نام پژوهشگر: فریبا محسن زاده
الهام جهاندیده مرتضی عطری
جنس stachys (سنبله ای) از خانواده لامیاسه شامل بیش از 300 گونه می باشد و بیشتر در نواحی گرمسیر و نیمه-گرمسیر یافت می شود. (مظفریان،1386). این تحقیق با هدف مطالعه و بررسی وجود تنوع درون گونه ای در گونه stachys inflata در استان همدان با روش تعیین زیستگاه ویژه (d.s.s) انجام شد. بر این اساس، 13 زیستگاه ویژه برای این گونه تعیین گردید. در بررسی این زیستگاه های ویژه، 72 گونه به عنوان گونه های همباش شناسایی شدند. تجزیه و تحلیل داده های فلوریستیک- اکولوژیک با استفاده از نرم افزار anaphyto به روش f.c.a صورت گرفت. مقایسه محور های مختصات چند گانه حاصل از این روش ها برای گونه مورد مطالعه، منجر به تشخیص 9 گروه بر اساس نشانگر فلوریستیک- اکولوژیک گردید که وجود تنوع درون گونه ای را نشان می دهد. به منظور تعیین سطح و نوع تنوع درون گونه ای گروه های حاصل از بررسی فوق، از مطالعات الکتروفورز پروتئین های بذر و بررسی های کروموزومی ومورفومتری ( ریخت شناسی) استفاده شد. در این مطالعات، آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار mvsp به روش های upgma، pco و pca گروه های بدست آمده بر اساس نشانگر های فلوریستیک و اکولوژیک را تأیئد کردند، بررسی های کروموزومی منجر به تشخیص 3 سیتوتیپ شد که این سیتوتیپ ها شامل 2n=2x=16، 2n=3x=24 و 2n=4x=32 می باشند و سیتوتیپ 2n=2x=16 که در زیستگاه های 3 و 8 مشاهده گردید، به عنوان یک اکودم altitudinal یعنی اکودم مربوط به ارتفاع معرفی می-گردد. همچنین آنالیز داده های حاصل از بررسی های الکتروفورزی پروتیئن های ذخیره ای بذر با نرم افزار های mvsp و ntsys، با گروه بندی های فلوریستیک، اکولوژیک و مورفومتری مطابقت داشت و 13 زیستگاه ویژه مورد بررسی از نظر تعداد و شدت باند ها با هم تفاوت داشتند که نشان دهنده تفاوت و تنوع ژنتیکی درون گونه ای است. داده های حاصل از مطالعه مورفومتری توسط نرم mvsp آنالیز شد. در مطالعه ریخت شناختی، 68 ویژگی کمی و کیفی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصله، جمعیت های مورد مطالعه را از نظر ویژگی های ریختی در 9 گروه مجزا قرارداد.
فهیمه موذن مرتضی عطری
. بر این اساس با مراجعه به فلور ها، منابع موجود، متخصصِین و مراکز تحقِیقاتِی لوکالیته های گونه مورد بررسی مشخص شد و 13 زیستگاه ویژه برای گونه t. parthenium تعیین گردید. در بررسی این زیستگاه های ویژه، گونه های همباش شناسایی شدند. سپس با استفاده از نرم افزارanaphyto داده های فلوریستیک،به روش fca آنالیز گردیده و گروه بندی زیستگاه های ویژه با استفاده از مارکر فلورستیک انجام شد. سپس بررسی شرایط اکولوژیکی زیستگاه های مورد مطالعه و چگونگی تاثیر عوامل اکولوژیکی مورد بررسی، در گروه بندی زیستگاه ها انجام شد و منجر به تشخِیص 3 پدودم شد. داده های اکولوژیک با استفاده از نرم افزار mvsp با روش های cca و نرم افزار anaphyto آنالیز گردید. به منظور تعیین سطح و نوع تنوع درون گونه ای گروه-های حاصل از بررسی های فوق، از مطالعه الکتروفورز پروتئین های ذخیره ای بذر و بررسی کروموزومی استفاده شد.همچنین مطالعات ریخت شناسی نیز انجام گرفت.سپس آنالیز داده های حاصله با استفاده از نرم-افزار ntsys با روش complete و نرم افزار mvsp باروش های pco، pca و upgma انجام گرفت. در نهایت، بررسی و مقایسه نتایج به دست آمده برای هر یک از جمعیت های مورد بررسی،منجر به تعیین 2 سیتوتیپ (2n= 2x= 18, 2n= 4x= 36) برای گونهtanacetum parthenium گردید. نتایج الکتروفورزی پروتئین-های ذخیره ای بذر با گروه بندی های فلوریستیک، اکولوژیک و سیتولوژیک هم خوانی دارد. همچنین علی رغم وجود باند های مشترک در گونه مورد بررسی، تفاوت در شدت و تعداد باند ها مشاهده شد که می تواند بیانگر تفاوت ژنتیکی درون گونه ای آن ها باشد. نتایج حاصل از بررسی های ریخت شناسی هم کاملا با گروه بندی-های فلورستیک، اکولوژیک مطابقت داشت و نتایج آن ها راتایید نمودو منجر به تعیین 10 اکوفن گردید.
