نام پژوهشگر: جلال فروزانفر

هویت بخشی به مراکز شهری با بهبود منظر(نمونه موردی :خیابان ناصر خسرو)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1392
  نیلوفر تابنده گری   حمید رضا عامری سیاهویی

مدیریت و ارتقاء هویت شهری نیازمند چارچوبی است که سیمای شهر به عنوان بخش کالبدی آن را درکنار ابعاد فرهنگی و نیازهای کارکردی آن مدنظر قرار دهد. در نتیجه معنای سیما باید به منظر ارتقا پیدا کند. منظر شهر در تعریف صحیح، نه مجموعه ای از نماها و پوسته بناهای شهر بلکه منظومه ای از همه عناصر محسوس و قابل درکی است که بر حواس انسان تأثیر می گذارند و توسط مخاطب تفسیر و درک می شود.شهر ایرانی امروزی ، که به آسانی بی هویتش می خوانند، بر پایه روابطی نوین در جامعه شکل گرفته است . به نظر می رسد هویت شهر از جمله ، با مشخصات کالبدی و ظاهری آن ادراک می شود. خیابان ناصر خسرو نیز که یکی از قدیمی ترین خیابانهای تهران به شمار میرود و دارای تاریخی طولانی میباشد نیز از هویتی رو به زوال رنج میبرد . در این پایان نامه تلاش شده است تا با بررسی عوامل هویتمند سازی شهرها از دید منظر شهری عوامل موثر بدست آید. اهداف اصلی رساله شامل بررسی معیارهای هویت بخش شهری و چگونگی تاثیر گذاری منظر شهر در هویت بخشیدن به آن میباشد. و اهداف کاربردی تحقیق بررسی هویت کنونی ناصر خسرو به عنوان نمونه موردی و بررسی عوامل موثر در بالا بردن حضور مردم در خیابان ناصر خسرو و طراحی منظر خیابان ناصر خسرو در راستای هویتمند سازی خیابان میباشد. با استفاده از مطالعات اسنادی و کتابخانه و برداشتهای میدانی و عکسبرداری و همچنین پرسشنامه هدفمند و باز اطلاعاتی بدست آمد و به کمک تحلیل های شخصی نتایج رساله حاصل گشت. با توجه به اطلاعات بدست آمده شهر هویتمند شهری است که منظر آن (شامل همه سطوح قابل رویت برای ناظرین) طراحی و حساب شده باشد، همچنین در این بررسی ها به بالا بودن میزان حضور پذیری انسان در شهر هویتمند نسبت به شهری بی هویت یا با هویتی کم رنگ پی میبریم و این خود نشانه ارتباط مستقیم منظر شهری و هویت و میزان میل انسان به حضور در فضا میباشد. در نهایت با توجه به پرسشنامه های پر شده هویت کنونی خیابان ناصر خسرو با دلالان دارو تعریف میشود و در این پایان نامه با تغییرات کالبدی – کارکردی در منظر خیابان سعی در افزایش میزان حضور پذیری مردم در خیابان و بهبود هویت شهری آن شده است.

ارتقا امنیت شهری با احیا سرزندگی نمونه موردی خیابان لاله زار
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1392
  آیدا باقری بهشتی   حمید رضا عامری سیاهویی

