نام پژوهشگر: روحالله احمدزاده کرمانی
محمد بنکار روح الله احمدزاده کرمانی
چکیده: توجه به سبک زندگی انتخابی افراد می تواند در تصمیم سازی های کلان و استراتژی ها و برنامه های کشور بسیار حائز اهمیت باشد چرا که با درک میزان اهمیت موضوع گسترش آموزش سواد رسانه ای و تلاش برای ارتقا سطح سواد رسانه ای مردم کشور می توانیم در انتخاب سبک زندگی مناسب و مطابق با الگوی اسلامی _ ایرانی گام موثری در جهت داشتن ایرانی آباد و آزاد داشته برداریم. این موضوع محقق را برآن داشت تا به این سوال پاسخ دهد که میزان سواد رسانه ای چقدر باعث می شود سبک زندگی که فرد انتخاب می کند تحت تاثیر رسانه ها نباشد. شاید بهترین تعریف از مفهوم سبک زندگی همین باشد که الگویی برای کنش و متمایز کننده مردم از یکدیگر است و موارد ی چون گذران اوقات فراغت، پوشش و مدیریت بدن، روابط میان فردی، نوع و شیوه غذاخوردن، کالاهای منزل و چیدمان آن، آداب و رسوم فردی و بسیار موثر است رسانه و بسیاری از مواردی دیگر را در بر می گیرد. رسانه یکی از مواردی است که باعث شکل گیری سبک زندگی می شود و در انتخاب شیوه زندگی فرد بسیار موثر است. رسانه ها به وسیله تبلیغات و برنامه هایی چون فیلم ها و سریال ها و سایر آیتم ها به ما می گویند چگونه بیندیشیم،بپوشیم ، بخوریم و زندگی کنیم. در این میان اگر فرد در مقابل هجمه ی پیام هایی که در معرض آن قرار گرفته است مجهز به سلاح سواد رسانه ای نباشد با سبک زندگی مورد تبلیغ رسانه که شاید اصلا هیچیک از ابعاد آن درست انتخاب نشده اند روبه رو می شود. به جز مصرف گرایی و سایر مواردی که رسانه ها به دنبال آن هستند استقلال فکری و عملی از فرد گرفته می شود و تبعات بسیار بدی را چه لحاظ فردی بلکه اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی به دنبال دارد. بنابراین فرد با سطح سواد رسانه ای متفاوت، سبک زندگی متفاوتی را هم خواهد داشت و اگر به افراد در جامعه سواد رسانه ای آموزش داده شود نگاهشان به رسانه ها انتقادی خواهد بود و در معرض رسانه ها بی سلاح نخواهند بود و تاثیرپذیریشان کمتر و سنجیده تر خواهد بود بنابراین سبک زندگی گرفته شده از رسانه ها هم متفاوت خواهد بود. با توجه منویات مقام معظم رهبری از سالیان گذشته در خصوص توجه به جنگ نرم، نفوذ بیگانگان و نشانه گرفتن فرهنگ و سبک زندگی جوانان و سایر آحاد ملت توجه هرچه بیشتر بر مسئله ی بررسی سبک زندگی افراد جامعه و هدایت به سمت سبک زندگی اسلامی _ایرانی که برگرفته از آیات قرآن کتابی، که برای همه اعصار و تمامی جوانب زندگی به عنوان راهنما و دستورعمل می باشد و فرهنگ غنی تشیع در قالب احادیث و سیره ائمه اطهار همچنین فرهنگ چندین هزارساله ی ایرانی است. در پژوهش حاضر نمونه آماری 384 نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کاردانی و کارشناسی رشته روابط عمومی دانشگاه فرهنگ و هنر علمی کاربردی شهر تهران هستند و پرسشنامه ای برای تاثیر میزان سوادرسانه ای بر سبک زندگی انتخابی متاثر از برنامه های ماهواره ای توزیع شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد: 1. همانطور که محقق پیش بینی می کرد بین میزان سواد رسانه ای مخاطبان در انتخاب سبک زندگی متاثر از برنامه های ماهواره نفش موثری دارد. 2. میزان سواد رسانه ای