نام پژوهشگر: عزیزاله توکلی
اعظم السادات حسینی عزیزاله توکلی
انشاء در لغت به معانی گوناکونی از جمله: زنده کردن، پرورش دادن بالیدن و در زبان عربی به معنای خلق و ایجاد کردن است . در این میان مولانا جلال الدّین محمّد بلخی، که آثارش در فصاحت و بلاغت مخصوصاً مثنوی او که به اوج خود در بلاغت رسیده است زبانزد خاص و عام می باشد و بکار گیری انواع انشاء در مثنوی زیبایی و گیرایی آن را دو چندان کرده است. در این پژوهش سعی بر آن شده است که به بررسی انواع انشاء و جنبه های هنری آنها پرداخته شود. به این منظور مثنوی مولانا مورد مطالعه قرار گرفته است و تمامی ابیات آن در دفتر دوّم مورد شرح و تحلیل قرار گرفته و انواع انشاء در هریک از این ابیات استخراج شده و با دقّت به بررسی اغراض ادبی و هنری هر یک پرداخته شده است، سپس آنها را دسته بندی نموده و به ذکر نمونه های انشاء پرداخته شده است.
مصطفی کرم پناه خویدکی هادی حیدری نیا
به نام آفریدگاری که بشر را آفرید و راهنماییِ او را وجهه همّتِ خود قرار داد، و رسولانی برای این کار گسیل داشت و پس از آنها ائمه و اولیاء ، انسانهای قدرشناس بر آن شدند تا خداوند را – بر این موهبت- ارج نهند، پس ناگزیر مواهب او را –یعنی رسولانش را- گرامی داشتند و هر گروهی به واسطه ای به این رسولانِ الهی تقرب جُستند؛ اما صاحبانِ ذوق و قریحه، شعر را واسطه این تقرّب قرار دادند، از جمله کسانی که رسولِ خاتم را به شعر ستوده اند؛ حَسّان بن ثابت، کعب بن زهیر، کعب بن مالک، و عبدالله بن رواحه بوده اند . از جمله کسانی هم که ائمه پس از او را به شعر ستایش کرده اند عبارتند از: "فرزدق" در مدح امام سجاد و امام باقر(ع) "کُمیت بن زید" و "سید حمیری" در مدح امام صادق(ع)، "دعبلِ خزاعی" در مدح امام رضا(ع) و دیگران اما هر یک از این شاعرانِ بزرگوار، سعادتِ درکِ ائمه پس از خود را نداشته اند و از این رو بخشی از مدایحِ ناگفته را بر جا گذاشته اند. اما بزرگترین سعادت برای بشرِ امروز، آن است که تمامیِ رسولان و ائمه را درک نموده و به دوران غیبتِ کبری رسیده است، پس اگر امروز مداحی بسزا یافت شود که مدحِ رسول(ع) و ائمه اطهار را وجهه عملِ خویش سازد؛ قطعاً مجموعه ای کامل و کم نظیر را بدست خواهد داد. البته در این دوره این دست شاعران کم نیستند، اما آنکس که وجهه توجهِ این تحقیق است؛ حبیب الله چایچیان متخلص به (حِسان) است؛ که به حق عُمری را در مدایحِ رسول و اهل بیت صرف کرده و محصول این عمر سه مجموعه دیوانِ گران سنگ به نام های: ("ای اشکها بریزید"، "خلوتگه راز" و "زمزمه های قلب من") می باشد. تحقیق حاضر به بررسی محتوایی این سه مجموعه و استناداتِ تاریخی روایی و دینی در آنها می پردازد. اما ترتیب کار در این تحقیق بدین شیوه است که: ابتدا به زندگینامه "حسان" و آنچه که به او مربوط می شود (اعم از آثار، همکاری با رسانه های نوشتاری و تصویری، حضور در جلسات و همایش ها و . . .) پرداخته می شود. و سپس در راستای آزمایش فرضیه تحقیق – (که اولاً موضوعِ مدایحِ حسان را صرفاً "چهارده معصوم" دانسته و ثانیاً محتوای اشعار حسان را در برگیرنده مستندات قرآنی و روایی و تاریخی (تلمیحی) می داند)- مدایحِ حسان برای هر یک از معصومین بطور جداگانه و به تفکیک، مورد واکاوی و کنکاشتِ محتوایی قرار می گیرد (البته این بررسی تا حد مقدور – برای این تحقیق- ادامه می یابد.) و در نهایت نتیجه گیری صورت گرفته و منابعِ مورد رجوع ذکر می گردد. در مورد استناد و ارجاعات در این تحقیق؛ ارجاعاتِ این تحقیق به روش درون متنی می باشد. نکته: در اولین ارجاع به یک منبع، مشخصات کامل منبع ذکر گردیده، اما در ارجاعات بعدی به همان منبع – به جهت اختصار- صرفاً به ذکر نام منبع و شماره صفحه اکتفا گردیده است، پر واضح است که مشخصات کامل منابع در ارجاعات اولیه یا در بخش منابع و مآخذ قابل دسترسی است. اما در مورد ارجاعاتِ ابیاتِ خود "حسان"؛ از آنجا که فهرست بندی دیوانِ حسان براساس نام اشعار بوده، اقتضا می کند که در ارجاعات، به جای ذکرِ صفحه، نام اشعار بدین گونه می شود: (نام مجموعه/ نام شعر)، مثلاً (خلوتگه راز/ سیمرغِ عشق) که سیمرغِ عشق نامِ شعری است از "مجموعه خلوتگه راز" (حسان) نکته: اما اگر بیتی از حسان را بدون ارجاع یافتید بدانید که – مطالعه را از میانه متن آغاز کرده ایدـ آن بیت جزئی از قصیده در حال ِ بررس است که مشخصات و ارجاع آن در اول متن ذکر گردیده و ما را از ذکر اِرجاع برای تک تک ابیات ِ متوالیِ بعدی- در حین بررسی- بی نیاز ساخته است.