نام پژوهشگر: علی اصغر بهاری
خلیل زابلی حسن علی عربی
نقش عناصر کم مصرف در تنظیم فرآیندهای متابولیکی بدن به خوبی شناخته شده است. عنصر روی به عنوان یک عنصر کم مصرف در بسیاری از اعمال حیاتی بدن نقش دارد و به صورت مکمل معدنی و یا آلی به طور روزانه به جیره دام ها افزوده می شود. به منظور بررسی اثر سطوح مختلف (صفر، 20 و 40 قسمت در میلیون) و منابع عنصر روی (اکسید روی و نانو اکسید روی بر قابلیت هضم جیره، عملکرد، برخی فراسنجه های خونی و شکمبه ای و موهر بزغاله های نر مرغوز سه آزمایش جداگانه در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. در آزمایش اول (آزمایش برون تنی)، مایع شکمبه مورد نیاز از 3 رأس گوسفند نر نژاد مهربان مجهز به فیستولا به دست آمد. تیمارهای آزمایشی شامل 1) جیره پایه بدون مکمل روی (شاهد)، 20 و 40 قسمت در میلیون عنصر روی از منبع اکسید روی و 20 و 40 قسمت در میلیون عنصر روی از منبع نانو اکسید روی بودند که به جیره پایه اضافه شدند. در این آزمایش، فراسنجه های تخمیر شکمبه در طول 144 ساعت انکوباسیون متوالی (gp144)، حجم تولید گاز در طول 24 ساعت انکوباسیون (gp24) و فراسنجه های حاصل از آنها بر روی تیمارهای آزمایشی مورد بررسی قرار گرفت. در آزمایش دوم، 30 رأس بزغاله نر مرغوز با سن 7-6 ماهه به طور تصادفی به 5 گروه مشابه آزمایش اول تقسیم شدند و به مدت 70 روز از جیره پایه (حاوی 12/22 قسمت در میلیون عنصر روی) تغذیه کردند. میزان مصرف خوراک به صورت روزانه و غلظت مواد معدنی خون (کلسیم، فسفر، آهن، مس و روی)، برخی فراسنجه ها و آنزیم های سرم (آلکالین فسفاتاز و لاکتات دهیدروژناز) در روزهای صفر، 35 و 70 آزمایش اندازه گیری شد. در روز شروع و پایان آزمایش موهر بزغاله ها کاملاً چیده شد تا عملکرد آن بررسی گردد. همچنین، یک نمونه موهر در روزهای 35 و 70 آزمایش از بدن بزغاله ها برداشت شد تا سرعت رشد موهر و میزان عناصر معدنی آن اندازه گیری گردد. در آزمایش سوم، که بلافاصله پس از آزمایش دوم انجام شد تعداد 4 رأس بزغاله با مصرف خوراک تقریباً مشابه از هر کدام از تیمارهای آزمایشی انتخاب (20 بزغاله) شدند و قابلیت هضم جیره، ph، غلظت آمونیاک و کل اسیدهای چرب فرار و جمعیت پروتوزوآها در مایع شکمبه مورد بررسی قرار گیرد. نتایج نشان داد gp144 و gp24 و فراسنجه های حاصل از آنها (به جز حداکثر ظرفیت تولید گاز (a) و فاز تأخیر (l)) تحت تأثیر مکمل روی قرار نگرفتند. تفاوت معنی داری بین میانگین افزایش وزن روزانه، میانگین ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی تیمارها مشاهده نشد. غلظت مواد معدنی خون به جز غلظت عنصر روی در روز 35 و در تیمار دریافت کننده 40 قسمت در میلیون روی از طریق اکسید روی تحت تأثیر مکمل روی قرار نگرفت. هیچکدام از ترکیبات خون (گلوکز، آلبومین، اوره، ویتامین آ و پروتئین کل سرم خون ) و فعالیت آنزیم های آلکالین فسفاتاز و لاکتات دهیدروژنار سرم تحت تأثیر مصرف مکمل روی در جیره قرار نگرفتند. غلظت عناصر معدنی (روی، آهن و مس) در روز 35 و 70 آزمایش در همه تیمارها در یک محدوده بود و تفاوت معنی داری بین آنها وجود نداشت. همچنین، هیچ تفاوت معنی داری در تولید موهر و سرعت رشد موهر بین تیمار شاهد و تیمارهای مکمل شده با روی مشاهده نشد. قابلیت هضم و فراسنجه های شکمبه (ph، آمونیاک و کل اسیدهای چرب فرار) در آزمایش درون تنی تحت تأثیر مکمل روی قرار نگرفتند. اختلاف معنی داری در خصوص تعداد کل پروتوزوآها بین تیمارها مشاهده نشد. بیشترین تعداد مربوط به جنس انتودینیوم و کمترین آن مربوط به جنس ایزوتریشا بود. نتایج نشان داد که استفاده از سطوح 20 و 40 قسمت در میلیون عنصر روی از دو منبع اکسید روی و نانو اکسید روی اثری بر قابلیت هضم، فراسنجه های شکمبه، عملکرد، فراسنجه های خونی و موهر در بزغاله های مرغوز در هر دو روش درون تنی و برون تنی نداشت. احتمالاً مصرف جیره پایه که حاوی 12/22 قسمت در میلیون عنصر روی است، می تواند نیاز عنصر روی را در بزغاله های نر مرغوز 7-6 ماهه را تأمین نماید.
نسرین زند حسن علی عربی
چکیده: به منظور بررسی اثر سطوح مختلف مکمل های معدنی و نانو اکسید آهن جیره بر عملکرد، متابولیت های شکمبه، پلاسما و سرم، فراسنجه های هماتولوژی، قابلیت هضم مواد مغذی و ابقاء برخی مواد معدنی در بره های نر مهربان دو آزمایش طراحی گردید. در آزمایش اول 30 بره 5-4 ماهه بطور تصادفی به 5 گروه تقسیم شدند و تیمارها شامل: تیمار اول (جیره پایه بدون افزودن مکمل آهن)؛ تیمار دوم (جیره پایه + 25پی پی ام نانو اکسید آهن)؛ تیمار سوم (جیره پایه + 50پی پی ام نانو اکسید آهن)؛ تیمار چهارم (جیره پایه + 25پی پی ام سولفات آهن ) و تیمار پنجم (جیره پایه + 50پی پی ام سولفات آهن ) بودند.این آزمایش 80 روز به طول انجامید.جهت بررسی تغییرات وزن (رشد) بره ها، پس از تعیین وزن همه بره ها در ابتدای آزمایش، بره ها همچنین در روزهای 15، 29، 43 و 58 وزن کشی شدند. خوراک داده شده و پسمانده آن برای هر حیوان به صورت روزانه اندازه-گیری شد تا خوراک مصرفی (بر اساس ماده خشک) بدست آید. در روز های 0 ، 30 و 60 آزمایش از هر بره قبل از نوبت غذایی صبح خونگیری شد. از نمونه های خون روزهای 0 ، 30 و 60 جهت اندازه گیری فعالیت سرولوپلاسمین سرم، فعالیت آلبومین، پروتئین تام سرم، هورمون های تیروئیدی تری یدوتیرونین و تترایدوتیرونین، پارامترهای هماتولوژی، غلظت ca،p، zn، cu و feپلاسما استفاده شد. در آزمایش دوم 4 بره از هر کدام از گروه های آزمایش اول بطور تصادفی به قفس های قابلیت هضمی انتقال یافتند تا اثر سطوح مختلف مکمل های معدنی و نانواکسید اهن جیره بر قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی و ابقاء ca،p، zn، cuو fe اندازه گیری