نام پژوهشگر: لیلا رشیدبیگی
لیلا رشیدبیگی فریده یوسفی
هدف پژوهش حاضر شناخت نقش تجربه های دینی در پیش بینی بهزیستی روان شناختی با واسطه گری حل مسئله اجتماعی بود. بدین منظور تعداد 416 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شیراز که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند، مقیاس عرفان (هود ماریس و واتسن، 1993)، مقیاس بنیادگرایی مذهبی (آلتمیر و هانسبرگر، 2004)، مقیاس جهت گیری پرسش گری (بتسون و شوئنراد، 1991 الف و ب)، مقیاس حل مسئله اجتماعی (دزوریلا، نزو و میدو ـ الیویرز، 2002) و مقیاس بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) را تکمیل کردند. داده ها با استفاده از روش شیوه آماری تحلیل مسیر با استفاده از نرم افزار amos مورد تحلیل قرار گرفت. نقش واسطه گری متغیرهای واسطه ای با استفاده از روش بوت استراپ ماکرو مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان دادند که به استثناء خودانتقادگری و بنیادگرایی که هدفمندی در زندگی- رشدشخصی، خودانتقادگری که استقلال و تساهلگرایی که پذیرش خود- تسلط بر محیط را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کنند؛ سایر ابعاد سه نوع تجربه دینی زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی می کنند. خودانتقادگری، جهت گیری مثبت به مسئله را به صورت مثبت و معنادار پیش بینی می کند. همچنین به استثناء عرفان درون گرا و بنیادگرایی که پیش بینی کننده مثبت زیر مقیاس های جهت گیری منفی به مسئله و حل مسئله تکانشی ـ اجتنابی هستند؛ سایر ابعاد سه نوع تجربه دینی این زیرمقیاس های حل مسئله اجتماعی را به صورت منفی و معنادار پیش بینی می کنند. ابعاد تفسیر، خودانتقادگری و پیچیدگی به صورت مثبت و معنادار حل مسئله منطقی را پیش بینی می کنند. از سویی دیگر، جهت گیری منفی به مسئله پیش بینی کننده منفی و حل مسئله منطقی پیش بینی کننده مثبت کلیه ابعاد بهزیستی روان شناختی هستند. در حالی که جهت گیری مثبت به مسئله تنها پیش بینی کننده مثبت بعد ارتباط مثبت با دیگران و حل مسئله تکانشی ـ اجتنابی تنها پیش بینی کننده منفی بعد هدفمندی در زندگی- رشدشخصی هستند. نتایج بوت استراپ ماکرو نشان داد که به استثناء انعطاف پذیری به تغییر که تنها به صورت مستقیم بعد هدفمندی در زندگی- رشدشخصی را پیش بینی می کند، کلیه زیرمقیاس های حل مسئله اجتماعی دارای نقش واسطه گری بین ابعاد سه نوع تجربه دینی و زیرمقیاس های بهزیستی روان شناختی هستند. نهایتاً شاخص های برازش مدل نهایی در حد قابل قبولی بود. بر طبق نتایج این پژوهش، تجربه های دینی می توانند نقش مهمی در چگونگی بهزیستی روان شناختی و حل مسئله اجتماعی ایفا نمایند. همچنین حل مسئله اجتماعی نیز بین تجربه های دینی و بهزیستی روان شناختی نقش واسطه گری دارد.