نام پژوهشگر: مهدی سعدوندی
محسن یزدیان مجید صالحی نیا
ورودی و سردر به عنوان اولین بخش خانه در ارتباط با محیط پیرامونی (کوچه، محله و ..)و یکی از مهمترین اجزا آن است ؛ این عنصر معماری از مهمترین عناصر پیوند درون و برون خانه بوده و به نوعی نشانگر طرز فکر،آداب معاشرت و به طور کلی فرهنگ ساکنان آن است. در طراحی های امروزی توجه کمتری به ورودی شده و این بخش مهم از خانه به صورت پوسته ای ساده اجرا شده است. از این رو به بررسی و مطالعه در این مبحث و شناخت اصول به کار رفته در طراحی ورودی موردهای نزدیک به معماری معاصر پرداخته شده است. در دو دوره ی تاریخی پیوسته اواخر قاجار تا پایان دوره پهلوی اول بر اثر افزایش ارتباط حکومت ها با غرب تحولات عمیق فرهنگی ، اجتماعی و اقتصادی در کشور روی داده است. ورودی و سردر خانه ها به خصوص در شهر تهران به عنوان پایتخت کشور در این دوران از این تغییرات متأثر شده است. گونه های مختلف و متنوع ورودی در این پژوهش یافت شده است. گونه اول که در سالهای نخستین این دو دوره دیده می شود دارای فرم های شکلی و پلانی وام گرفته از معماری سنتی است، هرچند دگرگونی های زیادی در آنها دیده می شود. در گونه دوم با استفاده از طرح های معماری اروپا در دوره تاریخی مقارن با آن دوران سعی بر ایجاد طرح های نوآورانه ای شده است. سلسله مراتب فضای ورود نیز به سوی طرح های غربی گرایش پیدا کرده است. در گونه سوم که در سال های ابتدایی پهلوی اول رایج گردید، اشکال، نقوش و فرم های غالباً تخت ورودی های معماری ایران باستان مورد تقلید قرار گرفته است. در گونه چهارم که زاده ی خلاقیت معماران آن دوران است به تلفیق الگوهای فضای ورودی و سردر متعلق به معماری سنتی با الگوهای غربی پرداخته شده و فضاها و فرم های جدیدی ابداع شده است. در این پژوهش سعی بر آن شده است تا با استفاده از قالب نظریه فلسفی کریستین نوربری شولتز ، زبان معماری ورودی خانه های این دوران از بُعد گونه شناسی و شکل شناسی مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. از این رو نمونه های دارای ارزش معماری و فرهنگی از طریق گزارشهای میراث فرهنگی و یا تحقیق های میدانی شناسایی و مورد مطالعه قرار گرفته و نتایج حاصل از آن جهت طراحی های معاصر ارائه شده است.
وحید لطفی وندوحید مهدی سعدوندی
این پژوهش در پی روشن نمودن سیر تحول معماری حمام های عمومی ایرانی- اسلامی از اوایل اسلام تا دوره سلجوقی است که برای این منظور در این پژوهش کارکردها و آداب و احکام حمام و استحمام بررسی شده است. نظافت و تطهیر از کارکردهای اصلی حمام هستند که هر دو عملی آیینی هستند و در اینجا بیشتر تطهیر مورد توجه است. از آنجا که مقوله ی تطهیر در بسیاری از فرهنگ ها بازنمود آیینی خود را دارد و به عقیده ی پژوهشگران آیین تطهیر جزو آیین های گذار دسته بندی می شود، می کوشیم در بررسی تاریخی خود در ایران نیز سیر تحولات این پدیده را از لحاظ آیینی با رویکردی پدیدارشناختی توضیح دهیم. آیین های گذار دارای سه مرحله کلی هستند: 1- مرگ نمادین 2- حالت جنینی 3- باززایش که در آداب استحمام نمود یافته است و آداب استحمام نیز دارای سه مرحله برهنگی، شستشو و غسل است. از آنجا که کالبد بنا در ارتباط با آداب استفاده از بنا است ساختار حمام های ایرانی- اسلامی نیز دارای ساختار سه گانه ی رختکن و سربینه، گرمخانه و خزینه است که همانا الگوی اساسی حمام های اسلامی است. در این پژوهش تاریخی، الگوی سه بخشی و تحولات آن آز آغاز اسلام تا دوران سلجوقی بررسی شده است. در دوران پیش از اسلام در ایران برای تطهیر و نظافت از آب استفاده نمی شده است و این بیشتر به خاطر تقدس آب و آیین های آناهیتا بوده است. حال آنکه در قرن دوم میلادی برخلاف ایران در امپراطوری روم گرمابه های وسیع و مجللی ساخته می شدند. چنین وضعی در امپراطوری بیزانس نیز ادامه داشته است و شواهد باستان شناسی نشان می دهد که تا ظهور اسلام نیز این گرمابه ها در سوریه وجود داشته است. به احتمال زیاد چنین حمام هایی مرجعی برای معماران اسلامی در اوایل اسلام بودند که با پایتخت قرار دادن دمشق توسط امویان این تاثیرپذیری پررنگ تر شد. با وجود اینکه از حمام های دوره عباسی تا دوره سلجوقی شواهد باستان شناسی زیادی بر جای نمانده است، ولی با استفاده از همین آثار محدود و نیز مستندات متنی روشن می شود حمام هایی که در این دوران ساخته شده اند نیز از الگوی سه بخشی پیروی می کنند. این پژوهش، پژوهشی تاریخی است و برای گردآوری داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای- ترکیبی استفاده شده است و از آنجا که داده های استفاده شده، داده هایی کیفی هستند از روش تجزیه و تحلیل کیفی برای بررسی الگوی سه بخشی مورد نظر در دوران مختلف استفاده شده است.
مرضیه کفایت مصطفی رستمی
بشر همواره خانه اش را به تناسب ساختمان وجود خویش می سازد، چون ساختمان این خانه تغییر کند شهر و خانه هم طور دیگری ساخته می شود. اکنون دنیای امروزی ما چه تغییراتی داشته است که اغلب خانه های امروزی ساخته ی بشر، پاسخگوی تمامی نیازهای انسان اعم از، نیازهای مادی و معنوی نمی باشد؟ به راستی نیازهای ما در خانه فقط خوردن و خوابیدن و... است؟ خانه ی امروز تپش زندگیش، صدای آب وسبزی درخت و قرمزی ماهی حوض نیست.خانه ی امروز روح و زندگی و شادابی اش کمرنگ شده است. بنابراین برای جان دادن به مسکن امروز باید روح جاری در آن را شناخت و برای شناخت روح، باید ارزش های رایج بین مردم و نیازهای آنها، وعواملی که باعث غنی شدن مسکن می شود را پیدا کرد و سپس به آن کالبد داد. مسئله ی مطرح شده در این پژوهش پیدانمودن کیفیتی است که در خانه ی ایرانی امروز ما رنگ باخته است. بدین منظور چالش ابتدایی، شناخت معنا و مفهوم کیفیت در خانه بود و سپس عنوان کیفیت گمشده ی خانه ی ایرانی مورد بررسی قرار گرفت. در تحلیل این موضوع، نبودن فضایی انسجام دهنده و یکپارچه کننده در خانه، به عنوان کیفیت گمشده ی خانه ی ایرانی حدس زده شد که این فضا، قلب خانه نام گرفت و نبود آن در خانه های امروزی مشکل مسکن امروزی ما مطرح گشت. برای اثبات این نظریه و پیدا کردن چگونگی شکل گیری قلب در خانه های امروزی، خانه های شهر اصفهان، در دو گروه معاصر و قدیمی بازدید شدند. از بررسی پلانها، مدارک تصویری و مصاحبه با اعضای خانواده ی هر نمونه، فضای اصلی زندگی(سالن، نشیمن) به عنوان قلب تپنده ی خانه شناخته شد. فضای اصلی خانه های بازدید شده با توجه به شاخصه هایی مانند: هندسه، تناسبات، دید، جهت گیری و سازمان یابی فضایی، از لحاظ معماری مورد تحلیل قرارگرفت. وپس از ارزیابی کیفی تک تک نمونه ها به نتایجی جهت بالا بردن کیفیت فضای اصلی زندگی رسیدیم. سپس فضای اصلی خانه های بازدید شده، با فضای اصلی خانه ی قدیمی مقایسه شد و پس از بررسی نتایج ارزیابی کیفی نمونه های معاصر و نتایج حاصل از مقایسه ی بین نمونه های معاصر و قدیمی، نظریه ی قبلی مبنی بر اینکه فضای اصلی زندگی به عنوان قلب خانه است، مردود شناخته شد. و روح و حیات موجود در فضا را، همان قلب خانه و یا کیفیت گمشده ی خانه ی ایرانی دانستیم. پژوهش حاضر ، پژوهشی کیفی می باشد که نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، برای بالا بردن کیفیت طراحی خانه های امروزی ،به روح و حیات جاری در فضاهای خانه توجه عمیقی شود . با بررسی و شناخت شیوه زندگی خانواده ایرانی میتوان ، راهکارهایی برای احیا و کالبدی کردن روح وحیات در خانه بدست آورد که در قسمت طراحی این پژوهش با توجه به همین نگرش بیانیه هایی برای طراحی خانه ی ایرانی امروز، در شهر اصفهان تدوین گشت.
