زاویه لبه دریچه کاهش پیدا کرده است. همچنین مشاهده شد که سرعت هوا در هواده برای زاویه های مختلف دارای تغییرات متفاوتی می باشد.
محمدجواد منظمی محمدرضا کاویانپور
تونل های تخلیه کننده تحتانی یکی از سازه های جنبی سدها هستند که با توجه به نقش ویژه آنها در تخلیه و کنترل سیلاب و آبیاری پایین دست نیازمند طراحی دقیق می باشند و همواره اطمینان از عملکرد مناسب مجرا و تأسیسات آن باید مورد بررسی قرارگیرد. بدلیل اهمیتی که این سازه ها دارند و به لحاظ سرعت زیاد جریان (بخصوص در محل قرارگیری دریچه) و همچنین عدم اطلاعات کافی در زمینه عملکرد مناسب هیدرولیکی آنها، انجام تحقیقات و بررسی های بیشتری در این زمینه احساس می گردد. وجود جریان تحت فشار در بالادست دریچه تخلیه کننده ها، وجود افت انرژی جریان به علل مختلف و هم چنین مقادیر ناچیز نسبت بازشدگی دریچه به هد آب روی آن باعث می شود استفاده از نتایج بدست آمده از روش های تئوری همواره مورد بررسی و صحت سنجی قرار گیرند. بر این اساس در این پایان نامه، ابتدا با استفاده از روش تجربی، آزمایش های موردنظر برروی مدل آزمایشگاهی ساخته شده در مرکز تحقیقات آب ایران به انجام رسید. سپس مدل عددی شبیه سازی گردید و آزمایش ها بر روی آن ادامه پیدا کرد. بدین ترتیب که در گام اول با استفاده از نتایج مدل آزمایشگاهی، نتایج حاصل از مدل عددی مورد کنترل، کالیبراسیون و صحت سنجی قرار گرفتند. پس از حصول اطمینان از صحت نتایج ، در گام بعدی مدل عددی برای حالات جدید که مدل تجربی در دسترس نبود، گسترش یافت. آزمایش های مدل فیزیکی در حالت عدم وجود هواده جهت برداشت مقادیر فشارهای هیدروستاتیک و برای هدآب 2 و 5 متر، بازشدگی 50 ، 70 و 90 درصد تحت زاویه دریچه موجود (که 5/22 درجه بود) به انجام رسید. در مرحله بعد جهت بررسی تأثیر شکل دریچه بر میدان جریان پایین دست (شامل میدان فشار، سرعت و پروفیل جریان)، دریچه با زاویه لبه 45 درجه در مدل عددی تهیه گردید و برای همان هدهای 2 و 5 متر و همان بازشدگی های 50 و 70 درصد مورد بررسی قرار گرفت. • نتایج بدست آمده نشان داد که با افزایش زاویه لبه دریچه از 5/22 به 45 درجه، فشار هیدروستاتیک در کلیه نقاط مجرا افزایش خواهد یافت و نیز پروفیل جریان پایین دست دریچه عمق کمتری پیدا خواهد نمود، در نتیجه دبی عبوری از زیر دریچه کاهش خواهد یافت. یا بعبارت دیگر، با ثابت نگهداشتن دبی، هد آب درون مخزن افزایش یافته که منجر به افزایش فشار در کلیه نقاط مجرا خواهد شد. همچنین دیده شد که روند کلی حاکم بر تغییرات اندیس کاویتاسیون، روند افزایشی است که این مطلب بخوبی با توصیه های موجود که زاویه 45 درجه را توصیه می کنند سازگار است. و نیز با بررسی نیروهای وارد بر دریچه نیز ملاحظه گردید که با تغییر زاویه از 5/22 به 45 درجه، نیروی پایین کشنده که در اثر فشار منفی در زیر دریچه ایجاد شده است تبدیل به نیروی بالابرنده می گردد که از اثرات مثبت زاویه 45 درجه بحساب می آید.
کیوان نصیری محمد رضا کاویانپور
حوضچه های آرامش یکی از معمول ترین سازه های استهلاک انرژی در پایین دست سدها می باشند. اصول کار این حوضچه ها استفاده از پرش هیدرولیکی برای افزایش آشفتگی و اختلاط دو فاز آب و هوا جهت کاهش انرژی جریان می باشد. به علت ماهیت نوسانی جهش هیدرولیکی اجزای جانبی حوضچه ها تحت تاثیر تغییرات زیاد فشار قرار گرفته که این تغییرات می تواند منجر به خرابی ناشی از خستگی و خلا زایی شوند. یکی از اجزای موثر حوضچه های آرامش که می تواند انرژی اولیه را تا حد قابل توجهی مستهلک کند، بلوکهای میانی حوضچه بوده که به علت برخورد مستقیم جت آب به آنها، بررسی و تحلیل میدان فشار پیرامونی جهت جلوگیری از خرابی آنها ضروری می باشد. در این تحقیق یک مدل حوضچه استاندارد تیپ 3 استفاده و با قراردادن پیزومترهایی در داخل چهار بلوک میانی واقع در یک ردیف عرضی، فشار استاتیک و دینامیک اطراف آنها مورد بررسی قرار گرفت و پارامترهای بی بعد فشار شامل میانگین cp، نوسانات c’p و حداکثر مثبت و منفی نوسانات c-p ,c+p برآورد و مورد ارزیابی قرار گرفت. همچنین فرکانس غالب نوسانات فشار با تحلیل طیف انرژی، نیروی وارد بر بلوک، توزیع احتمالات، احتمال وقوع و تاثیر بلوکها بر پارامترهای فشار کف حوضچه مورد ارزیابی قرار گرفتند. سپس یک ردیف دیگر بلوک میانی به حوضچه اضافه شد و موارد بالا و تاثیر آن بر میدان فشار و نیرو بررسی شدند. نتایج حاصل اطلاعات مفیدی در برآورد پتانسیل کاویتاسیون، آنالیز ارتعاش بلوکها و میدان فشار و نیرو اطراف بلوکها در اختیار طراحان قرار می دهد.
