نام پژوهشگر: کریم مردانی

بررسی پلی مورفیسم ژن میوستاتین در مرغان بومی آذربایجان غربی با استفاده از روش pcr-sscp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  سمیه زندی   کریم مردانی

چکیده: در این پژوهش چندشکلی ژن میوستاتین(mstn) مرغان بومی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی با استفاده از روش چندشکلی ساختاری رشته های منفرد مبتنی بر واکنش زنجیره ای پلی مراز مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور از جمعیت مورد بررسی تعداد 100 قطعه مرغ به صورت تصادفی انتخاب و خونگیری انجام گرفت.dna ژنومی از نمونه های خون استخراج گردید و با استفاده از واکنش زنجیره ای پلیمراز، قطعه ای از ژن میوستاتین شامل قسمتی از پروموتور و قسمتی از اگزون یک آن به اندازه 599 جفت باز تکثیر گردید. نتایج حاصل از الکتروفورز نمونه ها روی ژل پلی آکریلامید وجود سه آلل a، b و c برای این ژن را نشان داد که فراوانی آن ها به ترتیب 622/0، ،274/0 و104/0 بود. همچنین سه ژنوتیپ مختلف چند شکلی آرایش فضایی رشته های منفرد (sscp) به صورت ab, aa و ac، به ترتیب با فراوانی های 244/0، 549/0 و 207/0 مشاهده شدند. ارزش اصلاحی صفات وزن بدن و لاشه افراد مورد بررسی با استفاده از تجزیه مدل های مختلط حیوانی تک صفتی و با کمک نرم افزار wombat پیش بینی شدند. سپس اثر ژنوتیپ های مختلف، بر ارزش های اصلاحی و فنوتیپی صفات مورد مطالعه با استفاده از تجزیه مدل های خطی تعمیم یافته و با کمک نرم افزار sas مورد بررسی قرار گرفت. در جمعیت مورد بررسی میزان شاخص های شانون، تنوع ژنی نی و تعداد آلل موثر به ترتیب 88/0، 53/0 و 2/2 بودند که نشان دهنده تنوع بالا در جمعیت مورد بررسی مرغان بومی است. همچنین نتیجه حاصل از آزمون کای اسکور نشان داد که جمعیت مورد بررسی در حالت تعادل هاردی – واینبرگ نیست. اثر ژنوتیپ های sscp بر ارزش های اصلاحی و فنوتیپی، تنها در رابطه با ارزش اصلاحی وزن 12 هفتگی معنی داربود، به گونه ای که افراد دارای ژنوتیپ ac به طور معنی داری (05/0 (p< پایینترین ارزش اصلاحی را برای وزن بدن در سن 12 هفتگی داشتند. نتایج به دست آمده نشان دادند که ناحیه مورد بررسی ژن میوستاتین در این مطالعه در مرغهای بومی آذربایجان دارای چند شکلی است و می تواند در انتخاب به کمک نشان گرها به کار رود. واژه های کلیدی: ژن میوستاتین، چندشکلی، مرغ بومی، pcr-sscp ، ارزش اصلاحی

بررسی شیوع سارکوسیستیس ژیگانته آ در گوسفندان کشتارگاه صنعتی ارومیه با استفاده از تکنیک pcr-rflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1390
  فرهاد فرهنگ پژوه   محمد یخچالی

