نام پژوهشگر: سیدشمس الدین صادقی

زمامداری دمکراتیک و منازعات قومی ـ مذهبی (مطالعه موردی: آفریقا پس از جنگ سرد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1392
  ندا حیدری   قدرت احمدیان

اقلیت های قومی، مذهبی، زبانی و نژادی از بازیگران مهم عرصه سیاست و روابط بین الملل محسوب می گردند. منازعات قومی ـ مذهبی یکی از موضوعات مهم روابط بین الملل است که در دهه های اخیر توجه بسیاری را از جانب مجامع بین الملل به خود جلب کرده است. این منازعات در کشورهای چندپاره قومی به ویژه جهان سوم و به خصوص در قاره آفریقا نمود بیشتری دارد. اهمیت منازعات قومی ـ مذهبی در آفریقا از دو دلیل نشأت می گیرد: 1. منابع این قاره، منافع اقتصادی و سیاسی که این قاره برای ابرقدرت ها و نظام بین الملل دارد، 2. منازعات این منطقه تهدیدی برای امنیت منطقه ای و بین المللی محسوب می گردند. در ادوار مختلف منازعات به شیوه های گوناگون در این مناطق وجود داشته و به شیوه های مدیریتی گوناگون نیز مهار یا کنترل شده اند. در دوره پس از جنگ سرد به دلیل فروپاشی دو قطب قدرت و رها شدن این مناطق که تا آن زمان تحت سیطره آمریکا و شوروی قرار داشتند، منازعات اوج گرفت. درواقع منازعات بالقوه قومی ـ مذهبی در آفریقا پس از جنگ سرد با شدت، عمق و گستره بیشتری ازسر گرفته شد. ازآن جا که دولت های داخلی که همواره متکی به ابرقدرت ها بوده اند، ناتوان از کنترل این منازعات بودند، همچنین به این دلیل که منازعات تهدیدی برای ابرقدرت ها و امنیت بین الملل بود، جامعه بین المللی وارد عمل شد. به این ترتیب سازمان ملل در قالب نسل دوم عملیات های حفظ صلح به دمکراسی سازی کشورهای آفریقا، برای مدیریت این منازعات پرداخت. در این راستا سازمان ملل در کشورهای قاره آفریقا، به تلاش هائی از این قبیل پرداخت: ارائه کمک های بشردوستانه، ایجاد توافق صلح میان طرفین منازعه، اجرای توافقنامه های صلح و برگزاری انتخابات. اما با وجود این تلاش ها منازعات نه تنها حل نشد بلکه افزایش و استمرار نیز یافت و این الگوی مدیریتی با ناکامی مواجه و شکست خورد. ناکارآمدی این الگوی مدیریت منازعات، به عنوان یک مسئله مهم مطرح می گردد که بسیار قابل توجه است. هدف این پژوهش، بررسی و علت یابی مسئله ناکامی و شکست الگوی مدیریتی دمکراسی سازی برای حل منازعات قومی ـ مذهبی در آفریقای پس از جنگ سرد می باشد.

جایگاه چین در سیاست نگاه به شرق جمهوری اسلامی ایران: امکان یا امتناع مناسبات راهبردی(1392-1368)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده اقتصاد و علوم اجتماعی 1393
  کامران لطفی   سیدشمس الدین صادقی

یکی از رویکردهای مطرح در سیاست خارجی جمهوری اسلامی، سیاست نگاه به شرق می باشد. در این راستا جمهوری اسلامی ایران تلاش نمود تا با اتخاذ این رویکرد پس از قطع رابطه با آمریکا در جهت تأمین بخشی از آرمان ها و اهداف سیاسی خود با اتخاذ این رویکرد جدید، از تک قطبی شدن ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد جلوگیری نماید. در این میان، کشور چین بعنوان یک قدرت نوهژمون ، مورد توجه دستگاه دیپلماسی ایران قرار گرفت تا از طریق توسعه ی همکاری با این کانون ثروت و قدرت بین المللی، بخشی از اهداف ملّی ایران در سطوح منطقه ای و بین المللی تأمین شود