فهیمه محسنی بهروز عشقی ملایری
مکان های آلوده به ترکیبات نفتی تهدیدی برای سلامتی انسان و اکوسسیستم ها محسوب شده و باید اقداماتی برای برطرف کردن این آلودگی ها صورت گیرد. تکنیک های قدیمی و سنتی برای زدودن این آلودگی ها پرهزینه بوده و در مقیاس وسیع برای منطقه مورد نظر مشکلاتی را ایجاد خواهد کرد. گیاه پالائی(phytoremediation) تکنیک پالایشی شامل جذب، تغییر شکل، تجمع و یا تصعید آلاینده ها توسط گیاه از سطح ذرات جامد خاک و فاز مایع آن و یا از طریق تحریک فعالیت میکروبی در ریزوسفر می باشد. این تکنیک می تواند آلودگی ها را برطرف یا تا حد قابل قبولی برای محیط زیست کاهش دهد. به منظور موفقیت در گیاه پالائی، انتخاب گیاهان مقاوم و مناسب ضروری بوده و باید با در نظر گرفتن اکولوژی گونه ها و شرایط اقلیمی حاکم بر محیط، انجام گردد. در این تحقیق سعی شده ضمن انجام تحقیقات میدانی و الهام گرفتن از طبیعت، تعدادی گونه گیاهی انتخاب شده، با انجام آزمایش های گلخانه ای توانائی پالایشی آنها مورد سنجش قرار گرفته و در صورت داشتن توان پالایشی مناسب برای گیاه پالائی مناطق آلوده پیشنهاد گردند. گیاهان رشد یافته در آلودگی ممکن است در اثر رشد در محیط آلوده تغییراتی حاصل کنند، این تحقیق به بررسی تعدادی از این تغییرات پرداخته است. با استفاده از تحقیقات میدانی پنج گونه برای این منظور انتخاب شدند: salsola kali، kochia scoparia، chenopodium album و atriplex aucheri از خانواده chenopodiaceae و chrozophora hierosolymitrana از خانواده euphorbiaceae. به عنوان نخستین مرحله از انتخاب گیاه، میزان جوانه زنی این گیاهان در غلظت های مختلف نفتی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد درصد جوانه زنی برحسب نوع گیاه و غلظت آلودگی متفاوت می باشد. بررسی میزان بقاء نشان داد همچنین میزان بقاء گیاهان برحسب نوع گیاه و غلظت آلودگی متفاوت بوده همچنین بعضی از غلظت ها برای برای برخی گونه ها کشنده می باشد. اندازه گیری طول ریشه در k. scopariaو s. kali و مقایسه ی آن با میزان جوانه زنی آنها نشان داد بین کاهش در صد جوانه زنی و رشد متعاقب آن ارتباط تنگاتنگ وجود دارد. نتایج اندازه گیری میزان بقاء نشان داد درصد بقاء بسته به نوع گیاه و غلظت آلودگی متفاوت می باشد، همچنین برخی غلظت ها برای گیاهان کشنده می-باشد. این موضوع حساسیت درمورد انتخاب گیاه به منظور گیاه پالائی را بیشتر کرده خاطر نشان می سازد برای انتخاب گیاه فقط درصد جوانه زنی موُثر نبوده و میزان رشد پس از آن و غلظت آلودگی نیز باید در نظر گرفته