نام پژوهشگر: عماد روغنیان
افروز شکوری کتیگری سید هاشم پروانه مسیحا
دراین پایان نامه،ابتدا به مروری بر مفاهیم فازی،احتمال فازی،اندازه های فازی و احتمال شرطی ذاتی پرداخته شده و برای تعیین تابع عضویت از احتمال شرطی ذاتی استفاده شده است در ادامه به بیان رگرسیون فازی و روش های مختلف برآورد و همچنین بیان نوع خاصی از رگرسیون به نام رگرسیون ریج پرداخته شده و رگرسیون ریج را وقتی که مشاهدات متغیر وابسته اعداد فازی ذوزنقه ای باشند تعمیم داده ایم و در نهایت یک مثال کاربردی از آن آوردیم.
گلاره باقری روزبهانی فرامک زندی
در این رساله، نوع جدیدی از مسأله مکان یابی رقابتی تسهیل مدنظر قرار گرفت که شرکت واردشونده به بازار، مکان بهینه تسهیلات خود و سطوح جذابیت هریک از این تسهیلات را تعیین می نماید بطوریکه سودش حداکثر شود. فرض شده است که رقیبی در بازار موجود است و او می تواند به استقرار تسهیلات از طرف شرکت واردشونده با تنظیم کردن سطح جذابیت تسهیلات فعلی و استقرار تسهیلات جدید واکنش نشان دهد، بطوریکه او نیز سود خود را حداکثر نماید. تنظیم جذابیت تسهیل (یا تسهیلات) رقیب بدینصورت انجام می شود که سطح جذابیت نمی تواند از حداکثر سطح جذابیتی که یک تسهیل در بهترین موقعیت جغرافیایی و با بیشترین مراجعه مشتری بدست می آورد، تجاوز نماید. هردو شرکت باید کل تقاضای مشتریان را برآورده نمایند. ضمناً فرض شده است هر تسهیل دارای ظرفیت محدودی است درنتیجه یک مشتری با توجه به مقدار تقاضای خود ممکن است فقط به یک تسهیل یا بیشتر از یک تسهیل مراجعه نماید. همچنین شرکت رقیب هرگز نمی تواند تسهیل جدید خود را بر روی گره ای مستقر نماید که شرکت وارد شونده برروی آن تسهیلی مستقر ساخته است و سرانجام فرض شده است که تعداد تسهیلاتی که هر دو شرکت قصد استقرار آنها را دارند از قبل معلوم می باشد. مدل این مسأله برمبنای برنامه ریزی دوسطحی غیرخطی عدد صحیح مختلط توسعه داده شده است و با استفاده از شرایط بهینگی کروش- کان- تاکر مدل دوسطحی اصلی به یک مدل بهینه سازی تک سطحِ غیرخطی عددصحیح مختلط معادل تبدیل و به منظور خطی سازی و محدب شدن مسأله از تکنیک های بهینه سازی کلی استفاده شده است. این تبدیل از آنجایی شدنی است که هنگامیکه مکانها و سطوح جذابیت تسهیلات پیشرو ثابت در نظر گرفته می شود، تابع هدف مسأله سطح پایین(پیرو) برحسب متغیر جذابیت مقعر می باشد. با توجه به اینکه این نوع مسأله تاکنون مدلسازی و حل نشده بود، لذا تمام مراحل خطی سازی و محدب شدن آن صورت گرفته و در رساله تشریح شده است.
امین شامخ عماد روغنیان
یکی از مسائل بسیار مهم و پویا در زنجیره تأمین، پدیده ای است که به عنوان «اثر شلاقی» از آن یاد می شود و به این معنی است که تغییرات کوچکی که در تقاضای محصول که از طرف مصرف کننده، در سطوح پایین دستی زنجیره تأمین ایجاد می شود به نوسانات بزرگ و بزرگتری در تقاضا، طی مسیر در سطوح بالادستی زنجیره تبدیل می شود. در این تحقیق، ابتدا با مروری جامع بر ادبیات موضوع، عوامل ایجاد اثر شلاقی در زنجیره تأمین، شناسایی شده است. سپس با ترکیبی از دسته بندی های موجود در ادبیات موضوع، یک دسته بندی جدید برای این عوامل ارائه شده است. در ادامه این تحقیق، محصولات پایلوت برای مطالعه اثر شلاقی انتخاب شده است سپس موضوعیت عوامل شناسایی شده در زنجیره تأمین این محصولات، بررسی شده و با جمع آوری داده ها، وجود اثرشلاقی در زنجیره تأمین به صورت کمّی، اثبات شده است که در این مرحله، از تعاریف و روش-های مختلف کمّی سازی بر اساس روش های گوناگون جمع آوری داده ها استفاده شده است. در ادامه این تحقیق، مدل مفهومی شبیه سازی از زنجیره تأمین مورد نظر برای تحلیل و اولویت بندی عوامل ایجاد اثر شلاقی ارائه شده است که این مدل یک حلقه ارتباطی بین شاخص اثرشلاقی و عوامل ایجاد آن می باشد. اجزای این مدل عبارتند از: سطوح مختلف زنجیره تأمین، سیاست ها، قواعد، جریان مواد و اطلاعات حاکم بر سطوح مختلف زنجیره تأمین و متغیرهای عملیاتی معرّف عوامل تأثیرگذار بر اثر شلاقی. بنابراین برنامه کامپیوتری متناظر با مدل بدست آمده با استفاده از کدنویسی در محیط نرم افزار matlab نوشته شده است. پس از بازبینی و اشکال زدائی آن، اعتبارسنجی مدل با استفاده از داده های واقعی موجود و انجام آزمون های فرض آماری، صورت گرفته-است. پس از اثبات اعتبار مدل، تحلیل حساسیت اثرشلاقی نسبت به متغیرهای معرّف عوامل تأثیرگذار بر آن، انجام شده است. نتایج تحلیل حساسیت، میزان و چگونگی تأثیر متغیرهای عملیاتی را بر روی اثرشلاقی نشان می دهد. در ادامه این تحقیق برای بررسی اثر توأم متغیرهای تأثیرگذار با درنظرگرفتن اثرات متقابل آنها، از طراحی آزمایشات (doe) استفاده شده است که با استفاده از طرح عاملی کسری، این آزمایشات، طراحی شده است. سپس برنامه کامپیوتری این آزمایشات با کدنویسی مجدد، نوشته و اجرا شده است و در نهایت با تحلیل آماری نتایج حاصل از اجرای آزمایشات، عوامل ایجاد اثر شلاقی در زنجیره تأمین موردمطالعه، اولویت بندی شده است. نتایج این اولویت بندی نشان می دهد عواملی نظیر « به روز رسانی پیش بینی تقاضا» و « دسته ای کردن سفارشات» به ترتیب بالاترین سهم در ایجاد اثر شلاقی در زنجیره تأمین موردنظر دارند. در انتهای این تحقیق، سناریویی در راستای کاهش اثر شلاقی زنجیره تأمین، پیشنهاد شده است که با نوشتن و اجرای برنامه کامپیوتری این سناریو، میزان کاهش حاصل شده از اعمال این سناریو، پیش بینی شده است. همچنین با توجه به نتایج به دست آمده از تحلیل حساسیت اثر شلاقی نسبت به عوامل ایجاد آن و اولویت بندی آنها، راهکارهایی عملی برای کاهش اثرشلاقی در زنجیره تأمین موردمطالعه، پیشنهاد شده است
رضا زارع عفیفی عماد روغنیان
در مباحث مدیریت پروژه، زمانبندی پروژه از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. با توجه به نیاز مدیران پروژه در یافتن زمانبندی دقیق برای انجام فعالیتها، تحقیقات گسترده ای در این زمینه به انجام رسیده است. از آنجا که بحث منابع یکی از موارد بسیار تاثیر گذار در زمینه زمانبندی می باشد، لزوم توجه به این معقوله از اهمیت ویژه ای برخوردار است. با توجه به کاستی هایی که در صورت زمانبندی پروژه با فرض قطعی بودن شاخصه ها در عمل پیش می آید استفاده از مفهوم تئوری فازی در این زمینه بسیار منطقی به نظر می رسد. در این تحقیق به دو الگوریتم برای حل مسئله فوق ارائه گردیده است. الگوریتم اول که حاصل از بر طرف کردن موانع موجود در انجام محاسبات مربوط به پروژه در حالت فازی می باشد،pss فازی نام گرفته است. پس از محاسبه دیرترین زمانهای رویداد فعالیتها در حالت فازی با استفاده از الگوریتم زمانبندی موازی اقدام به زمانبندی پروژه می گردد. الگوریتم دوم حاصل از بر طرف کردن موانع موجود در زمینه محاسبات مربوط به شناوری فعالیتها در حالت فازی می باشد. پس از محاسبه شناوری ها در حالت فازی و استفاده از این مقادیر به عنوان شاخص اولویت بندی اقدام به زمانبندی پروژه گردیده است. پس از معرفی الگوریتمها اقدام به حل مسئله زمانبندی پروژه با مجدودیت منابعدر حالت منابع قطعی گردیده است. این کار به منظور نشان دادن کارایی الگوریتهای پیشنهادی در مقایسه با معدود الگوریتهای موجود صورت گرفته است. در ادامه به حل مثال در حالت زمان و منابع به صورت فازی پرداخته شده است. این کار به منظور نشان قابلیت حل الگوریتمهای پیشنهادی به عنوان تنها الگوریتم حل برای اینگونه مسائل صورت گرفته است.
