نام پژوهشگر: محمد رضا کالیوه
محمد رضا کالیوه آزیتا جهانشاد
یکی از فرضیات اصلی تئوری نمایندگی این است که مدیران شرکت «کارگزاران» و سهامداران «کارگمار» تضاد منافع دارند و مدیران لزوما به نفع سهامداران تصمیم نمی گیرند. با توجه به این فرضیه مدیران به دنبال این هستند که با استفاده از نفوذ نمایندگی خود منافع خود را حداکثر کنند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر خوش بینی مدیران بر محافظه کاری شرطی و غیرشرطی در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این تحقیق تعداد 123 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 1391-1386 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون پانلی استفاده شده، یافته های پژوهش نشان می دهد که بین خوش بینی مدیران و محافظه کاری شرطی رابطه منفی و معناداری وجود دارد که با نتایج تحقیق جینگ و لیندنگ (2012) سازگار و همسو می باشد. اما بین خوش بینی مدیران و محافظه کاری غیرشرطی رابطه معناداری وجود ندارد.