نام پژوهشگر: حمیدرضا عزیزی

شیوع عفونت سرمی نئوسپورا کانینوم در گاوان شیری شهرکرد با استفاده از روش elisa.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  مصیب فروغی پردنجانی   حمیدرضا عزیزی

نئوسپورا کانینوم انگل تک یاخته ای داخل سلولی است که از عوامل اصلی سقط جنین در گاوهای شیری می باشد. این تک یاخته باعث بروز خسارات اقتصادی از طریق کاهش تولیدات دامی نظیر کاهش شیر، وزن و ایجاد مشکلات تولید مثلی می گردد. سگ به عنوان میزبان نهایی و گاو از جمله میزبانان واسط این انگل شناخته می شود. هدف از انجام این پژوهش بررسی میزان شیوع سرمی انگل نئوسپورا کانینوم در گاوان شیری منطقه شهرکرد بود. جمعیت مورد تحقیق در این مطالعه تعداد 184 راس گاو شیری بدون علائم بالینی با سابقه سقط کرده یا بدون سقط، از ده مرکز پرورشی بود. طی فصول پاییز و زمستان سال 1390 با مراجعه به گاوداری های شهرکرد از ورید دمی آنها عمل خونگیری انجام شد. نمونه ها پس از جدا سازی سرم، با استفاده از روش الایزا از لحاظ آلودگی به نئوسپورا کانینوم مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بود که از مجموع 184 نمونه مورد بررسی، 132 مورد منفی و 52 مورد مثبت بودند. بر این مبنا درصد آلودگی سرمی 26/28 درصد می باشد. میانگین سنی گروه منفی 79/0 82/37 ماه و میانگین سنی گروه مثبت 08/1 46/43 ماه بود. بررسی های آماری نشان دهنده وجود اختلاف معنی دار بین موارد مثبت و سن بر اساس ماه بود (p<0.05). از تعداد 132 مورد منفی 15 مورد دارای سابقه سقط (36/11 درصد) و 34 مورد دارای سابقه واکلی بودند (75/25 درصد). از تعداد 52 مورد مثبت 20 مورد (46/38 درصد) دارای سابقه سقط و 22 مورد دارای سابقه واکلی بودند (3/42 درصد). این اختلافات از نظر آماری معنی دار بود (p<0.05). همچنین از مجموع 132 نمونه سرم منفی 25 مورد دارای سابقه واکلی، 6 مورد دارای سابقه سقط و 9 مورد در گذشته خود دارای هر دو مشکل بودند (3/30 درصد) و از مجموع 52 نمونه سرم مثبت 13مورد دارای سابقه واکلی، 9 مورد دارای سابقه سقط و 11 مورد واجد هر دو اختلال بودند (61/59 درصد). متوسط تعداد زایمان در گروه سرم منفی 095/0 2 و در گروه سرم مثبت متوسط تعداد زایمان 185/0 25/2 بدست آمد. این اختلاف از نظر آماری معنی دار نبود .(p=0.147: p>0.05)

میزان آلودگی و ضایعات پاتولوژیک برخی عقده های لنفاوی ناشی از نوچه لینگواتولاسراتا در گوسفندان کشتار شده در منطقه شهرکرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  عبدالله مرادی پردنجانی   حمیدرضا عزیزی

