نام پژوهشگر: مجید هاشمی
مجید هاشمی محمد مظلوم خراسانی
یکی از معضلات ملموس و قابل توجه جامعه درحال گذار امروز ایران که قابل بررسی است ، موضوع جرائمی با ظاهر قانونی است که از مصداقهای بارز آن فعالیت شرکتهای هرمی می باشد . با توجه به اینکه عمده مخاطبین این شرکتها از بین نسل جوان و خصوصا دانشجویان می باشند ، سعی براین بوده است تا میزان گرایش دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد به عضویت در شرکتهای هرمی و عوامل موثر برآن بررسی شود . تحقیق حاضر به بصورت پیمایشی انجام شد . جامعه آماری آن کلیه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد در سال 1387 می باشند . حجم نمونه برابر با 290 نفر و شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی طبقه ای است . نتایج این تحقیق نشان می دهد که متغیر ارزشهای سنتی در جهت منفی و متغیر ایده داشتن زندگی لوکس در جهت مثبت ، تاثیر مستقیم معنی داری بر گرایش دانشجویان به عضویت در شرکتهای هرمی می گذارند . همچنین متغیرهای ارتباط با خانواده ، رضایت اجتماعی و استفاده از اینترنت در جهت منفی و متغیرهای آشنایی با افراد عضو ، هموار کردن فاصله طبقاتی و احساس تبعیض در جهت مثبت ، بطور غیرمستقیم تاثیر معنی داری بر متغیر وابسته دارند . در تحلیل مسیر نیز اثر مستقیم و غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته مشخص گردیده است .
زهرا مظلومی سیروس جمالی
کمپلکس سیکلو متال [ptme(bhq)(dppy)] 1 که در آن bhq= بنزو-اچ-کوئینولین و dppy=2-دی فنیل فسفینو پیریدین است، توسط واکنش [ptme(sme2)(bhq)] با یک اکی والان dppyدر دمای اتاق تهیه شده است. کمپلکس 1 حاوی یک گروه پیریدیل آزاد است که توسط طیف سنجی nmr چند هسته ای و تجزیه عنصری شناسایی شده است. واکنش کمپلکس 1 با یک اکی والان [ag(ch3cn)4]bf4 کمپلکس کلاستری سیکلو متال [pt2me2(bhq)2(?-dppy)2ag2(?-acetone)](bf4)2 2 را با بازده 70% ایجاد می کند.. ساختار بلوری کمپلکس 2 توسط بلورشناسی اشعه ایکس شناسایی شده است و نمایانگر یک مورد کمیاب از کلاستر پروانه ای شکل pt2ag2 است. در حالت محلول اتم اکسیژن پل شده به بین اتم های نقره از کمپلکس 2 جدا می شود ولی طیف سنجی nmr نشان می دهد که اسکلت فلزی pt2ag2 در محلول حفظ می شود و یک تعادل بین اسکلت پروانه ای و مسطح بوجود می آید. کمپلکس های حاوی لیگاند های بیس(n – هتروسیکل کاربن) کاربردهای بسیاری در شیمی آلی فلزی و فرایند های کاتالیزوری همگن دارند. کمپلکس جدید [ptme2l2] 3 که در آن l2= متیلن بیس(n-(ترشیو-بوتیل)ایمیدازول-2-ایلیدن) است، از طریق تشکیل کمپلکس نقره- کاربن از نمک های هالید بیس-ایمیدازولیوم و اکسید نقره(i) و به دنبال آن ترانس متالیشن با کمپلکس [pt2me4(?-sme2)2] تهیه شده است. کمپلکس 3 توسط1h nmr و 13c شناسایی شده است.
مجید هاشمی فریده طباطبایی یزدی
در این پژوهش تاثیر آنزیم رنین و ظرف نگهداری بر ویژگی های فیزیکوشیمیایی و روند پروتئولیز پنیر محلی کردی طی دوره 60 روزه رسیدگی آن مورد بررسی قرار گرفت. کیموزین خالص تجاری و رنت سنتی حاصل از شکمبه بره به عنوان آنزیم های رنین و پوست بزغاله (که به طور سنتی برای نگهداری این پنیر استفاده می شود) و ظروف پلاستیکی به عنوان ظروف نگهداری مورد استفاده قرار گرفتند. آزمون های فیزیکو شیمیایی شامل اندازه گیری ماده خشک، خاکستر، اسیدیته، ph، نسبت پروتئین به ماده خشک و نسبت چربی به ماده خشک بودند. روند پروتئولیز با اندازه گیری میزان نیتروژن محلول در آب، اسید تری کلرو استیک 12 درصد و اسید فسفو تانگستیک 5 درصد به همراه انجام آزمایش الکتروفورز ژل اوره پلی اکریل آمید در طی دوره رسیدگی بررسی شد. نتایج بررسی ها نشان داد استفاده از پوست در نگهداری پنیر باعث افزایش ماده خشک و خاکستر می شود. همچنین نیتروژن محلول در هر سه فراکسیون آب، اسید تری کلرواستیک 12 درصد و اسید فسفو تانگستیک 5 درصد در پنیر های نگهداری شده در ظروف پلاستیکی بیشتر بود. این در حالی است که نوع ظرف نگهداری تاثیری بر نسبت چربی و پروتئین به ماده خشک و همچنین میزان تجزیه کازئین های آلفا و بتا نداشت. استفاده از رنت تجاری باعث کاهش ماده خشک و نسبت چربی به ماده خشک شد در حالیکه میزان تجزیه آلفا و بتا کازئین و همچنین تولید نیتروژن محلول در آب با استفاده از این نوع رنت افزایش یافت. نوع رنت بکار رفته تاثیری بر میزان اسیدیته، ph، نسبت پروتئین به ماده خشک و میزان نیتروژن محلول در اسید تری کلرو استیک نداشت. به طور کلی کازئین های آلفا و بتا در این بررسی به میزان اندکی تجزیه شدند هرچند میزان تجزیه آلفا کازئین بیشتر از بتا کازئین بود. در نهایت می توان اظهار داشت که خاصیت پروتئولیتیکی بیشتر رنت تجاری و نفوذ پذیری پوست باعث خروج مواد مغذی و احتمالا کاهش راندمان تولید و خواص حسی پنیر محلی کردی می شود.