نیاز به امنیت، همواره از بنیادی ترین نیازهای انسان در جامعه بشری به شمار می رود. آرامش، رشد، شکوفایی انسان، بروز همه استعدادها و خلاقیتها و نیاز به همه کمالات انسانی در سایه امنیت بدست می آید. یکی از ویژگی ها و مولفه های فضاهای شهری ایمن، آسایش بصری و محیطی، کیفیت سکونت و کاربری زمین می باشد. هرچه فضا دارای مقیاس انسانی تر باشد به نحوی که حد و مرز آن محسوس تر و قابل درک تر باشد و نیز فضاهای فرعی کمتری در اطراف آن گنجانده شده باشد، فضا از دید شهروندان، ایمن تر به نظر خواهد رسید. فضاهای شهری در گذشته به واسطه حضور پایدار شهروندان دارای روحیه سرزندگی و شادابی بودند. چنین فضاهایی دربرگیرنده تعاملات سازنده اجتماعی و مراودات شهروندی و نوعی نظارت شهروندان بر محیط ها و عرصه های عمومی بوده است. خیابان لاله زار در دوره قاجار به باغات اختصاص داشته و بعدها پس از استقرار و اسکان اعیان و خارجی ها در این منطقه، عملا فعالیت های لوکس مربوط به آنها به این منطقه سرازیر گردید. هدف از این پژوهش ایجاد سرزندگی و بدست آوردن امنیت و آرامش می باشد.طبق برداشت های میدانی و مطالعات کتابخانه ای خیابان لاله زار که از اولین خیابان های پایتخت بوده، اکنون سرزندگی گذشته خود را از دست داده و احساس نا امنی و ترس در این خیابان جریان دارد. از این رو در رساله حاضر به مولفه هایی جهت رسیدن به امنیت با احیا سرزندگی بدست آمد و این مولفه ها در این خیابان مورد بررسی ، تجزیه و تحلیل قرار گرفت و با طرحی مناسب این خیابان را به خیابانی امن با حضور مردم تبدیل گرداند.

ساماندهی منطقه شاهوار با تاکید بر پارادایم توسعه پایدار نمونه موردی: شهرستان های شاهرود و میامی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر 1393
  ایمان عبداللهی   جلال فروزانفر

افزایش جمعیت ، رشد سریع علم و تکنولوژی ، نیاز به امکانات بهتر و جریانهای مهاجرت به شهرهای بزرگ و در مقابل رکود در سکونتگاههای دیگر و افزودن به روستاهای خالی از سکنه اهمیت برنامه ریزی های منطقه ای و کلان را پر رنگ می کند . از ویژگیهای انتخاب منطقه مورد مطالعه در این تحقیق اینست که متشکل از 2 شهرستان شاهرود و میامی می باشد که شهرستان شاهرود در دوره های مختلف با شهرستان طبس جزء بزرگترین شهرستانهای ایران بودند ، کلاً جنوب منطقه دشت کویر و برخلاف آن ، قسمت شمالی است که دامنه جنوبی رشته کوه البرز و در برگیرنده مراکز عمده سکونت و فعالیت است . مسئله آنجاست که چگونه روند توسعه در بازه های زمانی مختلف برای سکونتگاههای سطوح مختلف منطقه متفاوت است و علل تغییر در میزان توسعه نیز همچنین متفاوت بوده که علل اقلیمی ، ارتباطی و یا صنعتی را شامل می شود . در این تحقیق به روش توصیفی و با بیرون کشیدن داده های تاثیرگذار بر توسعه شهرها و روستاها در سطوح مختلف منطقه از دل تاریخ و همچنین تجربیات سایر شهرها (درون منطقه و یا مناطقی در کشورهای دیگر با برخی چالش های مشابه) به ارائه استراتژی هایی برای توسعه پایدار این منطقه خاص رسیدیم که هر کدام به ایجاد محور هایی از توسعه فرهنگی ، اجتماعی ، اقتصادی ، فنی یا کشاورزی منجر می شود : - ایجاد محور عرفان شرق - استراتژی صرفه به مقیاس در بهره گیری از پتانسیل های حمل و نقل - استراتژی قطبیت در صنایع تبدیلی و بهره برداری از محصولات کشاورزی - استراتژی تقسیم کار و تعاملات درون منطقه ای به جهت رسالتی که کار منطقه ای همواره در تعامل بین اهداف ملی (کلان) و محلی (جزئی) بر عهده دارد ، در انتها موانعی که برای رسیدن به این ارکان در اجزا مشاهده می شد مختصراً بیان شده است .