پیمان سلیمانی رامین امینی
در پایان نامه حاضر تلاش شده است با بررسی هواده ها در تونل های تخلیه کننده تحتانی سدها، طبیعت موضوع به صورت دقیقتر مورد شناسایی قرار گیرد. این ارزیابی بر پایه ضریب هوادهی استوار است. جهت دست یافتن به این هدف، از داده های اندازه گیری میزان هوادهی جریان در مدل های تخلیه کننده چند سد ساخته شده در آزمایشگاه موسسه تحقیقات آب و همچنین از منابع خارجی موجود استفاده گردید. با توجه به تحقیقات پیشین و تاثیر کارکرد دریچه ها بر میزان هوادهی، ارزیابی میزان هوادهی هواده ها در مدل های تخلیه کننده به دو بخش اصلی پایین دست یک دریچه و بین دو دریچه تقسیم شده است. بخش هوادهی پایین دست یک دریچه نیز با توجه به بررسی های انجام شده بر روی داده های تجربی موجود و نتایج تحقیقات پیشین، به علت وجود دو مکانیزم حاکم بر سیستم هوادهی، به دو قسمت هوادهی پایین دست یک دریچه بدون افزایش سطح مقطع تونل در پایین دست و هوادهی پایین دست یک دریچه با افزایش سطح مقطع تونل در پایین دست تقسیم گشته است. به دلیل عدم کفایت داده ها برای انجام تحلیل های مورد نظر و نیز نبودن داده هایی در زمینه هوادهی بین دو دریچه در زمان عملکرد دریچه اضطراری، اندازه گیری هایی جدیدی روی مدل های موجود در آزمایشگاه موسسه تحقیقات آب صورت گرفته است. بر اساس بررسی نتایج آزمایشگاهی موجود، دقت روابط پیشنهادی محققان مختلف در ارتباط با پیش بینی میزان هوادهی مورد بررسی قرار گرفت. اختلافات بدست آمده از بررسی فوق نشان دهنده خطاهای قابل توجه در بکارگیری از این روابط در ارزیابی عملکرد هواده ها می باشد. لذا تلاش گردیده تا با تحلیل داده های تجربی، پارامترهای موثر بر هوادهی مشخص گردد و با در نظر گرفتن هندسه و مشخصه های هیدرولیکی جریان، روابط تجربی جدیدی بر مبنای تقسیم بندی مطرح شده جهت پیش بینی میزان هوادهی ارائه گردد. سرانجام با مطالعه جریان دوفازی آب و هوا در سازه های هیدرولیکی میزان هوادهی در دریچه تخلیه کننده تحتانی سدها با استفاده از پارامترهای مختلف جریان تعیین گشته است.
شاهو مولودی محمدرضا کاویانپور
یکی از سازه های جانبی سدها تخلیه کننده تحتانی می باشد. جریان خروجی از این سازه ها به دلیل سرعت بالا دارای انرژی مخرب زیادی می باشد. به منظور اتلاف این انرژی بسته به شرایط منطقه و جریان از سازه های مستهلک کننده ی مختلفی نظیر حوضچه های آرامش و حوضچه های استغراق استفاده می گردد. آشتفتگی بالای جریان در این سازه ها نوسانات فشار شدیدی در کف و دیواره ی آنها به وجود می آورد که باعث ایجاد نیروی بالابرنده، کاویتاسیون، خستگی مصالح و ارتعاش سازه می گردد. درصورتی که عرض سازه خروجی کمترازعرض کانال پایین دست باشد، به جای استفاده ازتبدیل های مختلف می توان ازحوضچه با بازشدگی ناگهانی یادیواره واگرااستفاده نمود. این حوضچه هاعلاوه بر وصل کردن خروجی سد به کانال پایین دست،باعث استهلاک بیشتر انرژی، نیاز به عمق پایاب کمتر و کاهش طول جهش می شوندکه خودباعث اقتصادی تر شدن پروژه می شود. قسمت عمده ی تحقیقات انجام شده در این خصوص مربوط به حالتی از جریان می باشد که در آن جت خروجی از تخلیه کننده به صورت آزاد وارد حوضچه می گردد. علاوه بر این تا بحال بازشدگی ناگهانی و واگرایی دیواره های حوضچه به صورت همزمان به کار برده نشده است. در این تحقیق حالت خاصی از جریان که در آن جریان خروجی از تخلیه کننده به صورت مستغرق وارد یک حوضچه واگرا با بازشدگی ناگهانی می گردد به صورت آزمایشگاهی و عددی مورد مطالعه قرار گرفته است. مطالعات صورت گرفته شامل بررسی تاثیر بار هیدرولیکی، عمق پایاب و باز شدگی دریچه خروجی تحتانی بر روی خصوصیات جریان و نوسانات فشاراست. درمدل سازی عددی وضعیت جریان درحوضچه آرامش از نرم افزار flow 3dکه قابلیت شبیه سازی جریان های آشفته رادارا می باشد،استفاده شده است. که در آن باآزمونهای مختلف،مناسبترین مدل عددی برای شبیه سازی جریان درون حوضچه آرامش تعیین شده است.
