نام پژوهشگر: احمد پارسا
پروین کاکایی احمد پارسا
سبک شناسی یکی از دانش های نوپا و جدید است که عمر آن از صد سال تجاوز نمی کند. علی رغم وسعت دامنه ی این علم آثار بسیار انگشت شمار و محدود در این زمینه نگارش یافته است. بنابراین بررسی سبکی اشعار گامی در شناخت بیشتر و دقیق تر آن ها محسوب می شود و ارزش ادبی آن اثر را روشن تر می سازد و به فهم ساختار آن کمک می کند در این راستا پژوهش حاضر به بررسی سبک شناسی اشعار فارسی مولانا خالد پرداخته است و انتظار می رود نتیجه ی آن بتواند در فهم بهتر این اشعار موثر واقع شود، درک بهتر توانمندی های ادبی یکی از عارفان پارسی گوی کرد انتظار دیگری است که از نتیجه ی این پژوهش متصوّر است. جامعه ی آماری پژوهش اشعار فارسی مولانا خالد است، روش تحقیق توصیفی است. نتایج با استفاده از تکنیک محتوی و با استفاده از روش کتابخانه ای تجزیه و تحلیل شده است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد از نظر وزنی بحر رمل مثمن محذوف بیشتر استفاده کرده است 62/5 درصد اشعار او ردیف دارند ازتکرار بیشتر استفاده کرده است بسامد اعضای بدن بیشتر از واژه های دیگر است منطق نثری در حدود نصف اشعار او حاکم است و در واقع همان شیوه ی سهل ممتنع سعدی را دارد از نظر ادبی به بیان خصوصاً استعاره و تشبیه توجه بیشتری دارد از نظر فکری افکار و اندیشه های طریقه ی نقشبندیه در اشعار او بازتاب یافته است، اشعارش به شیوه ی مکتب بازگشت ادبی است.
طیبه مرادیانی محسن پیشوایی علوی
شعر خمر فنی غنایی است، که درآن شاعر به توصیف شراب و می و مجالس نوشیدن شراب می پردازد. شعر خمر به دو مکتب مادی و معنوی تقسیم می شود. در خمر مادی، مقصود شاعر از خمر وباده عصاره سکرآور و مست کننده انگور است. از جمله شاعران خمر مادی در زبان عربی می توان به اعشی، اخطل وابی نواس اشاره کرد. در زبان فارسی نیز رودکی سمرقندی ،بشار مرغزی و منوچهری دامغــانی به توصیف خمـر مادی در اشعار خود پرداخته اند. و اما در خمر معنوی شاعر از معنای حقیقی خمر عدول کرده و از آن به عنوان رمزی برای بیان مقاصد عرفانی و حالات روحی عمیقی که بر او روی داده بهره برده است. از شاعران این غرض شعری در زبان عربی می توان به ابن سناء الملک، عفیف الدین تلمسانی و ابن فارض مصری و در زبان فارسی، عطار نیشابوری، جلال الدین محمد بلخی و حافظ شیرازی اشاره کرد. در این پژوهش ضمن بررسی عوامل و زمینه های ایجاد شعر خمری و تطور آن به بررسی مکاتب مختلف آن پرداخته ، و سپس ،خمریات عرفانی و معنوی دو شاعر برجسته شعر عربی وفارسی، ابن فارض مصری ( 632-576 ه.ق ) و حافظ شیرازی ( 791-726 ه.ق ) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته،و مضامین مشترک و متفاوت موجود در خمریات آن ها تبیین شده و آشکار نموده است که حافظ، چه مضامینی را از ابن فارض اخذ کرده است.
