نام پژوهشگر: مهسا سحری
مهسا سحری محمدرضا عمرانپور
با پیشرفت فناوری و رشد چشمگیر قدرت ذهن بشر، ادبیات کودک و نوجوان در عصر ما با اعتقاد به آموزش غیر محدود و آزاد، یکی از راه های شناخت نیازهای کودکان در سنین مختلف است. یکی از نیازها و علایق کودکان که باید در عرصه نثر کودک به آن توجه داشت، ارتباط با زبان اثر است. برای نوشتن چنین آثاری باید نویسنده به زبان کودک آشنایی کامل داشته باشد زیرا زبان بزرگ سال با زبان خردسال تفاوت دارد. این پژوهش ضمن بررسی آثاری که در حیطه ادبیات کودک (نثر) ویژه گروه سنی الف وجود دارد به تحلیل ویژگی های زبانی اعم از آوایی، واژگانی، نحوی، ترکیبی و ارتباط این ویژگی ها با عناصر دیگر از قبیل موسیقی و تخیل می پردازد. وبا تعیین بسامد هرکدام از این ویژگی ها و تأثیر آن ها در نثر کودکانه معاصر، به ویژه گروه سنی الف، می پردازد. نتایج تحقیق نشان می دهد که آواهای موجود در نثر کودکانه معانی ای را تداعی می کنند که کودک به وسیله آن با داستان ارتباط برقرار می کند. از لحاظ واژگانی در نثر کودک بیشتر از واژگان ساده و کوتاه استفاده شده است و واژگان بیگانه در نثر کودک نمود خاصی ندارد. از لحاظ ترکیبی بیشتر از ترکیب های متممی و بعد ترکیب هایی با استفاده از پیرو توضیحی و ترکیب وصفی و درصدی نیز از ترکیب اضافی استفاده شده است. در ساختار نحوی جملات اغلب از جملات ساده استفاده شده است که اغلب جملات از نوع خبری است که مقاصد مختلفی را نیز دنبال می کند.