نام پژوهشگر: ابوالفضل گندمی
محبوبه پیشانی یزدی فاطمه سعادت جو
در مسائل مختلف روزمره، با اطلاعاتی سروکار داریم که هر کدام به نوعی غیرقطعی می باشند. مدیریت کردن این نوع از اطلاعات با استفاده از سیستم های پایگاه داده کلاسیک، موجب فقدان زیان آور معانیِ داده، شده است. بنابراین استفاده از تکنیک های پیشرفته ی مدل سازی پایگاه داده، ضروری می باشد. با ورود مفهوم شیءگرایی در پایگاه داده ها، پایگاه داده های رابطه ای در زمینه های مختلف کم کم جای خود را به پایگاه داده های شیءگرا دادند. با پیشرفت در این زمینه، مشاهده شد که اشیاء ساده به تنهایی قادر به دربرگرفتن انواع داده های مرکب نمی باشند و بدین ترتیب اشیاء مرکب طراحی شدند. از طرفی برای حل مشکل داده های غیرقطعی، روش هایی ارائه شد. یکی از این روش ها برای مدل سازی پایگاه های داده، ترکیب پایگاه داده شیءگرا با منطق فازی می باشد. مانند، فازی سازی در سطح صفات، شیء-کلاس، کلاس-ابر کلاس، روابط کلاس-کلاس و تخصیص های مختلف بین کلاس ها. ترکیب کردن مدل سازی پایگاه داده شیءگرا با منطق فازی، طراحی برنامه های کاربردی پیچیده و متمرکز روی دانش را آسان کرده و به گونه ای کارا، با عدم قطعیت برخورد می کند. از طرفی در پرس وجوهایی که در پایگاه داده شیء گرای فازی مطرح می شوند، مقدار عضویت یک شیء در مجموعه ی جواب، ثابت نیست و معیاری از تناسب آن شیء با پرس وجوی مطرح شده می باشد. ما سعی داریم یک پرس وجوی فازی را به گونه ای تجزیه و تحلیل کنیم که جواب هایی با معناتر و نزدیک تر به پرس وجو را برگرداند. همچنین به کاربر اجازه می دهیم تا بتواند بهتر هدف خود را از بیان پرس وجو دنبال کند و اشیاء مورد نظرش را بازیابی نماید. هم-چنین فرم های بصری برای برقراری ارتباط کاربران غیرحرفه ای با پایگاه داده شیءگرای فازی طراحی شده است. ارائه ی این رویکرد منجر به بهبود پرس وجوها توسط کاربر و جلب رضایت بیشتر کاربر می گردد. واژه های کلیدی: پایگاه داده شیءگرا، سیستم های فازی و پرس وجوی فازی.
محمد جواد قرقچیان علیمحد لیطف
در دهه اخیر، به علت اتصال تعداد بیشماری از کامپیوتر های شخصی به شبکه جهانی اینترنت، انفجاری در توزیع و استفاده آسان از داده های دیجیتال چند رسانه ای به وقوع پیوسته است. برای حفاظت از محصولات دیجیتال چند رسانه ای در برابر کپی های غیر مجاز و حفظ حق نشر آن از دو تکنیک رمز نگاری و پنهان نگاری استفاده می شود. در پنهان نگاری داده در تصویر، چشم انسان نباید تفاوت بین تصویر اصلی و تصویر پنهان نگاری شده را حس کند که به این خصوصیت شفافیت گفته می شود. برای درج پیام در رسانه میزبان می توان از حوزه مکان یا حوزه فرکانس استفاده نمود. حوزه متداول برای پنهان نگاری، حوزه تبدیل کسینوسی گسسته است که به علت ویژگی ذاتی اش باعث افزایش شفافیت آن خواهد شد. مناسب ترین باند برای حفظ شفافیت پنهان نگاری باند میانی تصویر است. هدف این پایان نامه تشخیص محل دقیق باند میانی تصویر در حوزه تبدیل کسینوسی گسسته است. با استفاده از حوزه تبدیل فوریه که در آن نحوه آرایش اجزاء فرکانسی به صورت دایره ای و از مرکز به سمت بیرون مرتب است، باند میانی تصویر استخراج می شود. سپس با الگوریتم ژنتیک سعی می شود محل باند میانی تصویر در حوزه تبدیل کسینوسی گسسته تعیین شود به نحوی که اختلاف تصویر خروجی باند میانی آن با تصویر خروجی باند میانی ای که در حوزه تبدیل فوریه به دست آمده است به حداقل برسد.