زهرا شاد عماد روغنیان
هدف اصلی مدیریت زنجیره تأمین (scm) ماکزیمم کردن رضایت مشتری برای رسیدن به ماکزیمم مزایای رقابتی می باشد. رسیدن به این هدف نیازمند ارتقاء قابلیت پاسخگویی زنجیره تأمین به نیازمندی های مشتریان می باشد، روش های متعددی برای دستیابی به این هدف وجود دارد. یکی از این روش ها روش گسترش عملکرد کیفیت (qfd) است که به عنوان یک روش مشتری مدار به طور گسترده برای توسعه و یا پردازش محصول جدید به منظور ماکزیمم کردن رضایت مشتری استفاده شده است. در روش qfd اهداف چندگانه ای برای مشتری وجود دارد که باید بهینه گردد. یکی از روش های بهینه سازی qfd روش برنامه ریزی فیزیکی خطی (lpp) است. در بررسی های قبلی lpp با داده های قطعی مورد استفاده قرار گرفته است. در حالی که عدم قطعیت یکی از اجزاء لاینفک فرآیند تصمیم می باشد. به همین منظور استفاده از مفاهیمی نظیر فازی، تصادفی بودن و ... بهتر می تواند به عدم قطعیت پاسخ دهد. لذا در این تحقیق رویکرد یکپارچه ای با تلفیق فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (ahp)،qfd و lpp تحت شرایط عدم قطعیت ارائه شده است. ahp فازی جهت ساخت خانه کیفیت (hoq) و lpp برای بهینه کردن qfd فازی استفاده شده است. رویکرد پیشنهادی در مسئله توسعه تأمین کننده بررسی شده است.
الهام کشاورزی حمید شهریاری
در برخی مسائل کنترل آماری فرآیند، عملکرد یک فرآیند یا کیفیت یک محصول بوسیله رابطه ای بین یک متغیر پاسخ و یک یا چند متغیر مستقل توصیف می شود که این رابطه می تواند خطی و یا غیر خطی باشد، محققان این رابطه را پروفایل نامیده اند، برای برآورد کردن پارامترهای پروفایل، معمولاً از برآوردگر های کلاسیک استفاده می شود. در صورت نقض شدن فرضیاتی نظیر نرمال بودن خروجی فرآیند، برآوردگر های کلاسیک پارامترهای فرآیند را با خطا برآورد می نمایند که در نتیجه نمودارهای کنترل به دست آمده بر اساس آنها فاقد دقت لازم در کنترل فرآیند خواهند بود. لذا نیاز است از برآوردگر هایی برای برآورد کردن پارامترهای فرآیند استفاده شود که حتی در صورت حضور آلودگی به خوبی عمل نمایند. در این پایان نامه بر اساس روش برآورد گر m با دو تابع وزنی هابر و دو مربعی، پارامترهای فرآیندهایی که از پروفایل خطی ساده تبعیت می کند، به صورت استوار تخمین زده می شوند. با مطالعات شبیه سازی نشان داده می شود که پارامترهای استوار حاصل از این روش در شرایط وجود آلودگی بسیار بهتر از پارامترهای تخمینی حاصل از نمودار کنترل t2 که تاکنون برای پایش پروفایل های خطی در فاز i استفاده می شده است، عمل می کنند. سپس بر اساس پارامترهای استوار برآورد شده نمودارهای کنترل استوار طراحی و پیشنهاد شده-اند که در مقایسه با نمودارهای کنترل کلاسیک دارای arl کمتری به هنگام ایجاد شیفت در پارامترهای مدل می باشند و حساسیت بیشتری برای تشخیص شرایط خارج از کنترل بودن فرآیند را دارا می باشند.
مهدی رشیدفرخی عماد روغنیان
در دنیای رقابتی امروز توانایی مدیریت پروژه در زمان بندی فعالیتها و کنترل پیشرفت پروژه درهزینه و زمان معین و ارائه رهنمودهای موثر برای رسیدن به اولویتهای رقابتی مانند تحویل به موقع و مشتری مداری بسیار با اهمیت می باشد.یکی از جدی ترین مشکلات موجود در پرت سنتی دشواری محاسبه دقیق زمان فعالیتها در آن می باشد. زمان انجام فعالیتها در شبکه های سنتی پرت معمولاٌ یا بصورت مقادیر قطعی بیان می شوند و یا بعنوان یک متغیر تصادفی از توزیع بتا و نرمال بدست می آیند که در هر صورت با عدم قطعیت همراه است. به منظور کاهش عدم قطعیت و افزایش آستانه دقت زمان فعالیتها لزوم استفاده از تئوری فازی مشخص می شود .در این تحقیق به تعریف مسیر بحرانی در شبکه پروژه ها ی پیچیده پرداخته شده است. چارچوب جدیدی برای افزایش قابلیت زمانبندی پروژه های سنتی ارائه می شود که ترکیبی است از منطق فازی و تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره . هدف در اینجا تعریف مسیر بحرانی است. دراین تحقیق یک برنامه کامپیوتری در محیط ویژوال بیسیک نوشته شده است که کلیه مسیرهای شدنی پروژه را بر اساس پارامترهای دیگری علاوه بر زمان مورد انتظار فعالیت ها چون ،طول مسیر (pl)، بحرانیت مسیر (pcr)، هزینه مورد انتظار مسیر (pc)، محافظت در دسترس (ap)، ریسک تجدید نظر طراحی (rmr )، ریسک های خارجی (er) را محاسبه می نماید و سپس تمامی پارامترها بر اساس منطق فازی مورد ارزیابی قرار می گیرند و بحرانی ترین مسیر پروژه با استفاده از تکنیک تاپسیس جهت ترکیب پارامترها به دست می آید . در حقیقت از دو روش تاپسیس استاندارد (با به کارگیری روشهای دفازی) و تاپسیس فازی برای مسائل تصمیم گیری گروهی استفاده شده است .به وسیله روش ارائه شده در این مقاله میتوان بحرانیت مسیر را دقیق تر محاسبه نمود زیرا در این مدل تنها فاکتور زمان در نظر گرفته نمی شود بلکه عوامل ریسک و هزینه با توجه به درجه اهمیت آن برای هر پروژه در تعیین مسیر بحرانی موثر دانسته و مسیر ی که انتخاب می شود دارای حساسیت بالاتری نسبت به مسیر های دیگر پروژه می باشد و نیاز به نظارت وصرف انرژی بیشتری دارد و نگاه جامع تری به هر یک از فعالیتها و ماهیت آنها می شود که هرچه این شناخت کامل تر باشد برنامه ریزی دقیق تر شده و راحت تر و با انحراف کمتری نسبت به برنامه زمانی و هزینه اختصاص داده شده می توان پروژه را با موفقیت به پایان رساند.مطالعه موردی بر روی دو مسئله واقعی در صنعت مس(یک پروژه شامل سه بخش مهندسی ، تأمین تجهیزات و نصب و یک پروژه مهندسی) نیز ارائه شده است تا قابلیت ها ی این روش پیشنهادی بهتر نشان داده شوند.
