نام پژوهشگر: سیداحسان سیدابریشمی
ارسطو کریمی مسکونی امین میرزا بروجردیان
توسعه شهرنشینی باعث افزایش وسایل نقلیه و به تبع آن تصادفات شده است. با توجه به مشکلات موجود در روش های سنتی ارزیابی ایمنی ترافیک با استفاده از داده های صادفات، نیاز به استفاده از روش های جایگزین و مکمل است. در سال های اخیر استفاده از شاخص های تداخل ترافیکی رشد چشمگیری داشته است. به منظور استفاده از این شاخص های نیاز به اطلاعات کاربران راه، اعم از سرعت، مختصات و جهت حرکت می باشد. در این پژوهش در ابتدا به چگونگی استخراج داده های مذکور با استفاده از تحلیل ویدیویی خودکار و کالیبراسیون دوربین پرداخته شده است. برای افزایش دقت در ارزیابی های ایمنی و در نظرگیری ابعاد وسایل نقلیه، مدل سازی دو بعدی وسایل نقلیه انجام گرفته است. برای در نظرگیری جنبه های مختلف یک تداخل ترافیکی و بررسی جامع تر ریسک وقوع تصادفات، شاخص نسبت فاصله توقف برای بررسی تداخلات متقاطع در تقاطع توسعه داده شد و مقادیر این شاخص با شاخص زمان تا تصادف مقایسه گردید. با توجه به اینکه ریسک وقوع یک تداخل بحرانی را همانند یک تصادف نمی توان تنها به یک نقطه اختصاص داد، روشی مبتنی بر روش تخمین تراکم کرنل برای رفع این مشکل و تعیین نواحی خطر حرکات مختلف توسعه داده شد. با استفاده از این روش یک سطح پیوسته بر داده های گسسته تداخل بحرانی اعمال شد. علاوه بر تعیین نواحی خطر، ارتفاع سطح ایجاد شده، تخمینی از تعداد تداخلات بحرانی در هر نقطه را ارایه می دهد. تخمین تعداد تداخلات بحرانی با استفاده از ماتریس پهنای باند msp نسبت به ماتریس پهنای باند rr بیشتر است، اما نتایج حاکی از یکسان بودن محل نواحی خطر است. مقایسه مختلف بین شاخص نسبت فاصله توقف و زمان تا تصادف بیان گر قابلیت بیشتر شاخص نسبت فاصله توقف در توصیف شدت پیامدهای ناشی تصادف در صورت وقوع آن است.
سجاد حسن پور محمود صفارزاده
امروزه حمل و نقل مواد خطرناک برای تامین نیاز صنایع، اهمیت فوق العاده ای در توسعه اقتصادی کشورهای جهان دارد. با توجه به خصوصیات ذاتی این مواد، حمل و نقل آنها همواره ممکن است خطراتی را برای انسان ها، ساختمان ها، اموال مردم و یا محیط زیست و جانوران به همراه داشته باشد. بنابراین مطالعه در زمینه حمل مواد خطرناک و به کارگیری راهکارهای علمی مدیریتی برای کاهش این خطرات امری ضروری می باشد. در مقوله حمل و نقل مواد خطرناک، ریسک یک معیار از میزان احتمال وقوع حوادث ناخواسته و میزان وخیم بودن پیامدهای وقوع آن است. در این پژوهش، هدف ارزیابی مسیرهای حمل مواد خطرناک بر اساس ریسک موجود در آنها می باشد. برای این کار ابتدا مسیرهای مورد مطالعه با توجه به شاخص های موثر بر ریسک، قطعه بندی می شوند. پس از آن در قطعات مختلف، احتمال وقوع حوادث مربوط به حمل مواد خطرناک و پیامدهای وقوع آنها کمی می شود تا ریسک در قطعات مختلف مسیرها محاسبه گردد. کمی سازی احتمال وقوع در هر قطعه با توجه به رویکرد مقایسه ای سلسله مراتبی انجام می شود و با استفاده از نظرات کارشناسی افراد مجرب، وزن هر قطعه از نظر احتمال وقوع به دست می آید. در کمی سازی پیامدها با توجه به مشاهدات میدانی و مقایسه قطعات با یکدیگر، وزن قطعات می تواند با توجه به سناریوهای مختلف کمی شود. سناریوسازی بر اساس اهمیت پیامدهای مختلف و ترجیحات سازمانی انجام می شود. پس از آن ریسک برای قطعات مختلف یک مسیر محاسبه می شود و قطعه بحرانی تعیین می گردد. با داشتن ریسک در قطعات مختلف یک مسیر، ریسک کلی مسیر نیز قابل محاسبه است. به این ترتیب، در پایان می توان ریسک کلی یک مسیر را برای حمل مواد خطرناک با مسیرهای موازی یا جایگزین مقایسه و ارزیابی کرد. رویکرد پیشنهادی این پژوهش در مسیرهای هراز و فیروزکوه به عنوان مطالعه موردی اعمال شد و قطعات بحرانی تعیین گردید. با محاسبه ریسک کلی و واحدسازی شده برای محور هراز و فیروزکوه (به ترتیب 622/0 و 378/0 برای محورهای هراز و فیروزکوه)، سطح خطرپذیری این دو محور برای حمل مواد خطرناک با توجه به نتایج ارزیابی شد.