در گذراندن اوقات فراغت شان متاثر از برنامه های ماهواره نقش موثری داشته باشد. 3. میزان سواد رسانه ای می تواند در نحوه پوشش و مدیریت بدن شان(لاغری و چاقی و توجه به اندام) متاثر از برنامه های ماهواره نقش موثری داشته باشد. 4. میزان سواد رسانه ای می تواند در انتخاب کالا و دارایی های منزل و خارج از آن و نحوه چیدمان آن ها متاثر از برنامه های ماهواره نقش موثری داشته باشد. 5. میزان سواد رسانه ای می تواند در نوع و شیوه غذا خوردن شان متاثر از برنامه های ماهواره نقش موثری داشته باشد. 6. میزان سواد رسانه ای می تواند در آداب و رسوم ، مناسک فردی و اجتماعی متاثر از برنامه های ماهواره نقش موثری داشته باشد. 7. میزان سواد رسانه ای می تواند بر نوع روابط میان افراد متاثر از برنامه های ماهواره نقش موثری داشته باشد. با توجه به اهمیت آموزش سواد رسانه ای و بالا بردن سطح سواد سواد رسانه ای در مواجه با رسانه ها که به تفصیل در این پژوهش به آن اشاره شد، به نظر می رسد جای خالی این موضوع به عنوان یک واحد درسی در دانشگاه دیده می شود.همچنین با نگاه عمیق تر به روند گسترش آموزش سواد رسانه ای در دنیا، لزوم تدوین سرفصل های درسی از سطوح پایه تا دانشگاه بیش از پیش ضروری به نظر می رسد. در ادامه لازم به ذکر است با انجام پژوهش های جانبی با محوریت بررسی سبک زندگی ترویجی در برنامه های شبکه داخلی، می توانیم برداشت مناسبی از وضعیت سبک زندگی مخاطبانمان بدست بیاوریم و با توجه به الگو های مدنظر در سبک زندگی ایرانی و اسلامی، برنامه ریزی مناسبی برای الگو سازی و برنامه های ترغیبی داشته باشیم و با کمک این برنامه ریزی به برنامه سازان و تصمیم سازان رسانه ای کمک شایانی نماییم. از طرفی می توانیم با گسترش و توسعه آموزش سواد رسانه ای در اقشار مختلف جامعه مسیر را هموار تر نماییم که این مهم نیاز به بستر سازی های مناسب و انجام پژوهش های بنیادین بسیاری دارد. کلیدواژه ها: سواد رسانه ای، سبک زندگی، برنامه های ماهواره ای،آموزش رسانه ای
علیرضا نصرالله روح الله احمدزاده کرمانی
چکیده: هدف : هدف اصلی در این مطالعه میزان آشنایی کارکنان از شرح وظایف روابط عمومی الکترونیک و عوامل موثر بر آن دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات می باشد. روش: روش تحقیق این پژوهش، روش پیمایشی و ابزار گرد آوری اطلاعات، پرسشنامه جهت میزان آشنایی کارکنان از شرح وظایف روابط عمومی الکترونیک و عوامل موثر بر آن دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات است. نمونه مورد مطالعه 310 نفر از کارمندان مستقر در ستاد مرکزی و دانشکده های دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات هستند که با روش تصادفی ساده انجام شده است. داده های بدست آمده، پس از تکمیل پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار sppss نسخه 20 تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی و آمار استنباطی انجام شده است. به منظور تعمیم داده های مورد مطالعه به جامعه ای که نمونه از آن بیرون آمده از آزمون « آزمون خی دو » و « ضریب شدت کرامر» برای تعیین شدت همبستگی ، و همچنین جداول یک بعدی و دو بعدی و مقایسه اعداد وارقام بدست آمده و نمودارهای ستونی ، دایره ای و هیستوگرام ، برای بررسی سوالات پژوهش و همچنین بررسی دیدگاه های کارمندان ارائه شده است. