نام پژوهشگر: احسان کهنه
شیرین صیقلانی حسن رمضانپور
هدف از انجام این تحقیق بررسی میزان تغییرات خصوصیات مورفولوژی، شیمیایی و بیولوژی خاک در توده های غیر بومی دارتالاب و مقایسه آن با توده های بومی سفیدپلت و توسکای قشلاقی می باشد. به این منظور سه پوشش جنگلی دارتالاب، توسکای قشلاقی و سفیدپلت در صفرابسته آستانه انتخاب شد و در هر پوشش پروفیل مورد نظر حفر گردیده و تشریح پروفیل انجام شد. سپس سه تکرار از عمق های 0 تا 15 و 15 تا 30 سانتی متری به صورت نمونه مرکب برداشته شد. و خصوصیات مورفولوژیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آنها مورد آزمایش قرار گرفت. این تحقیق به صورت آزمایش فاکتوریل (2×3) در غالب طرح بلوک کامل تصادفی انجام شد. آزمایشات شیمیایی عبارتند از میزان کربن آلی، ازت، فسفر، ظرفیت تبادل کاتیونی و کاتیون های تبادلی و آزمایشات بیولوژی عبارتند از تنفس میکروبی و بیوماس میکروبی. نتایج نشان داد که با توجه به شرایط آبگرفتگی بیشتر در خاک تحت پوشش دارتالاب در مقایسه با سفیدپلت و توسکای قشلاقی رده بندی خاک در سطح زیر گروه تغییر کرده است. در ضمن دارتالاب در بیشتر خصوصیات شیمیایی خاک سطحی اندازه-گیری شده مثل کربن آلی، ازت، فسفر، کاتیون های تبادلی پتاسیم، کلسیم و منیزیم و هم چنین برخی خصوصیات بیولوژیکی خاک سطحی مثل تنفس میکروبی و بیوماس میکروبی تأثیر معنی داری در مقایسه با پوشش جنگلی بومی سفیدپلت و توسکای قشلاقی داشته است. دارتالاب با شرایط و ویژگی های منحصر به فرد، ترکیب شیمیایی خاص برگ نقش موثری در تغییرات خاک سطحی داشته و وجود تفاوت های معنی دار بین این گونه و درختان سفیدپلت و توسکای قشلاقی در بسیاری از خصوصیات اندازه گیری شده ی ذکر شده به تفاوت های ذاتی این گونه بر می گردد. عدم وجود تفاوت معنی دار در اکثر خصوصیات اندازه گیری شده بین دو توده جنگلی سفیدپلت و توسکای قشلاقی نشان دهنده این است که به دلایل مختلف توده دارتالاب در مدت زمان بیش از سه دهه اثرات ثانویه ای در خاک ایجاد کرده است و مقدار کربن آلی، ازت، فسفر، کاتیون های تبادلی پتاسیم، کلسیم، منیزیم، تنفس میکروبی و کربن میکروبی خاک را افزایش داده است.
الهه حسینیان حسن رمضان پور
در شرایط فعلی گونه های سریع الرشد به دلیل نیاز صنایع تبدیلی بیش تر مورد توجه قرار دارند. گونه های دارتالاب، توسکای قشلاقی و سفیدپلت جزو درختان سریع الرشد هستند. در این پژوهش، ویژگی های خاک در 2 عمق (15-0 و 30-15 سانتی متر) گونه ها تعیین شد و اثر گونه دارتالاب به عنوان یک گونه غیربومی و توسکای قشلاقی و سفیدپلت به عنوان گونه های شاهد بر ویژگی های فیزیکی، مینرالوژی و میکرومورفولوژی خاک، بررسی گردید. خاک تحت پوشش دارتالاب با رنگ تیره تری نسبت به دو گونه شاهد مشاهده شد. رده بندی سه پوشش در حد زیرگروه متفاوت بود. در عمق اول دارتالاب، کانی رسی پالیگورسکایت و عمق دوم سفیدپلت مشاهده شد در حالی که در دو عمق مربوط به پوشش های جنگلی توسکای قشلاقی و سفیدپلت، سوسک خاکی دیده شد. با توجه به نتایج حاصل از تجزیه واریانس داده های آزمایش در قالب فاکتوریل 2×3 بر پایه طرح کاملاً تصادفی نشان داد که تفاوت معنی داری بین این سه گونه از نظر درصد سیلت، شن، شن خیلی ریز، شن ریز، شن درشت، رس ریز به رس کل، شن به سیلت، gmd و d وجود داشت. مقایسه میانگین بین گونه ها نیز به لحاظ تأثیری که بر خصوصیات خاک داشته باعث تنزل شاخص های مورد بررسی خاک شده است. دارتالاب تفاوت معنی داری با دو گونه دیگر از نظر هر یک از خصوصیات درصد رس، رس ریز، رس متوسط و درشت، سیلت ریز، سیلت متوسط، شن متوسط، mwd، جرم مخصوص ظاهری، تخلخل، درصد رطوبت و درجه اشباع داشت و مقادیر آن بیشتر بود. در دو عمق نیز تفاوت بین دارتالاب با دو گونه دیگر از نظر هر یک از خصوصیات درصد رس، رس ریز، رس متوسط و درشت، سیلت متوسط، شن متوسط، شن خیلی درشت، mwd، جرم مخصوص ظاهری، جرم مخصوص حقیقی، نسبت پوکی، درصد رطوبت و درجه اشباع معنی دار بود. اثر متقابل گونه×عمق از نظر درصد شن، سیلت، شن ریز، شن خیلی ریز، رس ریز به کل رس، شن درشت، شن به سیلت، gmd و d معنی-دار بود و گونه سفیدپلت در عمق دوم در مقدار خصوصیات درصد شن، شن ریز، شن خیلی ریز ، رس ریز به رس کل و شن به سیلت بیشتر بود.
