نام پژوهشگر: مریم فیضی
مریم فیضی نادر فتحیان پور
امروزه یکی از بزرگترین دغدغه های فکری بشر آلودگیهای محیط زیست می باشد و از جمله مهمترین این آلودگیها ، آلاینده-های نفتی می باشند که با توسعه صنایع مرتبط و انتشار در منابع حیاتی محیط زیست شامل آب، خاک و هوا به شدت سلامتی انسان را مورد تهدید قرار داده است و نمونه بارز آن بحران آلودگی نفتی روستاها و مناطق اطراف پالایشگاهها ومراکز پتروشیمی است. لذا کنترل و پاکسازی این آلاینده ها از محیط زیست اطرافمان بیش از پیش اهمیت می یابد. جهت نیل به این هدف راهکارهای زیادی در بخشهای مختلف محیط زیست تاکنون ارایه شده است. در تحقیق حاضر که هدف اصلی آن بررسی رفتار آلاینده های نفتی ناشی از تاسیسات پالایشگاه و پتروشیمی در آب زیرزمینی دشت شازند اراک می باشد، به مدلسازی کمی و کیفی آبخوان این دشت پرداخته ایم. به دلیل وجود تاسیسات پالایشی و پتروشیمی، مخازن متعدد نگهداری نفت خام، فرآورده های نفتی و پتروشیمی، خطوط لوله و نیروگاه در منطقه شازند اراک احتمال نشت مواد آلاینده از مخازن و لوله ها به محیط زیست و از جمله آبهای زیرزمینی در این قطب صنعتی وجود داشت. از این رو این منطقه برای مطالعه موردی در تحقیق حاضر انتخاب گردید. این تحقیق در دو قسمت انجام شده است. قسمت اول مطالعات صحرایی و نمونه-برداری و قسمت دوم مدلسازی ریاضی حرکت و انتقال آلودگی در آبهای زیرزمینی بود. مطالعات صحرایی به شکل دو سری نمونه برداری از چاههای منطقه در تاریخ های دی سال 85 و مرداد سال 86 انجام شد. نتایج آزمایشات تجربی نشان دادند که متوسط غلظت ترکیبات هیدروکربنی چند حلقه ای آروماتیک (pah) در چاههای سری اول و دوم به ترتیب برابر 2/4 و 38/1 میکروگرم بر لیتر بوده است که در مقایسه با مقادیر مجاز برای مصارف شرب نامناسب و برای مصارف کشاورزی و آبیاری مناسب است. در هر دو سری مقادیر داخل پالایشگاه و پتروشیمی کمتر از مقادیر بیرونی است. مقادیر کم غلظت pahs در چاههای داخل پالایشگاه و پتروشیمی با توجه به قرارگیری این چاهها در بالادست منابع آلودگی (پوندهای تبخیر و مخازن انبار)، قابل قبول است. در هر دو سری مقادیر غلظت در چاههای خارج پالایشگاه و پتروشیمی با دور شدن از منبع در جهت جریان، کاهش می یابد و این کاهش غلظت تدریجی به سمت خروجی دشت (پل دوآب) در نتیجه فرآیندهای انتقال و پخش است. مقادیر غلظت سری اول نسبت به سری دوم بالاتر است و این امر می تواند به دلیل اختلاف ارتفاع سطح ایستابی ناشی از تغییر فصل باشد. هدف از مدلسازی ریاضی حرکت و انتقال آلودگی در آبهای زیرزمینی، پیش بینی میزان گسترش آلاینده های نفتی و تغییرات غلظت آنها در زمانها و مکانهای مختلف بود. برای رسیدن به این هدف از مدل visual modflow استفاده شد و آبخوان مورد مطالعه از لحاظ کمی برای یک دوره 16 ساله از سال 1370 تا 1386 شبیه سازی گردید. در این مرحله مقادیر اولیه ضرایب آبخوان با استفاده از روش بهینه سازی حداقل مربعات، با ضریب همبستگی حدود 98/0 بین مقادیر محاسبه شده و مشاهده ای، اصلاح شد. بعد از شبیه سازی کمی و واسنجی آن، با وارد کردن پارامترهای کیفی، شبیه سازی آلودگی انجام شد و برای اعتبارسنجی این شبیه-سازی، نتایج به دست آمده با اندازه گیریهای صحرایی کنترل و در نهایت انطباق نسبتا قابل قبولی حاصل گردید. نتایج شبیه سازی آلودگی نشان دادند که هاله آلودگی در حال گسترش به سمت چاههای پایین دست می باشد و در صورت عدم وجود یک سیستم اصلاح جهت کنترل و رفع آلودگی، حرکت آلاینده ها در سالهای آتی باعث به وجود آوردن خطرات زیست محیطی جدی در این آبخوان خواهد شد.
