نام پژوهشگر: سید حسینعلی دانش
سید حسینعلی دانش حسن آقا نظری
عقلانیت یک موضوع میان رشته ای، بلکه فر ارشته ای و مورد علاقه فیلسوفان، دانشمندان و اصحاب ایدئولوژی های مختلف محسوب می شود. در ادیان بویژه در اسلام، عقلانیت در سه حیطه شناخت، ترجیح و فرایند اجرا مطرح است. در علم نوپای اقتصاد و در شرایط غلبـه دین گریزی بر غرب، عقلانیت به عنوان یک صفت برجسته «انسان اقتصادی» هم معرفی شد. ممکن است تصور شود این کاربرد جدید از عقلانیت، دیگر هیچ شباهتی با عقلانیت اسلامی به عنوان یک عقلانیت دینی ندارد. هدف اصلی این پژوهش، مقایسه این دو نوع عقلانیت و یافتن مشابهت های احتمالی آنها بویژه در رفتار مصرف کننده، بوده است. مطالعه معطوف بودن این دو نوع عقلانیت به حیات فردی یا جمعی و تطبیق عقلانیت در اقتصاد اسلامی بر مصرف با بررسی بعضی موضوعات خاص، اهداف دیگر این پژوهش را تشکیل می دهد. روش انجام کار بر اساس مستندات کتابخانه ای، تحلیلی- تطبیقی و تحلیلی- توصیفی است. بنابر این ابتدا مطالعه ای همه جانبه در اطراف عقلانیت در اقتصاد سنتی که بعضی آن را اقتصاد متعارف می نامند، صورت گرفت، که گام اوّل این مطالعه به پیش فرضهای این عقلانیت، اختصاص یافت. مطالعه انواع رویکردها، الگوهای رفتاری و نظریه های کنش اقتصادی، اجتماعی گام های بعدی را به خود اختصاص داد. پس از شناخت عقلانیت در اقتصاد متعارف (سنتی)، از مولفه های اصلی آن برای مطالعه عقلانیت در اقتصاد اسلامی استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد که اولاً سه رویکرد مهم بر عقلانیت در اقتصاد حاکم است: الف) رویکرد مبتنی بر فرض سازگاری، ب) رویکرد مبتنی بر فرض نفع (خود) طلبی و ج) رویکرد مبتنی بر فرض اطلاعات کامل و اقتصاددانان با کمک این رویکردها و استفاده از نظریه های بین رشته ای به تدوین الگوهای رفتاری عقلانی برای عاملان اقتصادی پرداخته اند. ثانیاً، بین این دو نوع عقلانیت، حد اقل بیست و پنج مورد وجه تشابه در اصول، زیربناها و مولفه های اصلی وجود دارد. ثالثاً، هر دو نوع عقلانیت، معطوف به حیات فردی و جمعی است؛ و علاوه بر اقتصاددانان اسلامی، برای علمای اقتصاد متعارف نیز به حدّاکثر رساندن رفاه جامعه خود، یک هدف مطلوب است، صرف نظر از روشی که می توان به آن دست یافت و رابعاً در هر دو نوع عقلانیت، عقل به عنوان ابزاری برای بیشینه سازی نفع خود، پذیرفته شده است؛ با این تفاوت که در آقتصاد متعارف، هدف، از قبل تعیین شده فرض می شود و به همین دلیل آن نوع عقلانیت، عقلانیت ابزاری نامیده شده ولی در اقتصاد اسلامی هدف نیز باید به روشی عقلانی انتخاب شود؛ بنابر این عقلانیت ذاتی نام دارد. نهایتاً آنکه بهره مندی از اندیشه های فلسفی از جمله انواع طرز تلقی در مورد «خود» نظیر «خود طبیعی» و «خود انسانی» و یاری گرفتن از آن در مقایسه رویکرد نفع (خود) طلبی در دو نوع عقلانیت مورد نظر، از نوآوریهای این پژوهش بوده است.
فرهان نظری سید حسینعلی دانش
هدف تحقیق حاضر، بررسی رابطه بین مسئولیت اجتماعی به طور دقیق تر شفافیت اطلاعات مالی ارائه شده توسط مدیران بنگاه ها با حباب قیمتی تشکیل شده در بازار بورس اوراق بهادار تهران برای نماد معاملاتی سهام آن شرکت است. ابتدا از طریق آزمون های ریشه واحد p/e، کشیدگی، تسلسل و چولگی مشخص شد که در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره ی زمانی 1389 تا 1392، برای 158 شرکت، حباب قیمت رخ داده است. برای پیش بینی حباب از متغیرهای شفافیت اطلاعات، اهرم مالی، سرعت نقدشوندگی، نسبت ارزش دفتری به ارزش بازار سهام، نسبت p/e، شناوری سهم، مالکیت نهادی و اندازه شرکت استفاده شد. به طور کلی، نتایج تجربی از این فرضیه حمایت می کند که بین سطح شفافیت اطلاعات مالی و حبابی بودن قیمت سهام شرکت ها، رابطه ای منفی و معنی دار وجود دارد.