آزاده قلوبی محمود شعبانپور
تراکم یکی از مشکلات جهانی مربوط به خاک است که اهمیت آن در مزارع و علفزارها و همچنین خاک های جنگل افزایش می یابد. علت وقوع آن استفاده از ماشین آلات سنگین است، امّا لگدمال شدن توسط دام ها و فعّالیت های بشر نیز بر آن موثرند. به منظور بررسی اثر تراکم خاک بر معدنی شدن فسفر و جمعیّت میکروبی خاک، آزمایشی گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کامل تصادفی با سه تکرار در دانشکده کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. فاکتورهای مورد مطالعه شامل : تراکم خاک در سه سطح (طبیعی، ده و بیست درصد تراکم)، بافت خاک در دو سطح (سبک و سنگین) و زمان در چهار مرحله زمانی (1، 21، 45 و 60 روز) بود، ویژگی ها و فاکتورهای مورد اندازه گیری شامل فعالیّت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی، تنفس خاک، ماده آلی و جمعیّت قارچ و باکتری، ec، کربنات کلسیم معادل و ph خاک بودند. برای بررسی میزان معدنی شدن فسفر آلی خاک فعالیت آنزیم فسفاتاز در خاک اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که اثر زمان و نوع خاک بر فعالیت آنزیم فسفاتاز اسیدی و قلیایی در سطح احتمال 1% معنی دار است. فعالیت آنزیم فسفاتاز در خاک لوم شنی بیش از خاک رسی بود. حداقل فعالیّت این آنزیم نیز مربوط به 45 روز پس از کشت بود. با افزایش درجه تراکم میزان تنفس میکروبی کاهش و درصد کربن آلی خاک افزایش یافت. اثر مراحل زمانی بر ec، ph، تنفس میکروبی و جمعیّت قارچ ها و باکتری های خاک در سطح احتمال 1% معنی دار شد. افزایش تراکم خاک جمعیّت قارچ و باکتری خاک را تغییر داد. بین جمعیّت قارچ ها و باکتری ها ی خاک همبستگی منفی معنی داری وجود داشت. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که جمعیّت میکروبی خاک و میزان تنفس میکروبی خاک از جمله خصوصیات بیولوژیکی خاک هستند که در مدت زمان کوتاه تری تحت تاثیر تراکم خاک قرار می گیرند.