تحلیل سسله مراتب خدمات شهری و ارائه الگوی متناسب سازی آن (نمونه موردی : طبس)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  وحید اصغری   حسین کلانتری خلیل آباد

از ابتدای شکل گیری شهر و شهرنشینی دسترسی به عناصر خدماتی یکی از معیارها و اولویت ها برای جانمایی و استقرار فعالیت ها بوده است،ودر طرح ها و برنامه ریزی های شهری سعی بر این است که شهر از لحاظ فیزیکی و محل استقرار خدمات به گونه ای باشد که ضمن دارا بودن حداکثر کارایی،به بهبود وضع اقتصاد و بالا بردن سطح رفاه ساکنان آن بینجامد و محیط مناسبی برای زندگی آنان فراهم سازد،که این کار با تعیین سلسله مراتبی برای جانمایی خدمات شهری در سطح شهر انجام می شود.اما بی توجهی به سلسله مراتب خدمات شهری و تقسیمات کالبدی شهر در طرح های جامع شهری در ایران باعث شده است الگوی مناسبی از سلسله مراتب جهت توزیع خدمات در شهر وجود نداشته باشد و با رشد و گسترش شهر بر وخامت آن افزوده شود.براین اساس هدف از این پژوهش،ارائه الگوی مناسب سلسله مراتب خدمات شهری در شهر طبس بر اساس مشکلات موجود در ابعاد مختلف می باشد.روش پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد.پس از بررسی محدوده مورد مطالعه و استخراج مسائل و مشکلات، با استفاده از روش ahp و نرم افزار expert choice آن ها را اولویت بندی نموده و به ارائه راهبردهایی در جهت ارائه الگو پرداخته شده است.که نتایج حاصل از این تحلیل نشان می دهد مشکلات مدیریتی بیشترین سهم را در عدم استقرار صحیح سلسله مراتب خدمات شهری داشته و بعد از آن مشکلات حمل و نقل و معابر قرار می گیرد که به روشنی نقش شبکه معابر مطلوب و برنامه ریزی شده را در دسترسی به خدمات بر اساس سلسله مراتب را نشان می دهد،در ادامه مشکلات اجتماعی و فرهنگی،کالبدی،زیست محیطی و اقتصادی قرار گرفته اند.نتیجه نهایی کار نیز به گونه ایست که به ارائه چارچوب الگویی برای مناسب سازی سلسله مراتب خدمات شهری در شهر طبس بر اساس راهکارهای پیشنهادی و کاهش مشکلات شهر منتج شده است.

تاثیر مسکن مهر در توسعه شهر (نمونه موردی: شهر ابرکوه)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  محمد جواد آقایی ابرقویی   جلال فروزانفر

*چکیده مسکن به عنوان سرپناه انسانی و به منظور محلی مناسب جهت تحقق فعالیتهای خانوادگی، از قدیم الایام مورد توجه جوامع بشری قرار گرفته و از پیامدهای مثبت آن می توان به ثبات و همبستگی خانواده اشاره نمود. از همان آغاز زندگی بشری شکل این سرپناه در دوره های مختلف متفاوت بوده که می توان به غار نشینی انسانهای اولیه تا آپارتمان نشینی انسانهای امروزی اشاره داشت که هر کدام به نحوی نمایانگر آداب و رسوم خاص زمان خویش می باشد. یکی از دغدغه هایی که در این چند سال اخیر دولتها به آن توجه ویژه ای داشته و تا به امروز ادامه دارد مسئله مسکن و خصوصا مسکن افراد کم درآمد جامعه بوده که به اشکال متفاوت در جوامع مختلف تعریف شده است. در کشور ما نیز دولتمردان همواره این مسئله را پر اهمیت دانسته و خصوصا دراین سالهای اخیر برنامه ریزیهای دقیقی در این زمینه انجام گرفته که با عنوان مسکن مهر از آن یاد می شود. روند رو به رشد جمعیت در ایران بویژه جمعیت جوان و اینکه این جمعیت با رسیدن به استقلال و جدا شدن از بسترخانواده و تشکیل خانواده ای نوپا. نیازمند به مکانی امن و سرپناهی مناسب جهت زندگی مشترک بوده که در این خصوص دولت وقت را برآن داشت تا تصمیمی منطقی در خصوص وضع معیشت این گروه علی الخصوص مسکن این جوانان اتخاذ نماید.در سال 1386هیئت وزیران مصوبه ای را در جلسه هیئت دولت به تصویب رساند که دولت موظف به تامین مسکن ارزان برای جوانان و اقشار کم درآمد جامعه می گردید. با ابلاغ این مصوبه روند اجرایی آن از همان سال(1386)در سراسر کشور آغاز و شروع این پروژه از ابتدای سال1387در ابرکوه به مرحله اجرا در آمد که به اختصارمراحل انجام پروژه تا پایان واگذاری واحدها تشریح می گردد. دراین رساله ابتدا نظریات و دیدگاه مختلف در خصوص معماری .فضای شهری و مسکن کم درآمدها ارائه گردیده و در ادامه از تاثیرات مسکن وانواع توسعه و شاخص های اندازه گیری هر کدام بحث شده است و سعی شده تاثیرات مسکن مهر در توسعه شهرابرکوه با توجه به ارزیابی شاخص های توسعه مورد بررسی قرار گیرد . منظور از توسعه در این رساله توسعه متوازن شهر ابرکوه می باشد. در ادامه با استفاده از تئوری مطرح شدهr.c.p.p به تحلیل روند اجرایی آن پرداخته و جنبه مثبت و منفی این پروژه را مورد بررسی قرار می دهیم. واژگان کلیدی: مسکن مهر.توسعه شهری.توسعه متوازن.تئوری r.c.p.p. مسکن مهر: واحدهای ساخته شده یا در حال ساختی هستند که بر حسب شرایط وضوابط توسط تعاونیها در اختیارمتقاضیان واجدالشرایط قرار می گیرند. توسعه شهری: واژه کمی و کیفی که یک شهر در صورت فراهم بودن شرایط از جمله امکانات،سرمایه،نیروی انسانی متخصص به آن دست می یابد. توسعه متوازن: عبارتست از توسعه فرهنگی،اجتماعی،اقتصادی وکالبدی. تئوریr.c.p.p: شناخته شده ترین تئوری است که فرآیند منطقی یا عقلایی برنامه ریزی جامع است که دارای چهار معیار کلی(منطق وعقلایی،کل نگر،مفهومی،ایدال) می باشد.

