نام پژوهشگر: مهرداد پورجعفر

بررسی مقایسه ای اثرات تجویز انسولین رگولار، دگزامتازون و فلونیکسین مگلومین در اندوتوکسمی تجربی القا شده توسط اشرشیاکلی سروتیپ o55:b5 در گوسفند دنبه دار ایرانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده دامپزشکی 1391
  علی اصغر چالمه   خلیل بدیعی

در اردیبهشت 1390 تعداد 25 راس میش دنبه دار ایرانی به ظاهر سالم با وزن تقریبی 5/1±25 کیلوگرم انتخاب شدند. چهار هفته پیش از آغاز پژوهش، تمامی گوسفندان توسط آلبندازول (15 میلی گرم/کیلوگرم، خوراکی) و آیورمکتین (2/0 میلی گرم/کیلوگرم، زیرپوستی) مورد درمان ضدانگلی قرار گرفتند. در ادامه، میش ها به 5 گروه مساوی (5 میش در هر گروه) شامل انسولین 5/1، انسولین 3، فلونیکسین، دگزامتازون و کنترل تقسیم شدند. لیپوپلی ساکارید مستخرج از باکتری اشرشیاکلی سروتیپ o55:b5 با دز 20 میکروگرم/کیلوگرم در 250 میلی لیتر سرم فیزیولوژی رقیق شده و با نرخ 10 میلی لیتر/کیلوگرم/ساعت به صورت وریدی تزریق شد. مایع درمانی در کل گروه های درمانی توسط دکستروز 5% به همراه سدیم کلراید 45/0% در زمان 120 دقیقه پس از تزریق لیپوپلی ساکارید در مدت 180 دقیقه و با نرخ 20 میلی لیتر/کیلوگرم/ساعت انجام شد. داروها (انسولین رگولار، دگزامتازون و فلونیکسین مگلومین) در 60 دقیقه اول مایع درمانی به همراه تجویز مایعات، تزریق شدند. انسولین رگولار با دزهای 5/1 و 3 واحد بین المللی/کیلوگرم به ترتیب به گروه های انسولین 5/1 و 3 تزریق شد. گروه های فلونیکسین و دگزامتازون نیز به ترتیب فلونیکسین مگلومین و دگزامتازون را با دزهای 2/2 و 1 میلی گرم/کیلوگرم دریافت کردند. گروه کنترل تنها مورد تجویز لیپوپلی ساکارید و مایعات قرار گرفته و دارویی دریافت نکرد. نمونه های خون پیش از تزریق لیپوپلی ساکارید و در ساعات 1، 2، 3، 4، 5، 6 و 24 پس از تزریق آن اخذ شدند و سپس سرم از هرنمونه جدا شد و غلظت های سرمی هاپتوگلوبین، سرم آمیلوئید آ، فاکتور نکروز کننده توموری آلفا، اینترفرون گاما، سوپراکسید دیسموتاز، گلوتاتیون پروکسیداز، کلسترول، تری گلیسرید، اسیدهای چرب غیر ضروری، بتا هیدروکسی بوتیرات، پروتئین تام و آلبومین مورد ارزیابی واقع شدند. به منظور ارزیابی تفاوت آماری فاکتورهای مورد بررسی در ساعات مشابه در هرگروه از آزمون anova یک طرفه و تست تعقیبی lsd استفاده شد و تفاوت های آماری بین دو متغیر در یک گروه توسط آزمون p جفتی سنجیده شد. در انجام آزمون های آماری از نرم افزار spss بهره گیری شد و سطح معنی داری به میزان 05/0>p لحاظ شد. غلظت های سرمی هاپتوگلوبین، سرم آمیلوئید آ، فاکتور نکروزکننده توموری آلفا و ایترفرون گاما در ساعت سوم در گروه انسولین 3 به طور معنی داری کمتر از سایر گروه ها بود (05/0>p). میزان این فاکتورها در گروه انسولین 3 در ساعات 4، 5، 6 و 24 به طور معنی داری کمتر از گروه انسولین 5/1 بود (05/0>p). هیچ گونه تفاوت آماری معنی داری در غلظت اسیدهای چرب غیرضروری بین تمامی گروه های آزمایشی مشاهده نشد. بتاهیدروکسی بوتیرات در گروه های انسولین به گونه ای معنی دار، میزانی بالاتر از سایر گروه ها داشت و این میزان با رابطه ای غیرمعنی دار در گروه انسولین 3 بالاتر از انسولین 5/1 بود (05/0<p). غلظت سرمی کلسترول در گروه انسولین 3 بیش از سایر گروه ها بود (05/0>p). هیچ گونه تفاوت آماری معنی داری بین میزان تری گلیسرید در کل گروه ها مشاهده نشد (05/0<p). روند تغییرات آلبومین و پروتئین تام نیز در کل گروه ها معنی دار نبود (05/0<p). همچنین هیچ گونه تفاوت آماری معنی داری بین کل فاکتورهای اندازه گیری شده در گروه های دگزامتازون و فلونیکسین وجود نداشت (05/0<p). در نهایت می توان اینگونه نتیجه گرفت که انسولین رگولار می تواند به عنوان یک واسطه ضدالتهابی، در درمان اندوتوکسمی القا شده توسط اشرشیاکلی سروتیپ o55:b5 در گوسفند دنبه دار ایرانی عمل کند و اثرات آن وابسته به دز است. همچنین اثرات انسولین رگولار با دز 3 واحد بین المللی/کیلوگرم به گونه معنی داری بیش از فلونیکسین مگلومین و دگزامتازون با دزهای 2/2 و 1 میلی گرم/کیلوگرم است. نتایج مطالعه تجربی حاضر می تواند به عنوان شیوه نوینی در درمان اندوتوکسمی در طب نشخوارکنندگان کوچک به کار گرفته شود.