شود. تغذیه بره ها مانند آزمایش اول بود. آزمایش قابلیت هضمی 18 روز طول کشید که شامل 12 روز عادت پذیری و 6 روز جمع آوری نمونه ها بود. در دوره نمونه گیری هر روز خوراک داده شده، باقی مانده احتمالی خوراک همچنین مقدار ادرار و مدفوع دفعی وزن و ثبت گردید. همچنین در روز های 61 و 80 آزمایش قبل از نوبت غذایی صبح مایع شکمبه توسط لوله معدی گرفته شد. این آزمایش به صورت فاکتوریل 1+2×2 در قالب طرح کاملا تصادفی انجام شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار sas و مقایسه میانگین ها با استفاده از آزمون چند دامنه ای دانکن انجام شد. میانگین افزایش وزن روزانه، میانگین ماده خشک مصرفی و ضریب تبدیل غذایی تحت تاثیر آهن جیره قرار گرفت (05/0>p)، غلظت ca،p، zn، cuپلاسما، و سرولوپلاسمین سرم اختلاف معنی داری در بین تیمار ها نداشتند (05/0<p) اما غلظت آهن پلاسما بطور معنی داری افزایش یافت (05/0>p)، اثر سطح و منابع مختلف آهن در فراسنجه های خونی rbc، hct وhgbافزایش یافت و مکمل نانو اکسید آهن rbc، hct وhgb بالاتری داشت (05/0>p). غلظت آلبومین سرم، پروتئین تام و هورمون-های تیروئیدی تری یدوتیرونین و تترایدوتیرونین در تیمارهای دریافت کننده نانو اکسید آهن بیشتر از تیمارهای دریافت کننده سولفات آهن شد (05/0>p). ولی تغییری در غلظت سرولوپلاسمین سرم مشاهده نشد (05/0p>). گوارش پذیری ماده آلی، چربی خام، پروتئین خام، ان-دی-اف، ان-اف-سی و ای-دی-اف بین تیمارها معنی دار شد (05/0>p). همچنین اثر سطح و منبع نیز برای گوارش پذیری پروتئین خام، کربوهیدراتهای غیرالیافی و ماده آلی معنی دار شد به طوری که تیمارهای دریافت کننده مکمل نانواکسیدآهن گوارش پذیری بیشتری داشتند (05/0>p). ابقا ca،p، zn، cu و fe بین تیمارها تفاوتی نشان نداد (05/0<p)؛ ولی جذب ظاهری آهن بین تیمارها معنی دار بود (05/0>p). اثر سطح و منبع بر غلظت کل اسیدهای چرب فرار و غلظت آمونیاک تولیدی معنی دار شد (05/0>p)؛ به گونه ای که تیمارهای دریافت کننده سولفات آهن غلظت کل اسیدهای چرب فرار کمتر و تولید آمونیاک بالاتری را داشتند. نتایج نشان می دهد که بره های طرح حاضر بدلیل سن کم، نژاد، وزن پایین از شیرگیری با کمبود آهن روبرو بوده اند و بنابراین افزودن آهن به جیره سبب افزایش برخی فراسنجه ها از جمله rbc، hct ،hgb، غلظت آلبومین سرم، پروتئین تام و هورمون های تیروئیدی تری یدوتیرونین و تترایدوتیرونین، گوارش پذیری موادمغذی و تولید آمونیاک نسبت به تیمار شاهد شد. و همچنین وجود مکمل آهن سبب بهبود عملکرد و رشد در بره های مهربان شد. در بین تیمارها سطح 25 پی پی ام آهن در بسیاری از فراسنجه ها بخصوص عملکرد تاثیر بهتر و مطلوب تری داشت و در بین دو منبع مکمل نانو اکسید آهن بدلیل ریز بودن ساختار و قدرت جذب بالاتری که نسبت به فرم یونی سولفات در بدن داشت، اثر بهتری داشته است.