نوید نحوی مهدی سعدوندی
یکی از مفاهیم بنیادین معماری «حریم» است. با توجه به کژفهمی هایی که امروزه نسبت به این مفهوم وجود دارد و معنای آن را در حد مانع و مرز تقلیل یافته می بینیم، نیاز به درک این مفهوم بیش از پیش احساس می شود. هدف این پژوهش شناخت درست مفهوم حریم(به صورت کلی و تئوریک) و پی بردن به خصوصیت های به ظهور رسیدنش در معماری ایران است. در این راه سعی شد تا سه پرسش اساسی مطرح و پاسخ داده شود. اینکه خاستگاه حریم کجاست، چه ارتباطی با فرهنگ یک ملت دارد و چگونه در معماری ایران به ظهور می رسد. دو رویکرد متفاوت به بررسی این سه پرسش اختصاص یافت. در این پژوهش ابتدا با رویکردی پدیدارشناختی به درک چیستی حریم و نقش آن در ارتباطات انسان پرداخته شد و سپس با رویکردی تفسیری-تحلیلی به تطبیق این درک با فرهنگ و اندیش? ایرانی و چگونگی ظهور آن در معماری ایران پرداخته شد. حاصل این دو فصل نتایجی است که دست? اول مختص به مفهوم حریم است و دست? دوم مربوط به تعین آن در معماری ایران. حریم برخاسته از وجود انسان و پیوندهایی است که با ماسوایش برقرار می کند و امری تکوینی است؛ در اندازه و شکل تحت تاثیر همان وجود است؛ هم وصل می کند و هم موجب فصل می شود؛ در ظهورش فقط یک خط نیست و از یک بعد تا سه بعد ظهور می یابد و می تواند دارای عملکرد باشد؛ و قابلیت ایجاد یک طیف از بیرونِ بیرون به درونِ درون را دارد. در معماری ایران با توجه به اندیش? ایرانی مبنی بر ذومراتب بودن وجود انسان و ارتباطش با هستی، پیوندهای وجودی انسان(شامل پیوند با طبیعت، انسان و خالق هستی) موجب به وجود آمدن مراتبی از حریم می شود که با برجسته شدن ویژگی هایی از تعین حریم همراه است. پیوند بیرون و درون با استفاده از ایجاد تنوع در دیوار، کف و سقف و نیز توجه به فضاهای بینابین، اهمیت ویژه به مقیاس دعوت کنندگی بنا بر اساس نحو? برقراری پیوند، چندلایه بودن تعین حریم و ایجاد وصل به صورت مرحله به مرحله، و بالاخره توجه ویژه به «نور» به عنوان ابزاری برای تعین حریم، ویژگی هایی است که معمار ایرانی در هنگام ساختن به آن توجه داشته است.
یلدا صفر علیپور احمد امین پور
با بررسی سیر طراحی شهری و معماری سنتی ایرانی بدین نکته دست می یابیم که آن دو همواره در جهت هماهنگی با طبیعت، استفاده از انرژی های تجدید پذیر و ساختن بناهایی با کمترین مصرف انرژی بوده اند. اما بررسی معماری چند دهه اخیر نشان می دهد که تقلید از معماری مدرن غرب، علاوه بر نا همخوانی و ناسازگاری منطقی با رفتار و عادات مردم، بر خلاف معماری هماهنگ و همساز با اقلیم گذشته، به ایجاد ساختمانهایی که اتلاف انرژی زیادی دارند منجر شده است. همچنین افزایش مصرف بیهوده ی انرژی های فسیلی در بناهای امروزی به ویژه ساختمان های مسکونی مشکلات بسیاری را سبب می شود و ضرورت استفاده ی بهینه از انرژی های تجدید پذیر را بیش از پیش نمایان می کند. مسکن از جمله محیط های ساخته شده است که از اهمیت بسیار زیادی برخوردار بوده و از نیاز های اصلی جامعه می باشد، بدین منظور در این پژوهش، سعی برآن است تا با تمرکز در معماری مسکونی سنتی اقلیم گرم و خشک شهر اصفهان، به کمک روش تحقیق استدلال منطقی و نمونه موردی، با فرض اینکه اصول پایداری اجتماعی و اقتصادی در حد امکان رعایت شده، به بررسی پایداری محیط زیست و صرفه جویی در مصرف انرژی پرداخته؛ سپس معایب معماری مدرن از جمله به کارگیری مصالح ناهماهنگ با شرایط منطقه، عدم صرفه جویی در مصرف انرژی و تخریب محیط را به صورت اجمالی مورد ارزیابی قرار داده در نتیجه به کمک فن آوری جدید راهبردهایی با تمرکز خاص در حوزه اقلیم اصفهان، جمع بندی و در قالب طراحی مسکن ارائه می گردد. از جمله این راهبردها می توان به موارد فوق اشاره نمود: جهت گیری مناسب نسبت به جنوب، هشتی، بهره گیری از گودال باغچه، نحوه کاربرد دیوار مشبک جهت سایه اندازی و تهویه، استفاده از جرم حرارتی، بهره گیری از فرم مناسب پنجره ها متناسب با هر نما (شرقی، غربی، جنوبی و شمالی)، بهره گیری از داکت و اثر دودکشی جهت تهویه مطبوع همچنین کاربرد گل و گیاه و حوض آب در جبهه رو به باد مطلوب. و مواردی دیگر که به طور مفصل در فصل مربوط به راهبردها ارائه گردیده است. کلید واژه ها: خانه - مسکن- اصفهان - اقلیم – پایداری- اقتصاد- راهبرد.
مریم منصوریان قراگوزلو محسن صمدانیان
مسجد مکانی برای عبادت جمعی است. سابقه ساخت آن به خانه پیامبر بازمی گردد این مکان با کارکردهای خاص خود باعث شد تا مسجد به عنوان نمادی از آن ویژگی ها در اذهان مسلمانان جای گیرد. بعد از پیامبر ساختار ساده این مکان همراه با مواجهه مسلمانان با فرهنگ ها و معماری ممالک دیگر دستخوش تغییر شد. آنها با کمک هنر معماری سعی کردند تا پیامهای معنوی دین خود را در قالب مسجد به شکل بصری بیان کنند با وجود بهره گیری از عناصر معماری ممالک دیگر اعتقاد به تأثیر اسلام بر همه عرصه های زندگی معماری را هم در برگرفت و با ارایه اصول و معیارهای اصلی بر شکل بنای مسجد تاثیر گذاشت. این تاثیر با روش های گوناگونی قابل پیگیری است. پژوهشگران بسیاری این تأثیر را از طریق سنت، عرفان و اشراق مورد بررسی قرار داده اند اما تحقیق جدی و مستقلی از طریق اصلی ترین منبع یعنی قران صورت نگرفته است. این پژوهش بر آن است تا تأثیر قرآن بر معماری مسجد را نشان دهد. این تأثیر با ارایه برخی از معیارهای فرازمانی و فرامکانی، در قالب عناصر قرآنی بیان می گردد امکان این تأثیر از طریق ارتباط میان قرآن و معماری اسلامی بررسی می شود این ارتباط از طریق تناظر کتاب تکوین و قرآن از یک سو و کتاب تکوین و معماری از سوی دیگر شکل می گیرد تناظر میان کتاب تکوین و کتاب تدوین از طریق تناظر میان برخی از واژه های کلیدی آن دو و تناظر میان عناصر کتاب تکوین و معماری اسلامی در روندی پدیدارشناختی برقرار می شود. با حذف کتاب تکوین به عنوان واسط در این ارتباط، ارتباط میان قرآن و معماری اسلامی شکل می گیرد. اما این ارتباط به صورت جزیی تر با تناظر میان عناصر این دونظام مشخص می شود این عناصر در معماری عبارتند از: مفهوم، فضا، مکان، رنگ، سازه و فرم که متناظر با درون مایه، فضا، زمینه متن، رنگ، ساختار و بافتار در قرآن هستند.
