نام پژوهشگر: سید محمد کلانترکوشه

اثربخشی امیددرمانی بر بهبود کیفیت زندگی و افزایش خودکارآمدی دختران مبتلا به ناتوانی جسمی- حرکتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  مریم رسولی کوهی   محمود گلزاری

چکیده پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی امید درمانـی بر بهبود کیفیت زندگـی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به ناتوانی جسمی- حرکتی مقطع سوم دبیرستان شهر تهران صورت گرفت. طرح این پژوهش، آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه دانش آموزان دختر دچار ناتوانی جسمی- حرکتی مشغول به تحصیل در مقطع دبیرستان در سال تحصیلی 93-92 مدارس استثنایی (جسمی- حرکتی) شهر تهران بوده است. نمونه این پژوهش شامل 24 نفر بوده است که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی از اعضای جامعه انتخاب و سپس با استفاده از جایگزینی تصادفی، نیمی از آنها در گروه آزمایش و نیمی دیگر در گروه کنترل گمارده شدند. ابزارهای مورد استفاده در پژوهش حاضر، پرسش نامه خودکارآمدی عمومی (gse) و فرم کوتاه پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (whoqol-bref) بوده است. گروه آزمایش طی 9 جلسه 50 تا 70 دقیقه ای تحت مداخلات آموزشی (هفته ای یکبار) قرار گرفت و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. نتایج این پژوهش نشـان داد که آموزش امید درمـانی بر بهبود کیفیت زندگی و خودکارآمدی دانش آموزان دختر مبتلا به ناتوانی جسمی- حرکتی موثر بوده است. با توجه به تاثیر مثبت امیددرمانی بر خودکارآمدی و کیفیت زندگی، این نتایج برای متخصصین حوزه سلامت و آموزش، تلویحات کاربردی دارد.

اثربخشی آموزش مولفه های معنوی بر رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  مرضیه سادات روح الامینی   سید محمد کلانترکوشه

این پژوهش به منظور بررسی اثربخشی آموزش مولفه های معنوی بر رضایت از زندگی و بهزیستی روان شناختی نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان به شیوه آزمایشی سولومون انجام شده است. گروه نمونه شامل 40 نفر از نوجوانان پرورشگاهی شهر کرمان بودند که به صورت تصادفی انتخاب شده و در چهار گروه (دو گروه آزمایش و دو گروه کنترل) قرار گرفتند. هرکدام از گروه ها 10 نفر را شامل می شود. میزان رضایت از زندگی و بهزیستی روان شناختی شرکت کنندگان در این پژوهش به ترتیب توسط پرسش نامه ی رضایت از زندگی داینر و پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف در پیش آزمون و پس آزمون سنجیده شد و هر دو گروه آزمایش در 10 جلسه ی آموزش مولفه های معنوی شرکت نمودند. اجرای تحلیل کوواریانس بر روی داده ها نشان داد که جلسات آموزشی تأثیر معناداری بر رضایت از زندگی و بهزیستی روان شناختی گروه آزمایش داشته است (p < 0/05). بر این اساس می توان نتیجه گیری کرد که آموزش مولفه های معنوی می تواند افزایش رضایت از زندگی و بهزیستی روان شناختی را در پی داشته باشد. مولفه های معنوی با تأکید بر سازه هایی چون تصور از خدا، ارتباط با خدا، معنایابی در رنج و توکل و نیز تکالیفی که در هر جلسه به نوجوانان داده می شود، گام های موثری را در جهت اثرگذاری بر فکر و ذهن آن ها می-گذارد و از این رو می تواند نقش مهمی را بر رضایت از زندگی و بهزیستی روانشناختی آنان داشته باشد.