احمد کشاورزی مجید هاشمی
بر اساس تحقیقات صورت گرفته پورفیرین های منگنز در واکنش های اکسید کردن هیدرو کربن ها ، با استفاده از اکسید کننده های پرکربوکسیلیک اسید فعالیت کاتالیزوری خوبی نشان می دهند ولی این کاتالیزورها در حضور آلکیل هیدروپراکسیدها غیرفعال هستند. گزارش شده که در این واکنش ها به کارگیری ایمیدازول ها وپیریدین ها به عنوان کاتالیزور کمکی به شدت فعالیت کاتالیزوری منگنز پورفیرین ها را افزایش می دهد. همچنین استفاده از نمکهای تترابوتیل آمونیوم به عنوان کاتالیزور کمکی در فرایند اپوکسید کردن آلکن ها با کاتالیزورهای منگنز پورفیرین به جهت پایداری این نمکها در برابر اکسید شدن مورد توجه قرارگرفته است. کاتالیزورهای کمکی می توانند از طریق اتصال به مرکز پورفیرین راندمان واکنش اکسید کردن را تغییر دهند و همچنین بر نوع مسیر انجام فرایند اکسید کردن، نیز تأثیر داشته باشند.
مجید هاشمی میرمسعود سجادی
چکیده: در این مطالعه تأثیر استفاده از زئولیت (کلینوپتیولیت) و اسانس گل میخک (eugenia caryophyllata) بر روی ماهی قزل آلای رنگین کمان oncorhynchus mykiss)) در شرایط حمل و نقل بر روی بازماندگی، شاخص های خونی استرس و فاکتورهای کیفی آب بررسی شد. تعداد 156 عدد ماهی با میانگین وزن 4/4 ±80 گرم (± s.d m) و تراکم 130 گرم در لیتر در مخازن 10 لیتری به صورت کاملاً تصادفی ذخیره سازی شد. تیمارها با سه تکرار شامل تیمارهای شاهد، اسانس گل میخک (ppm 25)، زئولیت و اسانس گل میخک (ppm 40) همراه زئولیت بود. فاکتورهای بازماندگی، شاخص های خونی استرس (هورمون کورتیزول، گلوکز خون) و کیفیت آب مخازن (nh3، nh4+، ph، co2 و دمای آب) در زمان های 00/0، 00/6، 00/12، 00/18 ساعت سنجش شد. داده ها با استفاده از نرم افزار spss آنالیز شد. بازماندگی در پایان آزمایش در تیمار شاهد 44/97 درصد و در بقیه تیمارها 100 درصد بود. میزان nh3 در زمان های 00/12 و 00/18 ساعت در تیمارهای زئولیت و اسانس گل میخک همراه زئولیت کمتر و دارای اختلاف معنی دار با تیمار شاهد بود (05/0>p). کمترین میزان nh4+ در پایان آزمایش مربوط به تیمار زئولیت بود و با سایر تیمارها تفاوت معنی داری داشت (05/0>p). نتایج اختلاف معنی داری را در co2 آب در تیمار اسانس گل میخک در زمان های 00/12 و 00/18 ساعت نسبت به دیگر تیمارها نشان داد (05/0>p). میزان ph اختلاف معنی داری را در بین تیمارهای مختلف نشان نداد (05/0<p). نتایج حاصل تفاوت معنی داری را در میانگین میزان هورمون کورتیزول و گلوکز خون در زمان های 00/6 و 00/12 ساعت نشان نداد (05/0<p)، در حالی که در زمان 00/18 ساعت، تیمار شاهد با بیشترین میزان هورمون کورتیزول و گلوکز خون با سایر تیمارها اختلاف معنی دار داشت (05/0>p). نتایج نشان داد که استفاده از اسانس گل میخک در زمان حمل و نقل دراز مدت (بیش از 12 ساعت) ماهی قزل آلا رنگین کمان، باعث کاهش هورمون کورتیزول و گلوکز خون می شود. نتیجه دیگر نشان داد که استفاده از زئولیت می تواند باعث بهبود کیفیت آب و در نتیجه تسهیل حمل و نقل ماهی گردد. زئولیت، اسانس گل میخک، حمل و نقل، oncorhynchus mykiss، فاکتورهای کیفی آب، شاخص استرس
حلیمه عبدالهی خسرو محمدی
کمپلکس های بیس کاربنی پلاتین(ii)، [ptme2(bis-nhc1)]، 1، و [pt2me4(µ-sme2)(µ-bis-nhc2)]2(µ-ag2br2)، 2، که در آن ها بیس-nhc1 و بیس-nhc2 به ترتیب 1،1-متیلن-3،3-بیس[(n-(ترت-بوتیل)ایمیدازول-2-ایلیدین] و 1،1-متیلن-3،3-بیس[(n-(ایزوپروپیل) ایمیدازول-2-ایلیدین] می باشد از واکنش ترانس متالیشن بین کمپلکس های بیس کاربن نقره ی مطابق آن ها با کمپلکس دیمری متیل پلاتین [pt2me4(?-sme2)2] تهیه شده اند. لیگاند بیس-nhc1 که حاوی استخلاف های حجیم ترشیو- بوتیل روی نیتروژن حلقه های آزولی می باشد یک هندسه ی کی لیت را ترجیح می دهد در حالی که لیگاند بیس-nhc2 که حاوی استخلاف های ایزوپروپیل روی نیتروژن حلقه های آزولی می باشد به صورت پل بین اتم های فلز پلاتین عمل می کند. ماندن کمپلکس 1 در حلال استون و در حضور هوا باعث تثبیت co2 اتمسفری شده و کمپلکس بیس کاربن پلاتین(ii) [pt(bis-nhc1)co3]، 3، که حاوی لیگاند کربنات می باشد را نتیجه می دهد. همه ی این کمپلکس ها با طیف سنجی های nmr، ir و پرتوگرافی اشعه ایکس شناسایی شده اند. طیف esi-mass کمپلکس 2 شکل گیری یک کمپلکس دیمری پلاتین(ii) در فاز گازی را نشان می دهد که حاوی دو لیگاند پل زننده ی بیس-nhc2 و یک یون ag+ می باشد. واکنش نمک k2ptcl4 با لیگاند r1،r2-1،2-دی آمینوسیکلوهگزان، (dach)، در محیط آبی تولید کمپلکس (dach)ptcl2 می کند. کمپلکس اگزالی پلاتین، [pt(dach)(c2o4)]، از واکنش کمپلکس (dach)ptcl2 با agso4 و باریم اگزالات نتیجه می شود. کمپلکس اگزالی پلاتین که دارای خواص ضد سرطانی می باشد در درمان سرطان روده مورد استفاده قرار می گیرد. این کمپلکس با استفاده از روش های طیف سنجی nmr، ir، uv-vis و cd شناسایی شده است.