رضا ناصری پورتکلو مهدی سعدوندی
از دهه های پایانی قرن بیستم شاهد ظهور یک سری وقایع اجتماعی هستیم که می توان مجموعه ی آن ها را زیر عنوان «مصرف تصاویر» جمع کرد. این عنوان از یک طرف ناظر بر تبدیل شدن جهان به تصویر جهان در منظر انسان مدرن و تبدیل شدن هر چیزی به تصویر و از طرف دیگر ظهور جامعه ی مصرفی است که گرایشی افراطی دارد هر چیزی را به تصویری زودگذر تبدیل کند و آن را به مصرف برساند. با تغییر نگرش انسان مدرن، جهان در چشم انسان قرار گرفت و تبدیل به تصویر جهان شد. در نیمه ی قرن بیستم محیط انسان با انفجار انبوه تصاویر چاپی، رسانه های تصویری، تصاویر تلویزیونی، تبلیغات، مد و... اشباع شد. رفته رفته انسان منش تصویر به خود گرفت و همه چیز را از منظر تصویر دید و داوری کرد. نظام سرمایه داری فوردیستی مبتنی بر تولید انبوه، در اواسط قرن بیستم آرام آرام جای خود را به نظام سرمایه داری متأخر یا پسافوردیستی مبتنی بر تولید انبوه انواع و دست کاری در نظام مصرف، داد. از خصوصیات این دوره توجه به فرایندهای مصرف به جای فرایندهای تولیدی دوره ی مدرن است و نظام سعی می کند از طریق برنامه ریزی و سازماندهی مصرف کنندگان، بقا و افزایش سود سرمایه داری را تضمین کند. بخشی از این برنامه ریزی ها از طریق ترویج آنیت، سطحی نگری، تنوع طلبی، برانگیختن حس تفاوت خواهی، تظاهر و تفاخر مادی، تعیین جایگاه اجتماعی از طریق سبک های مصرفی، انهدام معنا و هویت بخشی از طریق نمایش ایماژهای ثروت انجام می شود و به طور کلی وضعیتی ایجاد می کند که افراد از طریق تصاویر و نشانه هایی که مصرف می کنند شناخته شوند و هویت یابند. معماری دهه های پایانی قرن مانند سایر مقولات فرهنگی، دست خوش تغییرات مذکور شد. ماحصل آن چه که رخ داده است یک معماری تصویری و مصرفی، سطحی، بی معنا، بی هویت، بیش از حد وابسته به قوّه ی باصره، خلاقیت محور، زودگذر، تنوع طلب، التقاطی، متظاهرانه، اغواگر، هیجانی و شگفت انگیز است. البته منظور این نیست که هر آن چه ساخته شده است این گونه است. معماری معاصر ایران هر چند شرایط خاص خود را دارد ولی دارای بسیاری از صفات شمرده شده است و تأثیر تغییرات اقتصادی و اجتماعی ذکر شده در آن هویدا است. از طریق مشاهده ی نمونه ها و بررسی حجم قابل توجهی از نقدهای نوشته شده درباره ی معماری معاصر ایران، به کارگیری نظریه، تفسیر و تحلیل، بازشناسی تغییرات اقتصادی و اجتماعی مذکور در معماری معاصر ایران پی گیری شده است. تقلیل یافتن معماری معاصر ایران به تصویری اغواگر و از دست رفتن دلالت های هویتی، معنایی و کارکردی، تقلیل یافتن معیارها و ارزش های سنجش معماری به زیبایی شناسی های بصری، نشانه های ثروت و جایگاه اجتماعی مبتنی بر پول، و حاکمیت معیارهای اقتصادی در معماری معاصر ایران و فقدانِ امرِ نوِ واقعی، از نتایج پژوهش حاضر است.
رامین عظمایی مهدی سعدوندی
چکیده: مسئله ی مسکن مناسب در بافت های فرسوده و غالبا ارزشمند کشور دو مقوله ی مهم می باشد که یکی در جزء با ظریف ترین مناسبات انسانی و دیگری در مقیاسی کلان تر غنی ترین مناسبات اجتماعی را شامل می شود. تغییر در بعضی از آداب سکونت، از جمله تغییرات در ساختار خانواده، ورود تجهیزات مدرن و ... دخالت نادرست چند دهه ی اخیر در کالبد مسکن و محله در این مناطق از جمله تغییر ناموزن تراکم، تعریض ها ی نادرست معابر الگو های نا متناسب پر و خالی عدم کنترل کافی بر ساخت و ساز ها و جلوگیری از تخریب بناهای ارزشمند همگی زمینه ی مناسب را برای رشد نوعی معماری سطحی را فراهم کرده. هدف از پژوهش حاضر آن است که در راستای پاسخ به مسائل و مشکلات بافت های تاریخی، راهکارهای ارائه شده و تجارب کسب شده در این زمینه از جنبه عملی و کاربردی بررسی، و در انتها راهکاری مناسب برای بافت تاریخی شهر کرمان و به طور خاص بافت مسکونی واقع در مرکز تاریخی آن که محله مورد نظر نیز بخشی از آن محسوب می شود، ارائه گردد. در راستای این هدف این سوالها نیز مطرح می شود که آیا می توان علایم و نشانه های هویتی باقی مانده را به سمت تبدیل شدن به ابعاد فضای و عملکرد های مطلوب جهت داد؟ آیا می توان به الگوی معماری جدید (در قالب مسکن مناسب) با توجه به توانایی اقتصادی کاربران آن دست یافت؟ آیا این مکان خواهد توانست به نیاز های غیر قابل اجتناب امروزی پاسخ دهد؟چه راهکار هایی می تواند حس تعلق ساکنان به محیط اطرافشان را مهیا کند؟چگونه می توان این فضا را در ادامه ی اتفاقات گذشته ی محله دید نه جزئی الحاقی؟ به دنبال دستیابی به اهداف فوق, پروژه در شش فصل تنظیم گردیده است. بدین ترتیب که فصل اول به کلیات تحقیق اختصاص دارد. فصل دوم را مبانی نظری و مفاهیم تحقیق شامل می شود که در این فصل تعاریف, دیدگاهها و تجربیات جهانی در برخورد با بافت های تاریخی و فرسوده مطرح می شود. در فصل سوم محله به عنوان بستر طرح و مسکن به عنوان مسئله ی طرح باز شده و به ابعاد گوناگون آن پرداخته می شود. فصل چهارم به تجارب جهانی مبنی بر ساخته های نو در بافتهای تاریخی و فرسوده اختصاص داده شده است. فصل پنجم و ششم شناخت بستر طرح و طراحی را شامل میشود. نوع این تحقیق به لحاظ هدف، کاربردی و روش انجام تحقیق، تحلیلی توصیفی می باشد. در این تحقیق از دو تکنیک تحقیق کمی و کیفی جهت جمع آوری اطلاعات بهره گرفته شده که روش گردآوری اطلاعات به صورت میدانی، کتابخانه ای و غیره و همچنین در بررسی عوامل اقلیمی، تعاریف و مفاهیم و روش ها و موارد پیشین جمع آوری اطلاعات به صورت مطالعات کتابخانه ای می باشد.کنترل بر ساخت و سازهای جدید در بافت های تاریخی، کمک به ورود منابع دیگر سرمایه ای و مشارکت بخش های خصوصی و دولتی در کنار هم برای پیشبرد و حفظ ارزش های هویتی در این گونه طرح ها از دستاورد های این پژوهش می باشد.