مریم فیضی دانش پروانه
چکیده پدیده ی شهروندی از جمله پدیده هایی است که در عصر تحولات سیاسی – اجتماعی در جهان بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته است. برای اینکه جامعه بتواند بدون بیان رسمی حقوق به درستی کار کند اما به سختی می توان وجود یک جامعه انسانی با ثبات را بدون وجود حس تعهد میان اعضایش تصور نمود. هدف این تحقیق بررسی نگرش به شهروندی در بین ساکنان شهرستان گیلانغرب است ، جامعه آماری این تحقیق افراد 64-15 ساله این شهرستان بوده که تعداد آنها 46190 نفر می باشد با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه انتخاب شده برابر با 381 نفر تعیین شد که به صورت تصادفی ساده انتخاب شده اند . در این تحقیق برای سنجش میزان شهروندی از سه شاخص موقعیت ، رفتار و احساس استفاده شده است ، آماره های توصیفی و همچنین میزان هرکدام از آنها در سطح رتبه ای طبقه بندی شده ، برای سنجش میزان آشنایی شهروندان از شاخص موقعیت شهروندی از دو بعد حقوق و وظایف استفاده شده و همچنین برای سنجش میزان آشنایی شهروندان با حقوق و وظایف شهروندی در مرحله رفتار و عمل از دو بعد حقوق و وظایف شهروندی استفاده شده است. شاخص احساس شهروندی دارای دو بعد هویت و تعلق و فضیلت مدنی است . نتایج تحقیق نشان داد که بین سن ، بین تحصیلات ، بین استفاده از رسانه های ارتباط جمعی، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، اعتماد نهادی و نگرش به شهروندی رابطه وجود دارد. کلمات کلیدی: نگرش به شهروندی، رسانه های ارتباط جمعی، پایگاه اجتماعی – اقتصادی، اعتماد نهادی.
مریم فیضی حسین کوهستانی
رخداد معدنی مس آق کند در زیرپهنه طارم از زون البرز و در فاصله 48 کیلومتری شمال زنجان قرار دارد. سنگ های رخنمون یافته در محدوده مطالعاتی شامل گدازه های بازالت- بازالت آندزیتی، تراکی بازالت و توف های بازیک تیره رنگ (به سن ائوسن)، گدازه های ریولیتی- ریوداسیتی، پرلیت، پیچستون و ایگنیمبریت (به سن الیگوسن) هستند. گدازه های ریولیتی- ریوداسیتی دارای بافت های پورفیریتیک، میکرولیتی پورفیری، حفره ای و بادامکی بوده که درشت بلورهای پلاژیوکلاز، بیوتیت و گاه سانیدین در زمینه دانه ریز تا میکرولیتی قرار گرفته اند. پرلیت ها دارای بافت پرلیتی و هیالوفیریک بوده و درشت بلورهای پلاژیوکلاز، سانیدین و بیوتیت در یک زمینه شیشه ای با ترک های مدور قرار گرفته اند. در پیچستون ها ترک های پرلیتی مدور وجود نداشته و جهت یابی مشخص در ترک های شیشه دیده می شود. ایگنیمبریت ها دارای بافت اوتاکسیتی و پورفیرو کلاستیک با حالت جریانی مشخص بوده و متشکل از بلورهای پلاژیوکلاز، سانیدین، کوارتز و کانی های کدر همراه با قطعات خرده سنگی می باشند. قطعات خرده سنگی ایگنیمبریت ها دارای بافت پورفیریتیک و شاردهای شیشه-ای در یک زمینه با حالت جریانی هستند. گدازه های بازالتی- بازالت آندزیتی دارای بافت پورفیریتیک با درشت بلورهای پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن در یک زمینه دانه ریز کلریتی و اپیدوتی می