نام پژوهشگر: عبدالمجید حسینی زاده

نقد و بررسی رابطه اختلاف قرائات با نظریه تحریف قرآن (با تاکید بر دیدگاه بلاشر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور مرکز - دانشکده الهیات 1393
  محمد مهدی اله وردیها   محمد جواد سعدی

ازهمان آغاز دعوت نبوی، آیات آسمانی قرآن مورد هجوم دشمنان و ناآگاهان، قرار داشته است و می‏گفتندمقصود قرآن چیست؟(ماذاأَرادَاللَّهُ بهذامَثَلاً) (بقره: ۲۶)ویا با دانش ویقین به انکار وحی، می‏پرداختند، (وَ جَحَدُوا بها وَ اسْتَیْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا)(نمل: ۱۴) ویا این که، اصل نزول وحی را نفی می‏کردند و می‏گفتند؛ خداوند چیزی نازل نکرده است (وَمَا أَنْزَلَ الرَّحْمَٰنُ مِنْ شَیْءٍ)(یس: ۱۵) ودر نهایت، دست به تحریف سخن خداوند می‏زدند(یُحَرِّفُونَ الْکَلِمَ عَنْ مَوَاضِعِهِ)(نساء: ۴۶) ما می‏بینیم، در حوزه وحی قرآنی، اختلاف قرآئت می‏تواند، بستر خوب و دستاویزمناسبی برای مشوّش جلوه دادن نصِّ قرآن باشد، چرا که گاه آن را مساوی با تحریف قرآن دانسته وگاه آن را ناشی از جواز نسخ دانسته ویا دلیل بر نقص وکاستی قرآن ویادستبرد افراد در آن ویا دخالت آنان در متن قرآن تلقّی کرده اند، بلاشر نیز، هم چون دیگر مستشرقان، به این معنا دامن می‏زند، وخود به نوعی، در سردر گمی گرفتار آمده است، وما دراین جا، با دقّت در سخن‏های او، که در کتاب در آستانه قرآن بیان کرده، ریشه‏ها وزمینه‏ها وعوامل این جریان، واختلاف قرآئت‎ها را، مانند اختلاف لهجه‏ها وگویش‏ها وابتدایی بودن خطّ و نوشت افزارها‏ی ساده آن روزگار و... بررسی نموده ودر یک تحلیل منطقی روشن می‏شود، که هیچ کدام از این موارد و زمینه‏ها و علّت‏ها و ویژگی‏های یاد شده، نمی‏توانند، موجبات سستی و کاستی و تحریف در متن قرآن را فراهم نمایند و در نهایت این که براساس دیدگاه شیعه و تواتر قرائت موجود، نزول قرآن تنها، بریک قرائت بوده، واختلاف قرائت هاوادّعای تحریف قرآن بی پایه و اساس است وهیچ گونه خدشه‏ای بر ساحت مقدّس قران وارد نیست و قرآن موجود، مو به مو، همان وحی و کلام خداست، که از جانب خداوند به وسیله جبریل امین، بر حضرت محمد(ص) پیامبر خاتم(ص) فرود آمده است.

بررسی سیر تاریخی پژوهش خا.رشناسان انگلیسی زبان درباره نهج البلاغه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه یزد - دانشکده علوم انسانی 1393
  زیور غضنفری   بمانعلی دهقان منگابادی

شخصیت عظیم وچند بعدی امیرمومنان علی ع ایجاب میکندکهبخش وسیعی از مطالعات خاورشناسان حول محوراندیشه و جایگاه فکری سیاسی و اجتماعی آن حضرت صورت گیرد.سهم قابل توجهی از مطالعات خاورشناسان با سخنان حضرت به ویژه نهج البلاغه صرف بررسی صحت انتساب این سخنان به حضرت علی گردیده است.پایان نامه ی حاضر با کاوشی در مطالعات شیعه شناسی ب بررسی دیدگاه خاورشناسان در مورد کلام امام علی به خصوص نهج البلاغه می پردازد.در این مطالعه تلاش شده ضمن بازشماری سوابق تحقیقات نهج البلاغه پژوهی در زبان انگلیسی از این رهگذر به نگرش و انگیزه های خاورشناسان پرداخته شود و با ارایه ی فهرستی روز آمد از دست آوردهای خاورشناسان در عرصه ی مطالعات نهج البلاغه ، زمینه ی انجام پژوهش های گسترده تر در این حوزه فراهم گردد.