شود. بررسی اثر ترکیبات نفتی بر دانه گرده این گونه ها نشان دهنده تغییرات در ظاهر دانه گرده سه گونه c.album، s. kali و ch. hierosolymitran در اثر آلودگی می باشد. دانه گرده a. aucheri رشد کرده در منطقه آلوده تغییر ظاهری نسبت به نمونه شاهد نشان نداد. در k. scoparia رشد کرده در آلودگی بساک ها تشکیل شده اما قادر به ایجاد دانه گرده نبودند. به منظور بررسی توانائی پالایشی این گیاهان بذر آنها در خاک های آلوده به نفت خام در غلظت های مختلف کاشته شدند. پس از یک دوره هشت ماهه گیاهان از گلدان ها خارج شده و میزان نفت باقی مانده در آنها اندازه گیری شد. نتایج حاصل از این قسمت نشان داد: a. aucheri نفت خام را کاهش نداده،. بنابراین توان پالایش خاک های آلوده به ترکیبات نفتی را نداشته و صرفاً یک گونه مقاوم می باشد. بیشترین میزان کاهش نفت مربوط به ch. hierosolymitrana بود. از بین گونه های نامبرده تنها c .albumقادر به رشد در غلظت 8% بوده و به میزان 18% آلودگی را کاهش داد. دو گیاه s. kali و ch. hierosolymitrana برای مقایسه قارچ های ریزوسفری منطقه شاهد و آلوده انتخاب شدند.. از ریشه s. kali رشد کرده در منطقه آلوده هیچ قارچی جدا نشد اما از ریشه نمونه رشد کرده در منطقه آلوده سه گونه قارچ جدا شد. از ریشه ch. hierosolymitrana در منطقه شاهد سه گونه ی قارچی و در منطقه آلوده شش گونه ی قارچی جدا شد. دو گونه قارچی armillaria sp. و fusarium equiseti در غلظت های مختلف نفتی کشت داده شد و قطر هاله رشد در آنها اندازه گیری شد. نتایج نشان داد f. equiseti در مقایسه با armillaria sp. مقاومت بیشتری در مقابل نفت خام دارد.
زهره شیرخانی بهروز عشقی ملایری
آلودگی های محیط زیست؛ خصوصاً آلودگی به نفت خام، از مسائل مهم زیست محیطی در دهه های اخیر می باشد. این پژوهش، یک مطالعه ی میدانی در یک منطقه ی آلوده به نفت (حوضچه های تبخیر ضایعات نفتی واقع در اطراف پالایشگاه تهران)، به منظور یافتن گیاهان بومی مقاوم به آلودگی های نفتی و قارچ های همبسته به ریشه ی آن ها جهت استفاده در زیست پالایش خاک های آلوده به نفت می باشد. نتایج نشان داد که هشت گونه ی گیاهی زیر، بیش ترین جمعیت گیاهی رویش-یافته در منطقه ی آلوده را به خود اختصاص داده اند:alhagi persarum bioss. & buhse. (fabaceae), amaranthus blitoides s.watson (amaranthaceae), hordeum marinum hudson (poaceae), peganum harmala l. ( zygophyllaceae), phragmites australis (cav.) trin. ex steud. (poaceae), prosopis farcta (banks & soland) j. f. macbr. (mimosaceae), salsola kali l. (chenopodiaceae), senecio glaucus l. (asteraceae).