نام پژوهشگر: کریم سلیمانی

ارزیابی توان تفرجگاهی سامان عرفی منج در محدوده جنگلهای شهرستان لردگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1386
  بیت الله محمودی   سید محمد حسینی نصر

در این مطالعه با توجه به اهمیت و لزوم برنامه ریزی گردشگری جنگل در عرصه های مستعد فعالیت های تفرجی جنگل‏ گستره های جنگلی سامان عرفی منج در جنگل های استان چهار محال و بختیاری مورد ارزیابی تفرجی قرار گرفت.

مقایسه برخی از تکنیک های مختلف پایش تغییرات پوشش گیاهی/کاربری اراضی با استفاده از rs و gis (مطالعه موردی: نکارود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1388
  ملیحه آرخی   کریم سلیمانی

تغییر کاربری اراضی/ پوشش گیاهی از مهمترین تغییرات سطح زمین است. فرایندهای تبدیل چشم اندازها و تغییرات کاربری اراضی/ پوشش گیاهی بسیار شدید است. در سال های اخیر بخش های مختلفی از ایران تحت تغییرات کاربری اراضی قرار گرفته اند که معمولا بدون هیچ ارزیابی برای اهداف خاص است که منجر به مسائل جدی و بغرنج مثل نابودی اراضی کشاورزی، خطر سیلاب، فرسایش خاک، جنگل زدایی و ... شده است. بعلت افزایش تغییرات کاربری اراضی عمدتا توسط انسان، پایش چنین تغییراتی، ارزیابی این نقشه ها برای برنامه ریزی آینده و مدیریت منابع ضروری است. در این مطالعه تصاویر لندستmss سال 1975 و irs-lissiii سال 2007 با استفاده از پنج تکنیک پایش تغییر درحوزه نکارود استان مازندران با مساحت 44120 هکتار آنالیز شده اند. تکنیک های پایش(کشف) تغییر مورد استفاده در این مطالعه شامل تفاضل تصویر، نسبت گیری تصویر، تفاضل ndvi، آنالیز برداری تصویر و روش مقایسه پس از طبقه بندی بوده اند. در این مطالعه جهت تعیین آستانه در روش هایی که نیازمند تعیین آستانه هستند از روش آماری استفاده شده است و بر این اساس مشخص شده است که آستانه تغییر در منطقه مورد مطالعه با 1 انحراف معیار از میانگین قرار داشته است. پس از تعیین آستانه تغییر، مناطق دارای تغییرات کاهشی، افزایشی و بدون تغییر مشخص گردیده است. جهت ارزیابی دقت تکنیک های پایش تغییر پس از برداشت واقعیات زمینی که از طریق بازدید میدانی و تصاویر ماهوره ای irs-lissivبه دست آمد، از دقت کل و ضریب کاپا استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده مشخص گردید که روش تفاضل ndvi با دقت کل 98 و ضریب کاپای 93 درصد از بین تکنیک های پایش تغییر مورد استفاده در این مطالعه بیشترین دقت و روش نسبت گیری باند مادون قرمز نزدیک با دقت کلی 10 درصد و ضریب کاپای 5 درصد کمترین دقت را در پایش تغییرات کاربری اراضی منطقه مورد مطالعه داشته اند.

بررسی وتحلیل فراوانی جریان های کمینه با تداوم های متفاوت (مطالعه موردی حوضه های آبخیز استان لرستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1388
  مسلم اکبری دهنو   کریم سلیمانی

در سال های اخیر بخصوص در کشورهای توسعه یافته که مقدار زیادی از آبهای سطحی آنها مهار شده است. استفاده بهینه و جلوگیری ازآلوده شدن آن بهترین راه مبارزه با بحران آب می باشد. به حداقل رسیدن آب رودخانه ها از جنبه های مختلف نظیر احدث سازه های آبی، تصفیه خانه ها، تغذیه سفره های آب زیر زمینی و مسائل زیست محیطی مشکل می باشد. لذا مطالعه جریان کمینه رودخانه ها در سطح حوضه های آبخیز می تواند در ارائه راهکارها بسیار مفید واقع شود. تاکنون در مطالعات هیدرولوژیکی بیشتر فراوانی سیل ها مورد توجه بوده وکمتر به تحلیل فراوانی جریان کمینه پرداخته شده است. لذا در این تحقیق باانتخاب ایستگاههای هیدرومتری مناسب به تجزیه و تحلیل فراوانی جریانهای کمینه برای سری های جریان کمینه با تداوم های 7، 10، 15، 30، 60 و90 روزه در حوضه های آبخیز استان لرستان پرداخته شد. با انجام تحلیل فراوانی و مقایسته نتایج توزیع های مختلف، توزیع لوگ پیرسون تیپ سه، مناسبترین توزیع برای منطقه شناخته شد. با تعیین پارامترهای فیزیو گرافی، اقلیمی و غیره، از روش تجزیه و تحلیل عاملی مهمترین عوامل موثر بر جریانهای کمینه، بارش متوسط سالیانه، مساحت، تراکم زهکشی و درصداراضی با پوشش گیاهی مناسب تشخیص داده شدند. جهت تعیین مناطق همگن ازروش آنالیز خوشه ای استفاده گردید که دو منطقه همگن بدست آمد. همچنین به منظور بدست آوردن روابط بین توابع توزیع احتمال و ویژگیهای حوضه آبخیز، با انجام تحلیل منطقه ای روی مناطق همگن و کل منطقه و استفاده از مدلهای رگرسیون چند متغیره، جریان کمینه با دوره بازگشت های مختلف در مناطق همگن برآورد گردید و نتایج نشان داد که مدلهای ارائه شده در مناطق همگن از دقت بیشتر و خطای استاندارد کمتری نسبت به کل منطقه برخوردار می باشند.

تحلیل منحنی های عمق – سطح – مدت(d.a.d) بارندگی ( مطالعه موردی استان تهران )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  الهه نظری   کریم سلیمانی

آگاهی از تغییرات مکانی بارش معمولاً توسط تحلیل منحنی های عمق ـ سطح و تداوم (d.a.d) بارندگی امکان پذیر می باشد . یکی از مراحل اصلی در تهیه منحنی های (d.a.d) رسم نقشه های همباران است . جهت رسم این نقشه ها روشهای متعددی از جمله استفاده از گرادیان بارندگی و روشهای ساده آمار کلاسیک و روشهای پیچیده زمین آماری مورداستفاده قرار می گیرند . هدف از این تحقیق تحلیل منحنی (d.a.d) در پایه های زمانی یک تا سه روزه در استان تهران می باشد . بدین منظور بعد از جمع آوری آمار و اطلاعات مربوطه به 88 ایستگاه باران سنجی در محدوده مطالعاتی بارندگی های فراگیر و حداکثر برای تداومهای یک تا سه روزه انتخاب شدند . سپس جهت رسم نقشه های همباران رابطه بین بارندگی با ارتفاع مورد بررسی قرار گرفت . نتایج این ارزیابی نشان داد که در منطقه موردمطالعه به دلیل خوش آمار بودن و زیاد بودن ایستگاه باران منحنی رابطه بین بارندگی و ارتفاع با ضریب همبستگی بالایی معنی دار است . سپس با استفاده از گرادیان بارندگی نقشه های همباران یک تا سه روزه برای منطقه موردمطالعه تهیه گردید و منحنی های (d.a.d) رسم شدند .

مدل سازی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی(مطالعه موردی: حوزه آبخیز تجن، استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1390
  فیروز احسانی فر   کریم سلیمانی

با توجه به خسارات جانی و خسارات مالی فراوانی که وقوع زمین لغزشها به مناطق مسکونی، اراضی زراعی و ... وارد می سازند، پهنه بندی و شناخت مناطق دارای خطر زیاد وقوع زمین لغزش ضروری می باشد. روش های مختلفی برای پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش ارائه شده است که در این تحقیق، روش شبکه عصبی مصنوعی با توجه به اینکه مستقل از توزیع آماری داده ها می باشد و به متغیرهای آماری مخصوصی احتیاج ندارد و همچنین دقت بالای آن در پهنه بندی، استفاده شده است. هدف از این تحقیق پهنه بندی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از شبکه عصبی در بخشی از حوزه تجن می باشد. در این تحقیق ابتدا براساس بررسی های میدانی، مصاحبه محلی و مرور مطالعات انجام شده در مناطق مشابه، 12 عامل شیب، جهت، ارتفاع از سطح دریا، کاربری اراضی، نوع سازند زمین شناسی، ضریب سطح، فاصله از گسل، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از خط الرأس، بارندگی و انحنای شیب به عنوان عوامل موثر در زمین لغزش تشخیص داده شدند. لایه های اطلاعاتی هر کدام از این عوامل با استفاده از نرم افزار arc gis تهیه شد و با استفاده از روش نسبت فراوانی هر کدام از این عوامل کلاسه بندی شدند. سپس با استفاده از extension، combine در نرم افزار arc gis ماتریسی از اعداد تشکیل و داده های حاصل نرمالیزه گردید. از بین این داده ها پیکسل هایی از حوزه که مطمئنأ در آنها لغزش رخ داده است و همچنین پیکسل هایی که احتمال رخداد لغزش در آنها صفر می باشد انتخاب و به صورت تصادفی 70 درصد از این پیکسل ها جهت آموزش و 30 درصد باقیمانده جهت آزمایش شبکه انتخاب شدند. سپس این داده ها به یک شبکه عصبی پرسپترون سه لایه تغذیه شونده به جلو(feed forward) با الگوریتم پس انتشار خطا تغذیه گردید و کارایی شبکه آموزش داده شده مورد آزمایش قرار گرفت. با بررسی پاسخ های خروجی شبکه عصبی مصنوعی برای ساختارهای مختلف بدست آمده و مقادیر rmse و r2 در مرحله آموزش و آزمایش، مشخص گردید که در شبکه عصبی با ساختار 12 نرون در لایه ورودی، 12 نرون در لایه پنهان و 1 نرون در لایه خروجی، مقدار rmse برای مرحله آموزش و آزمون به ترتیب 0249/0 و 0614/0 می باشد همچنین مقدار r2 برای مرحله آموزش و آزمون به ترتیب 9927/0 و 9624/0 می باشد که در نهایت همین ساختار به عنوان ساختار بهینه برای شبکه ایجاد شده مورد استفاده قرار گرفت. بعد از بدست آمدن ساختار بهینه کل اطلاعات مربوط به منطقه در اختیار شبکه قرار گرفت و خروجی بدست آمده از شبکه در نرم افزار arc gis تبدیل به نقشه پهنه بندی با 5 پهنه لغزشی بدون خطر، کم خطر، متوسط، پر خطر و خیلی پر خطر شد که هر کدام به ترتیب 33/15، 83/19، 72/26، 36/19 و 76/18 درصد از منطقه را به خود اختصاص داده اند. نقشه پهنه بندی حاصل با آزمون درصد صحت پیش بینی، مقایسه نسبت وقوع و بررسی درصد اختلاف بین تراکم لغزش مشاهده شده، احتمال خطر پیش بینی شده و احتمال تجربی، ارزیابی شده و مورد تایید قرار گرفت.

پهنه بندی آگروکلیماتولوژی کاشت ارقام زرد و روغنی زیتون با استفاده از مدل ahp درمحیط gis در استان مازندران.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی 1390
  رستم حیدری درویشانی   بهروز سبحانی

ارقام روغنی زیتون با دارا بودن بیش از 20 درصد روغن و کیفیت برتر نسبت به روغن های نباتی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. به همین دلیل شناسایی مناطق مستعد برای کشت زیتون در کشور، حائز اهمیت است. تحقیق حاضر با هدف شناخت عوامل و عناصر اقلیمی موثر در کشت ارقام زرد و روغنی زیتون در استان مازندران و همچنین پهنه بندی نواحی مستعد کشت این محصول از نظر اقلیمی و محیطی در محیط gis می باشد. برای این منظور عناصر اقلیمی دما، بارش، نم نسبی، تبخیر و تعداد روزهای یخبندان، از 28 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی استان، از بدو تاسیس تا سال 1388، گردآوری شده است. همچنین نقشه های سطوح ارتفاعی، شیب، جهت شیب و لایه های تیپ خاک و کاربری اراضی استان، تهیه و پردازش گردید. در این تحقیق پس از مطالعه شرایط اقلیمی استان و مقایسه آن با مناطق زیتون خیز ایران و مدیترانه به تشکیل پایگاه اطلاعات اقلیمی و منابع زمینی استان در محیط gis پرداخته شد و لایه اطلاعاتی مربوط به هر یک از آنها تهیه شد. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیار ها و لایه های اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آنها از روش تحلیل تصمیم گیری چند معیاره (mcdm) مبتنی بر روش فرآیند سلسله مراتبی (ahp) استفاده شد. سپس با وزن دهی به لایه های تهیه شده بر اساس معیارها و مدل مورد نظر ، همپوشانی و تحلیل فضایی لایه ها در محیط gis صورت گرفته و لایه نهایی پهنه بندی برای کشت زیتون تهیه شد. بر اساس نتایج به دست آمده، اراضی استان مازندران از نظر پتانسیل اقلیمی و محیطی برای کشت زیتون به چهار طبقه خیلی مناسب با 3/15 درصد، مناسب با 2/48 درصد، متوسط با 2/28 درصد و نامناسب با 3/8 درصد مساحت تقسیم بندی شدند.

بررسی تغییرات زمانی بار رسوب معلق در حوضه آبخیز (مطالعه موردی حوضه آبخیز سد کارده، استان خراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  مهدیه زیرجانی   کریم سلیمانی

آگاهی از میزان مواد جامد رسوب که توسط جریان حمل یا ترسیب می گردد جزو اطلاعات لازم و اولیه هر پروژه آبی و یکی از عوامل مهم تصمیم گیری در مورد احداث سازه های آبی بر روی رودخانه ها می باشد. از طرفی ماهیت متغیر و پیچیده بار رسوب رودخانه ها باعث شده است که برآورد میزان رسوب وارده به مخازن و تولید رسوب درازمدت برای تعیین عمر سازه ها با مشکل روبرو شود. در این صورت تهیه مدل های مربوط به منحنی های تغییرات زمانی رسوب می تواند تا حدودی مشکل برآورد رسوبدهی در حوزه های آبخیز را نیز برطرف نماید. هدف کلی این مطالعه آنالیز تغییرات بار رسوب معلق در مقیاس های مختلف زمانی (ماهانه، فصلی و سالانه) و بررسی اثر سازه ها در تغییرات حجم رسوب در رودخانه کوشک آباد است. آنالیز بار رسوب معلق در 2 مرحله انجام می شود: مرحله اول ایجاد رابطه آماری بین دبی رسوب معلق qs و دبی آب qw و دوم کاربرد این آنالیز در بررسی تغییرات زمانی بار رسوب معلق. آنالیز بار رسوب با استفاده از داده های ایستگاه هیدرومتری کوشک آباد در دوره آماری 87-1369 انجام شده است. با توجه به آنالیز بار رسوب معلق و بررسی تغییرات دبی رسوب رودخانه کوشک آباد قبل و بعد از ساخت سد مشاهده کردیم که بعد از ساخت سد 52% رسوبات ورودی به سد در فصول سیلابی تله اندازی شدند. این امر با توجه به نقش سد کارده در تامین آب جهت مصارف کشاورزی، صنعتی و بخصوص آب شرب بخشی از ساکنین شهر مشهد بسیار با اهمیت می باشد. این مطالعه در حوضه آبخیز این سد انجام می شود تا بر اساس آن مقدار رسوب معلق را با دقت بیشتری برآورد نموده تا از این طریق مدیریت بهتری برای حفظ منابع آب و خاک در حوضه انجام شود.

اولویت بندی زیرحوضه ها بر اساس عوامل مورفومتریک و کاربری اراضی با استفاده از تکنیک های rs وgis
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1390
  حمید دارابی   کاکا شاهدی

چکیده عموما سه ویژگی اساسی حوضه آبخیز شامل خاک، پوشش گیاهی و توپوگرافی تغییرات هیدرولوژیک را در قالب فرایندهای بارش- رواناب و فرسایش اداره می کنند. دو ویژگی خاک و توپوگرافی، تغییرات کوتاه مدت ندارند و می توان آنها را جزء عوامل ایستا محسوب کرد. لیکن تغییر در واکنش هیدرولوژیک یک حوضه آبخیز در مقیاس زمانی میان مدت و بلند مدت به نوع و توزیع پوشش گیاهی بستگی دارد. هدف از تحقیق حاضر اولویت بندی سیل خیزی زیرحوضه-های آبخیز پل دوآب شازند بر اساس پارامترهای مورفومتریک و تغییرات کاربری و پوشش اراضی با استفاده از مدل های هیدرولوژیکی، آنالیزهای چند متغیره و تکنیک های gis و rs می باشد. برای این منظور ابتدا اقدام به استخراج زیرحوضه ها و همچنین پارامترهای مورفومتریک آنها در محیطgis و ilwis بر مبنای مدل رقومی ارتفاعی (dem) شد. سپس داده های سنجنده mss (1352) و liss iii (1387) به ترتیب مربوط به ماهواره های لندست و irs پس از اعمال تصحیحات هندسی و رادیومتریک به منظور استخراج نقشه های کاربری اراضی با استفاده از الگوریتم طبقه بندی نظارت شده و روش حداکثر احتمال استفاده شدند. در نهایت پس از تهیه نقشه کاربری اراضی مربوط به سال-های 1352 و 1387 و تلفیق با نقشه گروه های هیدرولوژیک خاک در محیط gis نقشه شماره منحنی سال های مربوطه به دست آمد. سپس مدل هیدرولوژیک hec-hms با استفاده از روش نفوذ شماره منحنی (cn) و آبنمود واحد scs در سطح زیرحوضه ها و نیز به روش روندیابی ماسکینگام در شبکه رودخانه ها در مقابل داده های بارش- رواناب مشاهده ای، واسنجی و اعتباریابی شد و به این ترتیب دبی طرح با دوره بازگشت های مختلف برای هر زیرحوضه بدست آمد. در نهایت به منظور اولویت بندی زیرحوضه ها بر اساس پارامترهای مورفومتریک وهمچنین تغییرات کاربری اراضی از تجزیه و تحلیل عاملی استفاده شد. بدین منظور ابتدا 16 پارامتر فیزیوگرافی و اختلاف دبی طرح با دوره های بازگشت های مختلف طی دوره مورد مطالعه وارد نرم افزار آماری spss شد. نتایج نشان داد که برای پارامترهای مورفومتریک چهار عامل (طول حوضه، طول جریان سطحی، ضریب گردی و شیب متوسط حوضه) بیشترین قابلیت را درتبیین واریانس داده ها دارند، که عامل های اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب هر کدام 15/46، 11/18، 52/15 و 15/7 درصد و در مجموع 94/86 درصد از واریانس داده ها را در بر می گیرند. همچنین برای دبی طرح با دوره بازگشت های مختلف، یک عامل (دبی طرح 25 ساله) در مجموع 02/92 درصد از واریانس را در بر دارد. در نهایت بر اساس تغییرات کاربری اراضی و عوامل مورفومتریک اولویت های اول تا سوم به ترتیب مربوط به زیرحوضه های شماره 22، 11، 4 و 13، 7، 5 می باشند.