مهناز شریعتی اسعد شیخ احمدی
چکیده «نیما یوشیج» و «عبدالله گوران»، پدید آورندگان راستین شعر نو در زبان های فارسی و کردی، مسیر مشابهی را در جریان نوگرایی خود در عرصه ی شعر پیمودند؛ از این نظر، که هر دو شاعر کار خود را با سرودن شعر سنتی آغاز کردند، سپس با ایجاد تغییر در قافیه، شعر نیمه سنتی سرودند و در نهایت شعر نو را پدید آوردند. «نیما» و «گوران» شیفته ی سادگی کلام شعر بودند و با نزدیک کردن شعر به نمایش نامه و روایی کردن آن، سعی داشتند زبان شعر را به زبان واقعی مردم نزدیک سازند. از این شاعران می توان به عنوان شاعران اجتماعی یاد کرد زیرا مسائل اجتماعی و سیاسی آن روزگار تاثیر عمیقی بر شعر آن ها گذاشته است. هر دو شاعر شیفته ی طبیعت هستند، نگاه تازه به طبیعت و استفاده نمادین از واژه های موجود در طبیعت برای بیان مفاهیم، از ویژگی های بارز آن ها در این زمینه به شمار می آید. تفاوت قابل توجهی که این دو شاعر با هم دارند از این نظر است که گوران به اوزان هجایی توجه ویژه ای داشته و بیشترین تلاش خود را در جریان نوگرایی به این اوزان معطوف ساخته است، در حالی که اوزان هجایی در شعر نیما هیچ جایگاهی ندارند. واژگان کلیدی: نیما، گوران، شعر نو، وزن هجایی، وزن عروضی ندارد. اشعار نو او دارای وزن هجایی هستند. در زمینه ی ویژگی های زبانی باید گفت، هر دو شاعر به زبان مادری خود اهمیت ویژه ای داده اند؛ با استفاده ی نیما از واژه های طبری و استفاده ی گوران از الفاظ اصیل کردی این مطلب را ثابت می کند. اما نتیجه ای که این عمل بر جای گذاشته تا حدودی متفاوت است. گوران ضمن استفاده از واژه های اصیل کردی معادل های رایج آن ها را در پاورقی ذکر کرده و با این کار زبان شعر خود را برای خوانندگان بسیار ساده ساخته است، اما نیما با استفاده از واژه های طبری، شعر خود را برای خوانندگانی که با زبان طبری آشنایی ندارند، دچار ابهام کرده است. البته این به طرز تلقی شاعران مورد نظر مخاطب باز می گردد. گوران می خواهد تمام مخاطبان سخن او را درک کنند و در این راه هیچ قید و شرطی نمی گذارد. اما نیما می گوید: " شاعر باید کلمات خود را داشته باشد و آن چه را که نمی یابد، انتخاب کند» از میان آن چه مأنوس است یا نیست" (طاهباز، 1385 : 168) تفاوت دیگری که در این زمینه وجود دارد در زمینه ی استفاده از واژه های بیگانه در اشعار است. نیما از به کار بردن واژه های خارجی پرهیز کرده است و تا حدودی از واژه های عربی نیز در اشعار نو خود کاسته است، اما گوران با وجود اقداماتی که در پاک کردن زبان کردی از زبان های بیگانه داشته است. تنها جای واژه های عربی و فارسی را با واژه های انگلیسی و فرانسوی عوض کرده است و در اشعار او واژه های بیگانه ای که تا آن زمان در شعر کردی رایج نبوده، به کار گرفته شده اند. در زمینه ی میزان تأثیر دو شاعر از اوزان عروضی در اشعار نو باید گفت هر دو شاعر در اشعار نو خود اوزان عروضی را رعایت کرده اند. در جدول هایی که به منظور بسامد بحرهای عروضی آوردیم مشاهده کردیم که در اشعار سنتی بالاترین بسامد در اشعار نیما مربوط بحر رمل و در اشعار گوران مربوط به بحر هزج بود. در مورد صور خیال در شعر «نیما» و «گوران» مشاهده کردیم که «استعاره مکنیه» از نوع تشخیص بیشترین کاربرد را در اشعار نیما داشت و «تشبیه محسوس» بیشترین کاربرد را در شعر «گوران» نیما روحی زنده و پویا در وجود تمام پدیده های طبیعت می بیند و تمام طبیعت را زنده می داند، از این رو تشخیص را از میان صور خیال دیگر برمی گزیند و گوران قصد دارد شعر خود را عینی و ملموس کند تا خواننده اش برای درک شعر او دچار هیچ ابهامی نگردد از این رو «تشبیه محسوس» را انتخاب می کند. مضامین شعری که در اشعار «نیما» و «گوران» وجود دارد، به این دلیل که طبیعت در شعر هر دو جایگاه خاصی دارد؛ بسیار نزدیک به هم به نظر می رسد. هر دو شاعر از جلوه های طبیعت به عنوان «سمبل هایی» استفاده می کنند تا مفهوم خود را بهتر به خواننده منتقل سازند. هر دو شاعر از وضع نامساعد جامعه ی خود و بی عدالتی ها به ستوه آمده اند و این احساس را نیما با سرودن اشعار انتقاد آمیز و گوران با سرودن اشعار انقلابی بروز می دهند. نیما گاه نگرانی خود را به صورت طنز اجتماعی بیان می کند و گوران نیز گاهی به هجو می پردازد. در کل هر دو شاعر انسان های آگاه و بیدار زمانه ی خویش هستند که به خاطر درک واقعی اوضاع مساعد دوران خود همواره تمام اشعارشان با درد و رنجی وصف ناپذیر همراه است.
