نام پژوهشگر: ولی جوادی آذر
اقبال باقری طالقانی یعقوب آژند
چکیده: آنچه که منجر به پژوهش رحل قرآن موزه دولتی برلین به تاریخ قرن هفتم هجری قمری (13م) و استفاده از نقوش و آرایه های آن جهت ساخت و منبت رحل قرآنی با ارزش های مشابه می گردد، منحصر به فرد بودن این صنایع ارزشمند، ماده اولیه، شیوه ساخت و تکامل نقوش و آرایه های آن است. با بررسی دقیق نقوش و آرایه های این رحل قرآن می توان بینش و تفکر ساخت و طراحی نقوش آن را مورد ارزیابی قرار داد و از این منظر نفوذ این تفکرات و صنایع ارزشمند را به سایر ملل مورد تحلیل قرار داده، ارزش های آن را متذکر شد؛ بی شک پژوهش در این راستا نقاط کوری را روشن خواهد ساخت، وجود نقش مایه و آرایه هایی که نقطه اشتراکی است در رحل قرآن موزه دولتی برلین و رحل های قرآن دیگری که در این دوره و ادوار بعدی ساخته شده است، که اگر چه ممکن است در سرزمینی دور یافت و ساخته شده باشد اما حضور نقوش و آرایه هایش بیانگر هویت و بینش مشترکی در ساخت این صنایع ارزشمند است. بنابر این تجزیه و تحلیل رحل قرآن مذکور به عنوان تکاملی از نقوش و آرایه های مربوط به هنر اسلامی(نقوش گیاهی، نقوش و آرایه های خطی و نقوش هندسی) و شیوه ساخت(کنده کاری بر روی چوب) و توجه به نقوش و آرایه های مشترک بین رحل قرآن موزه دولتی برلین و برخی از رحل های قرآن موزه ملی ایران و موزه آستان حرم مطهر حضرت معصومه(سلام الله علیه)، در راستای طراحی رحل قرآنی با حفظ ارزش های مشابه است، شیوه ساخت این صنایع ارزشمند از نکات بسیار مهمی است که در رحل های قرآن چوبی و منبت کاری شده مورد توجه قرار گرفت تا نکات مثبت آن در ساخت و کنده کاری رحل قرآن مورد ارزیابی قرار گیرد؛ در این راستا هویت شیعی و مفاهیم نهفته در نقوش و آرایه های رحل قرآن موزه دولتی برلین مورد تحلیل قرار گرفت و با در نظرگرفتن ارزش های مذکور و استفاده از برخی از نقوش و آرایه ها آن به صورت سنبولیک و با بیان ارزش های مشابه در پژوهش نقوش و آرایه های رحل های قرآن موزه ملی ایران و برخی از رحل های قرآن موزه آستان حرم مطهر حضرت معصومه، رحل قرآنی در جهت حفظ و اشاعه این صنایع غنی از ارزش های اسلامی طراحی و ساخته شد.
صدیقه بیر می نیا عبدالناصر گیوقصاب
چکیده جایگاه زنان به عنوان جامعه مصرف کننده مصنوعات تزئینی(زیورآلات) دارای اهمیت خاصی می باشد، چرا که مخاطب اصلی این محصول را زنان تشکیل داده اند. به دلیل ورود محصولات و الگوهای غربی در کشورمان و در بازار تهیه و تولید زیورآلات، این نیاز احساس می شود آثاری ساخته شود که دارای بار فرهنگی و بومی بوده و بر هویت زن ایرانی تاکید داشته باشند. انتخاب شاهنامه به عنوان یک متن ادبی شناخته شده در فرهنگ عامه ایرانی می تواند منبع الهام مناسبی برای هنرمندان و علاقمندان به هنر باشد که به واسطه آن بتوان با هویت و فرهنگ ایرانی ارتباط برقرار کرد. در شاهنامه الگوهای متفاوتی از زنان یافت می شود که هویت خود را از ایران باستان گرفته اند و برای زن امروزی می توانند تأمل برانگیز باشند و می توان فرض کرد ارجاع به این زنان در شاهنامه می تواند در ارتقاء منش و سبک زندگی زنان معاصر موثر باشد. از بین زنان شاهنامه، رودابه به عنوان شخصیت بارز به منظور بهره گیری از صفت های توصیف شده ی آن انتخاب شده است. در همین راستا بر اساس مردم نگاری چهار شخصیت زن معاصر نیز به عنوان الگو انتخاب شده و استخراج داده ها از الگوها صورت گرفته است. بر این اساس، با استفاده از روش سناریو نویسی ویژگی و صفات رودابه برروی الگوهای زن امروزی تصویر شده است. در ادامه از این صفات به منظور ایجاد زمینه ی خلق برند با عنوان رودابه بهره گرفته شده است. این زیورآلات تداعی کننده احساس مثبت می باشند و به نوعی بر هویت زن ایرانی تاکید می کنند. در ساخت برند، سناریونویسی روشی مفید است که بر پیش بینی تعامل مثبت بین محصول و استفاده کننده متمرکز است. روش سناریومحور روشی مناسب در بهره گیری از اسطوره و ادبیات و پیوند آن با زندگی معاصر می-باشد. دراین راستا ساخت برند رودابه آغازگر حرکتی است به سوی درک هرچه بهتر ظرفیت مقولات فرهنگی در تولید محصولات هنری کاربردی. برای ساخت محصولات هنری فرهنگی از رویکرد کیفی استفاده می شود که روشی خلاقانه و از مباحث مربوط به نشانه شناسی است به طور کلی روش تحقیق در این پایان نامه به صورت کیفی با رویکرد قیاسی استقرایی می باشد. کلیدواژه ها: طراحی زیورآلات، زنان شاهنامه فردوسی، نماد، سناریو، شناسایی الگو