بررسی اثرات برداشت مواد بستر بر روی هیدرولیک رسوب رودخانه(مطالعه موردی: رودخانه زارم رود، استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1390
  حسین روشان   قربان وهاب زاده کبریا

چکیده در کشور سالانه هزاران تن مواد رسوبی از بستر رودخانه ها برداشت می شود. برداشت بی رویه شن و ماسه از بستر رودخانه بدون آگاهی از وضعیت بودجه رسوبی رودخانه میتواند موجب خسارات فراوانی شود. تغییرات خصوصیات ریخت سنجی رسوبات یکی از مهمترین اثرات برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه محسوب می شود که میتواند سایر خصوصیات هیدرولیک جریان و رسوب را تحت تأثیر قرار دهد. از مهمترین خصوصیات هیدرولیک رسوب که تحت تأثیر برداشت قرار می گیرند میتوان به نحوه انتقال ذرات رسوبی، تغییر بافت رسوبات انتقالی و میزان حمل اشاره کرد. در این پژوهش تأثیر برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه زارم رود بر روی مهمترین پارامتر هیدرولیک رسوب یعنی ریخت سنجی رسوبات و فرسایش بستر مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تعیین حریم و حد بستر هیدرولیکی با دوره بازگشت های 2 و 25 سال برای رودخانه مورد مطالعه انجام شد. بدین منظور از رسوبات بستر رودخانه در مقاطع قبل و بعد از محل برداشت طی عملیات صحرایی نمونه برداری شد همچنین با نصب دو دستگاه نمونه برداری چاله ای در مقاطع قبل و بعد بستر رودخانه بار کف رودخانه نمونه برداری شد. سپس نمونه های رسوب به آزمایشگاه منتقل شدند و نمونه های رسوبی به روش الک خشک دانه بندی شدند، در نهایت با استفاده از نرم افزار gradistat آماره های دانه بندی رسوبات محاسبه گردید. نتایج این پژوهش نشان داد که برداشت شن و ماسه از بستر رودخانه موجب تغییر دانه بندی مواد رسوبی بستر، کاهش اندازه ذرات رسوبی، کاهش کرویت و کاهش جورشدگی مواد رسوبی بستر رودخانه و بار کف رودخانه می شود. کلید واژه ها: برداشت شن و ماسه، هیدرولیک رسوب، خصوصیات ریخت سنجی رسوبات، gradistat، رودخانه زارم رود

اولویت بندی نواحی کنترل فرسایش خاک با استفاده از تکنیک های rs و gis (مطالعه موردی حوضه آبخیز وازرود، مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1390
  جلال زندی   محمود حبیب نژاد روشن

اولویت بندی، در اجرای پروژه های منابع طبیعی امر بسیار مهم و ضروری می باشد و به تصمیم گیران اجازه خواهد داد تا مناسب ترین استراتژی های مدیریتی و پایدار را در درازمدت اجرا نمایند. وضعیت کنونی فرسایش با یک شاخص نسبی نمی تواند بطور دقیق اولویت نواحی جهت کنترل فرسایش خاک را شناسایی نماید. هدف از این تحقیق شناسایی اولویت های حفاظت با استفاده از یک روش ارزیابی چند معیاره در حوزه آبخیز وازرود مازندران می باشد. روند تغییرات خطر فرسایش نشان دهنده مناطقی است که خطر فرسایش در آن ها در حال ازدیاد بوده و همچنین بعنوان یکی از معیارهای شناسایی اولویت ها می-باشد. در این تحقیق سه نوع اصلی فرسایش آبی در منطقه مورد مطالعه شامل: فرسایش دامنه ای، حرکات توده ای و فرسایش کناری تشخیص داده شد. سپس اقدام به پهنه بندی خطر این فرسایش ها در دو سال متفاوت 2000 و 2010 گردید. پهنه بندی خطر فرسایش های دامنه ای در قالب معادله تلفات خاک اصلاح شده جهانی (rusle) صورت گرفت. در تهیه نقشه حساسیت به زمین لغزش سال های 2000 و 2010 از مدل آماری دو متغییره فاکتورهای وزن دار شده (wf) استفاده گردید. تغییرات مکانی فرسایش کناری در بلندمدت ثابت می ماند، بنابراین، با جداسازی نواحی تحت تأثیر شدت این فرسایش در اطراف رودخانه ها از طریق قابلیت های rs و gis برای سال های 2000 و 2010 نقشه حساسیت آن ها تهیه گردید. با فازی سازی و ترکیب نقشه های حساسیت به فرسایش های دامنه ای، توده ای و کناری سال های 2000 و 2010 نقشه خطر فرسایش آبی سال 2000 و 2010 بدست آمده و به شش ناحیه خطر خیلی-کم، کم، متوسط، شدید، خیلی شدید و فوق العاده شدید تقسیم گردید و روند تغییرات فرسایش آبی خاک با مقایسه نتایج خطر فرسایش بین 2000 و 2010 و ارزیابی های چند معیاره محقق گردید. دو سطح با بالاترین اولویت، مناطق با درجه فرسایش شدید و یا افزایش قابل توجه در فرسایش که در این 10 سال اخیر بوقوع پیوسته را شامل می شود (32/1588 هکتار و 31/11% از کل منطقه مورد مطالعه)، و بعنوان مناطق کنترل فرسایش خاک و اختصاص استراتژی های مدیریتی مناسب در آن پیشنهاد می گردد. دو سطح میانی مناطق با وضعیت فرسایشی پایدار در طول زمان یا تغییرات جزیی را شامل می شوند، و به اقدامات کنترلی کمتری نیازمندند. روش حاضر بسیار دقیق بوده و پتانسیل لازم را برای اجرا و کاربرد در سایر نواحی دارد.

بررسی پتانسیل سیل خیزی با استفاده از مدل scs (مطالعه موردی حوضه شهرچای ارومیه).
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سیاوش بابایی   کریم سلیمانی

چکیده یکی از مهمترین اقدامات مورد نظر در پروژه‏های مدیریت سیلاب، بررسی میزان مشارکت زیرحوضه‏های مختلف یک آبخیز در تعیین مولفه‏های مختلف سیلاب خروجی از حوضه است. با توجه به نبود ایستگاه‏های هیدرومتری در محل خروجی تمام زیرحوضه‏ها، تحقق هدف مذکور نیازمند شبیه‏سازی فرآیند بارش-رواناب در زیرحوضه‏ها از طریق مدل‏های هیدرولوژیکی می‏باشد.تحقیق حاضر به اولویت‏بندی سیل‏خیزی زیرحوضه‏های آبخیز شهرچای ارومیه با مساحت 408 کیلومترمربع بر دبی اوج و حجم سیلاب، با استفاده از مدل hec-hms پرداخته است. در این تحقیق پس از تهیه اطلاعات مورد نیاز برای تهیه هیدروگراف سیل، از روش شبیه‏سازی هیدرولوژیکی scs در تبدیل رابطه بارش- رواناب در سطح زیرحوضه‏ها و نیز روندیابی آبراهه‏های اصلی به روش ماسکینگام به منظور استخراج هیدروگراف سیل خروجی حوضه استفاده شد. اولویت‏بندی زیرحوضه‏ها از نظر سیل‏خیزی با کاربرد مدل hec-hms محاسبه شده و واسنجی لازم برای پارامترهایی چون تلفات اولیه، شماره منحنی و زمان تأخیر صورت گرفت. سپس با حذف متوالی و یک به یک زیرحوضه‏ها از فرآیند روندیابی داخل حوضه، میزان مشارکت آنها در دبی اوج و حجم سیل خروجی حوضه، تعیین و اولویت‏بندی مربوطه انجام گرفت. نتایج اولویت‏بندی نهایی زیرحوضه‏ها بر اساس مشارکت در دبی خروجی کل حوضه به ازای واحد سطحنشان داد، زیرحوضه شماره چهار دارای اولویت اول و همچنین زیرحوضه شماره هشت دارای اولویت آخر می‏باشند. به این ترتیب، ارتباط بین مشارکت سیل زیرحوضه‏ها با مساحت آنها غیرخطی است. لذا با تمرکز عملیات آبخیزداری و کنترل سیلاب بر اساس اولویت‏ها و مناطق تعیین شده، ضمن دسترسی به اهداف تحقیق، کاهش قابل توجهی در هزینه‏های اجرایی طرح پیش‏بینی می‏گردد.

ارزیابی تاثیر تغییر کاربری اراضی بر بیلان آب زیر زمینی با استفاده از تکنیک های rs وgis (مطالعه موردی دشت نکا- بهشهر، استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  محمد حسین فرهودی   کریم سلیمانی

شناخت منابع آب به خصوص آب های زیرزمینی موجب مدیریت صحیح مصرف و حفظ این منابع پر ارزش می شود. از طرف دیگر، در حال حاضر تغییر کاربری اراضی، به صورت غیر اصولی از مهم ترین معضلات کشور می باشد و این تغییرات بر روی منابع آب زیرزمینی اثر گذاشته و کمیت و کیفیت آب زیرزمینی را تغییر می دهد. حوضه آبخیز نکارود در شرق نکا و شمال بهشهر واقع شده است. در چند دهه اخیر به دلیل افزایش فعالیت کشاورزی و توسعه شهری کاربری اراضی تغییر کرده، که این تغییر بر روند بهره برداری از منابع آب موثر بوده و اثرات مهمی را بر منابع آب زیرزمینی، برجای گذاشته است. در این تحقیق با استفاده از تصویر ماهواره لندست، سنجنده tm سال 2011 نقشه کاربری اراضی حوضه آبخیز نکارود بدست آمد و تغییرات کاربری اراضی در طول 17 سال (73-1391) تهیه شد. سپس عوامل ورودی و خروجی آبخوان حوضه مورد نظر، بررسی و میزان آبدهی از هر یک از پارامترها محاسبه و بیلان آب زیرزمینی حاصل شد. نتایج تغییر کاربری نشان داد جنگل، زمین کشاورزی و باغ و پهنه آبی به ترتیب 8212، 5747 و 2776 هکتار کاهش یافته و وسعت مناطق شهری و تاسیسات، مراتع و زمین های دیم کم بازه به ترتیب 7775 و 8961 هکتار افزایش یافته است. از طرف دیگر نتایج حاصل از بیلان آب زیرزمینی حاکی از آن است که در طول 17 سال، حجم ذخیره آبخوان از 44/67 به 81/32 میلیون متر مکعب رسیده است. حجم ذخیره آبخوان 63/34 میلیون مترمکعب کاهش یافته و تراز آب زیرزمینی 12/1 متر افت نموده است. نتایج کلی نشان می-دهد که به دلیل تغییر اشتباه کاربری اراضی، تخریب جنگل ها، بهره برداری بیش از حد و توسعه شهری، ذخایر آب زیرزمینی کاهش محسوس پیدا نموده است.

بررسی تاثیرسدهای اصلاحی برروی جریان با استفاده از مدل hec-hms و تکنیک gis (مطالعه موردی حوزه آبخیز گوشک آباداستان خراسان رضوی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  حمیدرضا عبدالهی   قربان وهاب زاده

چکیده کشور ایران به لحاظ موقعیت خاص جغرافیایی، در اکثر مناطق، از اقلیمی خشک و نیمه خشک برخوردار بوده که همه ساله با وقوع سیلاب های فصلی با خسارت های جبران ناپذیری مواجه است. تحقیق حاضر به بررسی تاثیر اقدامات آبخیزداری روی سیلاب به روش کمی و کیفی در حوضه آبخیز گوشک آباد خراسان رضوی با استفاده از مدل hec-hms و آزمون کای اسکوئر پرداخته است. حوضه آبخیز گوشک آباد با مساحت 61/44 کیلومترمربع در شمال شرق ایران بین عرض های جغرافیایی ?23.2?45?36 تا ?39.1?38?36 شمالی و طول های ?32.1?39?59 تا ?55.1?33?59 شرقی قرار دارد. در این تحقیق پس از تهیه اطلاعات مورد نیاز، از روش شبیه سازی هیدرولوژیکی scs در تبدیل رابطه بارش-رواناب در سطح زیرحوضه ها استفاده شد. محاسبه دبی اوج و حجم سیلاب با کاربرد مدل hec-hms و واسنجی لازم برای پارامترهایی چون تلفات اولیه، شماره منحنی و زمان تاخیر صورت گرفت. برای ارزیابی کیفی با استفاده از پرسشنامه اقدام به جمع آوری اطلاعات گردید و سپس با آزمون کای اسکوئر مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که دبی اوج و حجم سیلاب پس از انجام اقدامات آبخیزداری به ترتیب به میزان 94/38 و72/25درصد کاهش داشته است. ارزیابی کیفی اقدامات آبخیزداری از طریق پرسشنامه، نمایانگر کاهش تعداد سیل، میزان گل آلودگی آب ها، افزایش میزان محصولات زراعی، کاهش مهاجرت و همچنین کاهش زمین های بایر بر اثر اقدامات آبخیزداری می باشد که از لحاظ آماری نیز معنی دار می باشد. کلمات کلیدی: گوشک آباد، hec-hms، اقدامات آبخیزداری، شبیه سازی هیدرولوژیکی.

ارزیابی آسیب پذیری آب های زیرزمینی با استفاده از مدل دراستیک بر پایه gis (منطقه مورد مطالعه: دشت دهگلان، استان کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  خه بات خسروی   محمود حبیب نژاد

امروزه علاوه بر بهره برداری بی رویه از آبهای زیرزمینی که باعث افت شدید سطح آب شده است، فعالیت های کشاورزی، صنعتی و شهری، آلاینده های مختلفی را به سفره های آب زیرزمینی تحمیل می کنند. با توجه به اهمیت دشت دهگلان در تامین آب کشاورزی شرب و صنعت منطقه از روش دراستیک در جهت ارزیابی آسیب پذیری بخشهای مختلف آبخوان استفاده شده است. در مدل دراستیک از مشخصه های موثر در ارزیابی آسیب پذیری سفره آب زیرزمینی شامل عمق تا سطح ایستابی، تغذیه خالص، محیط آبخوان، محیط خاک، توپوگرافی، محیط غیر اشباع و هدایت هیدرولیکی آبخوان استفاده می شود که به صورت هفت لایه در نرم افزار arcgis 9.3 تهیه شدند و با وزن دهی و رتبه بندی و تلفیق هفت لایه فوق، نقشه نهایی آسیب پذیری آبخوان نسبت به آلودگی، با تقسیم بندی به 5 محدوده خطر شامل کلاسهای بدون خطر آلودگی، آسیب پذیری خیلی کم، کم، کم تا متوسط و متوسط تا زیاد تهیه شد. برای صحت سنجی نقشه نهایی آسیب پذیری از میزان نیترات و هدایت الکتریکی (ec) استفاده شد. با انطباق غلظت این عناصر روی نقشه نهایی دراستیک مشخص شد که کلیه نقاطی که دارای غلظت بالا هستند، در محدوده آلودگی زیاد قرار گرفته اند که این می تواند دقت و صحت مدل را مورد تایید قرار دهد. از نظر وسعت می توان گفت که حدود 79/7 درصد دشت در کلاس های بدون خطر آلودگی، 92/40 درصد در کلاس خیلی کم، حدود 61/41 درصد دشت در کلاس کم،66/9 درصد در کلاس متوسط و تنها 02/0 درصد سطح دشت در کلاس زیاد قرار می گیرد.

انتخاب مکان های مناسب جهت احداث سدهای اصلاحی با استفاده از شاخص های مورفومتریک و تکنیک gis مطالعه موردی: )حوزه سد سیازاخ استان کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  معروف امامقلی   کاکا شاهدی

امروزه مسئله فرسایش و رسوب که سبب فقیر شدن زمین های حاصل خیز، پایین آمدن کیفیت آب های سطحی، کاهش حجم مخازن سدها و تهدید غذایی از مشکلات پیش روی جوامع انسانی است. کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیز از این قضیه مستثنی نبوده و از سویی دیگر بدلیل کمبود منابع مالی در این کشورها برنامه ریزی دقیق و علمی برای مبارزه با این معضل و اولویت بندی حوزه ها برای استفاده بهینه از منابع مالی محدود امری ضروری است. از این رو در تحقیق حاضر سعی شده است با استفاده از تکنیک های نوین اقدام به تعیین مناطق مناسب جهت اجرای عملیات سدهای اصلاحی شود. که با توجه به پیچیدگی های زیاد، در ضمینه دخالت پارامتر-های موثر و ناهمگون بودن مناطق و حجم بالای اطلاعات مورد نیاز جهت تصمیم گیری در انتخاب مناطق مناسب، در این تحقیق از سامانه تصمیم یار مکانی در محیط gis arc-، در حوضه سیازاخ واقع در استان کردستان استفاده شده است. به نحوی که برای مکان یابی مناطق مناسب اقدام به جمع آوری اطلاعات پایه، بررسی ها و بازدید-های میدانی، تهیه نقشه ها و جداول اطلاعاتی مورد نیاز به کمک نرم افزارهای arc-gis، autodeskmap، envi، expert choice، شده است. سپس مدل شاخه درختی شامل تعیین سطوح سلسله مراتبی متشکل از هدف، معیارها و زیرمعیارها طراحی گردید. در مرحله بعد استانداردسازی عوامل و وزن دهی معیارها و زیرمعیارها براساس فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و مقایسات زوجی معیارها و زیرمعیارها با ارزش های ارجحیتی یک تا نه و نرخ ناسازگاری کمتر از یک دهم در محیط نرم افزاری expert choice انجام پذیرفت. سپس با تلفیق معیارهای کمی شامل معیارهای فرسایش، رواناب، دسترسی حوزه و ویژگی های مرتبط به حوزه و معیار کیفی حوزه که در این تحقیق مسائل اقتصادی -اجتماعی حوزه در نظر گرفته شد، که هر کدام از این معیارها شامل چندین زیرمعیار هستند نقشه اولویت بندی حوزه در محیط gis با تهیه نقشه معیارها و زیر معیارها آماده شد، نقشه آبراهه های حوزه به نقشه اولویت بندی شده اضافه شد و از 948 آبراهه حوزه 36 آبراهه با قرار گیری در صحفه گسترده نرم افزار expert choice اولویت بندی شدند

ارزیابی و بررسی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از مدل lcm (مطالعه موردی: بخشی از حوزه آبخیز تجن و سیاهرود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  ملیحه نوروزی   قربان وهاب زاده

تغییرات کاربری اراضی یک روند فراگیر مهم اکولوژیکی جهانی و محلی می باشد و به عنوان یکی از چالش های عمده در قرن بیست و یکم مطرح خواهد بود و حتی برخی اعتقاد به شدیدتر بودن تاثیرات آن نسبت به پدیده ی تغییر اقلیم دارند. یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی بخشی از حوزه آبخیز تجن و سیاه رود انجام گرفت. به منظور آنالیز تغییرات از 3 تصویر مربوط به ماهواره landsat، سنجنده tm (1366 و 1390) و سنجنده etm+ (1380) استفاده گردید. برای مدل سازی پتانسیل انتقال از روش شبکه عصبی مصنوعی استفاده شد. در این روش 5 زیر مدل (جنگل، کشاورزی، مسکونی، مرتع و کامل) و 6 متغیر (شامل 2 متغیر بصورت ایستا و 4 متغیر به صورت پویا) در طی 2 دوره واسنجی (1380-1366 و 1390-1380) مورد استفاده قرار گرفت. تخصیص تغییر به هرکاربری با استفاده از زنجیره مارکف محاسبه شد و در نهایت نقشه های کاربری اراضی مربوط به سال های 1390 و 1395 با استفاده از مدل پیش بینی سخت، پیش بینی گردید. صحت مدل سازی با استفاده از دو روش ارزیابی شد. نتایج نشان داد طی دوره واسنجی اول و دوم بترتیب 17286 و 20301 هکتار از سطح اراضی جنگلی کاسته، 16486 و 9922 هکتار به سطح اراضی کشاورزی و 4329 و 4605 هکتار به اراضی مسکونی اضافه شده است. کاربری مرتع در طی دوره واسنجی اول 3530 هکتار کاهش و در دوره واسنجی دوم 5774 هکتار اضافه شده است. بیشترین تغییرات در طی دوره مورد مطالعه شامل تبدیل اراضی جنگلی به کشاورزی بود (22445 هکتار). پیش بینی تغییرات برای سال 1395 نشان داد که نسبت به سال 1390 تخریب 8910 هکتاری را در کلاس کاربری جنگل و افزایش 2237، 3562 و 2198 هکتار را بترتیب در کلاس های مرتع، کشاورزی و مسکونی خواهیم داشت. ارزیابی صحت مدل سازی پتانسل انتقال با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی در اکثر سناریوها صحت بالایی را نشان داد (71 تا 89 درصد).