پریا مهاجری احمد گلچین
عامل توپوگرافی تاثیر قابل توجهی بر روی مشخصات خاک¬های هر منطقه دارد. این عامل با تغییر مقدار و جهت شیب و ارتفاع از سطح دریا بر روی مشخصات خاک¬ها تاثیر می¬گذارد. توپوسکانس یک ترتیب و توالی از خاک¬های مختلف است که از قله شیب تا کف دره شیب امتداد دارد. بررسی خصوصیات کیفی و پدولوژیکی خاک¬های واقع شده روی اراضی شیب¬دار، موجبات بهره¬برداری بهتر از خاک را در این گونه اراضی فراهم می¬آورد. علی رغم اهمیت زیاد شناخت تغییرات خاک¬ها جهت مدیریت بهتر آن¬ها مطالعه کمتری در زمینه تغییرات خاک¬های قرار گرفته روی یک توپوسکانس در سطح زمین نما در کشور ما انجام شده است. این پژوهش با هدف بررسی کیفیت ماده آلی و ویژگی¬های فیزیکی، شیمیایی و مینرالوژیکی خاک¬های واقع شده روی یک کاتنا در منطقه دیلمان استان گیلان انجام گرفت. برای انجام این پژوهش، اراضی روی توپوسکانس ابتدا به پنج بخش عرضی شامل قله شیب، شانه شیب، پشت شیب، پای شیب و پنجه شیب تقسیم شدند. سپس هر بخش به صورت طولی به سه قسمت به عنوان سه تکرار تقسیم گردید و برای هر قسمت از اعماق صفر تا 20، 20 تا 40 و 40 تا 60 سانتی متری نمونه¬های مرکب خاک تهیه و سپس برخی از ویژگی¬های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی نمونه¬ها اندازه¬گیری شدند. نتایج نشان داد که موقعیت¬های پایین شیب شامل پا و پنجه شیب دارای حداکثر پایداری خاکدانه، درصد رطوبت ظرفیت مزرعه، میزان کربن آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، هدایت الکتریکی، میزان کاتیون¬های محلول، فسفر قابل جذب، نیتروژن کل و تنفس میکروبی بودند. در مقابل خاک¬های واقع شده در قسمت¬های بالایی شیب مانند قله و شانه شیب حداقل ویژگی¬های فوق را دارا بودند. ph، sar و آهک برخلاف سایر پارامترها روند معکوسی نشان داد و در قله و شانه شیب بیشتر از موقعیت¬های پایینی بود. همچنین بررسی¬های صورت گرفته نشان داد که با افزایش عمق از میزان پایداری خاکدانه¬ها، کربن آلی، ظرفیت تیادل کاتیونی، فسفر قابل جذب و نیتروژن کل خاک کاسته شد در حالیکه میزان رس و وزن مخصوص ظاهری روند معکوسی داشتند و با افزایش عمق میزان آن¬ها افزایش یافت. همچنین نتایج حاصل از پراش پرتو ایکس ذرات رس خاک نیز نشان داد که در موقعیت-ها و اعماق مورد مطالعه مینرالوژی خاک¬¬ها از نظر کیفی مشابه ولی از نظر فراوانی تا حدودی باهم متفاوت بودند. تفاوت بسیار فاحش در کیفیت خاک در موقعیت¬های مختلف شیب به طور عمده به تفاوت در میزان رطوبت دریافتی، سرعت فرسایش و تجمع مواد نسبت داده شد.
زینب آقاجمالی محمود شعبانپور
شناخت رابطه گیاه با خاک، به منظور افزایش بهره¬وری و برآورد اهداف مورد نظر در راستای احیای اراضی ضروری است. گونه¬های گیاهی با ویژگی¬های خاص خود دارای تاثیرات ویژه¬ای بر محیط رشد خود می-باشند و مطالعه رابطه خاک و گیاه می¬تواند چگونگی این تاثیرات را مشخص کرده و در برنامه ریزی اهداف مفید باشد. این پژوهش با هدف بررسی تاثیر گونه¬های مختلف درختی بر برخی از ویژگی¬های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی کیفیت خاک در دو عمق 25-0 و 50-25 سانتی¬متری در ایستگاه تحقیقات نهال و بذر گونه¬های جنگلی شلمان در شهرستان لنگرود، واقع در استان گیلان، انجام گردید. تحقیق به صورت طرح بلوک کامل تصادفی در هفت تیمار و سه تکرار انجام شد.تیمارها شامل سه گونه سوزنی برگ (ارس، کاج تدا و دار تالاب) و سه گونه پهن برگ (توسکا، بلوط و سفید پلت) و یک قطعه درخت کاری نشده یا شاهد در مجاورت آن انتخاب شدند که هر سه منطقه از لحاظ شرایط فیزیوگرافی و اقلیمی مشابه هم بودند. سن پوشش¬های گیاهی30 سال می¬باشد. مجموعا 42 نمونه به صورت نمونه مرکب و با فاصله 150-50 سانتی¬متر از تنه درخت از تیما¬های مورد مطالعه جمع آوری گردید. برخی از خصوصیات خاک، شامل ماده آلی، ازت کل، فسفر قابل دسترس، کاتیون¬های تبادلی (سدیم، پتاسیم، کلسیم و منیزیم)، ph، هدایت الکتریکی عصاره اشباع خاک، ظرفیت تبادل کاتیونی، آهن، مس، روی و منگنز قابل جذب (عصاره گیری با dtpa)، میانگین وزنی قطر خاکدانه¬ها، بافت خاک، جرم مخصوص حقیقی، جرم مخصوص ظاهری، سرعت معدنی شدن فسفر با فعالیت آنزیم فسفاتاز و تنفس میکروبی خاک به روش¬های مرسوم آزمایشگاهی اندازه گیری شدند. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می¬دهد که تیمار¬های مورد مطالعه اختلاف معنی¬داری از نظر ماده آلی، ph، هدایت الکتریکی، ظرفیت تبادل کاتیونی، پتاسیم ، فسفر ، کلسیم تبادلی، ازت کل، آهن، روی، تنفس و آنزیم فسفاتاز قلیایی داشته است. هم¬چنین تیمار¬های مورد مطالعه مقدار ماده آلی، ظرفیت تبادل کاتیونی، کلسیم تبادلی، پتاسیم تبادلی، فسفر، ازت کل، نسبت کربن به نیتروژن، آهن و فعالیت فسفاتاز قلیایی را نسبت به تیمار شاهد افزایش، و میزان تنفس میکروبی خاک را نسبت به تیمار شاهد کاهش داده¬اند. با توجه به نتایج به دست آمده از این پژوهش، می¬توان نتیجه گرفت، که گونه¬های پهن¬برگ نسبت به گونه¬های سوزنی¬برگ در بهبود کیفیت خاک تاثیر بیش¬تری داشته¬اند.