عرفان فتاحی محمدرضا کاویانپور
تخلیه کنندههای تحتانی یکی از سازه های جنبی سدها هستند که به منظور تامین اهداف مختلفی مانند تخلیه اضطراری مخزن، کنترل آبگیری اولیه و تخلیه رسوبات انباشته شده در مخزن مورد استفاده قرار میگیرند. در غالب موارد جریان عبوری از درون مجرا توسط دریچههای کنترل کننده به دو بخش جریان تحت فشار و جریان دارای سطح آزاد تقسیم میگردد. در ناحیه واقع در بالادست دریچه، جریان تحت فشار و درپاییندست دریچه، جریان دارای سطح آزاد است. اما در برخی موارد به دلیل محدودیتها، طراحی به گونهای انجام میشود که جریان در پاییندست دریچه مستغرق شده و دیگر دارای سطح آزاد نیست. تاکنون مطالعات بسیار اندکی در خصوص تخلیه کنندههای مستغرق صورت گرفته است. لذا در تحقیق حاضر وضعیت جریان در تخلیهکننده تحتانی مستغرقسد قیزقلعه سی به کمک مدل هیدرولیکی و مدلسازی عددی مورد بررسی قرار گرفته است. بررسیهای آزمایشگاهی، در موسسه تحقیقات آب و بر روی مدل هیدرولیکی تخلیه کننده تحتانی سد قیزقلعه سی انجام گرفته است. مطالعات صورت گرفته شامل بررسی اثر بازشدگی های مختلف دریچه سرویس، ترازهای پایاب و نیز بار هیدرولیکی مخزن بر روی مقادیر فشار استاتیکی و نیز فشار دینامیکی در داخل مجرا می باشد. آزمایشها برای درصد بازشدگی 100%، 80%، 60% و 40% دریچه سرویس و دو تراز پایاب 30 و 50 سانتی متر و نیز سه ارتفاع آب 110، 189و 263 سانتی متر در داخل مخزن انجام شده اند. در مدل سازی عددی وضعیت جریان در مجرا نیز از نرم افزارflow 3d که قابلیت شبیه سازی جریان های با سطح آزاد و تحت فشار را دارا می باشد، استفاده شده است. در این بخش به کمک آزمونهای مختلف، مناسبترین مدل عددی برای شبیه سازی جریان درون مجرا تعیین شده است.
حسن قادری کوروش حجازی
سازه های مستهلک کننده انرژی در مواردی که انرژی جنبشی زیاد جریان منجر به خرابی هایی از قبیل فرسایش کانال پایاب، سایش سازه های هیدرولیکی یا پدیده ی آبشستگی شود، از اهمیت زیادی برخوردار می شوند. گرچه مستهلک نمودن انرژی به وجود آمده از وظایف اصلی سیستم های کاهنده انرژی در پایین دست می باشد، ولی کاهش انرژی جریان قبل از تخلیه کامل از سرریز می-تواند سبب کاهش قابل توجه انرژی ورودی به پایاب شده و در نهایت به صرف هزینه های کمتر در ساخت سازه های استهلاک انرژی در پایاب سد منجر شود. از این رو یکی از گزینه های قابل توجه از نظر استهلاک انرژی و همچنین از نظر اقتصادی، استفاده از سرریزهای با مانع می باشد. وجود بلوک بر روی سرریز باعث آشفتگی و هوا گیری بیشتر جریان گشته و با انتشار هرچه بیشتر آن در هوا باعث کاهش مقدار قابل توجهی از انرژی جت می گردند. در تحقیق حاضر جهت بررسی پراکنش جت خروجی از سرریز سد و استهلاک انرژی جریان، طرح های مختلفی از بلوک های شکافنده جریان (از نظر چیدمان، تعداد و ابعاد بلوک) بر روی سرریز نصب و تأثیر آنها در کاهش انرژی هیدرولیکی در پایین دست مطالعه شد. این مطالعات در ابتدا برای 6 شدت جریان مختلف و در قالب 90 آزمایش بر روی سیستم تخلیه سیلاب مدل هیدرولیکی سد خرسان3 در موسسه تحقیقات آب انجام شد. سپس مدل فوق در نرم افزار fluent شبیه سازی گردید و پس از کالیبراسیون و صحت سنجی، به منظور بررسی تأثیر پارامترهایی که در آزمایشگاه مورد بررسی قرار نگرفته است، تغییراتی در چیدمان بلوک های نصب شده بر روی سرریز ایجاد، و روند تغییرات درصد استهلاک انرژی در پایین دست مطالعه شد. در مطالعات مدل فیزیکی حاضر برای اندازه گیری انرژی جت آب خروجی از سرریز، سکویی از جنس پلکسی گلاس که پیزومترهایی بر روی آن تعبیه شده است، ساخته شد و در محل فرود جت آب قرار گرفت. در نهایت فشار جت آب خروجی از سرریز برای حالت های متفاوت چیدمان بلوک، قبل از ورود جت آب به حوضچه استغراق توسط دستگاه ترانسدیوسر اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این مطالعات نشان دهنده ی تأثیر هندسه بلوک و نحوه چیدمان بلوکها، بر میزان استهلاک انرژی جت آب خروجی از سرریز، در شدت جریان های مختلف بوده و امکان مقایسه بین حالات مختلف چیدمان بلوک را از نظر استهلاک انرژی فراهم می آورد. در نهایت با مقایسه حالت-های مختلف، معیارهای مناسب مهندسی برای طراحی و استفاده از بلوک های کاهنده انرژی بر روی سرریزهای آزاد حاصل می شود.
