نام پژوهشگر: فریبا فرهادی
فریبا فرهادی محمد صادق ابراهیمی
فناوری اطلاعات و ارتباطات می¬تواند ضمن فراهم آوردن امکان دسترسی بیشتر و سریع¬تر به منابع اطلاعاتی، فرصت-های نوینی برای توانمندسازی اقتصادی، اجتماعی زنان روستایی و نیز بهبود وضعیت شاخص¬های کیفیت زندگی در روستاها ایجاد کند. این پژوهش با هدف بررسی نقش ict در توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی شهرستان شهرضا انجام شده است. جامعه و نمونه¬ی آماری تحقیق حاضر شامل سه بخش است. بخش اول به منظور سنجش سطح توسعه¬یافتگی دهستان¬های شهرستان شهرضا بوده است که شامل چهار دهستان است. بخش دوم به منظور بررسی رضایت روستاییان از خدمات ارائه شده در دفاتر ict روستایی بوده که شامل روستاییان ساکن در روستاهای دارای دفاتر ict است که با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه¬ای متناسب، تعداد 188 نفر به عنوان نمونه¬ مورد مطالعه قرارگرفتند. بخش سوم به منظور بررسی آثارict بر توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی بوده است که شامل زنان روستایی باسواد و بالای 15 سال، ساکن روستاهای دارای دفاتر ict که با استفاده از فرمول کوکران و روش طبقه¬ای متناسب، تعداد190 نفر به عنوان نمونه¬ی سوم مورد بررسی قرارگرفتند. نتایج تاکسونومی عددی بیانگر این است که دهستان اسفرجان توسعه¬یافته¬ترین و دهستان منظریه توسعه-نیافته¬ترین بوده است. نتایج مدل سروکوال نشان می¬دهد، بیشترین میزان شکاف بین انتظارات و ادراکات از خدمات دفاتر ict به ترتیب در بعد فیزیکی(6/0)، بعد پاسخگویی(53/0)، بعد اطمینان(48/0)، بعد همدلی(29/0) و بعد تضمین(1/0) مشاهده شد. همچنین تفاوت در بعد فیزیکی، بعد پاسخگویی، بعد اطمینان درسطح 99 % و در بعد همدلی در سطح95 %معنی¬دار است. در حالی که در بعد تضمین تفاوت معنی¬داری بین انتظارات و ادراکات روستاییان از خدمات ارائه شده وجود ندارد. بیشترین آگاهی و استفاده¬ی زنان روستایی از خدمات پایه می¬باشد. بیشترین تاثیر فناوری اطلاعات و ارتباطات بر توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی در چهار بعد به ترتیب اولویت درآگاهی و مشارکت اجتماعی زنان روستایی، بهبود کیفیت خدمات ارائه شده در روستا، برقراری عدالت اجتماعی و رضایت زنان روستایی از موقعیت و شرایط خود بوده است. همچنین توسعه¬ی اجتماعی¬ زنان روستایی با مراجعه زنان روستایی به دفاتر، آگاهی از خدمات دفاتر ict و درصد استقلال مالی زنان روستایی رابطه¬ی مثبت و معنی¬دار دارد. نتایج رگرسیون و تحلیل توابع چند بخشی و تحلیل عاملی نشان دهنده آن است که سه متغیر درصد استقلال مالی زنان روستایی، آگاهی زنان روستایی از خدمات دفاتر ict و استفاده¬ی زنان روستایی از خدمات دفاتر ict متغیرهای هستند که بیشترین تاثیر را بر میزان توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی مورد مطالعه در این تحقیق داشته است. به عبارتی می¬توان گفت افزایش درصد استقلال مالی زنان روستایی، افزایش آگاهی از خدمات خدمات دفاتر ict و استفاده از این خدمات بوده است که می¬تواند موجب بهبود توسعه¬ی اجتماعی زنان روستایی گردد.