نام پژوهشگر: منوچهر صانعی دره بیدی

انسان طبیعی در اندیشه ژان ژاک روسو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  پریسا عدالتی شعرباف   احمدعلی اکبر مسگری

چکیده ندارد.

بخشهایی از کتاب "مقدمه ای بر اصول اخلاق و قانونگذاری"؛ نگارش: جرمی بنتام (1832-1738)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1380
  مجتبی گلستانی   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

بازگشت جاودانهء همان در تفکر فلسفی نیچه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  حسین خوارزمی   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

علم اخلاق در فلسفه دکارت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  مهدی دهاقین   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

اصالت نفع در فلسفه جان استیوارت میل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  محمدمهدی مومنی   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

فلسفه لایب نیتس و جهان های ممکن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  امراله معین   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

نظریه لذت در فلسفه اخلاق ارسطو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  محمدحسین حقیقت   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

الوهیت در فلسفه اسپینوزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  نوید عابدینی   منوچهر صانعی دره بیدی

چکیده ندارد.

جایگاه علّیت و قوانین طبیعی در فلسفه جورج بارکلی و نقد آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  محمدعلی محمدی   منوچهر صانعی دره بیدی

یکی از مهمترین موضوعاتی که همواره در فلسفه نقش مهمی را ایفا کرده است و نظام فلسفی هر فیلسوفی را تحت الشعاع خود قرار داده، علّیت است. از آنجا که بارکلی جوهر مادی و تمایز بین کیفیات اولیه و ثانویه را انکار و جهان مادی را به عنوان مجموعه ای از تصورات معرفی می کند، به تبع آن علّیت طبیعی به معنای تأثیر و تأثر علی انکار می شود و بارکلی یک تعبیر دال و مدلولی از آن ارائه می دهد، یعنی قوانین طبیعی را به معنای زبان کلی خداوند می داند که بوسیله آن خداوند با ما صحبت می کند. بارکلی تقریباً به تمام اعتراضاتی که بر انکار علّیت طبیعی در فلسفه اش وارد شده پاسخ می دهد. وی در نظریه ایجابی اش راجع به علّیت، علت را به یک چیز فعال تعبیر می کند و تنها چیزی را که دارای اراده است، فعال می داند لذا علت ها در فلسفه وی به اذهان یا نفوس محدود می شود، خواه این نفس، ذات نامتناهی خداوند باشد و یا نفس متناهی انسانی. وی فعال بودن ذات خداوند را از طریق تصورات حسی به اثبات می رساند و فعال بودن نفس خود را از طریق تصورات خیالی. در اینجا اعمال فیزیکی همان اشیاء واقعی یا تصورات حسی هستند و لذا هیچ نوع عمل فیزیکی برای نفوس انسانی به اثبات نمی رسد. اما وقتی که بارکلی می خواهد نفوس انسانی دیگر را اثبات کند آنها را از طریق افعال فیزیکی اشان که همان تصورات حسی هستند به اثبات می رساند و این یک اشکال دیگر را به وجود می آورد که چگونه هم خداوند و هم نفوس متناهی می توانند علت تصورات حسی باشند. به نظر می رسد که بارکلی برای حل این مشکل در دام نظریه علل موقعی گرفتار شده است. به هر حال بیشتر انتقاداتی که بر علّیت بارکلی وارد است مربوط به نظریه ایجابی اش راجع به علّیت یا همان علّیت نفس است.

نفس در فلسفه جرج بارکلی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 0
  سیاوش رمضانزاده کتم جانی   منوچهر صانعی دره بیدی

فلسفه اسقف بارکلی با توجه به کیفیت برخورد آن با ماده باوران و نیز اوضاع علمی، فلسفی و دینی عصری که بارکلی در آن می زیست یکی از زیباترین فلسفه هایی است که همواره مورد توجه علاقمندان به موضوعات فلسفه و خصوصا" مباحث معرفت شناسی قرار گرفته است . انگیزه اینجانب در انتخاب این موضوع، فهم منظور بارکلی از آرائش و نیز یافتن دلیلی در خصوص اعتقاد به ارتباط میان اندیشه های ایدئالیستی بارکلی و مکاتب فکری پس از وی و همچنین نمایاندن نقش و جایگاه فلسفه بارکلی در پیدایش اندیشه های جدید فلسفی بوده است .