فرشید عباس پناه مهدی سعدوندی
چکیده فضاهای جمعی شهری و آنچه در آن ها اتفاق می افتد آیینه ی تمام نمای فرهنگ شهروندی محسوب می شود. فضاهای جمعی شهری کارآمد و یا به عبارتی دیگر موفق، فضاهایی هستند که افراد با ویژگی های مختلف سنی، جنسی و فرهنگی می توانند با حضور در این فضاها خواسته های خود را محقق ساخته و فعالیت های متنوع مورد نیازشان را برآورده نمایند. از این رو برای ایجاد جامعه ای سرزنده تر و فعال تر، باید فضاهای جمعی به گونه ای طراحی شوند که باعث ارتقاء حس تعلق به مکان و ارتقاء شرایط زندگی بهره وران و محیط اطراف شده و در سلامت و بهداشت جامعه و مسائل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و زیست محیطی نیز تاثیرات مثبتی ایجاد نماید. فقدان حس مکان در شهرهای جدید و یا با فرهنگ های گوناگون مانند شهرکرج و به تبع آن عدم احساس تعلق به آنها از مشک?ت پنهانی است که در درازمدت احساس بیریشگی را در ساکنان این محیط ها دامن میزند و این مشکل می تواند انواع ناهنجاری های اجتماعی را پدید آورد. عوامل تاثیرگذار بر حس تعلق به مکان را می توان به صورت زیر برشمرد: اندازه مکان، درجه محصوریت، تضاد، مقیاس، تناسب، مقیاس انسانی، فاصله، بافت، رنگ، بو و صدا و تنوع بصری. البته موارد دیگری نیز هستند که موجب برقراری ارتباط غنی تر با مکان هستند. عواملی چون: هویت، تاریخ، تخیل، توهم، راز و رمز، لذت، شگفتی، امنیت، سرزندگی و شور. می توان به طور کلی این عوامل را بدین صورت دسته بندی کرد: عوامل کالبدی مکان، عوامل دخیل و تاثیرگذار بر حواس پنج گانه، عوامل فرهنگی و مواردی که به تجربه و طی مرور زمان برای افراد تعیین شده و البته که این موارد ذهنی هستند. هدف اصلی از انجام این پروژه رسیدن به راهکارهای اجرایی برای طراحی فضای جمعی جهت ارتقاء حس تعلق به مکان و همبستگی شهروندان در شهر کرج با توجه به تفاوت فرهنگی ساکنان آن می باشد که این موضوع در افزایش انسجام اجتماعی، کاهش تنش های ناشی از زندگی شهری و رضایت شهروندان نقش بسیار موثری دارد. با توجه به اهداف پروژه و سوالات مطرح شده، استراتژی پژوهش، کیفی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای برگزیده می شود. آنچه در این پروژه مد نظر است در نظر گرفتن ترکیبی از فضای فرهنگی و مجموعه سینمایی به عنوان فضا یی پویا و فعال و تاثیرگذار در به وجود آوردن و ارتقای حس تعلق به مکان در میان ساکنان شهر کرج می باشد و همچنین آنچه که باید مورد توجه قرار گیرد جلوگیری از قوم گرایی و جدایی فرهنگ هاست.
وحیده حقیقی مهدی سعدوندی
چکیده معماری خاک تا دوره معاصر روندی تکاملی داشته است ولی در این دوره به دلیل شرایط خاص ازتکامل بازمانده است و چنانچه روند تکاملی خود را طی می کرد امروز ما شاهد خلاقیت های بیشتری در این زمینه بودیم. حال می توان این انفصال زمانی را که وقفه ای در روند تکامل خاک ایجاد کرده با تلاش بیشتر جبران نمود، اگرچه به نظر آرزویی دور باشد. معماری خاک با توجه به ویژگی های منحصر به فردش می تواند دوباره احیاء شود. خاک دردسترس ترین مصالح معماری جهان است که تاکنون مورد استفاده بوده و این استفاده با توجه به بستر آن محل خلاقیت معماران بوده است. با توجه به مشکلات زیست محیطی استفاده از مواد و مصالح نوین و تخریب و آلودگی منابع، باید معماری خاک بازخوانی شود. در این راستا در این پژوهش ، شیوه های گذشته و جدید معماری با خاک و رویکرد معماران و محققین صاحبنظر بررسی شد. سپس این شیوه ها و رویکردها از لحاظ فنی مقایسه شده و دسته بندی گردید. تلاش برای از بین بردن پیش داوری ها نسبت به معماری خاک، از اهداف بسیاری از مراکز تحقیقی و اشخاص علاقمند بوده که با برگزاری کنفرانس و نمایشگاهها سعی کردند که توجه دیگران را به این مقوله جلب کنند. احیاء شیوه های گذشته به همراه ارائه ایده هایی نو در شیوه های ساخت از اقدامات دوره اخیر برای رویکرد مجدد به معماری خاک بوده که در این رساله مورد بررسی قرار گرفته است. هدف این پژوهش، شناخت معماری خاک برای به کارگیری آن در معماری معاصر است بنابراین با نگاهی به دلایل کنار گذاشتن خاک از معماری، مزایا و کاستی های آن را بررسی کرده و با مرور عواملی که در رویکرد مجدد به خاک موثر هستند، شرایط را برای به کارگیری مجدد خاک مورد ارزیابی قرار دادیم.
امیر سلمانی مهدی سعدوندی
یکی از مهم ترین بناهای تاریخ معماری نیایشگاه ها هستند. دین اسلام نیز مانند سایر ادیان دارای نیایشگاه خاص خود یا مسجد است و از این روی تمام آن اهمیت تاریخی را به ارث می برد.اما امروز مسأله مسجد مسأله ای اساسی تر و پیچیده تر است. چرا که پیوستگی معماری سنتی از بین رفته و معماری جدید ایران درگیر سوالاتی از جنس هویت است. معماری مسجد در این شرایط جدید به همان اندازه که دارای تاریخی روشن و سیری مکتوب است، به همان اندازه نیز دارای حال و آینده ای مبهم و بی شکل است.این وضعیت هنگامی که در کنار کارکردهای حیاتی مسجد در جامعه، ضرورت و نیاز به مسجد کارا و با هویت، نقش شاخص گونه مسجد در عرصه های مختلف شهری قرار می گیرد، بیشتر و بیشتر وجوب پرداختن به موضوعی این چنین را اثبات می کند. مسجد(حاج اسماعیل) حوری در یکی از قدیمی ترین محلات تهران واقع است که مهم ترین ویژگی این محل حفظ بافت اجتماعی سنتی آن است. مسجد در این محله کماکان دارای نقش و قدرت کارکردی خود است. گسترش و توسعه این مسجد (که محراب آن نیز به استاد حسین لرزاده نسبت داده می شود) همان طور که می تواند باعث افزایش فعالیت و کارکردهای آن شود به همان نسبت نیز می تواند باعث از بین رفتن یکی دیگر از شاخص های این محلات باشد. در واقع گسترش این مسجد به لحاظ شرایط مکانی و زمانی خاص می تواند یکی از نقاط عطفی باشد که راهکار معماری ویژه خود را می طلبد . این اهداف انتظار می رود: ارائه طرح معماری مسجد با توجه به ارزش های اصیل معماری مسجد در بستر زمانی امروز ، حفظ اصالت و هویت مسجد و تقویت عرصه بروز و انتقال آن در مسجد جدید ،ایجاد حس تعلق ، مشارکت و تعامل در استفاده کنندگان از بنا و ساکنین محدوده اطراف که شامل پرسش های زیر می شود: مسجد طراز دینی کجاست؟ چگونه می توان ارزش های معماری مسجد را بدون تکرار صرف اشکال در بنای جدید ایجاد نمود؟ چگونه می توان به مسجدی فعال و در عین حال منطبق با تعاریف صحیح مسجد دست یافت؟ روش ها ، مصالح و تکنیک جدید به چه نحوی و تا چه حدودی در مسجد جدید به کار گرفته شوند؟چگونه باید ارتباط صحیح مردم و مسجد را شناخت و آن را تقویت نمود؟
پرستو کاکانژادیان مهدی سعدوندی
ورزش و فعالیت های ورزشی تفریحی به مثابه تحرکی فردی – اجتماعی همواره بخشی از زندگی آدمیان را به خود اختصاص داده است. در جامعه کنونی بشری ورزش از جایگاه پیشین خود پا فراتر نهاده و به دغدغه ای همگانی تبدیل شده است. در تحول بنیادی جامعه جهانی، تمامی اقشار و گروه های سنی و جنسی مختلف، ضمن بهره مندی از مزایای جامعه صنعتی از تبعات آن هم بی بهره نمی مانند. بی تردید نیازهای اقشار مختلف جامعه از جهات گوناگون درخور توجه است و پرداختن به این نیازها از ضروریات برنامه ریزی های اجتماعی است. جایگاه پر اهمیت ورزش در میان فعالیت های روزمره گرچه جغرافیا نمی شناسد، ولی بی تردید میزان کنش پذیری و جذابیت آن در برابر قابلیت های محیطی یکسان نیست. از مصادیق چنین مکان هایی شهر اصفهان است که توانمدنی های اقتصادی، صنعتی، تاریخی، توریستی و تفریحی و طیف گسترده مخاطبین بومی، ملی و فراملی هویتی ویژه به آن می بخشد. کمبود محسوس فضاهای ورزشی با کیفیت مطلوب، معطوف به نیاز اقشار و گروه های سنی و جنسی مختلف جامعه، توجه به آن را در صدر برنامه های عمرانی منطقه قرار داده است. این پروژه ضمن پای بندی به مسائل و قوانین عرفی کشور از یک سو و رعایت استانداردهای بین المللی از دیگر سو، تلاشی در راستای طراحی فضایی پاسخگو به فعالیت های گوناگون ورزشی و تفریحی است. پروژه حاضر با رویکرد برنامه ریزی و طراحی سعی در پاسخگویی به اهداف زیر دارد: - خلق معماری متناسب با کیفیت فضایی معماری گذران اوقات فراغت. - خلق فضاهای مناسب و در خور ورزش های موجود در داخل مجموعه چه از لحاظ معماری و چه از لحاظ قوانین و استانداردهای ورزشی. - خلق فضاهایی در خور و متناسب با شخصیات، علائق و روحیات گروه های سنی و جنسی مختلف جامعه. روند تحقیقاتی مربوط به پروژه با مطالعات کتابخانه ای آغاز و پیامد آن با توسعه مطالعات میدانی، پیگیری شد. اطلاعات گردآوری شده در بخش های کلیات طرح، مقدمات برنامه ریزی، مبانی نظری معماری، ضوابط و استانداردهای برنامه ریزی و تحلیل های موردی، نمونه ها و بستر طراحی تدوین شده است. در بخش آخر نیز به برنامه ریزی طراحی می پردازد که مبنای طراحی مجموعه بوده است و در انتها طرح مورد نظر مجموعه ارائه شده است. امید دارد پروژه حاضر گامی مفید در جهت پرکردن اوقات فراغت خانواده ها به شکلی مناسب و ارزشمند باشد.