توانایی رشد گونه های گیاهی ویژه با تراکم بالا در این منطقه نشان می دهد که این گیاهان پتانسیل زیست پالایی خاک های آلوده به ترکیبات نفتی را دارند. نمونه های ریشه گیاهان نام برده، از منطقه ی آلوده و شاهد، جمع آوری شد. قارچ های موجود در ریزوسفر، جداسازی و با روش های استاندارد شناسایی شدند. دوازده قارچ از ریزوسفر گیاهان منطقه ی آلوده جداسازی شد. بالاترین تعداد نمونه ی قارچ (شش قارچ) در ریزوسفر prosopis farcta شناسایی گردید. از میان نمونه های قارچی، دو قارچ شامل aspergillus sp. و penicillium sp.، تقریباً در ریزوسفر همه ی گیاهان مورد مطالعه، مشترک بودند و پراکنش مابقی قارچ ها در هر گونه- بسته به گونه- اختصاصی بود. همچنین قارچ های نفوذ یافته به درون ریشه ی هر گیاه تعیین شد. نتایج، نفوذ چهار قارچ به درون ریشه ی گیاهان منطقه ی آلوده را نشان داد. نتایج همچنین نشان داد که در مجموع، تنوع در جدایه های قارچی جمع آوری شده از منطقه ی آلوده به نفت، نسبت به مناطق غیر آلوده بیش تر است. نُه نمونه ی قارچی در محیط کشت pda با غلظت های %0، 1%، 2%، 4%، 6%، 8%، 10% و 15% نفت خام کشت داده شد. یافته ها نشان داد که اگر چه با افزایش غلظت نفت خام، سرعت رشد قارچ ها کاهش یافت، ولی با این وجود تمام قارچ ها در غلظت بالای نفت خام رشد کرده و نسبت به تمام غلظت های ذکر شده مقاوم هستند. پس از یک ماه از رشد قارچ ها در محیط کشت های محتوی نفت خام، میزان نفت حذف شده محاسبه و با نمونه های شاهد مقایسه گردید. نتیجه گرفته شد که همه ی قارچ ها قادر به حذف نفت از محیط کشت خود می باشند. در بین قارچ های مورد بررسی aspergillus sp. و aspergillus flavus بیش ترین کارایی حذف نفت از محیط را به خود اختصاص دادند؛ بنابراین پتانسیل زیست پالایی محیط-های آلوده به نفت را دارند. محتوای پروتئین کل در هشت نمونه ی قارچی رشد کرده در غلظت های مختلف نفت خام اندازه-گیری شد که نتایج افزایش محتوای پروتئین کل با افزایش غلظت نفت خام در محیط را نشان می دهد. فعالیت دو آنزیم پراکسیداز و کاتالاز در این قارچ ها مطالعه شد که نتایج حاصل شده نشان دهنده ی افزایش چشم گیر فعالیت آنزیمی در محیط کشت های حاوی نفت خام است. بیش ترین فعالیت در غلظت 15% نفت خام و کم ترین فعالیت در گروه شاهد مشاهده شد. بالاترین فعالیت آنزیمی در دو قارچ aspergillus sp. و aspergillus flavus ارزیابی شد. نتایج نشان دهنده ارتباط بین فعالیت آنزیمی قارچ ها و توان آن ها در حذف نفت خام است.