مهدی بایروند حسن علی عربی
به منظور بررسی اثر قرص¬های آهسته رهش به عنوان مکمل روی، سلنیوم و کبالت بر عملکرد، فراسنجه¬های خونی و شکمبه¬ای و قابلیت هضم مواد مغذی در بز نر نژاد مرخز دو آزمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی طراحی گردید. در آزمایش اول تعداد18 راس بز که بطور تصادفی به 2 گروه تقسیم شدند. تیمارها شامل:1) تیمار شاهد(جیره پایه)، 2) تیمار قرص (جیره پایه+قرص آهسته رهش) بودند. این آزمایش 60 روز به طول انجامید. روزانه خوراک داده شده و پسمانده آن برای هر حیوان اندازه¬گیری شد تا خوراک مصرفی (بر اساس ماده خشک) بدست آید. جهت بررسی تغییرات وزن بزها در ابتدای آزمایش و در روزهای 15، 30، 45 و 60 وزن کشی شدند. در روز¬های 30 و 60 آزمایش از هر بز قبل از نوبت غذایی صبح خون¬گیری به عمل آمد. در روز¬58 آزمایش نیز قبل از نوبت غذایی صبح، به منظور تعیین ph، غلظت کل اسیدهای چرب فرار و آمونیاک شکمبه، از بزها توسط لوله معدی، مایع شکمبه گرفته شد. در روز صفر و 58 موهر بزها به طور کامل چیده شد تا عملکرد حیوان و میزان عناصر معدنی (روی، مس و آهن) در آنها بررسی گردد. از نمونه¬های خون، جهت اندازه¬گیری فعالیت آنزیم¬های آلکالین فسفاتاز (alp)، کراتین فسفوکیناز (cpk)، غلظت هورمون¬های تری¬یدوتیرونین (t3) و تترایدوتیرونین (t4) سرم، فعالیت گلوتاتیون پراکسیداز (gpx) خون کامل، غلظت گلوکز، فسفر (p)، روی (zn)، مس (cu)، آهن (fe) و ویتامین b12پلاسما استفاده شد. در آزمایش دوم 4 راس بز از هر کدام از گروه¬های آزمایش اول بطور تصادفی انتخاب شده و به قفس-های قابلیت هضمی انتقال یافتند تا اثر قرص¬های آهسته رهش بر قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی جیره بررسی شود. آزمایش تعیین قابلیت هضمی 14 روز به طول انجامید ( شامل 8 روز دوره عادت پذیری و 6 روز دوره جمع¬آوری نمونه¬ها). نتایج نشان داد که قرص آهسته رهش تأثیر معنی¬داری بر میانگین افزایش وزن روزانه، ضریب تبدیل غذایی (001/0>p) و میانگین وزن نهایی بز¬ها داشت (05/0>p). اما میانگین خوراک مصرفی روزانه تحت تأثیر تیمار قرص قرار نگرفت. همچنین غلظت روی و ویتامین b12 پلاسما، فعالیت آنزیم¬های alp وcpk ، غلظت هورمون t3سرم، فعالیت آنزیم گلوتاتیون پراکسیداز خون کامل (به ترتیب 1/0>p و 05/0>p) در تیمار قرص افزایش یافت. اما هورمون t4سرم بطور معنی¬داری کاهش یافت (10/0>p). همچنین استفاده از قرص آهسته رهش تأثیر معنی¬داری بر تولید کل اسیدهای چرب فرار، غلظت آمونیاک و ph مایع شکمبه نسبت به گروه شاهد نداشت. اثر تیمار قرص بر گوارش ¬پذیری ماده خشک، ماده آلی، پروتئین خام و ای-دی-اف جیره معنی دار نشد. اما گوارش¬پذیری ان-دی-اف تحت تأثیر قرص آهسته رهش افزایش یافت (05/0>p). غلظت آهن و مس پلاسما تحت تأثیر تیمار قرار نگرفت. عملکرد تولید موهر در بز و همچنین مقدار روی، مس و آهن موهر تحت تأثیر تیمار قرص قرار نگرفت. بطور کلی نتایج مطالعه حاضر نشان می¬دهد که قرص آهسته رهش اثر مثبتی بر روی عملکرد بز نر نژاد مرخز دارد.