سارکوسیستیس یکی از تک یاخته های انگلی کوکسیدیایی در حیوانات به ویژه نشخوارکنندگان اهلی می باشد. از چهار گونه سارکوسیستیس انگل گوسفندان، گونه سارکوسیستیس ژیگانته آ یکی از گونه های مولد ماکروکیست می باشد که در مطالعه حاضر فراوانی و مطالعه مولکولی آن به منظور شناسایی سویه های احتمالی جدید مورد بررسی قرار گرفت. به این منظور، 638 لاشه گوسفند در کشتارگاه صنعتی شهرستان ارومیه بازرسی شدند و موارد آلوده به ماکروکیست های انگل سارکوسیستیس شناسایی و دسته بندی گردیدند. در مطالعه مولکولی، ماکروکیست های انگل با محلول ایزوتونیک pbs شستشو شدند و dna آنها استخراج گردید. سپس با تکثیر قطعه bp 964 از ژن 18s rrna، هضم آنزیمی محصول pcr به روش rflp با استفاده از آنزیم های محدود کننده mbo ii و mvai انجام شد. یافته های کشتارگاهی بیانگر شیوع سارکوسیستیس به میزان83/36درصد در کوسفندان تحت مطالعه بود. فراوانی آلودگی در دام های نر (15/79درصد) بیشتر از دام های ماده (85/20درصد) بود که اختلاف معنی داری داشت (p<0.05). در بازرسی پس از کشتار، بیشترین میزان آلودگی عضوی به انگل سارکوسیستیس در مری (100درصد) ثبت شد. توزیع آلودگی در اندام های آلوده اختلاف معنی داری داشت (p<0.05). یافته های میکروسکپیک با روش هضمی نشانگر آلودگی لاشه ها به انگل سارکوسیستیس در 615 (39/96 درصد) لاشه بود. و با روش گسترش مهری میزان آلودگی 449 (39/70درصد) بود. بر اساس نتایج بدست آمده از الگوی rflp- pcrماکروکیست های جنس سارکوسیستیس مربوط به دو گونه سارکوسیستیس ‍ژیگانته آ (57/79درصد) و سارکوسیستیس مدوزیفورمیس (43/20درصد) بودند. بر اساس یافته ها در این مطالعه، بررسی الگوی pcr-rflp گونه های سارکوسیستیس می تواند روش مطمئن و مناسبی برای بررسی سایر گونه های انگل در منطقه و نیز شناسایی ایزوله های جدید آنها باشد.

مطالعه حضور طاعون نشخوارکنندگان کوچک (ppr) به روش rt-pcr در برخی مناطق مرزی ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده دامپزشکی 1391
  فروغ پور عینی   امید مددگار

طاعون نشخوارکنندگان کوچک یک بیماری مهم ویروسی واگیر درگوسفند و بز است که برای اولین بار در غرب آفریقا در دهه 1940 شرح داده شده است. این بیماری اولین بار در ایران سال 1373 از استان ایلام گزارش شد. عامل بیماری، ویروس طاعون نشخوارکنندگان کوچک یک موربیلی ویروس از خانواده پارامیکسوویریده است که قرابت آنتی ژنی نزدیکی با ویروس دیستمپر سگ، طاعون و سرخچه در انسان دارد. طاعون در نشخوارکنندگان کوچک با نشانه هایی مانند ترشحات موکوسی چرکی از منخرین، تب بالا، ترشحات چشمی، استوماتیت نکروزی، اسهال، آنتریت و پنومونی خود را نشان می دهد. در مطالعه حاضر تعداد 70 نمونه خون کامل (از شهرهای کامیاران، پیرانشهر، لاهیجان، قروه و بیله سوار) به وسیله ونوجکت حاوی edtaبه میزان 10-5 میلی لیتر از ورید وداج گوسفند و بز مناطق مرزی اشاره شده اخذ و در مجاورت یخ به آزمایشگاه انتقال یافت. از تعداد 70 نمونه، 28 نمونه خون بز و 42 نمونه متعلق به گوسفند بود که در مجموع شامل 45 دام ماده و 25 دام نر بود. فراونی نمونه ها در شهر قروه 13، لاهیجان 10، بیله سوار 18، کامیاران 13 و پیرانشهر 16 نمونه بود. هدف از انتخاب نقاط ذکر شده، وجود نشانه های مانند تلفات بالا، اسهال مقاوم به درمان، سقط و زخم در مخاط آلت تناسلی دام نر در این مناطق بوده است. اخذ نمونه فقط از دام های مشکوک بیمار نبوده بلکه از برخی دام های به ظاهر سالم منطقه نیز صورت گرفت. نمونه های خون در دمای 4 درجه سانتی گراد و در 3000 دور و به مدت 10 دقیقه سانتریفوژ گردید، سرم جداسازی شد و از بافی کوت جهت استخراج rna ویروس طاعون نشخوارکنندگان کوچک (pprv) استفاده شد. روش rt-pcr با روش های اشاره شده در منابع و با افزودن قطعه bp448 اختصاصی ژن f صورت گرفت. در مرحله بعد تمام نمونه ها مجدداً توسط nested pcr آزمایش شدند. به عنوان کنترل مثبت pcr از واکسن زنده طاعون نشخوارکنندگان کوچک استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با روش های آماری spss و آنالیزهای واریانس انجام شد. از تعداد 70 نمونه مورد مطالعه، 10 نمونه (15%) مثبت بود. میزان آلودگی در گوسفند و بز به ترتیب 10% و 22% بود و ارتباط معناداری از نظر جنسیت و میزان آلودگی یافت نشد (05/0p>). درصد آلودگی در سنین زیر یک سال، یک تا دو سال، دو تا سه سال و بالای سه سال به ترتیب 14%، 34%، 12% و0% تشخیص داده شد اما ارتباط معناداری از نظرگروه های سنی مورد مطالعه و میزان آلودگی یافت نشد (05/0p>). درصدآلودگی در شهر قروه 30%، لاهیجان0%، بیله سوار30%، کامیاران 20% و پیرانشهر 20% بود، ارتباط معناداری از نظر منطقه مورد مطالعه و میزان آلودگی مشاهده نشد (05/0p>). پیشنهاد می شود مطالعات تکمیلی جهت روشن شدن وضعیت آلودگی، در سایر مناطق مرزی کشور انجام گیرد.