نگین حیدری بیژن عباسی خزایی
درصد بالائی از آلودگی های محیط زیست مربوط به تصاعد گازهای so2و so3در حین احتراق قیرطبیعی می باشد. این گازها با آب و سایر مواد موجود در اتمسفر واکنش داده و به صورت باران اسیدی باعث تخریب مزارع کشاورزی، جنگل ها و اسیدی شدن آب رودخانه ها و دریاچه ها می شوند. گوگرد با آهن مذاب در کوره بلند ترکیب شده، در مرز دانه های آهن رسوب نموده و باعث تردی و شکنندگی فولاد می گردد و خاصیت شکل پذیری آن را کاهش می دهد. ایران دارای حجم وسیعی از معادن قیرطبیعی بخصوص در منطقه کرمانشاه است. قیرطبیعی ایران، با قیمت بسیار پایین به کشورهای پیشرفته فروخته شده و پس از فرآوری و جداسازی مواد آن، با قیمت گزافی دوباره به کشور وارد می شود. هدف از این تحقیق خاکسترزدایی وگوگردزدایی قیرطبیعی با استفاده از روش فلوتاسیون و استخراج از جامد با اسیدسولفوریک می باشد تا با تولید قیرطبیعی با کیفیت بالا، زمینه بهره گیری از بیش از 160 کاربرد این ماده معدنی در صنایع مختلف فراهم شود. کاهش گوگرد و خاکستر با استفاده از جدیدترین روش موجود و با هدف کاهش مشکلات ناشی از گوگرد و خاکستر، در این پایان نامه مورد بررسی قرار گرفت. نمونه مورد استفاده در این آزمایش ها از معدنی واقع در کرمانشاه تهیه گردیده است. نمونه مورد استفاده دارای 6/9 % گوگرد (که 74/6 % آن را گوگرد پیریتی تشکیل داده است) و30% خاکستر است. همه آزمایش ها با دبی هوادهی 4 لیتر بر دقیقه و با استفاده از روغن کاج و گازوئیل به ترتیب به-عنوان کف ساز و کلکتور انجام گرفت. در این تحقیق تاثیر پارامترهای مختلفی نظیر میزان کلکتور وکف ساز، درصد جامد در پالپ، اندازه ذرات، دور همزن،ph و زمان فلوتاسیون، مورد بررسی قرار گرفت و مقادیر بهینه هر کدام از این پارامترها بدست آمد. جهت گوگردزدایی و خاکسترزدایی آزمایش های فلوتاسیون در دستگاه فلوتاسیون آزمایشگاهی 3 لیتری دنور انجام شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که شرایط بهینه جهت انجام آزمایش ها به ترتیب، مقدار کف-سازg/tbitumen 50، مقدار کلکتور kg/tbitumen 1، دور همزن rpm 1200، ph برابر 7، اندازه ذرات mesh 400، پالپ 5 درصد جامد و زمان فلوتاسیون 3 دقیقه می باشند. در شرایط بهینه، به52% حذف گوگردپیریتی (45/36% از گوگرد کل)، 40% حذف خاکستر و 70% بازیابی دست یافتیم. پس از آن با انجام استخراج از جامد با اسیدسولفوریک بر روی نمونه ی فلوتاسیون شده، به تنهایی 7% گوگرد آلی و 13% گوگرد پیریتی حذف گردید. با ترکیب روش های فوق در شرایط بهینه 43% از کل گوگرد و 60% خاکستر نمونه قیرطبیعی کاهش یافت.
ندا شعبانی فخبی مجید هاشمی
چکیده سیزده جدایه fusarium graminearum عامل بلایت فوزاریومی سنبله گندم، جمع آوری شده از مناطق شمالی کشور (گرگان، ساری، کلاردشت و مغان) جهت بررسی میزان تولید توکسین don))deoxynivalenol به محیط کشت جو منتقل شدند و استخراج توکسین به دو روش ( ueno, 1987و hongxiang et al., 2009) صورت گرفت. مقدار توکسین تولید شده در جدایه ها با آزمون الایزا مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که تمامی نمونه ها قادر به تولید توکسین don بودند ولی مقدار این توکسین در جدایه های مختلف متغیر بود. جدایه های 4 و 5 جدا شده از ساری و جدایه 8 از گرگان و 11 از مغان بیشترین میزان don را تولید کرده اند. همچنین شدت بیماریزایی جدایه ها در ارقام حساس فلات و موروکو در گلخانه تعیین شد و نتایج نشان داد که جدایه شماره 4 و 5 و 6 بالاترین و جدایه های 7 و 9 و کمترین شدت بیماریزایی را داشتند. مقایسه نتایج آزمون بیماریزایی و نتایج آزمون الایزا نشان داد که جدایه های شماره 4 و 5 که دارای بیشترین شدت بیماریزایی بودند میزان don بالایی تولید کرده و جدایه 6 با وجود بیماریزایی بالا، غلظت توکسین کمی داشت. بنابراین می توان گفت که توکسین سبب شدت بیماریزایی می شود ولی در شرایط مزرعه و گلخانه تنها فاکتور بیماریزایی نیست. همچنین 33 خوشه آلوده از مزارع آلوده (گرگان، ساری و مغان) جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفت در تمامی این نمونه ها نیز توکسین don با غلظت های مختلف ردیابی گردید. در این تحقیق آزمون الایزا به خوبی توانست توکسین don تولید شده در جدایه ها را حتی در مقادیر بسیار کم ردیابی نماید و همچنین میزان غلظت توکسین با استفاده از منحنی استاندارد محاسبه گردید. نتایج نشان می دهد که آزمون الایزا روشی بسیار مفید و قابل اعتماد برای ردیابی توکسین حتی در مقادیر بسیار کم می باشد. واژه های کلیدی: deoxynivalenol ، توکسین، الایزا، گندم، fusarium graminearum
پریسا همتی دوستمراد ظفری
قارچ (tassi) goid marophomina phaseolina عامل پوسیدگی ذغالی، یک بیمارگر خاکزاد با پراکنش جهانی و دامنه میزبانی با بیش از 500 گونه در75 خانواده گیاهی می باشد. برای بررسی برخی جنبه های هیستوپاتولوژیکی مقاومت به بیمارگر، 32 جدایه قارچ از محصولات متفاوت و از مناطق مختلف خالص سازی شد. شدت بیماریزائی جدایه ها روی بذر سویا، رقم حساس ویلیامز در شرایط گلخانه با استفاده از روش مایه زنی ساقه با پلاگ حاوی بیمارگر اندازه گیری شد. بر اساس آزمون بیماریزائی، جدایه ها دارای سطوح مختلفی از پرآزاری بودند و درجه پرآزاری جدایه ها مستقل از منشا جغرافیائی بود. بررسی میزان مقاومت ژنوتیپ های مختلف سویا به بیماری با استفاده از بیماریزاترین جدایه و سه روش مختلف سنجش مقاومت (روش درون شیشه، آلوده سازی ساقه با خلال دندان و بریدن ساقه) ارزیابی شد. ژنوتیپ های سویا در سه روش، اختلاف معنی داری در سطح 1% نشان دادند. ژنوتیپ های هاچستون و ویلیامز به ترتیب با کمترین و بیشترین میزان آلودگی، به عنوان ارقام مقاوم و حساس انتخاب شدند. بررسی های هیستوپاتولوژیکی پیشرفت بیماری، اختلافات چشمگیری را بین ارقام مقاوم و حساس نشان داد. ارقام مقاوم و حساس از نظر مدت زمان لازم برای نفوذ قارچ به داخل سلول ها، نحوه پیشروی قارچ در داخل سلول، مدت زمان لازم برای تولید میکرواسکلروت و درصد کلنیزاسیون ریشه ها با یکدیگر متفاوت بودند. تخصص یافتگی میزبانی در قارچ m. phaseolina ، از طریق آلوده سازی گیاهان با جدایه های به دست آمده از همان گیاه و جدایه های حاصل از سایر محصولات و بررسی میزان کلنیزاسیون ریشه های آنها در سطح میکروسکوپی تائید شد. خصوصیات ریخت شناسی جدایه ها شامل سرعت رشد در دمای 30 درجه سانتی گراد، رنگ و شکل پرگنه، تراکم میسلیوم هوائی و فنوتیپ کلرات ثبت گردید. تنوع بسیار زیادی در خصوصیات ریخت شناسی جدایه ها مشاهده شد. اغلب جدایه ها حساس به کلرات بودند. فراوانی آناستوموز در بین تمامی جدایه ها بررسی شد. فراوانی پائینی از نظر امکان انجام آناستوموز موفق در بین جدایه های مختلف قارچ مشاهده شد. جدایه ها از نظر وجود ژن های اندوگلوکاناز 1 و2 مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور با استفاده از توالی های این دو ژن، پرایمر اختصاصی آنها طراحی شد. نتایج واکنش زنجیره ای پلی مراز (pcr) وجود این دو ژن در اکثر جدایه ها را تائید نمود. بین بیماریزائی جدایه ها و ژن های اندوگلوکاناز ارتباط مشخصی وجود نداشت.
