نام پژوهشگر: اسماعیل اصغری ترکی
اسماعیل اصغری ترکی عبدالاحد غیبی
شعر عرب تا نیمه ی اول قرن نوزدهم میلادی به همان صورت ناپسند عصر عثمانی حرکت می کرد. از نیمه ی دوم قرن نوزدهم عرب ها اندک اندک به حقوق سیاسی و اجتماعی خود پی بردند، و از طرف دیگر دیوان های شعرای دوره ی عباسی و جاهلی را مطالعه کردند، و متوجه شدند که شعر آنان آئینه ی تمام نمای زندگی شان است؛ بنابراین شاعرانی مثل احمد شوقی، حافظ ابراهیم و خلیل مطران اشعار عصر عباسی و دوره های قبل را به دقت خواندند، و به نحو احسن از سرچشمه ی اصیل شعر عربی بهره بردند تا آنجا که اسلوب شان محکم شد و راه شعر خوب و مردمی برای شان هموار گشت. آن ها در اشعار خودشان بر مواد ادبی قدیم عربی تکیه کردند و فخامت شعر قدیم را در اشعار خود حفظ نمودند. از این میان احمد شوقی یکی از شعرای برجسته ی دنیای عرب، و یکی از بزرگترین ارکان نهضتی است که شعر عربی را به سوی ارزش های جاودانه سوق داده، و توانسته است با استعداد فطری و ذوق سرشار شعری و تعمّق در آثار شعرای نامدار عرب، و تأثر از شعرا و نویسندگان برجسته ی فرانسوی لقب امیرالشعرای دنیای عرب را به خود اختصاص دهد؛ و به شهرتی فراگیر در محافل ادبی و اجتماعی مصر و دیگر کشورهای عربی دست یابد. وی پس از گذراندن تحصیلات مقدماتی در مصر برای تحصیلات عالیه با حمایت دربار مصر راهی فرانسه شده و پس از حدود چهار سال گشت و گذار در چند کشور اروپایی به مصر بازگشت. وی پس از بازگشت از اروپا به دربار پیوست؛ زندگی او در دربار با انواع خوش گذرانی ها ادامه داشت تا این که با تغییر و تحولاتی که در دربار مصر صورت گرفت و عباس پاشا از حکومت خلع شد و حسین کامل جای او را گرفت، شوقی آن موقعیت قبلی را که در قصر داشت، از دست داد، لذا به اسپانیا تبعید شد. وی پس از مدتی زندگی در تبعید در سال 1920م به وطنش بازگشت؛ اما این بار او برای زندگی متن مردم را انتخاب کرد؛ با آنان بود، دردهای آن ها را می دانست، مشکلات آن ها را لمس می کرد، آمال و آرزوهای هم وطنان خود را درک می کرد؛ لذا وقتی اشعار این شاعر نامدار عرب را مطالعه می کنیم، با انواع شعر مواجه می شویم، که می توان آن را در تقسیم بندی های گوناگون نشان داد. در یک تقسیم بندی که ما در این پژوهش دنبال آن هستیم، اشعار او را می توان در دو موضوع مقابل هم یعنی سنت و تجدد از هم جدا کرد. موضوعاتی که زندگی پرحادثه ی شاعر از تلخ و شیرین در سرودن آن ها تأثیر به سزایی داشته است؛ و این یک چیز طبیعی است که اشعار هر شاعری بازتابی از زندگی خود و هم وطنانش می باشد. لذا در این نوشتار که با رویکرد توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است، این مسائل مطرح می باشد: 1) آیا شوقی در شعرش به مضامین سنتی پرداخته است؟ 2) شوقی چقدر در شعرش به مضامین جدید اهتمام نموده است؟ 3) علت توجه و اهتمام شاعر به مضامین سنتی و جدید چه بوده است؟ با این فرضیه ها می توان به سئوالات فوق جواب داد: الف) شوقی در دوره ای از زندگی ادبی خود از قدما تقلید کرده و همچنین شرایط زندگیش تا تبعید ایجاب می کرده که وی در آن دوران و چه بعد از آن به مضامین و موضوعات سنتی نظیر مدح، رثا و... بپردازد، و این نوع از اشعار وی، بازتاب دهنده ی شرایط آن دوران است. ب) هر شاعری، از دوران زندگی خودش کم و بیش تأثیر می پذیرد شوقی نیز از این قاعده مستثنی نیست. وی شاعری معاصر است و طبیعی به نظر می رسد که در اشعار او مسائل و موضوعات جدید مثل