حامد سرکرده امیررضا زراتی
در این پژوهش با استفاده از یک مدل فیزیکی پدیده گرداب در آبگیرهای افقی نیروگاه های برق آبی مطالعه شده است. موارد بررسی شده در این پایان نامه مشتمل بر دو قسمت است. در قسمت اول با بررسی نوع و قدرت گرداب ها در شرایط مختلف شیب بالا سدت آبگیر، عدد فرود، عمق استغراق و همچنین وجود و عدم وجود سازه آشغالگیر در مسیر جریان رابطه ای بین قدرت گرداب و پارامترهای مرتبط با آن بدست آمده است . در ادامه با توجه به داشتن بیش از 100 آزمایش که هر کدام نوع و قدرت گرداب اندازه گیری شده است، رابطه ای بین نوع گرداب و قدرت آن بدست آمده است. ارایه معادله ای برای محاسبه عمق استغراق بحرانی از دیگر نتایج این پژوهش می باشد. همچنین به علت تاثیر شیب های مختلف پیشانی آبگیر بر روی ناپایداری گرداب ها، تحقیقاتی در این زمینه نیز صورت گرفته است. در قسمت اول آزمایشات، برای اندازه گیری سرعت از دستگاه adv استفاده شده است. در قسمت دوم این پژوهش با استفاده از حسگر فشار transducer اقدام به برداشت فشارهای دینامیکی در دهانه تونل آب بر شده است. محاسبه تاثیر شیب های مختلف دیواره بر ضریب افت آبگیر و همچنین بررسی تاثیر صفحات ضد گرداب بر روی این ضریب از موارد بررسی شده در این قسمت می باشد.
رضا روشن مصیب پهلوانی
در این رساله به بررسی الگوی مصرف بین دوره ای در ایران با تاکید بر شکل گیری عادات مصرفی پرداخته شده است. در این راستا نظریه های مشهور مصرف از جمله فرضیه ی درآمد دایمی فریدمن و نظریه ی انتظارات عقلایی هال و تعداد دیگری از نظریه های جدید در رابطه با مصرف را مورد بررسی و نقد قرار داده، سپس به تشریح ارزیابی الگوی قیمت گذاری دارایی های سرمایه ای مصرف پرداخته و تعدادی از معماهای موجود در مصرف و راه حل های این معماها بررسی شده است. لذا در این راستا، تاکید این پژوهش بر استفاده از مطلوبیت جداییناپذیر، جداسازی ضرایب ریسک گریزی نسبی و کشش جانشینی بین دوره ای، ورود شکل گیری عادات مصرفی و دیرپایی کالاهای بادوام در تابع مطلوبیت، بررسی پدیده ی چشم همچشمی در مصرف یا حساسیت نسبت به برخی از سطوح مرجع مصرفی و قاعده سرانگشتی در مصرف میباشد. در بخش های مختلف از پژوهش پیش رو، پس از حداکثر سازی توابع مطلوبیت مورد نظر نسبت به قیدهای مطرح شده، با استفاده از شرایط مرتبه اول مبادرت به استخراج معادلات اولر کرده و در نهایت در بخش تجربی با بهره گیری از روش گشتاورهای تعمیم یافته برای معادلات غیرخطی با فرض وجود انتظارات عقلایی یا روش برآوردیاب گشتاوری هانسن، به برآورد ضرایب معادلات استخراج شده و پارامترهای ترجیحات پرداخته شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که رفتار خانوارهای ایرانی، حاکی از ریسک گریز بودن آنان می باشد و میزان آن هرچند که قابل ملاحظه است اما بسیار شدید نمی باشد و میزان آن کمتر از 3 بوده و در واقع شاخص های محاسبه شده در بازه متعارف آن قرار دارند( کمتر از 4 ). همچنین، اثر چشمهمچشمی(اهمیت مصرف نسبی) در بین خانوارهای ایرانی در زمینه مصرف بالاست و درجه آن به طور متوسط 65/0 میباشد( این معیاربین صفر و یک می باشد). از سوی دیگر نتایج بیانگر آن است که شکل گیری عادات مصرفی و دیرپایی کالاهای با دوام در الگوی مصرفی خانوارهای ایرانی اثرات معنی داری دارند و برای کالاهای نیمه بادوام، اثر دیرپایی کالاها بر شکل دهی عادات غالب است و برای کالاهای با دوام و نیمه بادوام، شکل گیری عادات بر اثر دیر پایی کالاهای غالب است. همچنین، برآوردها نشان داد که بطور متوسط، بیش از 56% از خانوارهای ایرانی براساس قاعده سرانگشتی در مصرف عمل می کنند یعنی صددرصد درآمد جاری شان را مصرف می کنند.