علت نمایی از نظر ارسطو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 0
  طیبه نقیب زاده   منوچهر صانعی دره بیدی

رساله حاضر در شش بخش تنظیم شده است . در بخش اول به بیان روش و کلیاتی از فلسفه ارسطو می پردازیم و نظرات وی را در شاخه های حکمت نظری و عملی بررسی می نماییم. بخش دوم اجمالا به بررسی تارخچه علیت و برخورد متفکران یونان باستان در رابطه با این مساله پرداخته تا اینکه نظر ارسطو را درباره علیت و اقسام علت بیان نماییم. بخش سوم به بیان استفاده غایت در شاخه های مختلف حکمت اختصاص دارد. چنانکه با بررسی نظریات ارسطو درباره فلسفه اولی، طبیعت ، اخلاق، سیاست و علم النفس مشخص می شود که از غایت در حل چه مسائلی استفاده می شود. بخش چهارم الهیات ارسطو و رابطه آن را با غایت مشخص می سازد. و در همین بخش تصور ارسطو از خداوند بیان می شود. بخش پنجم به ذکر مخالفین غایت انگاری و انتقادات آنها بر غایتمندی می پردازد. چنانکه عقاید ماترایالیستها و برخورد آنها را با غایت تصریح نموده و عقیده تعدادی از فلاسفه از قبیل هابس ، دکارت ، اسپینوزا، کانت و هیوم را درباره غایت بیان می دارد. بخش ششم به عنوان خاتمه رساله تفاوت ارسطو با افلاطون و انتقاداتی که ارسطو از وی مطرح نموده، مشخص می گردد.

عقل در فلسفه اسپینوزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1377
  محمد آذین فر   منوچهر صانعی دره بیدی

در این رساله، ابتدا تحت عنوان مدخل، ضمن بیان معانی عقل در تاریخ فلسفه به رسم پیشینه بحث ، به عقل و جایگاه آن در نزد فیلسوفان بزرگ یونان، قرون وسطی و دکارت پرداخته شد و سپس در یک جمع بندی نهایی و کلی، فیلسوفان عقلی مذهب تا دوره جدید و بعد از آن تقسیم بندی شد و مشخصات و مختصات هر دسته تا حدودی مورد ارزیابی قرار گرفته است تا بدین وسیله بتوان فلسفه اسپینوزا را به عنوان میراث عقلانیت تاریخی و فلسفی شناسائی کرد و آن را در گروه خاصی جای داد. آنگاه جهت بررسی عقل در فلسفه اسپینوزا، این موضوع در شش فصل طرح شده است . در فصل اول، نگاهی به حیات عقلانی اسپینوزا دوخته شده تا بدین وسیله معلوم شود که زندگی و حیات یک فیلسوف در افکار او چه تاثیراتی می تواند داشته باشد، و ضمن بیان آثار او، در این فصل به زمینه های تفکر اسپینوزا، پرداخته شده است . در فصل دوم مبانی مابعدالطبیعی تفکر اسپینوزا که در واقع ریشه و اساس موضوعات عقلی در فلسفه اوست ، مورد بررسی قرار گرفته است ، لذا تبیین مباحثی مانند جوهر، صفات و حالات و شیوه ادراک تعقلی آن در فلسفه اسپینوزا بسیار ضروری به نظر می رسد. تا بدین وسیله عقل و جایگاه آن در فلسفه او تمایز بیشتری یابد. در فصل سوم مبحث عقل و مباحث مربوط به مراتب معرفت و نهایتا معرفت عقلی و شهودی از لحاظ معرفت شناسی و هستی شناسی مورد بررسی قرار گرفته است و سپس روش هندسی بمثابهء نگرش منطقی و عقلی و به عنوان تنها روش دریافت حقایق، از نظر اسپینوزا معرفی شده است . با توجه به اینکه در فصل سوم عقل و جایگاه و اعتبار آن در معرفت شناسی مورد بررسی قرار گرفته بود طبعا این سئوال در اذهان جوانه می زد که درفلسفه اسپینوزا عقل به دین چه ارتباطی پیدا می کند؟ آیا دو امر جداگانه اند یا هر دو حقیقت واحدی هستند؟ برای پاسخ بدین گونه سئوالات ناگزیر در فصل چهارم به بررسی نگرش تعقلی از دین پرداخته شد و در آن رابطه اسپینوزا با متون دینی، تفسیر او از دین حقیقی و دین وضعی و رابطه عقل و ایمان و اعتقاد او به نبوت و نبی به مثابهء یک نظام حکومتی مورد ارزیابی قرار گرفته است . در فصل پنجم به عنوان ثمرات و نتایج افکار تعقلی اسپینوزا، به بحث حکمت نظری و حکمت عملی و ارتباط آن دو با هم پرداخته شد و آنگاه سیاست و اخلاق به منزلهء عناصر عقلانی و حاصل کاوش عقلانی فلسفهء اسپینوزا در نظر گرفته شده است و با طرح مباحثی نسبتا کامل و جامع سعی شده عقل و نقش آن برجسته تر مطرح گردد. در فصل ششم از دو منظر به نظام فکری اسپینوزا انتقاد شده است و در آن نگارنده ضمن جمع بندی آراء و افکار اسپینوزا در باب عقل، به تمایز عقل فلسفی و عقل دینی پرداخته و مدعی شده که در تاریخ فلسفه این تمایز صورت نگرفته است و به همین جهت منازعات فکری زیادی را به بار آورده و بعلاوه موجب خلط مباحث شده است .