چکیده لینگواتولوز یک بیماری مشترک با انتشار جهانی می باشد. هدف این مطالعه تعین میزان آلودگی عقده های لنفاوی مزانتر و مدیاستن به نوچه لینگواتولا سراتا و مطالعه ضایعات هیستوپاتولوژِ و ماکروسکوپی مرتبط بود. در مطالعه ی حاضر عقده های لنفاوی مزانتر و مدیاستن 200 گوسفند کشتار شده در کشتارگاه شهرکرد با سن و جنس مختلف جمع آوری گردید. ابتدا عقده های لنفاوی مذکور مورد مطالعه ماکروسکوپی قرار گرفت و جهت مطالعه ی میکروسکوپی نمونه های بافتی از ضایعات مقطعی اخذ شد و با روش معمول پارافین و رنگ آمیزی هماتوکسیلین- ائوزین اسلاید های هیستوپاتولوژی تهیه شد. در عقده های لنفاوی مدیاستن و مزانتر جمع آوری شده برش های متعدد ایجاد شد و در نرمال سالین (9/0%) غوطه ور گردید تا نوچه ها از بافت خارج شوند. از 200 رأس گوسفند بررسی شده، در عقده های لنفاوی مزانتر 18 رأس (9%) و عقده های لنفاوی مدیاستن 9 رأس (5/4%) نوچه لینگواتولا سراتا جدا شد. میزان آلودگی با افزایش سن، بیشتر شد ولی اختلاف معنادار بین دو جنس نر و ماده و یا بین دو نوع عقده لنفاوی مورد مطالعه قرار گرفته وجود نداشت (p>0.01). ضایعات ماکروسکوپی و میکروسکوپی غیراختصاصی در عقده های لنفاوی آلوده دیده شد. مقاطع نوچه لینگواتولا سراتا در برخی از اسلاید های هیستوپاتولوژی مشاهده شد. براساس نتایج مطالعه حاضر مشخص می گردد که گوسفند می تواند یک نقش مهم در آلودگی میزبانان نهائی و انسان به این انگل در این منطقه داشته باشد. ضایعات عقده های لنفاوی مبتلا به استثناء حضور نوچه لینگواتولا سراتا ضایعات عمومی و غیر اختصاصی بوده در تشخیص بیماری لینگواتولوز احشایی از اهمیت کمتری برخوردار می باشد و برای این بیماری ضایعات پاتوگونومیک محسوب نمی گردد. کلمات کلیدی: لینگواتولا سراتا، عقده های لنفاوی مدیاستن و مزانتر، آسیب شناسی، گوسفند

فعالیت ضد لیشمانیائی روغن فرار گیاه اسطوخودوس(lavandula angustifolia) علیه لیشمانیا تروپیکا (leishmania tropica) در شرایط کشت آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  عماد سیاحی   سید حسین حجازی

چکیده امروزه با افزایش ایجاد مقاومت های دارویی در درمان بیماری ها و بویژه بیماری های انگلی، همچنین وجود عوارض جانبی این ترکیبات شیمیایی، استفاده از داروهای گیاهی در درمان بیماری های انگلی در سرتاسر جهان به شدت افزایش یافته است. موارد ابتلا به لیشمانیوز پوستی در ایران به شدت بالا می باشد به طوری که سازمان جهانی بهداشت اعلام نموده است که 90% موارد لیشمانیوز جلدی سرتاسر جهان، سالانه در ایران، عراق، افغانستان، عربستان، سوریه و برزیل تشخیص داده می شود. در این پژوهش به منظور مقایسه اثر ضد لیشمانیایی اسانس روغنی اسطوخودوس گونه لاوندولا آفیسینالیس با داروی شیمیایی گلوکانتیم، ابتدا اسانس روغنی یادشده از گیاه تازه ی خشک و پودر شده مربوطه با عملیات تقطیر با بخار آب تهیه شده و سپس غلظت های 5/0%، 5/1%، 5%، 10%، 15% و 20% از اسانس و غلظت 8/33 درصد از داروی شیمیایی گلوکانتیم، به محیط کشت انگل لیشمانیا ماژور اضافه شد. این محیط کشت دارای 106×1 پروماستیگوت انگل لیشمانیا ماژور در هر میلی لیتر بود. تعداد انگل های زنده پس از اضافه کردن اسانس روغنی و داروی شیمیایی در زمان های 24، 48 و 72 ساعت به وسیله رنگ حیاتی تریپان بلو 10% و با استفاده از لام نئوبار شمارش شد. این آزمایش 3 بار تکرار شد. نتایج بدست آمده نشان داد که سرعت تکثیر پروماستیگوت ها پس از افزودن اسانس گیاهی به میزان قابل توجهی کاهش یافت و از نظر آماری معنی دار بود (05/0p<). در غلظت های 10%، 15% و 20% علاوه بر کاهش سرعت تکثیر، اثر کشندگی نیز مشاهده شد به طوری که در ساعت 72 هیچ انگلی در گروه های مذکور مشاهده نگردید. به جز این 3 گروه در غلظت های 5%، 5/1% و 5/0% تفاوت قابل ملاحظه ای در تعداد انگل زنده باقی مانده با گروه داروی شیمیایی مشاهد نشد (05/0p>). این تحقیق بیانگر تأثیر ممانعت کننده گی رشد و کشنده گی اسانس روغنی اسطوخودوس در شرایط آزمایشگاهی بر روی شکل پروماستیگوت لیشمانیا ماژور می باشد. کلمات کلیدی: اسطوخودوس، لیشمانیا ماژور، گلوکانتیم

