نام پژوهشگر: عبدالرضا رکن الدین افتخاری

نقش دینداری در توسعه روستایی(مطالعه موردی دهستان جاوید ماهوری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  بهروز خلفی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

امروزه این نکته راهبردی در ادبیات توسعه پایدار پذیرفته شده است که توسعه بدون اخلاق و معنویت، یک فرایند پایدار نخواهد بود. از این رو ارتباط بین دین و توسعه از جمله توسعه روستایی یکی از موضوعات کلیدی در بحث های علمی و برنامه ریزی و مدیریت مطرح است. با این توصیف اهمیت راهبردی ارتباط بین دین و توسعه روستایی در جامعه دینی و مذهبی در کشورهایی نظیر ایران بیش از پیش آشکار و روشن می گردد بویژه اینکه در جامعه روستایی ایران که دارای باورهای عمیق در زمینه دین است و رخنمون آن در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و کالبدی سپهر زیست روستایی به وضوح قابل مشاهده است. به عنوان مثال آیین هایی مذهبی و دینی که ریشه در باورها و اعتقادادت دینی مردم جامعه روستایی دارند آنچنان با فرهنگ مردم و ریست انسانی آنها گره خورده است که تشخیص و تفکیک این امورات از هم به سختی قابل درک می باشند. حال سوال اساسی این است که آیا بین دینداری و توسعه روستایی در دهستان جاوید ماهوری ارتباط معناداری وجود دارد یا نه؟ برای یافتن پاسخ علمی از روش شناسی توصیفی –تحلیلی با نمونه گیری تصادفی تعداد 280 نفر از ساکنان دهستان جاوید ماهوری انتخاب گردید. یافته ها نشان می دهد که ارتباط معناداری بین توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی و دینداری در سطح دهستان مورد مطالعه وجود دارد که باعث ارتقاء ظرفیت های توسعه اجتماعی، اقتصادی و محیطی روستاهای مورد مطالعه شده است. در این راستا تاثیر دینداری در بعد اجتماعی توسعه به نسبت سایر ابعاد اقتصادی و محیطی توسعه نمایانتر می باشد.

مطالعه و تحلیل تاثیر آلودگی آب بر ناپایداری سکونتگاههای روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان بیجار، (دوره 1385- 1365)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  مریم افشاری   مهدی پورطاهری

آب به عنوان یک عامل محیطی از گذشته های دور تاکنون مهمترین و اساسی ترین نقش را در استقرار و پایداری یا ناپایداری سکونتگاهها بویژه سکونتگاههای روستایی داشته است. مسلما یکی از اساسی ترین شاخص ها برای تبیین پایداری سکونتگاهها، میزان تداوم سکونت در آنها است. در این راستا یکی از عوامل اساسی که پایداری و تداوم اسکان در یک سکونتگاه را تقویت یا تهدید می کند، عامل آب می باشد. قطعا دسترسی به آب سالم هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی از عوامل تقویت کننده اسکان جمعیت و پایداری سکونتگاههاست. در حالیکه عدم دسترسی به آب سالم هم از نظر کمی و هم از نظر کیفی از عوامل تهدید کننده و ناپایداری نظام اسکان می باشد. زیرا قطعا یکی از واکنش های مهم و اولیه ساکنان سکونتگاههای دارای آب آلوده ترک محیط و مهاجرت به مکان دیگر به امید تداوم بقا و کیفیت بهتر زندگی است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که طی دوره زمانی 1387-1365، آلودگی آب عامل اصلی ناپایداری سکونتگاههای روستایی شهرستان بیجار بوده است. به گونه ای که در دوره زمانی یاد شده پس از آگاهی روستاییان از آلوده بودن آب روستاهای محل سکونتشان، مهاجرفرستی شدید و تخلیه جمعیتی روستاهای این شهرستان به شدت شروع شده و در یک روند شتابان تداوم دارد.

نقش مجتمع های خدمات بهزیستی در توسعه روستایی (رفاه اجتماعی زنان روستایی)مطالعه موردی:روستاهای کرسف، سجاس و گرماب شهرستان خدابنده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1381
  زهرا صوفی   مهدی پورطاهری

چکیده: یکی از مهمترین مراحل برنامه ریزی (در تمام سطوح) ارزیابی نقشه ها و برنامه ها می باشد. این فرآیند به بهبود برنامه ها و تصمیم گیری و در نهایت امکان به واقعیت تبدیل شدن برنامه ها منجر می شود. ارزیابی می تواند به عنوان یک عامل مهم در تاثیرگذاری و مشخص نمودن نقاط ضعف برنامه های توسعه و افزایش نظارت ها عمل نماید. برنامه ریزی برای زنان روستایی در دهه های اخیر با چالشهای فراوانی تطهیر اشتغال، مشارکت های محلی، تواناسازی زنان روستایی و ارتقاء فردگرایی مواجه بوده است. در ایران پس از اصلاحات ارضی تعدادی از سازمان های دولتی در زمینه های روستایی فعال بوده اند و تلاش کرده اند تا به اهداف مشخص خود برسند، سازمان بهزیستی یکی از مهمترین این سازمانها بوده که با تاسیس دفاتر خدمات بهزیستی در رو.....

اولویت بندی مسائل توسعه روستایی و تحلیل فضایی آن با تأکید بر دیدگاه روستاییان (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان خرم آباد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  رضا نعمتی   مهدی پورطاهری

مسائل و مشکلات نواحی روستایی کشور ایران بسیار است و هر ناحیه روستایی مسایل و مشکلات خاص خود را دارد . با وجود این ، نواحی روستایی کشور در مجموع با مسائل و مشکلات فراوانی مواجه اند که توجه به آنها علاوه بر اینکه ضرورتهای برنامه ریزی توسعه روستایی را ایجاب می نماید ، اولویت های موجود در این مسیر را منعکس می سازد و می تواند دراتخاذ راهبرد مناسب برای توسعه روستایی مفید باشد. در مناطق روستایی چالش هایی چون فقدان فرصت های شغلی, سازوکارهای مناسب مشارکتی ، مشخص نبودن وظیفه دستگاههای متولی توسعه عمران روستایی ، نابرابری میان شهر وروستا همچنان به قوت خود باقی مانده اند . حال بررسی اجمالی تحولات نواحی روستایی کشور در چند دهه اخیر نشان می دهد که نواحی در سطح ملی ، منطقه ای و محلی با چالش های اساسی متعددی در زمینه های اکولوژیکی ، اقتصادی ، اجتماعی و نهادی مواجه اند که تداوم این وضعیت کشور را با چالش های متنوع و متعددی روبرو می سازد بر همین مبنا شناسایی چالشهای عمده توسعه پایدار روستایی پیش شرطی برای تدوین سیاستها و ارائه الگویی انعطاف پذیر برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی است. برای تحقق این هدف، مطالعه اخیر در صدد است تا به بررسی چالشهای عمده توسعه پایدار روستایی در بخش مرکزی شهرستان خرم آباد پرداخته و راهبردهای مناسبی را در این زمینه ارائه دهد. بنابراین حل این چالش ها باید مبنای سیاستگذاری و برنامه ریزی برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی در ایران قرار گیرد. در چنین شرایطی توسعه روستایی با مسائل، مشکلات و چالشهای متعددی مواجه گردیده است که باید برای آنها پاسخ مناسب جستجو شود. به همین منظور در این تحقیق سعی شده است تا مسائل و مشکلات روستایی از زبان روستاییان بیان شود و روستاییان بر اساس دیدگاههای خود مسائل توسعه را اولویت بندی نمایند .با این تفاسیر هدف کلی این پژوهش شناسایی و اولویت بندی مسائل توسعه روستایی بر اساس دیدگاه روستاییان می باشد . با این نگرش تحقیق حاضر به دنبال پاسخگوئی به فرضیات زیر است: 1- اولویتهای مسائل توسعه روستایی از دیدگاه روستاییان عمدتاً چالشهای اقتصادی است. 2- بین دیدگاه اعضای شوراهای اسلامی ، دهیاران و روستاییان درخصوص اولویتهای مسائل توسعه روستایی تفاوت وجود دارد. 3- بین اولویتهای مسائل توسعه روستایی و مولفه های مکانی - فضایی سکونتگاهها ی روستایی ارتباط معنا داری وجود دارد . بنا براین به منظور رسیدن به این اهداف از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است . در روش اسنادی نظریه ها ، مدل ها و رویکردها ، تشریح منطقه مورد مطالعه مورد توجه قرار گرفت و در روش تجربی پرسشنامه تنظیم گردید . در نهایت برای اثبات فرضیه ها از آزمون های آماری t، آزمون f فیشر وهمبستگی اسپیرمن استفاده شده است . نتایج نشان داد که مسائل اقتصادی به عنوان مهمترین مسئله و مشکل توسعه روستایی در اولویت قرار دارند و بین دیدگاههای سه گروه مورد مطالعه ( سرپرست خانوار ، دهیاران و اعضای شوراهای اسلامی ) تفاوتی درخصوص اولویت بندی وجود ندارد . در نهایت بین مسائل توسعه روستایی و مولفه های مکانی – فضایی ارتباط معنا داری وجود دارد .

نقش شورای حل اختلاف در امنیت قضائی روستائیان: مطالعه موردی روستاهای شهرستان مرند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1388
  عبدالله صفری مرکید   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

یکی از تحولات مهم در عرصه سیاسی-اجتماعی کشور تشکیل شوراهای حل اختلاف در سال 1381 بود. پیش از این تاریخ، روند دادرسی و حل اختلافات، در دادگاهها و مراکز قضایی رسمی انجام می گرفت تا اینکه شوراهای حل اختلاف به عنوان نهادی شبه قضایی وارد عرصه قضاوت شدند؛ از آن پس جوامع شهری و روستایی کشور پذیرای نهاد نوپایی شده اند که عهده دار حل و فصل بخشی از اختلافات شهروندان است. بر این اساس پ‍ژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد و تحلیل نقش شوراهای حل اختلاف روستایی در امنیت قضایی روستائیان انجام گرفته است. تحقیق حاضر از نوع توصیفی- تحلیلیِ پیمایشی بوده لذا داده های تحقیق از طریق تکمیل پرسش نامه گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق را 15 روستای دارای شورای حل اختلاف شهرستان مرند تشکیل می دهند که از آن میان، 200 نفر از سرپرست خانوارهای روستاهای مربوطه با استفاده از روش های نمونه گیری کوکران و انتساب متناسب به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. دراین مطالعه در مجموع 55 گویه به عنوان مولفه های مثبت و منفی موثر در امنیت قضایی روستائیان مورد ارزیابی قرار گرفت که در نهایت با استفاده از آزمون های آماری t جفت شده(وابسته) و ویلکاکسون مورد تحلیل قرار گرفته اند. بر اساس نتایج بدست آمده، تفاوت معناداری بین دوره قبل و بعد از شوراهای حل اختلاف در اغلب گویه های مرتبط با امنیت قضایی روستائیان شهرستان مرند مشاهده می شود؛ لذا می توان گفت علی رغم برخی کاستی ها، شوراهای حل اختلاف از نهادهای موثر در گسترش فرهنگ صلح و سازش در جامعه و شکل گیری امنیت قضایی در جامعه روستایی کشور می باشند.

ارزیابی ظرفیتهای گردشگری مناطق روستایی (مناطق نمونه گردشگری شهرستان نیر، استان اردبیل)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  فاطمه مهدویان   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

امروزه گردشگری در مناطق روستایی و دور افتاده اهمیت ویژه ای یافته است و از یک سو وسیله ای برای رفاه جوامع محلی، از سوی دیگر بازتاب انرژی و سلامتی شهروندان بویژه شهروندان شهری تلقی می شود. سرزمین ایران از حیث جاذبه های فرهنگی، هنری و محیطی و دارا بودن روستاهای متنوع و جذاب در زمره شگفت انگیزترین ممالک جهان به شمار می آید. با توجه به تک محصولی بودن اقتصاد کشور و مشکلات بیکاری جوانان روستایی و ناسازگاری ساختارهای اقتصادی کنونی روستاها با ساختارهای آموزشی و دانش فارغ التحصیل روستایی دانشگاهی و تاکید برنامه ریزان بر درآمدهای حاصل از سایر منابع به جای اتکاء محض به صادرات نفت، ضرورت گسترش فعالیتهای اقتصادی در زمینه های مختلف نظیر صنعت گردشگری با هدف دستیابی به منابع جدید پایدار ارزی و اشتغال و سلامتی امری اجتناب ناپذیر بنظر می رسد اما نکته ای که باید در نظر داشت شناسایی استعدادها و نیز رتبه بندی این مکانهای گردشگری است تا با سرمایه گذاری بهینه بتوان در جهت توسعه هر چه بیشتر این مناطق گام برداشت. بنابراین تحقیق حاضر در صدد شناسایی ظرفیت ها و پتانسیل های مناطق روستایی و اولویت بندی این مناطق با تاکید بر نگرش مردم و مدیران محلی روستا می باشد که در این جهت چهار بعد اکولوژیکی، خدماتی- زیرساختی، تاریخی- فرهنگی و نهادی با روش شناسی اسنادی و میدانی با روشهای ahp و topsis و میانگین رتبه ای مد نظر قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که این منطقه دارای پتانسیل های گردشگری می باشند و به ترتیب روستاهای یامچی علیا، قره شیران، سقزچی، کورعباسلو، برجلو، گوگرچین اولویت اول تا ششم را کسب کرده اند. لذا روستاهای منطقه مورد مطالعه نیازمند برنامه ریزی راهبردی و سرمایه گذاری بهینه جهت پیشرفت این مناطق می باشند. واژگان کلیدی: گردشگری روستایی، ارزیابی جاذبه های گردشگری، ahp، topsis، شهرستان نیر.

اثرات ایجاد کارگاه های آجرپزی در توسعه مناطق روستایی نمونه موردی مناطق روستایی دهستان گودین شهرستان کنگاور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  هاجر طاهرنیا   مهدی پورطاهری

گسترش فقر در کنار تخریب رو به تزاید منابع، چالشهای اکولوژیکی، اقتصادی و اجتماعی معاصر بسیاری از کشورهای در حال توسعه است. این معضلات در حیطه مناطق روستایی از عمق و پیچیدگی بیشتری برخوردار است. متاسفانه در زمینه توسعه روستایی تا کنون بیشترین توجه به اصلاح بخش کشاورزی بوده است. این امر باعث شده تا متولیان توسعه روستایی در برنامه های خود سیاست های جدیدی را با هدف گسترش صنعت در روستا به کار گیرند. ایجاد صنایع در روستاها دارای اثرات مثبت و منفی است. در این تحقیق اثرات اقتصادی، اجتماعی و محیطی کارگاه های آجرپزی سنتی دهستان گودین شهرستان کنگاور بر مناطق روستایی و تأثیر عوامل جغرافیایی بر عملکرد کارگاه ها مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی بوده و اطلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. در شش روستای دارای کوره آجرپزی، بیست کوره با حدأقل 15 کارگر انتخاب شده و 15 کارگر، یک مالک و شورا و دهیار هر روستا به پرسشنامه ها پاسخ داده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اشتغال در کوره های آجرپزی باعث کاهش بهداشت و سلامت، کاهش رضایت از شغل، کاهش رضایت از درآمد و کاهش دسترسی به مسکن مناسب شاغلین کوره ها شده و در سه مورد، امکانات رفاهی، تعلق خاطر و مشارکت افزایش پیدا کرده است. و دو عامل جغرافیایی فاصله کوره تا جاده اصلی و شهر با شاخص اثر گذاری کوره ها رابطه معکوس داشته است چنانچه هرچه فاصله کوره با جاده اصلی و شهر کمتر باشد اثرگذاری بیشتری بر محیط روستا دارد. روستاهایی که کوره های کوچکتر و کمتری دارند در وضعیت مطلوبتر زیست محیطی قرار دارند. در نهایت می توان اظهار نمود که فعالیت کوره های آجرپزی شرایط ناپایدار اکولوژیکی به وجود آورده و از لحاظ اقتصادی و اجتماعی اثرات مثبت بسیار کمی داشته است

نقش شهرکهای صنعتی در توسعه اقتصادی روستاهای پیرامون نمونه موردی شهرک صنعتی بهشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  محمد رضا نقوی   مهدی پورطاهری

افزایش سریع جمعیت،گسترش شهرنشینی،کمبود فرصتهای شغلی بویژه در کشاورزی،فشار جمعیت بر منابع طبیعی و ناکامی در ایجاد و گسترش صنایع متوسط و بزرگ بویژه در کشورهای در حال توسعه باعث شد که این کشورها راهبرد صنعتی سازی روستاها را از اواسط دهه ی 1970 در برنامه های توسعه خود مد نظر قرار دهند. در این رابطه تاکید بر صنایع روستایی،صنایع کوچک، شهرکهای کوچک صنعتی و تمرکز زدایی از فعالیت های صنعتی مورد توجه قرار گرفت. ایجاد و گسترش صنایع روستایی یا صنعتی شدن روستاها می تواند از طریق ایجاد تنوع و افزایش اشتغال و در امد،افزایش ارزش افزوده فعالیتهای کشاورزی،گسترش فرهنگ صنعتی،نقش موثری در توازن و تعادل شهر و روستا و توسعه نواحی روستایی داشته باشد. . صنعتی کردن مناطق روستایی در قالب ایجاد نواحی صنعتی به هدف دستیابی به توسعه ی پایدار روستایی در دهه ی اخیر مورد توجه برنامه ریزان توسعه روستایی کشور قرار گرفته است. به منظور ارزیابی اثرات اقتصادی شهرکهای صنعتی بر روستاهای پیرامون با مطالعه موردی شهرک صنعتی بهشهردر سطح 15 روستا با تعداد شاغلین فعال 176 نفر و 22 واحد صنعتی نتایج تحقیق نشان می دهد که شهرک صنعتی بهشهر از بعد اقتصادی روستاهای پیرامون خود را تحت تاثیر قرار داده است که میزان sig بدست آمده از تحقیق پایین تر از 05/0 بوده است.