پگاه محمدپور زهرا صولتی
تغییرات طیف مرئی کمپلکس mniiitpp(cl) طی افزایش n-bu4nhso5 در حضور ایمیدازول، 1-متیل ایمیدازول، 2-متیل ایمیدازول، 4-متیل ایمیدازول و پیریدین در حلال دی کلرومتان در دمای اتاق بررسی شد. در حضور ایمیدازول، 2-متیل ایمیدازول و 4-متیل ایمیدازول حد واسط منگنز با ظرفیت بالا مشاهده شد. این حدواسط ابتدا به منگنز(iii) و سپس به منگنز(ii) تبدیل شد. در حضور 1-متیل ایمیدازول و پیریدین حد واسط منگنز با ظرفیت بالا و منگنز(ii) مشاهده نشد. ایمیدازول، 2-متیل ایمیدازول و 4-متیل ایمیدازول با توجه به امکان ایجاد پیوند هیدروژنی، می توانند پروتون زدا شده، با قدرت به مرکز فلزی چسبیده و طول عمر حدواسط منگنز با ظرفیت بالا را زیاد کنند ولی برای 1-متیل ایمیدازول و پیریدین که چنین امکانی برای آن ها وجود ندارد، قدرت کوئوردینه شوندگی کم است و نمی توانند باعث پایداری حدواسط منگنز با ظرفیت بالا شوند. گونه های منگنز با ظرفیت بالا حدواسط به دو صورت mnivtpp(oh) و mnvtpp(=o) (منگنز اکسو) وجود دارند. گونه حدواسط mnvtpp(=o) به [mniiitpp]+ کم اسپین تبدیل می شود که می تواند توسط hso4¯به [mniitpp] احیا شود. گونه حدواسط mnivtpp(oh) به [mniiitpp]+ پر اسپین تبدیل می شود که نمی تواند توسط hso4- به [mniitpp] احیا شود. الکل ها در حضور بازهایی مثل ایمیدازول پروتون زدایی شده، قدرت کوئوردینه شدن آن-ها به فلز زیاد شده و پایداری حدواسط منگنز با ظرفیت بالا را افزایش می دهند. mnivtpp(oh) در حضور الکل ها (مخصوصأ الکل های نوع اول با ممانعت فضایی کم) و در حضور بازهایی مثل ایمیدازول به صورت mnivtpp(or)2 در می آید که نسبت به mnvtpp(=o) پایداری بسیار بیشتری دارد. گونه های تک الکترون دهنده مثل فروسن باعث تبدیل mnvtpp(=o) به mnivtpp(or)2 پایدارتر شده و طول عمر حدواسط منگنز با ظرفیت بالا را افزایش می دهند. گونه های دو الکترون دهنده مثل هیدروکینون باعث تبدیل mnvtpp(=o) به [mniiitpp]+ و mnivtpp(or)2 به [mniitpp] شده و طول عمر حد واسط های منگنز با ظرفیت بالا را کاهش می دهند. طیف مرئی mniiitpp(cl) با افزایش m-cpba در حضور ایمیدازول، 2-متیل ایمیدازول و 4-متیل ایمیدازول، وجود حد واسط منگنز با ظرفیت بالا را نشان می دهد ولی کمپلکس [mniitpp] حاصل نمی شود. افزودن n-bu4nhso4 به مخلوط واکنش قبل یا بعد از افزودن m-cpba منجر به تشکیل [mniitpp] می شود. طیف مرئی mniiitpp(cl) با افزایش m-cpba در حضور 1-متیل ایمیدازول و پیریدین منجر به تشکیل حد واسط منگنز با ظرفیت بالا و [mniitpp] نمی شود.