سیداصغر میرمحمدی امیررضا ممدوحی
مدل های تفکیک سفر، معمولاً به عنوان سومین مرحله از فرآیند چهارمرحله ای، سهم وسایل نقلیه را در سفرهای شهری مشخص می کند. مدل های انتخاب به عنوان مدل های احتمالی در دهه های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند و پیشرفت قابل توجهی کرده اند. مدل لوجیت ترکیبی به عنوان مدل انتخاب انعطاف پذیر، سال های زیادی است که شناخته شده است، اما با ورود کامپیوتر و روش شبیه سازی این مدل، به طور گسترده مورد استفاده قرار گرفت. این مدل برخلاف مدل لوجیت استاندارد به یک توزیع خاص محدود نیست و توانایی یافتن ناهمگونی در رفتار افراد و حتی منبع ایجاد این ناهمگونی را نیز دارد. مدل لوجیت ترکیبی می تواند، با در نظر گرفتن توزیع های مناسب برای ویژگی های ضرایب در تابع مطلوبیت، رفتار مدل های مختلف با مطلوبیت تصادفی را تقریب زند. هدف از این پژوهش، بررسی ساختار مدل لوجیت ترکیبی برای مدل سازی انتخاب وسیله، به منظور توصیف اختلاف سلیقه در میان افراد و منبع این اختلاف سلیقه، در ارتباط با ویژگی های مختلف تأثیرگذار در انتخاب وسیله است. در این مطالعه، از اطلاعات تفکیک سفرهای شغلی برگرفته شده از اطلاعات آمارگیری سال 1387 شهر مشهد و از نرم افزار بایوجیم جهت پرداخت مدل ها استفاده شده است. نتایج پرداخت مدل های لوجیت ترکیبی، نشان می دهد که در بین مسافران در ارتباط با سرانه ی مالکیت خودروی شخصی و موتورسیکلت، به ترتیب در انتخاب خودروی شخصی و موتورسیکلت، اختلاف سلیقه ای وجود دارد، که به وسیله ی تجزیه ضرایب تصادفی، بخشی از منبع این اختلاف سلیقه نیز ارائه شده است. در این پژوهش، نشان داده می شود که مدل های لوجیت ترکیبی به صورت معناداری در سطح اطمینان 99 درصد نسبت به مدل لوجیت چندگانه برتری دارد. اگرچه میزان برتری با توجه به ضریب خوبی برازش در سطح ناچیزی است که یکی از دلایل آن ناکافی بودن دقت و در سطح هم فزونی اطلاعات است.
سیدمحمدرضا حسینی عباس علیمحمدی سراب
ساماندهی سیستم حمل ونقل مسافر برای مقاصد با جذب سفر زیاد مانند ترمینال ها و فرودگاه ها از جمله مسائل مهم در برنامه ریزی حمل ونقل است. این مساله در قالب مسائل تحقیق در عملیات مطرح شده که یکی از پرکاربردترین زمینه های آن، مساله مسیریابی خودرو ظرفیت دار است.در این تحقیق مساله مسیریابی خودرو ظرفیت دار در قالب یک مساله فروشنده دوره گرد در زمینه طراحی و پیاده سازی یک سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی تحت وب جهت مسیریابی تاکسی ها به کار گرفته شده است.از آن جایی که این مساله جزء مسائل np-hard است الگوریتم های دقیق به علت افزایش حجم محاسباتی قادر به حل این مسائل با ابعاد بزرگ نیستند. الگوریتم های ابتکاری نیز به علت افتادن در دام بهینه محلی و همچنین ناتوانی آن ها در کاربرد در مسائل گوناگون،کارایی لازم را ندارند. اما روش های فراابتکاریبا بکارگیری یک سری راهبُردهای جستجو در عوض جستجوی تمام حالات ممکن مساله به بررسی بخش هایی از فضای مساله و هدایت جستجو به سمت فضاهایی که احتمال یافتن جواب بهینه بیشتر است از حجم محاسباتی مساله می کاهند از این رو در این تحقیق الگوریتم های جستجوی ممنوع و سیستم مورچگان در ترکیب با الگوریتم دایکسترا به کار گرفته شده اند. جهت تعیین جواب اولیه روش های فراابتکاری به کار رفته در این تحقیق از روش نزدیک ترین همسایه استفاده گردید. نتایج تحقیق بیانگر کارایی الگوریتم پیشنهادی در این تحقیق جهت کاربرد در مسیریابی است. از طرفی با توجه به این که تصمیم گیری مسیریابی ماهیتی چندمعیاره دارد لذا ایجاد چارچوبی جهت حمایت از این تصمیمات امری ضروری به نظر می رسد. به این منظور سیستم مذکور طراحی و پیاده سازی گردید و در شبکه ی راه منطقه 11 تهران آزمایش شد. واژگان کلیدی :مساله مسیریابی وسایل نقلیه ظرفیت دار، مساله فروشنده دوره گرد، الگوریتم ترکیبی مورچگان، تصمیم گیری چند معیاره، سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی مبتنی بر وب.
سیامک حسینی امیررضا ممدوحی
با توسعه مدل های فعالیت- مبنا، پیش بینی فعالیت ها و مدت زمان آن ها در مدل سازی و سیاست های مدیریتی تقاضای سفر، اهمیت ویژه ای یافته است. مدت زمان فعالیت، یکی از مهم ترین اجزای رفتار مشارکت در فعالیت افراد و از این رو، یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده ی رفتار سفر فرد است. با توجه به آنکه داده های مدت، نامنفی و اغلب سانسور شده و از توزیعی غیر از توزیع نرمال پیروی می کند، از این رو روش شناسی مدل های مدت، جهت مدل سازی چنین داده هایی، پیشنهاد شده و در تحلیل رفتاری سفر افراد مورد استفاده قرار می گیرند.