مدل کمی آب زیرزمینی دشت سجاس زنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1391
  حمیدرضا عزیزی   محمد باقر رهنما

دشت سجاس با وسعت حدوداً 1200 کیلومترمربع در شمال غرب ایران ، در استان زنجان واقع شده است. در سال-های اخیر،کمبود تغذیه و افزایش تخلیه باعث کاهش سطح آب زیرزمینی در این منطقه شده است. برای جلوگیری از خسارت بیشتر، این منطقه نیازمند توجه بیشتر برای اعمال مدیریت های صحیح بهره برداری و حفاظت منابع آب زیرزمینی می باشد. در این تحقیق تغییرات سطح ایستابی آبخوان سجاس به کمک مدل کامپیوتری modflow، از سال1381 تا 1389 شبیه سازی شد؛که برای این منظور داده های مربوط به منابع آب و پارامترهای توپوگرافی مورد بررسی قرار گرفت. این بررسی ها منجر به سامان-دهی و تکمیل داده های هیدرودینامیکی دشت شد. داده-های بین سال های 1381 تا 1388 برای واسنجی مدل و داده های سال 1389 برای صحت سنجی استفاده شد صحت-سنجی مدل، انطباق خوبی بین داده های مشاهداتی و محاسباتی نشان داد-میانگین مجذور مربعات خطا بین 03/0 تا 37/0. پس از ساخت مدل سناریوهایی که امکان رخ دادن آن ها در آینده وجود دارد، تعریف و به مدل معرفی شد؛ حاصل این روند به صورت نتایج و پیشنهاداتی برای مدیریت منابع آب زیرزمینی منطقه ارائه شد.

برسی میزان وقوع فرم نابالغ انگل لینگواتولاسراتادرگوسفندهای کشتارشدهدرنجف آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1391
  شهرام دانش دهکردی   خداداد پیرعلی

لینگواتولا سراتا یکی از انگل های با گسترش جهانی و شایع در مناطق آب و هوائی مختلف بوده ولی ابتلا به انگل در مناطق سردسیر بیشتر است. شکل بالغ انگل در مجاری هوائی بینی، سینوس های پیشانی و مجرای شنوائی پستانداران گوشت خوار، سگ سانان و گربه سانان یافت می شود و این حیوانات به عنوان میزبانان نهائی (definitive hosts) هستند. میزبان های واسط (intermediate hosts) لینگواتولا سراتا پستانداران علفخوار مانند گوسفند، گاو، بز و جوندگان هستند. آلودگی میزبان واسط از طریق بلعیدن تخم دفع شده انگل توسط مدفوع و یا ترشحات دستگاه تنفس میزبان نهائی همراه با علوفه و یا آب صورت می گیرد. گستردگی دامنه میزان شیوع آلودگی در دام ها می تواند ناشی از وضعیت جغرافیایی، آب و هوایی و دسترسی میزبان نهایی به احشاء نشخوار کنندگان آلوده باشد. در این پژوهش هدف بررسی آلودگی عقده های لنفاوی مزانتریک و مدیاستینال گوسفندهای کشتار شده در منطقه نجف آباد به نوچه لینگواتولا سراتا بود. برای این منظور از 506 مورد گوسفند در کشتارگاه نجف آباد به صورت تصادفی نمونه گیری صورت گرفت. نمونه ها شامل 4-3 عدد از هر یک از غدد مزانتر و مدیاستینال از هر حیوان بودند. جداسازی انگل از غدد لنفاوی به دو روش معمولی و هضمی انجام گرفت. نتایج حاصل از بررسی نمونه ها نشان میدهد که میزان آلودگی به فرم نابالغ انگل لینگواتولا سراتا در گوسفندهای کشتار شده در نجف آباد 6/11 درصد می باشد. در میزان آلودگی بین جنس نر و ماده تفاوت معنی داری وجود ندارد. میزان آلودگی در غدد مزانتر به صورت معنی داری بالاتر از غدد مدیاستن بود و میزان آلودگی در فصل پاییز و تابستان بالاتر از بهار و زمستان بود.