مجید هاشمی محمد رضا حاج محمدی
نیکوتینیک اسید (نیاسین) یکی از ویتامین های محلول در آب و از گروه ویتامین هایb–کمپلکس بوده وکمبود این ویتامین در بدن سبب بروزبیماری پلاگر میگردد. افزایش غلظت این ماده در خون باعث خشک شدن قرنیه چشم و همینطور افزایش اسید اوریک در خون می شود لذا کنترل غلظت آن در خون ضروری به نظر می رسد.استخراج و اندازه گیری نیکوتینیک اسید از پلاسمای خون توسط روش میکرو استخراج مایع-مایع پخشی(dllme) با حلال سبک تر از آب و کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (hplc) انجام شد. به منظور بهینه سازی شرایط استخراج dllme، اثر هفت فاکتور آزمایشی: نوع و حجم حلال های استخراج کننده و پخش کننده، ph محلول نمونه، افزایش نمک و زمان استخراج بر درصد بازیابی نیکوتینیک اسید بررسی گردیده و شرایط بهینه بدست آمد. تحت شرایط بهین? استخراج (حلال استخراج کننده:150 میکرو لیتر تری بوتیل فسفات، حلال پخش کننده:400 میکرو لیترمتانول ، 5/4ph = و غلظت 3 مولار سدیم کلراید)، درصد بازیابی و فاکتور غنی سازی به ترتیـب68 درصد و53 بدسـت آمـدند. جداسازی و اندازه گیری نیکوتینیک اسید توسط hplc با اسـتفاده از فاز متحرکآلی- آبی، شامل 0/30 درصد حجمی- حجمی حلال متانول و 0/70 درصد حجمی- حجمی آب دو بار تقطیر یون زدایی شده با آشکارسـاز uv در طول موج 293 نانومتر صـورت گرفـت. حـد آشـکارسـازی و محـدوده خـطی روش استـخراج و انـدازه گیـری نیکوتینیک اسید به ترتیـب، g l-1µ10 وg l-1µ 1000-32بـدست آمدند. تکرارپذیری و تکثیر پذیری روش بر اساس پنج بار استخراج و اندازه گیری به ترتیب 6/3 و4/6 % بودند. این روش به طور موفقیت آمیزی برای تعیین نیکوتینیک اسید درنمونه پلاسما ی خون یک بیمار تحت درمان با این دارو به کار گرفته شد.نتایج نشان داد dllme-hplcمی تواند به عنوان یک روش ساده، ارزان و کارآمد برای استخراج و اندازه گیری نیکوتینیک اسید از نمونه پلاسمای خون بیمار استفاده شود.
مهوش مسیح پور مجید هاشمی
ترکیبات 2,?2-(2-پاراتولیل-1h-ایمیدازول-4,5-دی ایل)دی پیریدین، 2,?2-(2-(4- متوکسی فنیل)-1h- ایمیدازول-4,5-دی ایل)دی پیریدین، 2,?2-(2-فروسیل-1h-ایمیدازول-4,5-دی ایل)دی پیریدین، 2-(پاراتولیل)-1h-ایمیدازو]4,5-][f1,10[فنانترولین و 2-(4-متوکسی فنیل)- 1h-ایمیدازو]4,5-][f1,10[فنانترولین، از واکنش تراکمی یک آلدهید و یک -دی ان در حضور مقدار اضافی آمونیم استات تهیه شدند. این کمپلکس ها با استفاده از روش طیف سنجی 1h nmr و 13c nmr شناسایی شدند. ترکیب 2,?2-(2-فروسیل-1h- ایمیدازول -4,5-دی ایل)دی پیریدین، علاوه بر طیف سنجی 1h nmr و 13c nmr با استفاده از طیف سنجی جرمی نیز شناسایی شد. کمپلکس کوئوردیناسیون لیگاند 2-(4-متوکسی فنیل)-1h-ایمیدازو]4,5-][f1,10[فنانترولین، با قطعه ptcl2 (که در آن لیگاند himp از دو سر نیتروژن به فلز کوئوردینه شده است) تهیه شد و توسط تکنیک طیف سنجی 1h nmr شناسایی گردید. کمپلکس آلی فلزی (c ? n, himp-methoxyphenyl)] [pt(p-mec6h4) (sme2) (که در آن لیگاند himp از یک سر نیتروژن و یک سر کربن به فلز کوئوردینه شده است) با استفاده از واکنش فلز دار شدن در موقعیت ارتو لیگاند 2-(4-متوکسی فنیل)-1h-ایمیدازو]4,5-][f1,10[فنانترولین و [pt(p-mec6h4)2(sme2)2] تهیه شد و با استفاده از روش طیف سنجی 1h nmr شناسایی گردید.
حمیده بوالحاجی مجید هاشمی
بر هم کنش لیگاندهای محوری ایمیدازول، 1-متیل ایمیدازول، 2-متیل ایمیدازول ، 4-متیل ایمیدازول و پیریدین با کمپلکس mniiitpfpp(cl) با استفاده از طیف سنجی مرئی بررسی شد و مشاهده شد که کمپلکس mniiitpfpp(cl) در حضور لیگاند محوری 2-متیل ایمیدازول می تواند احیا خود بخودی انجام دهد. بر اساس این مطالعات واکنش mniiitpfpp(cl) با اکسیدکننده های متاکلروپربنزوئیک اسید(m-cpba) و تترابوتیل آمونیوم هیدروژن مونوپرسولفات و در حضور تمام لیگاندهای محوری کمپلکس) mniitpfpp(cl را نتیجه می دهد. این مشاهدات می تواند ناشی از ایجاد آرایش کم اسپین برای منگنز به دلیل وجود لیگاند پورفیرین با گروههای الکترون کشنده، حضور لیگاندهای محوری با قدرت کوئوردینه شدن بالا و عبور از حالت گذار [mnvtpfppo]+ باشد که در نهایت احیا شدن فلز را می تواند نتیجه دهد. براساس مطالعات طیف سنجی مرئی، محلول کمپلکس mniiit(4-f)pp(cl) در حضور غلظت های مختلف لیگاندهای محوری احیا نمی شود. با اضافه کردن اکسیدکننده n-bu4nhso5 به محلول فوق ابتدا حالت حدواسط mn-oxo مشاهده می شود که پس از زوال و تبدیل به mniit(4-f)pp(cl) به سرعت احیا می شود.