نقش مناطق نمونه گردشگری در توسعه ی پایدار مناطق عشایری (مطالعه موردی: مجتمع تفریحی توریستی تله کابین گنج نامه شهرستان همدان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  مهدی آقامحمدی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

ساختار شکنی های نگر ش پسا مدرن در فرآیندهای تکثر گرا و مرکز گریز به تمایز زدایی از تمامی عرصه های زندگی مدرن منتهی گردید. یکی از این تمایز زدایی ها ما بین کار و اوقات فراغت می باشد که گردشگری را به عنوان گونه ای از گذران اوقات فراغت در یک همتنیدگی کامل با کار قرارداده وبه جزئی از زندگی معاصر تبدیل کرده است . گردشگری امروزه در یک کلیت انسجام یافته و به عنوان یکی از واقیعت های جهانی شدن، بر پایه نوآورهای تکنو لوژیکی ـ اطلاعاتی و قابلیت های انقلاب مدیریتی تغییرات بسیاری را در سطوح تشکیل دهنده خود تجربه کرده و در مفهومی از فشردگی زمان و فضا ،گردشگری را به عنوان پدیده ای جغرافیایی از جابه جایی انسانها در فضا ، جلوه دیگری بخشیده است.یکی از تغییرات ناشی از تحولات پسامدرن در جریان گردشگری رشد سفرهای انفرادی و گروهی و سازمان یافته بر پایه تأملات فرهنگی و(( تجربه چیزهای متفاوت ))می باشد که در روندی از تقویت حس نوستا لژی نسبت به گذشته / اصالت و اهمیت میراث طبیعی ، فرهنگی وتاریخی در دور نمایی گردشگری تسهیل شده است.در این تحقیق به برسی عملکرد تآثیرات منطقه نمونه گردشگری الوند با محوریت مجتمع تفریحی توریستی تله کابین گنجنامه همدان پرداخته می شود. و تبعات و اثرات اقتصادی ، اجتماعی و اکولوژیکی آن در محدوده مورد نظر مورد ارزیابی قرارمی گیرد . روش بررسی توصیفی – پیمایشی و بر اساس اسناد و مدارک کتابخانه ایی ، سایتهای اینترنتی ومطا لعات میدانی ، مصاحبه کنترل شده و تنظیم پرسشنامه می باشد . و همچنین در نهایت با استفاده از ابزار تحلیل مبتنی بر نرم افزار (spss)و مدل (topsis) به تحلیل و الویت بندی میزان اثرات تله کابین بر مناطق عشایری پیرامون پرداخته شد . این مطالعه نشان می دهد که ایجاد مجتمع تفریحی توریستی ، از یک طرف با فراهم آوردن فرصتهای جدید برای بسیاری از نواحی عشایری و روستایی بعنوان وسیله ایی که به این نواحی حیات دوباره می بخشدو موجب توسعه این نواحی می شود و از طرف دیگر توسعه بدون برنامه ریزی شده آن سبب آسیب های اجتماعی و زیست محیطی در نواحی عشایری و روستایی شده است . واژگان کلیدی: پسامدرن ،مجتمع های تفریحی– توریستی ، گنجنامه ، عشایر ، مدل topsis

نقش تنش روانی زنان در توزیع فضایی ناپایداری اقتصادی- اجتماعی روستاها (مطالعه موردی: بخش مانه، شهرستان مانه و سملقان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  سمیرا محمودی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

در مناطق روستایی اغلب با دسترسی ضعیف به فرصتهای شغلی، حمایت اجتماعی کمتر، مراقبت ناکافی و نادرست از فرزندان، مشکلات دستیابی به خدمات و حمل و نقل و ... زمینه ی احساس محرومیت، نابرابری، ناامنی و در نتیجه استرس و تنش روانی را در ساکنین این مناطق فراهم می شود. با توجه به این مسئله، پایداری اجتماعی، اقتصادی و اکولوژیکی- کالبدی مناطق روستایی در صورتی تحقق خواهد یافت که جامعه روستایی علاوه بر بهبود وضعیت اجتماعی و اقتصادی، به لحاظ وجود امکانات، خدمات و زیرساختها و تأمین نیازهای اساسی جامعه به سطحی از سلامت و آرامش روانی دست یابد. در این پژوهش با رویکرد جغرافیایی و با روش شناسی توصیفی- تحلیلی به بررسی استرس زنان روستایی و نقش آن در ناپایداری اجتماعی- اقتصادی روستاهای بخش مانه پرداخته شده است. با استفاده از مطالعات پیمایشی، نمونه گیری، 240 زن از 16 روستا به روش کوکران و شیوه تصادفی انجام شد، نتایج حاکی از آن است که زنان نمونه در روستاهای مورد مطالعه بیشتر از استرس اجتماعی رنج می برند و همچنین در بین عوامل مکانی- فضایی عامل جمعیت، میزان تحصیلات، اشتغال و وضعیت تأهل با استرس رابطه معنادار داشته است. و نیز پس از رتبه بندی روستاها به لحاظ پایداری این نتیجه بدست آمد که بین استرس زنان و ناپایداری روستاهای بخش مانه علی رغم وجود همبستگی معکوس، رابطه معناداری به لحاظ آماری وجود ندارد.

نقش میراث فرهنگی در پایداری اجتماعی سکونتگاههای روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان لامرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1389
  نعمت الله حسینی   مهدی پورطاهری

میراث فرهنگی روستایی بیان کننده پیشینه تاریخی، تمدن و فرهنگ روستایی هر کشوری است که شکل گیری آن در طی سالیان متمادی تحقق یافته است. میراث فرهنگی روستایی شامل ویژگیهای خاص جوامع روستایی مثل عادات محلی، آداب مربوط به خوراک و پوشاک، سبک معماری، وجود بناها و ابنیه های تاریخی، موسیقی، هنر، زبانهای محلی و ارزشهای اخلاقی و معنوی است. هر کشوری باید پدیده های اجتماعی خاص مناطق روستایی خود را که در آنها رسوم گذشته باقی مانده است، حفظ نمایند. متاسفانه میراث فرهنگی روستایی در کشور ما با کم توجهی کنار گذاشته شده و در حال نابودی است. اگرچه تلاشهایی در سالهای اخیر توسط بعضی از سازمانهای دولتی و غیر دولتی علاقه مند به حفظ میراث فرهنگی صورت گرفته تا فرهنگ و سنت های جامعه را بهتر شناسانده و در صدد احیای آن برآیند، اما به لحاظ بی اطلاعی نسلهای کنونی از ارزش و اهمیت میراث فرهنگی در جهت تحقق اهداف توسعه پایدار روستایی سبب شده است این گونه آثار و ارزشهای مادی و معنوی در معرض خطر و نابودی قرار گیرند. این نوشته یک پژوهش کاربردی است که به شیوه ی توصیفی - تحلیلی نگاشته شده است. شیوه گردآوری داده ها از نوع اسنادی و میدانی است. نتایج حاصل از مطالعات میدانی نگارندگان از طریق شناسایی و رتبه بندی 10 روستای دارای میراث فرهنگی در شهرستان لامرد استان فارس و شاخص های تبیین کننده کیفیت زندگی در سطح 160 نفر از سرپرستان خانوار ساکن در روستاهای مورد مطالعه نشان می دهد که شاخص های میراث فرهنگی بر کیفیت زندگی ساکنان روستایی بخش مرکزی شهرستان لامرد تاثیر گذار نبوده است. در حالی که شاخص های میراث فرهنگی بر رفاه اجتماعی ساکنان روستایی تاثیر گذار بوده است. کلید واژه: میراث فرهنگی، پایداری، پایداری اجتماعی، بخش مرکزی شهرستان لامرد.

تحلیل علل کاهش قالیبافی در مناطق روستایی(مطالعه موردی: دهستان زیرآب)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  مسلم دلیلی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

تغییرات و تحولات کنونی عرصه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و کالبدی روستا هرچند نتایج مثبتی در جهت بهبود شرایط زندگی در روستاها داشته، اما سبب گردیده تا از نقش فعال زنان در عرصه تولید کم، و زنان روستایی(تولید کننده سابق)، تبدیل به زنان خانه دار و مصرف کننده شوند. از جمله ی اینها می توان به صنایع کوچک و دستی اشاره کرد که در روستا بیشتر توسط زنان انجام می گرفت. این صنایع در گذشته و حال به عنوان عاملی مهم در رشد تولید ناخالص ملی و( در کنار صنعت گردشگری) به عنوان مهمترین منبع رشد اقتصاد جهانی دارد. زنان در این حوزه نیز به لحاظ اشتغال، تولید و توزیع از سهم بالایی برخوردار هستند. بطوریکه کشورهایی نظیر هند و چین و عموماً کشورهای جنوب شرق آسیا، توانسته اند در این مقوله رشد چشمگیری داشته باشند. در ایران نیز صنایع دستی از پیشینه ی دراز مدت برخوردار است و نقش اصلی تولید آن به عهده ی زنان است. در این تحقیق وضعیت اشتغال زنان در بخش صنایع دستی دهستان زیرآب، مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش شناسی مقاله از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته است. پرسش کلیدی این است که، عوامل اقتصادی، اجتماعی و محیطی چه تأثیری در کاهش قالیبافی زنان روستایی دارد؟ نتایج تحقیق نشان می دهد از میان ابعاد مورد مطالعه، عامل اقتصادی و از میان شاخص های مورد مطالعه، شاخص میزان دستمزد و درآمد، بیشترین تأثیر را در کاهش قالیبافی زنان در دهستان مورد مطالعه دارد. کلمات کلیدی: صنایع کوچک و متوسط، قالیبافی، دهستان زیرآب

نقش دینداری در توسعه روستایی (مطالعه موردی دهستان جاوید ماهوری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  بهروز خلفی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

امروزه این نکته راهبردی در ادبیات توسعه پایدار پذیرفته شده است که توسعه بدون اخلاق و معنویت، یک فرایند پایدار نخواهد بود. از این رو ارتباط بین دین و توسعه از جمله توسعه روستایی یکی از موضوعات کلیدی در بحث های علمی و برنامه ریزی و مدیریت مطرح است. با این توصیف اهمیت راهبردی ارتباط بین دین و توسعه روستایی در جامعه دینی و مذهبی در کشورهایی نظیر ایران بیش از پیش آشکار و روشن می گردد بویژه اینکه در جامعه روستایی ایران که دارای باورهای عمیق در زمینه دین است و رخنمون آن در ابعاد اقتصادی و اجتماعی و کالبدی سپهر زیست روستایی به وضوح قابل مشاهده است. به عنوان مثال آیین هایی مذهبی و دینی که ریشه در باورها و اعتقادادت دینی مردم جامعه روستایی دارند آنچنان با فرهنگ مردم و ریست انسانی آنها گره خورده است که تشخیص و تفکیک این امورات از هم به سختی قابل درک می باشند. حال سوال اساسی این است که آیا بین دینداری و توسعه روستایی در دهستان جاوید ماهوری ارتباط معناداری وجود دارد یا نه؟ برای یافتن پاسخ علمی از روش شناسی توصیفی –تحلیلی با نمونه گیری تصادفی تعداد 280 نفر از ساکنان دهستان جاوید ماهوری انتخاب گردید. یافته ها نشان می دهد که ارتباط معناداری بین توسعه اقتصادی، اجتماعی و محیطی و دینداری در سطح دهستان مورد مطالعه وجود دارد که باعث ارتقاء ظرفیت های توسعه اجتماعی، اقتصادی و محیطی روستاهای مورد مطالعه شده است. در این راستا تاثیر دینداری در بعد اجتماعی توسعه به نسبت سایر ابعاد اقتصادی و محیطی توسعه نمایانتر می باشد.

تحلیل حکمروایی خوب (good governance)درپایداری روستاها (نمونه مورد مطالعه : روستاهای استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  جلال عظیمی آملی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

حکمروایی خوب یک رهیافت تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین (کشور،منطقه،شهر،روستاو.....)برای دستیابی به توسعه پایدار است که از طریق رفتاری و قاعده مند ونهادینه شدن پاسخگویی، مشارکت مردمی،شفافیت،قانونمندی،مسئولیت پذیری،اجماع جمعی و..... قابل دسترسی است،به همین دلیل حکمروایی خوب روستایی را فرایند کنش و واکنش متقابل مسئولان و برنامه ریزان درسطح کلان تا خردبرای اجتماعات محلی با مردمی که از برنامه های توسعه ای متاثر می شوند‏، تعریف می کنند.در ایران ،بویزه در مناطق روستایی،فرایند تعامل دولت و ملت در مدیریت های توسعه ازشکل گیری نظام دولت ـ ملت بخصوص از دوره مشروطیت به این طرف مشاهده می شود ، این تعامل توسعه ای در دوره های مختلف تاریخی با تحولات اندیشه ای توسعه و برنامه ریزی در ایران نیز متفاوت بوده ، بطوری که پارادایم حاکم توسعه پایدارروستایی در سپهرعلوم جغرافیایی و برنامه ریزی و مدیریت ،از مدیریت توسعه ای به حکمروایی توسعه ای تغییر جهت داده است ، با این توصیف، تحقیق حاضر در پی پاسخگویی به این سوالات است که:1) وضعیت شاخص های پایداری در روستاهای مورد مطالعه چگونه است ؟ 2) وضعیت روستاهای مورد مطالعه به لحاظ شاخص های حکمروایی چگونه است؟ 3)آیا با تحقق بخشی رهیافت حکمروایی خوب در مناطق روستاییموردمطالعه توسعه پایدار روستایی محقق می شود؟4)میزان سهم هریک از مولفه های حکمروایی خوب در توسعه پایدار روستایی چقدر است؟ برای پاسخگویی به این سئوالات از روش توصیفی ـ تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است.ابزارهای مورد استفاده درشیوه کتابخانه ای ،فیش تحقیقاتی ،استفاده از اینترنت ،جهت جستجوی مقالات وپایان نامه ها ،نقشه، آمارنامه ها و...ودرشیوه میدانی از ابزار پرسشنامه ومشاهده جهت گردآوری اطلاعات استفاده می شود. نتایج آزمون های آماری و کیفی نشان می دهد که رهیافت حکمروایی خوب روستایی می تواندبه چالش مدیریتی توسعه روستایی در ایران پاسخ درخوردهد و توسعه پایدار روستایی را تسریع بخشد.