بررسی شرایط احیا و اثر رفتار کلسیناسیون بر کاتالیست آهن –نیکل–کبالت تهیه شده به روش همرسوبی مورد استفاده در سنتز فیشر-تروپش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سیستان و بلوچستان - دانشکده علوم پایه 1392
  حمیدرضا عزیزی   علی اکبر میرزایی

در این پژوهش کاتالیست آهن-نیکل-کبالت به روش هم رسوبی به منظور هیدروژناسیون مونوکسید کربن در سنتز فیشر-تروش تهیه گردید و اثرات شرایط مختلف احیا وکلسیناسیون چون دما، زمان و اتمسفرهای مختلف بر ساختار و خواص کاتالتیکی این کاتالسیت مورد ارزیابی قرار گرفت. مشخص گردید بهترین عملکرد مربوط به کاتالیست احیا شده با هیدروژن در دمای °c300 به مدت 2 ساعت و کلسینه شده در جو هوا در دما °c550 به مدت 6 ساعت است. نمونه کاتالیست در حالت های پیش ساز و کلسینه شده (قبل و بعد از تست) توسط تکنیک-هایxrd،tga ، dsc، bet، semوedsمورد شناساییقرار گرفت.مشاهده گردید پارامترهای فوق تاثیرات مختلفی بر ساختار، مرفولوژی و خواص کاتالتیکی کاتالیست دارند

نقش عامل انرژی در روابط ترکمنستان با روسیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران - دانشکده حقوق و علوم سیاسی 1390
  حمیدرضا عزیزی   الهه کولایی

فروپاشی اتحاد شوروی سبب ایجاد تحول عظیمی درمنطقه آسیای مرکزی و قفقاز شد. در پی این واقعه ، جمهوی های سابق اتحاد درصدد برآمدند تا با ارزیابی مجدد از توانایی ها و محدودیت های خود، راه خویش را به سوی استقلال واقعی هموار سازند. در این میان، جمهوری های غنی از لحاظ انرژی، نقش دوگانه این عامل را در روند استقلال خویش مشاهده کردند. هر چند وجود منابع انرژی به عنوان سرمایه ای خداداد، فرصتی استثنایی برای این کشورها تلقی می شد، اما در همان حال، وابستگی آنها به مرکز سابق (مسکو) برای انتقال انرژی به بازارهای مصرف، چالش های گوناگونی را برای این کشورها پدید می آورد. ترکمنستان یکی از این جمهوری ها بود که وجود منابع عظیم گاز طبیعی، از دیرباز موقعیت ژیواکونومیک برجسته ای به آن اعطا کرده بود و این موقعیت پس از استقلال برجسته تر شد. تلاش ترکمنستان برای کسب آزادی عمل در زمینه انتقال انرژی و کسب منافع بیشتر و در مقابل، تلاش روسیه برای حفظ انحصار خود در انتقال انرژی از منطقه، جنبه های خاصی به روابط متقابل این دو کشور بخشیده است. هدف این پژوهش این است که به موازات شناخت این جنبه ها و نقش آنها در کلیت رابطه دو کشور، نقش سایر بازیگران منطقه ای و فرامنظقه ای را نیز در این روند مشخص کند. پژوهش حاضر نشان می دهد که از زمان استقلال ترکمنستان، وابستگی این کشور به مسیرهای انتقال انرژی روسیه، موجب وابستگی این کشور به مسکو در سیاست خارجی خود شده است. با این وجود، به مرور و با موفقیت ترکمنستان در احداث خطوط لوله غیر روسی، این وابستگی نیز در سال های اخیر به مرور کاهش پیدا کرده است.