شک در فلسفه دکارت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1378
  مریم حاتم آبادی فراهانی   منوچهر صانعی دره بیدی

رنه دکارت یکی از فیلسوفان، ریاضیدانان و فیزیکدانان مشهور عصر جدید بود که در سال 1596 در شهرک لاه از ایالت تورین متولد شد. وی در سال 1604 وارد مدرسه لافلش شد و تا شانزده سالگی در آنجا به تحصیل اشتغال داشت . این مدرسه را فرقه ای از مسیحیان به نام ژزوئیتها یا یسوعیان اداره می کردند. دکارت ابتدا در این مدرسه به خواندن ادبیات مشغول شد و سه سال آخر دوره هشت ساله این مدرسه را صرف تحصیل منطق، ریاضیات ، فلسفه کرد و با مبانی این علوم آشنا شد. به این ترتیب دکارت در سن شانزده سالگی مدرسه را رها کرده و از آن به بعد تن به آموزش هیچ معلمی نداد و شخصا به مطالعات خود ادامه داد و اصول فلسفه خویش را تدوین کرد. بعد از ترک تحصیل دکارت تصمیم گرفت اطلاعات علمی خویش را از دو منبع بگیرد. یکی کتاب جهان و دیگری درون ذات خود. او در جستجوی علمی بود که برای زندگی سودمند باشد. به این مناسبت او وارد ارتش هلند شد. در این دوره از سکونت خویش در هلند، یک روز اعلانی روی دیوار دید که در آن، یک مساله ریاضی را طرح کرده بودند و از اهل فضل خواسته بودند که آن مشکل را حل کنند. دکارت چون زبان هلندی نمی دانست از شخصی خواست که آن مطلب را برایش ترجمه کند. آن شخص که بیکمان نام داشت آن را برای او ترجمه کرد وقتی که استعداد و نبوغ دکارت را مشاهده کرد او را به فراگیری علم و دانش ترغیب نموده و دکارت نیز قبول کرد و تصمیم گرفت که تحقیقات علمی خویش را پی گیری کند. دکارت در سال 1619 از هلند به دانمارک و آلمان رفت و به خدمت در ارتش ماکسیمیایان درآمد، اما زمستان از راه رسید و در دهکده نوبرگ در حوالی رود دانوب ، با فراغت تمام به تحقیق و پژوهش در ریاضیات پرداخت و مسائل و براهین تازه ای را کشف کرد که به نوشته خودش همه آنها مهم بود.

صلح پایدار در فلسفه کانت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 0
  نگارش صبوری   منوچهر صانعی دره بیدی

عصر روشنگری دوره ای بود گه دو گونه اجماع و وفاق متمایز شکل گرفت: یکی حول ایده برچیده شدن بساط جنگ در جهان برای همیشه - صلح پایدار - و دیگری حول آرمان جنگ های محدود. بدیهی است توجه ما با توجه به موضوع رساله حاضر به آرمان صلح پایدار معطوف خواهد بود که ایده آرمانشهر و ابر دولت را که توسط پیشینیان بدان پرداخته شده بود ، پشت سر داشت و در پیش رو نیز به صلح خواهی بین المللی سده های نوزده و بیست نظر داشت. در این بخش نیز بیش تر به بحث در باره صلح پایدار از منظر اندیشمندان عصر روشنگری و بیش از همه روسو خواهیم پرداخت چهره ای که - گر چه بیش تر به واسطه آثاری که در موضوعات دیگر از او به جا مانده است- در شکل دهی به تفکر اروپائیان در باب اخلاق ، سیاست و تشکیل جامعه خیر نقش بسیار عمده ای داشته است.