ایمان جعفری دربادام محمدرضا کاویانپور
تخلیه کننده های تحتانی از سازه های مهم سدها می باشند که وظیفه مهم کنترل دبی, بهره برداری و یاتخلیه مخزن و رسوبات آن را بر عهده دارند. دبی خروجی توسط دریچه سرویس کنترل می شود و جهت شرایط خرابی دریچه فوق از دریچه اضطراری بلافاصله بالادست آن استفاده می شود. بنابراین بسته به بازشدگی که در آن خرابی دریچه سرویس وقوع یافته و شرایط بازشدگی دریچه اضطراری، میدان جریان پیرامون دو دریچه فوق و شرایط هوادی بین دو دریچه تغییر می نماید. در تحقیق حاضر با استفاده از مدل آزمایشگاهی تخلیه کننده تحتانی سد سیازاخ، ساخته شده در موسسه تحقیقات آب، به بررسی میدان جریان پیرامون دو دریچه متوالی سرویس و اضطراری در حالت عملکرد توام دو دریچه، پرداخته شده است. آزمایش ها به ازای 4 هد مخزن و 6 بازشدگی مختلف دریچه ها از 10% تا 80% تکرار گردیده است . فشار در پیزومترهای نصب شده برروی بدنه مجرای تخلیه کننده قرائت، دبی عبوری هوا از لوله هواده بین دو دریچه توسط سیم داغ و از لمینیمتر برای اندازه گیری تیغه آب روی سرریز لبه تیز و در نتیجه دبی آب استفاده و در انتها رابطه ای بین عدد فرود و ضریب هوادهی ارائه شد. با توجه به نتایج آزمایشگاهی مشخص شد که مقدار دبی هوای ورودی در دو بازشدگی 20 و 80 درصد داری ماکزیمم مقدار خود بوده است. در ادامه از نرم افزار flow-3d جهت شبیه سازی عددی جریان در شرایط فوق استفاده و به کمک نتایج آزمایشگاهی مدل فوق کالیبره گردید و ملاحظه شد که با استفاده از مدل آشفتگی rng تطابق بسیار خوبی بین مدل و واقعیت برقرار است.
محمدطاهر کاکویی شورکایی محمد گیوه چی
چکیده: استفاده از سرریزهای پلکانی ضمن اینکه موجب کاهش سرعت و افت انرژی جریان از طریق ایجاد تلاطم در طول سازه می گردد، باعث افزایش خودپالایی رودخانه به واسطه هوادهی مناسب در ناحیه پلکان های سرریز نیز می شود. هیدرولیک این نوع سرریزها از پیچیدگی زیادی برخوردار است، و علت آن نیز عبور جریان دو فازی از روی یک سری پله های طراحی شده می باشد، که در این تحقیق با استفاده از نرم افزار flow 3dجهت مدل سازی سرریز استفاده شده است. از روش تفاضلات محدود اقدام به حل معادلات ناویر استوکس، به منظور حل میدان جریان، مدل آشفتگی rngبرای مدل سازی هوای ورودی به جریان های آشفته و از روش حجم سیال vofبه منظور تعیین پروفیل سطح آب استفاده شده است. این مطالعه شامل بررسی آزمایشگاهی جریان مخلوط آب و هوای عبوری از روی سرریز پلکانی به منظور تعیین میزان پراکنش انرژی و نقطه شروع ورود هوا به جریان می باشد. این مطالعات بر روی مدل آزمایشگاهی مربوط به سد ژاوه در مرکز تحقیقات آب انجام شده است. به منظور افزایش مشاهدات و عمومیت یافتن آن ها برای شرایط مختلف هندسی و هیدرولیکی از مدل آزمایشگاهی سدهای سیاه بیشه بالا و سیاه بیشه پایین و مطالعات آزمایشگاهی گذشته نیز استفاده شده است. به این ترتیب محدوده وسیعی از متغیرها در این مطالعه دیده شده است. میزان افت انرژی از دو روش مختلف محاسبه شده است.در روش اول، جریان عبوری از سرریز به دو بخش یکنواخت و غیریکنواخت تقسیم شده است. افت انرژی در بخش یکنواخت برابر با افت ارتفاع فرض شده است و رابطه ای برای افت انرژی در قسمت غیریکنواخت ارائه شده است. در روش دوم، یک رابطه کلی بدون جدا کردن بخش-های یکنواخت و غیریکنواخت ارائه شده است. همچنین برای تعیین محل نقطه شروع ورود هوا به جریان یک رابطه کلی ارائه شده است. مقایسه نتایج، رابطه رگرسیون مناسب تری را برای محاسبه افت انرژی بر روی سرریز پلکانی و محل نقطه شروع ورود هوا به جریان در این مطالعه نسبت به مطالعات گذشته نشان می دهد. نتایج به دست آمده از رابطه دوم محقق برای افت انرژی نسبی کل دارای خطای استاندارد 53/3 نسبت به نتایج واقعی (آزمایشگاهی) می باشد و رابطه اول محقق که جریان را به دو قسمت یکنواخت و غیریکنواخت تفکیک می کند دارای خطای استاندارد 79/2 می باشد، در حالی که نتایج به دست آمده از رابطه یزدانی و بویس هیگر به ترتیب دارای خطای استاندارد 7/13 و 86/7 می باشد. کلمات کلیدی:سرریز پلکانی- اتلاف انرژی-مدل عددی-flow 3d
نسیم شقاقی محمد گیوه چی