ارزیابی درجه توسعه یافتگی منطقه سیستان با تاکید بر عوامل اداری- اقتصادی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  سید محمود رضا حسینی   جلال فروزانفر

امروزه سیاست‏گذاران و برنامه‏ریزان منطقه‏ای بدون داشتن تصویری روشن از سطوح توسعه‏یافتگی واحدهای تحت مدیریت خویش قادر به اولویت‏یابی و رفع مشکلات نخواهند بود. هدف اصلی این مطالعه شناسایی مناطق محروم جنوب‏شرقی ایران جهت استفاده از فرصت‏های موجود در منطقه برای مقابله با تهدیدها و محدودیت‏های منطقه می‏باشد. در این راه با استفاده از شاخص‏های توسعه در ابعاد اداری – اقتصادی، درجه توسعه یافتگی بخش‏های منطقه بدست می‏آید. برای رسیدن به منظور پس از جمع‏آوری داده ها، روش تحلیل بکار رفته شده مبتنی بر توصیف و تحلیل و قیاس داده‏های آماری بوده‏است. برای این منظور 8 شاخص اقتصادی و 6 شاخص اداری برای 6 بخش از منطقه سیستان جمع‏آوری شده‏است. سپس با استفاده از تکنیک تاکسونومی عددی و نرم‏افزار تاکسون درجه توسعه‏یافتگی بر مبنای درجه توسعه رتبه‏بندی شده‏اند. براساس نتایج حاصله در میان شهرها و با توجه به سه دسته نسبتا توسعه یافته، کمتر توسعه‏یافته و عقب‏مانده، بخش مرکزی سه شهرستان زابل، هیرمند و زهک دارای بهترین عدد و برخورداری (3/0) و پشت‏آب در بخش کمترین میزان توسعه یا بعبارتی عقب‏مانده قرارگرفته‏است و با توجه به نظریه قطب رشد هرچه از شهر مرکزی به روستا و یا دهستان‏های پیرامون نزدیک می‏شویم بر میزان توسعه‏نیافتکی افزوده می‏شود. در پایان با استفاده از اطلاعات و تحلیل این مرحله از پژوهش در کنار داده‏های حاصل از شناخت خصوصیات منطقه در استان و کشور، از رویکردهای توسعه اقتصاد باز، صنعتی و انقلاب سبز، جهت استفاده حداکثری امکانات و غلبه بر محدودیت‏ها و با محوریت تقدم توسعه اقتصادی بر اداری، راهکارهای برنامه‏ریزی و پیشنهاداتی در این زمینه جهت پرکردن شکاف توسعه منطقه و جذب و تثبیت جمعیت و استفاده از نیروی کار ارائه شد.