ارزیابی عملکرد طرحهای کالبدی در توسعه روستایی با تاکید بر اجرای طرح هادی (مطالعه موردی: دهستان نبوت در شهرستان ایوان غرب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  محسن عباسی   مهدی پورطاهری

با استقرار نظام جمهوری اسلامی ایران از جمله طرح هایی که با توجه خاص به روستاها و در راستای بهبود وضعیت اجتماعی_اقتصادی و به ویژه کالبدی آنها اجرا شد، طرح هادی روستایی می باشد. اکنون پس از گذشت 18 سال از تهیه و اجرای طرح های هادی، لازم است بدانیم که این اقدامات چه نتایج و پیامدهایی به همراه داشته است. در این تحقیق هدف ارزیابی عملکرد طرح های کالبدی در توسعه روستایی می باشد. روش تحقیق به صورت توصیفی_تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات نیز کتابخانه ای_میدانی بوده است. جامعه آماری شامل دو روستای خوران و نبوت و جامعه نمونه براساس جدول نمونه گیری مرگان شامل 320 نفر از اهالی و ساکنان دو روستا می باشد. بدین منظور تعداد 320 پرسشنامه در روستاها توزیع گردید که 290 پرسشنامه، شامل 150 پرسشنامه در روستای نبوت و 140 پرسشنامه در روستای خوران جمع آوری گردید. سنجش توسعه روستایی نیز با در نظر گرفتن معیارهایی از جمله بهبود وضعیت معابر و کانال های کشاورزی و جوی های دفع آب های سطحی، بهبود نظام مسکن روستاییان، بهبود کیفیت مکان گزینی کاربری های پیشنهادی، و بهبود دسترسی به خدمات روستایی انجام شده است. برای آزمون فرضیات تحقیق علاوه بر استفاده از آمار توصیفی، از آزمون ویلکاکسون برای مقایسه های قبل و بعد تیمار(اجرای طرح هادی) و آزمون تی تک نمونه ای، استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که: اجرای طرح هادی روستایی در رسیدن به اهداف کالبدی از جمله بهبود کیفیت معابر و جدول ها و کانال های کشاورزی، بهبود وضعیت مسکن و ساخت و سازها، به همراه مکان گزینی مناسب کاربری های پیشنهادی در داخل بافت روستاها موفق بوده است. اما وضعیت دسترسی به خدمات روستایی در دو دوره قبل و بعد از اجرای طرح هادی، تغییری مثبت و معناداری نداشته است.

ارزیابی فرآیند بازسازی سکونتگاه های روستایی آسیب دیده از زلزله سیلاخور لرستان(مطالعه موردی: دهستان چالانچولان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1390
  حمید خجسته نسب   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

همانگونه که بیان شد در این پایان نامه که به طور تفصیلی به بازسازی روستاهای دهستان چالانچولان از توابع شهرستان دورود استان لرستان پرداخته شده است، متغیر های کمی و کیفی متفاوتی از جمله مشارکت مردم، مدیریت منابع مالی، کیفیت فیزیکی سکونت و .. مورد توجه قرار گرفته و ابعاد مختلف عملکرد ستاد های معین بازسازی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی(ستاد معین بازسازی استان فارس) در این تجربه مورد ارزیابی قرار گرفته است. ابتدا با مروری بر ادبیات و پیشینه تحقیق و سپس معرفی منطقه مورد مطالعه در سه بخش استان، شهرستان و دهستان، کار به فصل تجزیه و تحلیل داده های آماری سپرده شده که با استفاده از نرم افزار spss و آزمون های مربوطه و عکس و نقشه این مطالب تحلیل شده و در پایاان نیز به بیان پیشنهادات و راهکارهایی در جهت کاهش خطرات ناشی از بلایای طبیعی پرداخته شده است.

تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف روستایی در تعالی مدیریت توسعه روستایی. مطالعه موردی شهرستان شبستر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  سعیده فرخی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

شوراهای حل اختلاف روستایی یکی از نهادهای محلی و مردمی است که بعد از انقلاب اسلامی(سال 1381)، با هدف حل و فصل اختلافات روستاییان در بیرون از محیط دادگاه و از طریق روش کدخدا منشی و هم چنین در جهت جذب مشارکت مردمی در فرآیند مدیریت توسعه روستایی، در عرصه مدیریتی و قضایی روستاها ظاهر شدند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی روستاهای شهرستان شبستر برای پاسخگویی به این سوال که موفقیت شورای حل اختلاف در تعالی مدیریت توسعه روستایی شهرستان شبستر چگونه است؟ انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی پیمایشی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است؛ و جامعه آماری تحقیق 16 روستای دارای شورای حل اختلاف از روستاهای بخش مرکزی شهرستان شبستر می باشد. که از بین آنها 230 نفر از سرپرست های خانوار از طریق روش نمونه گیری کوکران به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. در این پژوهش از تعداد 9 شاخص و 58 گویه به عنوان مولفه های حکمروایی خوب برای تحلیل عملکرد شورای حل اختلاف استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون t تک متغیره و تحلیل واریانس استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده از تحلیلها، می-توان گفت شورای حل اختلاف مدیریت توسعه روستایی شهرستان شبستر را تا حدودی تعالی بخشیده است. مفاهیم کلیدی: روستا، شورای حل اختلاف، تعالی مدیریت توسعه روستایی، مدیریت نهادی.

نقش توریسم محلی بر همبستگی ملی(مطالعه موردی شهرستان بانه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  حسین منصوری   زهرا احمدی پور

دانشکده علوم انسانی پایان نامه دوره کارشناسی ارشد نقش توریسم محلی بر همبستگی ملی (مطالعه موردی شهرستان بانه) دانشجو: حسین منصوری استاد راهنما: زهرا احمدی پور استاد مشاور: عبدالرضا رکن الدین افتخاری آذر 1390

ارائه الگوی بوم-روستا در روستاهای حاشیه تالاب، مورد: تالاب میانکاله و لپوی زاغمرز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  نرگیس وزین   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

حفظ، بهبود و ایجاد محیط زیست سالم یکی از مولفه های دستیابی به پایداری در توسعه می باشد. اکوسیستم تالاب یکی از مهمترین اکوسیستم های کره زمین است که نقش مهمی را از دیرباز بر توسعه جوامع پیرامونی خود در ابعاد محیطی، اقتصادی و اجتماعی داشته است. ایران دارای بیش از یک هزار زیستگاه تالابی و 83 تالاب دارای کارکرد مهم بین المللی است که نقش مهمی را در تأمین نیازهای جوامع انسانی پیرامون دارد. اما بی توجهی به مسائل زیست محیطی جوامع انسانی ساکن در این مناطق تالابهای موجود را دچار مشکل کرده است. رویکرد جدید حفاظت از محیط زیست، الگوی بوم- روستاست. روستاهای بوم-روستا ترکیب کاملی از یک سکونتگاه انسانی است به طوری که فعالیت های انسانی به محیط زیست آسیبی نرسانده، پشتیبان سلامت انسان بوده و از قابلیت تداوم نیز برخوردار باشد. با توجه به اهمیت تالابها و تأثیر آن بر زندگی روستاییان، مطالعه حاضر به بررسی و تعیین عوامل موثر بر حفاظت از تالاب ها با توسعه پایدار جوامع روستایی پیرامون آن براساس رویکرد اکو ویلیج پرداخته است. در این پژوهش تأکید بر حفاظت از اکوسیستم تالاب های میانکاله و لپوی زاغمرز با ارائه الگوی زیست پایدار براساس شاخص های بوم- روستا می باشد. حال با توجه به مطالب فوق ابتدا سعی می کنیم تا مبانی نظری بوم- روستا شامل اهداف، اصول، ابعاد، شاخص ها و ... را بررسی نموده و وضعیت موجود روستاهای منطقه مورد مطالعه براساس شاخص های بوم- روستا مورد سنجش و تحلیل قرار گیرد. روش مورد استفاده در این تحقیق توصیفی – تحلیلی و ترکیبی از دو شیوه کتابخانه ای و میدانی خواهد بود و برای تحلیل داده ها نیز از آزمون های آماری و نرم افزار آماری spss استفاده خواهد شد.

اثرات تغییرات فرهنگی بر الگوی مسکن روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش مرکزی شهرستان قزوین)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1389
  منصوره نیک بخت   مهدی پورطاهری

ر فرهنگ یا به عبارتی راه و روش زندگی جوامع انسانی در برگیرنده اقتصاد،معیشت، نحوه زیست، طرز مصرف خوراک و پوشاک، مسکن وهمه امور انسانی و غیر انسانی انسانها همواره به دلایل گوناگون در حال تغییر و تحول است. بررسی های انسان شناسی و فرهنگی حاکی از آن است که عوامل مختلف، چون اختراع و نوآوری یا اشاعه و اقتباس فرهنگی که در درون یا بیرون یک جامعه تکوین می یابد در تغییرات فرهنگی دخالت دارد به طوری که میزان دگرگونی و تغییر در یک فرهنگ خاص بستگی به شدت و ضعف عوامل فوق خواهد داشت. این پایان نامه به بررسی اثرات تغییرات فرهنگی بر الگوی مسکن روستایی پرداخته و سعی نموده تا تاثیر هر یک از اجزاء فرهنگ را بر تغییرات الگوی مسکن روستایی بررسی نماید. در این پایان نامه مساکن روستاهای بخش مرکزی شهرستان قزوین مورد بررسی قرار گرفته و در این بین 10 روستا و100 خانوار به عنوان جامعه نمونه انتخاب شده است. برای رتبه بندی روستاها به لحاظ تغییرات فرهنگی از مدل topsis استفاده شده. همچنین نتایج حاصل از مطالعات میدانی با استفاده از ضریب همبستگی مشخص نمود که بین تغییرات فرهنگی و تغییرات در الگوی مسکن رابطه معناداری وجود دارد. همچنین با استفاده از روش رگرسیون چند متغیره مشخص شد که بین تغییرات فرهنگی و تغییر در الگوی مسکن روستایی با ضریب تعیین( ) 68 درصد ،رابطه خطی معناداری برقرار است. بدین ترتیب 68 درصد تغییرات در الگوی مسکن روستاهای مورد مطالعه تابعی از تغییرات فرهنگی است.

تحلیلی بر توزیع فضایی بازی های بومی و محلی در مناطق روستایی(مورد:بخش خورش رستم شهرستان خلخال)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  مهدی درخشان   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

فضا عینیتی حاصل از نقش پذیری و اثرگذاری افراد و گروههای انسانی در مکان و یا به سخن دیگر ،پیامد عملکردهای متعامل محیط اجتماعی- اقتصادی و طبیعی- اکولوژیک است. همانطوریکه مشخص است توزیع فضایی به مطالعه چگونگی و چرایی و تبیین پراکندگی پدیده های اقتصادی و اجتماعی در قالب مکان می پردازد ، یعنی اینکه این پدیده ها در چه موقعیتی قرار گرفته اند . نحوه ی پراکنگی پدیده های انسانی در فضا چگونه است و محیط باعث چه نوغ تفاوتهایی می گردد؟ و چرا نحوه ی قرارگیری پدیده های انسانی در موقعیت های مکانی مختلف ،متفاوت می باشد بدین معنی که ممکن است توزیع یک پدیده در مناطق کوهستانی و جلگه ای از هم یکسان نباشد . بازی های بومی و محلی نیز مانند سایر پدیده های انسانی در ارتباط با عوامل جغرافیایی در مناطق مختلف با هم متفاوت است. در این تحقیق سعی می شود به این سئوال کلیدی پاسخ داده شود که آیا عوامل فضایی و جغرافیایی باعث تنوع و پراکندگی بازی های بومی در نقاط مختلف روستایی شده است؟ همچنین سعی می شود رابطه ی بین پایداری محیط و نوع بازی بومی مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرد. این نوشته یک پژوهش کاربردی است که به شیوه ی توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است،شیوه گردآوری داده ها از نوع اسنادی و میدانی است.نتایج حاصل از مطالعات میدانی از طریق شناسایی و رتبه بندی روستاهای دارای بازی های بومی وسنتی در منطقه خورش رستم و شاخص های تبیین کننده پایداری اجتماعی در سطح 90 نفر از افراد بالای 40 سال در روستاهای مورد مطالعه نشان می دهد که عوامل جغرافیایی بر پراکندگی بازی های بومی روستاها تاثیر زیادی گذاشته است و همچنین نوع بازی های بومی (سنتی و جدید) بر پایداری اجتماعی روستاها اثرگذار بوده است ،یعنی بازی های سنتی در مقایسه با بازی های جدید بر پایداری اجتماعی روستاها تاثیر بسیاری گذاشته اند

ارزیابی ظرفیتهای گردشگری مناطق نمونه روستایی مطالعه موردی:مناطق نمونه بهشت گمشده و سد درودزن بخش کامفیروز شهرستان مرودشت.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  فیض الله الله یاری   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

بنابراین پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و ارزیابی پتانسیل های گردشگری و اولویت بندی این جاذبه ها در منطقه کامفیروز با تکیه بر دیدگاه مردم و کارشناسان و مدیران روستایی می باشد؛ و به دنبال پاسخگویی به پرسش های آیا منطقه مورد مطالعه از ظرفیت های مناسبی برای توسعه گردشگری برخوردار است؟ و روستاهای کدامیک از مناطق نمونه گردشگری از ظرفیت های بیشتری برای توسعه گردشگری برخوردار است؟ می باشد که با روش اسنادی و میدانی و با معیارهای اکولوژیکی، زیرساختی- خدماتی، تاریخی- فرهنگی و نهادی- سیاست گذاری و با تکنیک saw به رتبه بندی روستاهای مورد نظر پرداختیم. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که علی رغم فراوانی جاذبه های گردشگری روستاهای مورد نظر در معیارهای زیرساختی- خدماتی و سیاست گذاری –نهادی وضعیت مناسبی ندارند. در این رتبه بندی روستاهای مهجن آباد، منگان، خواجه ای، آب باد، شول بزرگ و بیمور در تمامی شاخص ها وضعیت مناسب تری به نسبت روستاهای دیگر داشتند و در رتبه های اول تا ششم رتبه بندی قرار گرفتند. به نظر می رسد روستاهای مورد مطالعه نیازمند توجه بیشتر مسئولین و دست اندرکاران مربوطه به لحاظ خدمات رفاهی و زیرساختی می باشند.

تحلیل اثرات اقتصادی مناطق آزاد بر توسعه روستاهای پیرامون (مورد مطالعه: منطقه آزاد تجاری – صنعتی بندر انزلی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  فاطمه جمال پور   مهدی پورطاهری

مناطق آزاد در سطح ملی می توانند زمینه ای برای رهایی از فقر وعقب ماندگی باشند. با وارد کردن تکنولوژی ، مدیریت و سرمایه، و تلفیق عوامل تولید داخلی و دانش فنی خارجی در مسیر توسعه و همسو با اقتصاد جهانی قرار گیرند و در سطح محلی با شناسایی پتانسیل های و موقعیت های مکانی و استفاده از دانش بومی و تلفیق آن با دانش نوین می تواند زمینه های فعالیتهای اقتصادی را در سطح محلی ارتقاء داده و موجب رونق اقتصادی در زمینه های کشاورزی و صنعت گردد. این فعالیتها موجب افزایش فرصتهای اشتغال، زمینه های ارتقاء سطح آموزش نیروهای انسانی شاغل را فراهم می آورد همچنین مناطق آزاد نیازمند زیر ساخت هایی می باشد که تامین آن، بر کالبد منطقه اثرات بسیاری دارد از طرفی به دلیل ارزان بودن نیروی کار افراد بومی در سطوح مختلف تخصصی بکار گرفته شده که تمامی این فعالیتها، اوضاع اجتماعی منطقه را تحت تاثیر قرار می دهد. منطقه آزاد انزلی نیز از این قاعده مستثنی نبوده و مسلما اثراتی را بر مناطق پیرامونی بخصوص بر روستاهای اطراف خواهد داشت که ما در این تحقیق به بررسی اثرات فعالیت منطقه آزاد در دو مقطع زمانی قبل و بعد خواهیم بود. در این تحقیق جمع آوری اطلاعات از طریق کتابخانه ای و میدانی می باشد. پس از جمع آوری، داده از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. فرضیه های تحقیق از طریق آزمون های ویلکاکسون، فریدمن، آزمون مقایسه میانگینtمورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان می دهد که منطقه آزاد تجاری- صنعتی بندرانزلی ازجنبه های اقتصادی، اجتماعی و کالبدی بر روستاهای پیرامون است و این تاثیرات بیشتر از جنبه کالبدی می باشد، زیرا منطقه آزاد تجاری- صنعتی بندرانزلی درحال حاضر در حال تکمیل امکانات زیر بنایی و طرحهای عمرانی می باشد واین نوع فعالیت آن بر جنبه کالبدی روستاهای پیرامون، تاثیرگذارتر بوده است.

