نام پژوهشگر: مونس عبدالملکی

ارزیابی ریسک تأمین کنندگان سنگ آهن در تولید فولاد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  مونس عبدالملکی   احمدرضا صیادی

امروزه عواملی مانند جهانی شدن، برونسپاری و افزایش تنوع محصولات و خدمات، منجر به افزایش پیچیدگی در زنجیره تأمین شده است. با افزایش پیچیدگی، سطح عدم اطمینان و ریسک موجود در زنجیره نیز افزایش می یابد. از این رو مدیریت ریسک به یک موضوع اساسی در زنجیره تأمین تبدیل شده و نقش مهمی در عملکرد زنجیره و استمرار پویایی سازمان ایفا میکند. بنابراین سازمان ها برای غلبه بر ریسک های زنجیره تأمین، بایستی از راهبرد های کاهشی مناسب استفاده کنند. صنایع آهن و فولاد ایران با تأکید بر حفظ محیط زیست، بهبود کیفیت و بهره وری و توجه به الزامات، حضوری فعال و اثر بخش در عرصه تجارت داخلی و جهانی جهت توسعه منافع ملی دارد. قرن بیست و یکم، عصر فولادی های مدرن می باشد، فولادی که جانشین برتر فولاد امروزی خواهد بود و جوابگوی نیازهای بشرقرن بیست و یکم باشد. کشور ما درحال حاضر، از نظر شرایط تولید فولاد، دارای مزیت های نسبی فراوانی است. از جمله می توان به انرژی کافی و نسبتاً ارزان قیمت، سنگ آهن و مواد اولیه نسوز، تجربه نسبی در تولید فولاد، برخورداری از نیروی کار جوان و متخصص ارزان قیمت اشاره کردکه بادستیابی به فن آوری نوین تولید می تواند نقش موثر و رقابتی را در بازار جهانی فولاد ایفا نماید، صنعت فولاد یکی از صنایع مادر و کلیدی برای زنجیره تامین بسیاری از صنایع پایین دستی می باشد. این صنعت از یک طرف با صنایع معدنی و انرژی در ارتباط مستقیم بوده و از طرف دیگر مواد اولیه مورد نیاز بسیاری از صنایع از جمله صنایع فلزات، صنعت ساختمان و صنعت خودرو نیز توسط این صنعت تهیه و عرضه می شود. شرکت های فعال در صنعت فولاد از آنجا که با زنجیره تامین بسیاری از صنایع دیگر در ارتباط هستند، نیازمند برقراری ارتباطات به موقع با سایر اعضا برای اطلاع از وضعیت فعالیت ها در هر یک از نقاط زنجیره می باشند. از سوی دیگر این صنایع نیازمند برقراری ارتباطات بلند مدت و پایدار با تامین کنندگان هستند. همواره ریسک های وجود دارند که در جریان زنجیره تأمین از سوی تأمین کننده باعث اختلال در تولید فولاد می شود. محیط اقتصادی فعلی محیطی پر از رقابت و عدم قطعیت هست، همه ی انواع فاکتورهای عدم قطعیت در زنجیره تامین حاوی ریسک است. چنانکه در شرکت های بالا دستی زنجیره تامین، تامین کنندگان در حال ایفا کردن نقش مهمی هستند. ریسک تامین کننده یکی از منابع اصلی ریسک در زنجیره تامین است، بنابراین در محیط اقتصادی فعلی مسئله ی مهمی می باشد[1]. ریسک تأمین کننده، یکی از منابع ریسک زنجیره تأمین، می تواند به عنوان احتمال مشاهده کردن یک حالت عملکردی نابهنجار، برای یک شرکت از سوی یک تأمین کننده بالادست ،که ممکن است رخ دهد و جریان روان کاری زنجیره تأمین را دچار اختلال کند، تعریف می شود[2]. ریسک تأمین کننده یکی از اجزای اصلی مدیریت ریسک زنجیره تأمین محسوب می شود. هر گونه شرکت یا بنگاهی در معرض قرار گرفتن ریسک است که ممکن است توسط اشتباهات شخصی خود، ورشکستگی تأمین کننده یا توسعه شرایط نامساعد بازار و غیره در زنجیره تأمین خود با اختلال مواجه شود. تولید کننده ها به تامین کننده هایی نیاز دارند که قابلیت اعتماد آن ها را فراهم کنند. برای بیشتر شرکت ها، اما بی ثباتی قیمت محصولات، کاهش حجم اعتبار ، و بی ثباتی کلی بازار اقتصادی و مشکلات زیرساختی و مشکلات سیاسی و بسیاری از موارد دیگر شکاف عمیقی در عملکرد بسیاری از تأمین کننده های تولید کننده ایجاد نموده است. صنعت فولاد بزرگترین مصرف کننده سنگ آهن است چرا که 98 درصد تولید سنگ آهن جهان را استفاده می کند. در نتیجه میزان تولید فولاد نیاز به سنگ آهن را نمایان میسازد[3]. زنجیره تأمین شرکت های فولاد از تأمین کنندگان مواد خام همچون کانسنگ آهن، کک، سنگ آهک شروع می شوند و در پایان به مشتریان نهایی