امید دلشاد سیسی عماد روغنیان
در مبحث کنترل پروژه یافتن مسیر بحرانی برا ی مدیریت پروژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است . معمولا یک پروژه را به صورت شبکه ای نشان می دهند که در آن کمان ها نشان دهنده فعالیت ها و گره ها نشان دهنده نقطه شروع و پایان فعالیت ها می باشند. هر پروژه ای شامل یک گره آغازین (نشان دهنده زمان شروع پروژه) و یک گره پایانی (نشان دهنده زمان اتمام پروژه) است در یک شبکه مسیر های مختلفی از گره آغازین به گره پایانی وجود دارد در بین این مسیر ها مسیری که دارای بیشترین زمان باشد مسیر بحرانی نامیده می شود که برای مدیریت پروژه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بهترین راه برای یافتن زمان انجام فعالیت ها به منظور بدست آوردن مسیر بحرانی استفاده از داده های گذشته می باشد ولی در بسیاری از موارد این اطلاعات وجود ندارد، برای حل این مشکل می توان زمان انجام فعالیت ها را به صورت فازی در نظر گرفت. به این منظور در این تحقیق با فرض اینکه زمان انجام فعالیت ها به صورت اعداد فازی اند، زمانبندی پروژه از طریق دو مدل برنامه ریزی خطی فازی انجام شده و با استفاده از روش های پیشنهادی مسیر بحرانی بدست آورده می شود. دراین تحقیق سه روش برای حل این دو مدل برنامه ریزی خطی در حالت فازی ارائه شده است. در روش اول با در نظر گرفتن اعداد فازی به صورت اعداد ذوزنقه ای و با یک روش گام به گام مدل های فازی تبدیل به مدل های قطعی شده وبا استفاده از نرم افزار lingo حل شده و جواب مدل ها بدست آورده می شود. در روش دوم با استفاده از مفهوم درجه عملی بودن در برخورد با محدودیت های نامساوی روشی دیگر برای حل دو مسئله برنامه ریزی خطی برای یافتن زودترین و دیرترین زمان وقوع گره ها ارائه شده است. در این روش در برخورد با تابع هدف از مفهوم مقدار مورد انتظار متغیر های فازی استفاده می شود. در روش سوم از معیارهای مسلط بودن و تحت تسط بودن دو عدد فازی در برخورد با محدودیت های نامساوی استفاده می شود. در این روش با در نظر گرفتن دو پارامتر با عنوان ضرایب جریمه می توان اختلاف دو طرف نامساوی ها از یکدیگر را مدیریت کرد.
شهیده ناصری اصفهانی احمد اصل حداد
اندازه گیری کارائی crm در سال های اخیر یک موضوع مهم شده است. برای اندازه گیری کارائی crm یک سازمان، ابتدا سازمان باید بفهمد که چه فاکتورهائی برای اندازه گیری و انجام crm مهم هستند و چه ارتباط داخلی بین این فاکتورها در مکانیزم ارتباطی اصلی در چارچوب اندازه گیری کارائی crm، وجود دارد. بنابراین یک چارچوب برای اندازه گیری کارائی crm باید تدوین شود البته نه فقط به عنوان ابزاری برای تشخیص و ارزیابی فعالیت های جاری crm، بلکه به عنوان یک راهنمای استراتژیک سازمانی برای استراتژی های crm آینده سازمان. با توجه به این هدف، ابتدا ادبیات تحقیق در زمینه crm بررسی شد و از مقاله های معتبر، انواع شاخص های تأثیرگذار در اندازه گیری کارائی crm، درقالب 4 دیدگاه کارت امتیازی متوازن استخراج گردید. سپس با استفاده از روش میخائیلوف، یکی از روش های جدید از متد تحلیل شبکه ای فازی، چارچوبی برای اندازه گیری کارائی مدیریت ارتباط با مشتری ارائه داده شد و در ادامه این چارچوب برای داده های جمع آوری شده از مدیران شرکت مپنا به عنوان مورد مطالعه، پیاده سازی گردید. برای اینکار مراحل چارچوب پیشنهادی قدم به قدم دنبال شد. در پایان این تحقیق توانست به اهداف مورد نظر خود که در فصل 1 به آنها اشاره شد دست یابد. این نتایج شامل: 1. بررسی نقش crm درحوزه b2b 2. ارائه یک مدل کاربردی برای اندازه گیری کارائی crm 3. بدست آوردن شاخص های تأثیرگذار در روند اجرای crmدرسازمان و تعیین اولویت این شاخص ها با استفاده از روش fanp برای سازمان مپنا 4. بدست آوردن معیارها با اثر افزایشی روی اجرای crm درسازمان مپنا 5. محاسبه شاخص کارائی crm در سازمان مپنا و بدین وسیله تعیین پیروزی و شکست این فناوری در سازمان مپنا ممکن شد. 6-2 نتایج کاربردی این تحقیق، چند نتیجه کاربردی دارد. 1- crm scorecard b2b شامل هر دو دیدگاه تئوری و عملیاتی می شود و در این مرحله می تواند برای کاربرد عملی در موردهای واقعی مورد استفاده قرار بگیرد. 2- یک فرایند توسعه برای ساخت ابزارهای مدیریتی را فراهم میکند. 3- این تحقیق، دامنه وسیعی از فاکتورهای موفقیت crm که در ادبیات و چارچوبbsc برای فراهم کردن مدل نتیجه ای، استفاده شده است، را پوشش می دهد 4- و ازترکیب دو متدولوژی خوش ساخت یعنی bsc و آنالیز fanp با استفاده از روش میخائیلوف که تا به حال برای اندازه گیری کارائی crm بکارگرفته نشده بود، استفاده کرده و یک چارچوب توسعه یافته از تحقیقات قبلی برای اندازه گیری کارائی crm ارائه داده است. این چارچوب از bsc به عنوان یک قالب برای تشخیص شاخص های ارزیابی و از fanp به عنوان تکنیکی برای اولویت دهی و وزن دهی به این شاخص ها استفاده می کند. سرانجام اینکه با پیاده سازی چارچوب این تحقیق و با استفاده از شاخص کارائیcrm ، سازمان ها می توانند از موفقیت یا کارآمدی استراتژی خود در زمینه crm مطمئن شوند. این مطالعه، نیازها برای مجتمع سازی منابع مختلف سازمانی برای انجام crm به صورت موفق را نشان می دهد زیرا تنها سازماندهی یک تیم crm یا معرفی تکنولوژی crm، خروجی مثبت از این استراتژی را ضمانت نمی کند. همچنین تکرار دوره های برنامه ریزی شده برای اجرای b2b crm scorecard در سازمان می تواند برای رشد و رسیدگی به ارتباطات و استراتژی های وفاداری، بسیار کارا عمل کند. البته این تحقیق بیشتر می تواند به عنوان یک مبنا برای تحقیقات دیگر در زمینه کارائی بخصوص برای استفاده از متدهای فازی استفاده شود.