شبیه سازی اثرات تغییر کاربری اراضی بر هدر رفت خاک با استفاده از مدل rusle, مطالعه موردی حوزه آبخیز دارابکلا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سمانه حسین پورثابت   کریم سلیمانی

این تحقیق به منظور بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر هدر رفت خاک در حوزه آبخیز دارابکلا، واقع در استان مازندران انجام شد. مساحت منطقه مورد مطالعه 5727 هکتار و حداقل ارتفاع آن 115 متر و حداکثر آن 681 متر می باشد. در این تحقیق برای تعیین اثر تغییرات کاربری اراضی و هم چنین میزان هدر رفت خاک ناشی از این تغییرات از مدل rusle، (معادله اصلاح شده جهانی فرسایش خاک) و تلفیق تکنیک های سنجش از دور و سامانه اطلاعات جغرافیایی استفاده گردید. ابتدا پردازش مقدماتی، بارزسازی تصاویر ماهواره-ای، طبقه بندی تصاویر با استفاده از تکنیک های سنجش از دور، تهیه لایه های اطلاعاتی از داده های زمینی با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی صورت گرفت. با استفاده از gis، مدل rusle، در نرم افزار های arc gis 10 و erdas imaging 9.1، اجرا شد. ابتدا لایه های اطلاعاتی منتسب به مدل تهیه شد و پس از آن، لایه ها با مشاهدات زمینی ادغام گردیده و فاکتورها ارزش گذاری شد. در مرحله بعدی تغییرات کاربری اراضی در دو دوره 6 ساله (از 1992 تا 1998) و 14 ساله (از 1998 تا 2012)، تعیین شد. هم چنین شاخص تفاوت نرمال شده پوشش گیاهی برای سال های فوق محاسبه شد. سپس با تهیه نقشه فرسایش حوزه آبخیز. مقدار فرسایش برای سال های مورد نظر با استفاده از مدل اصلاح شده معادله جهانی فرسایش خاک، برآورد گردید و میزان تغییرات فرسایش ناشی از تغییر در هر کاربری تعیین شد. نتایج مقایسه کاربری های سال های 1992، 1998 و 2012 نشان داد که در حوزه آبخیز دارابکلا 622 هکتار کاهش در سطح جنگل های متراکم، 30 هکتار کاهش در سطح جنگل های کم تراکم، 594 هکتار افزایش در سطح اراضی کشاورزی، 129 هکتار افزایش در سطح اراضی آبی و 70 هکتار کاهش در سطح اراضی بایر و مسکونی وجود داشته است که در سال 1992 و1998، کم ترین میزان فرسایش مربوط به اراضی جنگلی متراکم و کم تراکم و بیش ترین میزان هدر رفت خاک مربوط به اراضی کشاورزی و اراضی بایر و مناطق مسکونی می باشد. هم چنین در سال 2012،اراضی جنگلی متراکم کم ترین و اراضی جنگلی کم تراکم، اراضی کشاورزی و مخلوط اراضی آبی و بایر و مسکونی بیش ترین میزان هدر رفت خاک را دارا می باشد. میزان فرسایش برای هر کاربری در سال 1992، در مقایسه با همان کاربری در سال 1998 متفاوت بوده و مقدار آن در سال 2012، افزایش یافته است.

تهیه نقشه پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی با استفاده از روش های آماری (مطالعه موردی: حوضه آبخیز کوهستانی میرده، کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  سیران زندی   کریم سلیمانی

امروزه شناسایی نواحی با پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی موضوع بسیار مهمی برای برنامه ریزان و تصمیم گیران حوزه مدیریت منابع آب و طراحان آمایش سرزمین شده است. هدف از انجام این تحقیق تهیه نقشه پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی با توسعه مدل های آماری و احتمالاتی نسبت فراوانی (fr)، فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و رگرسیون لجستیک (lr) همراه با ارزیابی اعتبار سنجی و مقایسه بین این روش ها می باشد. جهت دستیابی به این اهداف موقعیت مکانی چشمه های حوزه آبخیز کوهستانی میرده استان کردستان با مساحت حدود 381 کیلومترمربع طی عملیات میدانی ثبت گردید، علاوه بر آن یازده عامل تأثیرگذار در وقوع چشمه مشتمل بر: زمین شناسی، ارتفاع از سطح دریا، فاصله از عناصر ساختاری، تراکم عناصر ساختاری، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه ها، درجه شیب، شکل انحنای شیب، جهت شیب، ظرفیت حمل رسوبات، مقدار شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (ndvi) شناسایی و در ارزیابی پتانسیل وقوع چشمه های آب زیرزمینی مورد استفاده قرار گرفت. بر اساس بازدیدهای میدانی، پرس و جوهای محلی و آمار شرکت مدیریت منابع آب مختصات مکانی 904 دهنه چشمه در حوزه مورد مطالعه ثبت گردید و جهت تحلیل های بعدی، 304 چشمه به عنوان چشمه های آزمایشی به صورت کاملاً تصادفی جدا شده و 600 چشمه باقیمانده به عنوان چشمه های آموزشی وارد تحلیل ها شدند. لایه های اطلاعاتی مربوطه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی با استفاده از نرم افزار arcgis 10 بصورت پیکسل های با اندازه سلول 25×25 متر تهیه شده و با لایه اطلاعاتی پراکنش چشمه های آموزشی قطع داد شدند. نسبت فراوانی وقوع چشمه ها در هریک از لایه های اطلاعاتی به دست آمد و جهت تحلیل های بعدی وارد نرم افزار arcgis 10 گردید. جهت بکارگیری روش رگرسیون لجستیک، 600 چشمه آموزشی مشاهده ای به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد و 600 نقطه بصورت تصادفی از کل منطقه تهیه گردید. پس از انجام آنالیزهای رگرسیونی لجستیک گام به گام پیشرو با استفاده از نرم افزار آماری spss 19، هشت فاکتور موثر در وقوع چشمه به دلیل معنی دار بودن از لحاظ آماری انتخاب گردیدند و فاکتورهای درجه شیب، ظرفیت حمل رسوبات (ls) و جهت شیب، حذف شدند. صحت مدل آماری و نقشه پهنه بندی بر اساس آماره هایی از قبیل: -2ll، r2 ناگلکرک، و r2 کوکس و اسنل مورد ارزیابی و تأیید شد. در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، ماتریس مقایسات زوجی بین معیارها تشکیل داده شد و با میانگین گرفتن از نظرات کارشناسان وزن نهایی لایه های موثر در ارزیابی توان وقوع چشمه آب زیرزمینی و نرخ سازگاری قضاوت ها در هر پرسش نامه با استفاده از نرم افزار expert choice 11 محاسبه گردید. دقت پیش بینی مدل های مختلف مورد استفاده در این مطالعه با استفاده از سطح زیر منحنی roc مورد سنجش قرار گرفت. مقدار سطح زیر این منحنی برای هر سه مدل این واقعیت را آشکار می سازد که روش های بکار گرفته شده در این مطالعه از توانایی بسیار خوبی در پیش بینی نواحی با پتانسیل چشمه آب زیرزمینی برخوردار بوده و روش تحلیل سلسله مراتبی با داشتن سطح زیر منحنی roc برابر با 926/0 همراه با خطای استاندارد 007/0، نسبت به روش های نسبت فراوانی و رگرسیون لجستیک که به ترتیب سطح زیر منحنی roc 911/0 و 905/0 داشته اند، پیشگویی های بهتری داشته است. روش ahp تاکنون در پتانسیل یابی چشمه های آب زیرزمینی استفاده نشده و در این تحقیق برای اولین بار بطور موفقیت آمیزی بکار گرفته شده است. مدل های احتمالاتی و آماری مورد استفاده در این تحقیق در تلفیق با gis جهت پتانسیل یابی نواحی با چشمه های آب زیرزمینی می تواند مورد توجه طراحان و تصمیم گیران طرح های توسعه آب زیرزمینی و آمایش سرزمین واقع گردد.

ارزیابی اثر پخش سیلاب بر خصوصیات فیزیکو شیمیایی خاک درحوزه آبخیزجمعاب موچنان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  محمد بابایی   قربان وهاب زاده

چکیده پخش سیلاب فنی است که به موجب آن سیلاب ها از مسیر متعارف یک آبراهه، مسیل یا خشکه رود منحرف شده و در سطح اراضی مجاور به وسیله عملیات مکانیکی پخش می شود به نحوی که بتواند در بهبود زراعت و پوشش گیاهی و تغذیه آبخوان ها موثر واقع شود و مانع از هرز رفتن آب گردد. این روش در مناطقی که جریان آب های هرز و سطحی مصادف با فصل رویش گیاهان منطقه باشد بهترین نتیجه حاصل خواهد شد. اجرای طرح های پخش سیلاب افزون بر حل بخش عظیمی از مسائل ناشی از جاری شدن سیلاب ها و هدر رفت آنها می تواند راه کارهای زیر بنایی برای حل مسائل مهمی چون گسترش بیابان ها، تخریب مراتع، تغذیه آبخوان ها، توسعه منابع آبی و توسعه پایدار منابع طبیعی تجدید شونده و کشاورزی شود به طوری که از این طریق امکان حل مسائل اجتماعی و اقتصادی ذی- ربط در کشور نیز فراهم شود. منطقه مورد مطالعه حوزه آبخیز جمعاب موچنان در شمال غرب شهرستان مشهد، واقع شده است. مقایسه خصوصیات خاک در منطقه پخش سیلاب و منطقه شاهد نشان داد که بسیاری از خصوصیات خاک در اثر عملیات احیایی )پخش سیلاب( دچار تغییر شده اند افزایش میزان ماده آلی خاک، هدایت الکتریکی، درصد رس و سیلت و همچنین کاهش معنی داری شن از مهمترین نتایج این تحقیق می باشد. در مجموع با توجه به افزایش رس، ماده آلی و هدایت الکتریکی و کاهش درصد شن بر اثر پخش سیلاب می توان نتیجه گرفت که اجرای طرح پخش سیلاب در منطقه، سبب بهبود و اصلاح خاک پهنه پخش سیلاب شده و با توجه به نوع و میزان تغییرات عناصر خاک، برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک تغییر یافته و این تغییرات در مجموع باعث حاصل خیزی خاک در مقایسه با پهنه شاهد شده است که خود می تواند به مفهوم تاثیر مثبت بهره برداری از سیلاب ها در چارچوپ طرح های پخش سیلاب باشد .

کنش و واکنش شهرهای ایران در نهضت ملی شدن صنعت نفت با تکیه بر اسناد(1953-1950م/1332-1329ش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  شیدا صابری   محمدامیر شیخ نوری

سال های 1329-1332ش/1950-1953م دوره مهمی از تاریخ معاصر ایران است و موضوع نفت، روابط بین المللی و سیاست خارجی، ایران را تحت تأثیر قرار داده است. قرارداد الحاقی، مواضع کابینه ها نسبت به آن، ظهور و سقوط دکترمصدق و بازتاب آن، چه در داخل و چه در وقایع جاری بین المللی، از جمله موضوعاتی است که بر حساسیت این دوره تاریخی افزوده است. برآمدن نهضت ملی شدن صنعت نفت که بر «استقلال» و «حاکمیت ملی» تأکید داشت، پیرو شرایط پس از جنگ جهانی دوم بود؛ شرایطی که تسلط و مداخله نیروهای خارجی، موجی از نیروهای ضداستعماری را به وجود آورد که نه تنها در ایران بلکه سراسر کشورهای غیرغربی را فرا گرفت. بازتاب نهضت ملی شدن صنعت نفت در شهرهای ایران، کنش و واکنش های متفاوتی را در میان مردم به همراه داشت. این رساله شهرهای ایران را در سه منطقه نفت خیز، مذهبی و ایلی ـ عشایری تقسیم بندی نموده است و در پی بررسی کنش و واکنش های مردم این مناطق، مضامین و مفاهیمی را جستجو می کند که متأثر از اهداف مهم نهضت ملی شدن صنعت نفت یعنی حاکمیت ملی و استقلال است. به گونه ای که همسویی و همراهی نیروهای مختلف اجتماعی و سیاسی این مناطق در تحقق اهداف نهضت ملی شدن صنعت نفت آن را واجد خصلت ملی معرفی می کند. داده های مورد استفاده برای بررسی کنش و واکنش های مناطق سه گانه مذکور برگرفته از مراکز اسناد و آرشیوها و روش کتابخانه ای است. به گونه ای که پس از جمع آوری و گزینش اطلاعات و اسناد به تحلیل محتوای اسناد پرداخته شد و با توجه به اطلاعاتی که آن ها در اختیار قرار داده اند، ویژگی شهرها، تفاوت و تشابه واکنش های نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی فعال آن ها در هر یک از رویدادهای مربوط به نهضت ملی شدن صنعت نفت مورد مطالعه و تحلیل قرار گرفته است. بنابراین تقسیم بندی مناطق نفت خیز، مناطقی که دارای جمعیت عشایری بوده و همچنین شهرهای مذهبی که در آن، انجمن های دینی و مذهبی، کانون اصلی مبارزه محسوب می شدند، طرح اصلی رساله در شناخت کنش و واکنش مردم شهرهای ایران در نهضت ملی شدن صنعت نفت بوده و بر اساس اطلاعاتی که اسناد و دیگر منابع به ما ارائه می دهند، می توان به این نتیجه دست یافت که با وجود تفاوت های منطقه ای، محلی و اجتماعی در شهرهای ایران، همسویی سراسری از سوی مردم شهرهای مختلف نسبت به انگیزه و هدف نهضت یعنی «حاکمیت ملی و استقلال» شکل گرفته و بر اساس آن می توان «خصلت ملی» و «فراگیری» برای آن برشمرد. کلیدواژه: کنش و واکنش مردم شهرهای ایران، حاکمیت ملی و استقلال، افکار عمومی، مناطق نفت خیز، مذهبی و ایلی ـ عشایری، نهضت ملی شدن صنعت نفت

بررسی فعالیتهای سازمانهای کارگری قزوین ازمشروطه تاپهلوی اول0(ش1304تا1285ش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1392
  معصومه خدابنده لو   محمدامیر شیخ نوری

در اواخر قرن 19صنعت ایران شامل کارگاههای پراکنده بازاربود که به تولید صنایع دستی می پرداخت. به دلایل مختلف صنایع دستی افول کرد وصنایع جدید نیز شکل نگرفت.تنها مرکز صنعتی جدید ایران صنعت نفت بود که در دست انگلیسی ها بود. صنایع جدید ایران کارگاههای کوچکی بودند که نوع کار درآنها شبیه صنایع دستی بود. تنها تمرکز چندکارگاه باعث شده بود به جای 2و3 کارگر بالاتر از ده کارگر درآن مشغول باشند.این کارگاهها بیشترکارگاههای فراوری محصولات کشاورزی برای صادرات بودند.اینها صنایع مرحله گذار ایران به مرحله اول صنعتی شدن در دوره رضاشاه بوده و اولین صنایعی بودند که درآن طبقه کارگران جدید شکل گرفت.کارگران با دستمزد اندک روزانه درانواع صنایع کارگاهی کوچک مشغول کاربودند. شرایط آنها را قانون تعیین نمی کرد ودستمزد آنها بستگی به جمعیت وبیکاری و نیازکارفرما داشت وبا تورم تناسبی نداشت بدین ترتیب قشرکارگر درکنار کشاورزان جزء محرومین جامعه به شمار می رفتند. باوقوع انقلاب مشروطه وسربرآوردن انجمن ها واحزاب،احزاب درمرامنامه خود برای حل مشکلات کارگران ایده و طرح دادند. برخی از احزاب فقط در نوشتن مرامنامه از کارگران صحبت کردند اما برخی دیگر از احزاب مثل حزب کمونیست به دلیل ماهیت وایدئولوژی خود با غلاظ و شداد ازحقوق کارگران دم زد. وکعبه آمال خودرا کشور شوروی قرارداد. نبود طبقه پرولتاریای صنعتی ونبود کادر تعلیم دیده حزبی دو مشکل مهم حزب بود. قزوین شهری بود که کارگران آن، کارگران بازار بودند. این کارگران نقاط مشترکی برای اتحاد و مبارزه نداشتند. در قزوین فعالیت حزب کمونیست برای منافع کارگران در مرحله اول تبلیغات بلشویکی توسط بلشویکهای روسی بود و در مرحله دوم انجمن «پرورش» یک گروه کمونیستی بود که با سخنرانی،انتشار روزنامه، اجرای نمایش، تشکیل کلاس اکابر، توانست گروهی از کارگران را جلب کند و کادرحزبی ایجاد کند که دردهه بعدی 6 نفر از اعضای 53 نفراز قزوین بودند.

بررسی کمی و کیفی پارک های شهر ساری با استفاده از مدل ahp فازی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور استان مازندران - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1389
  مرتضی شعبانی   کریم سلیمانی

امروزه تحولات تکنولوژی و صنعتی شدن شهرها، تغییرات مهم و اساسی در اکولوژی شهری بر جان گذاشته که باعث تخریب شدید محیط زیست سکونتگاه ها شده و اثرات ناگواری بر زندگی انسان ها و جوامع پدیده آورده است. به منظور تعدیل اثرات مختلف این آسیب های زیست محیطی، مهمترین و در عین حال ساده ترین راه، توسعه پارک ها و فضای سبز می باشد. فضای سبز شهری، از جمله کاربری هایی است که توزیع و پراکنش آن در سطح شهر اهمیت زیادی دارد. از سویی دیگر تاکنون در مطالعات توسعه شهری، جهت تعیین ظرفیت های مناطق از دیدگاه زیست محیطی یا به عبارتی مکان یابی صحیح، برای تعیین کاربری های شهری، مدل های مناسبی وجود نداشته است. این امر در شهرهایی که توسعه، از شتاب بالایی برخوردار بوده و سرعت افزایش مشکلات زیست محیطی نیز قابل کنترل نبوده باعث شد تا برای مدیران شهری، امکان برنامه ریزی مناسب جهت توسعه در منطقه بر مبنای استفاده از مدل های متکی بر اصول بوم شناسی و قابل کاربرد در سامانه های اطلاعات مکانی میسر نگردد. شهر ساری با مساحتی بالغ بر 52/28 کیلومتر مربع و جمعیتی معادل 261293 نفر، دارای 374904 متر مربع فضای سبز و 102904 متر مربع پارک های عمومی است. این شهر از پراکنش سلسله مراتب فضای سبز مناسبی برخوردار نبوده بطوری که سرانه پارک در این شهر، 39/0 متر مربع و سرانه فضای سبز شهری 2 متر مربع می باشد که این رقم، اختلاف آشکاری با سرانه استاندارد تعیین شده دارد. در این پژوهش تصمیم بر آن گرفته شد تا ضمن بررسی کمی و کیفی پارک های این شهر به مکان یابی پارک های محله ای با استفاده از مدل ahp فازی (fahp) در محیط gis پرداخته شود. بدین منظور ابتدا پارامترها ومعیارهای موثر در مکان یابی پارک های شهری شناسایی و در ادامه پایگاه داده های مکانی از معیارهای شناسایی شده در سامانه اطلاعات جغرافیایی ایجاد گردید. سپس با تکمیل پرسش نامه توسط کارشناسان و متخصصان خبره میزان ارجحیت این معیارها نسبت به یکدیگر سنجش گردید. در ادامه به کمک مدل سلسله مراتبی فازی (fahp) وزن هر یک از معیارهای موثر بدست آمد و لایه های اطلاعاتی و توصیفی معیارها با توجه به وزن های محاسبه شده و توابع تحلیلی، در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) آماده و با یکدیگر تلفیق گشتند. در نهایت نیز طبق هم پوشانی لایه های اطلاعاتی و تطبیق آن با کاربری های موجود، نقشه شایستگی مناطق شهر ساری بر اساس پهنه های بسیار مناسب، مناسب و نامناسب جهت احداث پارک های محله ای مشخص گردید. نتایج نشان می دهد که 5/18 درصد از مساحت شهر برای احداث پارک در واحد محله بسیار مناسب و 7/33 درصد مناسب و 8/47 درصد مساحت شهر دارای محدودیت ساخت پارک محله ای می باشد.

