نام پژوهشگر: اسماعیل آقایی زاده
وحید رحیمی زهره هادیانی
چکیده کشورهای در حال توسعه، به دلیل تمرکز گرایی بیش از حد جمعیت، امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ دچار پدیده نخست شهری می باشند؛ این وضعیت سبب شده است شهرهای متوسط و کوچک نتوانند در نظام سکونتگاهی به خوبی ایفای نقش نمایند؛ بدین خاطر توجه برنامه ریزان به تمرکز زدایی فضایی - کالبدی سرزمین با هدف توازن بخشیدن به نظام سکونتگاهی، مهار رشد ناهنجار کلان شهرها، کاهش نابرابری های منطقه ای به اتخاذ راهبردهای متفاوتی در زمینه توزیع جمعیت و شهر نشینی منجر شده است. یکی از مهم ترین راهبردهای موجود در این خصوص، توجه به تقویت شهرهای اندازه متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری می باشد. در واقع علت اصلی توجه به جایگاه و نقش شهرهای متوسط، ایجاد تعادل در نظام سکونتگاهی و توزیع متوازن فعالیت ها، امکانات و خدمات در سطوح پایین تر مانند نقاط روستایی بوده و جلوگیری از مهاجرت آن ها به شهرها است. در استان سیستان و بلوچستان شهر میانی ایرانشهر به دلیل انزوای جغرافیایی و دوری از مرکز استان، کمبود زیرساخت ها، ضعف در توزیع و ارائه خدمات و امکانات مختلف آموزشی، درمانی، اداری و تجاری و استقرار ناکافی آن ها در نقاط روستایی، نتوانسته است نقش خود را به عنوان کانونی برای توسعه نقاط روستایی به خوبی ایفا نماید .متاثر از وضعیت فوق، استقرار فضایی جمعیت، خدمات و امکانات در سطح نقاط روستایی مناسب نمی باشد و این امر موجب نابسامانی در روابط بین شهر ایرانشهر و نقاط روستایی آن شده ؛ و سبب عقب ماندگی و توسعه نیافتگی نقاط روستایی پیرامون ایرانشهر شده و توسعه متعادل منطقه ای اتفاق نیفتاده است. در این تحقیق به شیوه ی توصیفی - تحلیلی، جایگاه و نقش ایرانشهر در نظام سلسله مراتب سکونتگاهی استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل های مرتبه – اندازه، مدل لورنز، کشش پذیری و آنتروپی مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای مشخص کردن تاثیر شهر ایرانشهر در اقتصاد شهرستان نیز از مدل های بوژوگانیه، ضریب مکانی، ایزارد، موریس، تحلیل جریانات استفاده شده است؛ همچنین برای سنجش تاثیر شهر ایرانشهر در توسعه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و زیربنایی نقاط روستایی 314 پرسشنامه در 30 نقطه روستایی توزیع شده است. نتایج مدل های رشد و اندازه شهری، نشان می دهد که ایرانشهر به عنوان یک شهر میانی در ایجاد تعادل نظام سلسله مراتب سکونتگاهی استان موثر بوده است؛ و توانسته است میزان نخست شهری را کاهش دهد به طوریکه بر اساس نتایج مدل لورنز ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعبت در این شهر می باشد و براساس مدل آنتروپی با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی از 73/0 در سال 1365 به 80/0 در سال 1390 رسیده است؛ بنابراین نتایج این مدل ها نشان دهنده تاثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی نظام سکونتگاهی استان می باشد. یافته های مدل های اقتصادی نشان می دهد که ایرانشهر یک شهر خدماتی است و علی رغم رشد در این بخش، بخش های صنعت و کشاورزی رشد چندانی نیافته اند و اوضاع این بخش ها رو به وخامت است؛ و این وضعیت به ضرر مناطق روستایی با کارکرد غالب کشاورزی است. بر اساس مدل های توسعه یافتگی موریس، تحلیل جریان ها و پرسشنامه مشخص شد نقاط روستایی مورد سنجش، وابستگی زیادی به لحاظ خدمات مختلف اداری، تجاری، آموزشی و درمانی به ایرانشهر دارند و از خدمات و امکانات کافی برخوردار نیستند؛ به طوری که از بین 7 دهستان، فقط دهستان حومه توسعه یافته است. بنابراین نتایج تحقیق نشان دهنده توسعه نیافتگی نقاط روستایی در این شهرستان می باشد. کلمات کلیدی: شهر میانی، نظام سسلسله مراتب سکونتگاهی، توسعه منطقه ایی، نقاط روستایی، ایرانشهر.?