نام پژوهشگر: وحید شقاقی

ارزیابی رفاه، در بازار تجدید ساختار شده ی برق ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم اقتصادی - دانشکده اقتصاد 1392
  مهدی مشایخی   علی ناظمی

در دنیا قوانین مشترکی برای بازار برق که همگان بر سرش توافق داشته باشند، وجود ندارد. به همین منظور بررسی عملکرد بازار برق و بهبود قوانین در هر زمان از اهمیت بالایی برخوردار هست. بازار برق ایران و شرکت مدیریت شبکه ی برق کشور به ترتیب در سال های 82 و 83 تشکیل شدند. از مهم ترین اهداف تجدید ساختار بازار برق در همه کشورها و به تبع آن ایران ایجاد محیط رقابتی، افزایش کارایی و رفاه اقتصادی است. با توجه به هدف کارایی و رفاه اقتصادی ، در این تحقیق تلاش گردید ه است که عملکرد بازار برق کشور در سال های 85 و 91 بررسی شود تا از این طریق میزان دست یابی بازار به اهداف اقتصادی مد نظر طراحان بازار مورد آزمون قرار گیرد. انتخاب سال 85 بر این اساس بوده است که این سال تقریبا اولین سال تشکیل بازار است و قبل از آن بازیگران با شرایط و قوانین جدید آشنایی کاملی نداشته اند. مقایسه ابتدای تشکیل بازار با نتایج اخیر بیانگر فرایند یادگیری بازیگران با شرایط بازار برق ایران است و بر این اساس امکان مقایسه شرایط وجود خواهد داشت. کارایی اقتصادی در کوتاه مدت به معنی برآوردن تقاضا توسط کم هزینه ترین بنگاه ها هست و به منظور بررسی کارایی اقتصادی، با محاسبه ی هزینه نهایی تولید واحدهای نیروگاهی، مدلی برای رفتار رقابتی بازار برق ارائه شد. روش کار بر این اساس انجام شد، که از اختلاف رفتار واقعی تولیدکنندگان بازار و مدل مبنای رقابتی، رفاه از دست رفته ی بازار برآورد شد. به بیان دیگر رفاه از دست رفته معادل انحراف ایجادشده از نتایج واقعی بازار و شبیه سازی رقابتی می باشد. نتایج محاسبات تحقیق نشان می دهد که در هر دو سال 85 و 91 در بازار برق کشور رفاه از دست رفته وجود داشته است. نکته ی مهم تر این که رفاه از دست رفته در سال 91 بیش از چهار برابر سال 85 بوده و این به معنی مثبت بودن نرخ رشد آن در چارچوب اجرای بازار تجدیدساختارشده ی برق کشور هست. به بیان دیگر ناکارایی در بازار برق کشور وجود داشته و با سرعت قابل ملاحظه ای در حال افزایش است. یافته های تحقیق نشان می دهند که تولیدکنندگان در گذر زمان به واسطه تحلیلی که از روند اجرای بازار داشته اند توانسته اند دامنه رفتار راهبردی خود را گسترده کرده و از این طریق سبب ایجاد انحراف در نتایج بازار شوند. بر این اساس به نظر می رسد بازار ایران نیازمند بازبینی در ساختار، رویه ها و قوانین جاری به منظور بهبود شرایط و محیط رقابتی است.

بررسی مدل مصرف برق خانگی در ایران و مقایسه آن با کشورهای منتخب
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم اقتصادی - دانشکده اقتصاد 1392
  سروش حاجی ابولی   محمدرضا منجذب