تحلیلی بر موانع مکانیزاسیون آبیاری در مناطق روستایی مورد: دهستان دوغائی(شهرستان قوچان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  مسلم زارعی   مهدی پورطاهری

چکیده از هنگامی که بشر به فکر استفاده از آب و خاک برای تولید مواد غذایی افتاد، همواره مسئله آب و روش درست بهره برداری از آن مهم و مورد توجه بوده است. با نگاهی به گذشته، می توان ایرانیان را از جمله مردمان پیش رو در امر استفاده بهینه از منبع حیاتی آب دانست. امروزه با گذشت زمان به رغم ابداع روش های نوین آبیاری با راندمان بالا در ارتباط آبیاری و اهتمام فراوان دولت ها در عرصه سیاست گذاری در جهت توسعه این روش ها، استقبال چندانی از این فناوری ها نشده است. در این تحقیق سعی شده است به این پرسش پاسخ داده شود که در صورت وجود و معرفی فناوری-های نوین آبیاری دارای تناسب نسبی با شرایط اقتصادی کشاورزان، موثرترین مانع بر روند مکانیزاسیون آبیاری در مناطق روستایی در سطح دهستان دوغائی کدام است؟ و آیا تفاوت بین موانع در ارتباط با موقعیت جغرافیایی روستاها معنی دار است؟ روش پژوهش در تحقیق حاضر، توصیفی- پیمایشی و مبتنی بر تکمیل پرسشنامه است. داده های تحقیق از طریق تکمیل پرسشنامه نزد 294 کشاورز سرپرست خانوار(خانوار کشاورز)- که از طریق فرمول کوکران محاسبه شده- در10 روستا در چهار موقعیت متمایز جغرافیایی(که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده اند) به دست آمده، و سپس به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان می دهند که بر اساس دیدگاه جامعه نمونه، موثرترین مانع بر روند مکانیزاسیون آبیاری در مناطق روستایی در این دهستان، موانع اقتصادی هستند و بین میزان موانع اقتصادی در ارتباط با موقعیت جغرافیایی روستاها تفاوت معنی داری وجود دارد. بدین صورت که موانع اقتصادی در روستاهای کوهپایه ای و کوهستانی کمتر و در روستاهای دشتی و دره ای بیشتر ارزیابی شده اند. به رسمیت شناختن آبیاری قطره ای کم فشار در کنار آبیاری تحت فشار و ترویج آن و همچنین تصویب اعتبارات ویژه برای پیاده سازی آن، از جمله پیشنهادات این تحقیق برای توسعه مکانیزاسیون آبیاری در سطح کشور و حل موانع اقتصادی فراروی آن در سطح دهستان دوغائی است.

تحلیل اثرات کشت پسته در توسعه روستایی(شهرستان دامغان، دهستان دامنکوه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1391
  مهناز رهبری   مهدی پورطاهری

اقتصاد روستایی به عنوان یکی از وجوه بسیار اساسی موجودیت روستا از دیرباز با کشاورزی و فعالیتهای زراعی، بخصوص باغداری عجین بوده است. بر این مبنا باغداری و محصول باغی پسته که یکی از شاخه های بخش کشاورزی است از این اصل مستثنی نیست به طوری که بعضی از مناطق و نواحی با توجه به شرایط ویژه خود در تولید محصول خاصی توانمند گشته اند که از آن با نام الگوی کشت یاد میشود. به تبع شکل گیری الگوی کشت در هر منطقه، اثرات آن در کل نظامهای مرتبط با کشاورزی (اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی) بروز و ظهور خواهد کرد که درمیان این آثار، اقتصاد خانوار و آثار اقتصادی حاصل از این کشت از مهمترین مولفه های حیاتی است که تمام اهداف کشاورز پسته کار را به خود معطوف داشته است. متون توسعه نشان می دهد در کنار پیامدها و اثرات متعدد اقتصادی و اجتماعی که الگوی کشت پسته می تواند به دنبال داشته باشد، وجود پتانسیل های محیطی(کیفیت خاک کشاورزی، منابع آب کافی و ...) که در واقع درون مایه های فضایی هر منطقه قلمداد می شوند و نقش اساسی در توسعه کشاورزی دارند، اما عدم آگاهی و درک صحیح از ویژگیهای کشاورزان به عنوان تولید کننده و تامین کننده نیازهای خانوار, یکی از موانع اساسی و اصلی در زمینه اجرا و پیشبرد راهبردهای مربوط به بهبود تولید, ذکر شده است. دهستان دامنکوه واقع در شهرستان دامغان به عنوان منطقه مورد مطالعه به دلیل قرارگیری در شرایط آب و هوایی مناسب با کشت پسته دارای شرایط مناسبی برای توسعه فعالیتهای کشاورزی به خصوص پسته کاری است. از آنجایی که کشت پسته در منطقه مورد مطالعه، پیامدهای اجتماعی و اقتصادی در سطح خرد و کلان بر جای گذاشته است ، حال اینکه این پیامدها (اقتصادی و اجتماعی)، کدام بخش؛ تاثیر آن بر حیات اجتماعات روستایی بیشتر بوده است و همچنین تاثیر عواملی مانند ویژگی های اقتصادی و اجتماعی کشاورزان، بر عملکرد اجتماعی و اقتصادی حاصل از کشت پسته، پرسش های اساسی ما در این تحقیق خواهد بود. تحقیق حاضر با روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و به شیوه میدانی به اثرات کشت پسته بر توسعه روستایی میپردازد. روشهای گردآوری اطلاعات, کتابخانه ای و میدانی (مشاهده, مصاحبه, پرسشنامه) است، به این منظور 318 نفر از کشاورزان پسته کار، انتخاب و نظر آنان را در ارتباط با دو پرسش ذکر شده، جویا شدیم. نتایج تحقیق حاکی از آن است اثرات اقتصادی حاصل از کشت پسته در شاخص های رفاه اقتصادی، امنیت اقتصادی و کیفیت اشتغال بیشتر از اثرات اجتماعی کشت پسته در شاخص های مشارکت اجتماعی-سیاسی و سرمایه اجتماعی بوده است. همچنین ویژگی های اقتصادی و اجتماعی کشاورزان پسته کار در شاخص های سن، سابقه کشت، میزان تحصیلات، میزان آشنایی با بازار، میزان استفاده از مکانیزاسیون، میزان سرمایه گذاری، تحول اراضی زیر کشت، میزان استفاده از اعتبارات بانکی، میزان استفاده از خدمات مشاوره ای، تعداد افراد تحت تکفل، میزان سطح زیر کشت، عملکرد محصول در هکتار، استفاده از روش ها و نهاده های جدید، انگیزه کشت و مالکیت اراضی مورد بهره برداری، بر اثرات و عملکرد اقتصادی(رفاه اقتصادی، امنیت اقتصادی و کیفیت اشتغال) و اثرات اجتماعی(مشارکت اجتماعی-سیاسی و سرمایه اجتماعی) کشت پسته تاثیرگذار بوده است.

ارزیابی الگوی روابط روستایی- شهری در روستاهای پیرا شهری مطالعه موردی: روستاهای پیرامون شهر بابل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  لیلا مهدی پور روشن   مهدی پور طاهری

امروزه شهر و روستا جدا از یکدیگر قادر به ادامه حیات نیستند. از نظر جغرافیا مطالعه یک شهر منحصر به محدوده خود شهر نیست چرا که شهر با پیرامون خود،با روستاهای اطراف و شهرهای دیگر ناحیه که در آن تکوین یافته است پیوند جغرافیایی محکمی دارد و هر عاملی که بر توسعه اقتصادی و اجتماعی نابرابر نواحی جغرافیایی بیانجامد بازتاب آن را در چشم اندازهای جغرافیایی شهرها و رشد ناهمگون آن‏ها توان یافت. با توجه به این امر در زمینه مطالعه روابط شهری و روستایی نظریه های مختلفی مطرح شده است که به دنبال ایجاد رابطه ای مناسب بین شهر و روستا بوده اند. یکی از این نظریات رویکرد شبکه یکپارچه منطقه ای است. از نظر این راهبرد جریانات حاکم در روابط شهر و روستا در راستای رابطه ارگانیک و متعادل به تغییر ساختار و قابلیت دسترسی به خدمات زیربنایی، تنوع اقتصادی، تغییر ساختار کشاورزی، حفظ میراث طبیعی و ... منجر خواهد شد. بر این اساس در این پژوهش روستاهای پیرامون شهر بابل که در سال های اخیر در ارتباط با شهر تحولات زیادی از شهر پذیرفته اند به عنوان نمونه انتخاب شدند تا نوع پیوند روستا-شهری در این حوزه با توجه به ارگانیک یا غیر ارگانیک بودن در رویکرد شبکه یکپارچه مورد ارزیابی قرار گیرد.پژوهش حاضر، کاربردی و روش انجام آن توصیفی-تحلیلی است.روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی است. تمرکز اصلی پژوهش در بخش مطالعه میدانی بر پرسش نامه است. داده‎های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار رایانه ای spss، تجزیه و تحلیل گردید. نتایج این پژوهش نشان داده است که در حوزه‎های اقتصادی در متغییرهای هزینه ودرآمد روستایی در شهر، عرضه و تقاضا روستا از شهر، در معاملات مرتبط با خرید و فروش زمین، تنوع اشتغال وگردشگری روستایی و در حوزه اجتماعی در زمینه تغییر در ارزش‎ها و باورهای اجتماعی و دسترسی به خدماتو در حوزه محیطی رابطه شهر بابل و روستاهای پیرامون غیرارگانیک بوده است.

تحلیل نقش ویژگیهای فردی مدیران محلی در توسعه روستایی(مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان ایلام )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی 1391
  رویا تیموریان   قدیر فیروزنیا

چکیده : مدیریت روستایی در ایران چند قرن سابقه دارد و دوران مختلفی را پشت سر گذاشته است که می توان آن را در یک تقسیم بندی کلی به چهار دوره تاریخی تقسیم کرد : قبل از انقلاب مشروطیت ، دوره مشروطیت تا اصلاحات ارضی ، پس از اصلاحات ارضی تا پیروزی انقلاب اسلامی، پس از پیروزی انقلاب اسلامی . به طور کلی در دوره های قبل از انقلاب اسلامی تفکرات مدیریت روستایی متکی بر دیدگاه حاکمان و حکومت ها و اعمال قوانین از سوی آنها بود اما دوره بعد از انقلاب اسلامی مدیریت بر محور بینش روستاییان استوار گردید و اداره امور روستا توسط روستاییان از دهه قبل در چارچوب قانون به صورت سازمان یافته و فرا گیر شکل گرفت . مدیریت روستایی از ابعاد مختلفی تشکیل شده است که در مطالعه حاضر، مدیریت روستایی شامل شورای اسلامی روستا به عنوان نهاد تصمیم گیرنده و دهیار به عنوان حلقه اتصال مردم و دولت و البته بازوی اجرایی می باشد . عوامل متعددی بر نقش مدیران محلی تأثیر گذار است از جمله : عوامل اداری و سیاسی ، عوامل اقتصادی ، عوامل اجتماعی ، عوامل کالبدی و همچنین ویژگی های فردی مدیران روستا ( اعضاء شورای اسلامی روستا و دهیار ) . در تحقیق حاضر به مطالعه نقش ویژگی های فردی( مهارتی و اخلاقی) به عنوان عامل اثر گذار بر نقش مدیران محلی در توسعه روستایی پرداخته شده است . جامعه آماری در این تحقیق بخش مرکزی شهرستان ایلام و جامعه نمونه 355 خانوار می باشند . شاخص های مورد بررسی شامل 12 ویژگی مهارتی و 19 ویژگی اخلاقی می باشد . روش تحقیق توصیفی – تحلیلی می باشد و برای گردآوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه ) استفاده گردیده است . داده ها و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و در نهایت جهت تأیید و یا رد فرضیات تحقیق از آزمون کای اسکوار استفاده شده است . در این آزمون با توجه به عدد سطح معنا داری در جدول کای دو که از 05/0 کمتر می باشد فرضیات تحقیق مورد تأیید قرار می گیرند . واژگان کلیدی : دهیار، شورای اسلامی روستا ، مدیریت روستایی ، توسعه روستایی، بخش مرکزی شهرستان ایلام .

ارزیابی و سنجش محرومیت در سطح مناطق روستایی: مورد مطالع: بخش مرکزی شهرستان جوانرود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  ناهیده محمدی   مهدی پورطاهری

مسئله محرومیت در کشورهای توسعه یافته هم در محافل دانشگاهی و آکادمیک و هم در محافل سیاسی بحث شده و به شدت مورد توجه قرار گرفته است، در صورتی که در کشورهای در حال توسعه به ندرت به آن پرداخته شده و بیشتر مسئله فقر مورد توجه قرار گرفته است. این در حالی است که محرومیت یکی از مسائل مهم و مشکل آفرین در کشورها می باشد. از سوی دیگر برای دست یابی به توسعه (پایدار) به عنوان هدف غایی برنامه ریزی، گام نخست بررسی و شناخت واقعی از وضع موجود و سطح برخورداری مناطق به عنوان مقدمه حصول به توسعه است و جهت شناخت وضع موجود نیز استفاده از شاخص ها و نماگرهای جامع که بتواند وضع موجود را به خوبی تحلیل کند ضرورتی اجتناب ناپذیر است. با این توصیف تحقیق حاضر ضمن سنجش میزان محرومیت روستاهای مورد مطالعه، در پی پاسخ به این سوال است که با کدام شاخص ها بهتر می توان محرومیت را سنجید و در واقع در ارزیابی و سنجش محرومیت کدام گروه از شاخص های ذهنی و عینی از اهمیت بیشتری برخوردارند. بدین منظور در تحقیق حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی می باشد به منظور جمع آوری داده ها و اطلاعات جهت پاسخ به سوالات و فرضیه های تحقیق از دو دسته پرسشنامه سرپرست خانوار و نخبگان استفاده شد، سپس داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارspss مورد پردازش قرار گرفت. بر اساس شیوه مطالعه، تبیین و تشریح توصیفی و تحلیل آزمون های آماری نشان داده است که ضمن وجود تفاوت معنادار به لحاظ میزان محرومیت بین روستاهای نمونه، بین شاخص های عینی و ذهنی نیز تفاوت معنادار وجود دارد و از دیدگاه صاحبنظران میزان اهمیت شاخص های ذهنی در سنجش و ارزیابی محرومیت بیش از شاخص های عینی است. در نهایت نیز با استفاده از روش topsisروستاهای نمونه به لحاظ میزان محرومیت رتبه بندی و با روش تحلیل خوشه ای در سه خوشه طبقه بندی و نتایج حاصل از خوشه بندی روستاها نیز به صورت نقشه های gis نشان داده شده است.

ارزیابی اثرات کشت چغندرقند بر توسعه اقتصاد روستایی مطالعه موردی: دهستان اشنویه شمالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  علاالدین علوی کاموس   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده چغندرقند یکی از نباتات مهم صنعتی است که علاوه بر تولید یکی از اساسی ترین نیازهای ابتدایی جامعه، یعنی قند و شکر محصولات فرعی دیگری نیز از آن حاصل می شود. از طرف دیگر چغندرقند به دلائل اقتصادی، اجتماعی دارای اهمیت می باشد و جزو محصولات استراتژیک کشور بحساب می آید. در این تحقیق سعی شده است با شناخت منابع بالقوه و توانهای محیطی و انسانی دهستان اشنویه شمالی کشت چغندرقند مورد بررسی قرار گیرد و اثراتی که این کشت بر توسعه اقتصادی روستایی این منطقه دارد مشخص شود. همچنین مشکلات و محدودیت هایی که این کشت با آن مواجه است آشکار شود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی خانوارهای کشاورزانی که در سال زراعی 91-1390 در دهستان اشنویه شمالی به طور تخصصی به کاشت چغندرقند مشغول بوده اند (2924n=) است. از این میان تعداد 340 نفر سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه های آماری این تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع‎آوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته، بود. که پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) بیشتر متغیرها بالاتر از 70/0 بدست آمد. بنابراین می توان گفت که پایایی و قابلیت اعتماد پرسشنامه ی تحقیق قابل قبول است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم‎افزار spss انجام گرفته و از آزمون هایی نظیر ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنووا، رگرسیون چند متغیره، تفاوت میانگین و کای اسکوئر برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، که کشت چغندرقند در دهستان اشنویه شمالی منجر به توسعه اقتصادی روستایی از طریق ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و پس انداز چغندرکاران در منطقه شده است. ولی با توجه به اینکه در این منطقه محدودیت های اقتصادی، فنی و اجرایی، اجتماعی و محیطی زیادی برای کشت چغندرقند وجود دارد و باعث دلسردی چغندرکاران شده است نتوانسته به عنوان یک الگوی غالب کشت در منطقه نمایان شود. واژگان کلیدی: چغندرقند، توسعه اقتصاد روستایی، اشتغال، افزایش درآمد، محدودیت های کشت چغندرقند، دهستان اشنویه شمالی. چکیده چغندرقند یکی از نباتات مهم صنعتی است که علاوه بر تولید یکی از اساسی ترین نیازهای ابتدایی جامعه، یعنی قند و شکر محصولات فرعی دیگری نیز از آن حاصل می شود. از طرف دیگر چغندرقند به دلائل اقتصادی، اجتماعی دارای اهمیت می باشد و جزو محصولات استراتژیک کشور بحساب می آید. در این تحقیق سعی شده است با شناخت منابع بالقوه و توانهای محیطی و انسانی دهستان اشنویه شمالی کشت چغندرقند مورد بررسی قرار گیرد و اثراتی که این کشت بر توسعه اقتصادی روستایی این منطقه دارد مشخص شود. همچنین مشکلات و محدودیت هایی که این کشت با آن مواجه است آشکار شود. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی خانوارهای کشاورزانی که در سال زراعی 91-1390 در دهستان اشنویه شمالی به طور تخصصی به کاشت چغندرقند مشغول بوده اند (2924n=) است. از این میان تعداد 340 نفر سرپرستان خانوار از طریق فرمول کوکران به عنوان نمونه های آماری این تحقیق انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده برای جمع‎آوری اطلاعات، پرسشنامه ی محقق ساخته، بود. که پایایی (ضریب آلفای کرونباخ) بیشتر متغیرها بالاتر از 70/0 بدست آمد. بنابراین می توان گفت که پایایی و قابلیت اعتماد پرسشنامه ی تحقیق قابل قبول است. تحلیل داده ها با استفاده از نرم‎افزار spss انجام گرفته و از آزمون هایی نظیر ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنووا، رگرسیون چند متغیره، تفاوت میانگین و کای اسکوئر برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد، که کشت چغندرقند در دهستان اشنویه شمالی منجر به توسعه اقتصادی روستایی از طریق ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و پس انداز چغندرکاران در منطقه شده است. ولی با توجه به اینکه در این منطقه محدودیت های اقتصادی، فنی و اجرایی، اجتماعی و محیطی زیادی برای کشت چغندرقند وجود دارد و باعث دلسردی چغندرکاران شده است نتوانسته به عنوان یک الگوی غالب کشت در منطقه نمایان شود. واژگان کلیدی: چغندرقند، اشتغال، افزایش درآمد، محدودیت های کشت چغندرقند، دهستان اشنویه شمالی.