نادیا ظفری مجید هاشمی
با توجه به افزایش رشد جمعیت به بیش از 7 میلیارد و عدم برخورداری یک پنجم آنها از غذای کافی و نیاز به تأمین غذایی،افزایش تولید در واحد سطح میتواند به عنوان یک راهبرد اساسی در حل این مشکل بشمار می آید. در این میان گیاهان زراعی نقش مهمی را در تأمین غذای بشر ایفا میکنند و در بین این گیاهانگندم با دارا بودن مواد غذایی ارزشمندی مانند انواع پروتئین ها، ویتامین ها و موادمعدنی ، حدود 25% کالری غذایی جهان را تأمین می نماید. (salunkhe et al., 1996).بطوری که حدود 6/19% منبع غذایی مردم جهان راتشکیل میدهد. با توجه به محدودیتهای سطح زیر کشت گندم میتوان گفت که افزایش عملکرد میتواند نقط اتکاء راه کارهای عملی برای پاسخگویی به نیاز های کشور باشد. از عواملی که باعث کاهش عملکرد در واحد سطح می گردند،میتوان به تنشهای زیستی مانند آفات و بیماریها اشاره نمود. بیماریfhb(fusarium head blight) که عموما"تحت عنوان، اسکب،wheat scab،head scab،pink scab،white head،head blight نامیده میشود یکی از مهمترین بیماریهای غلات ایران و جهان بوده که علاوه بر خسارت کمی ، خسارات کیفی نیز به بار می آورد که حتی دیده شده در اپیدمی های شدید گاهی تا 50% محصول غیر قابل استفاده می باشد. همچنین این بیماری از بیماریهای مخرب در مناطق گرم و مرطوب کشت گندم در جهان می باشد. علائم بیماری به راحتی قابل تشخیص است و باعث ایجاد خسارات متعددی در گیاه و سلامت انسان و دام می گردد(baiandshanerm, 1994). این بیماری از سالها پیش بطور پراکنده در ایران وجود داشته و یکی از بیماریهای مهم گندم در استانهای مازندران ، گلستان، زنحان، فارس و دشت مغان بشمار میرود ( ملیحی پور و همکاران 1379) در بررسی های انجام شده در شرق مازندران متوسط درصد آلودگی برای ارقام تجارتی فلات ، گلستان و خزر به ترتیب 5/76 ، 61، 8/28 در صد بر آورده شده است ( گلزار و همکاران 1378). همچنین در شرایط اپیدمی تا 70 درصد کاهش عملکرد نیز در شمال کشور گزارش شده است. ( طوطیای، 1377) در این چند سال به علت وجود منابع آلودگی، کشت ارقام حساس به بیماری و مهیا بودن شرایط جوی در مناطق شمالی کشور ، خسارت ناشی از این بیماری بسیار چشمگیر بوده است ( گلزار ، 1368، فروتن و همکاران ، 1372 ، ملیحی پور و همکاران ، 1379) از آنجاییکه مبارزه شیمیایی در ارتباط با این بیماری مناسب نمی باشد انتخاب و استفاده از ارقام متحمل با صفات زراعی بهترین راه مبارزه و کنترل محسوب می شود. با وجود اطلاعات گسترده در مورد این بیماری در ارتباط با تنوع گونه های ایجاد کننده بیماری، تنوع ژنتیکی جدایه های عامل بیماری ، نحوه پراکنش جغرافیایی و ساختار جمعیتی و ساختار جغرافیایی و همچنین تنوع و اختلاف بیماریزایی بین این جدایه ها در ایران اطلاعات زیادی در دست نیست، لیکن این تحقیق در برنامه های اصلاحی جهت تولید ارقام و لاینهای متحمل و مقاوم به بیماری فوزاریوم سنبله گندم و تعیین خسارت و اپیدمیولوژی بیماری بسیار انکار ناپذیر است. تا کنون از روش های ملکولی و فنوتیپی متفاوتی برای مطالعه ساختار جمعیتی و رفتارهای تولید مثلی و پراکنش زیستی – جغرافیایی این قارچ استفاده شده است. نشانگرهای ملکولی از جمله microsatellite،b-tubulin،rapd وissrبرای بررسی تنوع ژنتیکی و مطالعه ساختار جمعیتی و جغرافیایی پاتوژن عامل بیماری بلایت فوزاریومی سنبله گندم استفاده شده است. - در نهایت با توجه به اینکه تا کنون مطالعات همزمانی در زمینه تنوع ژنتیکی و ساختار جمعیتی و جغرافیایی این قارچ انجام نشده است نتایج حاصل از این تحقیق در ردیابی جدایه ها در طبیعت و شناسایی گونه های غالب هر منطقه و انتخاب بیماریزاترین جدایه و همچنین کمک به انتخاب ارقام مقاوم و مطالعات اپیدمیولوژیکی بیماری بسیار مفید خواهد بود.
مجید هاشمی محمد تیموری
چکیده: دراین پایاننامه نانو کاتالیست های نیکل، کبالت، پالادیم، پلاتین ، رودیم ، روتنیم ومخلوط آنها بر پایه نانولوله های کربنی و کربن فعال ساخته شد و در هیدروژناسیون ترکیبات آروماتیک (شامل بنزن، تولوئن وزایلن ها) ، گروه عاملی نیترو روی حلقه آروماتیک (نیتروبنزن و پارانیتروفنول) و در نهایت ترکیبات آروماتیک موجود در پلت فرمیت پالایشگاه نفت کرمانشاه بعنوان منبع بنزن موجود در بنزین استفاده شدند. توجه اصلی در این پایاننامه بر کاهش میزان بنزن موجود در بنزین بعنوان ماده خطرناک اصلی در آلودگی هوا می باشد. تهیه نانو کاتالیست ها نانوکاتالیست های نیکل اکسید بر پایه mwcnts و ac از روش ترسیب هموژن (hdp) با استفاده از اوره بعنوان معرف رسوب دهنده در حضور پلی وینیل الکل (pva) بعنوان معرف دیسپرس کننده انجام شد. کبالت اکسید بر روی بسترهای مورد نظراز طریق روش القای خیس از نمک نیترات مربوطه تهیه شدند. سایر کاتالیست های تک فلزی شامل پالادیم، پلاتین، رودیم و روتنیم از نمک مربوطه در محیط آبی وبا استفاده از سدیم بورهیدرید بعنوان معرف احیا کننده وpva بعنوان معرف توزیع کننده ساخته شدند. جهت تهیه کاتالیست های دو و سه فلزی بر روی بسترها،کاتالیست ها در دو مرحله ساخته شدند. در مرحله اول ابتدا فلزات پالادیم، پلاتین، رودیم و روتنیم بر روی بسترهای فوق قرارداده می شوند سپس در مرحله دوم فلزات نیکل و کبالت با روشهای ذکر شده فوق ترسیب می گردند. کاتالیست های ساخته شده توسط آنالیزهای tem, sem, xrd, tga, ft-ir, bet, asap and tpd شناسایی شدند. شکل دهی کاتالیست های nio وrnc با استفاده از بایندر پلیمری حاصل از پلیمریزاسیون فورفوریل الکل انجام می شود. کاتالیست اکسترود حاصل کربونیزه شده و در تست راکتوری جهت احیای بنزن موجود درخوراک پلت فرمیت بعنوان منبع اصلی بنزن در بنزین بکارگرفته شدند. هیدروژناسیون ترکیبات آروماتیک با استفاده از کاتالیست های ساخته شده ترکیبات آروماتیک اصلی شامل بنزن، تولوئن و زایلن (ارتو، متا و پارا) بصورت تنهایی هیدروژنه شدند. همچنین مخلوط btx( بنزن، تولوئن وزایلن) با استفاده از کاتالیست های ساخته شده با بارگیرهای مختلف بصورت تک فلزی، دو وسه فلزی برروی بستر ها هیدروژنه شدند. به دلیلمشکلات زیست محیطی btx بنزین در هواوقوانین محدود کننده در خصوص مقدار مجاز این مواد بالاخص ماده سرطانزای بنزین، تمرکزما بروی کاهش این ترکیبات معطوف گردید اگر چهکاهش btx ها عد اکتان بنزین را کاهش می دهد. در نهایت هیدروژناسیون خوراک پلت فرمیت پالایشگاه نفت کرمانشاه بعنوان منبع بنزن در بنزین در مقیاس بنچ و پایلوت با استفاده از راکتورتست کاتالیستی انجام شد. همچنین هیدروژناسیون گروه نیترو برروی حلقه آروماتیک با استفاده از کاتالیست های ساخته شده بررسی شد. آنیلین و پارانیترو فنول بعنوان دو ماده صنعتی مهم از ترکیبات نیترو مربوطه تهیه شدند. در این واکنش ها شرایط واکنش به گونه ای تنظیم شد که تنها گروه نیترو احیا شود و حلقه آروماتیک دست نخورده باقی بماند. طراحی و مدل کردن ریاضی آزمایشات کلیه آزمایشات توسط تکنیک طراحی آزمایش با سه پارامتر فشار، دماو زمان بعنوان فاکتورهای موثردر واکنش هیدروژناسیون طراحی شد. طراحی ترکیبی مرکزی central composite design (ccd) و روش پاسخ سطح response surface methodology (rsm) جهت بررسی اثرات متغیرها و اپتیم کردن شرایط بکار برده شد. راندمان محصولات بعنوان پاسخ فرآیند تعیین گردید. تعداد 20 آزمایش (2k + 2k + 6) که در آن k تعداد فاکتورها در طراحی فاکتوری جهت بدست آوردن یک تخمین خوب از خطای آزمایش است. آنالیز متغیرها analysis of variance (anova) برای آنالیز نمودارداده ها جهت بدست آوردن برهمکنش بین متغیرهای فرآیند و نتایج واکنش ها استفاده شد. تکنیک rsm جهت فهمیدن برهمکنش بین متغیرهای مختلف (دما، فشارو زمان) و پیداکردن شرایط بهینه متغیرهای اصلی که راندمان را تحت تاثیر قرار می دهند و همچنین بدست آوردن معادله جهت پیش بینی راندمان محصولات در شرایطی دیگر با اطمینان بالا بکارگرفته شد.