سارا مسیحی مهدی سعدوندی
با توجه به نیاز روزافزون به تأمین مسکن در ایران، بخصوص در میان اقشار کم درآمد جامعه، پروژه های انبوه سازی مسکن، از اهمیت زیادی برخوردارگردیده اند. آنچه در اینجا مشهود است، این نکته است که طرح های ارائه شده در پروژه های انبوه سازی، اغلب براساس معیارهایی نظیر استحکام، کاهش هزینه و در نهایت ایجاد روابط عملکردی مناسب در سطوح ارتباطی افقی و عمودی شکل گرفته و کمتر به زمینه های کیفی، تأمین فضاهای مطلوب ، هماهنگی بنا با اقلیم و محیط زیست و صرفه جویی در مصرف انرژی پرداخته است. از طرفی امروزه بحث طراحی صحیح ساختمان ها و کالبد شهرها براساس اقلیم پیرامونی شان، موضوع مورد بحث محافل علمی جهانی در زمینه معماری و شهرسازی شده است. گرچه آنچه غالبأ شاهد هستیم این است که، انسان امروزین با ساخت سکونتگاه های نا همگون با شرایط طبیعی و با زیاده روی در مصرف انرژی و سوخت های فسیلی پایان پذیر و ذخایر نسل های بعد از خود، باعث تباهی منابع طبیعی و آلودگی محیط زیست خود شده است. پروژه های انبوه سازی مسکن (در مثال دقیق تر مسکن مهر) نمونه خوبی برای این مقوله(سکونتگاه های نامناسب) است. با توجه به گستردگی وسیع اقلیم گرم و خشک در ایران، این اقلیم برگزیده شد . از آثار به جا مانده معماری مسکونی در این اقلیم پیداست که چگونه مردم با همراهی و سازگاری با نظام آفرینش توانسته اند، بدون نابودکردن منابع طبیعی و بدون اتلاف انرژی و متناسب با تکنولوژی زمان، محیط و زندگی خود را شکل دهند. راهکارهای اقلیمی به کار رفته در معماری مسکونی این منطقه، می تواند ما را به راهکارهایی رهنمون کند که نتیجه اش طراحی کالبد بناها (خصوصأ بناهای مسکونی) متناسب با این اقلیم باشد . این پروژه در نظر دارد تا با شناخت الگوها و راهکارهای اقلیمی موجود در بناهای مسکونی اقلیم گرم و خشک ایران و مطالعه و بررسی ویژگی های اقلیمی بناهای مسکونی در طرح های انبوه سازی مسکن و سپس استخراج کمبودها و مسائل و مشکلات و ایرادها در طراحی اقلیمی این طرح ها، به ارائه راهکارهای اقلیمی در جهت مناسب سازی این طرح ها بپردازد. در این راستا در اولین قدم به تحقیق و بررسی معماری مسکونی بومی اقلیم گرم وخشک پرداخته شده، سپس پارامترهاو استانداردهای اقلیمی این منطقه که میتواند در پروژه های معماری کاربرد داشته باشد؛ استخراج می شود. با توجه به معیارهای اقلیمی استخراج شده از پژوهش هایی که تا کنون انجام شده، تلاش می شود، نمونه ای از مجموعه-های مسکونی انبوه سازی شده در اقلیم گرم و خشک منطقه پرند تهران ، سنجیده شده، نقاط ضعف و قوت آن از جهت نحوه بکارگیری شاخصه های اقلیمی به دست می آید، سپس ارتباط متقابل بین ویژگی های اقلیمی و مطلوبیت محیطی داخلی ایجاد مسکن انبوه از ترکیب مطالعات نظری (نظریات پایه) و مطالعه موردی این پژوهش، استخراج می گردد.
مرتضی حزبئی هادی ندیمی
چکیده مسجد جای سجده و قرابت است، قرابت به ذاتی که خود از اوییم و بازگشتمان هم به سوی اوست. این مکان، مکانی است که تجلی گاه این قرابت است که این نزدیکی در طول تاریخ با توجه به تکامل بشر شکل های متفاوتی به خود می گیرد. در خود قرآن هیچ اشاره ای به گونه ویژه ای از ساختمان برای مسجده نشده است و این واژه به معنی هر محل یا ساختمانی است که پروردگار در آن پرستش شود و دین ساختمانی با ویژگی های خاص را بیان نکرده است. اسلام تصمیم ندارد الگوی شکل مستقیمی را درباره مسجد تحمیل کند. این از خصوصیت آزاد منشی، مسولیت بخشی و سیستم گرایی اسلام ناشی می شود. اسلام برای مسجد پلان مقطع و یا فرم خاصی را پیشنهاد نمی کند و این وظیفه را به عهده معمار مسلمان قرار می دهد تا با شناخت عبادت و فضای عبادی مسجد را در خور شان و منزلت آن بنا کند. بی شک طراحی مسجد از زمره طرح های سهل و ممتنع در معماری محسوب می شود، سهل از آن بابت که فاقد ارتباطات فضایی پیچیده است و ممتنع به دلیل آن که پاسخ گویی به زیبایی محسوس و معقول آن تعمق بسیار طلب کرده، تفحص در حوزه های گوناگون معارف و علوم را ضروری می سازد. از آنجایی که فضای مسجد با فعالیت عبادت عجین شده است، لذا این فضا باید بتواند به نحوه احسن جوابگوی این فعالیت باشد. در این پژوهش ابتدا شرایط عبادت مطرح می گردد و سپس بررسی می شود چه فضایی و با چه ویژگی های فرمی و فضایی می تواند مصداق چنین مکانی باشد. در حوزه طراحی نیز، سایتی در همجواری رود کارون اهواز در نظر گرفته شده است تا این فضا هم بتواند با بافت و محلات پیرامونی ارتباط برقرار کند و هم با محور تفریحی حاشیه رود کارون. از دیگر عوامل تاثیر گذار بر طراحی این مجموعه می توان به توجه به شرایط ویژه آب و هوایی این منطقه اشاره کرد،که در این راستا جهت ایجاد کلیتی به هم پیوسته با بهره گیری از فرم خالص مکعب و جداره های مجوف که هم پاسخی اقلیمی برای اقلیم گرم خوزستان و هم نور را در فضای داخلی توزیع می کنند استفاده شده است. از منظر فضا سازی هم سایه و روشن های ایجاد شده در داخل فضا و فرم یکپارچه و مینیمال به تهی بودن فضا و بستری برای سکوت و عبادت با حضور قلب می انجامد. مصالح و رنگ جداره های داخلی نیز به گونه ای انتخاب شده است که موجب تشویش ذهن مخاطب نشود و فقط در قسمت های خاص همچون کتیبه ها از رنگ های فیروزه ای استفاده شده است. کلمات کلیدی: مسجد، اسلام، عبادت، دین، اهواز
حمید محمودکلایه مهدی سعدوندی
در سال 1987 مفهوم جدیدی در زمینه توسعه شهری پدیدار شد. این مفهوم که به نام توسعه پایدار شناخته میشود در جهت مقابله با شهرسازی نه چندان دلچسب پس از انقلاب صنعتی و از بین بردن آثار مخرب آن نمودار شد. آثاری از جمله رشد بی رویه شهرها در جهات افقی و عمودی که ناشی از اعتماد بیش از حد بشر به تکنولوژی بود. این توسعه منجر به آسیبهای شدید اجتماعی، اقتصادی و از همه مهمتر زیست محیطی شد. به همین جهت بود که کشورهای عضو سازمان ملل از همان ابتدا از مفهوم توسعه پایدار استقبال کردند و آن را در راس برنامه های توسعه خود قرار دادند. توسعه پایدار را میتوان توسعه ای دانست در جهت تامین نیازهای عصر حاضربدون به مخاطره انداختن منابع مربوط به رفع نیازهای آیندگان. اما متاسفانه سودجویی و منفعت طلبی از یکسو و قیمت پایین حاملهای انرژی در کشور ما از سوی دیگر مانع از پذیرش و گسترش توسعه پایدار در سطح کلان شهر تهران و سایر شهرهای ایران شد. در غربی ترین قسمت کلانشهر تهران منطقه 22 قرار دارد که آخرین منطقه شهری در سطح کلانشر تهران است. این منطقه که بر اساس برنامه ریزیها قرار بود منطقه ای کاملا طراحی شده و با مقیاس انسانی باشد، به علت قیمت پایین زمینها در ابتدا و رشد تصاعدی قیمت که برای آن پیش بینی میشد(و به وقوع هم پیوست) مورد هجوم شرکتهای بزرگ در زمینه انبوه سازی(که عمدتا زیرشاخه ارگانهای نظامی بودند) قرار گرفت و حتی بدتر از شهرکهایی شد که بعد از انقلاب صنعتی در غرب ساخته میشد. بنابراین توجه به اصول توسعه پایدار در منطقه به منظور بازگشت به مقیاس انسانی در شهر بیش از سایر نواحی تهران ضروری مینماید. در گذشته یکی از فضاهایی که بیشترین تعاملات اجتماعی در آن صورت میگرفت بازار بود. طراحی و ایجاد یک مجتمع تجاری بر اساس اصول معماری پایدار که بتواند اجتماع پذیری داشته باشد و پاسخگوی نیازهای انسانی واجتماعی جامعه باشد، شاید بتواند تا حدودی مقیاس انسانی را به منطقه بازگرداند. لذا طراحی و ایجادیک مرکز تجاری- اداری بزرگ در مقیاس ناحیه شهری در جهت پاسخگویی به نیازهای ساکنین منطقه 22 تهران(در جهت ارتقای کیفیت محیط شهری) که در حقیقت نمودی ازرشد فیزیکی و اجتماعی آن منطقه می باشدبه عنوان موضوع پروژه مورد مطالعه و بررسی مد نظر است