طراحی الگوی تاب آوری معیشتی مناطق روستایی در شرایط خشکسالی، مطالعه موردی فعالیت های کشاورزی در روستاهای استان اصفهان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  سید محمد موسوی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

خشکسالی در طی سالیان گذشته آسیب های زیادی را به بخش کشاورزی و جامعه روستایی وارد نموده است. در طی دهه اخیر تمرکز از مقابله با شرایط و رخدادهای طبیعی به کنار آمدن و زندگی با آن ها تغییر یافته است که در قالب تاب آوری مورد توجه قرارگرفته است. تاب آوری عبارت از ظرفیت سیستم، اجتماع یا جامعه ای است که به طور بالقوه در معرض خطر است و با مقاومت در برابر یا ایجاد تغییر در عناصر خود جهت رسیدن به و یا حفظ سطح قابل قبولی از ساختار و عملکرد حرکت می کند. هدف از این تحقیق بررسی عوامل و متغیرهای موثر بر تاب آوری جامعه بهره برداران کشاورزی در مناطق در معرض خشکسالی کشاورزی در استان اصفهان و ارائه الگوی مناسب مبتنی بر تاب آوری در شرایط خشکسالی است. این تحقیق بر پایه الگوی نظری تلفیقی از چارچوب های نظری مطرح در زمینه تاب آوری انجام شده است و بر متغیرهای سرمایه معیشتی، ظرفیت انطباقی، نظام دانش، رویکردها به شرایط خشکسالی و راهبردهای معیشتی به عنوان عوامل کلیدی موثر در چارچوب نظری تاب آوری متمرکز شده است. روش تحقیق در این بررسی به صورت کمی، پیمایشی است و از روش های توصیفی، تحلیلی و روابط همبستگی استفاده شده است. جهت بررسی موضوع به 12 روستا در مناطق مختلف استان اصفهان که به درجات متفاوت در معرض خشکسالی بوده اند و در سطوح متفاوت از نظر برخورداری از امکانات توسعه قرار داشته اند مراجعه و علاوه بر نهادها و خبرگان روستایی با 227 نفر از سرپرستان خانوار کشاورز روستایی مصاحبه شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که اتخاذ رویکرد تنوع معیشتی منجر به تاب آوری بیشتر خانوارها در شرایط خشکسالی شده است و این تنوع معیشتی بیشتر در روستاهایی مشاهده شده که به نحو شدیدتری در معرض خشکسالی بوده اند. از سوی دیگر بهره برداران در روستاهایی که کمتر در معرض خشکسالی بوده اند از تاب آوری کمتری برخوردارند به دلیل این که ساختارهای اجتماعی و اقتصادی آنان از آمادگی کمتری در مواجهه با شرایط خشکسالی برخوردار است. بر مبنای نتایج به دست آمده مناسب-ترین راهبرد بهبود شرایط تاب آوری در شرایط جامعه آماری مورد بررسی تنوع بخشی به منابع درآمدی خانوارهای بهره بردار است.

مطالعه و تحلیل عوامل موثر در توسعه کارآفرینی گردشگری روستائی (مطالعه موردی: روستاهای گردشگری دهستان شهرآباد، بخش مرکزی شهرستان فیروزکوه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  نفیسه فضلی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

مطالعه ادبیات توسعه و برنامه‎ریزی روستایی نشان می‎دهد، مردم و جوامع روستایی باید به صورت سازمان‎یافته و در چارچوب تشکل‎های مدنی مشخص درآمده تا بتوانند از توانایی‎ها،استعدادها و خلاقیت‎های خویش یه صورت مطلوب استفاده کرده و آن‎ها را مدیریت نمایند. چنین نگرشی از الزامات فرآیند توسعه پایدار روستایی قلمداد می‎گردد. خاستگاه این نوع نگرش برگرفته از توسعه پایدار و مفهوم‎سازی‎های جدید آن است که در دیدگاه توسعه ظرفیتی تبیین و از طریق مکانیزم‎های ظرفیت‎سازی و توانمندسازی عینیت می‎یابد، که این مهم در قالب کارآفرینی بروز می‎کند. نظر به این‎که گردشگری به عنوان صنعتی رو‎به‎رشد که دائما با تغییر تقاضای بازار رو‎به‎روست، بستری مناسب برای کارافرینی به‎شمار می‎رود و فراهم کردن زمینه‎ای مناسب برای توسعه کارآفرینی گردشگری در نواحی روستایی می‎تواند کمک موثری جهت توسعه گردشگری و توانمندسازی جوامع روستایی محسوب گردد، تحقیق حاضر در قالب توسعه پایدار درصدد پاسخگویی به این سوال است که مهم‎ترین عامل در توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق مورد مطالعه چیست؟ و میان عوامل چهارگانه موثر در توسعه کارآفرینی گردشگری روستایی چه رابطه‎ای برقرار است؟ نتایج بر اساس آزمون تحلیل واریانس و پیرسون نشان می‎دهد که از دیدگاه هر دو گروه مطالعاتی(مسئولین و کارآفرینان) عامل اقتصادی از اهمیت بالایی برخوردار است و ارتباط معناداری بین عوامل چهارگانه تاثیرگذار بر توسعه کارآفرینی برقرار می‎باشد

ارزیابی نظام مدیریت روستایی با تأکید بر رویکرد یکپارچه (مطالعه موردی شهرستان جغتای، استان خراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  حبیبه کیوانلو شهرستانکی   مهدی پورطاهری

یکی از مسائل عمده و مهم در عرصه مدیریت روستایی در ایران نبود مدیریت یکپارچه و اثرات نامطلوب آن در توسعه روستایی می باشد. برای تحقق اهداف توسعه پایدار روستایی، نیاز به یک مدیریت یکپارچه احساس می شود تا بتواند با ایجاد هماهنگی بین سازمان های خدمات رسان روستایی زمینه پیشرفت و توسعه روستاها را فراهم سازد چرا که مدیریت یکپارچه در فرایند توسعه پایدار روستایی نقش اساسی دارد. امروزه مدیریت روستایی در ایران با مسائل و چالش های فراوان روبه رو است که احساس نیاز به یک نگاه یکپارچه در عرصه مدیریت را برمی انگیزد. یکپارچگی مدیریت روستایی به معنای اتخاذ یک رویکرد کل گرایانه در مدیریت روستا و ایجاد هماهنگی بین سازمان های درگیر در فرایند توسعه روستایی است به این دلیل که هماهنگی این سازمان ها در برنامه های عمرانی یکی از راه های پیشرفت و توسعه روستاها است. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی نظام مدیرت روستایی با رویکرد یکپارچه در روستاهای شهرستان جغتای انجام گرفته است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه بوده است. در این پژوهش از شاخص های حکمروایی خوب روستایی شامل مشارکت جویی، قانونمندی، توافق و تعاملات گروهی، مسئولیت پذیری، شفافیت، پاسخگویی، عدالت محوری و کار آیی و اثربخشی به عنوان مولفه هایی برای ارزیابی نظام مدیریت روستایی با رویکرد یکپارچه استفاده شده است. برای هر مولفه با استفاده از طیف لیکرت از سرپرستان خانوار، دهیار و روسای شورای اسلامی پرسش به عمل آمده است. برای تحلیل داده ها نیز از آزمون t تک متغیره، پیرسون، topsis، فیشر و آزمون tukey استفاده شده است. بر اساس نتایج به دست آمده از تحلیل ها، می توان گفت نظام مدیریت روستایی حاکم بر منطقه غیر یکپارچه است.

طراحی و ارزیابی الگوی مدیریت ریسک خشکسالی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: دهستان سولدوز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1390
  نسرین کاظمی ثانی عطاالله   مهدی پورطاهری

با توجه به قرار گرفتن ایران در کمربند بیابانی کره زمین وقوع خشکسالی یکی از مهمترین مخاطرات طبیعی در این کشور می باشد، به نحوی که براساس گزارش سازمان ملل نام ایران به عنوان یکی از بحرانی ترین کشورهای درگیر کمبود آب در آینده ذکر شده است. یکی از پایه های اصلی اقتصاد ایران کشاورزی است، که ممکن است به راحتی تحت تأثیر خشکسالی قرار گیرد. محدود بودن مقدار عرضه اقتصادی آب و افزایش مقدار تقاضا همگام با رشد جمعیت و مصرف زیاد آن در بخش کشاورزی نسبت به سایر بخش های مصرفی باعث شده است که مشکل کمبود آب نمود عینی پیدا کرده و ذهن بسیاری از صاحب نظران را به خود معطوف سازد. این موضوع، طی سال های اخیر که کشور با خشکسالی های متناوب مواجه بوده، مشهودتر شده است. لذا این پژوهش به بررسی آسیب پذیری ناشی از خشکسالی در جوامع روستایی به عنوان قطب اصلی کشاورزی پرداخته است. بدین منظور آسیب پذیری در سه بعد اقتصادی، اجتماعی و طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. پژوهش حاضر درصدد سنجش آسیب پذیری در سه بعد مذکور به منظور طراحی مدلی در جهت کاهش آسیب پذیری می باشد. برای حصول به اهداف تحقیق از روش های اسنادی و میدانی با تأکید بر تکمیل پرسشنامه در نزد مسئولین روستایی و خانوارهای نمونه استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل روستاهای دهستان سولدوز در استان آذربایجان غربی می باشد که با لحاظ کردن مواردی چون، فاصله از شهر، اطلاعات دفتر حوادث غیرمترقبه شهرستان، نوع ارضی زراعی، جمعیت و وجود دهیاری و شورای اسلامی تعداد 10 روستا به عنوان نمونه انتخاب شده و براساس فرمول کوکران 300 پرسشنامه به صورت تصادفی در بین روستاییان تکمیل شده است. از طرفی به منظور ارزیابی اثرات مدیریت ریسک خشکسالی در کاهش آسیب پذیری تعداد 30 پرسشنامه در بین مسئولین روستاهای نمونه تکمیل شده است. پس از جمع آوری داده ها و اطلاعات میدانی اقدام به تحلیل آن ها در محیط نرم افزار spss گردیده است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری مبتنی بر مقایسه میانگین ها، آزمون t تک نمونه ای، فریدمن و تحلیل واریانس بهره گرفته شده است. نتایج مطالعه حاضر نشان می دهد که عوامل اقتصادی- اجتماعی نقش مهم تری در آسیب پذیری داشته و مدیریت ریسک خشکسالی رویکرد مناسبی برای کاهش آسیب پذیری می باشد. در نهایت با توجه به مبانی نظری تحقیق و برداشت های میدانی الگوی مدیریت ریسک خشکسالی به منظور کاهش آسیب پذیری طراحی و ارزیابی شده است.

ارزیابی نقش اعتبارات بانکی بهسازی مسکن در مقاوم سازی مسکن روستایی مطالعه موردی: دهستان ده پیر شمالی شهرستان خرم آباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  اکرم قنبری   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

در نواحی روستایی کیفیت نامناسب و عدم استحکام سازه¬های روستایی با توجه به سانحه¬خیزی عمومی کشور، موضوع بهسازی و نوسازی خانه¬های روستایی را طی دو دهه اخیر به میان کشیده و بهسازی مسکن روستایی از برنامه¬های ثابت دولت در نواحی روستایی شده است. براساس قانون برنامه توسعه چهارم، آیین-نامه اعطای تسهیلات مسکن و نوسازی و بهسازی مسکن روستایی، مجموعه¬ای از اقدامات در نواحی روستایی در زمینه بهسازی و مقاوم¬سازی خانه¬های روستایی صورت گرفته که از نظر حجم و گستردگی اقدامات و نهادسازی¬های مربوط به آن، بسیار وسیع¬¬تر از اقدامات صورت گرفته تا سال¬های پیش از برنامه چهارم بوده است. این اقدامات که عمدتا با تولی¬گری و هدایت بنیاد مسکن انقلاب اسلامی صورت گرفته، شامل ایجاد نظام فنی روستایی، صدور پروانه ساخت، آموزش بناهای محلی، اعطای تسهیلات بهسازی و نوسازی مسکن روستایی و تسهیلات قرض الحسنه بهسازی مسکن روستایی و بازسازی واحدهای مسکونی آسیب¬دیده از حوادث قهری بوده است. اقدامات صورت گرفته با هدف دستیابی به مقاوم¬سازی بناهای روستایی و افزودن بر دارایی واحدهای مسکونی بادوام در نواحی روستایی بوده است( شکوری، عسگری،1391،122 ). ضرورت این تحقیق از آنجا ناشی می¬شود که، در دهستان ده¬پیر شمالی از آغاز شروع این طرح تا پایان سال 1392 تعداد 798 واحد مسکونی از طریق اعطای این اعتبارات نوسازی شده¬اند و به نظر می¬رسد که اعطای اعتبارات بهسازی مسکن توانسته است که در سطح این دهستان تغییرات محسوسی را در بافت و کالبد واحدهای مسکونی خانوارهای روستایی ساکن در این دهستان ایجاد کند-اهدافی را که لزوم انجام این تحقیق در روستاهای دهستان ده¬پیر در شهرستان خرم¬آباد دنبال می¬کند را می-توان به صورت موارد زیر خلاصه کرد : 1- تشریح نقش اعتبارات در بهسازی مسکن روستایی 2- شناخت عوامل موثر در میزان استفاده از این اعتبارات 3- شناخت موانع موجود بر سر راه استفاده از این اعتبارات 4- میزان اثرگذاری این اعتبارات در مقاوم سازی مساکن روستایی روش تحقیق در تحقیق حاضر توصیفی _ تحلیلی می¬باشد. جمع¬آوری اطلاعات و دادهها مورد نیاز در دو بخش انجام گرفته است. بخش اول مربوط به جمع¬آوری مبانی نظری موضوع و سوابق انجام تحقیقات صورت گرفته پیشین بوده که به روش¬های کتابخانه¬ای، جستجوی اینترنتی، مجله¬های علمی و پژوهشی، مطالعه اسناد و مدارک و آمارها و گزارش¬های سازمان¬های مختلف انجام شده است، بخش دوم به روش پیمایشی( جمع¬آوری اطلاعات از طریق پرسشنامه) صورت پذیرفته است. پرسشنامه مورد استفاده از چهار بخش تشکیل شده است. بخش اول شامل طراحی گویه¬های برای سنجش اعتبارات بهسازی مسکن می¬باشد که تعداد 11 گویه می¬باشد. بخش دوم پرسشنامه شامل یک سری از گویه¬های عینی می¬باشد که برای سنجش مقاوم¬سازی مسکن طراحی شده¬اند. بخش سوم پرسشنامه نیز شامل 12 گویه برای عوامل فنی _ اقتصادی می¬باشد که برای سنجش این عوامل طراحی شده¬اند و سرانجام بخش چهارم پرسشنامه که شامل 23 گویه برای سنجش عوامل فرهنگی _ اجتماعی اعتبارات بهسازی مسکن می¬باشند. پرسشنامه در بین سرپرستان استفاده کننده از اعتبارات بهسازی مسکن در 10 روستایی نمونه پخش شده و تکمیل گردیده است. مطالعه صورت گرفته در دهستان ده¬پیر شمالی نشان می¬دهد که ارائه اعتبارات بهسازی مسکن توسط بنیاد مسکن انقلاب اسلامی توانسته است که در دهستان مزبور تغییرات محسوسی را در بافت و کالبد سگونتگاه-های این روستا ایجاد کند. ارائه این اعتبارات توانسته است در شاخص¬های مسکن روستایی همچون عمر واحد مسکونی، اسکلت واحد مسکونی، سازه واحد مسکونی، مصالح¬بکار رفته درسقف، سازه سقف واحدمسکونی، پی واحد مسکونی تغییرات محسوسی را ایجاد کند. میزان دوام شاخص¬های مسکن روستایی بعد از ارائه این اعتبارات نسبت به قبل از استحکام بیشتری برخوردا شده¬اند. همچنین یافته¬های تحقیق صورت گرفته، نقش عوامل فرهنگی _ اجتماعی و عوامل فنی _ اقتصادی را در مقاوم سازی مسکن روستایی متفاوت می¬داند، بطوریکه عوامل فرهنگی _ اجتماعی بیش از عوامل فنی _ اقتصادی در مقاوم¬سازی و بهسازی مسکن روستایی و در نتیجه در میزان رغبت و استقبال خانوارهای روستایی در استفاده از اعتبارات بهسازی مسکن روستایی نقش دارند. در کل اعتبارات بهسازی مسکن روستایی عامل مهمی در تغییر کالبد مسکن روستایی بوده و کالبد مسکن روستایی را از دوام و مقاومت بیشتری برخوردار کرده است. یافته¬های این تحقیق با یافته-های دیگر تحقیقات صورت گرفته از جمله یافته¬های که توسط ( علی شکوری و نقی عسگری ) به دست آمده است همسویی دارد. آنان در ارزیابی عملکرد برنامه¬های مسکن روستایی و تأثیر آن بر کیفیت ساخت و ساز مناطق روستایی در برنامه چهارم ( هرمزگان ) به این نتیجه دست یافته¬اند که ارائه اعتبارات در بالا بردن کیفیت ساخت و ساز مسکن روستایی استان بسیار موثر بوده¬است. همچنین یافته¬های تحقیق با یافته¬های ( رحمانی و کاویانی ) که نقش اعتبارات بهسازی را در نوسازی و بهسازی مسکن روستایی موثر می¬دانند همسو بوده است. علاوه بر این یافته¬های این تحقیق با یافته¬های تحقیق صورت گرفته توسط (عنابستانی، شایان و بنیاددشت ) که اعطای اعتبارات بهسازی مسکن روستایی را در تغییر الگوی مسکن در روستاها مورد مطالعه موثر دانسته¬اند دارای همسویی بوده است. و همینطور با یافته¬های تحقیق صورت گرفته توسط ( یگانه، عباسی، چراغی ) که بیشترین اثرات اعطای اعتبارات را در کالبد مسکن روستایی دانسته¬اند همخوانی و همسویی دارد. و درنهایت با یافته¬های تحقیق (قدیری معصوم و سراسکانرود) که معتقدند دولت با تدوین استانداردهای لازم فنی گام مهمی در راستایی افزایش استحکام ساختمان¬¬های روستایی برداشته شده است هماهنگی دارد.