حسین عباسی فاطمه فلاحتی
یکی از فیزیک های ورای مدل استانداردکه توجه فیزیکدانان را به خود جلب کرده است، افزایش دادن تعداد هیگزهای مدل استاندارد می باشد که از مشهورترین آن ها، مدل 2hdm می باشد. ما در این رساله کمیت های نامتقارنی جلورونده و عقب رونده قطبیده و غیرقطبیده و نسبت شاخه ای را با در نظر گرفتن 2hdm بررسی کرده ایم و نمودارهای مربوط به آن ها را برحسب جرم ناوردای دو لپتونی (q^2 ) بدست آورده ایم. اگر این کمیت ها در آینده در lhc و slhc اندازه گیری شوند و نتایج بدست آمده با نتایج ما همخوانی داشته باشند، امید است که این رساله تأییدی برای 2hdm فراهم آورده باشد.
مجید هاشمی محمد کاظم جعفری
هدف از این تحقیق بررسی عملکرد پی های گسترده در برخورد با گسلش سطحی نرمال و معکوس میباشد. در این تحقیق با مدلسازی عددی لایه خاک و فونداسیون به صورت دو بعدی در نرم افزار abaqus و اعمال جابجایی به سطح بستر، پدیده گسلش مورد مطالعه قرار گرفته است. نوآوری انجام شده در این تحقیق، مدل نمودن فونداسیون به صورت انعطاف پذیر و با مشخصات واقعی و بررسی تنش های به وجود آمده در آن می باشد. در ادامه با بررسی هر یک از پارامترهای موثر بر اندرکنش گسلش- پی، تاثیر هر کدام از پارامترها، بر خرابی پی بررسی شده است.
عاطفه محبتی مجید هاشمی
دانشمندان فیزیک هسته ای همواره به دنبال مدلی برای توجیه تمام خواص و پدیده های هسته ای هستند، پیشنهاد برخی فیزیکدانان مدل کوارکی است. در این رساله به بررسی واپاشی بتا مثبت و بتا منفی از دیدگاه گذار کوارکی پرداخته شده است. به منظور بررسی واپاشی بتا با این نگرش، گذار های کوارکی به طور کامل محاسبه می شود و فرمول های بدست آمده برای تخمین جرم موثر کوارک های اولیه به کار برده می شود و بازه جرمی مورد نظر به بازه طول عمر در واپاشی بتا نگاشته می شود. شایان ذکر است که ادعای ما صرفا محدود و منحصر به بازه های مورد نظر است و خارج از این بازه ها تاثیر نیروی بین نوکلئون ها چنان زیاد است که نمی توان واپاشی بتا را صرفا ناشی از گذار کوارکی دانست.
محبوبه فلاح جواد مظفری
چکیده ندارد.
مجید هاشمی کرامت الله ایزدپناه
ویروس موزائیک معمولی لوبیا (bcmv)، ویروس موزائیک زرد لوبیا (bymv) و ویروس مولد موزائیک بذر زاد لوبیا چشم بلبلی (bicmv) از مهمترین ویروس های حبوبات هستند که به ترتیب عامل خسارت زای مهمی روی لوبیا، باقلا و لوبیا چشم بلبلی می باشند. فراوانی این ویروس ها در میزبانهایشان و عدم آگاهی از روابط سرولوژیکی و هویت واقعی این ویروس ها (بویژه bcmv و bicmv) اهمیت شناسایی آنها را جهت ارائه روش های کنترل مشخص می کند. bcmv از لوبیاهای دارای رگبرگ نواری و برگ قاشقی، bicmv از برگ های موزائیکی حاصل از بذور لوبیا چشم بلبلی آلوده و bymv از باقلاهای موزائیکی اطراف شیراز جدا گردیدند و پس از اطمینان از خلوص بیولوژیکی با استفاده از دامنه میزبانی، سرولوژی و وزن مولکولی پروتئین پوششی از لحاظ ماهیت مورد تائید قرار گرفتند. مایه زنی مکانیکی عصاره چشم بلبلی دارای موزائیک (bicmv) در سلمک لکه های موضعی ایجاد نمود. مایه زنی عصاره لوبیای دارای رگبرگ نواری و برگ قاشقی (bcmv) روی گیاهان غیر از لوبیا دائمی ایجاد ننمود و نشانگر محدود بودن دامنه میزبانی این ویروس بود. این ویروس روی چند رقم لوبیا ایجاد موزائیک ، رگبرگ نواری، برگ قاشقی، لکه های موضعی و نکروز سیستمیک نمود. مایه زنی عصاره باقلا با علائم موزائیک (bymv) در عدس سبب ریزبرگی و در سلمک لکه های موضعی ایجاد نمود. خالص سازی bcmv و bymv با استفاده ای سانتریفوژ کردن افتراقی در بافرهای ویژه انجام شد ولی خالص سازی bicmv با استفاده از سانتریفوژ کردن در دورهای پائین و کاربرد peg و نمک طعام انجام گرفت . وزن مولکولی زیر واحدهای پروئتین پوششی این ویروس ها در الکتروفوز در ژل پلی اکریل آمید برای bcmv, bicmv و bymv به ترتیب 34/6، 32/8 و 33/8 کیلو دالتون بدست آمد. بر اساس مطالعات حاضر عامل موزائیک باقلا در فارس ویروس موزائیک زرد لوبیا (bymv) و عامل رگبرگ نواری و برگ قاشقی لوبیا بر اساس دامنه میزبانی و خصوصیات فیزیکوشیمیایی سویه ای از bean common mosaic necrosis virus (bcmnv) می باشد که رابطه سرولوژیکی بسیار نزدیکی با bcmv دارد. همچنین بر اساس دامنه میزبانی و روابط سرولوژیکی عامل موزائیک بذرزاد لوبیا چشم بلبلی واکنش همسان ایجاد کرد. آنتی سرم ویروس عامل موزائیک بذرزاد لوبیا چشم بلبلی (bicmv) با آموده خالص bcmnv ایجاد مهمیزک (spur) نمود. بدین ترتیب دو ویروس مزبور از لحاظ واکنش گیاهی مختلف ، اندازه پروئتین پوششی و خصوصیات سرولوژیکی با هم تفاوت دارند لکن بجهت رابطه سرولوژیکی می توانند سویه های مختلف یک ویروس محسوب شوند. در آزمایش انتقال ویروس با شته، هر سه ویروس با درصد بیشتری توسط شته aphis fabae در مقایسه با شته ههای aphis gossypii و acyrthosiphon pisum منتقل شدند.