همچون ساختمان سازی، اتومبیل، کانتینر، صنعت کشتی سازی، و راه آهن منتهی می شود[4]. امروزه صنعت معدنکاری به شدت تحت تاثیر عوامل ریسک بوده و تصمیم‏گیری جهت تامین مالی با نظر گرفتن ریسک و مدیریت آن اتخاذ می‏شود. مدیریت ریسک مجموعه فرایند های لازم برای شناسایی، تجزیه و تحلیل و واکنش در مقابل یک پروژه به منظور بیشینه کردن نتایج وقایع مثبت و کمینه کردن پیامدهای وقایع ناگوار و منفی است که می‏تواند روی اهداف اصلی زنجیره تأمین تاثیر بگذارد. مدیریت ریسک در مجموع به شناسایی ریسک‏های زنجیره تأمین، ارزیابی آن¬ها و اطلاع از اولویت هر کدام از این ریسک‏ها و اتخاذ استراتژی مناسب در پاسخگویی به این ریسک‏ها اطلاق می‏شود. شناسایی عوامل ریسک‏زا و آگاهی از میزان و نوع تاثیرات و ارزیابی ریسک¬ها از یک سو و رتبه بندی درست آن¬ها از سوی دیگر به عنوان بخشی از فرایند پیچیده مدیریت ریسک تأمین کننده، گامی اساسی در جهت ارزیابی صحیح و پاسخ دهی به موقع و مناسب به این ریسک-ها و موجب کاهش زیان در نتیجه این رویداد‏ها می‏باشد. یکی از گام¬های اساسی در فرایند مدیریت ریسک ارزیابی و رتبه بندی ریسک¬ها می¬باشد. یکی از بهترین روش¬ها جهت شناسایی و طبقه¬ بندی ریسک¬ها ایجاد یک ساختار شکست ریسک ( rbs)می¬باشد.که یک لیست جامعی از ریسکهای پیش روی یک صنعت را ارائه میددهد. رتبه¬بندی مرسوم عمدتاً توسط قضاوت¬های مهندسی و تحلیل¬های کیفی صورت می¬گیرد که از اعتبار کافی برخوردار نیستند. برای رتبه¬بندی ریسک¬ها به ویژه زمانی که تعداد عوامل ریسک¬زا افزایش می¬یابد و وجود عدم قطعیت در تصمیم گیری، استفاده از روش¬های تصمیم¬گیری چند شاخصه فازی می¬تواند راهگشا باشد. در این پژوهش از شرکت فولاد خوزستان به عنوان مطالعه موردی بیان شده است. این شرکت به عنوان دومین تولیدکننده فولاد در کشور ایران می باشد که کسنانتره سنگ آهن خود را از معادن گل گهر سیرجان، سیرجان ایرانیان،بافق، زرند ایرانیان، سنگان، چادرملو تأمین می نماید. لذا اهداف کلی این تحقیق در قالب دو سوال زیر می باشد: •جه ریسک هایی از جانب تأمین کنندهای سنگ آهن، شرکت فولاد را تهدید می کند؟ •برای تأمینکنندگان مختلف چه ریسک هایی بیشترین و کمترین مقدار را دارند؟ در این تحقیق ابتدا در فصل اول کلیاتی از مدیریت زنجیره تأمین و مدیریت ریسک زنجیره تأمین از کتاب لاتین مدیریت ریسک زنجیره تأمین و لجستیک استخراج شده است. در این قسمت، زنجیره تأمین و زنجیره تولید فولاد بحث شده است و سپس مفهوم ریسک، عدم قطعیت و فرایند مدیریت ریسک در زنجیره تأمین و ریسک تأمین کننده توضیج داده شده است و در انتها مفهوم ساختار شکست ریسک بیان شده است. در فصل دوم پیشینه تحقیقات انجام شده در خصوص ارزیابی ریسک در زنجیره تأمین، ریسک تأمین کننده و ساختار شکست ریسک بیان شده است و در انتها شاخصهای مناسب برای ارزیابی ریسک شناسایی و مشخص شدهاند. روش¬های تصمیم¬گیری چند شاخصه فازی در فصل سوم مرور شده است. در این راستا روش¬های مناسب جهت رتبه¬بندی ریسک¬ها بررسی شده و تکنیک¬هایی که جهت وزن دهی شاخص ها و رتبه¬بندی ریسک¬ها از آن¬ها استفاده شده بیان گردیده است. هر نوع تکنیکی جهت ارزیابی ریسک باید با ایجاد روشی مناسب برای شناسایی و طبقه¬ بندی ریسک¬های خاص هر زنجیره تأمین آغاز شود لذا در فصل چهارم با توجه به این مهم یک ساختار جامع شکست ریسک در زنجیره تأمین کننده مدل-سازی شده است و این ساختار مبنای مطالعات بعدی قرار گرفت. در فصل پنجم با توجه به ارزیابی و رتبه بندی ریسک¬های طبقه بندی شده (در قالب rbs و پرسشنامه)، در صنعت فولاد خوزستان، به عنوان مطالعه موردی، مراحل تحقیق ذکر شده است و در نهایت رتبه¬بندی ریسک¬ها بر اساس روش¬های تصمیم¬گیری چند شاخصه فازی برای هر تأمین کننده آورده شده است و نتایج نیز در ادامه نشان داده است که دسته ریسک اقتصادی و ریسک کیفیت و بازار برای بیشتر تأمین کنندگان بیشترین میزان و دسته ریسک وابستگی و رفتارهای ارتباطی کمترین ریسک را دارند.