چکیده : دیری نمی پیماید که جهان در حال توسعه، مدیون انرژی حاصل از مصرف برق خواهد بود این حقیقت انکارناپذیر را می توان در نقشی جستجو کرد که در سال های اخیر در سبد انرژی دنیا خودنمایی کرده است. افزایش روزافزون فناوری های مبتنی بر انرژی الکتریکی و کاهش مصرف انرژی های ناشی از سوخت های فسیلی در واحد تولید باعث شده نقش پر رنگ انرژی برق بیش از پیش روشن شود. چنانچه آمارها نشان می دهد مصرف برق تا سال 2030 با رشد متوسط سالیانه7/2 درصد رو به رو خواهد بود درحالی که رشد متوسط سالیانه انرژی تا همین سال، 2 درصد پیش بینی شده است. از آنجا که مصرف برق در بخش خانگی سهم زیادی در مصرف برق کشورها و لذا رشد مصرف دارد، بنابراین لازم است تا میزان وابستگی عوامل موثر بر روی این کالای حیاتی خانوار مورد بررسی قرار گیرد، تا بتوان سیاست های مناسبی را برای کنترل مصرف این کالا اتخاذ کرد. در این تحقیق سعی شده با توجه به ابزارهای اقتصادسنجی و مدلی که تمامی متغیرهای مهم و تأثیرگذار بر مصرف برق خانگی را شامل می شود به بررسی میزان اثرپذیری عوامل بر روی مصرف این کالای حیاتی در ایران، کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه بپردازیم. بعد از برآورد مدل های مناسب برای هر کدام از گروه ها به تحلیل تفاوت مصرف و کشش های قیمتی و درآمدی در هر گروه پرداخته می شود، نتایج به ما نشان می دهد که تفاوت معناداری در مصرف سرانه برق خانگی کشورهای مختلف وجود دارد. درآمد خانوار در کشورهای در حال توسعه تأثیر بیشتری بر روی مصرف نسبت به کشورهای توسعه یافته دارد و قیمت گاز به عنوان کالای جانشین تأثیر معنادار اما بسیار کم، بر روی مصرف در تمامی کشورها دارد.

برنامه ریزی راهبردی توسعه گردشگری پایدار در منطقه زاگرس مرکزی با مدل swot
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده علوم اقتصادی - دانشکده اقتصاد 1393
  محمد جواد هوشمند   محمد حسین کریم

منطقه زاگرس مرکزی با داشتن جاذبه¬های بی¬نظیر طبیعی دارای توانمندی بالایی برای جذب گردشگران داخلی و خارجی و احیای اقتصاد ساکنان این منطقه می¬باشد. لکن به¬دلایل متعددی این ظرفیت عظیم تا کنون آن¬طور که باید مورد استفاده قرار نگرفته است¬ و این منطقه نتوانسته است جایگاه واقعی خود را در عرصه صنعت گردشگری و جذب گردشگران محلی، ملی و بین المللی به¬دست آورد. در پژوهش حاضر هدف اصلی آن است تا با به¬کارگیری فرآیند برنامه¬ریزی راهبردی، ضمن شناخت، معرفی و بررسی منطقه و قابلیت¬های گردشگری آن، به¬منظور بهبود و توسعه گردشگری پایدار در منطقه راهبردهای مناسب و کاربردی، طراحی و پیشنهاد شود. بدین منظور جهت بررسی منطقه و جمع آوری اطلاعات میدانی از پرسشنامه و مصاحبه حضوری با مسئولین و افراد محلی صورت گرفته است. در این فرآیند با بررسی قابلیت¬ها و فرصت¬های گردشگری منطقه، بدلیل ضعف¬ها و محدودیت¬های بسیاری که ناشی از عدم توجه مسئولین به گردشگری منطقه می¬باشد، این نتیجه به¬دست آمده است که در حال حاضر نباید بدنبال توسعه گردشگری و اتخاذ راهبردهای تهاجمی برای این صنعت در منطقه بود و باید با اتخاذ راهبردهای محافظه کارانه، وضع موجود را پایدار و بهبود بخشید. لذا راهبردهایی با رویکرد محافظه کارانه طراحی گردید و در نهایت راهبرد wt1 که راهبردی محافظه¬کارانه- تدافعی می¬باشد در اولویت ¬اول قرار گرفت. این راهبرد بدنبال آن است تا با ایجاد کارگروهی از میان مسئولین محلی و استانی گره از مشکلات سازمانی و اداری صنعت گردشگری منطقه بگشاید و اقدامات و برنامه¬های سازمان¬های متعدد متولی را با یکدیگر هماهنگ و منسجم نماید. به طبع این راهبرد بسیاری از مشکلات فعلی نظیر عدم استقبال سرمایه¬گذاران بخش خصوصی، عملکرد ضعیف موسسات گردشگری، نایسامانی¬های شهری از قبیل انباشت زباله¬ها و اسکان¬های غیررسمی، اطلاع ناکافی مردم و گردشگران از جاذبه¬ها و درآمدزایی صنعت گردشگری و بسیاری دیگر از مسائل برطرف خواهدشد و یا کاهش خواهد یافت.