نام پژوهشگر: [جهانگیر کرمی
فرزانه کوهی [جهانگیر کرمی
چکیده در سال های اخیر رویکردهای زیست روان شناختی در شخصیت، رشد و تحول فزاینده ای داشته اند. اما در این زمینه نکته مهم که اغلب نادیده گرفته می شود، ارتباط سبب شناختی چند گانه بین شخصیت و بیماری است. که اهمیتی برابر و یا حتی بیشتر از شناخت علل معمول بیماری دارد. از همین رو هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی رابطه سیستم های مغزی رفتاری و اختلال جسمانی سازی با میانجیگری عاطفه مثبت و عاطفه منفی بود. جامعه آماری این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه رازی کرمانشاه تشکیل می دادند که از بین آن ها 500 نفر به عنوان نمونه ، به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. ابزارهای استفاده شده در این پژوهش، پرسشنامه نشانه های جسمانی شکل(soms)، پرسشنامه سیستم های مغزی رفتاری(bas/bis) و مقیاس عاطفه مثبت و عاطفه منفی (panas-x ) بودند. ارزیابی الگوهای پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری انجام گرفت. بر اساس نتایج این پژوهش، مدل پیشنهادی معادلات ساختاری روابط بین متغییر های مذکور از برازش قابل قبولی برخوردار بود. اکثر شاخص های برازندگی از انطباق کامل مدل با داده ها حکایت داشت. به طور کلی در مدل پیشنهادی پژوهش، نتایج نشان دادند که خرده مقیاس جستجوی پاداش از مقیاس bas و مقیاس بازداری رفتاری هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیر مستقیم از طریق عاطفه منفی و عاطفه مثبت با اختلال جسمانی سازی رابطه دارند. بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که عاطفه منفی یک میانجی در رابطه سیستم های مغزی رفتاری و اختلال جسمانی سازی است. کلیدواژه ها: سیستم های مغزی رفتاری، اختلال جسمانی سازی، عاطفه مثبت و عاطفه منفی