پهنه بندی سیلاب با استفاده از مدلhec-ras(مطالعه موردی: نکارود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  پیام ابراهیمی   کاکا شاهدی

حوزه آبخیز نکا در گذشته با سیلاب های متعددی همراه بوده و همواره خسارات جبران ناپذیری را در پی داشته است. بنابراین اطلاع از نوع کاربری اراضی و تغییرات آن در طی زمان از موارد مهم در برنامه ریزی و سیاست گذاری کشور می باشد؛ از این رو نقش مدیریتی حوزه های آبخیز در کاهش خسارات سیل حائز اهمیت است. در این پژوهش، کاربری اراضی حوزه آبخیز نکا در سال 1379 با تصاویر سنجنده +etm و سنجنده irs-1d سال 1391 بر اساس پردازش رقومی حداکثر احتمال در محیط envi تهیه گردید. سپس مسیر 2 کیلومتری از بالادست شهر نکا توسط نقشه های پلان با مقیاس 1:1000 و ایجاد tin منطقه و الحاقیه ی hec-georas وارد محیط gis شدند. در نهایت داده ها وارد محیط نرم افزار hec-ras گردید و پهنه بندی سیلاب با تعیین ضریب زبری بستر به روش کاون در دوره بازگشت های 2، 3، 5، 10، 25، 50، 100 و 200 سال مشخص شد. نتایج حاصل از هر دو تصویر نشان داد صحت کلی تصاویر irs نسبت به+etm به میزان 3/190 درصد بیشتر بوده است. براساس نتایج به دست آمده از نقشه کاربری اراضی در محیط gis مربوط به سال 1379 و 1391، اراضی کشاورزی 8/39 درصد، اراضی غیرقابل استفاده 3/14، شهر 3/15 افزایش و در مقابل جنگل 13/24 درصد و مرتع 1/44 درصد کاهش از تغییرات را به خود اختصاص داد. نتایج حاصل از این پژوهش مقدار عمق آب گرفتگی و سطح پوشش سیلاب را به میزان 14/60درصد افزوده و ارتباط معنی داری با تغییر کاربری اراضی نشان می دهد. در نهایت تلفیق اطلاعات حاصل از تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای شبیه سازی پهنه ی سیلاب، ابزار مناسبی در تعیین محدوده سیل گیری و سیستم هشدار سیل ارزیابی می شود.

بررسی تاثیر تغییر کاربری اراضی بر رژیم هیدرولوژیکی جریان رودخانه در زیرحوضه لکشای نکارود
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  محمد رضا ریاحی   کریم سلیمانی

چکیده یکی از عوامل اصلی در تغییر روند رژیم هیدرولوژیکی جریان رودخانه، تغییر کاربری در سطح حوزه است. تغییر کاربری اراضی به عنوان یکی از چالش های عمده در قرن بیست و یکم مطرح خواهد بود و برخی حتی اعتقاد به شدیدتر بودن تاًثیرات آن نسبت به پدیده تغییر اقلیم دارند. در این تحقیق با استفاده از مدل هیدرولوژیکی hec-hms، اثرات تغییر کاربری اراضی بر رژیم هیدرولوژیکی حوزه آبخیز لکشای نکارود استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. برای بررسی تغییرات کاربری اراضی حوزه، از تصاویر سنجنده tm لندست و lissiii ماهواره irs- 1d به ترتیب مربوط به سال های 1984 و 2012 استفاده گردید. پس از تصحیحات اتمسفری و آنالیز های مختلف بارزسازی و نمونه برداری تصادفی از واحد های کاربری اراضی، طبقه بندی برای هر دو تصویر با استفاده از الگوریتم حداکثر احتمال انجام شد. بهترین ترکیب باندی برای هردو تصویر با توجه به ضریب کاپای 86/0و 87/0به ترتیب برای تصاویر tm و lissiii، 7،4،1 و 2،3،4 انتخاب گردید. سپس صحت نقشه هایاستخراج شده مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در این دوره 28 سال اراضی جنگلی 79/4 درصد کاهش و اراضی کشاورزی و اراضی فاقد پوشش گیاهی به ترتیب 63/28 درصد و 33/34 در صد افزایش یافته است. برای ارزیابی تاًثیرات تغییرات کاربری اراضی در این دوره 28 ساله (85-1984 الی 11-2010) پس از تهیه نقشه های کاربری سال های مربوطه و تلفیق با گروه های هیدرولوژیکی خاک در محیط نرم افزار gis، مدل هیدرولوژیکی hec-hms با استفاده از روش شماره منحنی (cn) و آبنمود واحد scs در سطح حوزه در مقابل داده های بارش- رواناب مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی گردید. نتایج نشان داد که طی این دوره 28 ساله 4/33 متر مکعب بر ثانیه به دبی اوج و 15/41 میلیون متر مکعب به حجم رواناب افزوده شده، که نشان دهنده تاًثیر کاهش اراضی جنگلی و افزایش اراضی کشاورزی و اراضی فاقد پوشش گیاهی بر دبی اوج و حجم رواناب حوزه می باشد.

مدل سازی آبهای زیرزمینی با استفاده از مدل ریاضی modflow در حوضه دشت همدان - بهار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  حمید رضا سرومرادیاری   کریم سلیمانی

امروزه دسترسی به منابع آب مطمئن و با کیفیت یکی از مهمترین چالش های دولت ها و ملت ها است.چرا که با افزایش جمعیت وفعالیت انسانها مصرف آب نیز زیادتر می شود. این در حالی است که مقدار آب موجود در کره زمین ثابت است و در نتیجه نیاز و وابستگی انسان به آب بیشتر می شود. بخش وسیعی از کشور ما نیز در مناطق خشک و نیمه خشک قرار گرفته است.از این رو برنامه ریزی صحیح و تخصیص آب برای مصارف مختلف رکن اصلی پایدار اقتصادی- اجتماعی کشور به شمار می رود. در کشورهایی که در مناطق خشک و نیمه خشک جهان قرار دارند، به علت کمبود کلی آب، عدم دسترسی مطمئن به آب طی فصول و سالهای مختلف (نوسانات فصلی و سالانه) و عدم تطابق فصل بارش با فصل رشد گیاهان، اهمیت آب و لزوم بهره گیری بهینه از آن بحث جدیدی نیست در این مطالعه سعی می شود تا با کمک گیری از یک مدل ریاضی(modflow)، تحولات کمی و کیفی دشت همدان- بهار مورد بررسی و ارزیابی قرار گیرد. با توجه به هیدروگراف واحد محاسبه شده تغییرات حجم مخزن منفی میباشد. از بین پارامتر های ورودی به مدل k بیشترین نقش را در افزایش خطا داشت زیرا استخراج k از طریق ضخامت آبرفت(ضخامت زون اشباع) و نقشه های هم قابلیت انتقال صورت گرفته است. نتایج نشان داد که بیشترین اصلاح بر مقدار هدایت هیدرولیکی و کمترین اصلاح در مورد سنگ کف و توپوگرافی صورت پذیرفت. واسنجی صورت گرفته تا حد زیادی باعث بهبود وضعیت فوق گردیده است. سپس می توان از مدل شبیه سازی شده جریان آب جهت پیش بینی یا بهینه سازی منابع آب زیرزمینی سیستم آبخوان استفاده نمود. و نتایج حاصل از مدل در این تحقیق نشان می دهد که مقادیر سطح آب مشاهده شده و محاسبه شده توسط مدل به خوبی و با دقت بالایی محاسبه شده است. همچنین ضرائب هیدرودینامیکی در آبخوان محاسبه و کالیبره گردیده است.

اثر عملیات مکانیکی آبخیزداری بر کنترل سیلاب در حوضه آبخیز باراجین استان قزوین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  مهدی کمالی   کاکا شاهدی

سیل پدیده طبیعی است که جوامع بشری آن را به عنوان یک واقعه اجتناب ناپذیر پذیرفته اند اما رویداد، اندازه و تکرار سیل ناشی از عوامل متعددی است که بسته به شرایط اقلیمی، طبیعی و جغرافیایی هر منطقه تغییر می کند. با توجه به اینکه در اغلب حوضه های آبخیز کشور وقوع سیل و خسارت های ناشی از آن روند افزایشی داشته و همه ساله سیلاب هزینه های هنگفتی بر اقتصاد کشور تحمیل می کند. از این رو مطالعات سیلخیزی در حوضه های آبخیز از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. از طرفی اجرای طرحهای کنترل سیل به لحاظ هزینه های اقتصادی و سایر امکانات لازم (به استثنای شرایط بحرانی) و همچنین به دلیل وسعت زیاد و گستردگی حوضه های آبخیز در سرتاسر یک حوضه امکانپذیر نمی باشد و چه بسا در بسیاری از مواقع عملیات و هزینه ها در مناطقی صورت گرفته است که تاثیری در تخفیف سیل نداشته است. در این راستا با توجه به مطلب ذکر شده ارزیابی نقش عملیات مکانیکی آبخیزداری در حوضه بمنظور کنترل سیلاب امری ضروری می باشد. این ارزیابی با دو هدف عمده، ارزیابی احداث سازه در کنترل دبی پیک سیلاب و افزایش زمان تمرکز سیلاب در هر یک از زیرحوضه ها انجام می گیرد، همچنین با توجه به امکانات مدل شبیه سازی موجود اثرات احداث سازه های جدید نیز در فرایند کنترل سیلاب علی الخصوص در زیرحوضه های مشرف به شهر که در آن عملیات کنترل سیلاب شهری بسیار هزینه بر و مشکل می باشد قابل بررسی و ارزیابی فنی – اقتصادی خواهد بود. شهر قزوین به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و قرارگیری در دامنه رشته کوههای البرز همه ساله متاثر از سیلاب رودخانه های شمالی منتهی به شهر می باشد که این سیلابها در اغلب مواقع علی الخصوص بارشهای بهاره باعث آبگرفتگی شدید معابر شده و در برخی نقاط به خسارت مالی (و در چند مورد تلفات انسانی) منجر شده است. لیکن علیرغم اجرای طرحهای دفع آبهای سطحی و اصلاح شبکه زهکشی شهری و ساماندهی رودخانه ها، آبگرفتگی معابر علی الخصوص در نقاط جنوبی و شرقی کماکان مشهود می باشد. در این راستا یکی از راهکارهای کنترل این سیلابها و کاهش پیک سیلاب ورودی، گسترش آبخیزداری شهری و انجام عملیات های آبخیزداری در حوضه شمالی شهر می باشد که از سالیان دور نسبت به انجام عملیات های آبخیزداری بخصوص عملیات های مکانیکی تلاشهای بسیاری بعمل آمده که در این مطالعه سعی بر ارزیابی نقش و تاثیر این عملیات ها در کنترل سیلاب شهری می باشد. تحقیق حاضر به منظور تعیین نقاط با پتانسیل بالای سیل و بررسی نقش عملیات مکانیکی آبخیزداری انجام شده در کنترل سیل و شبیه سازی و اولویت بندی زیرحوضه در حوضه شمالی شهر قزوین انجام خواهد گرفت. در این ارتباط با انتخاب یک ایستگاه هیدرومتری در حوضه که دارای آمار هیدرومتری، بارش متناظر با آن در طی سالهای مختلف باشد مدل ارزیابی سازه های مکانیکی مورد اجرا قرار خواهد گرفت . بدین منظور پس از تحلیل فراوانی بارشهای ساعتی، کوتاه مدت که زمان تمرکز آن برابر و یا بیشتر از زمان تمرکز حوضه باشد تحلیل فراوانی بارندگی و سپس تحلیل فراوانی دبی و حجم سیلاب با دوره بازگشت های متناسب با اهداف طراحی سازه های مکانیکی آبخیزداری مورد بررسی قرار می گیرد. و با اولویت بندی زیرحوضه ها، سهم هریک از زیرحوضه ها در حجم و دبی سیلاب ارزیابی می گردد.

آنالیز و پیش بینی سیلاب شهری بابلسر با استفاده از مدل سازی وقایع رگباری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  ولی الله کریمی   کریم سلیمانی

مدلهای کامپیوتری از جمله ابزارهای مناسبی هستند که میتوانند به منظور بررسی اثرات ناشی از کمیت سیلاب شهری و شبیه سازی فرآیندهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی در سیستمهای پیچیده جمع آوری آبهای سطحی به کار گرفته شوند. لذا به منظور انتخاب مدل مناسب شبیه سازی، بررسی های متعددی صورت پذیرفت و با توجه به کارآیی، کاربرد گسترده و دسترسی رایگان، مدل epa-swmm به کار گرفته شد. در دو بخش انتخاب شده در حوضه ی شهری بابلسر به عنوان منطقه ی مورد مطالعه، هر ساله آبگرفتگیهای متعددی روی میدهد که علاوه بر بروز اختلالات ترافیکی و تصادفات، شناورشدن آشغالها روی سطح آب و انتشار آلودگی ها، سیلابها وارد منازل مردم شده و خساراتی را به بار می آورد. این پژوهش در سه بخش آنالیز بارندگی، شبیه سازی و آنالیزسیلاب و سناریوهای مختلف محتمل، انجام گرفت. بارشهای سنگین به عنوان رگبارهای با مقدار بیش از 10 میلیمتر که از میانگین مقدار آن بارشها بیشتر باشند، تعریف شدند. با توجه به کوچک بودن حوضه های مورد مطالعه، رگبار طرح دو ساعته و دوره ی بازگشت نیز 2، 5 و 10 ساله در نظر گرفته شد. برای به دست آوردن بهترین الگوی توزیع زمانی رگبار طرح، 7 روش پیلگریم ترسیمی، پیلگریم محاسباتی، شیکاگو، ین و چاو، هایتوگراف بلوکهای ساختگی، احتمالاتی هاف و scs مورد بررسی قرار گرفتند و نهایتا با توجه به مقایسه های صورت گرفته و نتایج شبیه سازی سیلاب ناشی از الگوهای مختلف رگبار طرح در حوضه های مورد مطالعه، الگوی توزیع زمانی به دست آمده به روش ین و چاو برگزیده شد. نتایج آنالیز حساسیت مدل نشان داد که بیشترین حساسیت مدل به ترتیب به درصد مناطق نفوذ ناپذیر، عرض جریان روزمینی، ضریب زبری مناطق نفوذ ناپذیر، شیب، ذخیره ی سطحی سطوح نفوذناپذیر و درصد مناطق نفوذناپذیر با ذخیره ی سطحی صفر بوده است. واسنجی و اعتبار سنجی مدل نیز با توجه به نتایج آنالیز حساسیت برای دادههای عمق جریان آب در مجاری آبروی مربوط به پنج رگبار واقعی انجام پذیرفت. نتایج حاکی از شبیه سازی قابل قبول مدل برای شکل هیدروگراف و همچنین حجم کل رواناب می باشد. نتایج شبیه سازی نشان داد که در هر دو حوضه، بخش هایی از شبکه دارای ظرفیت بالا و بخشهایی نیز دارای ظرفیت کم بوده که باعث بروز آبگرفتگی در سطح شهر گردیده است. لذا راهکارهای اجرایی اصلاح بخشهایی از مجاری آبرو، ساخت کانال جدید با مقطع مستطیلی یا دایره ای، و ساخت واحدهای ذخیره به دو صورت سری یا موازی پیشنهاد گردید که برخی از آنها باعث برطرف شدن کامل مشکلات آب گرفتگی در هر سه دوره بازگشت طراحی و برخی نیز باعث کاهش آب گرفتگی ها شدند. از بین پنج سناریوی مطرح شده، دو سناریوی افزایش تراز سطح آب رودخانه ی بابلرود و تغییرات توام ضریب زبری و ذخیره چالابی سطوح نفوذ ناپذیر تاثیر چندانی روی وضعیت آبگرفتگیها نداشتند ولی تغییر کاربری اراضی، تغییر اقلیم و بارشهای سنگین باعث افزایش بسیار زیاد حجم و مدت زمان سیلاب شد. نتایج این تحقیق نشان داد که از نرم افزار epa swmm 5.0 می توان در ارزیابی شبکه های جمع آوری سیلاب و ارائه راهکارهای اجرایی برای بر طرف نمودن نواقص موجود استفاده نموده و همچنین با درنظر گرفتن تغییرات احتمالی عوامل تاثیرگذار بر فرآیندهای هیدرولوژیکی و هیدرولیکی در آینده، وضعیت کل حوضه را ترسیم نمود

مکان یابی جمع آوری آب باران بر پایه سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) در مناطق نیمه خشک و نیمه مرطوب ایران مرکزی (مطالعه موردی حوزه های آبخیز استان اصفهان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1392
  سیامک دخانی   جواد ساداتی نژاد

? کمبود بارش، توزیع زمانی و مکانی نامناسب و کمبود آب از مهمترین مشکلات مناطق نیمه خشک و نیمه مرطوب است و ذخیره حداکثرآب در فصل مرطوب برای استفاده در زمانهای خشک ضروری هستند. روش های جمع آوری آب باران(rain water harvesting)rwhاز آمریکای جنوبی، شمالی، خاور میانه، شمال افریقا، چین و هند باستان بکار می رفته است. ارزیابی مکانی پتانسیل مناطق مناسب rwh در سیستم حوزه آبخیز نشان می دهد تنها بخشی از حوزه های آبخیز، دارای تناسب برای rwhاست. توسعه نرم افزارهای gis و مدل های مختلف مکانیابی صحیح، بادقت و علمی rwh را فراهم می سازد. در این تحقیق با استفاده ازgis و تلفیق سایر روش ها، نقشه تلفیقی حاصل از لایه های خاک، بارندگی، پوشش گیاهی و میزان نفوذ پذیری در انتخاب مناسب ترین مکان rwh تولید و اثر بخش ترین لایه های اطلاعاتی جهت مکانیابی rwhتعیین شد.جهت تعیین اقلیم از روش دومارتن و آمبرژه استفاده گردیده پس از تعیین نقشه های پایه، به منظورآنالیز آماری داده ها از نرم افزارهای sas وspss استفاده شد. جهت ارزیابی، نقشه تولید شده ی این روش با نقشه عملیات اجرا شده موفق rwh در این حوضه ها مقایسه گردید. تعیین ضرایب و اهمیت هریک از لایه های اطلاعاتی تولید شده با توجه به بومی سازی ضرایب و استفاده از تحقیقات انجام شده روش های سنتی کار آمد و نظرات کارشناسی صحیح و استفاده از مدل رگرسیون چند متغیره انجام گرفت. آنالیز آماری نشان می-دهد، در کلیه حوضه های مورد مطالعه درصد انجام عملیات بر آورد شده با عملیات اجرا شده معنی دار می باشد. برای کل عملیات اجرا شده همبستگی در سطح 95درصد معنی دار است.این مقایسه بر آورد عملیات تراس در حوضه ها از بیشتر ین میزان همبستگی و بر آورد عملیات سکوبندی دارای کمترین میزان همبستگی و صحت آماری است. اهمیت هریک از لایه های اطلاعاتی برای انتخاب تکنیک rwh مناسب برای هر واحد کاری تعیین شد. در این تحقیق برای نخستین بار جداول اهمیت وزن مرتبط برای هر لایه اطلاعاتی برای هر تکنیک rwh که با استفاده از مدل رگرسیون و لایه بندی اطلاعات د ر محیطgis وسطوح تناسب هر لایه اطلاعاتی برای تیمارهای مختلف rwh به صورت 10 قسمتی طبقه بندی شده، برای مناطق نیمه خشک تا نیمه مرطوب ایران مرکزی به دست آمد. درصد فراوانی نتایج حاصل از همپوشانی نقشه های سایتهای مناسب rwh با نقشه های اجرا شده با استفاده از ماتریس ضرایب همبستگی مورد آزمون قرار گرفتند که درصدهای فراوانی همپوشانی نقشه ها در سطوح 99تا95 درصد معنی دار بودند. مدل رگرسیون چند متغیره گام به گام مدل مناسبی برای انجام تحلیهای هیدرولوژیک و تکنیکهای وابسته می باشد. مقایسه درصد همپوشانی هریک ار تکنیک های rwh نشان می دهد روش استفاده ازgis و ضرایب وزن هریک از عوامل و سطوح تناسب به ترتیب برای مکانیابی تکنیکهای غیر درجا، تراس، پیتینگ و فاروئینگ قابل استفاده است.