سمیرا ریزه وندی پارسا یعقوبی
چکیده یکی از در خور توجه ترین دگرگونی هایی که رمان نویسان پسامدرن در رمان به وجود آورده اند، شیوه روایت داستان و شگرد پایان دادن به داستان است. بنابراین پایان بندی در شناخت و فهم مخاطب از کلیت اثر تأثیر به سزایی دارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه پایان بندی در مقام عنصر سبکی در رمان پست مدرن فارسی و همچنین تبیین مقایسه ای توجه به نوع پایان دادن به داستان، در میان رمان های پست مدرنیستی در دو دهه ی 70 و 80 می باشد. در این راستا رمان های 6 نویسنده ی برجسته ی این دو دهه، بررسی شده است. روش پژوهش به شیوه ی تحلیل محتوا و بر اساس روش معمول در نشانه شناسی روایت است. نتایج نشان می دهد که در بیشتر این رمان ها با پایان هایی از جمله: چندگانه، محتمل، مبتنی بر عدم قطعیت، چرخشی و دورانی، قطعی و بسته، باز، کاذب و تصنعی، فرجام بی فرجام، افشای فرجام در آغاز، فرجام مبتنی بر مرگ مولف و ... روبرو هستیم. این شیوه ی پایان بندی در این رمان ها در خدمت درون مایه و ژرف ساخت رمان بوده و با مفاهیم پسامدرنیسم هم سو بوده است و تداعی گر مرگ مولف و قرار گرفتن خواننده در جایگاه انحصاری نویسنده است.
حسن کارگر احمد پارسا
چکیده طنز از فروع ادب غنایی است، که در آن معایب و نارسایی های اجتماعی با چاشنی خنده و با استفاده از شگردهای هنری و ادبی مطرح می گردد. هدف طنز اصلاح جامعه است. از این رو، افزایش یا کاهش طنز در یک جامعه به طور مستقیم با کاستی ها و نارسایی های آن جامعه در پیوند می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی شگردهای هنری و ادبی عبید زاکانی طنزپرداز بزرگ ایرانی است در آفرینش طنز. روش پژوهش توصیفی ـ تحلیلی می باشد، و داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوی به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی گردآوری و بررسی گردیده اند. نتیجه نشان می دهد عبید زاکانی برای ایجاد طنز خود از شگردهایی چون بزرگ نمایی، نقیضه پردازی، بازی با کلمات، وارونه نمایی، اجتماع نقیضین، بلاهت نمایی و غافلگیری استفاده کرده است. وی با به کار گیری این شگردها نارسایی ها و عیوب جامعه ی عصر خود را می نمایاند.
فرشاد مرادی احمد پارسا
موضوع پژوهش حاضر «بررسی سمبولیسم اجتماعی در شعر فارسیِ دهه ی سی» است. آشنایی بهتر با ارتقای درک و دریافت اندیشه ی شاعران این دهه از طریق شناخت نمادهای شعریِ آنان، شناخت بهتر رویدادهای تاریخی از طریق نمادهای شعری شاعران این دوره، درک بهتر سروده های این دهه و تبیین بهتر روند تحوّلات ادبیِ آن از اهداف پژوهش حاضر است. در این راستا، سروده های منوچهر آتشی، هوشنگ ابتهاج، مهدی اخوان ثالث، محمّد زُهَری، احمد شاملو، اسماعیل شاهرودی، فروغ فرّخزاد، سیاوش کسرایی، محمود مُشرف آزاد تهرانی، یدالله مفتون امینی و نیما یوشیج بررسی شده است. دلیل گزینش این شاعران، کثرت سروده های سمبولیستیِ اجتماعی آنان است. روش پژوهش توصیفی است و داده ها به شیوه ی کتابخانه ای و سندکاوی بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد شاعران این دهه با بهره گیری از دو ویژگیِ بارز سمبولیسم اجتماعی یعنی نمادگرایی و جامعه گرایی به توصیف شرایط آن دوره پرداخته اند و در این راستا از همه ی ظرفیت های زبانی و بیانی در نمادسازی استفاده کرده اند. استفاده از پدیده های انسانی، اعداد، پدیده های طبیعی و مواردی از این دست از موارد بهره گیری از ظرفیت های زبانی و بیانی به وسیله ی این شاعران است.
