نام پژوهشگر: مریم نریمی
مریم نریمی علی اصغر فهیمی فر
یکی از مهم¬ترین ویژگی¬های نقاشی و نگارگری ایرانی، پیوند آن دو با ادبیات فارسی است که به شکلگیری زبان مشترک و موضوعات مشابه در این دو حوز? هنری منجر شده است. هرچند از دور? زندیه، بهویژه از اواخر آن، به دلیل تأثیرپذیری نقاشان ایرانی از هنر اروپایی از یک سو و زوال نسبی شعر و ادب این دوره از سوی دیگر، پیوند میان نقاشی و شعر رو به گسست نهاد؛ شکوفایی نسبیای در دور? 37 سال? فتحعلیشاه قاجار (1213 – 1176ق) رخ داد. نگارندگان در این پژوهش با رویکرد بینارشتهای ادبیات تطبیقی ضمن توجه به شاخصه¬های اشعار دور? بازگشت و نقاشی¬های پیکرنگاری درباری، پیوندهای زیبایی¬شناختی مشترک میان این دو حوزه هنری را بررسی و عوامل شکل¬گیری و شکوفایی نسبی ادبیات و نقاشی دور? حکومت فتحعلی شاه قاجار را تبیین کردهاند. مسئل? اصلی این پژوهش این است که پیوندهای مشترک زیباییی¬شناختی پیکرنگاری و شعر دور? بازگشت چگونه و چه میزان است؟ نتایج تحقیق نشان میدهد از آنجا که فتحعلی شاه در دور? 37 سال? حکومت خود از نقاشی و شعر این دوره، حمایت میکرد بهطور نسبی هنرها و ادبیات در این دوره شکوفا و بهرغم شکاف پیش آمده، زمینه¬ای مناسب در جهت همگامی این دو حوز? هنری به شکلی تازه و متفاوت از گذشته فراهم شد و نقاشان هرچند در انتخاب موضوع بهطور مستقل عمل کرده، رجوع چندانی به شعر ندارند؛ تلاش می¬کنند در ترسیم آثارشان از توصیفات شاعرانه و معیارهای زیبایی¬شناسی ادبی بهره برده، با نگاهی انسان¬مدارانه به بازنمایی آن¬ها بپردازند؛ درنتیجه آنها تلاش میکنند آگاهانه از طریق شکل اثر، میان شعر و نقاشی ارتباط برقرار ¬کنند نه براساس بازنمایی موضوعات و نمایش مفاهیم متعالی و مثالی.