پهنه بندی خطر سیلاب شهری با استفاده از آنالیز تصمیم گیری چند معیاره (mcda) و سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  یوسف گراوندی   کاکا شاهدی

طی سالهای 1370 تا 1390 خورشیدی (1992 تا 2011 میلادی)، شهر کرمانشاه تحت تأثیر چندین رخداد سیلاب قرار گرفته است که در نتیجه آن خسارتهای زیادی به شهر و حومه آن با کاربریهای متفاوت وارد شده است. بارشهای سنگین و شدید و مخصوصاً شهرسازیهای جدید در سطح زمینهایی که سابقاً نفوذپذیر بودند، و قدیمی بودن سیستمهای زهکشی دلایل اصلی این حالت به وجود آمده هستند. این پژوهش روشی ساده از ارزیابی خطر سیلاب شهری در یک شهر که اطلاعات پایه ی آن در دسترس نیست را ارائه می نماید. هدف این تحقیق، گسترش بکارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی gis در پهنه بندی خطر سیلاب شهریِ کرمانشاه است که در آن برای انتخاب موثرترین عامل به وجود آورنده ی سیل، از آنالیز تصمیم گیری چند معیاره mcda استفاده شده است که این روش توسط آنالیز حساسیت مورد ارزیابی قرار گرفته است. متدولوژی این پژوهش بر آنالیز متغییرهایی که روندیابی آب را کنترل می کنند، استوار می باشد. این متغییرها مربوط به زمانی هستند که نقطه ی اوج آنها از ظرفیت سیستم زهکشی فراتر رفته است. این مدل شش عامل را ترکیب می کند؛ فاصله از کانالهای زهکش، توپوگرافی (شیب و ارتفاع)، عمق سطح آب زیرزمینی، نوع پوشش سطحی و تراکم جمعیت. نقشه پهنه بندی نهایی خطر برای هر دسته از کاربریهای بدست آمده، یک الگوریتم را بکار می برد که مجموعه ای از فاکتورهای خطی وزن دهی شده را با هم ترکیب می کند. نقشه مخاطرات سیلاب شهری بیانگر آنست که قسمتهای مرکزی شهر کرمانشاه که در حوالی کانال آبشوران قرار گرفته اند و دارای تراکم جمعیت بالا و بافتهای فرسوده ی شهری می باشند، بالاترین خطر را دارا هستند. پیوستگی میان نواحی پست با شیب کمتر از 2% و مناطقی که در آنها طرح بهسازی و اصلاح کانال آبشوران و رودخانه قره سو اجرا نگردیده است، موجبات ایجاد سیلابهای شهری را در این بخش فراهم آورده اند. لازم به ذکر است که این ناحیه دارای بالاترین تراکم جمعیت و نیز بافت فرسوده شهری میباشد. مدل توسط آنالیز حساسیت به لحاظ ارزیابی عدم قطعیت عاملهای ورودی و اهمیت نسبی آنها ارزیابی شد. در نتیجه ی آنالیز حساسیت به ازای افزایش مقادیر عدم قطعیت، بیشترین درجه تأثیر متعلق به عامل فاصله از کانالهای اصلی زهکش شهری بود و در طرف مقابل، در نتیجه ی آنالیز حساسیت به ازای کاهش مقادیر عدم قطعیت، بیشترین درجه تأثیر متعلق به عامل شیب بود. این نتایج انطباق کامل با نتایج آنالیزهای نتایج روش ahp دارد که نشانگر آنست که مدل، عملکردی قوی را ارائه داده است.

مقایسه روش های مبتنی بر gis در تهیه نقشه حساسیت به زمین لغزش( مطالعه موردی: حوضه آبخیز دگاگا، کردستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1392
  زهره رضوانی   کریم سلیمانی

هدف از این مطالعه ارزیابی حساسیت به وقوع زمین لغزش حوزه آبخیز دگاگا واقع در استان کردستان می باشد. که با استفاده از سه روش نسبت فراوانی (fr)، رگرسیون لجستیک (lr) و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و با بهره گیری از سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) و تکنیک های سنجش از دور به انجام رسید. حوزه آبخیز دگاگا حساسیت زیادی به وقوع زمین لغزش داشته و تاکنون خسارات متعددی ایجاد نموده و تهدیدهای آن در آینده ادامه دارد. جهت کاهش خسارات این پدیده، ارزیابی علمی این نواحی حساس به وقوع زمین لغزش ضرورت دارد. موقعیت مکانی زمین لغزش های حوزه آبخیز دگاگا در استان کردستان با مساحت 14075 هکتار طی عملیات میدانی ثبت گردید، علاوه بر آن یازده عامل تأثیرگذار در وقوع زمین لغزش مشتمل بر لایه های: سنگ شناسی، درجه شیب، جهت شیب، شاخص نرمال شده تفاوت پوشش گیاهی (ndvi)، فاصله از آبراهه، تراکم آبراهه ها، شکل انحنای دامنه، فاصله از گسل، تراکم گسل ها، فاصله از جاده و ارتفاع از سطح دریا بعنوان عوامل موثر در وقوع زمین لغزش در منطقه مورد مطالعه تشخیص داده شده و برای تهیه نقشه حساسیت به زمین لغزش منطقه مورد مطالعه مورد استفاده قرار گرفتند. بر اساس بازدیدهای میدانی، تفسیر تصاویر ماهواره ای گوگل ارث و پرس و جوهای محلی مختصات مکانی 48 پهنه لغزشی در حوزه مورد مطالعه بصورت پلی گون ثبت گردید و جهت تحلیل های بعدی به اندازه پیکسل های 20×20 متری تبدیل شدند که درمجموع پهنه های لغزشی سطحی برابر با 12259پیکسل از منطقه را شامل می شدند. 4259 پیکسل لغزشی به عنوان زمین لغزش های آزمایشی به صورت کاملاً تصادفی جدا شده و 8000 پیکسل لغزشی باقیمانده به عنوان لغزش های آموزشی وارد تحلیل ها شدند. نسبت فراوانی وقوع زمین لغزش ها در هریک از لایه های اطلاعاتی به-دست آمد. جهت بکارگیری روش رگرسیون لجستیک، 8000 پیکسل زمین لغزش آموزشی مشاهده ای به عنوان متغییر وابسته در نظر گرفته شد و 8000 نقطه بصورت تصادفی از کل منطقه تهیه گردید. پس از انجام آنالیزهای رگرسیونی لجستیک گام به گام پیشرو با استفاده از نرم افزار آماری spss 18، هشت فاکتور موثر در وقوع زمین لغزش به دلیل معنی دار بودن از لحاظ آماری انتخاب گردیدند و مابقی حذف شدند. صحت مدل آماری و نقشه پهنه بندی بر اساس آماره هایی از قبیل: -2ll، r2 ناگلکرک، و r2 کوکس و اسنل مورد ارزیابی و تأیید شد. در روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)، ماتریس مقایسات زوجی بین معیارها تشکیل داده شد و با میانگین گرفتن از نظرات کارشناسان وزن نهایی لایه های موثر در ارزیابی وقوع زمین لغزش و نرخ سازگاری قضاوت ها در هر پرسش نامه با استفاده از نرم افزار expert choice 11 محاسبه گردید. دقت پیش بینی مدل های مختلف مورد استفاده در این مطالعه با استفاده از سطح زیر منحنی roc مورد سنجش قرار گرفت. مقدار سطح زیر این منحنی برای هر سه مدل این واقعیت را آشکار می سازد که روش های بکار گرفته شده در این مطالعه از توانایی بسیار خوبی در پیش بینی نواحی با پتانسیل زمین لغزش برخوردار بوده و روش نسبت فراوانی با داشتن سطح زیر منحنی roc برابر با 945/0 همراه با خطای استاندارد 003/0، نسبت به روش های تحلیل سلسله مراتبی و رگرسیون لجستیک که به ترتیب سطح زیر منحنی roc 939/0 و 907/0 داشته اند، پیشگویی های بهتری داشته است.

بررسی اثرات تغییر اقلیم بر رواناب حوضه آبخیز قره سو در استان کرمانشاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  سجاد رجبی   کریم سلیمانی

حوضه آبخیز یک سیستم باز و پیچیده به شمار می رود. تحلیل و پیش بینی رفتار آتی آن مستلزم مدل سازی با روش های متفاوت آماری-ریاضی است. محدودیت منابع آب و توزیع نامناسب مکانی آن در مناطق مختلف ایران سبب شده است که در مقایسه با بسیاری از کشورها، نسبت به پدیده تغییر اقلیم آسیب پذیرتر باشد. در سال های اخیر با تدوین سناریوهای انتشار گازهای گلخانه ای توسط هیئت بین الدول تغییر اقلیم، مدل های گردش عمومی با فرضیات مختلف انتشار اجرا شده اند تا وضعیت اقلیمی دهه های آتی را پیش بینی کنند. داده های روزانه شبیه سازی شده برای آینده را می توان به عنوان ورودی مدل-های هیدرولوژیکی لحاظ کرده و نتایج آن را در برنامه های بلند مدت توسعه منابع آب منظور نمود. این تحقیق شامل دو فاز اقلیمی و هیدرولوژیکی است. در فاز اقلیمی، داده های روزانه دمای حداقل، حداکثر، بارش و ساعات آفتابی ایستگاه سینوپتیک کرمانشاه در دوره 2009-1961 با استفاده از مدل آماری lars-wg شبیه سازی شد. پس از اطمینان از کارآیی این مدل در شبیه سازی پارامترهای هواشناسی مذکور در حوضه آبخیز قره سو کرمانشاه، جهت بررسی تاثیر پدیده تغییر اقلیم بر رواناب منطقه مورد مطالعه، داده های سه سناریوی a2 (سناریو حداکثر)، a1b(سناریو حد وسط) و b1(سناریو حداقل) مدل hadcm3 در سه دوره 2030-2011، 2065-2045 و 2099-2080 با مدل آماری lars-wg کوچک مقیاس گردید. در فاز هیدرولوژیکی، بارش-رواناب با استفاده از مدل awbm شبیه سازی و پس از واسنجی و اعتبار سنجی این مدل، داده-های دما و بارش خروجی مدل lars-wg به مدل awbm وارد شده و تغییرات رواناب تبعی تغییر اقلیم در دوره های آتی نسبت به دوره پایه محاسبه گردید. نتایج نشان داد که براساس برآورد مدل lars-wg برای سناریوهای مورد بررسی در دوره های آتی میانگین بارش حوضه آبخیز قره سو در مقایسه با دوره پایه به میزان 9/46(a1b)، 77/5(a2)، 02/5(b1) درصد کاهش را نشان می دهد. هم چنین متوسط رواناب سه سناریو در سه دوره مورد بررسی درمقایسه با دوره پایه 68/42(a1b) درصد افزایش، 5/92(a2) درصد کاهش و 7/63(b1) درصد افزایش را نشان می دهد. و متوسط تغییرات تبخیر و تعرق نیز 6/2(a1b)، 76/6(a2) و 4/27 درصد افزایش را نسبت به دوره پایه نشان می دهد.

شبیه سازی توزیعی رواناب، فرسایش و انتقال رسوب در حوضه داراب کلا با ‏استفاده از حل عددی تقریب موج سینماتیک جریان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1393
  ابراهیم امیدوار   کریم سلیمانی

فرسایش آبی نتیجه برهم کنش و تأثیر فرایندهای مختلف بر یکدیگر بوده و میزان آن نیز در طی زمان و مکان تغییر می یابد، ‏از این رو ارزیابی آن امری مشکل می باشد. به منظور ارزیابی، برآورد و پیش بینی فرسایش خاک از ابزارهای مختلفی استفاده ‏می شود. در بین ابزارهای موجود برای ارزیابی فرسایش خاک، مدل های پیش بینی کننده به دلیل ارزیابی بدون هزینه ‏سناریوهای مدیریتی و کم کردن آزمایش های طولانی در عرصه، حائز اهمیت می باشند. یکی از روش ها برای توسعه مدل های ‏ریاضیاتی، استفاده از نظریه موج سینماتیک بوده است. در این پژوهش با بررسی معادلات مربوط به فرایند رواناب، فرسایش و ‏انتقال رسوب، یک مدل مبتنی بر فیزیک توزیعی و تک واقعه توسعه داده شد. این مدل ابتدا با استفاده از معادلات مربوط به ‏برگاب و نفوذ، بارش مازاد را محاسبه نموده و سپس با لحاظ نمودن تقریب موج سینماتیک، جریان رواناب سطحی و آبراهه-‏ای را تا خروجی حوضه روندیابی می نماید. در ادامه با استفاده از یک سری معادلات کمکی میزان فرسایش سطحی و آبراهه-‏ای محاسبه شده و در نهایت جریان رسوب نیز با استفاده از روش موج سینماتیک، تا نقطه خروجی روندیابی می شود. در مدل ‏حاضر از تکنیک حل عددی اجزای محدود برای حل معادلات جزیی دیفرانسیل مربوط به پیوستگی و اندازه حرکت جریان ‏آب و رسوب استفاده شد. به منظور ارزیابی کارایی مدل حاضر، این مدل در حوزه آبخیز داراب کلا واقع در استان مازندران ‏اجرا، واسنجی و اعتبارسنجی شد. نتایج حاصل از ارزیابی آماری کارایی مدل نشان داد که مدل کدنویسی شده دارای ‏عملکرد قابل قبولی در شبیه سازی فرایندهای رواناب-فرسایش و رسوب می باشد. پس از اطمینان از عملکرد مدل، با استفاده ‏از خروجی های آن، نقشه های توزیعی رواناب و رسوب نیز تهیه شد. در ادامه به کمک این نقشه ها و با استفاده از آزمون ‏آماری مدل خطی عمومی، کاربری های اراضی و همچنین تیپ های مختلف خاک در حوضه، از نظر بارش مازاد و هدر رفت ‏خاک مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند. نتایج حاصل از این بخش نیز نشان داد که کاربری جنگل با کمترین پتانسیل در ‏تولید بارش مازاد و هدررفت خاک، دارای اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد با سایر کاربری ها می باشد. همچنین تیپ-‏های مختلف خاک نیز با یکدیگر دارای اختلاف معنی داری در سطح 5 درصد از نظر تولید رواناب و رسوب بودند.‏

بررسی توسعه مدل نیمه توزیعی swat در پارامتر تبخیر و تعرق با استفاده از الگوریتم توازن انرژی (sebal)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1393
  میرحسن میریعقوب زاده   محمود حبیب نژاد روشن

طبیعت یک سیستم بسیار پیچیده است و پیچیدگی در طبیعت عموماً از عدم قطعیت های ناشی از ابهام در شناخت فرایندها و اندازه گیری آن ایجاد می شود. مدلهای توزیعی ابزار مناسبی برای تامین نظر طرحهای مدیریت و ارزیابی منابع آب می باشند طبیعت توزیعی این مدلها اجازه ارزیابی های چند معیاره اثرات تغییرات مکانی و ویژگیهای حوضه آبخیز در پاسخ هیدرولوژیکی را به محقق می دهند. این ویژگی محققین را به استفاده از مدلهای توزیعی جهت ارزیابی مدیریت آب و خاک ترغیب می کند. مدل swat مدل جامع هیدرولوژیکی فیزیکی که عمده فرایندهای هیدورولوژیکی را در مقیاس حوضه آبخیز شبیه سازی می نماید بصورت گسترده ای در اکثر نقاط جهان تست و مورد ارزیابی قرار گرفته شده است. این مدل توسط آرنولد در سال 1998 و نیتش در سال 2002 توسعه یافته است. نظر به افزایش مصرف آب توسط انسان، اثرات اقلیمی و کاهش دسترسی به منابع آب، روشهای پایش بیلان آب در مقیاس منطقه ای جهت مدیریت منابع آب حائز اهمیت فراوان هستند. در این بین بررسی تبخیر و تعرق بزرگترین مصرف کننده بیلان آب تا حدود 95% از بارش سالانه در مناطق خشک جهان دارای اهمیت دوچندان می باشد. تغییر در میزان تبخیر و تعرق بطور مستقیم بر آب قابل دسترس تاثیر گذاشته و آب قابل دسترس نیز بر میزان ذخیره آب در حوضه آبخیز که تعیین کننده میزان جریان در حوضه می باشد اثر می گذارد. بررسی پدیده های زمانی و مکانی که بتوان توسط آنها روند تغییرات را در فرآیندهای زمینی آشکار نمود همواره از معضلات پیش روی بشر بوده است. تبخیر و تعرق یکی از پارامترهایی است که می توان آن را با استفاده از داده های سنجش از دور مورد محاسبه قرار داد همچنین بدلیل داشتن ماهیت مشاهده‏ای داده های سنجش از دور و داشتن خاصیت توزیعی آن در سطح با مشکلات ناشی از برآورد پارامترها و نیز تعمیم آنها به سطح روبرو نیستند. روش های بر پایه سنجش از دور در سال 1989 میلادی برای نخستین بار در مصر توسط باستیانسن و منه تی شروع گردید و سپس الگوریتم ارتباط خاک، پوشش گیاهی و آب در سطح زمین (sebal) توسط باستیانسن ارائه گردید. در این پژوهش سعی بر این بوده است تا اثرات تغییرات مکانی پارامتر تبخیر و تعرق که نقش مهمی در بیلان آبی حوضه ایفا می نماید در مدل جامع شبیه ساز حوضه آبخیز swat توسط الگوریتم sebal کاهش یافته و اصلاح گردد. بدین منظور حوضه آبخیز تمر واقع در شمال شرقی گرگانرود با مساحت ???? کیلومتر مربع انتخاب گردید. مدل swat در دو مقیاس ماهانه و روزانه بین سالهای آبی ????-???? و ????-???? اجرا گردید. آماره های مدلسازی حاکی از نتایج خوب و قابل قبول بودن آن در دوره های مذکور دارد. ضریب نش – ساتکلیف برای دوره ????-???? در مقیاس ماهانه ??/? و برای دوره ????-???? در مقیاس ماهانه ??/? و برای دوره ????-???? در مقیاس روزانه ??/? و برای دوره ????-???? در مقیاس روزانه ??/? برای حوضه مذکر بدست آمده است. همچنین نتایج تحلیل عدم قطعیت در دوره های مذکور با آماره p-factor به ترتیب ??/?، ??/?، ??/?، ??/? و آماره r-factor به ترتیب ??/?، ??/?، ??/?، ??/? بدست آمد که نشان می دهد در حوضه مذکور عدم قطعیت پارامترهای ورودی بسیار بالا بوده و این عدم قطعیت در نتایج مدلسازی قطعاً تاثیر خواهد گذاشت. همچنین نتایج تبخیر و تعرق حاصل از الگوریتم sebal نیز با دقت مورد قبول همراه بوده است و نتایج حاکی از آن است که مقادیر تبخیر و تعرق بدست آمده از الگوریتم در حدود ??? کمتر از نتایج بدست آمده از روشهای معمول می باشد. نتایج حاصل از اجرای مدل swat با داده های تبخیر و تعرق بدست آمده از الگوریتم sebal نشان می دهد مدل در شبیه سازی جریان عملکرد مناسبی داشته و روند مدلسازی بهبود یافته است.

بررسی افت سطح ایستابی و مدیریت منابع آب با استفاده از modflow در محیط gis در دشت رفسنجان و انار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مصطفی مرتضوی مهدی آباد   علی اکبر متکان

نخستین گام در ارزش نهادن به منابع آب زیرزمینی به رسمیت شناختن و تعیین شاخصی برای بررسی کل منابع می¬باشد. بهره¬برداری بی¬رویه از آب¬های زیرزمینی به ویژه در مناطق خشک و نیمه-خشک اثرات منفی زیست محیطی به دنبال داشته است که غالباً به دلیل عدم تفکیک مناطق یک حوضه و کم بودن قیمت محسوب شده آب، نسبت به قیمت واقعی آن و برآورد صحیح از آینده است. در مطالعه جاری با استفاده از gis، آمار و تعداد چاه¬های کشاورزی و اثرات منفی ناشی از بهره¬برداری بی¬رویه، بر روی هزینه¬ها و منافع اجتماعی در دشت رفسنجان مورد بررسی قرار گرفت. سپس با استفاده از مدل modflow وضعیت حال و آینده نزدیک منابع آب بررسی شد. برای این منظور با استفاده از روش پیمایشی و با تکمیل تعدادی پرسشنامه، اطلاعات مورد نیاز بدست آمد. سپس برای تجزیه و تحلیل داده¬ها از روش رگرسیون و آنالیز واریانس استفاده شد. نتایج نشان داد بهره¬برداری بی-رویه از آبهای زیرزمینی و افزایش افت سالانه، باعث کاهش آبدهی چاه¬ها و در نتیجه کاهش کیفیت منابع آب شده است. بدین ترتیب، افزایش افت سالانه به طور مستقیم و یا غیر مستقیم، افزایش هزینه-های متغیر آبکشی، کاهش درآمد حاصل از کشاورزی، کاهش قیمت آب، افزایش تعداد دفعات و هزینه¬های جابجایی چاهها، ناامیدی کشاورزان از آینده منابع آب و در نتیجه تأثیر بر فعالیت کشاورزی و مزید بر علت، میزان مهاجرت کشاورزان از منطقه و همچنین افزایش خسارت¬ها و هزینه¬های تعمیرات ساختمان به دلیل نشست زمین، را به دنبال داشته است. با استفاده از برآورد مالی، شاخصی برای تقسیم¬بندی منطقه تعیین شد و دشت به پنج منطقه تقسیم و سپس آینده 5 ساله دشت با مدل modflow پیش¬بینی گردید. نتایج نشان داد اصلاح مدیریت و تهیه یک پلان جامع مدیریت منابع آب، از ادامه روند بهره¬برداری بی¬رویه که همراه با افزایش هزینه¬های وارد آمده است جلوگیری کرده و از افزایش هدر رفت سرمایه¬های ملی جلوگیری می کند. بنابراین اطلاع رسانی بیشتر مردم از پیامدهای بهره¬برداری بی رویه و افزایش کارایی استفاده از آب، برای بهره¬برداری بهینه و مطابق با میزان آب¬های قابل تجدید سالانه پیشنهاد می¬گردد.