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از این تحقیق منجر به تایید فرضیه رابطه بین جنسیت کارکنان ، رابطه میان سطح تحصیلات ، رابطه بین سن ، رابطه بین وجود دفتر روابط عمومی در محل کار و رابطه بین میزان استفاده از اینترنت با آشنایی کارکنان از شرح وظایف روابط عمومی الکترونیک و عوامل موثر بر آن دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات در سطح 99% اطمینان مورد تایید قرار گرفت و رابطه بین وضعیت تاهل ، رابطه بین تجربه کاری کارکنان و رابطه بین رشته تحصیلی کارکنان با آشنایی کارکنان از شرح وظایف روابط عمومی الکترونیک و عوامل موثر بر آن دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات مورد تایید قرار نگرفت. واژگان کلیدی: روابط عمومی ، روابط عمومی الکترونیک ، میزان آشنایی کارکنان ، دانشگاه آزاد واحد علوم تحقیقات
صیاد بوربوری روح الله احمدزاده کرمانی
چکیده : موضوع : بررسی تاثیر اعتیاد به اینترنت پر از خود ـ بیگانگی در دانش آموزان پسر مقطع متوسطه شهرستان رودهن ، فرضیه تحقیق : بین دانش آموزان معتاد به اینترنت وعادی با از خود بیگانگی تفاوت وجود دارد . روش تحقیق از نظر نوع استتاج داده ها استقرایی واز نظر نوع روش ، علی ـ مقایسه ای است . جامعه آماری تحقیق کلیه دانش آموزان پسر دوره متوسطه شهر رودهن می باشد که براساس آمار ثبت شده در اداره آموزش وپرورش شهر رودهن تعداد 1108 مشغول به تحصیل می باشند . حجم نمونه پژوهش 250 نفر در نظر گرفته شد . ابزار این پژوهش پرسشنامه های استاندارد سنجش اعتیاد به اینترنت iat وپرسشنامه سنجش میزان از خود بیگانگی دین است . به منظور بررسی فرضیه های تحقیق از آزمون t گروهای مستقل استفاده شده است . درخصوص فرضیه اصل تحقیق می توان نتیجه گرفت که که بین میانگین از خود بیگانگی دانش آموزانی که به اینترنت اعتیاد دارند و میانگین از خود بیگانگی دانش آموزانی که به اینترنت اعتیاد ندارند از لحاظ آماری تفاوت وجود دارد . نتیجه گرفت که افزایش اعتیاد منجر به ا فزایش از خود بیگانگی می شود . درخصوص فرضیه اول فرعی تحقیق مبنی براین که آیا بین دانش آموزان معتاد به اینترنت وعادی از نظر بعد ناتوانی از خود بیگانگی تفاوت وجود دارد . نتایج تحلیل آزمون t گروهای مستقل حاکی از این است که آزمون معنادار می باشد می توان نتیجه گرفت که افزایش اعتیاد منجر به افزایش از خود بیگانگی در بعد ناتوانی می شود . درخصوص فرضیه دوم فرعی نتایج تحلیل آزمون t گروهای مستقل حاکی از این است که آزمون معنادار نمی باشد . یعنی می توان نتیجه گرفت که بین میانگین از خود بیگانگی در بعد بی هنجاری دانش آموزانی که به اینترنت اعتیاد دارند ومیانگین از خود بیگانگی در بعد بی هنجاری دانش آموزانی که به اینترنت اعتیاد ندارند از لحاظ آماری تفاوت وجود ندارد . درخصوص فرضیه سوم نتایج تحلیل آزمون t گروهای مستقل حاکی از این است که آزمون معنادار نمی باشد یعنی می توان نتیجه گرفت که بین میانگین از خود بیگانگی در بعد انزوای اجتماعی دانش آموزانی که به اینترنت اعتیاد دارند ومیانگین از خود بیگانگی در بعد انزوای اجتماعی دانش آموزانی که به اینترنت اعتیاد ندارند از لحاظ آماری تفاوت وجود ندارد .