مقایسه تاب آوری، بی ثباتی ازدواج و بهزیستی روان شناختی در مادران کودکان کم شنوا و عادی شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی 1393
  فاطمه زیارتی   سید محمد کلانترکوشه

پژوهش حاضر باهدف مقایسه تاب آوری، بی ثباتی ازدواج و بهزیستی روان شناختی در دو گروه از مادران کودکان عادی و کم شنوا شهر تهران به روش کمی- کیفی انجام شد. در قسمت کمی، به روش نمونه گیری در دسترس، نمونه ی متشکل از 100 نفر از مادران دارای کودکان کم شنوا مراجعه کننده به بیمارستان های امیراعلم و لقمان و مرکز توان بخشی پژواک و 100 نفر از مادران کودکان عادی مراجعه کننده به مهدکودک ها و خانه خلاقیت های شهر تهران در سال 92 انتخاب شدند. مقیاس تاب آوری کانر و دیوید سون و شاخص بی ثباتی ازدواج، پرسش نامه بهزیستی روان شناختی ریف، پرسش نامه های مورداستفاده در پژوهش حاضر بودند. سپس از روش های آمار توصیفی مانند محاسبه میانگین، انحراف معیار و نیز آزمون t-test دو گروه مستقل جهت تحلیل داده ها استفاده شد. جهت دستیابی به داده های دقیق تر، در بخش کیفی نیز از 14 نفر مصاحبه به عمل آمد. این تعداد برحسب اشباع پاسخ ها به دست آمد. جداول فراوانی، کدگذاری باز و محوری رسم شد. درنهایت یافته های کمی و کیفی باهم مقایسه شدند. در بخش کمی، نتایج حاکی از آن بود که مادران دارای کودکان کم شنوا تاب آوری و بهزیستی روان شناختی کمتری نسبت به مادران کودکان عادی داشته اند و ازلحاظ متغیر بی ثباتی ازدواج بین دو گروه تفاوتی وجود نداشت. در بخش کیفی نیز یافته ها همسو با بخش کمی بود، به طوری که تاب آوری و بهزیستی روان شناختی مادران کودکان کم شنوا کمتر از مادران کودکان عادی بود و در متغیر بی ثباتی ازدواج تفاوتی بین دو گروه وجود نداشت.

مقایسه رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی شهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1393
  مریم جواهری محمدی   سید محمد کلانترکوشه

پژوهش حاضر با هدف مقایسه ی رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی در شهر تهران به روش کیفی-کمی انجام شد. نمونه پژوهش در بخش کمی شامل 150 نفر (83 نفر زن و 67 نفر مرد) ساکن شهر تهران بود که به صورت تصادفی انتخاب شدند. افراد گروه نمونه همگی 2 تا 7 سال از شروع زندگی مشترکشان می گذشت. از آن ها خواسته شد تا پرسشنامه ی رضایت زناشویی اینریچ، پرسشنامه ی بهزیستی روان شناختی ریف و پرسشنامه ی سبک های همسرگزینی مظاهری و همکاران (1388) را پر کنند. در بخش کیفی نیز از 12 نفر مصاحبه صورت گرفت، این تعداد بر حسب اشباع پاسخ ها بدست آمد. در بخش کمی برای تجزیه وتحلیل داده های به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج این آزمون نشان داد تفاوت معناداری در رضایت زناشویی و بهزیستی روان شناختی در بین زوجین با همسرگزینی سنتی و غیر سنتی وجود ندارد. در بخش کیفی در مقایسه ی رضایت زناشویی نتایج به دست آمده نشان داد افراد با ازدواج سنتی در دلبستگی ایمن، حل تعارض مثبت و گشودگی احساسی در وضعیتی بهتر از افراد با ازدواج غیر سنتی قرار گرفته اند و در مقایسه ی بهزیستی روان شناختی در بخش کیفی نشان داده شد افراد با ازدواج سنتی در موارد هدفمندی مثبت، دینداری، رابطه ی مثبت با دیگران و پذیرش خود در وضعیتی بهتر از افراد با ازدواج غیر سنتی قرار گرفته اند. بنابراین می توان نتیجه گیری کرد که رضایت زناشویی و بهزیستی روانشناختی در زوجین با همسرگزینی سنتی در وضعیتی بهتر از زوجین با همسرگزینی غیرسنتی قرار دارند.