نام پژوهشگر: زهرا قدسی چینی بلاغ

مطالعه ی مضمون عشق در"در جستجوی زمان از دست رفته "ی مارسل پروست: عشق سوان به اودت در"عشق سوان"،عشق مارسل به ژیلبرت در"در سایه ی دختران شکوفا" و عشق مارسل به آلبرتین در" اسیر" و"گریخته"
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  زهرا قدسی چینی بلاغ   الله شکر اسداللهی

مفهوم عشق بی شک از جذاب ترین و درعین حال بحث برانگیزترین مفاهیمی است که درادبیات به اشکال گوناگون ظاهرشده و ماهیت وطبیعت آن همواره موضوع بحث محافل ادبی بوده است چرا که باظهور هرنویسنده وحتی هراثر,این احساس به شیوه های نو وبا تفاوتهایی آشکار شده است. پروست, نویسنده, منتقد و نظریه پرداز قرن بیستم در اثر سترگ خود " در جستجوی زمان از دست رفته " به شکل وسیعی به مسئله ی عشق پرداخته و با درون نگری خود به درونی ترین و نهفته ترین روحیات دلداده پرداخته است. وی در تحلیل مفهوم عشق تفاوتهای اساسی با دیگرنویسندگان و نظریه پردازان در این زمینه داردو همین تفاوتها مارا برآن داشته که روی نظریات روانشناختی وتحلیل های شخصیتی که پروست انجام داده مطالعه کنیم تا به اساس تفکر او درزمینه ی شیفتگی پی ببریم. برای این منظور مجلداتی از" درجستجوی زمان از دست رفته " که مضمون عشق درآنها نمود بیشتری می یابد انتخاب شده است. " طرف خانه ی سوان "( قسمت دوم : عشق سوان, که در آن عشق سوان به اودت مطرح میشود)," در سایه ی دختران شکوفا "(عشق مارسل به ژیلبرت) و "اسیر" و " گریخته " که عشق مارسل به آلبرتین را روایت می کنند.در این رساله قصدداریم ابتدادر فصل اول جایگاه مضمون عشق را در " جستجو" بررسی کنیم و همچنین در ادامه ویژگی های عشق پروستی را ازنظر میگذرانیم. دراین فصل خواهیم دید که فرایند دلدادگی از منظر این نویسنده, کاملا ذهنی, و ساخته پرداخته ی توهم دلداده است. همچنین خواهیم دید که احساس عشق نزد پروست چیزی نیست جز حسادت عاشق پیرامون معشوق؛ و معشوق چیزی نیست جز کسی که عاشق ساخته های ذهن خودرادراوجستجومیکند و میخواهد که اورا درتملک خودداشته باشد. درادامه این فصل بادیدگاه افلاطونی پروست, به عنوان یکی دیگر از مشخصه های عشق پروستی آشنا می شویم و خواهیم دید که عشق برای پروست هدف نیست بلکه وسیله ای است که او را به هدف نهایی اش یعنی" جاودانگی " می رساند. به همین ترتیب در فصل دوم این رساله یکی از داستانهای عاشقانه پروستی, عشق سوان به اودت را بررسی میکنیم تا بر بی تاثیر بودن بودن معشوقه در تولدعشق تاکید کنیم و نقش هنر در ظهور عشق سوان را نشان دهیم . در فصل سوم ابتدابا مطالعه ی قصه ی عشق مارسل به ژیلبرت پیامدهای عشق ذهنی رادر زندگی دلداده بررسی میکنیم؛ خواهیم دید که به واسطه ی خیال پردازی , زندگی مارسل صرف انتظار برای تحقق رویاهایش می شود وازآنجایی که دریافتهایش از زندگی با رویاهایش در تضاداست امیدهایش به یاس مبدل می شودو در تلاش خواهد بود تا هر آنچه تصور میکرده وهرآنچه نصیبش شده را به فراموشی بسپارد.درانتها ی این فصل با قصه ی عشق مارسل و آلبرتین سعی خواهیم کرد به چرایی ذهنی بودن عشق پروستی برسیم.