چکیده : هدف از این پژوهش توصیفی، موردی، پیمایشی، کاربردی، بررسی نقش نظام مدیریت مشارکتی و نظام پیشنهادها در بهبود بهره وری شرکت هنکل پاک وش (مطالعه موردی) در سال 1389-1388 می باشد. از آنجا که سبک رهبری مدیران، یکی از عوامل موثر درکارایی و اثربخشی سازمان ها می باشد، در این پژوهش سعی گردیده، با شناسایی عوامل موثر بر بهبود بهره وری از نظرخبرگان شرکت و اولویت بندی آنها با مدلahpگروهی؛ تعیین سبک غالب مدیریت با استفاده از ؛ ارتباط سنجی میان متغیرها با استفاده از anovaتک عاملی و چندعاملی؛ درنهایت، باتوجه به اهداف راهبردی شرکت و به دلیل نقص مدل های موجود، مدلی توسعه ای از نظام پیشنهادها جهت بهبود بهره وری ارائه گردد. جامعه آماری، کلیه کارکنان و مدیران و سرپرستان واحد یک شرکت پاک وش می باشد (380 نفر). داده ها با توزیع دو پرسشنامه محقق ساخته (با روایی محتوا) میان 60 نفر از کارکنان تولید به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، برگزاری طوفان ذهنی میان30 نفر از مدیران و سرپرستان به روش نمونه گیری دردسترس و توزیع پرسشنامه های مقایسات زوجی با سوالات متفاوت بین30 نفر از هریک از سه گروه (کارکنان به روش نمونه گیری تصادفی ساده، مدیران و سرپرستان و مصرف کننده به روش دردسترس) جمع آوری گردید. دامنه ضریب آلفا پرسشنامه تعیین سبک مدیریت بین 0.8337- 0.7745 و ضریب آلفا پرسشنامه سنجش بهره وری بین 0.9248-0.7636 به دست آمد؛ جهت تحلیل داده ها و محاسبه ضریب آلفا از نرم افزار spss 11.5 استفاده گردید. طبق یافته های پژوهش(سبک غالب مدیریت، آمرانه - خیرخواهانه می باشد؛ بین سبک مدیریت مشارکتی و بهره وری رابطه معنادار مثبت وجود دارد؛ 87% عوامل موثر بر بهره وری مربوط به مدیریت، مشتری و کارکنان می باشد)، استقرار و اجرای مناسب نظام مدیریت مشارکتی و نظام پیشنهادها، ضرورتی اجتناب ناپذیر می باشد، لذا، مدل توسعه ای با استفاده از ادبیات موضوع، مدل های موجود و یافته های پژوهش، ارائه گردید. کلید واژه ها: نظام مدیریت مشارکتی، نظام پیشنهادها، بهبود بهره وری، سبک های رهبری.

زنجیره تامین شبکه ای از تسهیلات مختلفی شامل تامین کننده ها، کارخانه ها، مراکز توزیع، انبارها، خرده فروشان و مشتریان است. شبکه تامین یک زنجیره از تسهیلات متفاوت و گوناگون است که باید تقاضای مشتریان را با حداقل هزینه برآورده کند. طراحی و مدیریت شبکه لجستیک یکی از بحرانی ترین مسائل در شبکه تامین است. بنابراین مهمترین مسائل در شبکه تامین مسائل انبارداری و حمل ونقل هستند. این تحقیق مسئله یک شبکه حمل ونقل و انبارداری را طراحی کرده است که در آن به دنبال بهترین تصمیم برای توزیع محصولات فرعی از تامین کننده به انبار و از انبار به کارخانه هستیم. این شبکه شامل چند تامین کننده، چند انبار و چند کارخانه است که در آن مسائل حمل ونقل و انبارداری یکپارچه شده است. در نتیجه یک مدل برنامه ریزی خطی ارئه شده است تا حداقل هزینه را در زنجیره ارائه دهد. در این مدل هزینه جریمه ای برای محصولات معوق ای که به کارخانه ها ارسال می شوند و همچنین زمان تاخیر مجاز مختص به هر کارخانه در نظر گرفته شد. سپس در بخش آنالیز سناریوها نتایج عددی مدلها برای سناریوهای مختلف آنالیز شده است. در این بخش حساسیت مدل به بعضی پارامترهای هزینه و ظرفیت ارائه شده است. اما همه جزییات پارامترهای سیستم ارائه نشده است.

عدم قطعیت جز لاینفک مدیریت زنجیره تامین است که می تواند از نوسانات تقاضای مشتری، تغییر ظرفیت تولید و عدم قابلیت اطمینان تامین کنندگان مواد اولیه و پیمانکاران ناشی شود.برای واکنش صحیح در برابر این موارد می توان از ذخیره های اطمینان استفاده کرد. در این پایان نامه با توجه به مشکلات و شرایط موجود در شرکت قطعات محوری خراسان که در متن آورده شده است، یک مدل دو هدفه فازی بر اساس هزینه کل و سطح سرویس مشتری جهت تنظیم ذخیره اطمینان در زنجیره تامین این شرکت، توسعه یافته است. همچنین انواع محدودیت های موجود در این واحد صنعتی مانند ظرفیت تولید، اندازه دسته در سفارش مواد اولیه و محدودیت مالی در خرید مواد اولیه در مدل لحاظ شده است. قابلیت اطمینان فازی تامین کنندگان و پیمانکاران با توجه به نظرات خبرگان تعیین گردیده و هیچ گونه فرضی پیرامون توزیع تقاضا نشده است. برای کنترل و اصلاح انحراف پیش بینی از واقعیت، از تکنیک افق غلتان?استفاده شده است.در نهایت ذخیره اطمینان به نحوی تنظیم گردیده که هزینه کل مینیمم و سطح سرویس مشتری به یک حد از پیش تعیین شده رسیده است.