بررسی اثرات تغییر کاربری اراضی بر رواناب و رسوبدهی با استفاده از مدل agwa (مطالعه موردی حوضه ی آبخیز سد بوستان، استان گلستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1391
  حبیب نظرنژاد   کاکا شاهدی

سیل و فرسایش از مهم ترین مخاطرات انسان در دهه های اخیر می باشند. خاک به عنوان بستر تولید و یکی از دو عنصر تشکیل دهنده ی اکوسیستم خشکی ها (آب و خاک)، از عوامل مهم استمرار حیات در کره ی زمین است. رواناب و فرسایش همواره در جهت تغییر آب و خاک عمل می کنند و هر ساله میلیون ها تن مواد جامد از سطح حوضه های آبخیز را جابجا کرده و باعث تبدیل اراضی حاصل خیز به اراضی بایر می گردند. کاهش وسعت اراضی جنگلی و مرتعی و به تبع آن تشدید سیلاب و افزایش میزان تولید رسوب سالانه دلالت بر این امر دارد. بی شک یکی از مهم ترین دلایل وقوع سیل و افزایش دبی و رسوب در مناطق شمالی ایران در دهه ی اخیر، تغییر کاربری اراضی و عدم تناسب کاربری-های فعلی با توان اراضی است. در دهه های اخیر محققان زیادی ارزیابی های تغییر کاربری اراضی، درک علل تغییر کاربری اراضی و مدل های پیش بینی اثرات تغییر کاربری اراضی را توسعه داده اند. تحقیقات اخیر نشان داده که تغییر کاربری اراضی فرایندی پیچیده می باشد. تغییر کاربری اراضی ناشی از روابط متقابل بین تعداد زیادی از عوامل در مقیاس های زمانی و مکانی متفاوت می باشد. امروزه، تعدادی از مدل های تغییر کاربری اراضی از جمله agwa می-توانند طرح ریزی طولانی مدت واقع بینانه از تغییرات آتی کاربری اراضی در مقیاس های مختلف ارائه نمایند. agwa فرایندی برای ایجاد تمام مراحل ارزیابی حوضه ی آبخیز برای دو مدل هیدرولوژیکی swat و kineros2 فراهم می آورد.برای اجرای مدل به داده های مدل رقومی ارتفاع ، پوشش اراضی، خاک ها، و بارندگی نیاز می باشد. با آماده شدن تمام داده های ضروری، مدل هیدرولوژیکی انتخابی اجرا می گردد. agwa به طور خودکار نتایج مدل را وارد کرده و آنها را به چندضلعی و جداول نقشه های آبراهه ای برای نمایش اضافه می کند. با اجرای مدل agwa-swat در حوزه ی آبخیز سد بوستان، حوضه به 35 زیرحوضه تقسیم گردید و مقدار تغییررواناب و فرسایش در طی سال های 1987 تا 2010 در زیرحوضه ها مشخص گردید. مقایسه هیدروگراف های مشاهداتی و شبیه سازی شده نشان دهنده ی کارایی بسیار خوب مدل در شبیه سازی وقایع رواناب می باشد (0.91=r2 و ضریب ناش- ساتکلیف= 0.87). سپس مدل agwa-kineros2 در زیرحوضه ی کچیک برای چهار واقعه ی رگبار شبیه-سازی شد. نتایج شبیه سازی نشان می دهد که مدل برای هیدروگراف های رگبارهای بزرگ تر تطابق بهتری با هیدروگراف های مشاهداتی دارد.

انتخاب مکان های مناسب جهت اجرای طرح تغذیه مصنوعی آب های زیرزمینی با استفاده از آنالیز تصمیم گیری چند معیاره و تکنیک gis مطالعه موردی: (آبخوان دشت دهگلان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  محمد رحیمی   کریم سلیمانی

امروزه مسئله کمبود منابع آب و بخصوص منابع آب زیرزمینی که در مناطق خشک و نیمه خشک منبع اصلی تامین آب هستند از مشکلات پیشروی جوامع انسانی هستند. در ایران که بخش وسیعی از کشور دارای شرایط اقلیمی کم باران است، منبع آب اصلی در بیشتر مناطق از نوع زیرزمینی است که امروزه به علت برداشت بیش از حد با افزایش کسری آبخوان ها مواجه است. دشت دهگلان در استان کردستان نیز ازین قضیه مستثنی نیست، در این مناطق تغذیه مصنوعی از مهم ترین راهکارهای مدیریتی جهت جبران افت آب زیرزمینی است. از سوی دیگر بدلیل کمبود منابع مالی، برنامه ریزی دقیق و علمی برای مبارزه با این معضل و اولویت بندی دشت ها برای استفاده بهینه از منابع مالی محدود امری ضروری است. ازین رو در این پژوهش سعی شده تا با تلفیق سیستم اطلاعات جغرافیایی و سیستم های تصمیم گیری چند معیاره (mcdm)، مناسب ترین عرصه ها برای اجرای طرح تغذیه مصنوعی در دشت دهگلان شناسایی شوند .برای مکان یابی مناطق مناسب اقدام به جمع آوری اطلاعات پایه، بررسی ها و بازدیدهای میدانی، تهیه نقشه ها و جداول اطلاعاتی مورد نیاز به کمک نرم افزارهای gis، envi،super decision شده است، سپس مدل فرآیند تحلیل شبکه ای (anp) شامل هدف، معیارها و زیرمعیارها طراحی گردید. در مرحله بعد وزن دهی به معیارها بر اساس داده های پرسش نامه ای به روش فرآیند تحلیل شبکه ای و مقایسات زوجی معیارها با ارزش های ارجحیتی یک تا نه و نرخ سازگاری کمتر از 0.1 در محیط نرم افزاریsuper decision انجام پذیرفت. در نهایت با تلفیق معیارهای کمی شیب، نفوذپذیری سطحی، ضخامت آبرفت غیر اشباع، قابلیت انتقال آبرفت، هدایت الکتریکی آبخوان، فاصله از آبراهه و معیارهای کیفی کاربری اراضی و زمین شناسی بر اساس وزن اکتسابی از نرم افزارsuper decision ، نقشه اولویت بندی پتانسیل تغذیه مصنوعی دشت در محیط gis تهیه شد. نتایج نشان داد که از 779.8 کیلومترمربع مساحت آبخوان، حدود 92 کیلومترمربع جهت اجرای طرح های تغذیه مصنوعی کاملا مناسب می باشند. نتایج اعتبارسنجی بین نقشه نشان دهنده مناطق کاملا مناسب جهت تغذیه و عرصه های کنترل، حاکی از دقت 70 درصدی نقشه نهایی پتانسیل تغذیه مصنوعی می باشد.

ارزیابی اثرات برداشت آبخوان بر کیفیت آب زیرزمینی مخروطه افکنه هراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  آتیکه افضلی   کاکا شاهدی

ارزیابی کیفیت آب¬های زیرزمینی برای اطمینان از استفاده ایمن و پایدار از این منابع مهم است. با این حال، توصیف شرایط کیفیت آب با توجه به تنوع مکانی آلاینده¬های مختلف و طیف گسترده ای از شاخص هایی (مواد شیمیایی، فیزیکی و بیولوژیکی) که می¬تواند اندازه گیری شود، به طور کلی دشوار است. در تحقیق حاضر، کیفیت آب زیرزمینی مخروطه افکنه هراز واقع در جنوب دریای خزر در طول سالهای 1378 تا 1386 با استفاده از روش پایپر، شولر، ویلکوکس و gqi مورد بررسی قرار گرفته است. روش پایپر بیانگر تیپ و رخسار بی کربناته کلسیک آب زیرزمینی در 29 چاه و بیکربنات سدیک در دو چاه است، روش شولر بیانگر کیفیت قابل قبول در تمام چاه ها به غیر از یک چاه (چاه شماره 29 با کیفیت متوسط) است، با استفاده از روش ویلکوکس مشخص شده که 100% نمونه های آب مورد بررسی در کلاس c3s1 قرار دارند، که بیانگر آب با کیفیت متوسط است. بررسی نمونه های آب با استفاده از روش gqi نیز نشان داده که کل محدوده مطالعاتی از لحاظ این شاخص دارای کیفیت تقریبا خوب می¬باشد، مقدار این شاخص برابر03/77 است. در ادامه تحقیق جهت بررسی تغییرات آب زیرزمینی از مدل ریاضی که می¬تواند بیانگر تاثیر نوع بهره برداری¬های گذشته و فعلی باشد، استفاده شده است. استفاده از مدل¬های رایانه¬ای یکی از روشهای ارزان و سریع در مطالعه منابع آب¬زیرزمینی است، با توجه به تغییر و تحولات آب¬های زیرزمینی در سالیان اخیر در بیشتر دشت¬های کشورکه به سمت کاهش ذخیره آبخوان¬ها سوق پیدا نموده است، بررسی و شناسایی رفتار آبخوان¬ها امری ضروری بوده و برای دستیابی به این مهم، بهترین راه شبیه سازی (simulation) آبخوان¬ها می¬باشد. شبیه سازی رفتار آبخوان¬ها و اعمال تنش های مختلف با سناریوهای طراحی شده متفاوت، می¬تواند در مدیریت منابع آب¬زیرزمینی نقش تعیین کننده¬ای داشته باشد. در تحقیق حاضر پس از تعیین کیفیت آب جهت شرب و کشاورزی، با روشهای ذکر شده، کمیت و کیفیت آبخوان با استفاده از نرم افزار gms و با مدل¬های modflow و mt3dms بررسی شد. modflow قادر به شبیه سازی کمیت آب زیرزمینی و mt3dms قادر به شبیه سازی کیفیت آب زیرزمینی است. با استفاده از modflow مشخص گردید که حداکثر تراز آب در جنوب محدوده آبخوان مخروطه افکنه هراز با مقدار 07/125 متر و حداقل آن در شمال محدوده مدل و در مجاور ساحل با مقدار 52/17- متر قرار گرفته است. همچنین براساس خروجی مدل mt3dmsکه براساس مقدار cl تهیه شده است، حداکثر مقدار این عامل در سمت شرق و شمال غرب منطقه به مقدار 17/297 میلی گرم برلیتر، قرار گرفته است. سیاست مدیریتی اعمال شده، بهره¬برداری از محدوده آبخوان مخروطه افکنه هراز در سال آبی 1387- 1386مانند سال قبل از آن، بوده است. پیش بینی¬های مدل حاکی از آن بوده که در تمام پیزومترها تراز آب در شهریور سال آبی 1387-1386 نسبت به شهریور سال آبی 1386-1385بطور متوسط به مقدار 749916/0 متر افزایش خواهد یافت و حداکثر مقدار کلر بدون تغییر باقی خواهد ماند.

کاربرد مدل srm و داده های modis در برآورد رواناب ناشی از ذوب برف (مطالعه موردی: حوضه زرینه رود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  زهرا همتی   کریم سلیمانی

پوشش برف حدود 50 میلیون کیلومتر مربع از سطح نیمکره شمالی را تشکیل می¬دهد و بنابراین به خاطر آلبدوی بالا و رسانش گرمایی پایین تاثیر عمده¬ای در بیلان انرژی زمین دارد و عامل مهم و کنترل کننده در رژیم جریان محسوب می¬شود. قسمت اعظم ذخایر آبی مورد استفاده انسان از پوشش برف، به¬ویژه در مناطق کوهستانی جهان تامین می¬شود. علاوه بر این تخمین، شبیه سازی و پیش¬بینی جریان ناشی از ذوب برف و باران در زمینه¬های مختلف دارای اهمیت و کاربرد می¬باشد که می¬توان به موارد زیر اشاره کرد: 1- تامین آب شرب، کشاورزی، صنعت و تفرجگاه¬ها 2- تنظیم آب رودخانه¬ها، تاسیسات آبی و مدیریت منابع آب 3-کنترل و هشدار سیل 4- برآورد سیل طراحی برای حوضه آبخیز. در این تحقیق تصاویر سنجنده modis به دلیل قدرت تفکیک مکانی مناسب در برف¬سنجی، قدرت تفکیک زمانی بالا و قدرت تفکیک طیفی بالا مورد استفاده قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که استفاده از نقشه¬های پوشش برفی بدست آمده از تصاویر modis در پیش¬بینی رواناب در حوضه مفید می¬باشد. جهت شبیه¬سازی جریان در حوضه آبخیز زرینه¬رود از مدل رواناب ذوب برف استفاده شد که داده¬های سال آبی 84-83 برای واسنجی مدل و داده¬های سال آبی 86-85 برای ارزیابی مدل استفاده گردید. نتایج نشان می¬دهد که مدل قابلیت و توانایی شبیه¬سازی جریان رواناب حاصل از ذوب برف را دارا می¬باشد. به¬طوریکه نتایج حاصل از ارزیابی مدل با استفاده از دو شاخص ضریب تبیین و تفاضل حجمی به¬ترتیب برابر 75/0 % و 84/27 % بدست آمد. مقادیر بدست آمده دقت بالای مدل را در برآورد رواناب حاصل از ذوب برف را برای حوضه مذکور نشان می¬دهد و نشانگر قابلیت کاربرد مدل برای حوضه¬های دیگر منطقه می¬باشد.

بهینه سازی کاربری اراضی با استفاده از برنامه ریزی خطی در حوضه آبخیز دولت آباد کردستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  عرفان خالدیان فر   کریم سلیمانی

افزایش جمعیت در حوضه های آبخیز منابع غذایی بیشتری را می طلبد که این باعث فشار بیشتر بر منابع آب و خاک شده است. یکی از پیامدهای ناشی از این فشار، تشدید فرآیند فرسایش خاک می باشد که ضمن کاهش حاصلخیزی خاک، درآمد آبخیزنشینان را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بنابراین استفاده صحیح از اراضی بر حسب قابلیت های آن و بهینه سازی کاربری اراضی در حوضه های آبخیز یکی از راهکارهای مناسب حفاظت از خاک می باشد. هدف از انجام این تحقیق تعیین سطح بهینه کاربری های اراضی به منظور کاهش میزان فرسایش خاک و افزایش درآمد ساکنین حوضه آبخیز دولت آباد در استان کردستان می باشد. به منظور انجام این تحقیق، ابتدا نقشه کاربری اراضی منطقه با استفاده از تصاویر ماهواره ای و بازدیدهای صحرایی و مقادیر فرسایش کاربری ها به کمک مدل rusle تعیین شد. سپس سود خالص کاربری ها از تفاضل درآمد ناخالص و هزینه هر کاربری محاسبه شد. پس از مشخص کردن محدودیت ها و توابع هدف، با استفاده از مدل برنامه ریزی خطی سطح بهینه کاربری های اراضی در منطقه مشخص شد. به منظور تجزیه و تحلیل حساسیت و بررسی اثر تغییرات ضرایب بر جواب بهینه مسئله بیشینه سازی سود و کمینه سازی فرسایش، نسبت معینی را در هر بار به منابع و همچنین ضرایب مورد نظر افزوده و یا از آن کاسته و سپس دامنه مجاز تغییرات پارامتر به شرط تأمین شرایط بهینه و عملی بودن راه حل تعیین گردید. نتایج نشان داد که با بهینه سازی کاربری اراضی، سطح اراضی کشاورزی آبی از 334 هکتار به 28/535 هکتار (26/60 درصد افزایش)، سطح اراضی مرتعی از 6/3766 به 35/7453 هکتار (88/97 درصد افزایش) و اراضی دیم از 22/9257 هکتار به 19/5369 هکتار (42 درصد کاهش) و تغییر یافته اند . همچنین بعد از اجرای مدل بهینه سازی میزان فرسایش از 6/153776 تن درسال به 2/150211 تن در سال (32/2 درصد) کاهش می یابد و میزان سوددهی سالانه کل حوضه از 83/74507 میلیون ریال قبل از بهینه سازی به 02/83864 میلیون ریال بعد از بهینه سازی افزایش یافته است و این بیانگر افزایش 113 درصد درآمد حوضه بعد از بهینه سازی کاربری اراضی است. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که کاهش سود، بیشترین حساسیت را نسبت به کاهش بیشترین سطح اراضی آبی، حال آنکه افزایش سود، بیشترین حساسیت خود را نسبت به افزایش کمترین سطح اراضی دیم نمایان ساخته است. همچنین در خصوص حساسیت پذیری تابع هدف کمینه سازی فرسایش می توان نتیجه گرفت که افزایش کمترین سطح اراضی دیم، بیشترین افزایش میزان فرسایش را منجر شده، حال آنکه کاهش کمترین سطح اراضی دیم منجر به بیشترین کاهش میزان فرسایش خاک می گردد.

برآورد بار رسوب معلق روزانه با استفاده از روش های محاسبات نرم (شبکه عصبی، نروفازی و الگوریتم ژنتیک) و داده های آب و هواشناسی (مطالعه موردی در ایستگاه هیدرومتری سیرا – حوزه آبخیز کرج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  محمودرضا طباطبائی   کریم سلیمانی

برآورد دقیق مقدار رسوب معلق رودخانه ها، به دلیل نقش و اثرات منفی آن در کاهش شاخص های کیفی آب، انتقال آلودگی، کاهش ظرفیت مخازن و کانال ها، از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در پژوهش حاضر، که با هدف برآورد هر چه دقیق تر مقدار غلظت و بار رسوب معلق روزانه ایستگاه هیدرومتری سیرا (واقع بر رودخانه کرج در حوزه آبخیز سد کرج) انجام گردیده، برآورد رسوب معلق، از دو منظر کاملا"متفاوت مورد بررسی قرار گرفته است. در رویکرد اول، به منحنی سنجه ی رسوب و مشکلات آن پرداخته شده و سپس، نوآوری و راهکارهائی جهت اصلاح آن ارائه شده است. در رویکرد دوم که مقصود اصلی این تحقیق می باشد، افزون بر متغیر دبی جریان، به نقش متغیرهای بارش و دمای روزانه به عنوان دو متغیر تاثیرگذار در تولید رواناب و رسوب در حوضه، پرداخته شده و از روش های محاسبات نرم (شبکه عصبی مصنوعی (mlp) و سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (anfis))، جهت مدل سازی برآورد رسوب استفاده شده است. شایان ذکر است که در هر دو رویکرد مدل سازی، از تفکیک زمانی داده ها و الگوریتم های خوشه بندی (خوشه بندی فازی (fuzzy-c-means) و شبکه عصبی نگاشت خود سازمان ده (self-organizing map) جهت ساخت مجموعه داده های همگن و مشابه واسنجی، اعتبارسنجی و ارزیابی استفاده شده است. در پژوهش حاضر به منظور مدل سازی برآورد رسوب معلق، از داده های دبی جریان، متوسط بارش و متوسط دمای حوضه (در مقیاس روزانه و با زمان های تاخیر تا حداکثر 5 روز) به عنوان داده های ورودی و از غلظت رسوب معلق روزانه به عنوان داده خروجی مدل ها، در یک دوره زمانی 29 ساله (سال های 1360 تا 1390به استثناء سال 88-87)، استفاده شده است. در این رابطه، با توجه به نقش تغییرات فصلی و وضعیت جریان رودخانه در تولید و انتقال رسوب حوضه، داده های مورد استفاده ابتدا بر اساس رژیم بارش (بارانی، بارانی-برفی)، وضعیت هیدروگراف جریان (صعودی، نزولی، پایه) و نوع رواناب (ذوب برف، بارش، دبی پایه)، به 6 گروه (ماه های اسفند و فروردین گروه 1، ماه های اردیبهشت و خرداد گروه 2، ماه های تیر، مرداد و شهریور گروه 3، ماه های مهر و آبان گروه 4، ماه های آذر، دی و بهمن گروه 5 و تمامی ماه ها گروه 6) تفکیک و پس از آن، برای هر گروه، با توجه به ترکیب متغیرهای ورودی، مدل های مختلفی از شبکه عصبی، نروفازی و منحنی سنجه ی رسوب (مجموعا" 301 مدل) طراحی گردید. در رویکرد اول در استفاده از منحنی سنجه ی رسوب، تحقیقات نشان می دهد که محاسبه ضرائب منحنی از طریق تبدیل لگاریتمی داده ها و روش حداقل مربعات خطا، سبب ایجاد نوعی اریب در مقادیر ضرائب مدل شده باعث می گردد، تا مقادیر رسوب برآورد شده، کمتر از مقدار واقعی خود باشند. به منظور برطرف نمودن اریب موجود، ضرایب تصحیح مختلفی تاکنون پیشنهاد شده که استفاده از آن ها، نتایج متفاوتی را به همراه دارد. به منظور رفع مشکل و ارائه یک راهکار مناسب، در پژوهش حاضر، از الگوریتم ژنتیک (ga) و الگوریتم بهینه سازی انبوه ذرات (pso) جهت واسنجی مدل رگرسیونی منحنی سنجه ی رسوب استفاده گردید. نتایج نشان داد که استفاده از الگوریتم های فرامکاشفه ای، نتایج مدل سازی را به میزان قابل توجهی بهبود بخشیده، سبب پرهیز از بکارگیری ضرائب تصحیح و تبدیل لگاریتمی داده ها می شود. نتایج این بخش از تحقیق می تواند در مدل های مختلف منحنی سنجه ی رسوب بکار گرفته شده، سبب تدقیق نتایج آن ها گردد. نتایج تحقیق در رویکرد دوم نشان داد که استفاده از متغیرهای بارش و دمای روزانه، و جایگزینی روش های محاسبات نرم به جای منحنی سنجه ی رسوب، نقش بمراتب مهم تری را در افزایش دقت برآورد رسوب رودخانه داشته است. نتایج تحقیق همچنین نشان داد که کارائی مدل ها با تفکیک زمانی داده ها رابطه مستقیم داشته و هر چه داده های مورد استفاده، همگن تر و مربوط به شرایط هیدرواقلیمی محدودتری باشند، برآورد رسوب دقیق تر و به مقدار واقعی خود نزدیک تر خواهد بود. در مجموع، از بررسی و مقایسه نتایج کارائی مدل ها در دو رویکرد مدل سازی، نتایج مدل های نروفازی بهتر از نتایج مدل های شبکه عصبی و نتایج مدل های شبکه عصبی بهتر از روش منحنی سنجه ی رسوب ارزیابی گردید.