محمد حجازی فاطمه سعادتجو
امروزه استفاده و به کارگیری اطلاعات وب یک امر حیاتی و مهم در تمامی زمینه ها به خصوص تحقیقات دانشگاهی شده است. منابع بسیار زیادی با عملکردهای گوناگون در وب سایت های مختلف، سرویس های متعددی برای کاربران و محققین ارائه می کنند. در میان منابع موجود در دنیا که در حوزه های تحقیقاتی وجود دارد، سیستم های اطلاعاتی دیجیتال کاربرد زیادی دارد. این سیستم ها یکی از منابع مهم اطلاعاتی برای جامعه علمی به حساب می آیند که سرویس های ارزنده ای را برای کاربران ارائه می کنند.بهر حال هنگامی که کاربران، نویسندگان را با استفاده از این سیستم ها بررسی می کنند، اغلب فرض می کنند که محتوای نمایش داده شده بدون خطا و ابهام می باشد، در صورتی که این مسئله به ندرت رخ می دهد. سیستم های دیجیتال اطلاعات خود را از منابع مختلف با استانداردها و اختصارات مختلف جمع آوری می کنند که این باعث چالش هایی می شود. در میان این چالش ها،نام های مشابه یکی از مهم ترین موارد می باشد و مطالعات و تحقیقات زیادی در این زمینه صورت گرفته است. روش های زیادی برای خوشه بندینام نویسنده ارائه شده است که این روش ها کل لیست بانک اطلاعاتی را خوشه بندی می کنند و خیلی هزینه بر هستند زیرا سیستم های دیجیتال شامل میلیون ها رکورد می باشد و مدام به تعداد آن ها اضافه می شود. در این پایان نامه ما یک روش اکتشافی برای تفکیک نام های نویسندگان ارائه کرده ایم که برای اجتناب از خوشه بندی کل پایگاه داده ها می باشد. برای انجام این کارابتدا می بایست پایگاه داده ها با استفاده از روشی خوشه بندی شود، سپس با استفاده از روش ما تنها رکوردهایی که به بانک وارد می شوند در خوشه مناسب قرار گیرند؛ که این باعث کاهش هزینه عملیات خوشه بندی کل لیست و افزایش صحت در خوشه های داخل بانک می شود. اگر رکورد جدید متعلق به یکی از خوشه های داخل بانک باشد، این رکورد به خوشه مربوطه وارد می شود و اگر نه به عنوان خوشه جدید در نظر گرفته می شود. ما همچنین در روش خود از اطلاعات وب برای اضافه کردن ویژگی های بیشتر و بالا بردن صحت استفاده نموده ایم. استفاده از شواهد بیشتر در عملیات خوشه بندی باعث افزایش دقت در نتایج خوشه بندی می شود. آزمایشات با مجموعه داده واقعی از یکی از کتابخانه های دیجیتال به نام dblp که ویژگی هایی به آن اضافه شد انجام شده است که نشان می دهد روش ما به طور میانگین 87 درصد صحت در نتایج خوشه بندیبه دست آورده است.
فرشته مسلمان یزدی فضل الله ادیب نیا
چکیده رابطکاربر،محیطیاستکهارتباطبینانسانورایانهرابرقرارمیکندوپلارتباطیبینانسانومحیطوب،برنامههاونظامهایرایانهایاست. خشنودیورضایتکاربراندرصورتیفراهممیشودکهتعاملبیشتروبهتریبینآنانومحیطهایرایانهایبرقرارشود. باتوجهبهعلایقوسلیقههایمتفاوتکاربرانازسوییوتنوعمحیطهایرایانهایازسویدیگر،طراحیرابطکاربرایدهآلدشواربهنظرمیرسد. دراینتحقیقسعیشدهبابررسیعواملموثروبررسیتاثیرروانشناسیرنگوشکلبهیکطراحیواسطکاربریمناسببرایساخترسانههایآموزشیوطراحیسایتدرجذبوآموزشبهترمخاطبباتوجهبهدیدگاهروانشناسیکاربربرسیم.ازآنجاکهاینبررسیدرسطحآموزشوپرورشصورتگرفتهجامعهآماریبراساساهمیتویژهدانشآموزانمقطعابتداییودرپایهپنجمدرنظرگرفتهشدهاست.دراینتحقیقبرایدستیابیبهنتایجازابزارپرسشنامهدرجمعآوریدادههایموردنیازاستفادهشدهاست.نتایج بر اساس علاقه وبهبود عملکرد یادگیری دانش آموزان بدست آمده است کلیدواژه : طراحیواسطکاربرگرافیکی،رسانههایآموزشی،روانشناسیکاربر،روانشناسیرنگ،زیباییشناسیتصویر،آموزش
