نام پژوهشگر: میثم محمودی کاردرکلایی
میثم محمودی کاردرکلایی غلامرضا عبدالله زاده
امروزه برای جلوگیری از خرابی پیشرونده در سازه ها، لازم است بارهای غیرعادی در طراحی و اجرای سازه ها مد نظر قرار داده شوند. مشخصاً با توجه احتمال وقوع حملات تروریستی و یا حوادث غیر قابل پیش بینی در آینده، لازم است اصلاحات مربوط به خرابی پیشرونده در طراحی سازه ها لحاظ شود. این بار¬ها ماهیت لرزه ای و دینامیکی دارند و این پتانسیل را دارند نیر وهای مخرب را به سازه تحمیل کنند. علاوه بر این، ماهیت رفتاری پیچیده ناشی از وقوع تصادفی آن پیش بینی حد مناسب طرح سازه در برابر این بارها را بسیار دشوار می سازد. برای چند دهه اخیر پس از این حوادث ناگوار تحقیقات زیادی صورت گرفته است و چندین آیین نامه و استاندارد با توجه به کاربری و میزان خطر بالقوه¬ای که سازه را تهدید می کند بر لزوم طراحی سازه ها در برابر خرابی پیشرونده تاکید کرده اند. در این پژوهش خرابی پیشرونده در طول وقوع زلزله در سازه بررسی گردیده است. در پژوهش های گذشته عضو از ابتدا حذف می شد و سپس مقاومت سازه در برابر خرابی پیشرونده بررسی می شد. اما دراین پژوهش سعی شده است که مقاومت سازه در برابر خرابی پیشرونده در طول زلزله بررسی گردد و این در حالی است که عضوی از ابتدا حذف نمیگردد بلکه این عضو به صورت معیوب در سازه تعبیه شده است تا در طول زلزله حذف شود و با موردهایی که از ابتدا عضو را حذف می کردند مقایسه شود. مورد دیگری که در این پژوهش انجام شده است این است که بررسی شود که ترکیب بارگذاری معرفی شده توسط آیین نامه ufc,2009 که در آن 50 درصد بار زنده در نظر گرفته شده است آیا محافظه کارانه است یا خیر؟ به عبارت دیگر آیا خروج ساکنین در طول زلزله تاثیری بر مقاومت سازه در برابر خرابی پیشرونده میگذارد؟ نتایج حاصل از بررسی ها نشان داد که سازه به همراه عضو معیوب شرایط بحرانی¬تری نسبت به عضو محذوف تجربه می کند همچنین با افزایش ارتفاع و نا معینی در سازه شرایط برای جلوگیری از گسترش خرابی ناشی از آسیب موضعی بهبود می یابد. و از سوی دیگر اثبات شد که ترکیب بارگذاری معرفی شده توسط رهنمود ufc,2009 برای بررسی خرابی پیشرونده در طول زلزله محافظه کارانه است.