مطالعه آسیب شناسی و تشخیص مولکولی بیماری اکتیمای واگیر در گوسفند و بز در استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده دامپزشکی 1392
  سیده آیدا داوری   علی محمدی

چکیده مطالعه آسیب شناسی و تشخیص مولکولی بیماری اکتیمای واگیر در گوسفند و بز در استان فارس به کوشش سیده آیدا داوری این پژوهش به منظور مطالعه آسیب شناسی و تشخیص مولکولی بیماری اکتیمای واگیر با روش pcr و تفریق آن از بیماری های آبله گوسفندی– بزی و طاعون نشخوارکنندگان کوچک، تعیین توالی نوکلئوتیدی محصول pcr و مقایسه آن با بانک ژن در 50 راس گوسفند و بز (به تعداد مساوی) مشکوک به اکتیمای واگیر در مناطق درگیر استان فارس انجام گرفت. 50 نمونه بافتی جمع آوری شده از گوسفندان و بزهای مشکوک به این بیماری همگی به صورت ضایعات پوستی (در پوزه و یا بر روی لثه) بودند که هر نمونه به دو قسمت تقسیم گردید و با حفظ مشخصات میزبان، نیمی از نمونه به منظور مطالعه آسیب شناسی در فرمالین بافر 10% و نیم دیگر به منظور انجام pcr در فریزر c°70- نگهداری شد. سپس نمونه های داخل فرمالین پس از طی مراحل لازم جهت تهیه مقاطع، مورد ارزیابی هیستوپاتولوژیک قرار گرفتند و نتایج حاصل از آن حاکی از مثبت بودن کلیه نمونه های مشکوک به اکتیمای واگیر از لحاظ این بیماری بود. نمونه های فریز شده نیز پس از پودر شدن توسط ازت مایع مجددا به دو بخش تقسیم شدند که بخشی از آن ها جهت استخراج dna و بخش دیگر برای استخراج rna مورد استفاده قرار گرفتند و تا زمان انجام pcr مجددا در فریزر c°70- قرار داده شدند. به این ترتیب، برای هر نمونه پروتکل های جداگانه pcr جهت تشخیص ویروس های ارف، آبله و طاعون نشخوارکنندگان کوچک انجام گرفت. نتایج حاصل از بررسی مولکولی، وجود 25 نمونه مثبت از 50 نمونه (50%) از لحاظ بیماری اکتیمای واگیر با طول باند bp393 بود. همچنین تعداد 4 نمونه از 50 نمونه (8%) از لحاظ بیماری آبله گوسفندی و بزی مثبت تشخیص داده شدند و باند bp 446 ایجاد نمودند که از این بین، 2 نمونه از لحاظ ویروس ارف نیز مثبت شدند. تنها یک نمونه از 50 نمونه (2%) با باند bp 353 طاعون نشخوارکنندگان کوچک (ppr) تشخیص داده شد. بنابراین نتایج حاصل از بررسی مولکولی، نیمی از نمونه های اکتیما مثبت توسط روش هیستوپاتولوژی را تایید نمود اما در هیستوپاتولوژی شاخص های تشخیصی بیماری های آبله و ppr مشاهده نشد و نمونه های مثبت حاصل از pcr مربوط به این دو بیماری اکتیما تلقی شدند. بنابراین قادر به تفریق این بیماری ها از اکتیما نبود. کلیه نمونه های مثبت آبله و ppr همراه با 5 نمونه مثبت قطعی از لحاظ ویروس ارف ( توسط pcr با آغازگرهای 45 ) و نیز 10 نمونه مثبت ویروس ارف (توسط pcr با آغازگرهای 059) جهت تعیین توالی نوکلئوتیدی بررسی شدند و نتایج حاصل از آن ها با اطلاعات موجود در بانک ژن مقایسه گردید. بدین ترتیب 5 ایزوله مختلف از 5 نمونه اکتیما مثبت توسط آغازگرهای 45 حاصل شدند که ایزوله های orf-shiraz1-5 نام گرفتند و در بانک ژن نیز ثبت گردیدند و سپس مطالعه فیلوژنتیکی بر روی آن ها انجام پذیرفت. هر چهار نمونه مثبت آبله نیز در سویه ای تحت عنوان pox- shiraz 1 قرار گرفتند و تنها نمونه ppr مثبت نیز در سویه ای به نام ppr-shiraz 1 قرار گرفت و در بانک ژن ثبت شدند. سویه ای تحت عنوان orf-059-shiraz نیز از تعیین توالی 10 نمونه مثبت اکتیما توسط pcr با آغازگرهای 59 حاصل شد که در بانک ژن ثبت گردید و مورد مطالعه فیلوژنتیکی قرار گرفت. ویروس های ارف، آبله و ppr نقش مهمی در ایجاد دلمه ها و ضایعات پرولیفراتیو در ناحیه دهانی نشخوارکنندگان کوچک در ایران از جمله استان فارس دارند. بر اساس نتایج حاصل از مطالعه حاضر سهم ویروس ارف، در این زمینه در دام های زیر یکسال بیشتر از دو ویروس دیگر می باشد. همچنین آنالیزهای فیلوژنتیکی پژوهش حاضر وجود تعدد سویه و موتاسیون در ژن 45 ویروس ارف را تایید نمود. استفاده از روش های مولکولی نظیر pcr در کنار هیستوپاتولوژی می تواند به تشخیص سریع، دقیق و کم هزینه ویروس ارف و تفریق ان از بیماری های مشابه در نمونه های کلینیکی مناطق اندمیک کمک نماید.