مطالعه حضور بیماری زبان آبی (bluetongue) در نشخوارکنندگان کوچک برخی مناطق مرزی ایران به روش nested- pcr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده دامپزشکی 1391
  مجتبی ورمقانی   فریدون رضازاده

تعداد 140 نمونه خون کامل (از شهرهای بندرعباس، کامیاران، پیرانشهر، پلدشت و ماکو، لاهیجان، قروه و بیله سوار از هرکدام 20 نمونه ی خون گوسفند و بز به تعداد مساوی از هر دو جنس) به وسیله ونوجکت به میزان 5-10 میلی لیتر همراه با edta از گوسفند و بز برخی مناطق مرزی ایران بطور تصادفی اخذ شده و در مجاورت یخ به آزمایشگاه ارسال می گردد. هدف از انتخاب نقاط ذکر شده، وجود نشانه های غیر اختصاصی از بیماری زبان آبی، بوده است. اخذ نمونه فقط از دامهای مشکوک بیمار نبوده بلکه از برخی گله های مورد اشاره در منطقه صورت خواهد گرفت. نمونه های خون در دمای 4 درجه سانتی گراد و در 3000 دور و به مدت 10 دقیقه سانتریفوژ شده و به دو قسمت جدا می شود. بخش رویی که سرم است جهت تستهای سرولوژی تکمیلی (در صورت لزوم) نگاهداری شده و بحش زیرین که حاوی گلبول قرمز بوده و جهت استخراج rna ویروس زبان آبی استفاده می شود. rt- pcr با روش niedbalski و همکاران (2007) با افزوده سازی قطعه bp 1156 اختصاصی ژن s7 و سپس nested- pcr با روش anthony و همکاران (2004) و پرایمرهای داخلی ژن s7 و قطعه bp 769 را زیاد می کند، صورت می گیرد. به عنوان کنترل مثبت pcr از cdna ویروس زبان آبی استفاده خواهد شد. آزمونهای pcr اول و دوم (rt and nested- pcr) روی کلیه نمونه ها انجام شده و نتایج با روش های آماری spss و آنالیزهای واریانس تجزیه و تحلیل خواهد شد.

