نام پژوهشگر: نجمه طایی
نجمه طایی مختار ملک پور
پژوهش حاضر با هدف ساخت و هنجاریابی آزمون نظریه ذهن و بررسی سیر تحول و مقایسه ی ابعاد نظریه ذهن در کودکان مبتلا به آسیب بینایی و عادی گروه سنی 4 الی 12 سال در شهر اصفهان انجام شد. در این پژوهش توصیفی(از نوع آزمون سازی و اعتبار سنجی)، آزمونی که تلفیقی از نظریه رویکرد رشدی موریس و نظریه ذهن فنگ، داستانها و سوالاتی طراحی شد ، که شامل سه خرده مقایس می باشد و به طور مقدماتی اجرا گردید. سپس آزمون نهایی روی یک نمونه 104 نفری از کودکان گروه سنی 4 الی 12 که در مراکز آموزشی و مدارس در سال تحصیلی 92-1391 مشغول به تحصیل بودند با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس اجرا و سوال ها از نظر ویژگی های روانسنجی مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که این آزمون از روایی و پایایی مناسبی برخوردار است. برای تعیین پایایی آزمون نظریه ذهن از روش آلفای کرونباخ و پایایی نمره گذاران استفاده شد. برای کل آزمون و همچنین تک تک خرده مقیاس ها آلفای کرنباخ محاسبه شده. این ضرایب برای کل آزمون 81/0و برای خرده آزمون اول ،78 /0 خرده آزمون دوم73 /0و خرده آزمون سوم 84/0 بدست آمد.در پژوهش حاضر به منظور اخذ روایی سازه، همبستگی بین نمرات آزمودنی ها در خرده مقیاس ها و نمره آنها در کل آزمون نظریه ذهن محاسبه گردید(خرده مقیاس سطح اول88/0، خرده مقیاس سطح دوم 77/0، خرده مقیاس سطح سوم83/0). و با توجه به یافته های جانبی پژوهش روند تحول نظریه ذهن در کودکان با آسیب بینایی بررسی شد. در تجزیه وتحلیل داده ها تحلیل واریانس یک سویه، روش های آمار توصیفی و آزمونه شفه(با توجه به نابرابر بودن اندازه ی نمونه ها) استفاده شد. با توجه به نمره های هر سه سطح و نمره کل می توان بیان داشت که کودکان سنین 9 و 12 ساله بهترین کارکرد و کودکان 4 الی 6 ساله پایین ترین کارکرد را در سطوح نظریه ذهن داشته اند. نتیجه نهایی نشان داد که روند تحول نظریه ذهن در کودکان با آسیب بینایی با افزایش سن یه سطوح بعدی یعنی سطح سه نائل می گردد، یعنی این که با افزایش سن کارکرد آزدمودنی ها بهتر می شود و آزمودنی ها به سطوح بالاتر نظریه ذهن می رسند. و مقایسه ابعاد کودکان با آسیب بینایی و عادی در خرده مقیاس سطح سوم نظریه ذهن می باشد. کلید واژه ها: پایایی ، روایی ،آزمون نظریه ذهن، کودکان مبتلا به آسیب بینایی، کودکان عادی
نجمه طایی مهناز یزدانی
شوری خاک و آب یکی از عوامل کاهش دهنده¬ی رشد و عملکرد بسیاری از محصولات کشاورزی در ایران می¬باشد. شوری رشد و ترکیب متابولیت های ثانویه در گیاهان دارویی را نیز تحت تاثیر قرار می دهد. salvia viridis و salvia spinosa دو گونه گیاهی علفی و معطر متعلق به جنس مریم گلی از تیرهء نعناعیان (lamiaceae) است. از مواد موثرهء گیاهان جنس مریم گلی در صنایع غذایی، دارو سازی، آرایشی و بهداشتی استفاده می شود. با توجه به اینکه سطح تحمل شوری در این دو گونه و چگونگی اثر شوری بر متابولیت های ثانویه در این گیاهان تاکنون بررسی نشده است اثر شوری برشاخص های رشد و میزان اسانس این دو گونه از جنس مریم گلی انجام گردید. دانه رست های حاصل از دو گونه فوق در شرایط کشت هیدروپونیک تحت تنش شوری در غلظت های صفر(شاهد)، 20، 40، 60 و 80 میلی مولار (nacl) قرار گرفتند. چهار هفته پس از رشد، شاخص-های رشدی مانند وزن تر ، وزن خشک، طول ساقه و ریشه و همچنین میزان عناصر سدیم و پتاسیم، میزان پرولین، قندهای محلول، پروتئین، فعالیت آنزیم کاتالاز و رنگیزه¬های فتوسنتزی (کلروفیل و کاروتنوئیدها ), ترکیبات تشکیل دهنده اسانس نیز مورد بررسی قرار گرفت. با افزایش سطوح شوری طول ساقه، وزن خشک و تر ریشه و ساقه در هر دو گونه کاهش یافت. ترکیبات تشکیل دهنده اسانس نیز در viridis دستخوش تغییرات زیادی گردید. همچنین با افزایش سطوح شوری در هر دو گونه میزان سدیم افزایش و میزان پتاسیم کاهش معنی داری پیدا کرد. در ترکیبات اسانس گونه(s.viridis) ترکیباتی نظیر آلفا توجن، آلفا کوپائن، جرماکرن دی کاهش پیدا کرده و برعکس ترکیباتی نظیر آلفا پینن، بتا پینن و لینالول تحت تنش شوری در مقایسه با شاهد افزایش یافته است. بنابراین می توان چنین نتیجه گیری کرد که گونه s. viridis نسبت به تنش شوری بسیار حساس بوده و شوری بالاتر از 20 میلی مولار اثرات کاهشی شدیدی بر رشد آن دارد و اما s. spinosa کمی حساسیت کمتری داشته و با افزایش تولید پرولین، قندهای محلول و جلوگیری از کاهش میزان پتاسیم در شرایط تنش کمی در شرایط تنش شوری مقاومت می کند.