تعیین عوامل موثر در گسترش آبکند(مطالعه موردی: حوزه سیف آباد، الشتر، لرستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1389
  شامحمد یوسفوند   محمود حبیب نژاد روشن

در این تحقیق در ابتدا با استفاده از عکس های هوایی میزان توسعه طولی 17 آبکند انتخابی با استفاده از موقعیت مکانی راس آبکندها در سال 1376، بر روی عکس های هوایی و همچنین موقعیت مکانی راس انها در سال 1388 که با استفاده از gps مشخص گردید،اندازه گیری شد. سپس حجم قسمت توسعه یافته با استفاده از مقطع زدن در فاصله های 2 متری،محاسبه گردید.و در نهایت ارتباط بین عوامل مختلف با حجم فرسایش آبکندی در نرم افزار آماری spss14 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت

بررسی روند تغییرات کیفی منابع آب زیرزمینی (مطالعه موردی؛ دشت قائم شهر- جویبار، استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1389
  الماس رحمانی   محمد رضا قنبرپور

چکیده در سال های اخیر، بیشتر تحقیقات در کشور های صنعتی از مسئله بهره برداری و تامین آب های زیرزمینی به مسئله کیفیت آب زیرزمینی تغییر یافته است، دشت قائم شهر- جویبار قسمتی از دشت بزرگ منتهی به دریای خزر با آبخوان کم عمق است. آب های زیرزمینی کم عمق بیشتر و زودتر از آب های عمیق در معرض آلودگی قرار می گیرند. با توجه به هیدروگراف واحد دشت قائم شهر- جویبار در دوره آماری 87-1364 سطح آب زیرزمینی دارای نوسانات افزایشی و کاهشی بوده است اما به طور کلی سطح آب زیرزمینی 2/1 متر افزایش یافته است. نتایج آزمون من-کندال و نقشه تراز سطح آب نیز افزایش سطح آب زیرزمینی را نشان دادند. بین بارش و سطح آب زیرزمینی ضریب همبستگی معنی داری وجود دارد. همزمان با افزایش کمی آبخوان، کیفیت آبخوان در دوره مورد مطالعه بهبود یافته است. بررسی نقشه های هم مقدار mg، ca، na، cl، so4، hco3، tds، th، k و ec نشان داد که مقدار آنها کاهش یافته است و این نتایج در بررسی این عوامل با استفاده از آزمون من- کندال نیز تایید شد. همچنین به طور کلی بیشترین غلظت در نواحی ساحلی و کمترین غلظت این عوامل در نواحی ابتدای دشت و جنوب دشت می باشد. براساس طبقه بندی آب آبیاری طبق نظر ویلکوکس در حال حاضر آبخوان دشت در دو کلاس c3s1, c3s2 قرار می گیرد که دارای آب شور است و باید با تمهیدات ویژه ای مورد استفاده قرار گیرد. نتایج طبقه بندی آب شرب(طبقه بندی شولر) نشان داد که در حال حاضر دشت دارای آب در کلاس متوسط تا مطبوع می باشد که این نشان دهنده بهبود کیفیت آب زیرزمینی در دشت قائم شهر-جویبار می باشد.

ارزیابی تاثیر تغییر کاربری اراضی بر روی ویژگیهای هیدرولوژیکی حوضه آبخیز با استفاده از مدل hec-hms (مطالعه موردی؛ حوضه آبخیز کسیلیان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1389
  ناصح رحمانی   کریم سلیمانی

در دهه‏های آینده، توسعه کشاورزی و شهری و بهره‏برداری بیشتر از جنگل ها در جهت رفع نیازهای روز افزون انسان باعث تغییرات چشمگیری در رژیم هیدرولوژیکی حوضه‏های آبخیز خواهد شد. تغییر کاربری اراضی به عنوان یکی از چالش های عمده در قرن بیست و یکم مطرح خواهد بود و برخی حتی اعتقاد به شدیدتر بودن تاثیرات آن نسبت به پدیده تغییر اقلیم دارند. در این تحقیق اثرات تغییر کاربری اراضی بر ویژگی های هیدرولوژیکی حوضه کسیلیان در استان مازندران مورد مطالعه قرار گرفت. برای بررسی تغییرات کاربری اراضی حوضه آبخیز کسیلیان از تصاویر سنجندهای mss، tm و lissiii بترتیب مربوط به سال‏های 1977، 2001 و 2007 استفاده گردید. پس از تصحیحات اتمسفری، ترکیبات باندی مختلف در هر سه تصویر با الگوریتم حداکثر احتمال طبقه‏بندی شدند که بهترین ترکیب باندی با توجه به ضریب کاپا، باندهای سبز، شاخص ndvi و باند قرمز بهترین ترکیب باندی مناسب برای تصاویر mss و lissiii و باند سبز، شاخص ndvi و باند مادون قرمز میانی بهترین ترکیب باندی مناسب برای تصویر etm+ بترتیب با ضریب کاپای 81/0، 84/0 و 85/0 می‏باشد. برای ارزیابی تاثیر تغییرات کاربری اراضی در این دوره 30 ساله ابتدا پس از تهیه نقشه های کاربری مربوط به سال های مربوطه و تلفیق با گروه های هیدرولوژیکی خاک در محیط gis، مدل هیدرولوژیکی hec-hms با استفاده از روش نفوذ شماره منحنی (cn) و آبنمود واحد scs در سطح حوضه در مقابل داده های بارش-رواناب مشاهداتی، واسنجی و اعتباریابی گردید. نتایج نشان داد که طی این دوره 30 ساله 94/251 هکتار از سطح جنگل های منطقه کاسته شده است. مدل سازی بارش-رواناب طی این دوره نشان داد که 2/11 مترمکعب بر ثانیه به دبی اوج و 81/98 مترمکعب به حجم رواناب افزوده شده، که نشان دهنده تاثیر کاهش اراضی جنگلی و افزایش مراتع بر دبی اوج و حجم رواناب حوضه می باشد.

بررسی مناطق مستعد استحصال آب با استفاده از gis (مطالعه موردی ؛ حوضه آبخیز نازلو)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1389
  علی گهرنژاد   کریم سلیمانی

در این تحقیق سه سیستم بانکت هلالی? کنتورفارو و تراس نیمکتی جهت توسعه روش های استحصال آب در حوضه آبخیز نازچای ارومیه مورد بررسی قرار گرفت. از بین عوامل آب و هوائی? خصوصیات فیزیکی حوضه و عوامل هیدرولوژیک در تعیین پتانسیل حوضه? شش عامل بارش? شیب? کاربری اراضی? گروههای هیدرولوژیکی خاک? زهکشی و عمق خاک مورد استفاده قرار گرفت.جهت وزن دهی متغیرهای کمی? منطق فازی با تابع عضویت ذوزنقه ای و برای متغییرهای کیفی? منطق فازی با تحلیل سلسله مراتبی (ahp) مورد استفاده قرار گرفت. این تحقیق روش شناسی تعیین مناطق مستعد استحصال آب با استفاده از ابزار gis و مفاهیم تلفیق لایه ها از روش های منطق فازی? منطق بولین و شاخص همپوشانی را ارائه می دهد که برای تعیین مناطق مستعد و اولویت بندی مناطق از عملگرهای بولین and ? بولین or? فازیand ? فازی or? حاصلضرب? حاصلجمع? گامای فازی از 1/0 تا 9/0 و ارزیابی چند معیاره مورد استفاده قرار گرفت. در نهایت? با تطبیق نتایج بدست آمده با داده های مشاهده ای این نتیجه حاصل شد که روش ارزیابی چند معیاره و گامای 9/0 فازی بیشترین تطابق را با داده های مشاهده ای داشتند. سپس?با در نظر گرفتن جنبه های فنی? اجتماعی و اقتصادی منطقه اقدام به تعیین اولویت هر یک از سیستم ها نسبت به یکدیگر گردید که در نهایت نقشه خروجی سیستم های استحصال آب در دو روش ارزیابی چند معیاره و گامای 9/0 فازی بدست آمد و مشاهده گردید که سیستم بانکت هلالی با 30 درصد سطح بیشترین درصد سطوح و تراس نیمکتی کمترین درصد سطوح را در هر دو روش ارزیابی چند معیاره و گامای 9/0 فازی بخود اختصاص دادند. همچنین بیشترین درصد سطوح واقع شده سیستم تراس نیمکتی در تیپ کوهها است? این مقدار برای سیستم کنتور فارو مربوط به تیپ تپه ها است? برای سیستم بانکت هلالی این مقدار مربوط به تیپ دشت دامنه ای می باشد.

کارآیی داده های ماهواره ای در تعیین شاخص های گیاهی با تاکید بر مراتع ییلاقی نوجمه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1389
  فاطمه شکریان   رضا تمرتاش

به منظور تعیین شاخص های گیاهی در برآورد تاج پوشش گیاهان و خاک لخت مراتع نوجمه استان مازندران از داده های رقومی سنجنده های etm+و lissiii استفاده شد. برای جمع آوری داده های پوشش سطح خاک بر اساس گونه های گیاهی غالب در منطقه، پلات های 90×90 متر مربع مستقر گردید. اطلاعات مربوط به تاج پوشش هر یک از گونه های گیاهی به تفکیک فرم رویشی (گندمیان، فورب ها، بوته-ای ها، درختچه ها) و درصد خاک لخت مربوط به هر یک از پلات ها استخراج گردید. نتایج حاصل از بررسی همبستگی بین شاخص ها و پوشش گیاهی موید آن بود که شاخص ratio بالاترین و شاخص mirv2 کمترین مقدار همبستگی را با تاج پوشش گندمیان دارند. در ارتباط با تاج پوشش فورب های شاخص های msi با ضریب همبستگی 62/0 بیشترین مقدار همبستگی را نشان داد. همچنین شاخص vnir2 با پوشش بوته ای ها و شاخص tcari بالاترین همبستگی را با پوشش درختچه ای های منطقه نشان دادند. از شاخص های منتج از سنجنده lissiii، شاخص osavi با ضریب همبستگی 38/0 با پوشش گندمیان و شاخص gi با ضریب همبستگی 41/0 بالاترین ضریب همبستگی را با خاک لخت منطقه برقرار کردند.

بررسی تغییرات مکانی کیفیت و کمیت آب زیرزمینی دشت زرند با استفاده از روش های زمین آماری و سامانه اطلاعات جغرافیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  حمیدرضا شهرکی   کریم سلیمانی

مدیریت بهینه ی منابع آبی و حفظ و ارتقای کیفیت آن ها، نیازمند به وجود داده هایی درزمینه ی موقعیت، مقدار و پراکنش عوامل شیمیایی آب در یک منطقه ی جغرافیایی معین می باشد. انتخاب و دقت روش های مناسب پهنه بندی و تهیه ی نقشه ی تغییرات ویژگی های کیفی آب های زیرزمینی بستگی به شرایط منطقه و وجود آمار و داده های کافی در آن دارد که انتخاب صحیح آن ها گامی اساسی و مهم در مدیریت منابع آبی منطقه به شمار می رود. این تحقیق به منظور بررسی تغییرات مکانی و زمانی کیفیت شامل: ph، tds، cl- و ec و عمق آب زیرزمینی دشت زرند واقع در شمال استان کرمان در دوره آماری 82-1381 تا 92-1391 (11 ساله) با استفاده از روش های زمین آمار انجام گردید.

مکان یابی مکان های مستعد جمع آوری آب باران بر پایه سامانه اطلاعات جغرافیایی (gis) (مطالعه موردی حوضه آبخیز سر تنگ رمون جیرفت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  مصیب فراشی   کریم سلیمانی

متوسط بارش سالانه ایران کمتر از یک سوم متوسط جهانی است. علاوه بر کمبود بارش توزیع زمانی و مکانی آن نیز بسیار نامناسب است. قسمت بزرگی از کشور خشک و کم آب است و به علت مصرف بی رویه آب و حفر چاه های غیرمجاز سطح آب زیرزمینی به شدت کاهش یافته است. از دیرباز یکی از راهکارهای مردم مناطق خشک و نیمه خشک به منظور تأمین آب موردنیاز خود برای مصارف خانگی و کشاورزی جمع آوری و ذخیره نزولات ازجمله باران و سیل بوده است

امکان سنجی استفاده از آب شور در پائین دست حوزه آبخیز تالار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده منابع طبیعی 1393
  نازیلا صدائی   سیدجواد ساداتی نژاد

در این تحقیق جهت برطرف نمودن مشکلات کیفی و کمی به بررسی واحدهای نمک زدائی و امکان استفاده از آنها پرداخته شد. معیارهای مورد نظر برای انتخاب بهترین روش نمک زدائی شامل: شاخص پایداری کشاورزی (asi)، پایداری زیست محیطی (esi)، نرخ استخراج آب (wer)، میزان اطمینان پذیری تولید (yr)، میزان کمبود آب آبیاری (iwd)، میزان اطمینان پذیری منبع محلی (dsr) می باشند. گزینه های مورد نظر در این تحقیق عبارتند از واحدهای نمک زدائی: ro،md ، ie،msf ،med ، ed،tvc ،sd ،fr ،gh ، mvc. تصمیم گیری در این تحقیق در سه بخش مختلف؛ عناصر کیفی، سال (چهار دوره بین سال های 1375 الی 1429) و نوع مصرف (شرب، کشاورزی و صنعت) صورت گرفت. روش های وزن دهی مورد استفاده در این تحقیق critic و entropy می باشند. از بین روش های تصمیم گیری در این تحقیق جهت اولویت بندی نهائی گزینه های مورد بررسی از ترکیب سه روش elecrte ifs، dematel و vikor استفاده شد. نتایج نشان داد که در بخش شرب می توان با استفاده از روش وزن دهی آنتروپی واحد mvc و با استفاده از روش وزن دهی کریتیک واحد ed را مناسب دانست. در بخش کشاورزی با توجه به هر دو روش وزن دهی واحد md را برای بخش کشاورزی نسبت به سایر گزینه ها مناسب تر معرفی نمود. در بخش صنعت می توان واحد fr و ie را نسبت به سایر واحدها ارجح دانست.

پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی محدوده ساری -کیاسر)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  مهوش غلامی   سید رمضان موسوی

زمین لغزش به عنوان یکی از مخاطرات طبیعی مهم هر ساله موجب خسارت های فراوان مالی، جانی و تخریب منابع طبیعی می شود. از این رو بررسی هر چه بیشتر این مخاطرات از الزام های اجتناب ناپذیر حیات آینده بشری می باشد. در پژوهش حاضر، چگونگی بررسی پتانسیل وقوع زمین لغزش و تولید نقشه حساسیت زمین لغزش در سیستم اطلاعات جغرافیایی گرد آوری گشته و به عنوان مطالعه موردی، جاده ساری - کیاسر در نظر گرفته شد و هفده پارامتر دخیل در وقوع لغزش شامل: ارتفاع، شیب، جهت شیب، لیتولوژی، کاربری اراضی، پوشش گیاهی، بارش، دما، پارامترهای هیدرولوژیکی مانند اندیس قدرت رودخانه (spi)، اندیس انتقال رسوب (sti)، پارامترهای ژئومورفیکی مانند انحنای افقی (pc)، انحنای نیمرخ (pc) و انحنای مماسی (tc)، فاصله از گسل ها، راه ها و آبراهه ها، تراکم سکونتگاه در محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی تولید و آماده شد. با بکارگیری هفت روش فازی گاما (fuzzy gamma)، روش نسبت فراوانی (frequency ratio)، روش ایندکس زمین لغزش (landslide index method)، وزن شواهد (weight of evidence)، روش دمپستر-شیفر (dempster-shafer)، روش تحلیل سلسله مراتبی (analitical haierarchy process)، نقشه حساسیت زمین لغزش منطقه تولید شد.

بررسی الگوی روند توزیع زمانی و مکانی خشکسالی به روش spi و روش های زمین آمار (مطالعه موردی: استان مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1386
  محمود عضدی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی اثرات اقتصادی-اجتماعی آب بندان ها (مطالعه موردی شرق مازندران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1386
  تهمینه بقراط   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

تعیین مناطق مناسب جهت تغذیه مصنوعی آبهای زیرزمینی با استفاده از داده های سنجش از دور و سیستم اطلاعات جغرافیایی در دشت تهران- کرج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1385
  شیوا ابراهیمی   محمد مهدوی

چکیده ندارد.

بررسی عوامل موثر بر وقوع زمین لغزش ها (مطالعه موردی حوزه آبخیز دلی بهرام بیگی در یاسوج)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1386
  شهباز آرمین پیلی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

کرمانشاه در جنگ جهانی اول و تشکیل دولت ملی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1386
  هدی سلیمی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

شبیه سازی جریان رودخانه با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی حوزه معرف کسیلیان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1386
  زهرا درواری   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی وضعیت آبهای زیرزمینی پیرامون کویر میقان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1385
  ساویز صادقی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

اولویت بندی مکانی مناطق سیل خیز در حوزه آبخیز رودک با استفاده از مدل شبیه سازی بارش - رواناب hec-hms
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1385
  طاهره بشارتی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

مطالعه سیستم های استفاده بهینه از هرزآبها و طراحی سیستمی بدین منظور در حوزه های آبخیز مشرف به جنوب شهر مشهد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1386
  علیرضا معماری   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

شکل گیری ناسیونالیسم در اروپا و تاثیر آن بر ملی گرایی ایران عصر مشروطه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1385
  حسن امیریان   علی بیگدلی

چکیده ندارد.