بررسی چند شکلی ژن فاکتور رشد شبه انسولین1(igf-i) در گوسفند مغانی با استفاده از تکنیک pcr-sscp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1391
  فاطمه پوربایرامیان   کریم مردانی

فاکتور رشد شبه انسولینی (igf-i) یک هورمون پلی پپتیدی است که در بسیاری از فعالیت های متابولیکی و فیزیولوژیکی نقش دارد. در این تحقیق چند شکلی ناحیه اگزون یک ژن (igf-i) گوسفندان مغانی شناسایی شد. برای این منظور از تعداد 100 رأس گوسفند ایستگاه اصلاح نژاد گوسفند مغانی خونگیری شد. پس از استخراج dna، قطعه ای به اندازه 279 جفت باز از ناحیه اگزون یک این ژن با استفاده از واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیر گردید. محصولات pcr بدست آمده با روش sscp تجزیه شدند که منجر به شناسایی الگو های نواری متفاوت در گوسفندان مورد مطالعه گردید. برای جایگاه ژن igf-i، سه آلل b، cو d به ترتیب با فراوانیهای 5450/0، 3250/0 و 13/0 و سه ژنوتیپ bc، bd و bb با فراوانیهای 65 درصد، 26 درصد و 9 درصد بدست آمد. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش می توان گفت که تنوع ژنتیکی ناحیه اگزون اول ژن igf-i گوسفند مغانی نسبتاً بالا بوده و جمعیت در حال تعادل هاردی-واینبرگ نمی باشد. واژه های کلیدی: چند شکلی- فاکتور رشد شبه انسولینی -گوسفند مغانی- pcr-sscp

تنوع آللی ژن فاکتور نکروز تومور آلفا(tnf?) در گوسفند نژاد ماکویی با استفاده از روش pcr-sscp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1391
  پریسا بیابانی   کریم مردانی

تحقیق حاضر به منظور شناسایی تنوع آللی موجود در ژن فاکتور نکروز تومور آلفا (tnf?) در گوسفند نژاد ماکوئی با استفاده از روش واکنش زنجیره ای پلی مراز(pcr) و تفاوت فرم فضایی رشته های منفرد (sscp) انجام گرفت. برای این منظور تعداد 100 رأس گوسفند از مرکز پرورش و اصلاح نژاد واقع در شهرستان ماکو به طور تصادفی انتخاب و نمونه های خون جمع آوری شدند.dna ژنومی از نمونه های خون استخراج شد و قطعه ای به اندازه 273 جفت باز شامل قسمتی از اگزون 4 و ناحیه ترجمه نشده ?3 (utr?3) ژن tnf? با استفاده از pcr تکثیر شد. الکتروفورز محصولات pcr براساس روش sscp، منجر به شناسایی الگوهای باندی متفاوت در جمعیت گوسفندان مورد مطالعه شد. برای این جایگاه از ژن tnf?، سه آلل a، o و r به-ترتیب با فراوانی های 33/73 ، 78/17 و 89/8 درصد و سه ژنوتیپ aa ، ao و ar به ترتیب با فراوانی های 67/46 ، 56/35 و77/17 درصد شناسایی شدند. مقدار هتروزیگوتی مشاهده شده و تعداد آلل موثر برای این جایگاه به ترتیب 5333/0 و 73/1 بدست آمد. آزمون مربع کای نشان داد که جمعیت گوسفندان ماکوئی در حالت تعادل هاردی- واینبرگ قرار ندارند )05/0>(p. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش می توان گفت که تنوع ژنتیکی ژن tnf? در گوسفند نژاد ماکوئی نسبتاً بالا بوده بطوریکه می تواند در برنامه های اصلاح نژادی مد نظر قرار گیرد.

بررسی چندشکلی ژن mhc-drb1در گوسفندان نژاد ماکوئی آذربایجان غربی با استفاده از تکنیکpcr-rflp
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1391
  فرشته اشرفی احمد اباد   کریم مردانی