تعیین میزان شیوع عفونت نوزما در زنبورستان های استان مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1393
  زهرا شریفی دروازه   خداداد پیرعلی خیرآبادی

زنبور عسل هم مانند سایر موجودات دیگر مستعد ابتلا به بیماری هاست. بنابراین در خصوص بررسی وضعیت میزان بروز بیماری نوزما در استان مرکزی و لزوم سیاست گذاری مناسب با هدف کنترل و حذف بیماری مذکور اقدام به اخذ نمونه و بررسی آزمایشگاهی گردید. مطالعه فوق از زمستان1391 تا پاییز 1392 به مدت یک سال، درتعداد 182 زنبورستان از12شهرستان استان مرکزی، به منظور بررسی بیماری تک یاخته ای نوزمای زنبور عسل انجام گردید. از هر زنبورستان 5-3 کندو و از مجموع کندوها تعداد حداقل 25 زنبور انتخاب شد و پس از انتقال به آزمایشگاه در شرایط انجماد، حلقه های شکمی آن ها با اسکالپل جدا شد. سپس آنها را در یک هاون چینی ریخته و به ازای هر زنبور 3-2 میلی لیتر آب مقطر اضافه نمودیم. پس از ساییدن حلقه های شکمی، از محلول به دست آمده یک لام مرطوب تهیه کرده و با عدسی 40 مورد بررسی میکروسکوپی قرار گرفت. برای بررسی بیشتر، رنگ آمیزی گیمسا انجام شد. در صورت حضور تک یاخته، اسپورها به شکل اجسام بیضی و شفاف به ابعاد 6- 4× 4- 2 میکرون مشاهده شدند. میزان آلودگی به نوزما در فصول زمستان، بهار، تابستان و پاییز به ترتیب 89/ 28 %، 65/ 45 % ، 57/ 19% و44/ 24 % بود. در تحقیق انجام شده میزان آلودگی زنبورهای عسل به نوزموزیس درفصل بهار بالاتر بود و در تابستان پایین ترین درصد آلودگی را داشت که می توان شرایط آب و هوایی مناسب ازجمله دما و رطوبت را در این زمینه موثر دانست. کلمات کلیدی: زنبور عسل - بیماری نوزما- نوزما آپیس- نوزما سرانا

بررسی مولکولی گونه های نوزما در استان فارس، چهار محال و بختیاری و اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1393
  فاطمه آروئی   حمیدرضا عزیزی

نوزما قارچی از جنس میکروسپوریایی است، که اثرات منفی زیان بار بر زنبور عسل دارد. دو گونه نوزما آپیس و نوزما سرانا قارچ هایی هستند که سلول های اپی تلیال روده میانی زنبور عسل را آلوده می کنند. نوزمازیس در زنبور عسل اروپایی (آپیس ملی فرا) در کلنی های زنبور عسل سراسر دنیا وجود دارد. تا همین اواخر نوزما آپیس به عنوان تنها گونه ایجاد کننده بیماری در نظر گرفته می شد، که باعث خسارت اقتصادی سنگینی در زنبورستان ها شده است. گونه نوزما سرانا گونه تازه و در حال ظهور در زنبورعسل اروپایی است، ولی توزیع آن به خوبی شناخته شده نیست. هدف از این مطالعه، شناسایی مولکولی گونه های نوزما در استان فارس، استان اصفهان و استان چهار محال و بختیاری بود. تعداد صد و هشتاد نمونه مشکوک به نوزمازیس (مشاهده اسپور از طریق میکروسکوپ نوری) زنبور بالغ کارگر اروپایی از استان فارس (شهرستان های مختلف)، استان اصفهان و استان چهار محال و بختیاری مورد بررسی قرار گرفت. در حالی که تفکیک و تفریق با استفاده از مشخصات روش ریخت شناسی نوزما سرانا و نوزما آپیس دشوار است، از روش مولکولی برای تفکیک دو گونه استفاده شد. برای تعیین گونه های نوزما از روش (previously- developed pcr) و پرایمرها بر پایه rna ریبوزومی ژن 16 s استفاده شد. محصولات pcr خالص سازی و برای تعیین توالی به شرکت کره ای macro gen ارسال شد. برای بررسی تشخیص گونه ها محصولات pcr و توالی rna ریبوزومی ژن 16 s به ژن بانک ارائه شد (شماره دسترسی نمونه ها: kp318660 تا kp318663). تنها گونه نوزما سرانا در تمامی نمونه ها بر اساس مشخصات مولکولی تشخیص داده شد. این گونه در حال حاضر در زنبوزستان های استان های مورد مطالعه وجود دارد. بررسی های بیشتری به منظور تعیین شیوع و توزیع نوزما سرانا در سایر استان های ایران مورد نیاز است.