تجزیه و تحلیل فراوانی جریانهای کمینه با تداوم های مختلف (مطالعه موردی استان فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1386
  محسن رییسی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی تاریخی جامعه اسکاندیناوی باستان با تکیه بر تاریخ و اسطوره
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  احسان افکنده   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

عوامل موثر بر شکل گیری دموکراسی آتن (از اوایل هزاره اول تا آغاز جنگ های پلوپونز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1388
  بهرام دلپاک   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

مالکیت خصوصی زمین در دوره ایلخانیان و تحول و دگرگونی آن در دوره تیموریان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  کوروش فتحی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

تأسیس اتاق تجارت تهران در دوره پهلوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1389
  شیوا شیراوند   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

جایگاه دولت آل حمدان در روند رشد و شکوفایی فرهنگ و تمدن اسلامی در قرن چهارم هجری (شاخه حلب)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  اعظم بهرامی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

مطالعه وضعیت منابع آب زیرزمینی با استفاده از تکنیک های gis و rs و بررسی تغییر کاربری اراضی (مطالعه موردی: دشت بهشهر-بندرگز)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  حسینعلی زبردست رستمی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

اثرات تغییرات کاربری اراضی بر پاسخ های هیدرولوژیکی رودخانه (مطالعه موردی: رودخانه نکا)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  اسماعیل نیکزاد طهرانی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

تاریخ پزشکی ایران در عهد قاجاریه (1210 ه ق/م 1795 تا 1344 ه ق/1925 م)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  بهزاد قاسمی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

مکتب حله از منظر تاریخ و جایگاه آن در اندیشه اماممیه (از قرن ششم تا پایان قرن نهم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  محمد حاجی تقی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

ترجمه و بررسی کتاب: تاریخ نگاری اسلامی جیس اف. رابینسن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  مصطفی سبحانی   قباد منصوربخت

چکیده ندارد.

دیپلماسی تیمورتاش در قبال شوروی و انگلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  میکاییل وحیدی راد   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر سیاست های رضاشاه در مورد زنان بر مذاکرات و مصوبات مجلس شورای ملی (دوره ششم تا دوازدهم 1306 ش- 1320ش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده ادبیات، زبانهای خارجی و تاریخ 1387
  زمان قاضی   محمدامیر شیخ نوری

چکیده ندارد.

تأثیر جنگ سرد بر سیاست خارجی ایران از سال 1960-1979
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  آزاده آزادی   علی بیگدلی

چکیده ندارد.

مدلسازی و پهنه بندی وقوع زمین لغزش با استفاده از رگرسیون چندگانه لجستیک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سجارود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  زهره موسوی خطیر   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی اثرات توسعه فیزیکی شهر بر روی اراضی کشاورزی مورد مطالعه: شهر آمل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1388
  محمد محمدی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر میزان فرسایش و رسوب با استفاده از تکنیک های gis و rs (مطالعه موردی: حوضه سعیدآباد ساری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1387
  محمدرضا گرامیان   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر تغییرات کاربری اراضی بر میزان فرسایش و رسوب با استفاده از تکنیک های gis و rs، (مطالعه موردی: حوضه زارم رود تجن)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  مونا دوانلو   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

سیاست مذهبی در انقلاب فرانسه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  سولماز زینالپور   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی روند شکل گیری پارلمان در انگلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  سجاد کاظمی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

بررسی اثرات سدهای اصلاحی روی خصوصیات ژئومورفولوژیکی آبراهه ها (مطالعه موردی: حوزه آبخیز چهل چشمه استان فارس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  ابراهیم امیدوار   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

مطالعه اثر تغییرات زمانی و مکانی بارش بر میزان فرسایندگی باران (مطالعه موردی: حوزه آبخیز گرگانرود در استان گلستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  یحیی فتح اله نژاد دامغانی   عطااله کلارستاقی

چکیده ندارد.

نقش مدیریت منابع آب در حوزه آبریز رودخانه هراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  غلامحسن نجفی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

اثرات وقایع بعد از جنگ جهانی دوم، جنگ سرد و منافع اقتصادی بر روند شکل گیری اتحادیه اروپا (1992-1945م)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  هدایت محمودی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

تاثیر ظهور شهر و شهرنشینی بر روابط قدرت در قرون وسطی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  مهدی پرواره   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

تعیین میزان تولید رسوب آبکندها و عوامل موثر بر آن در منطقه چشمه سرده الشتر، لرستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  طاهر فتح الهی   کریم سلیمانی

چکیده ندارد.

نقش مدیریت منابع آب در حوزه آبریز رودخانه هراز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  غلامحسن نجفی   محمود حبیب ن‍ژاد

مدیریت منابع آب شامل مجموعه ای از فعالیت ها نظیر ذخیره سازی، انتقال و توزیع آب به منظور آبیاری مزارع می باشد . مدیریت آب عبارت از تنظیم منابع آب برای توزیع مناسب درزمان مناسب و مقدار مناسب در منطقه پروژه می باشد . در سالیان اخیر در کشور های توسعه یافته وظیفه بهره برداری و نگهداری از تاسیسات و مدیریت منابع آب توسط دولت به کشاورزان منتقل شده است. دلایل آن به شرح زیر می باشد 1-در خصوص دریافت وجه آب بها، عملکرد دولت بسیار ضعیف است. 2-به دلیل محدودیت بودجه دولتی ، مخارج بهره برداری و نگهداری بسیار زیاداست. این نوع انتقال وظیفه در کشورهای در حال توسعه سالها پیش آغاز شده است و با تاثیر پذیری از این موضوع ، دولت ایران نیز انجمن های آب بران را در دشت قزوین،حبله رود و تجن و بعضی جاهای دیگرتاسیس نموده است.در دشت هراز وظیفه مدیریت منابع آب توسط ادارات آبیاری ناحیه انجام میگیرد. ادارات مزبور وظیفه توزیع آب بر اساس حقابه توسط میراب را به عهده دارد.آب مورد نیاز آبیاری شالیزارهای دشت حدود 1043 میلیون متر مکعب میباشد، هر چند که مقدار سالانه آب رودخانه هراز 1080 میلیون متر مکعب است ، ولی بر خلاف ظاهر سرسبز ، دشت از خشکسالی رنج می برد ، از این رو ضرورت احداث سد در این مقاله آمده است . شبکه آبیاری و زهکشی، هزاران سال پیش ساخته شده است،تاسیسات مهمی که بتوانند مدیریت را تسهیل نمایند وجود ندارد، از اینرو به منظور پایداری کشت ، انتقال وظیفه به بهره وران ، به عنوان یک فعالیت اصلی به موازات توسعه و بهبودشبکه و منابع آب باید مورد ملاحظه قرار گیرد. با توجه به مشکلاتی که برای انجمن های آب بران ایران در این مطالعه آمده است ساختار پیشنهادی در این بحث کاملا متفاوت است.ضرورت دارد ابتدا ، این ساختار به صورت پایلوت اجرا شود و مورد ارزیابی و مطاله قرار گیرد.بر اساس داده های جدید هواشناسی، ظرفیت مورد انتظار کانالهای آبیاری و زهکشی یک بار دیگر محاسبه شده است. عوامل بسیاری شالیزار های دشت را تهدید می کند.مجموعه عوامل و مشکلات در این بررسی بیان شده است و راه حل های آن نیز آمده است .از منابع مهم آب دشت،آب بندان ها می باشد که دارای دو مشکل اساسی فنی و مدیریتی است ، ضمن بحث قراوان در مورد مشکل مدیریتی ، پیشنهادشده است که مسئولیت آن به وزارت کشاورزی تفویض شود، همچنیین برای حل مشکل فنی دو مدل ارائه شده است ، مدلی که توسط ژاپنی ها بحث گردیده و مدلی که توسط نویسنده پایان نامه طراحی شده است .

مطالعه اثر تغییرات زمانی و مکانی بارش بر میزان فرسایندگی باران (مطالعه موردی حوزه آبخیز گرگانرود در استان گلستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  یحیی فتح الله نژ اد دامغانی   محمود حبیب نژاد

شاخص فرسایندگی باران (r) یکی از پارامترهای اصلی در معادله جهانی فرسایش خاک( (usleو نسخه تجدید نظر شده آن (rusle) می باشد. عموما روش ویشمایر جهت برآورد این شاخص به کار می رود. در این روش شاخص فرسایندگی باران بر اساس انرژی جنبشی و حداکثر شدت30دقیقه ای باران محاسبه می شود. با توجه به اینکه بارندگی در زمان و مکان دارای تغییرات بوده و می تواند منجر به فرسایش خاک گردد، بنابراین بررسی این تغییرات جهت مطالعه فرسایش خاک اهمیت دارد. در این تحقیق اثر تغییرات زمانی و مکانی بارش بر میزان فرسایندگی باران در حوزه آبخیز گرگانرود مطالعه گردید. در ابتدا انرژی جنبشی و سپس فرسایندگی باران با استفاده از آمار 6 ایستگاه باران سنج ثبات در دوره آماری (1384-1372) محاسبه گردید. سپس فرسایندگی فصلی برای ایستگاهها با استفاده از مجموع فرسایندگی باران در هر فصل برآورد گردید. چهار مدل فصلی منطقه ای با استفاده از داده های مقدار و فرسایندگی ایجاد گردید که جهت پیش بینی فرسایندگی زمانی یازده ایستگاه غیر ثبات به کار گرفته شد. همچنین با استفاده از روش جند جمله ای محلی نقشه های توزیع مکانی فرسایندگی ارائه گردید. نتایج نشان داد که ماه آّبان (اکتبر) و فصل پاییز بالاترین مقادیر فرسایندگی زمانی و ایستگاههای پارک ملی و غفار حاجی به ترتیب بالاترین و پایین ترین مقدار شاخص فرسایندگی را دارا می باشند.

مدلسازی و پهنه بندی وقوع زمین لغزش با استفاده از رگرسیون چند گا نه لجستیک (مطالعه موردی: حوزه آبخیز سجا رود)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی 1387
  سیده زهره موسوی خطیر   کریم سلیمانی

درک اینکه زمین لغزشها در چه جاههایی بیشترین احتمال وقوع را دارند در کاهش خسارات مالی و جانی زمین لغزشهای آینده بسیار مهم و موثر است. در این تحقیق به منظور تهیه نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش حوزه آبخیز سجارود از روش تحلیل آماری رگرسیون لجستیک چند متغیره بدلیل نیاز به فرضیات آماری کمتر نسبت به سایر روشهای آماری چندمتغیره و ایجاد بهترین تابع رابطه بین حضور و عدم حضور زمین لغزش و مجموعه ای از عوامل موثر استفاده شده است. در این پژوهش ابتدا برساس بررسیهای میدانی، مصاحبه محلی و مرور مطالعات انجام شده در مناطق مشابه، ده عامل موثر بر وقوع زمین لغزشهای منطقه شامل ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، شکل شیب، بارندگی، فاصله از گسل، فاصله از شبکه زهکشی، فاصله از جاده، کاربری اراضی و سنگ شناسی شناسایی و لایه های اطلاعاتی آنها در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی و با استفاده از نرم افزارهای arcview3.2 و erdas imaging تهیه شد. بر اساس مطالعات میدانی 95 نقطه زمین لغزش در منطقه شناسایی و همچنین 95 نقطه غیر لغزشی بصورت کاملا تصادفی در سراسر حوزه انتخاب شدند و پس از همپوشانی این نقاط با لایه های عوامل موثر، کد یک و صفر به حضور و عدم حضور زمین لغزش و نیز کد یک به حضور نقاط غیر لغزشی در لایه های مذکور تعلق گرفت. با ورود متغیرهای مستقل شامل کلیه طبقات کدگزاری شده و متغیرهای وابسته شامل 95 نقطه لغزشی(عددا) و 95 نقطه غیر لغزشی(عدد 0) به نرم افزار spss15 و انتخاب روش پیش رونده پلکانی در مدل آماری رگرسیون لجستیک، تجزیه و تحلبل داده ها صورت گرفت. . تفسیر ضرایب حاصل از تحلیل تابع آماری رگرسیون لجستیک نشان میدهد که چهار عامل ارتفاع از سطح دریا، شکل شیب، بارندگی و فاصله از گسل بدلیل عدم همبستگی آماری در سطح اعتماد90 درصد با وقوع زمین لغزش از مدل نهایی حذف شدند. در نهایت مدل آماری به ترتیب بر اساس بیشترین تاثیرگذاری بر وقوع زمین لغزشها، با عوامل شش گانه فاصله از جاده، جهت شیب، سنگ شناسی، فاصله از شبکه زهکشی، کاربری اراضی و درجه شیب به دست آمد. پس از انتقال این مدل به نرم افزار arc view 3.2 ، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغزش حوزه آبخیز سجارود با چهار کلاس تهیه گردید. براین اساس 01/53 درصد از مساحت حوزه در منطقه با خیلی کم خطر، 33/18 درصد در منطقه کم خطر، 96/20 درصد در منطقه با خطر متوسط و 7/7 درصد مساحت حوزه در منطقه با خطر بالا قرار گرفتند. صحت مدل آماری و نقشه پهنه بندی حاصل بر اساس فاکتورهای -2ll ، cox and snell r2 ، nagelkerk r2 ، آزمون درصد صحت پیش بینی، مقایسه نسبت وقوع و بررسی درصد اختلاف بین تراکم لغزش مشاهده شده و احتمال خطر پیش بینی شده، ارزیابی شده و مورد تایید قرار گرفت.

کاربرد مدل هیدرولوژیکی بارش-رواناب بر پایه ‏‎gis‎‏ در پیش بینی زمان وقوع سیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1381
  حمزه محمدی   کریم سلیمانی

به علت نوع اقلیم و عدم یکنواختی مکانی و زمانی بارندگی در کشور، شرایط متفاوت آب و هوایی در طول سال، سبب شده که قسمت عمده ریزشهای جوی در مدت زمان کوتاهی رخ داده و باعث سیلابهای عظیمی می گردد. ایجاد سیستمهای پیش بینی سیل در رودخانه های فاقد تاسیسات کنترل سیل یکی از روشهای منطقی در جهت رفع و یا حداقل کاهش زیانهای طبیعی ناشی از پدیده های طبیعی بوده و به میزان زیادی از تلفات انسانی ناشی از وقوع سیل می کاهد . این تحقیق برای بررسی کارائی کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی به عنوان یک پیش پردازشگر برای مدل هیدرولوژیکی جامع در جهت بهبود سیستمهای پیش بینی سیل در کشور بوده و به عنوان یک مطالعه موردی در شمال ایران که نیاز شدیدی به ابزاری برای کاهش خطر وقوع سیل در آینده داشت انجام گرفته است.

بررسی عوامل بیابان زایی غرب دریاچه نمک قم و روشهای کنترل آن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  علیرضا ذبیحی اسرمی   کریم سلیمانی

بیابان در اغلب زبان ها کلمه مبهمی است و گاه مفاهیم وسیعی را شامل می شود و به عنوان یک معضل جهانی گریبانگیر بسیاری از کشورهای جهان علی الخصوص کشورهای جهان سوم شده است. با توجه به شرایط طبیعی ایران، بیابان با سه معیار آب وهوایی، زمین، اکولوژی و پوشش گیاهی مورد بررسی قرار می گیرد. بیابان دارای تعاریف زیادی بوده که اغلب اقلیم شناسان بر اساس دو عامل بارندگی و دما مناطق بیابانی را مشخص می نمایند. افراد و سازمان هایی نظیر ترانسو، تورنت وایت، گوسن، دومارتن، آمبرژه، فائو و برنامه زیست محیطی ملل متحد تعاریف متفاوتی از بیابان ارائه نمودند. بیابان زایی نیز مانند بیابان دارای تعاریف متفاوتی بوده، بطوریکه در برگیرنده مناطق خشک و نیمه خشک تا مرطوب بوده و مشخصه بارز این پدیده کاهش تولید بیولوژیک بوده که به صور مختلف نمایان می شود. افراد و سازمان هایی نظیر لاوودن، ونکاتسن وارت و همکاران، کنفرانس تخصصی سازمان ملل در نایروبی، کنفرانس محیط زیست و توسعه سازمان ملل در ریودوژانیروتعاریفی را از بیابان زایی ارائه نمودند. تخریب خاک در ایران بیش از 5/4 میلیارد تن در سال برآورد گردید که سبب از بین رفتن و کاهش پوشش گیاهی و به وجود آوردن مسائل مشکلات دیگر می گردد. وسعت اراضی بیابانی در جهان 1/978 میلیون هکتار و ایران 34 میلیون هکتار می باشد. محدوده مورد مطالعه بخشی از حوضه آبریز قم بوده که در فاصله 30 کیلومتری شرق شهرستان قم قرار دارد. از نظر زمین شناسی منطقه از آبرفت های عصر حاضر دوره کواترنری بوده، و از نظر مرفولوژی دارای 7 رخساره به نام های بدلند، دشت ریگی، دشت ریگی دانه ریز، کلوتک، نبکا به عنوان منشا برداشت، اراضی پف کرده و منطقه مرطوب می باشد. خاک منطقه شور، سدیک و به دلیل فراوانی پهنه رسی به صورت کفه های رسی سبب سنگین شدن بافت خاک و نهایتا غیر قابل نفوذ بودن آن را حاصل می نماید. متوسط بارندگی سالیانه در منطقه 5/118 میلیمتر و نوع اقلیم بر اساس دو روش دومارتن و آمبرژه خشک می باشد. در منطقه مورد مطالعه 5 تیپ گیاهی هالوکنمم، اشنان، اشنان - شور، لیمونیوم - هالوکنمم و اراضی فاقد پوشش گیاهی وجود دارد. تخمین رسوب حوضه با استفاده از روش پسیاک در سال 60944 تن می باشد . در پایان با استفاده از داده های به دست آمده جدول ارزیابی توان اکولوژیک هر واحد کاری مشخص و پیشنهادات لازم ارائه گردیده است. اهم توصیه ها در اجرای عملیات بیابان زایی در منطقه بذر پاشی با بذور تاغ و اشنان و اجرای پروژه قرق بوده است.

نقش عوامل فیزیوگرافیک بر دبی های حداکثر لحظه ای در زیر حوضه های گرگانرود به منظور ارائه مدل منطقه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران 1380
  قادیرقلی کوچک نژاد   کریم سلیمانی

برآورد دقیق دبی های حداکثر در زیر حوضه های فاقد آمار ایستگاه هیدرومتری جهت اندازه گیری ابعاد سرریزها برای جلوگیری و یا کاهش خطرات احتمالی وقوع سیل و موفقیت در پروژه های مهندسی و اقتصادی بودن طرحها از اهمیت زیادی برخوردار است. استفاده از مدل منطقه ای یکی از روشهایی است که در آن دبی حداکثر لحظه ای بصورت تابعی از مساحت حوضه تعریف می شود ولی انتظار می رود شدت سیل تابعی از سایر پارامترهای فیزیوگرافیک و اقلیمی نظیر تراکم زهکشی، ضریب شکل، طول حوضه، بارندگی متوسط حوضه و... باشد. هدف از مطالعه حاضر یافتن مناسب ترین مدل برای تخمین دبی های حداکثر لحظه ای با دوره های بازگشت مختلف در شمال شرق ایران در زیر حوضه های گرگانرود در استان گلستان می باشد. بدین منظور با بررسی ایستگاههای هیدرومتری منطقه 20 ایستگاه انتخاب گردید و در حوضه های ایستگاههای مزبور، 13 عامل فیزیوگرافیک و اقلیمی استخراج شد سپس با استفاده از تجزیه و تحلیل عاملی، پنج عامل با اهمیت انتخاب شد که مجموعا 9/93 درصد واریانس تغییرات در داده های اصلی را توضیح می دهند و در آنها بار وزنی پنج متغیر شامل مساحت، تراکم زهکشی، ضریب شکل، ارتفاع متوسط حوضه و نسبت انشعاب که بیشتر از دیگر متغیرهاست، انتخاب گردید. با استفاده از دو عامل مساحت و تراکم زهکشی مناطق همگن هیدرولوژیک طبق روش تجزیه و تحلیل خوشه ای مجزا گردیده اند. با بکارگیری روش رگرسیون چند متغیره و پنج متغیر مستقل مدلهای برآورد دبی با دوره های بازگشت مختلف در دو حالت، حالت اول برای کل منطقه بدون در نظر گرفتن مناطق همگن و حالت دوم مدلها در مناطق همگن ایجاد شده ارائه گردید که در نهایت نتیجه گرفته شد که مدلهای ارائه شده برای کل منطقه از کارایی بیشتری برخوردارند. در مدلهای ارائه شده برای کل منطقه با تناوب 2، 3، 5 و 10 ساله تنها فاکتور مساحت و با تناوب 25، 50 و 100 ساله علاوه بر مساحت، ارتفاع متوسط حوضه در مدلها موثر بودند.