در مطالعه حاضر برای شناسایی چند شکلی ناحیه اگزون 2 ژن mhc (مجتمع اصلی سازگاری بافتی) در جمعیت گوسفندان نژاد ماکوئی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی، از تعداد 90 گوسفند خون گیری انجام گرفت. dna ژنومی از نمونه های خون استخراج گردید و قطعه ای به اندازه 279 جفت باز از ناحیه اگزون 2 ژن mhc با استفاده از واکنش زنجیره ای پلی مراز تکثیر شده و محصولات pcr بدست آمده به وسیله آنزیم برشی rsai هضم شدند و بر روی ژل آگارز دو درصد الکتروفورز گردیدند. نتایج بدست آمده حاکی از وجود 10 نوع آللa ،b ،e ،f ،i ،m ،o ،p ،q وv در این جایگاه بود که فراوانی آنها در کل جمعیت به ترتیب 56/47%، 76/9%، 83/1%، 66/3%، 49/5%، 22/1%، 98/10%، 15/9%، 54/8% و83/1% محاسبه شد. تعداد 18 ترکیب ژنوتیبی aa،ab ،ae ،ff ،am ،bo ،eo ،io ،om ap ،bp ،op ،pp ،aq ،oq ،pq ، qq وav شناسایی شدند که فراوانی ژنوتیپی محاسبه شده آنها در جمعیت به ترتیب برابر 70/31%، 85/15%، 21/1%، 65/3%، 21/1%، 43/2%، 43/2%، 97/10%، 21/1%، 87/4%، 21/1%، 65/3%، 65/3%، 87/4%، 21/1%، 21/1%، 87/4%، 65/3% بدست آمد. شاخص هتروزیگوتی و تعداد آلل موثر برای این جایگاه به ترتیب 7314/0%، 72/3% بدست آمد. آزمون مربع کای برای گوسفندان ماکوئی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی نشان داد که جامعه در تعادل هاردی-واینبرگ قرار ندارد. بر اساس نتایج بدست آمده می توان نتیجه گیری نمود که ژنوتیپ های لوکوس مورد مطالعه تحت تأ ثیر عوامل تغییر دهنده مانند انتخاب، جهش و یا مهاجرت بوده است.

تعیین فنوتیپ و ژنوتیپ باکتری های اسیدلاکتیک جداشده از پنیر سنتی کوزه و بررسی اثر مهاری آنها بر لیستریا منوسیتوژنز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1391
  حسن حسن زاد آذر   کریم مردانی

