نام پژوهشگر: معصومه محتشم
معصومه محتشم محمود آبدانان مهدی زاده
یکی از مباحث مهمّ علم معانی، فصل و وصل جملات است. جرجانی اوّلین ادیبی بود که به شکل مفصل، به این مقوله پرداخت. سکّاکی نیز اوّلین کسی بود که مواضع فصل و وصل را نام گذاری کرد امّا دیگران به شرح اثر سکّاکی بسنده کرده؛ به تکرار گفته های او روی آوردند به طوری که دیگر، نوآوری خاصّی در زمینه شناخت این مبحث صورت نگرفت. نگارنده در این پژوهش تلاش نموده تا ضمن بررسی دیدگاه های قدما، زیبایی های فصل و وصل در نثر گفتاری و نوشتاری نهج البلاغه را آشکار سازد و با تکیه بر مسائل زیباشناختی، نکات جدیدی در این باب ارائه دهد. به علاوه، هنجارشکنی های زبانی این مبحث را بررسی نموده و راه کارهایی برای ساده سازی پیچیدگی های آن ارائه نماید. در این نوشتار مشخّص می شود که هر کدام از دو مقوله فصل و وصل، به شکلی متفاوت در خطبه ها و نامه ها، نمود پیدا می کنند. نمود فصل و وصل در حکمت ها، به دلیل کوتاه بودنشان، بسیار کم است. در نامه ها وصل بیش از فصل به چشم می خورد. در خطبه ها نیز، فصل و وصل، به هم در آمیخته اند. به تبع تفاوت کاربرد فصل و وصل، اسلوب نثرها نیز متفاوت شده است. زیبایی های موجود در خطبه ها و نامه ها، در پاره ای از موارد، مشترک و در مواردی متفاوتند. فصل در خطبه ها، سبب شده است که موسیقی کلام، دائم در حال تغییر باشد و کاربرد استطراد، تمثیل و تأکید زیاد شود. در حالی که کاربرد اندکِ فصل در نامه ها، موجب گردیده که استطراد، تمثیل و تأکید در نامه ها کم تر و موسیقی نیز ملایم و آرام باشد. به واسطه وصل در خطبه ها و نامه ها، امکانِ روایت داستان، مقایسه دو امر، تعادل و توازن جمله ها، اطناب و بیان امور بر اساس ترتیب، فراهم شده است.