باشند. بررسی های ژئوشیمیایی نمونه های برداشت شده نشان می دهد سنگ های حدواسط و اسیدی هر دو به طور ویژه از عناصر لیتوفیل بزرگ یون (lile) و عناصر نادر خاکی سبک (lree) غنی شدگی و از عناصر با پتانسیل یونی بالا (hfse) تهی شدگی نشان می دهند. این داده های ژئوشیمیایی، بیانگر ویژگی کمان ماگمایی برای مجموعه سنگی منطقه و نشان دهنده نقش سیالات آزادشده از زون فرورانده در غنی سازی این عناصر در ماگما می باشد. کانه زایی مس در منطقه آق کند به صورت رگه ای با طول رخنمون 50 متر و پهنای 2 متر با راستای شمال باختری- جنوب خاوری و شیب نزدیک به 70 درجه به سمت شمال خاوری درون گدازه های بازالتی- بازالت آندزیتی الیگوسن رخ داده است. شش مرحله کانه زایی در رخداد معدنی مس آق کند قابل تشخیص است. این مراحل با رگه- رگچه های فلوئورین (مرحله اول) آغاز و به ترتیب با ته-نشست کوارتز و کالکوپیریت در رگه ها و سیمان گرمابی برش ها (مرحله دوم)، رگه و رگچه های سیلیسی- اولیژیستی (مرحله سوم)، رگچه های منفرد و یا دسته رگچه های نیمه موازی تا متقاطع کوارتز (مرحله چهارم)، کلریت با بافت رگه- رگچه ای و پرکننده فضاهای خالی (مرحله پنجم) و سرانجام تشکیل مالاکیت و اکسیدها و هیدروکسیدهای آهن به صورت رگه- رگچه ای و پرکننده فضاهای خالی (مرحله ششم) ادامه یافته است. دگرسانی در منطقه آق کند از وسعت چندانی برخوردار نبوده و به بخش های سیلیسی و کلریتی شده پهنه های کانه دار محدود می شود. دگرسانی پروپلیتیک در خارج از بخش های کانه دار رخ داده است. کالکوپیریت و به مقدار کمتر اولیژیست کانی شناسی اصلی ماده معدنی را در رخداد معدنی مس آق کند تشکیل می دهند. مالاکیت، گوتیت و لپیدوکروسیت در اثر فرآیندهای هوازدگی و سوپرژن تشکیل شده اند. فلوئورین، کوارتز و کلریت مواد باطله اصلی در این رخداد معدنی هستند. بافت ماده معدنی و مواد باطله بسیار متنوع و شامل انواع بافت های دانه پراکنده، رگه- رگچه ای، خُردشده، برشی، پُرکننده فضای خالی، جانشینی، کوکاد، قشرگون، گل کلمی و پَرمانند است. بررسی تغییرات ژئوشیمیایی عناصر فرعی و کمیاب بهنجار شده به کندریت برای گدازه های آندزیت بازالتی فاقد کانه زایی ائوسن (سنگ میزبان)، گدازه های ریولیتی- ریوداسیتی الیگوسن و بخش های کانه دار نشان دهنده شباهت الگوی این عناصر در بخش های کانه دار و گدازه های ریولیتی- ریوداسیتی است. این موضوع می تواند بیانگر ارتباط سیالات کانی ساز با گدازه های ریولیتی- ریوداسیتی الیگوسن و مشتق شدن آنها از این گدازه ها و یا معادل های درونی آنها باشد. هر چند دگرسانی گدازه های آندزیت بازالتی میزبان و شسته شدن عناصر از آنها نیز می تواند در تشکیل کانی-سازی منطقه موثر بوده باشد. مقایسه ویژگی های اصلی رخداد معدنی آق کند با کانسارهای مختلف مس حاکی از آن است که رخداد معدنی مس آق کند از نظر ویژگی های زمین شناسی، دگرسانی و کانه زایی، بیشترین شباهت را با کانسارهای مس تیپ رگه ای- گرمابی دارد. کلید واژه ها: سنگهای آتشفشانی، سیالات گرمابی، کانه زایی مس، ، آق کند، زنجان.