در بسیاری از نقاط دنیا بویژه مناطقی که امکان تولید انبوه در شرایط بهداشتی و تولید صنعتی برای بعضی از مواد غذایی وجود ندارد، از تخمیر مواد خام و تغییر ترکیب غذایی آنها توسط مخمرها، باکتریها و کپک ها استفاده می شود. فرآورده های مختلف لبنی از جمله پنیر از غذاهای تخمیری هستند که میکروارگانیسم ها نقش اصلی را در فرآیند رسیدن فرآورده ایفا می کنند. پنیر کوزه از دسته پنیرهای نیمه سخت و غیرپاستوریزه پرطرفدار بوده که بروش سنتی در مناطقی از آذربایجان غربی ساخته می-شود. هدف از انجام این مطالعه جداسازی باکتری های اسیدلاکتیک طبیعی از پنیر سنتی کوزه یا کوپه تولید شده در نواحی مختلف آذربایجان غربی و تعیین فنوتیپ و ژنوتیپ سویه های عمده جداشده و بررسی ویژگی های پروبیوتیکی و اثر مهاری آنها روی رشد باکتری لیستریا منوسیتوژنز بود. برای رسیدن به هدف، باکتری های اسیدلاکتیک جداسازی شده از پنیر کوزه با استفاده از روش های فنوتیپیک (بررسی مورفولوژی سلولی، رنگ آمیزی گرم و انجام تست های فیزیولوژیک و بیوشیمیایی) و ژنوتیپیک(pcr-rflp) شناسایی شدند. با وجود برخورداری روش های کلاسیک از حساسیت بالا، نتایج بدست آمده بر اساس ویژگی های فیزیکوشیمیایی کلاسیک و ویژگی های فنوتیپیک نه تنها از نظر تشخیص افتراقی بلکه از نظرارتباط فیلوژنیک نیز حتی در داخل یک خانواده باکتریایی همیشه قابل اطمینان نیستند، از اینرو استفاده از تکنیک های مولکولی از جمله روشهای مبتنی بر pcr در کسب اطمینان و تامین پاسخ-های اکولوژیک توصیه گردیده اند. نتایج حاصله از تحقیق حاضر نشان داد که، میانگین جمعیت کل میکروبی پنیرهای مورد بررسی 106×6/9 cfu/gr و میانگین جمعیت باکتری های اسیدلاکتیک 105× 4/6 gr/cfu بود. لاکتوکوکسی ها جمعیت غالب باکتری های اسیدلاکتیک پنیر را در مقایسه با لاکتوباسیل ها داشتند (05/0>p). روش pcr-rflp می تواند در شناسایی درست جنس و گونه باکتری های جدا-شده نقش مهمی داشته باشد. مقایسه توالی های نوکلئوتیدی جدایه های باکتریایی در این مطالعه با توالی-های نوکلئوتیدی ناحیه مشابه باکتری های اسیدلاکتیک موجود در بانک ژن وبررسی درخت فیلوژنیک رسم شده نشان داد که ده جدایه تعیین توالی شده باکتری های لاکتوباسیلوس پلانتارم، لاکتوباسیلوس برویس، انتروکوکوس فسیوم، انتروکوکوس دورانس و باسیلوس سوبتیلیس بودند. جمعیت زنده و فعال باکتری های اسیدلاکتیک در 3=ph بعد از سه ساعت بطور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. تمامی سویه-های جداسازی شده در ph پایین تر از سه (2=ph) توانایی زنده ماندن خود را از دست داده و از بین رفتند. تنها یک جدایه از لاکتوباسیل ها، توانایی مهار رشد باکتری لیستریا منوسیتوژنز (19115 atcc) را نشان داد و در مقایسه با نمونه شاهد توانایی کاهش حدود سه سیکل لوگاریتمی از باکتری لیستریا منوسیتوژنز در طول 30 روز اول دوره نگهداری (قرنطینه) نمونه های پنیر را داشت. جمعیت لاکتوباسیلوس تلقیح شده به پنیر uf به عنوان نمونه ماده غذایی با دز 109 gr/cfu در طول 60 روز نگهداری و دوره رسیدن در قرنطینه، پس از 30 روز در حدود 107 gr/cfu بوده و در روزهای 45 و 60 به 106 gr/cfu رسیده و ثابت ماند و پنیرهای مزبور هیچگونه تغییر قابل ملاحظه ای در مقدار نهایی پارامترهای شیمیایی نشان نداده و اختلاف معنی داری (05/0 ? p) بین داده ها وجود نداشت. تحقیق حاضر نشان داد که پنیر سنتی کوزه می تواند یکی از مواد غذایی بالقوه مفید از نظر تغذیه-ای باشد. تنوع قابل توجه باکتری های موجود در پنیر کوزه عامل اصلی تنوع در کیفیت پنیرهای موجود در سطح عرضه بازار می باشد.

تنوع آللی و ژنوتیپی ژن pit-1 در مرغهای بومی آذربایجان غربی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی و دامپروری رضاییه 1391
  جواد برومند   کریم مردانی

به منظور شناسایی تنوع آللی و ژنوتیپی نواحی اگزون ششم و اینترون پنجم ژن pit-1 در جمعیت مرغ بومی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی، از تعداد100 قطعه پرنده برای خونگیری در تحقیق اخیر استفاده شد.dna ژنومی از نمونه های خون استخراج گردید و دو قطعه با اندازه 179 جفت بازی و 599 جفت بازی بترتیب برای نواحی اگزون ششم و اینترون پنجم با استفاده از واکنش زنجیره ای پلی مراز، تکثیرشدند. محصولات پی سی آر ناحیه اگزون ششم بوسیله تکنیک فرم فضایی رشته منفرد (sscp) مورد ارزیابی قرار گرفتند. سه ژنوتیپ aa، abو bb به ترتیب با فراوانی های56 درصد، 32درصد و 12 درصد برای جایگاه اگزون ششم و دو آللa وb به ترتیب با فراوانی های 72/0 و 28/0 مورد شناسایی قرار گرفتند. نتایج آنالیز rflp برای ناحیه اینترون پنجم ژن pit-1 ، حاکی از وجود سه ژنوتیپ cc، ct و tt به ترتیب با فراوانی های 64 درصد، 26 درصد و 10 درصد و دو آلل c و t برای این جایگاه بود که فراوانی آنها در کل جمعیت به ترتیب77/0و 23/0 محاسبه شد. شاخص هتروزیگوسیتی مشاهده شده و تعداد آلل موثردر کل جمعیت برای اگزون ششم، به ترتیب 4032/0 و 67/1 و برای اینترون پنجم، 3542/0 و 54/1 بدست آمد. آزمون مربع کای برای اگزون ششم ژن pit-1 طیور بومی مرکز پرورش و اصلاح نژاد استان آذربایجان غربی در حالت تعادل هاردی-واینبرگ بود (05/0p>) در حالیکه ناحیه اینترون پنج در حالت تعادل هاردی-واینبرگ قرار نداشت. می توان نتیجه گرفت که نواحی اگزون شش و اینترون پنج ژن pit-1 در جمعیت مرغهای بومی آذربایجان غربی، دارای تنوع ژنتیکی نسبتاً بالایی می باشند و بنابراین ژن pit-1 بعنوان یک ژن کاندید می تواند در برنامه های بهگزینی و اصلاح بکار گرفته شود.