مهدی نظامی عماد روغنیان
در سناریوی جدید کسب وکار مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری و رفتار خرید مشتری به دلیل وجود گرایش و تمایل بالا به آنها در محیط بازار جهانی به بخشی مهم از علم بازاریابی تبدیل شده اند. امروزه سازمان ها با صرف هزینه های بسیار به منظور پیاده سازی فرآیند crm به دنبال شکل دادن یک رابطه طولانی مدت با مشتریان کلیدی خود برای سود آوری بیشتر هستند. آنچه در این میان از اهمیت ویژه ای برخوردار است، آگاهی از چگونگی تا?ثیر مدیریت ارتباط با مشتریان بر رفتار خرید ایشان برای تخصیص بهتر منابع می باشد که بررسی آن هدف عمده این تحقیق است. در این تحقیق پس از مروری بر ادبیات دو حوزه crm و رفتار خرید مصرف کننده به بررسی تعامل این دو حوزه و چگونگی تا?ثیر crm بر رفتار خرید مشتری پرداختیم. مطالعات نشان داد که به کارگیری crm توسط سازمان ها به آنها کمک می کند تا با افزایش رضایتمندی مشتریان، آن ها را به مشتریان وفادار تبدیل کنند که این امر در حین کاهش هزینه های ارائه خدمت به ایشان، باعث افرایش سود آوری ایشان برای سازمان شده، خطر ترک سازمان توسط این مشتریان را به شدت کاهش می دهد. در انتها نیز به کمک بررسی مورد مطالعاتی شرکت فرآورده های لبنی کاله تا?ثیر crm بر رفتار خرید مشتریان این سازمان را مورد مطالعه قرار دادیم. برای این منظور در ابتدا عوامل موثر بر رضایتمندی مشتریان در بازار فست فود و نیز عوامل موثر بر دسته بندی مشتریان را از دید سازمان (با ارائه مدلی بر مبنای مدل rfm) شناسایی کردیم. پس از اجرای crm برای گروهی از مشتریان به اندازه گیری مجدد رضایتمندی ایشان به کمک مدل acsi پرداخته، به این نتیجه رسیدیم که پیاده سازی crm تا?ثیر عمده ای بر رضایت مندی ایشان داشته است. نیز این بررسی نشان داد که افزایش رضایتمندی مشتریان توا?م با بهبود اساسی وضعیت مشتریان در شاخص های کلیدی فرآیند خرید از جمله ارزش خرید، دوره وصول مطالبات، تنوع محصولات خریداری شده، تعداد دفعات خرید و ... شده است. کلمات کلیدی: مدیریت ارتباط با مشتری، رفتار خرید مصرف کننده، رضایتمندی و وفاداری مشتری
آرش نوبری عماد روغنیان
امروزه به علت قوانین دولتی، رفتارهای مشتریان با محیطِزیست و نگرش سازمانها از منظر اقتصادی، زنجیرههای تأمین حلقهبسته به عنوان یکی از سیاستهای سازگار با محیط زیست بسیار مورد توجه قرار گرفتهاند. در حقیقت با افزایش نگرانیهای محیطِزیستی، مفهوم استفاده مجدد از محصولات مصرفی جایگزین تولید یکطرفه در صنایع گشته است. در این پایاننامه مسأله قیمتگذاری در یک زنجیره حلقهبسته دو سطحی با یک تولیدکننده و دو خردهفروش مورد بحث قرار گرفته است. بر اساس این مدل با بهرهگیری از رویکرد نظریه بازیها، تصمیمات قیمتی نظیر قیمت بهینه عمدهفروشی و قیمت بهینه خردهفروشی و همچنین نرخ تولید مجدد برای تولیدکننده در یک سیستم غیرِمتمرکز مورد مطالعه قرار گرفتهاند. روش رقابتی که طی آن تولیدکننده و دو خردهفروش تصمیمات خود را در مورد قیمتهای عمدهفروشی و خردهفروشی اتخاذ مینمایند، تحت شش حالت مختف در نظر گرفته شده و تعادلهای بازی غیرمشارکتی استکلبرگ و برتراند متناسب با هر حالت بدست آمده است. در پایان یک مثال عددی برای تحلیل نتایج حاصل از مدلهای مطرحشده بیان شده است.
محمد ابراهیم اربابیان عماد روغنیان
یکی از مهمترین ابزارهایی که به خصوص در عصر حاضر برای افزایش فروش در یک زنجیره تامین به کار گرفته می شود، تبلیغات است. همان طور که ذکر گردید، امروزه تولید کننده و خرده فروش که دو جزء مهم از اجزای یک زنجیره تامین می باشند، به این نتیجه رسیده اند که برای افزایش تقاضای یک محصول، در زمینه تبلیغات بایستی با یکدیگر همکاری بیشتری داشته باشند. به این ترتیب که تولید کننده بخشی از هزینه های تبلیغ خرده فروش را می پردازد. برای تعیین سیاست های تبلیغاتی یک زنجیره و مدلسازی آن، ابزار های متفاوتی به کار گرفته شده اند که مهمترین آن ها، نظریه بازی ها می باشد. در این پژوهش سعی بر آن است تا با استفاده از نظریه بازی ها، مدلی واقعی و کاربردی از تبلیغات در یک زنجیره تامین ارائه گردد و در نهایت تعادل استکلبرگ، تعادل نش و بهینگی پارتو در حالت همکارانه با استفاده از الگوریتم ژنتیک حاصل شده اند.
مهدی عطارپور عماد روغنیان
دنیای اطراف ما پر از مسائل چند معیاره است و انسان ها همیشه مجبور به تصمیم گیری در این زمینه ها هستند. به طور مثال هنگام انتخاب شغل معیارهای مختلفی مانند درآمد، موقعیت اجتماعی، خلاقیت و ابتکار و ... مطرح می باشد که فرد تصمیم گیرنده گزینه های مختلف را باید بر طبق این معیارها بسنجد. در تصمیم گیری های کلان مانند تنظیم بودجه سالانه کشور نیز متخصصین اهداف مختلفی مانند امنیت، آموزش، توسعه صنعتی، بهداشت و ... را تعقیب نموده و مایلند که این اهداف را بهینه نمایند. در زندگی روزمره مثال های فراوانی از تصمیم گیری با معیارهای چندگانه وجود دارد. در بعضی موارد نتیجه تصمیم گیری به حدی مهم است که بروز خطا ممکن است ضررهای جبران ناپذیری را بر ما متحمل کند. از اینرو لازم است که تکنیک یا تکنیک های مناسبی برای انتخاب بهینه و تصمیم گیری صحیح طراحی شود که در ادامه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در این پایان نامه با در نظر گرفتن مفاهیم محیط فازی روش حل فرآیند سلسله مراتبی با استفاده از مدل سازی در محیط فازی شهودی ارائه می شود که هدف آن بهینه سازی دست یابی به اهداف مختلف در زمان انتخاب یک گزینه از میان چند گزینه می باشد. در فصل اول این پایان نامه کلیات و مرور اجمالی بر موضوع و اهمیت آن بیان می شود. در فصل دوم مروری بر مهم ترین آثار انجام شده در زمینه این تحقیق مورد بررسی قرار می گیرد. در فصل سوم سه روش حل مسائل ارائه می شود. در فصل چهارم مزایای استفاده از رویکرد ارائه شده تشریح می گردد.
الهام نبی پور افروزی عماد روغنیان
با توجه به نقش روز افزون مدیریت پروژه در موفقیت هرچه بهتر سازمانها، این تحقیق به یکی از مهمترین مسائل مطرح در زمینه مدیریت پروژه می پردازد. بررسی مسئله کنترل پروژه چندهدفه با قابلیت انجام فعالیتها در حالتهای مختلف و در شرایط محدودیت منابع در این تحقیق در قالب سه مدل انجام می شود. مدل اول به بررسی مسئله موازنه زمان- هزینه با قابلیت انجام فعالیتها به چندین روش و در حضور محدودیت منابع می پردازد. در مدل دوم، مسئله موازنه زمان- هزینه با قابلیت انجام فعالیتها به چندین روش و فشرده سازی در هر روش اجرا و در حضور محدودیت منابع مورد بررسی قرار می گیرد. مسئله موازنه زمان- هزینه- کیفیت با قابلیت انجام فعالیتها به چندین روش و امکان فشرده سازی در هر روش اجرا و در حضور محدودیت یکسان بودن حالتهای اجرایی و محدودیت منابع در مدل سوم مورد تحقیق قرار می گیرد.هر یک از مدلهای پیشنهادی از نظر برخی خصوصیات کاملا جدید می باشند که این خصوصیات در ابتدای هر مدل توصیف می گردد. الگوریتم فراابتکاری علفهای هرز چندهدفه (moiwo)، الگوریتم ژنتیک چیرگی فازی تطبیق یافته(afdga)و الگوریتم رقابت استعماری چندهدفه (moica) به ترتیب جهت حل مدلهای معرفی شده ارائه می گردند.همچنین نتایج عددی حاصل از حل مدلها با الگوریتمهای پیشنهادی و مقایسه با برخی دیگر از الگوریتمهای فراابتکاری رایج مورد بررسی قرار می گیرد. در آخر خلاصه و جمع بندی تحقیق انجام شده و پیشنهادهایی برای تحقیقات آتی ارائه می گردد.
مهسا صفی سمیه علیزاده
در این پژوهش چارچوب ترکیبی روش تحلیل پوششی داده هادر قالب یک تحلیل پنجره ای با تکنیک درخت تصمیم، ارائه شده است. در ابتدا مدل تحلیل پوششی داده های پنجره ای با توجه به ورودی ها و خروجی ها جهت سنجش کارایی واحدهای تصمیم گیرنده که در این مطالعه خطوط اتوبوسرانی هستند؛ اجرا می شود و نتایج حاصل از آن به عنوان برچسب دسته ی واحدهای تصمیم گیرنده ها که در واقع ورودی روش درخت تصمیم می باشند، مورد استفاده قرار می گیرند. البته پیش از اجرای درخت تصمیم می بایست شناخت داده ها، آماده سازی داده ها و پیش پردازش آن ها انجام گیرد. در ادامه، با استفاده از دو الگوریتم c5.0 و chaid، قواعد مستتر در مجموعه داده ها استخراج می شوند. جهت شناسایی الگوریتم برتر، با استفاده از شاخص صحت، دو الگوریتم درخت تصمیم با یکدیگر مقایسه می شوند. که در این میان الگوریتم c5.0 عملکرد به مراتب بهتری از خود نشان می دهد.