وصف، مسائل سیاسی و اجتماعی عصر خود، توصیف مظاهر تمدن جدید و... وجود داشته باشد. ج) اهتمام شاعر به مسائل سنتی بیشتر به دلیل ارضای محیط سنتی اعم از مردم عادی و امیران بود، که به عادات و آداب و سنن نیاکان گذشته خو گرفته بودند. لذا شاعر در میان آن ها زندگی می کرد و با خواسته های آن ها هم نوا می شد. اما در مورد نوگرایی شاعر باید گفت که علت توجه وی به آن، هم گام شدن با تکنولوژی و دستاوردهای تمدن جدید است. این نوع اشعار بیشتر حاصل بیداری ملل و توجه آن ها به حق و حقوق از دست رفته ی خودشان بوده است؛ که شاعر در این خواستن ها و انقلابات، با شعر خودش با هم نوعان خود در کشورش یا سایر کشورها هم نوایی کرده است. پیشینه ی تحقیق در مورد سنت و تجدد در شعر عربی نوشته ها و مقالاتی وجود دارد؛ مثلاً دو کتاب کارکرد سنت در شعر معاصر عرب نوشته ی احمد عرفات الضاوی، نوگرایی در شعر معاصر عرب اثر خلیل ذیاب ابوجبهه، و مقالاتی نظیر جای گاه سنت در شعر معاصر عرب نوشته ی احسان عباسی، تجدید و نوگرایی در شعر شاعران نئوکلاسیک مصر اثر دکتر عبدالاحد غیبی، نوآوری و مفاهیم آن در شعر عربی اثر محمدرضا میرزانیا، نوآوری در ادب متعهد عرب اثر انیسه خزعلی و.... با توجه به این که بیشتر این نوشته ها به طور عمومی به این موضوعات پرداخته اند؛ نظیر نوآوری در شعر معاصر عرب یا کارکرد سنت در شعر معاصر عرب، و از طرف دیگر شاعر خاصی را در نظر نگرفته اند، و این که به این دو موضوع توأمان نپرداخته اند؛ لذا در این پایان نامه سعی خواهد شد به این دو موضوع باهم و به طور خاص در شعر یک شاعر پرداخته شود. همچنین نگارنده بر آن است تا با انجام این پژوهش، گذشته از پرداختن به میان قدیم و جدید در شعر شاعر؛ خاستگاه های این مضامین را از نظر پنهان نگذارد، و در این میان علل و عوامل رویکرد دوگانه ی شاعر را مورد بررسی قرار دهد. پایانامه ی حاضر از سه فصل تشکیل شده است، فصل اول به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی مصر در روزگار شاعر اختصاص دارد. این دوره اوج فعالیت های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی مصر است. حمله ی ناپلئون به مصر، تلاش مردم برای رهایی از دست استعمار خارجی و استبداد داخلی، تلاش برای ایجاد دموکراسی در کشور، تأسیس مدارس، ایجاد چاپ خانه ها و چاپ روزنامه و... از ویژگی های این دوران است که در شعر شاعر نیز این حوادث و اتفاقات کم و بیش انعکاس یافته است. فصل دوم به زندگی شاعر از تولد تا وفات او اختصاص یافته است. نخست به زندگی شخصی وی از شروع تحصیل در مصر تا ادامه ی آن در اروپا، نشست و برخاست با امرا و پادشاهان، دوری از وطن و سکونت در اسپانیا از روی قهر و اجبار تا بازگشت از سکونت اجباری و برگشت به میان مردم، و سپس به افکار و ویژگی های شعری وی از تقلید تا نوگرایی و آثار به یادگار مانده از او پرداخته شده است. فصل سوم به سنت و تجدد در شعر شاعر اختصاص دارد. این فصل از سه بخش تشکیل شده است، بخش اول به تعریف و توضیح کلیات نظیر تعریف سنت و تجدد و علل و عوامل پرداختن شاعر به آن ها پرداخته است. در بخش دوم و سوم که قسمت اصلی پایان نامه را تشکیل می دهد، یکی به موضوعات قدیمی اختصاص یافته و دیگری به موضوعات جدید. در این دو بخش به سراغ دیوان شاعر رفته و بعد از استخراج نمونه هایی از اشعاری که دارای مضامین قدیمی و جدید هستند، به شرح و تحلیل و ترجمه ی آن ها پرداخته شده تا جای گاه هریک از آن ها در این دسته بندی مشخص شود.