نام پژوهشگر: زهره یوسفی منش

علل طبیعی از دیدگاه ابن سینا و فخر رازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم انسانی 1392
  زهره یوسفی منش   محمد سعیدی مهر

بحث از نحوه ی فاعلیت اجسام و اینکه آیا یک جسم می تواند علت ایجادی برای جسم دیگر باشد، با توجه به نمونه های عینی که از آن سراغ داریم، و هم چنین بحث از اینکه آیا آثار صادر از اجسام معلل به غایت هست یا نه؟ مسائلی هستند که به دلیل ارتباطشان با فاعلیت باری تعالی، همواره مورد توجه فلاسفه و متکلمان بوده است و هریک از آنها با استفاده از مبانی خاص شان به نظریه پردازی در این زمینه پرداخته اند. ما در این تحقیق، این مسئله را از رویکرد دو اندیشمند بزرگ؛ یعنی ابن سینا و فخر رازی مورد ارزیابی قرار داده ایم. ابن سینا اگرچه در ابندا، موضع اثباتی را در این رابطه برگزیده اما بعداً بر پایه مبانی ویژه خود مثل لزوم اقوی بودن علت از معلول، لزوم معیت علت و معلول و عدم برقراری وضع میان جسم و آنچه که باید ایجاد کند، به انکار این مسئله پرداخته است. امام فخر رازی نیز بر پایه ی اعتقادات کلامی خود همچون دفاع از قدرت مطلق الهی و نیز مبانی خاص فلسفی اش مانند لزوم بهره مندی علت از وجوب ذاتی و عدم برقراری وضع میان جسم و آنچه که باید ایجاد کند، این مسئله را انکار کرده است. در رابطه با مسئله دوم، ابن سینا با اعتقاد به لزوم تناهی همه غایات به ذات باری تعالی، موضع اثبات و فخر رازی با اعتقاد به عدم برخورداری اجسام از قوه درک و شعور، موضع انکار را برگزیده است. از میان دو رویکرد مذکور، رویکرد فخر رازی به دلیل اشکالات مبنایی و تناقض هایی که دارد، مردود و غیر قابل دفاع، و رویکرد ابن سینا – صرف نظر از برخی اشکالات – به دلیل برخورداری از اصول منسجم تر و پیروی از براهین عقلی و منطقی، پذیرفته و قابل دفاع است.