راضیه آقایی فروشانی عیسی حجت
فراوانی خاطرات در زمینه ی کیفیت رویدادها در راه و رسم زندگی پیشین چنان است که نشان می دهد نسل های قبل داستان زندگی ای را در خانه های ایرانی تجربه کرده اند که مملو از رویدادهای متنوع و ضروری یک زندگی طبیعی (سالم و سلامت) و از این رو ملازم با فطرت انسانی است؛ به عبارت دیگر زندگی اصیل ایرانی کلیتی در هم پیچیده از نیازهای اولیه و نیازهای ثانویه است و نقش اساسی در پاسخ گویی به این نیازها به عهده ی خانه های اصیل ایرانی بوده است به نحوی که فضاهای کالبدی خانه برای این راه و رسم زندگی در سنین و جنسیت های گوناگون خانواده در شبانه روز، هفته، فصل و سال برنامه هایی را ممکن می کرده است. این خانه ها تحت سیطره ی بینش سنتی و آداب و رسوم آن و متأثر از محدودیت های اقلیمی و فنی شکل گرفته و لاجرم دارای هویتی واحد و وحدت و هم آوایی بوده است ولیکن آن راه و رسم زندگی که ملازم فطرت طبیعی و انسانی و ممد حیات است امروز به کلی فراموش شده و خانه های جدید قوطی های کاملأ بسته ایست بدون ارتباط با آسمان و زمین (طبیعت)؛ زیرا هر خانه به سبک و سلیقه ای و به پشتوانه ی توان فنی پیشرفته شکل گرفته و به ناچار شهر امروز پاره پاره و هزار چهره است. در حالیکه روز به روز به گونه گونی بناها و به ویژه نماهای شهر افزوده می گردد، اندیشمندان و خیرخواهان و دست اندر کاران محیط شهری خواهان «هویت واحد» برای شهر می باشند. نخستین مشخصه ی هویت، الگوهایی است که در آن نهفته است چرا که هویت هر مکان از تکرار مستمر الگوهای خاصی از رویدادها در آن مکان حاصل می شود و هر الگوی فضایی الگوی رویدادی دارد که با آن ملازم است ؛ اما هر شهر، هر محله و هر بنا مطابق فرهنگ غالب خود مجموعه ی خاصی از این الگوی رویدادها دارد. هر فرهنگ همواره الگوی رویدادهای خود را با نام عناصر کالبدی مکان(دیوارها، پنجره ها، درها، اتاق ها، سقف ها، کنج ها، پلکان ها، دستگیره های در، سکوها، گلدان ها و ...) که در آن فرهنگ متداولند مشخص می کند. حال این پژوهش می کوشد با فرض بر اینکه در خانه های سنتی ایران، مکان ها الگوی رویدادهایشان را به نحوی طبیعی ایجاد می کردند آنچنان که الگوی رویدادها و مکان آنها در قالبی واحد بوده اند و همجنین معماری خانه بر الگو ی رویدادهای جاری در آن تأثیر گذاشته و شیوه ی زندگی ساکنان آن خانه را تغییر می دهد به این پرسش ها پاسخ دهد: الگوهای رویداد و زبان (قواعد) آنها در خانه های سنتی اصفهان کدامند و این رویدادها چگونه با مکانشان در ارتباط بوده اند؟ الگوهای رویداد در خانه های شهر اصفهان کدامند و قواعد هر کدام از این الگوها چیست؟ راهکارهای معمارانه ی امروز در طراحی خانه چه تأثیری بر الگوهای رویداد جاری در آن دارد؟ و در این راستا به اهداف پژوهش که ارائه ی رهیافت هایی برای بازگرداندن «هویت واحد» به خانه های اصفهان و به تبع آن شهر اصفهان از طریق طراحی خانه ها بر مبنای زبان (قواعد) الگوهای رویداد مشابه و شناساندن تأثیرات معماری خانه بر رویدادهای جاری در آن به معماران و مخاطبین است به وسیله ی مطالعات کتابخانه ای، مصاحبه و مشاهده دست پیدا کند.
زهرا ادیب مهدی سعدوندی
طی سالهای اخیر با توجه به رشد انبوه جمعیت و مشکلات کمبود مسکن، در طراحی خانه، بیشتر جنبه¬های اقتصادی مطرح است. همین مسئله توجه به نکات کیفی در طراحی خانه را کمرنگ کرده است. خانه¬های امروز بیشتر به خوابگاهی بدل شده که کمتر خبری از کیفیت¬های زندگی در آنها یافت می¬شود. یکی از کیفیاتی که امروز بسیار کمرنگ جلوه می¬کند، برخورد خانه و انسانی که در خانه زندگی می¬کند، با طبیعت است. خانه های امروز شامل فضاهای بسته¬ای شده که پنجره های آن مانند یک چیز تزیینی کار می¬کند.انسان در خانه های امروز ارتباط با بیرون را در بیشتر موارد از دست داده، این در صورتی است که بودن در طبیعت همواره برای انسان مطلوب بوده است، انسان همواره شیفته زیبایی بوده، طبیعت نیز در بسیاری از زمان¬ها تقدیم کننده¬ی زیبایی به انسان بوده ، همچنین ارتباط با طبیعت می¬تواند یکی از راه های رشد انسان باشد. مسئله¬ی مطرح شده در این پژوهش، یافتن راهکارهای ارتباط انسان با طبیعت در خانه¬های امروزی است. بدین منظور چالش ابتدایی، شناخت معنا و مفهوم طبیعت، رابطه آن با انسان و معماری است. سپس ارتباط با طبیعت در خانه¬های گذشته و خانه¬های معاصر مورد بررسی قرار گرفته است. در تحلیل خانه¬های معاصر، فضاهای خانه در سه دسته فضاهای باز، نیمه باز و بسته قرار داده شده، آسیب شناسی این فضاها از لحاظ برخورد با طبیعت بررسی شده، در ادامه راهکار جهت ارتباط فضاهای باز، بسته و نیمه باز با طبیعت ارائه شده است.در طول این فرآیند این نتایج حاصل شد که فضاهای نیمه باز در خانه¬های امروز بهتر است بیشتر در فضای خانه جریان داشته باشد و در ارتباط با فضاهای پرفعالیت مانند نشیمن و آشپزخانه باشد. همچنین فضاهای نیمه باز را در مرتبه¬های مختلف تجربه کنیم، از مرتبه یک فضای یک نفره تا یک فضای دسته جمعی. در مورد فضاهای باز مشکلاتی که دیده شد شامل عدم محرمیت این فضاها و عدم تنوع فضایی بود، بنابراین با طراحی حیاطهایی با اختلاف سطح-های متفاوت و همچنین پوشش¬هایی جهت ایجاد محرمیت در حیاط، قدمی در احیای این فضاها برداشته شد. پنجره تنها راه ارتباط فضای بسته خانه با فضای نیمه باز و باز است، ولی طبق بررسی¬های انجام شده پنجره¬ها در خانه¬های امروز کارایی لازم را ندارند و در ببیشتر موارد پوشانده شده، باید به دنبال این بود که پنجره را از یک سطح تبدیل به فضاکرد که خود می¬تواند عامل مهمی در جهت ارتباط فضای بسته با طبیعت شود. در آخر طراحی در سایت انتخاب شده انجام شد، سایت موجود واقع در محله¬ای است که دارای مرکز همسایگی سبز است، ایده اولیه طراحی برا اساس ارتباط بصری این فضای سبز و حیاط خانه شکل گرفت. بنابراین امتداد بصری از فضای سبز محله تا حیاط جنوبی خانه به چشم می¬خورد.