سولماز اخطاری عبدالکریم چهرگانی
تیره آلاله (rununculaceae) از تیره های بزرگ نهاندانگان شامل 50 جنس و تقریبا 2000 گونه است. در این تیره اکثرگونه ها به علت دارا بودن گلوکوزیدها و آلکالوئیدها کم و بیش سمی هستند. بعضی از گونه ها از نظر پزشکی اهمیت فراوان دارند. بعضی از آلکالوئیدهای این گیاهان در ساختن حشره کش ها استفاده می شوند. تعدادی از گیاهان این تیره به عنوان گیاهان زینتی در باغچه ها کاشته می شوند. مطالعات وسیعی از جنبه های مختلف بر روی اعضای این خانواده صورت گرفته ولی با توجه به پراکنش وسیع و فراوانی گونه های آن، مطالعات انجام شده به ویژه مطالعات رویان شناختی، بسیار اندک است. در این بررسی ویژگی های رویان شناختی سه گونه از سه جنس مورد مطالعه قرار گرفت. این سه گونه عبارتند از:ranunculus arvensis l. var. tuberculatus (dc.) koch،adonis flammea jacqu.، consolida orientalis(gay) schrod. دو سرده ranunculus و adonis متعلق به طایفه ranunculeae است و سرده consolida در طایفه delphineae قرار دارد. گل ها و غنچه ها در مراحل مختلف نمو برداشته شد، در فیکساتور faa تثبیت و در الکل 70% نگهداری شد. نمونه ها قالب گیری و با میکروتوم به ضخامت 7 میکرومتر برش گیری گردید. رنگ آمیزی با روش pas بر اساس پروتوکل پیشنهادی yeung انجام گرفت و مطالعه کامل لام-های میکروسکوپی تهیه شده از مراحل مختلف تکوین اندام های تولید مثلی با دقت فراوان انجام شد. نتایج این پژوهش علاوه بر توصیف دقیق مراحل تکوین تخمک و کیسه رویانی، تکوین بساک و دانه گرده در سه گیاه مورد مطالعه، نشان داد که در گیاهان فوق مواردی نظیر تنوع در تتراد، افزایش آنتی پود و درجه بالای پلی پلوئیدی این یاخته ها و یا اندازه بسیار کوچک آنها، همچنین پایداری آنها تا مدتی پس از لقاح، دیده شد. ولی در مجموع تکوین دانه گرده بر اساس الگوی استاندارد گیاهان دولپه و تکوین کیسه رویانی بر اساس تیپ پلی گونوم می باشد. نتایج همچنین نشان داد که صفاتی از قبیل وجود یا عدم وجود پایک در مادگی، طول و عرض تخمدان، تخمک و کیسه رویانی، موقعیت مگاسپوروسیت و مگاسپور فعال، حضور کلاهک خورشی و تعداد لایه های آن، ضخامت کلاهک خورشی، وجود یا عدم وجود ساختار های هیپوستاز، پوستامنت، لایه اندوتلیوم، سد پوسته ای، تعداد و اندازه آنتی پودها، تغییر پذیری در لایه های بساک، تعداد هسته های دانه گرده و ... می تواند در کنار سایر صفات، در تاکسونومی مورد استفاده قرار گیرد.
سارا غفوری دهگلان مرتضی عطری
تیره آفتابگردان (composita ) غنی ترین تیره گیاهی آوندی با 1700-1600 جنس و 30000-24000 گونه در جهان است .این خانواده دارای خواص بسیار متفاوت و مهمی مانند خاصیت داروئی، زینتی و خوراکی می باشد. مطالعات وسیعی از جنبه های مختلف بر روی اعضاء این تیره انجام گرفته ولی با توجه به پراکنش وسیع و فراوانی گونه های آن، مطالعات انجام شده به ویژه مطالعات رویان شناختی، بسیار اندک است. در این بررسی ویژگی های رویان شناختی پنج گونه متعلق به پنج جنس از تیره asteraceae مورد مطالعه قرار گرفت. این پنج گونه عبارتند از: 1- matricaria chamomilla l. از طایفه anthemideae و جنس matricaria. 2- anthemis odontostephana boiss. var.odontostephanaاز طایفه anthemideae و جنس anthemis. 3- chrysanthemum coronarium l. از طایفه anthemideae و جنس chrysanthemum. 4- taraxacum officinale f. h. wigg. از طایفه cichorieae و جنس taraxacum. 