نقش پدافند غیرعامل در پایداری کالبدی سکونتگاههای روستایی مناطق مرزی (مطالعه موردی: سکونتگاههای روستایی نوار مرزی شهرستان پیرانشهر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  توحید پروری   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

پایداری سکونتگاههای روستایی مناطق مرزی همواره در معرض تهدیدات گوناگون قرار دارند. این تهدیدات در برگیرنده طبیعی، انسانی و فناوری برون مرزی و آسیب¬پذیریهای درون - سیستمیِ سکونتگاه، می¬باشد که امنیت مرزنشینان را نشانه رفته است. در حال حاضر، سکونتگاههای روستایی با وجود این تهدیدات بالقوه، آمادگی ذهنی و عینی لازم برای مواجهه با بحرانهای ناشی از این تهدیدات را ندارند و این نبود آمادگی باعث غافل¬گیری اجتماعات روستایی هنگام وقوع بحران می¬گردد. این غافل¬گیری، شدّت آسیب¬پذیری را به مراتب بالاتر می¬برد. دراین چارچوب، پدافند غیرعامل به عنوان یک رویکرد و مجموعه¬ای از برنامه¬ها و اقدامات پیشگیرانه معرفی می¬شود که سعی در توانمندسازی سکونتگاهها در مقابل بحرانها و کاهش آثار زیانبار آنها دارد. تحقیق حاضر به دنبال پاسخ این سوال است که: نقش پدافند غیرعامل در پایداری کالبدی سکونتگاههای روستایی مناطق مرزی چیست؟ همچنین با تأکید بر روستاهای نوار مرزی شهرستان پیرانشهر در جستجوی الگوی راهبردی بهین? پدافند غیرعامل در این منطقه است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی با رویکرد کیفی بوده. جامع? آماری تحقیق، روستاهای نوار مرزی شهرستان پیرانشهر (تعداد 48 سکونتگاه روستایی) از استان آذربایجان غربی بوده است. نمون? آماری تحقیق دو گروه را شامل می¬شود: 1) مردم عادی، روحانیون، اعضای شورای اسلامی و دهیاران روستاها و 2) خبرگان پدافند غیرعامل که سابق? خدمت در منطق? مورد مطالعه را داشته¬اند. روشهای گردآوری اطلاعات شامل کتابخانه¬ای، مشاهد? مستقیم و غیرمستقیم، پرسشنام? خبرگان، مصاحب? باز و شبک? اجتماعی مجازیِ فیس بوک بوده. اطّلاعات جمع¬آوری شده از منطقه با آمار توصیفی، طبقه¬بندی شده، سپس با اطلاعات کیفی دست اوّل (گردآوری شده توسط محقّق) و دست دوّم (مطالعات پیشین) تطبیق داده شده و به استنباط، تحلیل و نتیجه¬گیری انجامیده است. همچنین، از فن کیفی swot برای ارائ? الگوی راهبردی استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که پدافند غیرعامل، می¬تواند ضامن پایداری کالبدی سکونتگاههای روستایی مرزی شده و در این چارچوب، انتخاب الگوی راهبردی تدافعی، به عنوان الگوی بهین? پدافند غیرعامل در سکونتگاههای روستایی نوار مرزی شهرستان پیرانشهر می تواند برای برون رفت از وضع موجود ضرورت یابد.

تبیین الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در توسعه روستایی (مطالعه موردی: روستاهای استان خراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  سمیرا محمودی   غلامرضا غفاری

اهمیت توسعه پایدار روستایی و نقش حیاتی آن در توسعه بیشتر کشورهای درحال رشد بر کسی پوشیده نیست و به باور کارشناسان و دست اندرکاران امر تحقیق، این مهم بیش از هر چیز در گرو برخورداری از سرمایه مناسب- بویژه سرمایه اجتماعی- از طریق مشارکت و اعتماد اجتماعی امکان پذیر است. لذا واکاوی بر مطالعات انجام شده، نشان دهنده لزوم توجه به سرمایه اجتماعی در دستیابی به توسعه پایدار و از جمله توسعه پایدار روستایی می¬باشد. واکاوی¬ها در این ارتباط نشان می¬دهد، اغلب مطالعات صورت گرفته در زمینه سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در ایران، دارای نگرش جامعه¬شناسی بوده و بعد فضایی در آنها نادیده گرفته شده و یا بسیار کمرنگ است. در نتیجه، آنچه که از واکاوی نوشته¬های سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی به دست می¬آید این است که مفهوم سرمایه اجتماعی بویژه با بُعد فضایی می تواند بعنوان رهیافتی جامع برای تحقق پایداری اجتماعی در رویکرد توسعه پایدار روستایی به حساب آید. چرا که هدف اصلی توسعه پایدار روستایی با رویکرد سرمایه اجتماعی، ارتقای کیفیت زندگی مردم محلی، توانمندسازی، ظرفیت-سازی، افزایش مشارکت و اعتمادسازی، افزایش اعتماد به نفس و توسعه شبکه¬های ارتباطی روستاییان در داخل و بیرون از محیط روستا و توسعه نهادی می باشد. بدین¬منظور، پژوهش حاضر با هدف ارتقای سطح توسعه¬یافتگی روستایی بدنبال پاسخگویی به این سوال است که چه نوع ارتباطی بین سرمایه اجتماعی و توسعه پایدار روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد؟ و سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه از کدام الگوی فضایی تبعیت می¬کند؟ برای دریافت پاسخ علمی به سوال علمی از روش شناسی توصیفی- تحلیلی و پیمایشی استفاده شد. جامعه آماری دربرگیرنده 18 روستای خراسان رضوی و واحد تحلیل در دو سطح فرد و روستا انتخاب شد. نتایج مطالعه حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی با سرمایه¬های انسانی و اقتصادی رابطه معنادار آماری برقرار است؛ بطوریکه سرمایه انسانی سرمایه انسانی 7/17 درصد و سرمایه اقتصادی 1/91 درصد از واریانس سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می¬نمایند. همچنین نتایج نشان می¬دهد که بین سرمایه اجتماعی و توسعه روستاهای مورد مطالعه رابطه معنادار آماری وجود دارد. براساس نتایج بدست آمده، سرمایه اجتماعی 5/23 درصد از توسعه¬یافتگی روستاهای مورد مطالعه را تبیین می-نماید. در نتیجه، از طریق تحلیل رگرسیون می توان اذعان نمود که با افزایش سرمایه اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه، سطح توسعه¬یافتگی نیز ارتقاء می¬یابد. همچنین میزان شاخص i برای تحلیل الگوی فضایی نقاط روستایی براساس شاخص سرمایه اجتماعی، 3/0- می باشد که با عنایت به e(i) محاسبه شده (18369/0-) می¬توان گفت که الگوی فضایی سرمایه اجتماعی روستاهای مورد مطالعه به سمت الگوی پراکنده گرایش دارد. از سوی دیگر، نتایج نشان دهنده نبود رابطه معنادار آماری بین موقعیت طبیعی روستاهای مورد مطالعه و میزان فاصله از شهر با نوع الگوی فضایی سرمایه اجتماعی در منطقه مورد مطالعه می¬باشد.

طراحی الگوی سیاست توسعه کشاورزی پایدار با رویکرد کارآفرینانه-مطالعه موردی استان خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  پگاه مریدسادات   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

اتخاذ سیاستهای رشد محور در چارچوب نظریه نوسازی در بخش کشاورزی، شکست این سیاستها و در نتیجه شکست بازار، موجب بروز ناپایداریهای اجتماعی، اقتصادی و محیط زیستی در بخش کشاورزی، در سطوح مختلف جهانی، منطقه ای و محلی و در نتیجه تاکید بر توسعه پایدار کشاورزی گردید که استان خوزستان نیز از این امر مستثنا نبوده است. علاوه بر این توسعه پایدار کشاورزی در حال حاضر با چالشهای متعددی نظیر ارتقا بهره‎وری و تولید، سودآوری، بازاریابی، امنیت و سلامت غذایی، اشتغال، توسعه فناوریهای مدرن، جهانی شدن، خصوصی سازی، بازارهای آزاد و رقابتی، تغییر الگوهای مصرف و تقاضای مشتریان روبروست. در این راستا توسعه پایدار کارآفرینی در بخش کشاورزی به عنوان راهبرد کلیدی و اثربخش دستیابی به توسعه پایدار کشاورزی معرفی شده است. مبتنی بر ادبیات کارآفرینی، شکست بازار منبع ایجاد فرصتهای سودآوری و خلق ارزش برای کارافرینان پایدار بوده که در عین حال ارزشهای محیط زیستی و اجتماعی می آفریند. در این چارچوب توسعه پایدار کارافرینی در بخش کشاورزی به ویژه از طریق توانمندسازی کشاورزان، افزایش شمار مزارع پایدار و توسعه نوآوریها و فناوریها، افزایش محصولات سبز و روشهای نوین بازاریابی، دستیابی به اهداف توسعه پایدار کشاورزی به ویژه ثروت و رفاه انسان و اکوسیستم را تسهیل می نماید. برای دستیابی به این هدف اتخاذ سیاستهای مناسب و اثر بخش در چارچوب پارادایم توسعه پایدار ضروری است. لذا هدف پژوهش حاضر بر پایه ارائه الگوی سیاست توسعه پایدار کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه استوار گردید. در چارچوب این هدف، چهار فرضیه در ارتباط با واکاوی محتوای اسناد سیاستی کلان و بخش کشاورزی جمهوری اسلامی ایران، ارزیابی وضعیت موجود کشاورزی پایدار کارافرینانه در استان خوزستان، تعیین ابعاد سیاستهای مناسب برای توسعه پایدار کشاورزی با رویکرد کارآفرینانه و اهمیت این ابعاد مورد آزمون قرار گرفتند. در این راستا مبتنی بر ادبیات کاوی گسترده در حوزه های توسعه، کشاورزی و کارآفرینی پایدار و سیاستگذاری، در قالب دکترین رساله، با تلفیق توسعه کشاورزی و کارآفرینی در چارچوب پارادایم توسعه پایدار، مدل پیازی کشاورزی پایدار کارآفرینانه متشکل از ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی و مولفه ها و اهداف سیاستی (شاخصهای ترکیبی) آن و همچنین الگوی مفهومی پژوهش مبتنی بر مدل سیستمی سیاست و فرایند سیاستگذاری تعیین شد. پژوهش حاضر یک پژوهش پیمایشی کاربردی است که از روشهای تحقیق آمیخته ( کمی- کیفی) در آن استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات شامل واکاوی اسنادی، مشاهده، مصاحبه، پرسشنامه بود که اعتبار پرسشنامه ها توسط خبرگان و پایایی آنها با آزمون آلفای کرونباخ تایید شد. برای آزمون فرضیات از روشهای تحلیل محتوا، تحلیل خوشه ای سلسله مراتبی، تحلیل واریانس f (anova) ، آزمون توکی، مدل تصمیم گیری مجموع وزنی سلسله مراتبی، روش وزن دهی آنتروپی شانون، و تکنیک سواک (سوات) استفاده شد. جامعه اماری پژوهش حاضر متناسب با هر یک از فرضیات، خبرگان حوزه کارآفرینی و کشاورزی در سطح کشور و استان و کشاورزان فعال در بخش زراعت در استان خوزستان بودند. نمونه گیری خبرگان با روش هدفمند و کشاورزان به روش تصادفی و انتساب متناسب برای سه منطقه اقلیمی تعیین شده در استان شامل مدیترانه ای، خشک و نیمه خشک بود.

نقش حکمروایی خوب روستایی در توسعه کالبدی (مطالعه موردی: دهستان بهمئی سرحدی غربی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  یعقوب اسفرم   مهدی پورطاهری

مفهوم حکمروایی از اواخر دهه 1980 وارد مباحث مدیریتی و اداره امور محلی شد و باعث تغییر پارادیم به سمت حکمروایی خوب و توسعه پایدار گردیده است. با نگاهی به جامعه روستایی، نقش آن در توسعه کالبدی مناطق روستایی کشور به وضوح نمایان است. رهیافت حکمروایی خوب روستایی فرآیند کنش و واکنش مسئولان و برنامه ریزان در سطح خرد تا کلان است. در این رهیافت تمام بازیگران عرصه روستایی(دولت، جامعه مدنی و بخش خصوصی) با هم همیاری و مشارکت دارند تا به کارایی و اثربخشی در ابعاد کالبدی کمک شود و توسعه کالبدی پایدار روستایی نهادینه شود.تحقیق حاضر به بررسی وضعیت حکمروایی خوب روستایی در توسعه کالبدی در 16 روستای دهستان بهمئی سرحدی غربی می پردازد و در پی پاسخگویی به این سوال است که الگوی حکمروایی خوب روستایی چه نقشی در توسعه کالبدی دارد؟ برای پاسخگویی به این سوال دیدگاهها و تجربیات داخلی خارجی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت و نه شاخص مهم حکمروایی خوب یعنی مشارکت، قانونمندی، شفافیت، توافق جمعی، مسئولیت پذیری، عدالت محوری، پاسخگویی، کارایی و اثربخشی و بینش راهبردی در روستاهای مورد مطالعه مورد آزمون قرار گرفتند. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی تحلیلی می باشد. واحد تحلیل در این تحقیق سرپرستان خانوار روستاهای نمونه می باشد که در مجموع 300 خانوار روستایی را تشکیل داده است. ابزار سنجش در این پژوهش، پرسشنامه بوده که با طراحی گویه هایی برای هر شاخص با استفاده از طیف لیکرت از سرپرستان خانوار روستایی پرسش شده است. داده های به دست آمده با استفاده از آزمونهای آماری رگرسیون دو و چند متغیره،t-test، tukey، anova و ضریب همبستگی پیرسون در فضای نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصله از آزمون آماری نشان می دهد که با توجه به وجود رابطه معنا دار در روستاهای نمونه، سطح حکمروایی خوب روستایی و توسعه کالبدی در روستاهای مورد مطالعه از وضعیت مناسبی برخوردار نبوده و رابطه معناداری بین دو متغیر وجود داشته و متغیر وابسته متاثر از متغیر مستقل می باشد. علاوه بر این نتایج نشان میدهد در نظام مدیریت روستایی عدم تعادل بین کنشگران جامعه روستایی(دولت، جامعه مدنی، بخش خصوصی) وجود دارد و برنامه ریزی عقلایی بر برنامه ریزی مشارکتی ارجحیت دارد. براین اساس برای بالا بردن سطح حکمروایی خوب و توسعه کالبدی پیشنهاداتی ارائه شده است.