حمید احمدی حسین پورنادری
این پژوهش در جستجوی الگوی مسکن مناسب با توجه به سبک زندگی امروزی ارامنه در محله سنگتراشهای جلفای اصفهان است و تلاش می کند به این سوالات پاسخ دهد که سبک زندگی چه تاثیری در طراحی مسکن دارد؟ مشخصه های مسکن جلفا چیست و چگونه می توان شاخصه های آن را در مسکن امروزی با توجه به نیازهای جدید حفظ کرد؟ برای دستیابی به این پرسشها ابتدا به دنبال دستیابی به مفهوم سکونت و مسکن و پس از آن در پی یافتن خصوصیات مسکن ایده آل و مناسب برای زندگی امروز بوده ایم. پس از آن در جهت رسیدن به مفهوم الگو و با توجه به نظریات کریستوفر الکساندر، راپاپورت و... برای رسیدن به زبان الگو و یافتن الگوی مناسب برای سایت مورد نظر بررسی های لازم انجام شد. اما برای رسیدن به پاسخ صحیح تر لازم بود مسکن و شاخصه های آن در معماری ایران مورد بررسی قرار گیرد تا الگوی مورد نظر بر این اساس شکل بگیرد. پس از آن مطالعاتی بر پیشینه تاریخی محله جلفا و مسکن جلفا انجام شد و بافت محله سنگتراشها از نظر نظام ارتفاعی، پرو خالی، فضای کالبدی و کاربری های مختلف بررسی شد. قبل از طراحی الگوی مورد نظر ابتدا تعدادی از بناهای مسکونی به جای مانده از زمان گذشته مورد مقایسه قرار گرفت. و نمونه موردی از مسکن امروزی در محله جلفا نیز مطالعه شد تا با توجه به موارد فوق بتوان به طراحی الگوی مورد نظر دست پیدا کرد.
مسعود مدبر مهدی سعدوندی
معماری تنها هنری است که می توان آن را بازتاب گسترده فرهنگ جامعه دانست و از جمله تخصص هایی است که از دانش ها، فنون و هنرهای گوناگون ترکیب شده است؛ با این وجود در معماری معاصر کمتر به انسان و فرهنگ او پرداخته می شود. زیرا با افزایش صنعت ماشینی و انبوه سازی در جهان بیشتر به عملکردها و اقتصادی شدن سازه می پردازند تا پرداختن به معنا، فرهنگ و اقلیم مناطق مختلف و درصدد ایجاد الگوهایی استاندارد بدون توجه به فرهنگ مناطق می باشند و این گونه است که بشر با گذشت زمان تنها به دنبال مکانی با امکانات مدرن تر و کامل تر می گردد و دیگر حتی به محیط اطراف خود احساس تعلق نمی کند. شهر سامان به عنوان روستایی با قدمتی چند هزار ساله در نیم قرن اخیر تحو?ت مختلفی را پشت سر گذاشته است. هر یک از این رویدادها در زمان خودشان با هدف توسعه و ارتقاء وضعیت اقتصادی و معیشتی سامان و سامانیان و ایجاد ثبات در جامعه آن، ارائه شده اند. ولی هیچگاه در نظام زندگی مردم آن علی رغم برنامه ریزی های متعدد ثبات و پایداری جمعیتی به وجود نیامده و همانند مناطق روستایی همچنان مهاجرفرست و غالبا محروم باقی مانده است. این پژوهش به منظور دستیابی به طراحی مسکن بومی بر اساس معماری روز در شهر سامان انجام گرفته است و در نهایت می خواهد به طراحی ای برسد که در آن مسکن تنها سرپناهی برای زیستن نیست، بلکه مکانی برای آرامش گرفتن، امنیت، یافتن هویت فردی، تفکر، بالیدن و استفاده بهینه از زمان برای پیشرفت و شاید پیوستن به حقیقت نیز باشد. کلید واژه ها: مسکن بومی، طراحی معماری مسکن، معماری روستایی، شهر سامان.
محمدصادق کاظمی مصطفی رستمی
مسجد یکی از مهم ترین و تاثیرگزارترین کاربری های تاریخ معماری ایران است. این اهمیت و تأثیرگذاری را شاید بتوان مدیون نقش شاخص گونه آن در بافت اجتماعی پیرامونش دانست. این نقش برجسته در رویکردی تعاملی شروع به تأثیرگذاری نموده و به نوعی مخاطب خود را آموزش می دهد. در طول تاریخ شکل گیری شهرهای اسلامی، مساجد همواره به عنوان فضاهای عمومی مهم و مردمی دارای عملکرد متعدد اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی بوده و در زندگی مردم نقش محوری داشته اند. گسستگی در تداوم معماری، انتقال نیافتن تجارب گرانقدر معماران گذشته، آموزش ضعیف و ناتوانی در درک مفاهیم سنت و مدرنیته، دامان معماری مساجد را نیز گرفته و با وجود داشتن بستر غنی فرهنگ معماری ایران، خلاقیت و تعالی را از معماری مساجد سلب کرده است. گوناگونی بی نظم و تنوع بی منطق راهکارهای معاصر برای مسجد همانطور که از آشفتگی معماری مسجد سخن می گوید از پریشان حالی وضعیت معماری معاصر نیز پرده بر می دارد. امروزه از آنجا که حجم مهمی از بناهای عمومی را مساجد تشکیل می دهند، بازنگری در عملکردها، سامان دهی ساخت و ساز و نظارت بر طرح و ساخت این بناها به شدت مورد نیاز است. تطبیق کالبد مسجد با نیازهای زندگی امروز، در عین حفظ عبادت مسجد؛ طراحی مسجدی فعال و ایجاد مکانی مناسب برای مشارکت؛ تعامل افراد نمازگزار، طرحی منطبق با بافت اجتماعی وکالبدی محدوده مورد نظر که متناسب با شرایط ساخت و ساز و تکنولوژی موجود که درصرفه جویی منابع انرژی موثر باشد،از اهداف این پژوهش است که پرسش های، مسجد محله چه خصوصیاتی دارد؟ چگونه می توان به مسجدی فعال و منطبق با شرایط زندگی امروز دست یافت؟ چگونه می توان اصالت معماری عبادی مسلمانان را در معماری مسجد حفظ کرد؟ ارتباط صحیح مسجد و مردم در چیست؟ و چگونه آن را تقویت کنیم؟ آیا فیزیک وکالبد مسجد بر کیفیت محیط پیرامون خود تاثیر گذار است؟ را شامل می شود. در این پژوهش به شناخت ابعاد گوناگون مسجد و کارکردهای آن،سپس شناخت شهر و چالش های مساجد قدیم و معاصر شهر نجف آباد اصفهان، از جمله مغایرت کالبد مسجد با جهت قبله وعدم تناسب مساجد با محیط،که شناخت و درک نادرستی از فضا را به نمایش می گذارد و باعث تناقض در طراحی ها می شود بررسی گردیده است. با توجه به موقعیت سایت مورد نظر، ایجاد فضای جلوخان برای مسجد محله که علاوه بر شاخص نمودن مسجد، باعث تاثیرگذاری کالبد مسجد بر کیفیت محیطی بافت پیرامونش و تعامل بیشتر نمازگزاران و همچنین جداسازی عملکردهای جانبی (عملکردهای متناسب با مسجد)با عملکرد اصلی مسجد و از طرفی همخوانی کالبد اصلی مسجد با جهت قبله، در کلیتی به هم پیوسته واستفاده از مصالح و رنگ متناسب با مسجد ، نتایج کلی این پژوهش می باشد.