شناسایی و تعیین هویت مولکولی ویروس ppr بر اساس ژن n در نشخوارکنندگان کوچک استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده دامپزشکی 1392
  آزاده فروغی   برومند چهارآیین

موضوع: شناسایی و تعیین هویت مولکولی ویروس ppr بر اساس ژن n در نشخوارکنندگان کوچک استان کرمانشاه نگارنده: آزاده فروغی شماره پایان نامه: 110-1 سال تحصیلی: 92-1391 طاعون نشخوارکنندگان کوچک (peste des petits ruminants - ppr) بیماری عمومی و فوق العاده مسری گوسفند و بز است. عامل بیماری موربیلی ویروس (morbillivirus) است که در خانواده پارامیکسوویریده (paramyxoviridae) قرار دارد. بیماری خسارات اقتصادی قابل توجهی به کشاورزان و دامداران وارد می کند. مرگ ومیر و واگیری می تواند تا 95 درصد باشد. اگرچه، تنها یک سروتیپ از ویروس وجود دارد، بر پایه آنالیز توالی قسمتی از ژن پروتئین اتصال (f) و ژن پروتئین نوکلئوکپسید (n) ویروس ppr را می توان در چهار نسل (i, ii, iii, iv) متفاوت گروه بندی کرد. از آنجا که بیماری ppr در کشور ایران و به خصوص در برخی استان ها ازجمله استان کرمانشاه بیماری مهم دامی و معضل بزرگ صنعت دامپروری است، هدف مطالعه حاضر، شناسایی و تعیین هویت مولکولی ویروس ppr در نشخوارکنندگان کوچک استان کرمانشاه بر اساس ژن n بود. بدین منظور از 66 رأس گوسفند و بز مشکوک به بیماری، سرم و سواب های چشمی و بینی تهیه شد. با انجام تست الایزا از تعداد 63 نمونه سرم، 43 نمونه مثبت (68%) و با انجام rt-pcr بر روی 66 نمونه سواب اخذشده، 7 نمونه مثبت (60/10%) شدند. نمونه های سرم خون مربوط به حیواناتی که pcr آنها مثبت شده بود، با روش الایزا از نظر وجود آنتی-بادی های ضد ppr، در پنج مورد مثبت شده و در دو مورد دیگر منفی شدند. در ارسال نمونه های مثبت-شده در rt-pcr برای تعیین توالی ماده ژنتیکی (sequencing)، از 7 نمونه، یک نمونه غیرقابل خوانش اعلام شد و 6 نمونه دیگر تعیین توالی شده و با مقایسه آن ها با توالی نوکلئوتیدی چهار نسل ویروس ppr، ویروس های تشخیص داده شده از نسل iv تعیین گردید. همچنین با ترسیم درخت فیلوژنتیکی، میزان شباهت آنها با یکدیگر و نیز با جدایه های موجود در بانک ژنی مقایسه شد. از این 6 نمونه، 2 نمونه به یکدیگر نزدیکتر و از 4 نمونه دیگر دورتر بودند.