کیوان کمندانی پور عماد روغنیان
با مطرح شدن نگرانی ها پیرامون محدودیت منابع طبیعی و نیز لزوم توجه به حفاظت از محیط زیست از یک سو و ارزان تر بودن مواد اولیه حاصل از کالاهای بازیافتنی و نیز جلب رضایت مشتری از سوی دیگر، مفهوم جدیدی به نام «لجستیک معکوس» شکل گرفت. لذا در این پایان نامه با تکیه بر مفاهیم و مدل های موجود در زمینه لجستیک معکوس و زنجیره تأمین حلقه بسته، به بررسی جریان های مستقیم و بازگشتی در سیستم های توزیع و جمع آوری پرداخته شده است. در این راستا مبحث طراحی شبکه های لجستیک به طور خاص مورد توجه قرار گرفته است. از آن جا که طراحی شبکه هایی که هم جریان های مستقیم و هم معکوس را توأمان تحت پوشش قرار دهد موجب صرفه جویی در هزینه ها خواهد شد، لذا در این نوشتار مدلی که دارای چنین خصوصیتی باشد بحث گردیده است. همچنین از آن جا که در سیستم های لجستیکی یکپارچه عملاً تخمین پارامترهایی از قبیل نرخ تقاضا و نرخ بازگشت محصولات به صورت دقیق امکان پذیر نمی باشد، استفاده از برنامه ریزی های غیرقطعی لازم خواهد بود. در بسیاری از موارد به دلیل فقدان داده های تاریخی مناسب، خصوصاً هنگامی که طراحی برای محصولی جدید صورت می گیرد، نمی توان از متغیرهای احتمالی برای تخمین پارامترهای تقاضا و نرخ بازگشت استفاده کرد. در این پایان نامه فرض گردیده که شرایط یا سناریوهای اقتصادی گوناگونی - که هر یک با توجه به داده های تاریخی، احتمال وقوع معینی دارند- وجود دارد و پارامترهای تقاضا و نرخ بازگشت مطابق نظر کارشناسان با یک عدد فازی ارائه می گردد. بدین علت برای حل این مدل دارای متغیرهای ترکیبی، نوع خاصی از برنامه ریزی غیرقطعی با عنوان برنامه ریزی فازی- تصادفی توصیه شده است. همچنین برای حل این مسئله در ابعاد بزرگ، یک الگوریتم ژنتیک اولویت محور پیشنهاد گردیده است.
یاسر قربانی رضا بشیرزاده
آنچه امروزه در سازمان های مختلفمهم و ضروری به نظر می رسد، مبحث کارایی است که موجب رشد سریع واحدها و کاهش هزینه های آن ها می شود. اندازه گیری کارایی به دلیل اهمیت آن در ارزیابی عملکرد یک شرکت یا سازمان، همواره مورد توجه محققین بوده است. در این تحقیق به ارزیابی عملکرد واحدهای تصمیم ساز با استفاده از تلفیق روش های کارت امتیازی متوازن و تحلیل پوششی داده ها تحت شرایط عدم قطعیت خواهیم پرداخت. معیارهای مورد استفاده در مدل با توجه به ساختار bscانتخاب می شوند؛ به عبارت دیگر مدل bscبه منظور انتخاب ورودی ها و خروجی های مدل بکار گرفته می شود. سپس معیارهای تعیین شده در قالب یک مدل dea شبکه ای قرار گرفته و از آن برای اندازه گیری کارایی واحدهای تصمیم ساز استفاده می شود. لازم به ذکر است برای تعیین ورودی ها و خروجی های مدل dea شبکه ای، از روابط علت و معلولی بین مناظر مدل bsc و نیز پارامترهای مستقل مناظر bscاستفاده می شود. نحوه استفاده از این مدل برای یک مسأله واقعی ارزیابی عملکرد که بررسی کارایی نمایندگی های مجاز فروش و خدمات پس از فروش شرکت سایپا می باشد، ارائه شده و نتایج بدست آمده نشان دهنده امکان پذیری و کارایی مدل پیشنهادی می باشد. در انتها با ارائه مثال دیگری، مقایسه ای بین مدل پیشنهادی و مدل ccrصورت می پذیرد.
زهرا افرند خلیل آباد عماد روغنیان
در یک محیط رقابتی ، موفقیت سازمان ها بستگی به تصمیم صحیح و به موقع مدیران دارد، با این حال اغلب مدیران کمی نسبت به تصمیمی که می خواهند بگیرند ،اطمینان کامل ندارند و به دنبال شیوه آسان و موثری هستند تا در زمان مناسب تصمیم صحیح را بگیرند. به طورکلی عوامل و معیارهای مختلفی هستند که میتواند در ارزیابی موثر باشند و ضروری است که تصمیم گیرندگان قبل از تصمیم گیری، تمام عوامل را بررسی و معایب و مزایا را در نظر بگیرند. بنابراین در فرایند تصمیم گیری ، استفاده از متغیرهای زبانی (محیط فازی)، قضاوت را برای تصمیم گیرندگان تسهیل می نماید. زیرا مسئله ابهام و عدم قطعیت برای تصمیم گیرندگان حل خواهد شد. هدف از این تحقیق، معرفی روش تصمیم گیری جامع برای برون سپاری فعالیتهای مورد نظر می باشد و علاوه برآن مدل ارائه شده برای مدیران آسان و موثراست زیرا سعی بر این بوده است که تمام عوامل تاثیرگذار در برون سپاری بررسی و در نظر گرفته می شود. در این مدل برای حل مشکل ارزیابی معیارهای فرعی و مشخص نمودن دزجه اهمیت برای معیارهای اصلی از مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی استفاده شده است که برای محاسبه این درجه اهمیت از اعداد فازی مثلثی کمک گرفته شده است. تصمیم گیرنده می تواند از خروجی حاصل از نرم افزار متلب برای برون سپاری نمودن فعالیت مورد نظر استفاده کند و در نهایت می توان ویژگی این مدل را در این دانست که قادر است درجه تمایل یا عدم تمایل فعالیت به برون سپاری را با در نظرگرفتن تمام عوامل تاثیر گذار در برون سپاری را محاسبه نمود. بر اساس موارد ارائه شده، عوامل تاثیر گذار در برون سپاری عبارتند از : • عوامل درونی : اهمیت یا حساسیت، ناملموسی، پیچیدگی، تفکیــــک ناپذیری، استاندارد پذیری فعالیت مورد نظر. عدم اطمینان تقاضا عدم اطمینان فنــاوری صرفه جویی اقتصادی شایسته محوری انعطاف پذیری روحیه کارمندان ظرفیت پذیرش تکنولوژی و کسب مهارت و منابع و تکنولوژی جدید نوآوری در فرایند وادغام با تکنولوژی اطلاعات محرمانه سازمان بهبود کیفیت خدمات • عوامل بیرونی : موقعیت رقــــابتی تعداد تامین کننده های بالقوه تغییرات در فناوری روز دنیا رسیدن به رقبا پاسخگویی به نیازهای درحال تغییر مشتری تجربه کاری و شهرت تامین کنندگان
مجتبی عسکرزاده فراهانی عماد روغنیان
ریسک پروژه، رخداد یا شرایطی نامطمئن است که اگر به وقوع بپیوندد اثری مثبت یا منفی بر حداقل یکی از اهداف پروژه چون زمان، هزینه یا ?کیفیت میگذارد. از آنجا که ریسک اتفاقی در آینده است، همیشه با ابهام و نادقیقی سر و کار دارد ودر بسیاری از مواقع ابهام به وجود آمده در پروژه ها از نوع احتمالی نیست و یک ریشه فازی دارد که این ابهام نشئت گرفته از ارتباط با دانش مربوط به چیزها و نه ارتباط با شانس می باشد بنابراین استفاده از منطق فازی در فازهای مختلف مدیریت ریسک می تواند بسیار راهگشا باشد.هدف اصلی این تحقیق معرفی دانش مدیریت و کنترل پروژه و بالاخص مدیریت ریسک پروژه ها و استفاده از منطق فازی در این علم، و ارائه یک مدل جامع برای مدیریت ریسک پروژه ها در محیط فازی جهت نزدیکتر کردن مبانی این علم به دنیای واقعی و استفاده از آن در مباحث مورد مطالعه است. مدل ارائه شده بر سه مرحله اصلی شناسایی ریسک، تجزیه و تحلیل ریسک و پاسخ به ریسک تمرکز دارد.
