نام پژوهشگر: امیر اینه بند
شهرزاد شهبازی کرستانی اسفندیار فاتح
چکیده به منظور مطالعه اثرات کاربرد اسید هیومیک و ورمی کمپوست بر عملکرد و اجزاء عملکرد سه رقم گندم پژوهشی در سال زراعی 1392- 1391 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز به صورت فاکتوریل در قالب بلوکهای کامل تصادفی در سه تکرار انجام شد. عوامل مورد آزمایش شامل ورمی کمپوست در سه سطح (عدم کاربرد، کاربرد 5 تن در هکتار و 10 تن در هکتار)، اسید هیومیک در دو سطح (عدم افشانه برگی و افشانه برگی با غلظت 5/1 لیتر در هکتار) و ارقام گندم در سه سطح شامل چمران، ویریناک و گندم دوروم بهرنگ بود. در این پژوهش صفاتی همچون تعداد روز تا ظهور سنبله، تعداد روز تا رسیدگی فیزیولوژیکی، ارتفاع بوته، تعداد پنجه، طول سنبله، طول برگ پرچم، تعداد دانه در بوته، وزن سنبله، وزن هزار دانه، عملکرد دانه، عملکرد بیولوژیک، شاخص برداشت و همچنین وزن مخصوص ظاهری خاک) و محتوای پروتئین دانه مورد ارزیابی قرار گرفت. بررسی نتایج حکایت از تا?ثیر مثبت و معنی دار استفاده از کودهای آلی کاربردی بر ارقام نان و دوروم گندم را داشت، به نحوی که کاربرد خاکی ورمی کمپوست بین 5 تا 15 درصد و افشانه برگی اسید هیومیک بین 6 تا 11 درصد عملکرد و اجزای عملکرد گندم را بهبود دادند. البته، کاربرد توأم، منجر به افزایش اثرات کاربرد این کودهای آلی شد، اما بیشترین وزن هزاردانه (73/51 گرم)، عملکرد دانه و عملکرد بیولوژیک به ترتیب (74/8817 و 2/19487 کیلوگرم هکتار) و بیشترین تعداد روز تا سنبله دهی (92 روز) و وزن هکتولیتر (24/837 گرم در لیتر) از تیمار محلول پاشی گندم چمران با اسید هیومیک و کاربرد ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و بیشترین محتوای پروتئین دانه (97/13 درصد) نیز در تیمار کاربرد ورمی کمپوست (10 تن در هکتار) و اسید هیومیک در گندم بهرنگ بدست آمد. همچنین بررسی نتایج تجزیه خصوصیات ریشه ارقام گندم نشان داد محلول پاشی با اسید هیومیک حجم و قطر ریشه را 14 و 9 درصد نسبت به تیمار کنترل افزایش و وزن مخصوص ظاهری خاک را 6 درصد کاهش داد و استفاده از ورمی کمپوست نیز بین 3 تا 26درصد نسبت به تیمار شاهد صفات را بهبود بخشید. بنابراین میتوان اظهار داشت تغذیه ارقام نان و دوروم گندم با کودهای آلی همچون اسید هیومیک و ورمی کمپوست احتمالاً جایگزین مناسبی برای کودهای شیمیایی است چرا که با بهبود رشد و توسعه چشمگیر اندام فتوسنتز کننده امکان تولید عملکرد اقتصادی بالا علاوه بر تولید محصولی سالم جهت تغذیه را فراهم آورده است.
ساره لرکی افراسیاب راهنما
به منظور بررسی اثر سطوح و منابع مختلف پتاسیم بر عملکرد و اجزای عملکرد و برخی صفات فیزیولوژیک و مورفولوژیک گندم دوروم، آزمایشی در سال زراعی 92- 1391 در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام گرفت. این آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در 3 تکرار انجام شد. دو رقم گندم دوروم(بهرنگ و یاوارس) به عنوان عامل اول و تیمار کادمیوم به همراه سطوح مختلف نانو پتاس و پتاس معمولی (شاهد، 20 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم خاک، 20 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم خاک به علاوه 300 میلی گرم سولفات پتاسیم بر کیلوگرم خاک، 20 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم خاک به علاوه 450 میلی گرم سولفات پتاسیم بر کیلوگرم خاک، 20 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم خاک به علاوه 30 میلی گرم نانوکلات پتاس و 20 میلی گرم کادمیوم بر کیلوگرم خاک به علاوه 45 میلی گرم نانوکلات پتاس) به عنوان عامل دوم در نظر گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که عملکرد و اجزای عملکرد گندم تحت تأثیر سطوح پتاسیم قرار گرفت، به طوری که در این صفات باعث افزایش شد و تیمار کادمیوم به تنهایی منجر به کاهش عملکرد و اجزای عملکرد، ارتفاع بوته، عملکرد بیولوژیک، طول پدانکل و طول پنالتیمیت شد. در این بین تیمار 30 میلی گرم نانو کلات پتاس گر چه در صفت وزن هزار دانه بیشترین میزان (5/35 گرم) را دارا بود، اما در سایر صفات کود سولفات پتاسیم نیز نتیجه ای مشابه با آن کسب نمود. همه تیمارهای پتاسیم موجب کاهش کادمیوم دانه شدند اما بیشترین کاهش در میزان کادمیوم دانه، برگ پرچم و ریشه با کاربرد سطوح اول نانوپتاس و سولفات پتاسیم حاصل شد. تأثیر تیمارهای به کار رفته بر میزان پتاسیم دانه، برگ و ریشه نیز حاکی از آن بود که حداکثر میزان پتاسیم در دانه در استفاده از سطوح دوم هر دو منبع کودی حاصل شد و بیشترین پتاسیم برگ و ریشه نیز در همین سطوح به دست آمد. نتایج تیمارهای اعمال شده بر صفات فیزیولوژیکی نیز حاکی از این بود که پتاسیم حتی در مدت کوتاه دوره رشد گیاه توانسته است اثرات مثبتی بر بقاء گیاه داشته باشد. به طوری که بیشترین میزان سبزینگی، کلروفیل و نشاسته و کمترین میزان پرولین و قندهای محلول در حضور کادمیوم با کاربرد تیمارهای پتاسیم مشاهده شد و نکته حائز اهمیت این که سطح بهینه کود (سطوح اول نانوپتاس و سولفات پتاسیم) در کاهش اثرات سوء کادمیوم موثر تر بوده است. به هر جهت افزودن پتاسیم به خاک در شرایط تنش کادمیوم با افزایش هدایت روزنه ای و محتوای آب نسبی برگ باعث افزایش رشد و عملکرد شد. استفاده از کود نانو باعث افزایش کارایی پتاسیم شد و ممکن است در بلند مدت نتایج مطلوب تری را ارائه دهد.