مقایسه اثر داروهای ضد کوکسیدیایی مادورامایسین و سالینومایسین بر فراوانی اووسیست های دفع شده و بازدهی تولید در جوجه گوشتی در آلودگی تجربی به کوکسیدیوز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1386
  رسول فتاحی   حمیدرضا عزیزی

چکیده ندارد.

بررسی سرولوژیک عفونت ناشی از توکسوپلاسما گوندئی در سگ های ارجاعی به کلینیک های دامپزشکی تعدادی از شهرهای ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1387
  حسین حایری   مرتضی حسینی نژاد

چکیده ندارد.

بررسی فراوانی فصلی آلودگی به لاروهیپودرما در گوسفند و بزهای کشتار شده در کشتارگاه مسجدسلیمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد 1382
  فریبا کاهکش   حمیدرضا عزیزی

هیپودرموز نوعی میاز زیرجلدی در حیوانات از جمله بز و گوسفند می باشدکه باعث ایجاد خسارات اقتصادی فراوان در صنعت دامپروری می شود. از آنجائیکه سیکل زندگی انگل با توجه به شرایط جغرافیایی منطقه متغیر است و اولین ضرورت در پیاده نمودن یک برنامه کنترلی یا ریشه کنی مناسب در هر منطقه منوط به آگاهی کافی از سیکل بیولوژیک این انگل می باشد. این تحقیق به منظور جامه عمل پوشاندن به هدف فوق در شهرستان مسجدسلیمان به انجام رسید. طی این تحقیق به مدت یکسال (1372تیر-1381مرداد) گوسفند و بزهای کشتارگاه مسجدسلیمان مورد بررسی قرار گرفت و تعداد دامهای آلوده به هیپودرما با تعیین سن و جنس ثبت شد. همچنین از دامهای آلوده نمونه گرفته شد و با آزمایشگاه دانشکده دامپزشکی دانشگاه شهر کرد جهت تعیین نوع گونه و مراحل لاروی انتقال داده شد. بررسی لاروها در آزمایشگاه و انجام روشهای آماری بر روی آمار و ارقام به دست آمده در طول سال نتایج زیر بدست آمد: 1-در بز و گوسفند شیوع آلودگی در جنس نر و ماده اختلاف معنی داری را نشان داد. 2-شیوع آلودگی در گوسفند در فصول مختلف سال به غیر از تابستان و پائیز معنی دار بود. 3-شیوع آلودگی در بز در فصول مختلف سال معنی دار بود.عامل مولد هیپودرموز در بز و گوسفند در منطقه مسجد سلیمان جنس پرزوالسکیانا و گونه های پرزولسکیانا آگاگری و پرزوالسکیانا کراسئی تشخیص داده شد و فصل فعالیت مگس در منطقه از اواخر خرداد تا نیمه های تیرماه تعیین شد. شیوع آلودگی در عشایر (بز103درصد، گوسفند1/0 درصد) نسبت به شیوع آلودگی در دامداری های سنتی (بز2/2درصد ، گوسفند6/0درصد ) و صنعتی (گوسفند01/0درصد ) بیشتر بود.

بررسی فصلی و درمانگاهی تیلریوز در گاوهای ارجاعی به درمانگاههای شهرکرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد 1381
  عبدالرضا رنجبر   حمیدرضا عزیزی

به منظور بررسی فصلی و درمانگاهی تیلریوز گاوی در گاوهای ارجاعی به درمانگاه های دامپزشکی شهرکرد از فروردین ماه تا اواخر مهرماه 1380 از خون محیطی و در صورت امکان از گره های لنفاوی موارد مشکوک گسترش تهیه می گردید و همچنین اطلاعات دریافتی از آنها ( تاریخچه و علائم درمانگاهی) در فرم مخصوصی ثبت می گردید.