سمیرا ناموراصل مهدی سعدوندی
چکیده: در این رساله به دو موضوع مهم یعنی بازار و فرش پرداخته شده است که هردو معقوله ای مهم و قابل تامل هستند. از دیرباز بازار را به ستون فقرات شهرهای اسلامی شباهت داده اند و هر شهری که بازار شلوغ تری داشته، اعتبار بیشتری نیز داشته است، به همین منظور به بازار و معماری آن توجه خاصی می شد. در قدیم بازارها از دروازه اصلی شهر آغاز می شدند و تا مرکز شهر ادامه داشتند و سایر بناهای مهم شهری مانند: مساجد، کاروانسراها، تکایا، مدارس، حمام ها و... در امتداد یا در داخل بازار ساخته می شدند. پس می توان گفت که بازارها نه تنها ستون فقرات بلکه شاهرگ حیاتی و رکن اصلی شهرها به حساب می آمده که اصناف مختلف در کنار هم به تجارت می پرداختند که یکی از این اصناف مربوط به فرش می باشد. اهمیتی که به فرش داده می شود نه تنها کم تر از بازار نیست بلکه در مواردی بیشتر نیز هست. فرش از هنرهای قدیم و باسابقه ی ایرانی به حساب می آید و نه تنها در هنر که در اقتصاد کشور نیز نقش مهمی را ایفا می کند تا جایی که بعد از نفت جایگاه دوم را در صادرات به خود اختصاص داده است. فرش نه تنها یک هنر بلکه نشان دهنده ی فرهنگ کشور ایران می باشد چرا که با گذشت سالیان سال از تاریخچه ی پیدایش فرش هنوز بسیاری از کشورها از مصرف کنندگان فرش ایران می باشند و حتی به جرات می توان گفت کشور چین که در بسیاری موارد خود تولید کننده است در این مورد جزء مصرف کنندگان به حساب می آید. با وجود داشتن اهمیت بالا این دو موضوع یعنی فرش و بازار، در سالیان اخیر به هر دو بی توجهی شده و مورد ظلم واقع شده اند، تا جایی که بسیاری از بازارهای قدیم ایران که دارای معماری منحصر به فردی هستند رو به ویرانی است و تنها تعداد کمی از آنها نسبتا سالم اند و همان تعداد کم را نیز خراب کرده اند و جای خود را به مراکز تجاری و پاساژها که می توان گفت شباهتی به معماری ایران ندارند، داده اند. در رابطه با فرش نیز بسیاری از استادکاران متبحر و با سابقه در این زمینه بیان کرده اند که هنر و صنعت فرش رو به زوال است و دیگر رونق گذشته را ندارد و استفاده از مواد اولیه نامرغوب مثل رنگ های شیمیایی باعث شده است تا کیفیت فرش پایین بیاید و اگر به همین شکل ادامه پیدا کند، این هنر اصیل و مهم ایرانی نابود می شود. از این منظر معمار باید خود را ملزوم بداند تا تمهیدات،ابتکارات و شیوه هایی را که بتوان به بیان و نمایش موثر این هنر بپردازد را به کار گیرد. امر بیانی و هنرهای تجسمی فرآیند های متنوعی را برای تاثیرگذاری بر مخاطب ایجاد کرده است. در کنار هم قرارگرفتن فضای تولید و عرضه ی فرش در یک محیط و بهره گیری از ادوات تولید فرش،رنگ ها و حتی آواها و دیگر موارد مرتبط با مراحل تولید فرش، تلاش نشانه گذارانه ای است که ذهن مخاطب را به سمت این هنر می کشاند و یک نوع تجربه ی عام از این هنر در ذهن مخاطب شکل می دهد. این رویکرد، رویکردی خاطره محور است که حتی گاهی باعث می شود تا استعداد ها و علایق نهفته در مخاطب بیدار شود که این امر می تواند حتی به رونق هنر قالی بافی نیز کمک کند. فرش یک هنر ایرانی است و بازار یک بنا با معماری ایرانی است به همین منظور چه بسا بهتر است تا یک هنر ایرانی را در یک بنای ایرانی با معماری ایرانی تولید و عرضه شود. برای این کار در آغاز به شناخت کامل فرش از طریق مطالعه ی کتابخانه ای و مشاهده ی نمونه موردی پرداخته شد، سپس به شناخت مراحل مختلف آفرینش فرش مصالح و مواد اولیه از طریق مصاحبه،پرسش نامه پرداخیتم،در کنار شناخت فرش باید به شناخت بیشتر و بهتر بازارهای ایرانی نیز پرداخته شود ، برای این کار هم از مطالعه ی کتابخانه ای استفاده شده و هم از اینترنت و نمونه موردی های موجود استفاده شد. بعد از مطالعه و تحقیق کامل در زمینه ی بازار،فرش و بازار های فرش با در نظر گرفتن ایده های مورد نظر،بخش طراحی آغاز می شود.بر این اساس به بازخوانی الگوهای بصری، رفتاری و فضایی بازارها پرداخته و سپس با بررسی وجوه فرهنگی یزد،اقدام به اتخاذ و تدوین سیاست های طراحی می نماییم و با کشیدن کروکی از بازارچه ها، به ایده ها نقش داده شد و یک فضای منسجم را به وجود آوردیم، پس از مطالعه کلی وآنالیز پلان های شماتیک، روی یک پلان معین کار ادامه می یابد. پلان مقدماتی، بسط و گسترش پلان شماتیک خواهد بود که با مقیاس ترسیم می شود و ضوابط طراحی را برای سایت موجود، معین می سازیم. طراحی بر این اساس، فصل نهایی، و محصول سیر مطالعاتی این رساله خواهد بود. کلید واژگان: بازار، فرش، معماری
الناز سقفی مهدی سعدوندی
طراحی خانه ای با توجه به اصول ارگونومی برای معلولین جسمی- حرکتی در راستای تقویت خود باوری و استقلال معلوم بوده است. این پایان نامه با عنوان طراحی مجموعه ی مسکونی سازگار با طبیعت و اصول ارگونومی در جهت طراحی یک خانه برای استفاده ی معلولین جسمی حرکتی می باشد. پژوهش حاضر به بررسی نیازهای فضایی و معرفی استانداردها پرداخته و در طراحی آن خلق فضای مناسب جهت تقویت خود باوری و خودکفایی معلولین و بازگرداندن آنها به اجتماع، زندگی و .... مطرح بوده است. اگر معلولیت را عارضه ای که براثر ضعف یا اختلال در سیستم جسمی – حرکتی ایجاد و سبب اختلال در جابه جایی و بر قراری ارتباط فرد با محیط می گردد و معلول جسمی حرکتی را فردی که به هر علت دچار ضعف، و یا عدم توانایی در اندام های حرکتی شده و برای حرکت نیاز به استفاده از وسایل کمکی داشته باشد تعریف نماییم این پژوهش از حیث تبیین این که خانه ای برای معلولین جسمی- حرکتی با توجه به اصول طبیعت گرایی (ارگانومی) چه فضاهایی را باید دارا باشد تهیه و ارائه شده است. هدف از این پژوهش پرداختن به ضرورت نیاز به طراحی مجموعه ی مسکونی برای معلولین جسمی – حرکتی و تطبیق فضاهای ساخته شده ی موجود با نیاز های آنان و ارائه ی راه کارهای طراحی جهت تلفیق ابعاد گوناگون زندگی فرد معلول با سایر افراد جامعه و اجتناب از جداسازی آنان از دیگر شهروندان است که در راستای آن مطالعاتی را مورد بررسی نیازهای فضایی معلولین، دسته بندی فضایی و تعیین استانداردهای طراحی مجموعهی مسکونی برای این افراد مطرح شده است. در مورد روش تحقیق می توان این تحقیق را دردسته ی روش تحقیق کیفی و از نوع کاربردی قرار دارد. تحقیق حاضر پس از مطالعات زیر بنایی انجام گرفته و با توجه به موضوع پژوهش و نتایج آن به روش کیفی (کاربرد) صورت گرفته و پس از آن واحد مسکونی مورد نظر طراحی شده است. و همچنین با بررسی و کاوش در اندیشه و تجربیات متفکران گذشته در پی درک هر چه بیشتر ارتباط انسان و محیط، به مطالعه ی شیوه های طبیعت گرا در معماری در جهت دستیابی به الگویی مناسب برای طراحی واحد مسکونی گام برمی دارد. به گونه ای که بتواند علاوه بر رعایت اصول کلی بهره مندی از عوامل اقلیمی دید و منظر فضای باز خصوصی و عمومی و... راهگشایی برای برای خلق فضاهای زنده و پویا نیز باشد.