طراحی مرکز محله با رویکرد فرهنگ گرایی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر 1393
  محمد کنعانی   جلال فروزانفر

با نگرش به تحولات فرهنگی و اجتماعی پدید آمده در قرن اخیر به ویژه در هزاره سوم، ذهن انسان ناخودآگاه در پی کشف عوامل بروز چنین تحولاتی است .دگرگونی های فرهنگی ایجاد شده در عصر کنونی در رده های مختلف قابل بحث و بررسی است .کشور مانیز مستثنی از این تحولات جهانی نبوده و به شدت تحت تأثیر مسائل فرهنگی برخی جوامع غربی قرار گرفته است .نتیجه این امر پدید آمدن برخی آثار مثبت و منفی در بطن جامعه بوده که قطعاً جنبه های منفی آن گریبان گیر جامعه کنونی ماست .شاید بتوان از عمده ترین دلایل این موضوع ،خودباختگی فرهنگی ،عدم شناخت تاریخ و ریشه اصیل خویشتن و الگوبرداری های کورکورانه از فرهنگ بیگانه را نام برد .علت بروز چنین شرایطی صرف نظر از برخی عوامل دیگر که در حوزه های علوم انسانی مطرح است ،کمبود فضاهای فرهنگی و هنری به عنوان مکاتب آموزش مولفه های فرهنگی می باشد . پژوهش مورد نظرنخست به مفاهیم نظری می پردازد. در این بخش فرآیند طراحی مرکز محله مورد بررسی قرار می گیرد. در این راستا ریشه ها و خواستگاه مفهوم طراحی مرکز محله بعنوان محوریت این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته و حوزه های مورد مطالعه آن بررسی می گردد. مسائلی که درطراحی با این رویکرد در محیط های شهری بدان پاسخ می دهد و ابزارها و فنون حل آن، از جمله محورهای مختلف طراحی مرکز محله های شهری در شهرهای جدید نیز مورد بررسی و تحلیل قرار خواهد گرفت. لازم به ذکر است که در جهت دستیبای به اهداف مورد نظر در این تحقیق تمامی مطالعات مفاهیم نظری با توجه بر، الزامات نمونه موردی مطالعه میباشد. و نمونه های موردی را مورد بررسی قرارداده ،در این تحقیق مفاهیم و ایده شکل گیری طرح دارای سهم عمده ای از مجموعه فعالیتهای تحقیق می باشد. سپس احکام و اصول باتوجه به ایده ومفاهیم و با بررسی و تجزیه وتحلیل واستدلال منطقی وشواهد موجود در نمونه های داخلی و خارجی ذکر گردید ،و سپس به بررسی اجمالی شهر یزد و وضع موجود محدوده طراحی میپردازد. آنگاه مرکز محله مورد نظر متناسب با نیازهایی که از مطالعات پژوهش بدست آمده طراحی میگردد. در انتخاب الگو نیز به ارائه ضوابط و مقررات طراحی مرکز محله پرداخته شد .و در نهایت به ارائه طرح پیشنهادی موکول میشود .

باشگاه کودکان با رویکرد انسان گرایی
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  مریم توحیدی فر   جلال فروزانفر