5- tragopogon reticulatus boiss & huet از طایفه cichorieae و جنس tragopogon. گل ها و غنچه ها در مراحل مختلف نمو برداشته شد، در فیکساتور faa70 تثبیت و در الکل 70% نگهداری شد. نمونه ها قالب گیری و با میکروتوم به ضخامت 10-7 میکرومتر برش گیری گردید. رنگ آمیزی با روش pas بر اساس پروتوکل پیشنهادی yeung انجام گرفت و مطالعه کامل لام های میکروسکوپی تهیه شده از مراحل مختلف تکوین اندام های تولید مثلی با دقت فراوان انجام شد. نتایج این پژوهش علاوه بر توصیف دقیق مراحل تکوین تخمک و کیسه رویانی، تکوین بساک و دانه گرده در پنج گیاه مورد مطالعه، نشان داد که در گیاهان فوق موارد نادر و استثنایی از قبیل پدیده nemec، جنین زایی حاصل از آنتی پود، افزایش آنتی پود و افزایش سینرژید وجود دارد. در مجموع تکوین دانه گرده بر اساس الگوی استاندارد گیاهان دولپه و تکوین کیسه رویانی بر اساس تیپ پلی گونوم می باشد. همچنین نتایج نشان داد که صفاتی از قبیل وجود یا عدم وجود پایک در مادگی، طول و عرض تخمدان و تخمک و کیسه رویانی، موقعیت مگاسپوروسیت و مگاسپور فعال، تعداد آنتی پودها، تعداد سینرژیدها، تغییرپذیری در لایه های بساک، تعداد هسته های های دانه گرده و ... می تواند در کنار سایر صفات، در تاکسونومی مورد استفاده قرار گیرد. نتایج حاصل از مطالعات الکتروفورز پروتئین های بذر و تا حدودی استولیز گرده نیز تکمیل کننده و تأیید کننده یافته های رویان شناختی بود. مطالعات کروموزومی، گزارش برای اولین بار سطح پلی پلوئیدی 2n=4x=36در anthemis odontostephana و گزارش سطح اکتاپلوئیدی 2n=8x=48در tragopogon reticulatus را نشان داد. همچنین کلیه اسانس های تهیه شده اثرات ضد باکتریایی متوسط تا قوی را نشان دادند.
زینب سرکانی عبدالکریم چهرگانی راد
آنیلین یکی از اجزاء تشکیل دهنده diesel exhaust particles است و در پژوهش حاضر، تأثیر آن بر تکوین دیواره بساک و میکروسپورزایی در گیاه آهار مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور در شرایط کنترل شده گلخانه ای، گیاهان آهار کاشته شده و با سه غلظت 5 ، 10 و 20 میلی لیتر در لیتر آنیلین از دوهفته پیش از گلدهی تیمار شدند. غنچه ها در مراحل مختلف تکوینی جمع آوری شده، سریعاً با فیکساتور faa تثبیت شده و برای انجام مطالعات تکوینی در الکل70? نگهداری شدند. با استفاده از تکنیک های یاخته- بافت شناختی، برش های میکروسکوپی از آن ها تهیه سپس به روش هماتوکسیلین- ائوزین رنگ آمیزی شدند. لام های تهیه شده با استفاده از میکروسکوپ نوری مورد مطالعه قرار گرفته و از آن ها با دوربین دیجیتال عکس برداری شد. در بخش مطالعات آلرژیکی دانه های گرده، پس از جمع آوری گرده ها از گیاهان تحت تیمار و شاهد، حساس سازی موش های آزمایشگاهی با تزریق عصاره گرده و aloh3 انجام شد و سپس توان آلرژی زایی گرده ها با آزمون های پوستی و سنجش ige مورد بررسی قرار گرفت. از دیگر سو، پروفایل پروتئینی دانه های گرده تیمار شده و کنترل پس از انجام الکتروفورز مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در گیاهان تحت تیمار آنیلین، ناهنجاری هایی در سطح مورفولوژی گلچه های دیسکی؛ همچون سوختگی رأسی و ناشکوفا ماندن آن ها، در تعداد و ساختار بساک از جمله ایجاد حالت 6 پرچمی، ایجاد بافت توموری درون بساک، انباشتگی لوکول از کریستال، حضور گرانول های نشاسته در لایه تاپی و واکئله شدن غیرطبیعی آن مشاهده شد. دانه های گرده گیاهان تیمار شده بی نظمی هایی در شکل، اندازه و تزئینات اگزین از خود نشان دادند. در میان تترادها، میکروسپورهای جوان و گرده های بالغ نیز سطوحی از نکروزه شدن دیده می شد. نتایج حاصل از تست های آلرژیکی دانه های گرده اگرچه نشانگر تفاوت هایی در میزان ige گروه های مختلف تیماری بود؛ اما نمی توان سیر افزایشی و یا کاهشی را بطور واضح در آن ها یافت نمود. نتایج مشابهی برای تعداد ائوزینوفیل های موش های تیمار شده با عصاره های گرده ای به دست آمد. مطالعات پروتئینی، نشانگر حضور یک باند جدید 49 کیلو دالتونی در گرده گیاهان تیمار شده با آنیلین بود.