فاطمه نعمت گرگانی محمود شعبان پور
انتقال آلاینده های بیماری زا نظیر باکتری اشریشیاکلی به آب های زیرزمینی، از مسائل بسیار مهم زیست محیطی است که می تواند در سطحی وسیع سبب شیوع بیماری شود. هدف از این پژوهش مطالعه کمی انتقال باکتری اشریشیاکلی در شرایط رطوبتی اشباع و دائمی در ستون های خاک با بافت شن لومی و لوم بوده است. مدل جذب- واجذب برنامه hydrus-1d برای پیش بینی انتقال و جذب باکتری در ستون خاک استفاده شد. ابتدا خاک های هوا خشک شده در ستون هایی با قطر 6 سانتی متر و طول 20 سانتی متر ریخته شد، به طوریکه لایه نازکی از سنگ ریزه بر سطح ستون خاک برای جلوگیری از تخریب ساختمان خاک قرار داده شد. ستون های خاک از ته ستون با محلول 01/0 مولارcacl2 به مدت دو روز اشباع شدند. آبشویی ستون های خاک با سوسپانسیون باکتری با محلول 05/0 مولار کلرید کلسیم انجام شد و نمونه های زهآب خروجی با حجم 40 میلی لیتر به صورت پیوسته نمونه برداری گردید. یون کلراید از جمله یون هایی پایستار است، به دلیل این خاصیت، به عنوان شاخصی برای سرعت حرکت آب در خاک استفاده شد. بدین منظور پس از پایان آزمایش انتقال باکتری، منحنی رخنه باکتری اشریشیاکلی و کلراید اندازه گیری گردید. به دلیل حضور منافذ درشت و وجود جریان های ترجیحی در خاک شن لومی، میزان پالایش باکتری کمتر از خاک لومی بوده و حرکت باکتری و آلودگی زهآب در این خاک با سرعت بیشتری انجام شد. سرعت انتقال باکتری به خاطر بر هم کنش های ذرات خاک با بار الکتریکی منفی در پلی ساکاریدهای موجود در باکتری، باعث کند شدن سرعت حرکت آن نسبت به سرعت حرکت یون کلراید گردید. در این پژوهش مدل جذب- واجذب سینتیک برنامه hydrus-1d توانست منحنی رخنه باکتری و کلراید را به خوبی برآورد نماید.
سهیلا محمدی علی صالحی
تعداد، تنوع و پراکنش میکرو و ماکروفون های خاکزی برای سنجش کیفیت و سلامت خاک در دوره زمانی کوتاه مدت می تواند استفاده شود. . تحقیق حاضر در نظر دارد میزان تأثیر گزاری صنوبر کاری های با دو سن مختلف و توده توسکای قشلاقی را بر برخی خواص زیستی خاک شامل جمعیت و بیوماس کرم خاکی، بیوماس میکروبی و تنفس میکروبی خاک را مورد بررسی قرار دهد. این مطالعه فراوانی کرم خاکی، جمعیت و تنفس میکروبی خاک و برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک به منظور بررسی تأثیر متقابل آن ها بر خصوصیات زیستی را مورد بررسی قرار داد. طرح آزمایشی مورد استفاده بلوک های کاملاً تصادفی در سه تیمار و پنج تکرار ( بلوک) بوده است. .
راحله جنابی حق پرست احسان کهنه
چکیده ندارد.