مریم قره گوزلو عماد روغنیان
یک زنجیره تأمین، به عنوان شبکه ای از تسهیلات و سیستم های توزیع تعریف می شود که به تدارک مواد خام، تبدیل این مواد به محصولات نیمه ساخته و نهایی، و توزیع محصولات تمام شده به مشتریان می پردازد. مدیریت چنین عملکردهایی در سرتاسر زنجیره تأمین، یعنی، از تأمین کننده ی تأمین کننده تا مشتری مشتری، مستلزم هماهنگی زیاد میان عاملان زنجیره است. اگر چنین همکاری هایی وجود نداشته باشند، هر عضوی از زنجیره به طور مستقل برای به حداقل رساندن هزینه های مربوط به خود، تصمیم گیری می نماید. بدیهی است که این شرایط برای زنجیره تأمین که به صورت یک کل عمل می کند، بهینه نخواهد بود. در این حوزه بحث مدیریت یکپارچه موجودی و حمل و نقل یکی از عوامل اساسی در ایجاد یکپارچگی در سرتاسر زنجیره تأمین می باشد. از سوی دیگر عدم قطعیت ها در تأمین، تولید، تقاضا و ارسال، تأثیر عمده ای بر عملکرد زنجیره تأمین دارند که اغلب در مطالعات نادیده گرفته می شوند. در اکثر مدل های یکپارچه موجودی و حمل و نقل در زنجیره تأمین، معمولاً تصور می شود که داده های ورودی به طور دقیق شناخته شده اند و از تأثیر عدم قطعیت پارامترها روی مدل صرف نظر می شود. در تحقیق حاضر یک مدل یکپارچه موجودی-حمل و نقل برای زنجیره های تأمین دو سطحی ارائه شده است. سپس برای لحاظ کردن شرایط عدم قطعیت از رویکرد بهینه سازی فازی برای توسعه مدل تحت پارامترهای فازی بهره گرفته شده است. در نهایت، مدل ارائه شده با استفاده از الگوریتم های ژنتیک و شبیه سازی تبرید در حالات قطعی و غیرقطعی مورد تجزیه و تحلیل و مقایسه قرارگرفته اند.
نیکی متین راد عماد روغنیان
در سالهای اخیر و پس از وقوع بحرانهایی، طبیعی و ساخته دست بشر، چون سونامی سال 2004، زلزله بم ایران در سال 2004، زلزله و سونامی ژاپن در سال 2011، و ابرطوفان سندی در امریکا در سال 2012 و وقوع بلایای دیگری از این دست در سراسر جهان، مسئله زنجیره های تأمین در شرایط بحران با توجه روزافزون مواجه شده است. با توجه به شدت خساراتی که این بلایا و بحرانها بر شرایط اجتماعی و اقتصادی چه در کوتاه مدت و چه در بلند مدت دارند و نیاز به رسیدگی سریع به مناطق آسیب دیده با بهترین کیفیت ممکن، نیاز به طراحی شبکه زنجیره تأمینی که در این شرایط بتواند به بهترین نحو عمل کند وجود دارد. مسئله مهم دیگر در این شرایط، و به تبع آن در زنجیره های تأمین امدادی، وجود پارامترهای غیر قطعی چون میزان تقاضای مناطق آسیب دیده است، به نحوی که نادیده گرفتن این پارامترها مدل ایجاد شده را از واقعیت دور می نماید. یکی از روشهایی که عدم قطعیت در پارامترهای مدلهای بهینه سازی را بررسی می کند، روش بهینه سازی پایاست، روشی نسبتاً جدید و مناسب برای این مسائل که داشتن تنها حدودی از داده ها برای آن کافیست. در این تحقیق با توجه به این مسائل، و عدم وجود مدلی برای طراحی شبکه زنجیره تأمین امدادی در ادبیات موضوع، مدلی پایا برای طراحی شبکه زنجیره تأمین در شرایط بحران ارائه گردیده است که در آن بسیاری از پارامترهای مهم مسئله غیرقطعی در نظر گرفته شده است که این امر مدل را با واقعیت این مسائل منطبق تر می نماید. به علاوه در این مطالعه چهار هدف ناهمگون کمینه کردن هزینه، زمان، کمبود و تعداد افراد آسیب دیده و بی سرپناهِ منتقل نشده از مناطق آسیب دیده با درنظر گرفتن محدودیتهای مربوطه برای مدل کردن طراحی شبکه زنجیره تأمین امدادی در نظر گرفته شده است. درنظر گرفتن این مسائل در کنار هم و استفاده از روش بهینه سازی پایا در این مطالعه، تلاشی بر پوشش کمبود موجود میان کارهای فعلی ادبیات است.
زهرا سادات حسینی عماد روغنیان
زمانبندی پروژه هم از بعد عملی و هم از بعد نظری بسیار حائز اهمیت است و در سال های اخیر بسیار مورد توجه پژوهشگران، صاحبان شرکت و کارفرمایان پروژه قرار گرفته است. از بعد عملی با بهبود زمانبندی که جزئی از مدیریت پروژه است، سود شرکت ها به ویژه شرکت هایی که کار تولید و فروش را بطور همزمان انجام می دهند (تولید به مصرف) به میزان چشمگیری افزایش می یابد. از بعد نظری نیز زمانبندی پروژه یک زمینه پژوهشی بسیار جذاب است زیرا بسیاری از مدل های بهینه سازی معروف، حالت های خاصی از مدل های مطرح در زمانبندی پروژه هستند. در این پایان نامه، مسأله زمانبندی پروژه چند هدفه با قابلیت انجام فعالیت ها در حالت های مختلف و در شرایط محدودیت منابع با توجه به شکست در فعالیت ها در قالب مدل جدیدی ارائه می گردد. این مدل برخلاف مدل های قبلی ارائه شده، علاوه بر در نظر گرفتن روابط پیش نیازی، مولفه های زمان بندی را نیز در نظر می گیرد، که تا حد امکان شناوری ها را کاهش دهد تا جواب های بهتری برای تابع هدف بدست آید. اهدافی که در این مدل در نظر گرفته شده اند عبارتند از کمینه کردن زمان دیرکرد پروژه و حداکثر کردن ارزش خالص فعلی. با توجه به چند هدفه بودن مدل، برای بدست آوردن جواب های بهینه سراسری یا موضعی از روش محدودیت اپسیلون استفاده شده است. با توجه به np-hard بودن مسئله فوق، الگوریتم تکاملی چند هدفه بنام الگوریتم رقابت استعماری چند هدفه (moica) برای دستیابی به زمانبندی بهینه پیشنهاد می-شود. برای ارزیابی روش پیشنهادی، مسایل متعددی انتخاب شده و کارایی این روش بر پایه شاخص های طراحی شده با الگوریتم ژنتیک مرتب سازی نامغلوب (nsgaii) و با الگوریتم ژنتیک رتبه بندی نامغلوب ها (nrga) مورد مقایسه قرار گرفته می شود. برای تنظیم پارامترهای این دو الگوریتم، از روش تاگوچی در طراحی آزمایش ها استفاده شده است و در نهایت برای بررسی نتایج این دو الگوریتم از روش های مقایسه ای آماری استفاده گردیده تا الگوریتم کاراتر انتخاب گردد.
سیدعلیرضا صادقی عماد روغنیان
صندوق های سرمایه گذاری مشترک به عنوان یکی از نهادها و واسطه های مالی، با سابقه ایی حدود یک دهه در بورس اوراق بهادار تهران فعالیت می نمایند. اهمیت این صندوق ها به جهت فعالیت آن ها در جذب نقدینگی جامعه، مهار تورم افسارگسیخته در جامعه و همچنین ترغیب افراد عادی در ورود به بازار سرمایه بر کسی پوشیده نیست. با توجه به اهمیت این صندوق ها در اقتصاد و نقش مهمی که آن ها در اقتصاد ایفا می کنند، رتبه بندی و ارزیابی عملکرد این صندوق ها با توجه به دو عامل اصلی ریسک و بازده از اهمیت ویژه ایی برخوردار است. در این تحقیق سعی شده است با توجه به شاخص هایی مثل :جنسن، ترینر، شارپ، سورتینو و ایرو، و همچنین با استفاده از نظر خبرگان فعال در بازار سرمایه ایران به رتبه بندی این صندوق ها با استفاده از روش تاپسیس پرداخته شود. شاخص های مطرح شده در این تحقیق به گونه ایی است که از یک سو به بازده و از دیگر سو به ریسک آن در دوره تحقق بازده توجه دارد. در این تحقیق از 50 صندوق پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه تاسیس این صندوق ها تا تاریخ 30 اسفند1391 استفاده شده است. نتیجه بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که سرمایه گذارانی که در تصمیم گیری برای انتخاب صندوق، تنها به بازده (بدون توجه به ریسک و تغییر پذیری) صندوق توجه می نمایند، در طولانی مدت دچار گمراهی و اشتباه در تصمیم گیری می گردند. واژگان کلیدی: صندوق سرمایه گذاری مشترک، ارزیابی عملکرد، رتبه بندی، مدل تاپسیس.