غلامحسین بتوئی روح الله احمدزاده کرمانی
در دنیای امروز که به عصر ارتباطات و اطلاعات موسوم است، تحولات بسیار عظیم علمی و رشد فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی، بستر تعامل و روابط بین فرهنگ ها را گسترده تر و حفظ هویت را بسیار دشوار نموده است. تحقیقات بسیاری در حوزه ارتباطات، نقش رسانه ها را در خلق و باز سازی هویت های متفاوت، چند لایه، ناپایدار، بی ثبات، متغییر و منعطف بسیار کارآمد و تاثیرگذار ارزیابی می کنند و لذا امروزه سواد رسانه ای مبتنی بر استفاده آگاهانه از محصولات رسانه ای به منزله رویکردی نوین و ساز و کار مقاوت در برابر سیل پیام های رسانه ای مطرح است. این تحقیق در صدد بررسی رابطه بین سواد رسانه ای و هویت اجتماعی در بین دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز است. از این منظر ضمن مروری بر فضای مفهومی موضوع، از رویکرد تاجفل و ترنر برای تبیین هویت اجتماعی و نیز از الگوی پنج سطحی مرکز سواد رسانه ای cml آمریکا جهت تبیین مفهوم سواد رسانه ای بهره گرفته و با عنایت به فرضیاتی که از این تئوری ها با توجه به ویژگی جامعه آماری مورد مطالعه اخذ شده در صدد شناسایی رایطه بین سواد رسانه ای و هویت اجتماعی دانشجویان مذکور می باشیم. این پژوهش از نوع کاربردی و با روش پیمایشی و تکنیک پرسشنامه بر روی 414 نفر از دانشجویان جامعه آماری که به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده با ضریب اطمینان 95 درصد انتخاب شده اند،انجام گردیده.جهت بررسی روایی شاخص ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردیدو اعتبار صوری پرسشنامه توسط اساتید صاحبنظر و مجرب در این حوزه مورد تایید قرار گرفت. بر اساس یافته های تحقیق؛ میانگین میزان سواد رسانه ای و هویت اجتماعی دانشجویان در حد متوسط است و فرضیه های تحقیق مبنی بر وجود رابطه بین ابعاد پنج گانه سواد رسانه ای و هویت اجتماعی تایید گردید. همچنین بر اساس نتایج این تحقیق میزان شناخت دانشجویان از رسانه ها در حد پایین می باشد و حدود 63 درصد دانشجویان بصورت عادی و غیر هدفمند از رسانه ها استفاده می کنند.تحلیل رگرسیون چند متغیره نشان داد که تنها 21 درصد تغییرات هویت اجتماعی دانشجویان تحت تاثیر متغیرهای مستقل این تحقیق است و 79 درصد دیگر تغییرات هویت اجتماعی تحت تاثیر عوامل ناشناخته است که نیاز به بررسی دارد. با عنایت به نتایج و یافته های این پژوهش به نظر می رسد گنجاندن چند واحد درسی با موضوع؛ آموزش سواد رسانه ای جهت دانشجویان دانشگاههای کشور که از اقشار فرهیخته جامعه هستند، امری ضروری است. بدیهی است هر چقدر سواد رسانه ای افراد بیشتر باشد، میزان آسیب پذیری از پیام های رسانه های بیگانه کاهش و میزان استفاده درست و بهینه از محتوای مطلوب رسانه ها افزایش می یابد. همچنین موجب حفظ هویت اجتماعی افراد در برابر هویت های دگرگونه و پوج رسانه ها می گردد.