مجید هاشمی اکبر پرهیزکار
اطلاعات و بررسیهای موجود در باره فضاهای شهری در بافتهای تاریخی ایران بسیار اندک است . اما با توجه به همین اطلاعات می توان اظهار داشت که فضاهای شهری در گذشته از لحاظ کارکردی و کالبدی غالبا از کارایی مناسبی برای زندگی درآن برخوردار بوده اند. در حالیکه برخی از انواع بسیار مهم فضاهای شهری در دوره معاصر مانند خیابانها و میدانها فاقد کارایی لازم برای زندگی شهری هستند و غالبا نقش ارتباطی آنها به صورت مهمترین کارکرد و دربرخی موارد تنها کارکرد آنها درآمده است . در شهرهای بزرگ با وجود آنکه مردم در طول روز برای جابجایی در شهر در اینگونه فضاها حضور دارند ، اما به سبب آلودگیهای محیطی از قبیل آلودگی هوا، آلودگی صوتی و ازدحام و همچنین فقدان فعالیتهای اجتماعی ، حضور در این فضاها برای آنها نه تنها خوشایند نیست بلکه از آن فضاها گریزان نیز می باشند. علاوه براین فضاهای شهری مناسبی هم برای بسیاری از فعالیتهای مهم اجتماعی وجود ندارد. برای مثال در گذشته در هر دوره تاریخی در پایتخت و شهرهای بزرگ و مهم ، یک میدان حکومتی - عمومی وجود داشت که بسیاری از جشنها و مراسم اجتماعی ، مذهبی و ملی در آن برگزار می شد بسیاری از اینگونه میدانها برای پاسخگویی به فعالیتهای گوناگون و متنوع شهری و اجتماعی از لحاظ کالبدی با توجه به اصول کم وبیش معینی طراحی و ساخته می شدند ، یا به تدریج شکل می گرفتند. با وجود الگوهای نسبتا کارآمد برای طراحی میدانهای حکومتی - عمومی و میدانهای عمومی ، با شروع تهاجم فرهنگی غرب مردم ما را گونه ای خودباختگی فراگرفت. این تقلید از غرب باعث شد که در دوره معاصر تهران به عنوان مرکز کشوری با سابقه درخشان در شهرسازی فاقد یک میدان عمومی مناسب از لحاظ کالبدی و کارکردی باشد که آئین ها و جشنهای رسمی و مذهبی و ملی در آن به خوبی برگزار شود. شناخت فضاهای معماری و شهری ، تاریخی می تواند زمینه مناسبی برای درک الگوهای سنتی پدید آورد تا با توجه به آن بتوان فضاهایی خلق کرد که ضمن دارا بودن خصوصیات کالبدی و کارکردی مناسب از هویت فرهنگی مناسبی نیز برخوردار باشد.
مجید هاشمی علی دانش
پارامترهای موثر در جابجایی امتزاجی در مخازن همگن عبارتند از ضریب دیسپرژن، ضریب دیفیوژن و نسبت حجمی فضای خالی در جریان به کل حجم منافذ سنگ، روشهای تجربی و مدلهای ریاضی بسیاری جهت بدست آوردن این پارامترها ارائه گردیده است. مدلسازی جابجایی امتزاجی در مخازن ترکدار مورد مطاله کمی قرار گرفته و مدلهای معدودی برای اینگونه مخازن ارائه گردیده است. در مدلهای موجود، همانند مدلهای مخازن همگن، پارامترهای تعیین کننده چگونگی رفتار سیال در جابجایی امتزاجی بعنوان پارامترهای تطابق بکار رفته و با تغییر این پارامترها، تطابق مناسب بین نتایج تجربی و نتایج حاصل از مدل حاصل گردیده است. در طی تحقیق حاضر ضمن مطالعه پیرامون عوامل و پارامترهای موثر بر حرکت سیال در محیطهای متخلخل و نیز جابجایی امتزاجی، دستگاه مناسب طراحی و ساخته شد سپس با استفاده از نمونه سنگ رخنمون از جنس کربناته آزمایشات دقیق آنالیز ردیاب و جابجایی امتزاجی بر روی آنها انجام پذیرفت. با استفاده از تکنیک آنالیز ردیاب ضمن شناخت درصدی از حجم فضای خالی سنگ که در مکانیزم جابجایی امتزاجی شرکت می نمایند، ضرایب دیسپرژن و دیفیوژن مولکولی در محیط را اندازه گیری نموده و سپس با استفاده از اندازه و قطر بازشدگی ترک، سرعت حرکت سیال از میان ترک شناسایی و با استفاده از روابط تجربی و منحنی های ارائه شده پارامترهای مربوط به ترک که در مکانیزم جابجایی امتزاجی موثر می باشند اندازه گیری می شود. در پایان با استفاده از پارامترهای بدست آمده و بکارگیری مدلهای پیشنهادی مناسب، مدل جابجایی امتزاجی برای نمونه مورد آزمایش ارائه می گردد. با مقایسه بین نتایج تجربی و نتایج حاصل از حل مدل پیشنهادی می توان به دقت مدل که همانا دقت پارامترهای تعیین شده می باشد پی برد.