چکیده: با توجه به یشرفت سریع جامعه در زمینه های گوناکون و مشغله های فکری انسان ها،توجه به کودکان در محیط خانواده بسیارکمرنگ تر از گذشته شده است.پیشرفت روزافزون وسایل کامپیوتری باعث شده است انسانها و بیشتر پدر مادرها ساعت ها وقت خود را صرف دنیای مجازی کنند و از خانه و کاشانه خود دور بمانند همین امر باعث شذه است کودکان امروزی ما دچار مشکلات فراوانی از قبیل افسردگی، گوشه گیری و انزوا از جامعه را پیدا کنند.برای اینکه کودکان امروزی با هم سن و سالان خود در ارتباط باشندبهتر است مجموعه ای را در نظر بگیریم که کودکان در آن گرد هم آیندو در این مجموعه از آموزشهای خاص بهره مند شوند ونیازهای اجتماعی کودک که ممکن است در داخل خانه و خانواده فراهم نشود را در این مجموعه به کودک هدیه دهیم.برای کاربرد بیشتر این مجموعه یک مرکز پژوهشی در کنار فضای بازی وآموزشی کودکان در نظر گرفته ایم که بتواند به صورت علمی بر روی کودکان مطالعه نماید و بتوان با وجود این مرکز متدهای روز دنیا را در این مجموعه به کار گرفت همچین در این مجموعه نقش مشاوران خانواده و کودک و تاثیر آن بر زندگی خانوادگی کودک در نظر گرفته شده است و فضایی به مشاوران خانواده اختصاص داده شده است که خانواده های کودکان مشکلات خود را با آنها مطرح کرده و بتوانند با کودک خود به بهترین نحو رفتار نمایند همچنین در این مجموعه اصول انسانگرایان مانند تعدد انتخاب برای کودکان،گذشتن کودکان از کنار یکدیگر،ایجاد عناصر برانگیزاننده روح و روان کودکان ،ایجاد عناصر پویا،مفصل های فضایی انسانی،فضاهای حرکتی انسانی وفرم های زاییده شده از دل حرکت های فضایی_انسانی به کار گرفته شده است.

پیوندهای روستاـشهری به عنوان یک استراتژی برای توسعه منطقه ای: مقایسه تطبیقی دو دهستان کرزان رود و میان رود شهرستان تویسرکان
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1394
  نازنین رئیسی شیویاری   حمید محمدی

سکونتگاه¬های روستایی فضاهای جغرافیایی حاصل از برآیند مجموعه عوامل و نیروهای چشم¬انداز طبیعی و فرهنگی هستند و از عوامل تأثیرگذار در روندهای ناحیه¬ای به شمار می¬آیند و تعاملات این سکونتگاه¬ها با کانون¬های فراناحیه دائماً در حال تغییر و تحول است. از طرفی پیوندهای روستایی ـ شهری حاصل جریان¬های دو سویه سکونتگاه¬های روستایی و کانون¬های شهری در عرصه منطقه¬ای هستند؛ و از آنجا که منظور از پیوند، شبکه¬ای از فعالیت¬ها در فضا است که به صورت جریانی متقابل در شکل¬دهی به نظام و شبکه سکونتگاهی موثر واقع می¬شود. بر این مبنا پیوندهای روستایی ـ شهری دارای ماهیتی فضایی بوده و بر جریان مردم، کالا، خدمات، پول، سرمایه، اطلاعات مابین کانون¬های شهری و مراکز روستایی دلالت دارند، مهمترین بخش از پیوند و تعاملات میان شهر و روستا، در زمینه اقتصادی نمایان می¬گردد که فرآیندهای اقتصادی حاکم در شهرها، ساختار اقتصادی نواحی روستایی را شکل می¬دهند. در کشور ما رشد شتابان شهرنشینی در سال های اخیر و متعاقب آن تحولات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی به همراه شکل¬گیری و گسترش جابجای¬های جمعیتی و به ویژه مهاجرت¬های روستا ـ شهری موجب تغییر و تحولات ساختاری و فضایی وسیع در فضاهای انسانی اعم از روستا و شهر گردیده است. این گونه تعاملات با دو ماهیت اثرگذار و اثرپذیر روندهای سکونتگاهی را هدایت می¬کنند و در صورتی که روابط یکسویه نباشد و به شکل پیوندهای متقابل درآید، می¬تواند در تقویت دو جانبه سکونتگاهی و هموار ساختن مسیر تحول مثبت توسعه موثر واقع شود. با توجه به اهمیت مسئله و تحولات فضایی نواحی روستایی می¬توان گفت شهرها نقش غالب در جریان¬های فضایی و رواج استراتژی های توسعه بازار محور دارند و به عنوان یک بازیگر نقش کلیدی در ارتباط با پسکرانه¬های روستایی با بازارهای محلی و فرامحلی بازی می¬کند. منطقه مورد مطالعه ما دهستان های شهرستان تویسرکان است، روستاهای این دهستان ها توانسته¬اند یک رابطه تنگاتنگ و دو سویه با شهر و نواحی روستایی پیرامون خود از لحاظ اقتصادی و سرمایه¬ی برقرار کنند و موجب تحول در نظام اقتصادی و بازاری روستا ـ شهری شوند، به گونه¬ای که این پیوندها منجر به ایجاد جریان¬های دوسویه از شهر به روستا و بالعکس شده است که هم به نفع شهر تویسرکان و هم نواحی روستایی آن است. بر اساس چنین قالبی، این تحقیق بر آن است که با تأکید بر ماهیت پیوندهای روستایی ـ شهری، توسعه منطقه¬ای را مورد مطالعه قرار دهد.