امیرعباس کنعانی نژاد عماد روغنیان
تغییرات سریع اقتصادی و فشار فزاینده حاصل از رقابت های بازار، سیاست های بازیافت محصولات و استفاده مجدد از آن ها و همچنین قوانین دولتی، سازمان ها را به سوی تمرکز بر روی زنجیره تأمین و لجستیک یکپارچه و حلقه بسته هدایت می کنند. یک شبکه لجستیک با ساختار مناسب، فواید رقابتی را برای سازمان ها در بر دارد و به آن ها کمک می کند تا با تغییرات فزاینده محیطی، هماهنگ شوند. این شبکه باید قادر باشد تا محصولات را با کمترین هزینه به دست مشتریان برساند و سطح معینی از خدمت را ارضا کند. همچنین در زمان مناسب محصولات برگشتی را جمع آوری کرده و دوباره به چرخه زنجیره تأمین بازگرداند.در این راستا، طراحی شبکه لجستیکی که بتواند تمامی این نیازها را برآورد کند، توجه زیادی را به خود جلب کرده است. به طور کلی، طراحی شبکه لجستیک شامل تعیین مکان و ظرفیت تسهیلات، موجودی های ایمنی در هر تسهیل و مقدار جریان مواد بین آن هاست. با توجه به تأثیرات متقابلی که تصمیمات سطح استراتژیک، تاکتیکی و عملیاتی در سطح شبکه لجستیک بر یکدیگر دارند، در نظر گیری همزمان آن ها در مسائل طراحی شبکه ها در جلوگیری از به وجود آمدن جواب های محلی امری مهم تلقی می شود. یکپارچه در نظر گرفتن این تصمیمات در مسائل طراحی منجر به حداقل شدن تغییرات بعدی در شبکه و کاهش هزینه های غیرضروری در جهت بهینه سازی جریان در آن می گردد. با توجه به بلند مدت بودن تصمیمات سطح استراتژیک، محیط تصمیم گیری بسیار پویا و تغییرپذیر بوده و در نتیجه عدم قطعیت عضوی جدایی ناپذیر از مسائل طراحی شبکه لجستیک یکپارچه است. با توجه به موارد ذکر شده، در این نوشتار به مسئله طراحی شبکه لجستیک یکپارچه و حلقه بسته در محیط عدم قطعیت پرداخته خواهد شد. بدین منظور، یک مدل برنامه ریزی اعداد صحیح مختلط چند هدفه در محیط فازی بسط داده می شود. این مدل، یک مدل چند محصولی، چند سطحی و چندهدفه برای طراحی شبکه های لجستیک است که در آن با توجه به شکاف موجود در تحقیقات حاضر، تأمین کنندگان به عنوان سطحی مهم در طول شبکه در نظر گرفته شده و با توجه به عامل هزینه ای و همچنین کیفیت مواد اولیه تولیدی انتخاب می شوند. این امر منجر به تسهیل پیاده سازی فلسفه کنترل کیفیت جامع در شبکه زنجیره تأمین می گردد. برای حل این مدل از یک روش ابتکاری ترکیبی بر مبنای منطق فازی و برنامه ریزی آرمانی استفاده می گردد. این روش به صورت کاملاً بازخوردی با تصمیم گیرنده عمل می کند و موجب ایجاد جوابهایی کاملاً مطلوب که مورد رضایت تصمیم گیرنده است، می شود. در این روش تصمیم گیرنده با بکارگیری متغیرهای زبانی در قالب سیستم استنتاج فازی، به صورت کاملاً فعال در فرآیند حصول جواب مطلوب شرکت دارد. کارایی این روش با روش برنامه ریزی آرمانی با رویکرد فازی مقایسه خواهد گردید. نتیجه این مقایسه کارایی بالای روش ارائه شده و ایجاد جوابهایی مطلوب است که رضایت تصمیم گیرنده را حداکثر می کند.
فرخنده فروغی عماد روغنیان
سازمان های جهانی،رضایت مشتری را مهمترین و حیاتی ترین ابزار استراتژیک در رسیدن به اهدافشان می دانند که این اهداف در هر سازمانی متغیر است.رضایت مشتری هنگامی حاصل می گردد که آنچه از سوی سازمان ارائه می شود ، نیازها و انتظارات مشتری را پوشش دهد و نظر به اینکه بین شرکت ها رقابت شدیدی وجود دارد پس شرکتی که بتواند نیاز های متغیر مشتری را در محصول خود بگنجاند پیروز است و سهم بیشتری از بازار سود را در اختیار می گیرد. در فرایند طراحی مشتری محور محصول یا خدمات ، به روز رسانی به موقع اطلاعات نیازهای مشتری نه تنها ممکن است به عنوان یک شاخص مفید برای مشاهده چه چیزهایی در طول زمان تغییر می کنند باشد،بلکه به شرکت کمک می کند چگونه پاسخگوی نیاز های آینده مشتری باشد. هدف این پژوهش ارائه یک روش پیش بینی برای مقابله با پویایی نیازهای مشتری در qfd است. ابتدا از روش تصمیم گیری گروهی برای تعیین اولویت نیازهای مشتری استفاده می شود، همچنین رابطه بین نیاز های مشتری و ویژگی های مهندسی و همبستگی ویژگی های مهندسی با اعداد فازی بیان می شوند، سپس از روش هموار سازی نمایی برای پیش بینی اولویت بندی نیازهای مشتری و رضایت مشتریان از شرکت ها در آینده استفاده می شود که ممکن است به ویژگی های طراحی محصول انتقال داده شود.در انتها نیز از یک مدل برنامه ریزی خطی برای تعیین مقدار بودجه به منابع موجود با تابع هدف ماکزیمم کردن رضایت مشتری استفاده می شود.
آذین مجیدی هروان مصطفی عابدزاده
تصمیمات مکان یابی و مسیر یابی ، یک نقش کلیدی و مهم را در طراحی زنجیره تامین بازی می کند . پارامترهای زیادی روی این تصمیمات اثر می گذارند . یکی از مهمترین این پارامتر ها تقاضا ست که می تواند به صورت قطعی و معین و یا غیر قطعی باشد . در این پایان نامه به مساله مکان یابی – مسیر یابی یک زنجیره تامین دو سطحی پرداخته می شود که در آن تقاضا حالت تصادفی دارد و از سنا ریو های مختلف پیروی می کند . مکان های بالقوه ای برای کارخانه ها و مراکز توزیع و تعداد مشخصی مشتری برای این مساله در نظر گرفته می شود . تصمیم هایی که با آن ها در این نوشتار مواجه هستیم مکان یابی کارخانه ها و مراکز توزیع ، تخصیص کانال های حمل و نقل مناسب به این سطوح و در نهایت تعیین مقدار محصول جریان یافته در این سطوح به منظور برآورده کردن تقاضای احتمالی خواهد بود . اهداف تعریف شده برای این مساله ، بیشینه کردن سود حاصل از این زنجیره تامین و همزمان با آن کمینه کردن زمان کلی سرویس حمل و نقل است . هرچه سرویس حمل و نقل سریعتر باشد ، هزینه آن بیشتر خواهد بود . بنابراین مشاهده می شود که این دو هدف در تناقض با هم هستند . از این رو از برنامه ریزی چند هدفی استفاده خواهد شد . و در نهایت به منظور حل دقیق مدل پیشنهادی از روش برنامه ریزی آرمانی استفاده خواهد شد و از طریق یک مثال عددی ، نتایج حاصل به تصویر کشیده خواهند شد .