با بالا رفتن ارتفاع سدها و در نتیجه بالا رفتن سرعت جریان روی سرریزها خطرات جدی این سازه ها را تهدید می کند، این خطرات که با خرابی سازه همراه است، به پدیده کاویتاسیون ارتباط یافته و لذا توجه بسیاری از مهندسین هیدرولیک را به خود معطوف داشته است. با توجه به اهمیت این سازه ها، روش های گوناگونی جهت کنترل و جلوگیری از وقوع این پدیده پیشنهاد شده است که از میان آنها هوادهی به عنوان یکی از ساده ترین و مطمئن ترین روش ها محسوب می گردد. تحقیق حاضر، کاری است آزمایشگاهی، که در آزمایشگاه هیدرولیک موسسه تحقیقات آب کشور و بر روی مدل سامانه تخلیه سیلاب سد داریان، انجام شده است. در این تحقیق به بررسی شرایط جریان در روی تندآبرو، قبل و بعد از نصب سیستم هوادهی پرداخته شده است. و در مورد حدود تاثیر سیستم هواده و فاصله گذاری هواده ها آزمایش های تکمیلی انجام و ضمن فاصله گذاری هواده ها، این نتایج با مدل های ریاضی نیز مقایسه شده است. با اندازه گیری ارتفاع، سرعت جریان و فشار استاتیکی در طول سرریز، تندآب و پرتاب کننده، روی مدل سیستم تخلیه سیلاب سد داریان، ضمن بررسی روند تغییرات پارامترهای فوق، اندیس کاویتاسیون محاسبه و محل نصب هواده شماره یک مشخص گردید. سپس به بررسی جریان در پایین دست هواده شماره یک پرداخته شد. مقادیر سرعت و فشار در مقاطع پایین دست هواده شماره یک اندازه گیری و پس از محاسبه اندیس کاویتاسیون در پایین دست هواده شماره یک، محل نصب هواده شماره دو مشخص گردید. و در آخر، مناسب بودن این مقطع جهت نصب هواده شماره دو، با روش های دیگر هم تحقیق گردید. فاصله بین دو هواده، توسط مدل ریاضی نیز محاسبه شد و با نتایج آزمایشگاهی مقایسه گردید. این مقایسه نشان داد مدل ریاضی به خوبی با مدل آزمایشگاهی تطابق نشان می دهد. در تحقیقات سایر محققین، طول موثر هر واحد هواده بین 30 تا 100 متر و یا 5/1 تا 9 برابر طول پرش روی هواده در نظر گرفته می شود. که البته ترکیبی از عوامل مختلف، نظیر شیب سراشیب، شیب سرریز، زبری سراشیب، ارتفاع پله سراشیب، زاوبه تندآب، زاویه سراشیب، ارتفاع آب بالادست سراشیب در تعیین آن موثر است. از این رو نمی توان یک معادله کلی و یا یک روند کلی را در خصوص طول موثر هواده بیان نمود. اما مطالعات آزمایشگاهی می تواند جهت همسویی با مطالعات سایرین و به دست آوردن تقریبی بازه محتمل جهت نصب هواده استفاده شود.
فاطمه سمیعی پاقلعه مصیب پهلوانی
منابع انسانی در صورتی سرمایه انسانی محسوب می¬شوند که منابع جدید مولد ثروت باشند و مفهوم سرمایه انسانی این حقیقت را بیان می¬کند که انسان¬ها در خود سرمایه گذاری می¬کنند. هم چنین سرمایه انسانی یک مفهوم اقتصادی است که ویژگی¬های کیفی انسان اعم از آموزش، تخصص، مهارت، دانش و خلاقیت و نوآوری که عموماً نوعی سرمایه است را با خود به همراه دارد. سرمایه گذاری در سرمایه انسانی و افزایش سهم آن در کل سرمایه¬گذاری کشور، باعث بهره¬برداری بهتر از سرمایه فیزیکی می¬گردد و عاملی مهم در فرایند رشد و توسعه بشمار می¬رود. در این تحقیق به بررسی تأثیر نوسانات سرمایه¬گذاری در سرمایه انسانی برروی رشد اقتصادی ایران، پرداخته شده است. اقتصاددانان مختلف برای اندازه¬گیری سرمایه انسانی از شاخص¬های مختلفی استفاده کرده¬اند، که یکی از آن¬ها مخارج دولت برای آموزش است و در این پژوهش نیز از شاخص مخارج آموزشی دولت در کنار شاخص بودجه تحقیق و توسعه به عنوان متغیرهای جایگزین سرمایه انسانی استفاده شده است. نوآوری این پژوهش برآورد واریانس ناهمسانی شرطی برای دو متغیر جایگزین سرمایه انسانی می¬باشد تا این که اثر نوسانات این دو متغیر را روی رشد اقتصادی بررسی نماید، که متغیر نوسانات مخارج آموزشی و نوسانات بودجه تحقیق و توسعه در دو مدل برآورد شده است. این پژوهش به بررسی روابط بین متغیرهای مستقل و وابسته، در دو مقطع کوتاه مدت و بلندمدت با استفاده از الگوی خود بازگشت با وقفه¬های توضیحی(ardl) می¬پردازد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که اثرگذاری تمام ضرایب متغیرهای مدل بر اساس مبانی مورد انتظار و از نظر آماری نیز معنی¬دار بوده است. همانطور که انتظار می¬رفت اثر نوسانات بر رشد اقتصادی منفی و معنی¬دار شده است و دو متغیر مخارج آموزشی و بودجه تحقیق و توسعه اثری مثبت و معنی¬دار بر رشد اقتصادی داشته است. هم¬چنین تأثیر ضرایب بلندمدت بیش از کوتاه¬مدت می¬باشد، که این مطلب توجه هرچه بیشتر مسئولین به گسترش سهم سرمایه¬گذاری بر روی سرمایه انسانی در بلندمدت و برنامه ریزی مناسب¬تر در این رابطه را ضروری می¬نماید.