ارائه الگوی مکانی-فضایی کاهش جرایم (سرقت) شهری. نمونه موردی؛ کلانشهر تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  یدالله صادقی   محسن کلانتری

این رساله در خصوص نقش و تاثیر اصول شهرسازی و برنامه ریزی شهری در تسهیل گری بروز جرایم در محیط های شهری اشاره دارد.

تحلیل تأثیر تغییرات آب و هوایی بر امنیت غذایی در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1393
  خدیجه نصیری   منوچهر فرج زاده اصل

پیش بینی کمیت و کیفیت تحولات اقلیمی وتأثیر آن بر کشاورزی وامنیت غذایی یکی از مسایل پیچیده ای است که اذهان پژوهشگران را به خود مشغول نموده است. در کشور ایران نیز به منظور مطالعه تحلیل تأثیر تغییرات آب وهوایی بر امنیت غذایی با استفاده از عناصر اقلیمی از جمله دما و بارش، دوازده ایستگاه با توجه به بیشترین عملکرد گندم این ایستگاه ها در سطح کشور انتخاب شد. عناصری اقلیمی چون میزان بارش ماهانه و سه عنصر دما در دوره رویش گیاه از اکتبر تا ژوئن، برای 20 سال دوره آماری از سال 1991 تا 2010 و همچنین داده های میزان عملکرد گندم در هر ایستگاه در نظر گرفته شد. در هر ایستگاه میزان ضریب همبستگی بین عملکرد گندم و عناصری اقلیمی محاسبه شد و نهایتاً مدل رگرسیونی برای ایستگاهها به منظور شناسایی عناصری اقلیمی موثر در برآورد میزان عملکرد گندم انجام گرفت. تمامی ایستگاه ها دارای مدل رگرسیونی بوده است. مدل ملی نیز برای کشور محاسبه شد و با مدل های ایستگاهی مورد مقایسه قرار گرفت. در این پژوهش ایستگاه مشهد دارای بیشترین تغییرپذیری عملکرد گندم و با کاهش امنیت غذایی و زنگ هشدار روبرو خواهدشد؛ و ایستگاه گرگان نیز با بیشترین تغییرپذیری در جهت مثبت ، افزایش امنیت غذایی خواهد داشت. ایستگاه تبریز نیز از لحاظ کمی با افزایش میزان عملکرد اما از لحاظ کیفی با کاهش روبرو می باشد که این مسئله خود بر ارزش های غذایی گندم که توسط انسان دریافت می گردد تأثیرگذار می باشد.

پیامدهای اجتماعی خانه های دوم در نواحی روستایی؛ مطالعه موردی: دهستان نسا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  علیرضا رئیسی   قدیر فیروزنیا

تحولات اقتصادی ،اجتماعی و فرهنگی جهان در دهه های اخیر بویژه در امر توسعه حمل ونقل ،گسترش شهرنشینی، افزایش اوقات فراغت ، بهبود رفاه اجتماعی و در نتیجه امکان اختصاص بخشی از در آمد برای اوقات فراغت موجب رواج گردشگری و بویژه گردشگری روستایی و ایجاد خانه های دوم در بسیاری از کشورهای جهان گردیده است. در ایران نیز پدیده ایجاد خانه های دوم از دهه 40 و بویژه بعد از انقلاب اسلامی در مناطق کوهستانی و خوش آب وهوای اطراف شهرهای بزرگ و پر جمعیت آغاز گردیده است. یکی از نواحی کشور که این پدیده در آنجا رواج زیادی یافته است نواحی کوهستانی البرز و شمال استان البرز از جمله دهستان نسا بخش آسارا شهرستان کرج می باشد. هجوم شهرنشینان به این نواحی و ایجاد و گسترش خانه های دوم در سالهای اخیر و از طرفی خودجوش بودن و عدم نظارت و کنترل و برنامه ریزی در این زمینه باعث بروز پیامدهای اجتماعی متعددی از جمله افزایش مهاجرت ، رکود کشاورزی ، دوگانگی اجتماعی ، تغییر در شیوه زندگی و الگوهای رفتاری ، شکل گیری واگرایی اجتماعی و تهدید سلامت اجتماعی در روستاهای این ناحیه گردیده است . روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه می باشد.حجم نمونه240 نفر است که بصورت تصادفی از بین سرپرستان خانوار ساکن بومی روستاها و صاحبان خانه های دوم در چهار روستا از بین 17 روستای دهستان نسا شهرستان کرج با موقعیتهای ( کوهستانی ودره ای) که بیشترین تعداد خانه های دوم و دارای بیشترین آمار جمعیت ساکن بومی در آنها قراردارد، انتخاب شده اند. دراین پژوهش، دو فرضیه مطرح شده است.1- بین گسترش خانه های دوم و تغییر شیوه زندگی اهالی رابطه معنا داری وجود دارد.2- بین گسترش خانه های دوم و کاهش سلامت اجتماعی رابطه معنا داری وجود دارد. یافته های پژوهش برحسب محاسبه ی آزمون t نشان می دهد در مجموع گسترش خانه های دوم بر تغییر شیوه زندگی و همچنین کاهش سلامت اجتماعی روستاهای مورد مطالعه تاثیر نداشته است

الگوی فضایی احساس امنیت در فضاهای عمومی شهر بندرعباس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده علوم اجتماعی 1393
  مرضیه رضانژاد   سید مهدی موسی کاظمی

مبانی تئوریک این رساله بر نقد نظریه ها و رویکردهای تئوریک پیشین به ویژه الگوی آزار و اذیت، الگوی بی نظمی، الگوی چشم اندازـ پناهگاه، الگوی فضای قابل دفاع، الگوی نظارت اجتماعیِ و... شکل گرفته است. الگوی تئوریک ارایه شده با استفاده از روش پیمایش و تکنیک مصاحبه در فضاهای عمومی شهر بندرعباس به آزمون گذاشته شد، یافته های پژوهش نشان داد: الگوی فضایی موجود احساس امنیت در شهر بندرعباس الگویی مناسب نمی باشد و در اکثریت قریب به اتفاق شاخص های کالبدی، اجتماعی و زمینه ای در حد متوسط(میانگین 3 از 5) است. یافته های تحلیلی این رساله نشان می دهد. سه دسته عوامل اجتماعی، زمینه ای و کالبدی در تعامل با یکدیگر به صورت اندام وار (با =0.19 2r) چگونگی احساس امنیت در فضاهای عمومی را تبیین می کنند. لذا الگوی مناسب فضایی احساس امنیت در فضاهای عمومی شهر بندرعباس، مبتنی بر بهبود شاخص های فضایی کالبدی، اجتماعی و زمینه ای به طور توامان می باشد.

مطالعه و تحلیل عوامل موثر در توسعه کارآفرینی کشاورزی مناطق روستایی مطالعه موردی: روستاهای شهرستان خدابنده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1380
  حمدالله سجاسی قیداری   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده ندارد.

زمینه یابی اسکان مجدد مهاجران روستایی تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی در نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان پاکدشت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  لیلا دیانی   مهدی طاهرخانی

چکیده ندارد.

ارزیابی عملکرد شوراهای اسلامی روستا بر توسعه روستایی و عوامل موثر بر عملکرد آن (مطالعه موردی: دهستان آلاداغ بجنورد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  یلدا همدمی مقدم   مهدی طاهرخانی

چکیده ندارد.

نقش دانش بومی و نوین در کاهش آسیب های محیطی در روستاها (مطالعه موردی: بخش خورش رستم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  نرگیس وزین   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده ندارد.

ارزیابی اقلیم توریستی ایران با استفاده از شاخص اقلیم توریستی (tci) و پهنه بندی آن با استفاده از سیستم های اطلاعات جغرافیایی (gis)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1386
  علی احمدآبادی   منوچهر فرج زاده اصل

چکیده ندارد.

نقش شورای حل اختلاف در امنیت قضایی روستائیان: مطالعه موردی روستاهای شهرستان مرند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1388
  عبدالله صفری مرکید   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده ندارد.

تأثیر حمل و نقل بر توسعه روستایی (مطالعه موردی: بخش ئیلاق جنوبی شهرستان دهگلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  ناصر باقری سرنجیانه   مهدی طاهرخانی

چکیده ندارد.

اولویت بندی نیازهای توسعه ای روستاییان از دیدگاه شوراهای اسلامی روستا و مردم روستا (نمونه موردی: دهستان بخش مرکزی شهرستان فردوس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1387
  زهرا جلیلی پروانه   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

چکیده ندارد.

نقش نواحی صنعتی در توسعه مناطق روستایی مطالعه موردی : استان مرکزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1379
  مهدی طاهرخانی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

به منظور ارزیابی اثرات و پیامدهای ایجاد نواحی صنعتی در مناطق روستایی با مطالعه موردی استان مرکزی در سطح 5 ناحیه صنعتی و 85 نفر از شاغلین واحدهای تولیدی در گروههای متفاوت صنعتی و 85 نفر از شاغلین بخش کشاورزی نتایج تحقیق نشان می دهد که ایجاد فرصتهای شغلی برای روستائیان موفقیت آمیز نبوده است چرا که اکثریت شاغلین نواحی صنعتی روستایی را ساکنان مناطق شهری تشکیل می دهند. استفاده اندک از منابع محلی، عدم صادرات کالاهای تولیدی و فقدان نظام آموزشی کارآمد از دیگر یافته های تحقیق است .

محیط روستائی و نگرشهای توسعه روستائی مطالعه موردی: دهستانهای شهرستان گلپایگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1378
  قاسم حسینی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

ادبیات توسعه پایدار روستائی نظریه های متفاوت و بعضا متضادی در خصوص دیدگاه نسبت به محیط زیست و توسعه مطرح است . چارچوب اصلی این نظریه ها، از کاملا موافق با محیط زیست و توسعه تا ضد محیط زیست و توسعه را در بر می گیرد. از آنجا که شرایط حاکم بر کشورهای در حال توسعه و سطح قرار گیری اینها در مسیر توسعه تفاوت دارد، برنامه ریزیان و سیاستمداران این کشورها علیرغم تفاوت در کیفیت و چگونگی مسائل زیست محیطی و توسعه، در حل این معضل جهانی اشتراک نظر دارند، هر چند که در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما علیرغم بروز مشکلات زیست محیطی کمتر به آن توجه می گردد. و در این میان نه تنها در خصوص نگرش مردم نسبت به مسائل توسعه و محیط زیست که کانون توسعه قلمداد می گردد، ابهاماتی وجود دارد بلکه نگرش برنامه ریزان و ساستمداران نیز روشن نیست . و بدسن ترتیب کشور برای بکارگیری راهبردها، از نبود ادبیات غنی مبتنی بر کار میدانی رنج می برد. پژوهش حاضر درصدد است با توجه به این مشکل (نبود ادبیات غنی در کشور) از یکسو و وجود دیدگاههای متضاد در ادبیات دنیای صنعتی در این مورد از سوی دیگر، به یکی از اساسی ترین سوالهای مطرح شده در ادبیات توسعه روستائی پاسخ علمی دهد. در این پژوهش ، با اعتقاد به دیدگاه و نگرش توسعه پایدار (حفظ محیط زیست با در نظر گرفتن توسعه اقتصادی) روستائیان، تلاش گردید تا با نگرش رفتاری و روش شناختی نگرش سنجی، این نظریه مهم در ادبیات توسعه پایدار روستائی را با ساخت مکانی - اجتماعی جامعه روستائی ایران در شهرستان گلپایکان مورد آزمایش قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روستائیان در مجموع موافق با محیط زیست و سازگار با رشد می باشند یا بعبارت دیگر اغلب روستائیان ارزشهای زیست محیطی و اقتصادی را باور دارند.

تحلیل کارکرد بازاریابی شرکتهای تعاونی روستایی و ارتباط آن با توسعه روستاییک مطالعه موردی کازرون
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1377
  غریب چوپانی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

شرکتهای تعاونی روستایی یکی از باسابقه ترین نهادهای جدید روستایی در ایران محسوب میشوند. از جمله وظایف این شرکتها، ارائه خدمات بازاریابی، تهیه نهاده ها و تامین اعتبارات اعضاء می باشد. ایجاد فرصتهای برابر در دسترسی به این تسهیلات از جمله اهداف توسعه روستایی نیز می باشد. شرکتهای تعاونی در واقع با عمل به وظایف قانونی خود، به کاهش هزینه های تولید و فروش اعضاء و به طور کلی بازگشت همه منافع حاصل از فروش محصول به ایشان کمک می کند. علاوه بر این این شرکتها از این طریق به پایدار کردن درآمد اعضا کمک کرده و انگیزه آنها را برای ماندن در روستا و فعالیت در بخش کشاورزی بیشتر می کنند. این شرکتها از طرق فوق در تحقق توسعه روستایی نقش مستقیم دارند. این تحقیق با این نگرش که شرکتهای تعاونی، نهادهایی کارآمد، بسترساز و تسریع کننده روند توسعه روستایی هستند. صورت می گیرد. اهداف مهم این تحقیق، بررسی نقش بازاریابی این شرکتها و ارتباط آن با توسعه روستایی در منطقه کازرون می باشد. جامعه آماری تحقیق، اعضای وام بگیر شرکتهای تعاونی نمونه می باشند. برای تعیین تعداد نمونه، ابتدا از بین 16 شرکت ، 5 شرکت (جره، بالاده، دادین، سیف آباد، خشت) که بیشترین ارتباط را با محصولات مورد نظر تحقیق (گندم، جو، سیب زمینی، پیاز) داشتند انتخاب و در نهایت تعداد نمونه 150 نفر تعیین شد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و از مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده گردید. فرضیات تحقیق عبارتند از: -1 بین خرید نهاده ها (کود، بذر، سم) از شرکتهای تعاونی و افزایش درآمد اعضاء رابطه مثبت وجود دارد. -2 بین تامین به موقع اعتبارات (از وظایف شرکتها) و افزایش درآمد اعضاء رابطه مثبت وجود دارد. -3 بین فروش محصول به شرکتها و کاهش هزینه های فروش و نیز افزایش درآمد اعضا رابطه مثبت وجود دارد. نتایج بدست آمده از تحقیق حاکی از آن است که: -1 بین خرید نهاده های کود و بذر از شرکتها و افزایش درآمد اعضاء هم در فروش به تعاونی و هم در فروش به بازار آزاد رابطه معناداری وجود ندارد. اما در مورد سم در فروش به هر دو مرکز فوق فرضیه در سطح اطمینان 90 و 95 درصد تایید گردید. -2 بین تامین به موقع اعتبارات (از وظایف شرکتها) و افزایش سطح زیر کشت و نیز افزایش درآمد اعضاء رابطه مثبت وجود ندارد. -3 رابطه بین فروش محصول گندم به تعاونیها و کاهش هزینه های فروش و افزایش درآمد اعضاء صد در صد تایید گردید. (اعضاء تمایلی به فروش محصول جو، سیب زمینی و پیاز خود به شرکتهای تعاونی ندارند) بدین ترتیب می توان گفت شرکتهای تعاونی در زمینه بازاریابی موفق عمل نکرده اند که دلایل آنرا می توان پرداختن به کارهیا جنبی، کم توجهی به مدیریت کارا و کادر متخصص ، کمبود سرمایه و تاسیسات زیر بنایی لازم، دخالت به جای نظارت و حمایت و نیز نبود مشارکت واقعی اعضاء در کلیه مراحل تصمیم گیری، نظارت و اجرای برنامه ها نام برد.