فهیم بشیری احمد پارسا
موضوع پژوهش حاضر« بررسی معانی ثانوی جملات پرسشی و امری در دفتر اول مثنوی» است. آشنایی با اندیشه¬های مولوی در دوره اول زندگیش، درک بهتر سروده¬های او و آشنایی با اغراض مولانا در به کارگیری جملات پرسشی و امری وکمک به دانشجویان ادب پارسی به منظور آشنایی بیشتر با مولانا و اندیشه¬های او از اهداف پژوهش حاضر است. در این پژوهش دفتر اول مثنوی به عنوان حجم نمونه بررسی شده است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است و داده¬ها به شیوة کتابخانه¬ای و سندکاوی بررسی شده است، نتیجه نشان می¬دهد که مولانا در جملات پرسشی 21 کارکرد را به کاربرده است که کارکردهای سوأل، استفهام انکاری و ملامت با بیش از 63 درصد از کل کارکردها بیشترین بسامد را دارند وکارکردهای استبطاء و بی تابی، اظهار مخالفت و استیناس با کمتر از 1 درصد کمترین بسامد را دارند. که به نظر می¬رسد دلیل آن تفاوت¬های شریعت با طریقت و تعلیمی بودن اشعار مولاناست که موجب ایجاد سوأل در ذهن مخاطب شده است. در جملات امری و نهی کارکردهای ارشاد و راهنمایی ، تمنا و تقاضا و تهدید و تحذیربا بیش از 67 درصد از کل کارکردهای امری بیشترین بسامد را دارند و کارکردهای تسویه و تخییر، تعجب و اباحه کمترین بسامد را دارند که دلیل آن اینست که مولانا چون سجاده نشین و واعظ است و بر اساس آموزه¬های دینی رسالتش امر به معروف ونهی از منکر است همواره به ارشاد و راهنمایی عامه مردم می¬پردازد. واژگان کلیدی: جملات امری، جملات پرسشی، مثنوی، معانی ثانوی
ژیلا صالحی احمد پارسا
چکیده ندارد.
رویا غفاری نعمت الله عزیزی
چکیده ندارد.
مستوره درخشی احمد پارسا
چکیده موضوع پژوهش حاضر بررسی فرم و محتوای اشعار مستوره ی کردستانی است. هدف اصلی و عمده ی این پژوهش دست یابی به فرم و محتوای اشعار این شاعر با توجّه به آراء و نظریات منتقدان صورتگرا (فرمالیست) است. تعیین ارتباط فکری و میزان تأثیر پذیری مستوره ی کردستانی از فرم و محتوای اشعار شاعران دیگر، معرفی و شناساندن این شاعر و کمک به تکمیل تاریخ ادبیّات فارسی از دیگر اهداف این پژوهش است. روش تحقیق، کتابخانه ای است و نتایج آن به صورت عقلانی – استدلالی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه ی آماری این پژوهش، همه ی آثار چاپی مستوره ی کردستانی و حجم نمونه، سروده های فارسی این شاعر است. از جمله نتایج این پژوهش، توجّه مستوره ی کردستانی به انواع هنجارگریزی های معنایی، آوایی، واژگانی و نوشتاری است. این مسأله کلام شاعر را برجسته تر ساخته و به آن جنبه ی ادبی بخشیده است. واژه های کلیدی: مستوره ی کردستانی، غزل، فرم، محتوا، فرمالیسم.
بهاءالدین حسینی اسعد شیخ احمدی
موضوع پژوهشی حاضر تحلیل و بررسی مدایح نبوی(ص) در اشعار پارسی گویان کُرد است. در این راستا بیش از چهارهزار و هفتصد بیت از پنجاه و دو شاعر پارسی گوی کُرد مورد بررسی قرار گرفته است. روش پژوهش کیفی است که به صورت کتابخانه ای و با استفاده از تحلیل محتوا بوده است. نشان دادن عشق و علاقه ی پارسی گویان کُرد به حضرت رسول اعظم(ص) و کمک به اتحاد ملی و انسجام اسلامی از اهداف پژوهش حاضر محسوب می شود. تجزیه و تحلیل پژوهش به شیوه ی استدلالی – عقلانی بوده و در صورت لزوم از نمودارها و جداول مختلف (هیستو گرام) استفاده شده است. بیان صفات خَلقی و خُلقی حضرت رسول اکرم(ص) با بررسی فرم و محتوا از قبیل اوزان عروضی، آرایه های ادبی، سبک، بیان، قالبهای شعری و بهره گیری شاعران از قرآن و سنت نبوی(ص) و علوم متداول اسلامی مورد بررسی واقع شده است نتیجه نشان می دهد با این پژوهش می توان به شناخت بهتری از فرم ومحتوای مدایح نبوی(ص) پارسی گویان کُرد دست یافت.