بررسی اثر جاذب اندوتوکسین بر میزان نفوذ چربی در کبد گاوهای شیری در دوره انتقالی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده دامپزشکی 1392
  سید مجتبی نقیب   مهرداد پورجعفر

بررسی اثر جاذب اندوتوکسین بر میزان نفوذ چربی در کبد گاوهای شیری در دوره انتقالی به کوشش: سید مجتبی نقیب این مطالعه به منظور روشن تر شدن ابعاد روند بیماری زایی کبد چرب و بررسی اثر جاذب اندوتوکسین در پیشگیری از کبد چرب در دوره انتقالی صورت گرفته است. 60 راس گاو شیری (شکم دوم و سوم) در دوره انتقال(سه هفته قبل و سه هفته بعد از زایش) انتخاب وبه دو گروه 30 راسی گروه آزمایش وگروه کنترل تقسیم شدند. از هر گروه، 20 راس که دارای زایمان طبیعی و فاقد هرگونه بیماری بودند را انتخاب کردیم. در گروه آزمایش علاوه بر جیره عادی، جاذب اندوتوکسین (بنتونیت و مونت موریلینات) در طی دوره انتقالی به جیره گاوهای شیری اضافه گردید. نمونه گیری سه هفته قبل از زمان تخمینی زایمان آغاز و تا 21 روز پس از زایمان ادامه داشت. نمونه گیری از ورید جاگولار سه تا چهار ساعت پس از خوراک دهی به گونه ای که زمان نمونه گیری برای همه نمونه ها یکسان بود، انجام گرفت. میزان سرمی nefa، بتا هیدروکسی بوتیرات، ، گلوکز ، سرم آمیلوئیدa ، هاپتوگلوبین فاکتور نکروزکننده توموری آلفا ، فیبرینوژن، سیالیک اسید و سوربیتول دهیدروژناز در سرم مورد ارزیابی قرار گرفت. تصاویر سونوگرافی از سمت راست حیوان در حالت ایستاده از فضای بین دنده ای دهم اخذ شد. نفوذ چربی در کبد از طریق آنالیز دیجیتال تصاویر سونوگرافی اخذ شده در زمان یک هفته قبل از زایش و ده روز پس از زایش مورد ارزیابی قرار گرفت. آنالیز دیجیتال تصاویر سونوگرافی کبد با استفاده از الگوریتم های طراحی شده و نتایج سایر مطالعات توسط نرم افزار مطلب بر روی قسمت همسان تصویر (قسمتی که فاقد رگ خونی و مجاری صفراوی بزرگ) صورت گرفت. در انجام آزمون های آماری از نرم افزار spss بهره گیری شد. به منظور ارزیابی تفاوت آماری فاکتورهای سرمی مورد بررسی در هفته های مشابه از آزمون two independent samples t-test و جهت مقایسه نتایج حاصله از آنالیز دیجیتال تصاویر در هرگروه از آزمون p جفتی استفاده شد و سطح معنی داری به میزان 05/0>p لحاظ شد. روند تغییرات سرمی nefa و بتا هیدروکسی بوتیرات در دوره انتقالی نشان داد که میزان سرمی این دو ترکیب در گروه آزمایش به طور معنی داری در مقایسه با گروه کنترل کاهش یافته است. همچنین غلظت سرمی پروتئین های فاز حاد مورد مطالعه شامل سرم آمیلوئیدa ، هاپتوگلوبین، فاکتور نکروزکننده توموری آلفا، فیبرینوژن و سیالیک اسید اکثرا درطی دوره انتقالی در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل در زمان یکسان به طور معناداری کاهش یافته بود (05/0>p). غلظت سرمی گلوکز طی دوران انتقالی، در گروه آزمایش به طور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (05/0>p). غلظت سرمی سوربیتول دهیدروژناز