محیط روستایی و نگرشهای توسعه روستائی. مطالعه موردی: دهستانهای شهرستان دره شهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1378
  محمدجواد زینی وند   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

امروزه در ادبیات توسعه پایدار روستایی نظریه های متفاوت و بعضا متضادی در خصوص دیدگاه مردم روستائی نسبت به محیط زیست و توسعه مطرح است . چارچوب اصلی این نظریه ها، از کاملا موافق با محیط زیست و توسعه تا ضد محیط زیست و توسعه را در بر می گیرد. از آنجا که شرایط حاکم بر کشورهای صنعتی با کشورهای در حال توسعه و سطح قرارگیری اینها در مسیر توسعه تفاوت دارد، برنامه ریزان و سیاستمداران این کشورها علیرغم تفاوت در کیفیت و چگونگی مسائل زیست محیطی و توسعه، در حل این معضل جهانی اشتراک نظر دارند، هر چند که در کشورهای در حال توسعه از جمله کشور ما علیرغم بروز مشکلات زیست کمتر به آن توجه می گردد. و در این میان نه تنها در خصوص نگرش مردم نسبت به مسائل توسعه و محیط زیست که کانون توسعه قلمداد می گردد، ابهاماتی وجود دارد بلکه برنامه ریزان و سیاستمداران نیز روشن نیست . و بدین ترتیب کشور برای بکارگیری راهبردها، از نبود ادبیات غنی مبتنی بر کار میدانی رنج می برد. پژوهش حاضر درصد است با توجه به این مشکل (نبود ادبیات غنی در کشور) از یکسو و وجود دیدگاههای متضاد در ادبیات دنیای صنعتی در این مورد از سوی دیگر، به یکی از اساسی ترین سئوالهای مطرح شده در ادبیات توسعه روستائی پاسخ علمی دهد. در این پژوهش ، با اعتقاد به دیدگاه و نگرش توسعه پایددار (حفظ محیط زیست با در نظر گرفتن توسعه اقتصادی) روستائیان، تلاش گردید تا با نگرش رفتاری و روش شناختی نگرش سنجی، این نظریه مهم در ادبیات توسعه پایدار را با ساخت مکانی-اجتماعی جامعه روستائی ایران در شهرستان دره شهر مورد آزمون قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که روستائیان در مجموع موافق با محیط زیست و سازگار با رشد می باشند یا بعبارت دیگر اغلب روستائیان ارزشهای زیست محیطی و اقتصادی را باور دارند.

ارزیابی نقش مجتمع های خدمات بهزیستی روستایی در توسعه روستایی ( رفاه اجتماعی ) . مطالعه موردی : (روستاهای سجاس ، کرسف و گرماب - شهرستان خدابنده )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  جمشید عینالی   مهدی طاهر خانی

یکی از مهمترین مراحل فرآیند برنامه ریزی (در تمام سطوح ) ارزیابی طرح ها و برنامه ها است . که این فرآیند به بهینه نمودن برنامه ها، تصمیم گیری ها و سرانجام به امکان پذیری و واقع گرایی طرح ها کمک می نماید. ارزیابی می تواند بعنوان عامل بسیار مهمی در اثربخشی و اصلاح نقاط ضعف برنامه های توسعه و افزایش نظارت تلقی شود. برنامه ریزی توسعه روستایی در دهه های اخیر چالش های عمده ای از قبیل : ایجاد اشتغال ، مشارکت مردم محلی ، افزایش تولید روستایی ، کاهش فقر ، توانمندسازی افراد و در نهایت تلاش برای کاستن از نابرابری های منطقه ای بین شهر و روستا را به همراه داشته است . در ایران بعد از اصلاحات ارضی سازمانهای دولتی متعددی در مناطق روستایی فعالیت نموده اند که هر یک هدف خاصی را دنبال می کردند. یکی از مهمترین این سازمانها ، سازمان بهزیستی است که در قالب مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی به مناطق روستایی ارائه خدمت می نمایند. این مراکز که متولی امر رفاه روستایی هستند وظیفه خدمات رسانی به روستائیان فقیر را به عهده دارند. در تحقیق حاضر مجتمعهای خدمات بهزیستی روستایی در روستاهای سجاس ، کرسف و گرماب مورد بررسی قرار گرفته اند.

تبدیل روستا به شهر و نقش آن در توسعه روستایی . مورد مطالعه : استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  حسن ایزدی خرامه   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

نتایج حاصل از این تحقیق ، مشخص شده است که : 1 - تبدیل روستا به شهر در کاهش مهاجرت روستائیان به شهرهای بزرگتر و تثبیت جمعیت در نواحی روستایی مورد مطالعه نقش بسیار کمی داشته است واین مراکز شهری جدید برای جذب مهاجران بالقوه و بالفعل نواحی روستایی حوزه نفوذ خود فاقد توانایی لازم هستند و این اقدام تنها به میزان کمی در تثبیت جمعیت برخی از شهرهای جامعه آماری موثر بوده است . 2 - تبدیل روستا به شهر در افزایش فرصتهای شغلی ، بویژه در بخش خدمات اداری و تجاری موثر بوده است ، لیکن سهم کمتری از فرصتهای شغلی جدید به نیروی کار مازاد روستایی حوزه نفوذ آنها اختصاص یافته است و اساسا اغلب این شهرها برای روستائیان حوزه نفوذ خود ، به دلیل کمبود فرصتهای شغلی ، فاقد جذابیت کافی هستند.3 - تبدیل روستا به شهر در افزایش وبهبود کارکردهای خدماتی شهرهای مورد مطالعه برای خود شهرها و حوزه نفوذشان موثر بوده است به طوریکه آزمون مقایسه زوجی به عمل آمده بین تعداد انواع امکانات وخدمات این شهرها در قبل و بعد از شهر شدن بیانگر وجود تفاوت معنی دار خیلی قوی و افزایش تعداد انواع خدمات آنها در بعد از شهر شدن است. همچنین بین تعداد انواع خدمات اضافه شده به شهرهای جامعه آماری در بعد از شهر شدن و مدت زمان سپری شده از شناخته شدن آنها به عنوان شهر و افتتاح شهرداری در آنها ، رابطه مثبت معنی دار قوی مشاهده شده است . به عبارت دیگر هر چه مدت زمان بیشتری از تبدیل آنها به شهر سپری شده ، تعداد انواع خدمات این شهرها در بعد از شهر شدن نیز افزایش یافته است . نتایج حاصله از این تحقیق بیانگر آن است که علی رغم وجود جنبه های مثبت و منفی در تبدیل روستا به شهر ، به منظور ایفای نقش موثر این مراکز در سلسله مراتب سکونتگاهی و توسعه ، تجدید نظر در معیارها و ملاکهای تبدیل روستا به شهر ضروری بوده و لزوم اجرای (راهبرد توسعه شهر های کوچک ) برای توسعه روستایی در ایران بیش از پیش احساس می شود و سیاست تبدیل به شهر نیز می بایست در چارچوب این راهبرد دیده شود.

نقش اشتغال در کاهش مهارجتهای روستایی، مطالعه موردی: دهستان مشایخ شهرستان ممسنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  فتح الله دهقان   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

مهاجرت بی رویه یکی از معضلات مهم جهان می باشد که دلایل مختلفی دارد یکی از دلایل آن کمبود فرصتهای شغلی می باشد. برای حل این معضل نظریه های زیادی ارائه و مورد آزمون قرار گرفته است ولی علیرغم ارائه راه حلها این معضل با اشکال دیگر همچنان پابرجاست. بیکاری در جهان رو به افزایش و مهاجرتها را در محدوده کشورها و قاره ها و جهان در پی داشته است. کشور ایران نیز با کمبود فرصتهای شغلی در روستاها و مهاجرتهای بی رویه روبه رو می باشد. تا جایی که در شرایط امروز نیز یکی از دغدغه های اصلی در محافل علمی - اجرایی است. این معضل پیامدهای نامطلوب اجتماعی و اقتصادی و سیاسی و فرهنگی و زیست محیطی را به دنبال داشته است و دارد. در این تحقیق دهستان مشایخ شهرستان ممسنی نیز که به تبع جریان عام حاکم بر کشور گریبانگیر مهاجرت بی رویه روستایی می باشد مورد مطالعه علمی قرار گرفت تا پاسخ کارشناسی برای این معضل در این فضای مطالعاتی داده شود. بر این مبنا پرسشهای زیر طراحی گردید:1- عوامل موثر بر مهاجرت روستائیان کدام است؟2- آیا می شود گفت که فقدان اشتغال مناسب و یا نبود فرصتهای شغلی در بخشهای کشاورزی و غیرکشاورزی موثرترین عامل مهاجرت روستائیان است؟ در این راستا فرضیه ها ی زیر مورد توجه قرار گرفت:1- میان فقدان تاسیسات زیربنایی و تسهیلات روبنایی مناسب و افزایش مهاجرت در روستاهای ناحیه مورد مطالعه رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد. 2 - فقدان فرصتهای شغلی مناسب در بخشهای کشاورزی و غیرکشاورزی مهمترین عامل تاثیرگذار در مهاجرت روستائیان ناحیه به شمار می رود. روش شناسی این تحقیق، توصیفی و تحلیلی بوده و با استفاده از شیوه کتابخانه ای و میدانی (مشاهده)، تکمیل پرسشنامه به تعداد 277 نمونه براساس فرمول ‏‎n=nt2 p(1-p). nd2+t2p(1-p)‎‏ و استفاده از تکنیکهای آماری همبستگی ورگرسیون به ارزیابی فرضیه ها پرداخته شده است. 1- نتایج به دست آمده از این تحقیق بیانگر این حقیقت است که بین وجود امکانات زیربنایی و مهاجرت رابطه معنی دار و مثبت وجود دارد و هرچه خدمات بیشتر باشد مهاجرت بیشتر است بنابراین فرضیه اول تحقیق رد می شود. 2- فرضیه دوم تحقیق با ضریب همبستگی 869/0 و ضریب تعیین 75 درصد تایید شده است. یعنی 75 درصد تغییرات متغیر وابسته (مهاجرت) به کمبود فرصتهای شغلی در روستاها مربوط می شود.

ارزیابی عملکرد مجتمع های خدمات بهزیستی روستایی در رفاه اجتماعی روستائیان مطالعه موردی: روستاهای کورده، امام تقی و دهشک شهرستان مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  مرضیه نوری   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

یک از مراحل مهم فرایند برنامه ریزی، ارزیابی طرحها و برنامه ها می باشد. که این خود ه بهینه کردن برنامه ها، تصمیم سازی ها و سرانجام به امکان پذیری و واقع گرایی طرحها کمک می کند. عدم توجه جدی به این مسئله در طول سالهای گذشته، هزینه های سنگین مالی، روانی و اجتماعی بر پیکره جامعه اسلامی ایران وارد ساخته است. این در حالی است که می توان با توجه به این مسئله، مانع افزایش این هزینه ها دش و در این میان ارزیابی سازمانها دولتی می تواند در بهینه سازی تصمیمات و افزایش رضایت مردم، نقش مهمی را بازی نماید.سازمانها و نهادهای دولتی بسیاری، قبل و بعد از انقلاب اسلامی با اهدافی مختلف چون: ارائه خدمات کشاورزی، ترویجی، حمایتی، بهداشتی و ... وارد روستاها شده و به ارائه خدمات پرداخته اند، بعضی از این سازمانهای روستائی پس از مدتی بدلایل مختلف چون تغییر سیاست های دولتی منحل شده و برخی دیگر هنوز به حیات خود در روستاها ادامه می دهند، اما این مطلب که، هر یک از این سازمانها چه نقشی در توسعه و رفاه روستائیان داشته و دارند، به دلیل کمبود مطالعات دقیق در هاله ای از ابهام باقی مانده است.تحقیق حاضر بر آن است تا با مطالعه عملکرد مجتمع هایخدمات بهزیستی روستائی، بعنوان یک سازمان دولتی روستائی، نقش ان را در توسعه و رفاه اجتماعی روستائیان، بویژه گروههای هدف سازمان بهزیستی ارزیابی کند. بدین منظور، سه مجتمع بهزیستی روستاهای کورده، امام تقی و دهشک شهرستان مشهد که از نظر عملکرد، براساس نظر مسئولین در سه سطح خوب، متوسط و ضعیف قرار داشتند، مورد مطالعه قرار گرفت.بر این اساس سوالات که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته اند، عبارتن از:آیا مجتمع های خدمات بهزیستی روستاهای نمونه، توانسته اند به اهداف پیش بینی شده خود دست یابند؟چه عواملی در بهبود یا تضعیف عملکرد مجتمع های بهزیستی روستاهای نمونه موثر بوده است؟آیا همسوئی لازم میان فعالیت های مجتمع های خدمات بهزیستی روستائی نمونه و نیازهای روستائیان وجود دارد؟روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی تحلیلی با شیوه ارزیابی مشارکتی روستائی ‏‎(pra)‎‏ می باشد. در این شیوه برتوانا سازی و قادرسازی روستائیان در تبیین، تجزیه و تحلیل، برنامه ریزی، اجرا، نظارت و ارزشیابی مسائل و موضوعاتی که زندگی آنها را تحت تاثیر قرار می دهد. تاکید می شود.نتایج تحیق حاکی از آن است که بین خدمات ارائه شده توسط مجتمع های بهزیستی نمونه از نظر نوع، کیفیت، کمیت و دامنه و اهدافشان چندان همسویی وجود ندارد. بر این اساس، عوامل مختلفی چون شیوه مدیریت مجتمع بهزیستی، ویژگیهای نیروی انسانی، میزان مشارکت مردم و ... در عملکرد مجتمع های بهزیستی نمونه تاثیرگذار می باشند. همچنین این نتایج نشان می دهند که بین فعالیت های مجتمع های بهزیستی روستاهای نمونه و نیازهای روستائیان فاصلهزیادی وجود دارد. به عبارت دیگر انتظارات و نیازها با واقعیات و اهداف مجتمع های بهزیستی همسوئی چندانی ندارد.

عوامل جغرافیایی موثر بر میزان مشارکت جوانان و نوجوانان روستایی در برنامه ریزی توسعه: نمونه موردی شهرستان کرمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1380
  مهرداد محمدی سلیمانی   عبدالرضا رکن الدین افتخاری

مشارکت جوانان و نوجوانان که به معنی روند درگیر ساختن آنان در تعیین سرنوشت خود و احساس مسئولیت نسبت به این سرنوشت بیان شده، امروزه در سطح جامعه و مجامع علمی از اهمیت بالایی برخوردار بوده، به طوری که از آن به عنوان هدف و وسیله توسعه نام میبرند. برای تحقق این امر شناخت عوامل موثر بر میزان مشارکت جوانان و نوجوانان لازم و ضروری است. در این راستا، تحقیق حاضر با استفاده از روشهایی تحلیلی، توصیفی و توزیع پرسشنامه در میان جوانان و نوجوانان روستایی شهرستان کرمان به بررسی عوامل مکانی - فضایی (میزان بهره مندی از خدمات، محل سکون، فاصله تا مرکز شهرستان، و نوع روستاها، روانشناختی (انگیزه ها، ارزشها و اعتماد و اطمینان، عزت نفس، پاداش و...) و اجتماعی - اقتصادی (پایگاه اقتصادی - اجتماعی، سطح تحصیلات، استفاده از وسایل ارتباط جمعی و...) موثر بر میزان مشارکت پرداخته است. نتایج حاصل که از طریق تجزیه و تحلیل آماری و با استفاده از آزمون های مختلفی چون اختلاف میانگین و ضریب همبستگی بدست آمده است نشان دهنده اشتیاق جوانان ونوجوانان روستایی برای سهیم شدن در فعالیت های مشارکت جویانه و ایفای نقش در مشارکت های اجتماعی از یک سو و کمبود امکانات و تسهیلات و نیز سهم اندکی که در فعالیت های مشارکت جویانانه دارند از سوی دیگر است.

بازشناسی عوامل موثر بر مهاجرتهای روستا-شهر(مطالعه موردی مهاجرت جوانان روستای ابیانه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1382
  محمدحسین زارعی ابیانه   مهدی طاهرخانی

دراین تحقیق نقش عوامل اقتصادی و غیراقتصادی در مهاجرت جوانان روستایی مورد مطالعه قرار گرفته است. در حقیقت از اهداف مهم این تحقیق درک علل و عوامل موثر بر مهاجرت جوانان روستایی ابیانه به شهرهاست.