حسن رمضانی عبدالکریم چهرگانی
کادمیوم بخش مهمی از ذرات خروجی اگزوز موتورهای دیزلی است. در این پژوهش اثر کادمیوم موجود در ذرات خروجی دیزل (dep) بر تکوین بساک و میکروسپورزایی دانه های گرده گیاه اطلسی و همچنین پروتئین-های گرده ای، توان آلرژی زایی دانه های گرده این گیاه و تغییرات آن تحت تاثیر کادمیوم آزمایش شد. به منظور مطالعه مراحل تکوین بساک و دانه های گرده پس از کشت گیاه اطلسی تحت شرایط کنترل شده گلخانه ای و تیمار روزانه آنها با سه غلظت مختلف کلرید کادمیوم (400، 800 و 1200 میکرو مول) قبل و طی دوره گلدهی، گلچه ها با اندازه های مختلف از گیاهان کشت شده برداشت شدند و پس از تثبیت با فیکساتورfaa ، آب گیری و قالب گیری در پارافین با روش های متداول یاخته–بافت شناسی آماده سازی و با میکروتوم برش گیری شدند. رنگ آمیزی برش-ها با هماتوکسیلین- ائوزین انجام شد. مراحل تکوین و ساختار بساک و دانه های گرده گیاهان تحت تیمار کادمیوم و گیاهان شاهد با میکروسکوپ نوری مطالعه شد. پروتئین های دانه های گرده با روش الکتروفورز در بستر ژل sds-page تفکیک و الگوی باند های پروتئینی در گروه های مختلف گرده ای مورد مقایسه قرار گرفتند. به منظور بررسی توان آلرژی زایی دانه های گرده، عصاره گرده ها در بافر فسفات نمکی تهیه شد و پس از حساس سازی حیوانات مورد آزمایش (موش های بالب سی نر)، با آزمون های پوستی و سنجش سطح ایمونوگلوبین e مورد بررسی قرار گرفت. نتایج آزمایش ها نشان داد که دانه های گرده گیاهان شاهد در منظره قطبی و استوایی به ترتیب کروی و دوکی شکل هستند. تخریب زودرس لایه تاپی، چروکیدگی بساک و دانه های گرده، شکستگی جداره اگزین، بی نظمی در انجام فرایند تکوین گرده و گرده های نازا نتایج تیمار با کادمیوم است. دانه های گرده گیاهان تیمار شده نیمرخ الکتروفورزی متفاوتی با گیاهان شاهد دارند و تیمار با کادمیوم توانسته است دو باند جدید 46 و 51 کیلو دالتونی تشکیل دهد. بررسی توان آلرژی زایی دانه های گرده نشان داد که گرده های اطلسی در حالت عادی نمی توانند موجب بروز واکنش های آلرژیک شوند، اما قرار گیری در مجاورت کادمیوم می تواند موجب آلرژی زائی آنها گردد. نظر به اینکه میزان شیوع آلرژی گرده ای در نواحی مواجه با آلودگی هوا بویژه dep افزایش یافته است، کادمیوم به عنوان بخش مهمی از dep می تواند عامل موثری در تشکیل پروتئین های آلرژن باشد.