مجید احمدی رضا روشن
یکی از مسائلی که همواره در بازاررسانی محصولات کشاورزی در کشورهای کمتر توسعه یافته و از جمله ایران مطرح می باشد، اختلاف قیمت تولیدکننده با قیمتی که مصرف کننده پرداخت می کند می باشد. استان فارس با تولید 850 هزار تن هندوانه پس از کرمان مقام دوم را در کشور دارد، و شهرستان ممسنی مجموعاً با تولید تقربیاً ۴۰۰هزار تن هندوانه رتبه نخست تولید در استان فارس را به خود اختصاص داده است، از این رو شناسایی عوامل و متغیرهایی که بر سطوح اقتصادی این بخش تاثیر می گذارد مهم و حائز اهمیت است. هدف کلی تحقیق حاضر،« تخمین و بررسی اثرات قدرت بازار و ریسک قیمتی بر حاشیه بازاریابی هندوانه در شهرستان ممسنی » می باشد. روش جمع آوری داده های مورد نیاز در این پژوهش به صورت پرسشنامه ای بوده است، جامعه آماری ما کشاورزان شهرستان ممسنی بوده، که تعداد 305 کشاورز به روش نمونه گیری تصادفی ساده مشخص گردید. هزینه نهایی کشت این محصول از طریق تخمین تابع هزینه ترانسلوگ به روش رگرسیون های به ظاهر نامرتبط(sur ) براورد گردید. با استفاده از هزینه نهایی برآورد شده قدرت بازار در سه سطح تولیدکننده، عمده فروشی و خرده فروشی محاسبه گردیدکه مشخص گردید کشاورز با قدرت بازاری 32/0و خرده فروشان با قدرت بازاری 71/0 به ترتیب کمترین و بیشترین تاثیر بر شکل گیری قیمت این محصول را دارند. حاشیه بازاریابی کل، عمده فروشی و خرده فروشی برای هر یک کیلوگرم هندوانه به ترتیب برابر540، 248، 291 تومان بدست امد. بیشترین سهم از قیمت نهایی ازآن کشاورز یا تولید کننده و کمترین سهم برای عمده فروش بدست امد. ریسک قیمتی این محصول از سال 1380-1391با استفاده از مدل های ناهمسانی واریانس شرطی arch/garch محاسبه گردید، بررسی های انجام گرفته نشان داد که ریسک قیمتی در سه سطح مزرعه،عمده فروش و خرده فروش هیچ تاثیر معناداری بر حاشیه بازاریابی این محصول ندارد. همچنین در خصوص ارتباط قدرت بازاری بر حاشیه بازار مشخص شد که اثر قدرت بازاری بر حاشیه بازاریابی منفی و معنی داربوده است ،اما اثر قدرت بازار در سطح عمده فروشی بر حاشیه بازاریابی معنادار نیست و اثر قدرت بازار در سطح خرده فروش بر حاشیه بازاریابی مثبت و معنی دار می باشد. کلمات کلیدی: حاشیه بازاریابی_ قدرت بازاری_ هندوانه_ شهرستان نوراباد ممسنی
جواد معروف زاده مصیب پهلوانی
هدف از این پژوهش تحلیل اثر فناوری اطلاعات بر کارایی صنعت بانکداری کشور، به تفکیک بانک های خصوصی و دولتی می باشد که به دلیل محدودیت داده های موردنیاز از بین بانک های خصوصی 10 بانک منتخب ) اقتصاد نوین، پارسیان، پاسارگاد، سامان، صادرات، سرمایه، سینا، تجارت، کارآفرین و ملت(و 6 بانک دولتی) پست بانک، صنعت و معدن، سپه، مسکن، کشاورزی و ملی(انتخاب شدند؛ و موردسنجش قرار گرفتند. کارایی بانک های موردبررسی با رویکرد تولیدی و از روش مرز تصادفی موردبررسی قرار گرفت. متغیر های پژوهش عبارتند از تسهیلات اعطایی بانک ها، دارایی بانک، تعداد شعب، نیروی کار و فناوری اطلاعات می باشد. از یافته های تحقیق پیداست که پراکسی فناوری اطلاعات بر کارایی بانک ها تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ به طوری که فناوری اطلاعات با ضریب 3.7615 بر روی کارایی بانک های دولتی اثر مستقیم دارد و برای بانک های خصوصی نیز این پراکسی با ضریب 0.3075 بر کارایی شان تأثیر مستقیم گذاشته است.