که یک آنزیم اختصاصی در کبد به شمار می رود در طی دوره انتقالی در گروه کنترل به گونه ای معنا دار در سطح بالاتری قرار داشت(05/0>p). بر اساس نتایج آنالیز دیجیتال تصاویر سونوگرافی اخذ شده، میزان نفوذ چربی در گروه کنترل با رابطه ای معنی دار پس از زایمان در مقایسه با تصاویر قبل از زایمان افزایش یافته (05/0>p) در حالی که در گروه آزمایش میزان نفوذ چربی پس از زایمان در مقایسه با تصاویر قبل از زایمان با رابطه ای معنی دار کاهش یافته است (05/0>p). در نهایت می توان اینگونه نتیجه گرفت که جاذب های اندوتوکسین استفاده شده در این مطالعه سبب جذب گروهی از توکسین های موجود در دستگاه گوارش از جمله اندوتوکسین های حاصله از مرگ باکتری های گرم منفی ناشی از تغییرات جیره ای شده و به دنبال آن تحریک سیستم ایمنی حیوان کاهش و در نتیجه میزان تولید و ترشح فاکتورهای التهابی کاهش و تعدیل یافته است. از آنجا که التهاب و فاکتورهای التهابی مرتبط با آن با اثر بر روی متابولیسم چربی ها و سایر مواد سبب تسریع نفوذ چربی در کبد می شوند، لذا کاهش التهاب و فاکتور های التهابی توسط مداخله ایجاد شده در جیره دوره انتقالی سبب کاهش نفوذچربی در بافت کبدی شده است. نتایج این تحقیق می تواند سبب افزایش راندمان تولید و بهبود وضعیت تولیدمثلی در سطح گله های گاو شیری شود.

تاثیر استرس حمل و نقل جاده ای بر پارامترهای بیوشیمیایی خون شتر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز - دانشکده دامپزشکی 1388
  حسن باغیشنی   مهرداد پورجعفر

چکیده ندارد.

جستجوی گونه های مختلف پاستورلا از ریه های گوسفندان دارای پنومونی منطقه کاشان و اطراف
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1387
  محدثه حلاجی فر   عزیزالله ابراهیمی

چکیده ندارد.

بررسی ارتباط سطح سرمی تری گلیسرید کلسترول و هورمونهای تیروئیدی، انسولین و لپتین در موش های صحرایی طبیعی و هایپوتیروئید
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده دامپزشکی 1387
  مریم مطبوع ریاحی   عبدالناصر محبی

چکیده ندارد.

مطالعه سرولوژیک لوکوز ویروسی گاو در بروجن، فارسان و لردگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد 1382
  مجتبی حیدری بروجنی   مهرداد پورجعفر

ویروس لوسمی گاو یکی از ویروسهای تومورزای شایع در گاو می باشد که می تواند از طریق شیر و خون انتقال یابد، این ویروس هم گاوهای شیری و هم گاوهای گوشتی را آلوده می کند.

بررسی تجربی اثرات اسیدوز شکمبه بر تغییرات گلوکز خون میزان نیتروژن اوره خون ‏‎ph‎‏ شکمبه ، میکروفلور شکمبه و ضایعات بافتی بوجود آمده در بافت شکمبه در گوسفندان منطقه شهرکرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد 1381
  افشین جعفری دهکردی   مهرداد پورجعفر

اسیدوز شکمبه بیماری متابولیک ناشی از خوردن بیش از حد مواد کربوهیدرات با قابلیت تخمیر بالا می باشد.به منظور انجام پژوهش حاضر 5 راس گوسفند نر تقریبایکساله انتخاب شد.