مرکز ترک اعتیاد کرمانشاه با رویکرد انسانگرایانه
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده هنر و معماری 1393
  سجاد رضایی کرماجانی   جلال فروزانفر

در این پایان نامه سعی شده است با تغییر در شرایط ساختاری معماری این مراکز با رویکرد انسان گرایانه به این مکان نگاه شود. به طوری که در این مراکز شرایطی از نظر معماری فضای مرکز و هم از نظر روانی برای معتاد ایجاد گردد که خود فرد معتاد ترغیب شود، که جهت ترک اعتیاد اقدام نموده و همچنین تعامل میان افراد معتاد در این مکان ها از نظر روحی و روانی نه تنها منجر به عود اعتیاد آن ها نشود، بلکه باعث شود بدون ترس پا در مسیر هموارتری جهت ترک اعتیاد قرار دهند. و همچنین با ایجاد فضایی برای آموزش این افراد در این مراکز زمینه ی ایجاد کسب وکار برای افراد معتاد پس از بهبودی و ترک مرکز فراهم شود.

طراحی یک واحد همسایگی با رویکرد بافت تاریخی یزد
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد - دانشکده معماری و هنر 1393
  فاطمه دشتی رحمت آبادی   جلال فروزانفر

چکیده : انسان امروزی که در جهانی پرهرج و مرج زندگی می کند، نیازمند دست یابی به شیوه هایی است که پاسخگوی فشار های زمانه بوده و محیطی امن و مطلوب را بوجود آورد. بنابراین دستیابی به مکانی آرام و مصون از تزاحم های محیط، برای زیستن در کنار یکدیگر در واحدی به نام خانه ومحیطی به نام همسایگی ضرورتی غیر قابل انکار است. در گذشته اصل آرامش و خلوت خانوادگی در نتیجه ترکیب هندسی خانه های قدیمی باحیاط مرکزی و ساختمان دور به صورت چهار فصل میسر می شد که این در واقع محصول شرایط اقلیمی نیز بود و همچنین تراکم مسکونی هم از همین طریق تامین می شد. ولی امروز این ترکیب تغییر پیدا کرده و خصوصیت هندسی خانه ها از حیاط مرکزی به ساختمان شمالی جنوبی و تغییر تراکم با افزودن تعداد طبقات و ایجاد فاصله تغییر کرده است ، از سوی دیگر تغییر روش زندگی و استفاده از اتومبیل که امری ضروریست باعث خالی شدن بافت قدیمی شهر ها و مخروبه شدن آنها شده است . در این راستا پروژه حاضر قصد دارد به بررسی اصول معماری گذشته در یزد و همچنین چگونگی ساخت و ساز های جدید در بافت قدیمی پرداخته تا شاید بتوان راهکاری پیدا نمود تا از خرابه گزینی بافت های قدیم و حاشیه نشنی شهر جلوگیری نمود و نیز بتوان دوباره روح شادابی ، صمیمیت و همبستگی را در کوچه محله ها احساس نمود.و این ملزم به دانستن اصول معماری سنتی و اصیل گذشته و نیاز های ضروری امروزی است و تلفیق این دو خود کاری هنر مندانه است. در این راه از منابع و ادبیات عام معماری و کتب موجود در زمینه رویکرد پژوهش و مسائل مربوط به آن بهره گرفته شده است