اسماعیل امینی اصل مصیب پهلوانی
هدف از این مطالعه، بررسی اثر بی ثباتی اقتصاد کلان بر وام دهی بانک های دولتی در ایران، با استفاده از داده های بانک های دولتی و شاخص خود ساخته بی ثباتی اقتصاد کلان از سال 1350 تا سال 1390 است. نتایج در چهارچوب روش همجمعی و ardlنشان می دهد که وام دهی بانک های دولتی با بی ثباتی اقتصاد کلان رابطه ای بلندمدت دارد. به عبارت دیگر، در بلندمدت تغییرات در شاخص بی ثباتی اقتصاد کلان (افزایش) با کاهش وام دهی بانک های دولتی همراه خواهد بود. از سوی دیگر، افزایش در دارایی بانکهای دولتی که پراکسی از اندازه بانک بوده، حاکی از تأثیر معنادار آن بر وام دهی بانک های دولتی است. همچنین نتایج به دست آمده نشان می دهد، هر چند نسبت سپرده به سرمایه و وام دهی بانک های دولتی در بلندمدت دارای ارتباط متقابل نسبت به یکدیگر هستند، اما در کوتاه مدت نسبت به خطای تعادل، خود را تعدیل نمی کنند. به عبارت دیگر، نسبت سپرده به سرمایه هرچند بر وام دهی بلندمدت بانک های دولتی موثر است، اما خود از آنها تأثیر نمی پذیرد. در واقع، این متغیر نسبت به سایر متغیرها در کوتاه مدت برون زای ضعیف است. همچنین کوچکتر از واحد بودن ضریب ecm به معنی با ثبات بودن وهمگرایی در رسیدن به تعادل می باشد و معنا دار بودن آن حاکی از وجود رابطه علیت بلند مدت از سمت متغیرهای الگو به سمت وام دهی بانک های دولتی است. رفتار وام دهی بانک واعتبار دو سویه آن با متغیرهای اقتصاد کلان موضوعی است که توجهات بسیاری را در سالهای اخیر به خود جلب کرده است. در حالی تئوری کلاسیک در مورد نوسانات اقتصادی نقش بازارهای مالی را در نوسانات کلی کم محاسبه می نماید. آشفتگی های مالی اخیر و مشکلات اقتصاد کلان که به دنبال آن بروز کرده است. بانکها وتصمیمات آنها را در مرکز بحث های سیاسی وآکادمیک قرار داده است. در بحث هایی که انجام شده است بر مبنای تئوری هایی که بر مبنای اطلاعات نامتقارن و مشکلات بازارهای سرمایه داری واقع شده است. وام های بانکی این قابلیت را یافته اند که نوسانات کلی را از طریق نقش خود در مکانیسم های انتقالی پول یا طبیعت چرخه ای خود تقویت نمایند. این پژوهش ارتباط بین رفتار وام بانکی و عدم ثبات اقتصاد کلان را بررسی می کند. این قضیه را با استفاده از داده های بانک های دولتی در ایران برای سالهای 1350تا 1390بررسی می کنیم. برآوردها نشان می دهند که بانک ها نسبت وام دهی خود را در دوران نوسان اقتصادی به طور قابل ملاحظه کاهش می دهند، که قابل توضیح توسط معکوس سازی ریسک بیشتر مدیران بانکی است. در این فصل به بیان مواردی از جمله ، مفاهیم ، سوالات و مفروضات واهداف تحقیق خواهیم پرداخت.
مجتبی لشنی مصیب پهلوانی
این تحقیق یک مطالعه تجربی برای بررسی پوشش تورمی بودن دارایی های انتخاب شده که شامل طلا، سهام، مسکن، زمین و ارزهای خارجی (دلار) با دو روش حداقل مربعات معمولی و تحلیل چند مقیاسی موجک در ایران است. در این پژوهش، در ابتدا به مرور اجمالی برخی پژوهش های تجربی پیشین که نشان از عدم وجود یک اجماع نظر در تأیید این فرضیه است پرداخته شد. سپس به آزمون فرضیه فیشر مبنی بر وجود رابطه مثبت بین نرخ بازدهی اسمی دارایی ها و نرخ تورم با استفاده از روش حداقل مربعات معمولی پرداخته می¬شود. نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از این است که طبق نظریه فیشر رابطه بین بازده دارایی ها و تورم رابطه ای مثبت است اما در مورد سهام این رابطه معنادار نیست و قوی ترین رابطه ها به ترتیب مربوط به مسکن، زمین، طلا و دلار است. در بخش بعد با استفاده از روش چند مقیاسی موجک فرضیه فیشر آزمون شد. روش چند مقیاسی موجک امکان بررسی رابطه یادشده را در مقیاس های زمانی متفاوت فراهم می نماید. بدین ترتیب که سری زمانی مربوطه را با استفاده از یک تبدیل به چندین سری زمانی تقسیم کرده که هر کدام نماینده دوره زمانی خاصی از کوتاه مدت تا بلندمدت است. نتایج تحلیل رگرسیون در محدوده موجک و همبستگی موجک نشان می دهد که میزان همبستگی این متغیرها در بازه های زمانی مختلف متفاوت است و با میزان ضریب همبستگی مستقیم محاسبه شده تفاوت دارد. با توجه به نیاز سرمایه گذاران به سرمایه گذاری های مطمئن در شرایط تورمی پیشنهاد می گردد سیاست گذاران عرصه اقتصاد شرایط انجام سرمایه گذاری خصوصاً در بازار سرمایه را فراهم نمایند تا سرمایه های کشور به جای حضور در بازارهای غیر مولد به بازارهای مولد راهی شده و موجبات رشد اقتصادی کشور را فراهم نماید.