فرناز ارشادفتح حسین بانژاد
چکیده: آفت¬کش¬ها به¬عنوان ابزاری قدرتمند ?برای? تأمین نیازهای ?غذایی ?جمعیت ?در ?حال رشد ?جهان، ?توسعه ?و کاربرد ??فراوانی ??یافته¬اند. مصرف بی¬رویه این مواد در بخش کشاورزی آن¬ها را تبدیل به تهدیدی جدی برای محیط زیست نموده است.?این مواد در شمار مهمترین آلاینده¬های آب¬های سطحی و زیرزمینی می¬باشند. تجزیه زیستی مهم¬ترین و موثرترین راه برای نابودی آفت¬کش¬ها در محیط بشمار می?¬رود? امروزه بکار¬گیری فنون زیست پالایی به¬دلیل هزینه¬های کم، سازگاری با محیط¬زیست و بازدهی زیاد به¬عنوان گزینه مناسبی جهت کاهش و یا حذف آلاینده¬ها از محیط مورد توجه قرار گرفته است. هدف از پژوهش حاضر بررسی پتانسیل حذف آفت¬کش کنفیدور از آب¬های آلوده توسط گونه¬های مختلف قارچ تریکودرما تحت تأثیر متغیرهای ph محیط، غلظت سم، حضور سورفکتانت و زمان می¬باشد. بدین منظور 3 گونه قارچ تریکودرما در ph-های 5، 7 و 9 در محیط¬های کشت pdb حاوی غلظت¬های 1، 3 و 5 میلی¬گرم در لیتر از سم، کشت داده شده و در دمای 25 درجه سانتی¬گراد انکوبه شدند. مقدار سم باقیمانده در نمونه¬ها?در 4 مرحله و با فواصل زمانی یک هفته توسط دستگاه اسپکتروفتومتر قرائت و نتایج حاصل توسط نرم افزار spss تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که همه گونه¬های قارچی مورد مطالعه قادر به حذف سم کنفیدور از آب آلوده می¬باشند و در این میان گونه قارچی t.harzianum با درصد حذف 34/60%،?از بیشترین توانایی و گونه قارچی t.tomentosum با راندمان حذف 60/44%، از کمترین توانایی در زیست پالایش سم مذکور از آب¬های آلوده برخوردار می¬باشد. همچنین گونه t.asperelum قادر به حذف 41/49% از سم موجود در نمونه آب آلوده می¬باشد. مطالعه اثر غلظت اولیه سم بر راندمان حذف سم نشان داد با افزایش غلظت سم از 1 میلی¬گرم در لیتر به 5 میلی¬گرم در لیتر، درصد حذف سم کنفیدور از محیط¬های کشت مورد مطالعه افزایش می¬یابد. در مورد هر سه گونه قارچی t.harzianum، t.asperelum و t.tomentosum درصد حذف سم در محیط حاوی 5 میلی¬گرم در لیتر سم نسبت به محیط¬های حاوی 1 میلی¬گرم در لیتر به ترتیب به مقدار 91/24% ، 47/13% و 67/12% بهبود یافت. نتایج درصد حذف سم کنفیدور در محیط¬هایی با سه ph مختلف اسیدی، خنثی و قلیایی نشان داد در همه گونه¬های قارچی مورد مطالعه راندمان حذف سم در 5= phبالاتر از سایر ph¬ها می¬باشد. همچنین نمونه¬های مربوط به محیط خنثی نسبت به محیط قلیایی از درصد حذف بالاتری برخوردار هستند. نتایج حاصل از پژوهش حاضر فرض مثبت بودن اثر گذشت زمان بر راندمان حذف سم کنفیدور توسط گونه¬های قارچی تریکودرما را تأئید می¬نماید. بدین ترتیب که درصد حذف سم پس از گذشت 30 روز از شروع آزمایشات در گونه t.harzianum به 34/60 % رسید که نسبت به نتایج حاصل از مجاورت سم و قارچ در هفته اول 21/46% درصد رشد را نشان داد. درصد حذف سم در دو گونه t.asperelumو t.tomentosum پس از گذشت 4 هفته به ترتیب 06/37% و 84/32% نسبت به نتایج حاصل از هفته اول افزایش داشت. همچنین بر اساس نتایج بدست آمده حضور دو سورفکتانت توئین 20 و خاکستر در افزایش راندمان حذف سم کنفیدور از آب¬های آلوده موثر می¬باشد.
سمانه فرزان عبدالکریم چهرگانی راد
سرب یکی از فلزات سنگین و جز آلوده کننده های محیط زیست می باشد و در پژوهش حاضر، تاثیر آن بر تکوین تخمک و دانه گرده در گیاه اطلسی مورد مطالعه قرار گرفت.