رحیمه قا سم زاده علی محمد لطیف
در شبکه های حسگر بی سیم به دلیل وجود تعداد زیادی حسگر در شبکه و عدم امکان دسترسی به آنها، تعویض و شارژ باتری آنها عملی نیست، بنابراین مصرف بهینه انرژی در این شبکه ها از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین سبب در طراحی این شبکه ها مسئله اساسی، محدود بودن منبع انرژی حسگرها و ارائه روش هایی جهت بهینه کردن مصرف انرژی که باعث افزایش عمر شبکه می شود به شدت مورد نیاز است. یکی از عمومی ترین پروتکل ها برای کاهش مصرف انرژی حسگرهای بی سیم، پروتکل leach است. این روش از خوشه بندی حسگرهای بی سیم استفاده می کند که خوشه ها هر یک شامل یک گره اصلی به نام سرخوشه و تعدادی گره فرعی به نام عضو هستند. ایجاد کنترل روی تعداد و مکان سرخوشه ها و همچنین اندازه خوشه ها از نظر تعداد اعضا همواره به عنوان یک چالش مطرح بوده است. در این پروژه ، پروتکلی به نام sfla–leach پیشنهاد می گردد که تعداد و محل سرخوشه ها را به طور بهینه تعیین می کند. انتخاب سرخوشه ها بر اساس الگوریتم جهش قورباغه است که معیار برازش، بر اساس انرژی مصرف شده گره های شبکه در هر دور از عملیات محاسبه می شود. در نهایت پروتکل پیشنهادی با leach،leach-c weec و bn-leach مقایسه می گردد، نتایج نشان می دهد که طرح پیشنهادی نسبت به تمام پروتکل های فوق، از لحاظ طول عمر حسگرهای بی سیم افزایش یافته و همچنین مرگ اولین گره نسبت به سه پروتکل ابتدایی بهبود می یابد.
محمدرضا اسداللهی دهکردی علیمحمد لطیف
کاهش نویز از تصاویر نویزی نقش مهمی در پردازش تصویر دارد. این مسئله در تقسیم¬بندی تصویر، تشخیص شی، تشخیص لبه و فشرده¬سازی را تحت تاثیر قرار داده است. به طورکلی، فیلتر میانه و یا فیلترهای غیرخطی برای کاهش نویز استفاده شده است اما این روش¬ها بافت طبیعی و اطلاعات مهم در تصویر مانند لبه¬ها را از بین می¬برد. در این تحقیق، برای از بین بردن نویز¬ از تصاویر نویزی، از روش ترکیبی مبتنی بر اتوماتای سلولی (ca )و منطق فازی که اتوماتای سلولی فازی (fca ) نامیده می¬شود در دو مرحله استفاده می¬شود. در مرحله اول، بر اساس اطلاعات آماری، پیکسل¬های نویزی توسط اتوماتای سلولی شناسایی شده و سپس با استفاده از این اطلاعات، پیکسل¬های نویزی توسط اتوماتای سلولی فازی تغییر خواهد کرد. به طور کلی، اتوماتای سلولی برای سیستم¬هایی با اجزاء ساده که در آن رفتار هر جزء بر اساس همسایگان آن به روز می¬شوند. روش ترکیبی ارائه شده جزئیات مهم تصویر را به صورت ساده، قوی و موازی حفظ می¬کند. روش ارائه شده بر روی تصاویر مقیاس خاکستری آزمایشی معروف پیاده-سازی شده که در مقایسه با سایر الگوریتم¬های متعارف و معروف، موثرتر است.
فاطمه مقصودی ابوالفضل گندمی
مسئله زمانبندی وظایف در رایانش ابری، مسئله ای بسیار مهم محسوب می شود که سعی دارد یک زمانبندی بهینه برای اجرای وظایف و تخصیص منبع بهینه که برای پردازش به آن نیاز دارد را مشخص نماید. در سیستم های موازی و محاسباتی، الگوریتم زمانبندی کار به طور معمول شامل دو مرحله: اولویت بندی کار و انتخاب پردازنده است. در یک الگوریتم زمانبندی کار بر اساس روش ابتکاری ، اولویت بندی متفاوت با طول زمانبندی مختلف بر روی سیستم محاسبات ناهمگن تولید خواهد کرد. بنابراین، یک الگوریتم زمانبندی خوب باید قادر به اختصاص اولویت مناسب به هر زیرکار بسته به منابع مورد نیاز آن،برای به حداقل رساندن طول زمانبندی باشد.