حسام علی شمشیری عماد روغنیان
امروزه برونسپاری به عنوان یکی از استراتژی های موثر در دنیای کسب و کار شناخته شده است. تصمیم گیری در خصوص برون سپاری یا درون سپاری محصولات یا فعالیت های یک سازمان، یک مسئله تصمیم گیری چند معیاره (mcdm) است که نیازمند در نظر گرفتن تعداد زیادی از عوامل کمی و کیفی به عنوان معیارهای ارزیابی می باشد. این تحقیق یک مدل تصمیم گیری در خصوص برون سپاری یا درون سپاری محصولات یا فعالیت های یک سازمان ارائه می دهد. در واقع در این پایان نامه ابتدا یک مدل برای تصمیم گیری در خصوص برون سپاری یا درون سپاری تعریف می شود. سپس اجزای این مدل بیان می شود. تعیین و استخراج معیارها و زیرمعیارهای کنترلی و همچنین شاخص های اندازه گیری آنها بر اساس مدل bocr استخراج گردیده و تیم تصمیم گیری و اهمیت هر یک از اعضای آن مشخص می گردد. در ادامه با بیان یک مطالعه موردی به تصمیم گیری در خصوص برون سپاری یا درون سپاری محصولات تولیدی شرکت مورد مطالعه می پردازیم. در پایان برای مدل توسعه داده شده یک مثال عددی با روش رتبه بندی promethee حل شده و با تغییر برخی از پارامترها به تحلیل آن پرداخته ایم. به منظور سنجش دقت مدل، نتایج بدست آمده با روش gahp مقایسه شده اند.
مریم تاران عماد روغنیان
مسائل بهینه سازی زنجیره تأمین ذاتاً دربرگیرنده مراحل مدلسازی تصمیم چندگانه بوده که در برخی موارد به شیوه سلسله مراتبی به یکدیگر متصل می شود. علی رغم اینکه فعالیت های فردی اغلب توسط اعضای مختلف زنجیره تأمین که هریک اهداف مرتبط به خود را دارا بوده اداره می شود، در اکثر مدل های بهینه سازی فرض می شود که کنترل و اداره کل زنجیره تأمین با یک سازمان دهنده کلی می باشد. بنابراین می توان این مسائل را به عنوان مسائل چند سطحی معرفی نمود. در این پایان نامه مسأله بهینه سازی یک زنجیره تأمین چندهدفه، چند محصولی، چند پیروِ با ساختار دوسطحی با یک تولید کننده در سطح پیشرو و دو توزیع کننده به عنوان دو پیرو در سطح بعدی، مورد بحث قرار گرفته است. در مدل ارائه شده تقاضای مشتری و هزینه های زنجیره تأمین غیرقطعی بوده و با استفاده از مجموعه های فازی مدل سازی می گردد. در ابتدا مسأله فازی با بکارگیری روش برش ? به مسأله قطعی تبدیل گردیده و با استفاده از روش کوهن- تاکر یک مسأله برنامه ریزی چند هدفه خطی تک سطحی بدست خواهد آمد. در نهایت از روش برنامه ریزی آرمانی فازی برای حل مسأله چند هدفه خطی استفاده می گردد. در پایان یک مثال عددی برای تحلیل نتایج از مدل ارائه شده، بیان شده است.
سعید نامداری عبدالله آقایی
پروژه ها از عوامل موثر توسعه و رشد اقتصادی- اجتماعی کشورهای توسعه نیافته و درحال توسعه می باشند و دربخش خصوصی، ابزاری اساسی برای تامین سودآوری به شمار می روند. امروزه استفاده از روشها و ابزارهای مدیریت پروژه در تحقق اهداف بسیاری از سازمانها و شرکتها ضروری است. بسیاری از روش های موجود در زمان بندی فعالیتهای یک پروژه کاربرد دارند، حال آنکه با پیچیده تر شدن شرایط بسیاری از سازمان ها با چالش مدیریت همزمان پروژه های متعدد با محدودیت زمان و منابع روبرو هستند. بنابراین استفاده از روشهای زمان بندی چندپروژه ای برای سازمان ها ضروری شده است. یکی از مهمترین منابع محدود جهت انجام پروژه ها، مهارتهای انسانی است که زمان بندی و استفاده بهینه از آن به اجرا به موقع پروژه ها و کاهش هزینه ها کمک شایانی می کند. مسئله زمان بندی چند پروژه ای با نیروی کار چند مهارته تعمیمی از مسئله زمان بندی چند پروژه ای چند حالته با محدودیت منابع است در این پژوهش به مطالعه و بررسی این مسئله در شرایط فازی و در سطح فعالیت ها پرداخته شده است. ضمن ارائه یک مدل فازی چند هدفه برای مسئله مورد بررسی، با توجه به np-hard بودن مدل، یرای حل آن الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نا مغلوب و الگوریتم تکاملی دیفرانسیلی ارائه شده است. سپس با تنظیم پارامترهای الگوریتم با روش تاگوچی و مقایسه نتایج حاصل از حل مسائل مختلف با ابعاد کوچک، متوسط و بزرگ با الگوریتم های ارائه شده، و با ارزیابی عملکرد الگوریتم ها ، مشخص شد که الگوریتم ژنتیک با مرتب سازی نامطلوب به نتایج بهتری می رسد.
مهسا جروند عماد روغنیان
در مقابله با جهان اقتصادی یکپارچه شونده که با توسعه سریع علم و تکنولوژی تغییرات اساسی اتفاق می افتد باید اهمیت زیادی به انتقال تکنولوژی به منظور ارتقا اقتصادی قائل شویم. برای شرکت های تجاری کسب تکنولوژی های نوآورانه می تواند منبع موفقیت بلند مدت شرکت ها باشد. یک بنگاه می تواند از طریق انتقال تکنولوژی سهم بازارش در آن صنعت را شکل دهد و تکنولوژی اش را توسعه دهد. در این پژوهش با استفاده از ادبیات موجود در زمینه انتقال تکنولوژی و بر اساس روش تحلیل پوششی شبکه ای داده ها ، مدلی برای ارزیابی اثربخشی انتقال تکنولوژی ارائه می شود. ابتدا با مطالعه عمیق بحث انتقال تکنولوژی، فرایند انجام آن و متغیرهای تاثیرگذار بر عمکرد آن شناسایی می شوند. سپس با بررسی تحقیقات و مطالعات انجام شده در این زمینه روشها و متدهای بکار رفته برای ارزیابی انتقال تکنولوژی شناسایی خواهد شد. و در پایان با استفاده از روش تحلیل پوششی شبکه ای رابطه ای داده ها، مدلی ارائه خواهد شد.
رضا مروت دار عبدالله آقایی
عدم قطعیت در زمانبندی و زمانبندی فازی پروژه در سالهای اخیر مورد توجه بسیاری از محققان بوده است. البته علاوه بر فرض اولیه زمانبندی فازی مبنی بر عدم قطعیت در مدت زمان انجام فعالیتها، در بسیاری از پروژههای با سطوح ریسک بالا وجود فعالیتها و همچنین وجود روابط پیشنیازی نیز میتوانند دارای ابهام باشند. اگرچه اینگونه ابهام و عدم قطعیت در ساختار و محدوده پروژه، در پروژههای تحقیقاتی و پروژههای تعمیراتی بسیار دیده میشود، ولی تا کنون هیچ تحقیق جامعی در این زمینه انجام نشده است. لذا این رساله سعی در پر کردن این شکاف تحقیقاتی و زمانبندی هر چه بهتر اینگونه پروژهها دارد. به بیان دیگر در این رساله با در نظر گرفتن ابهامها و عدم قطعیتهای مختلف در پروژههای با سطوح ریسک بالا، واقعیترین برنامه زمانی برای اجرای پروژه محاسبه میشود. در این راستا ابتدا دو روش کارا برای محاسبه زودترین زمانها در شبکههای با ساختار فازی ارایه شده است که روش دوم در گسترش انواع مفاهیم و روشها از ساختار قطعی به ساختار فازی قابل کاربرد است. در ادامه چند مدل برنامهریزی ریاضی برای محاسبه دیرترین زمانهای شبکه با ساختار فازی پیشنهاد شده است. همچنین یک الگوریتم ابتکاری برای تعیین کلیه مسیرهای بحرانی ممکن ارایه شده است، که این الگوریتم، سرعت انجام محاسبات مربوط به درجه بحرانیت را در مقایسه با الگوریتمهای پیشین در شبکههای قطعی به شدت بهبود میدهد. از سوی دیگر با توجه به فاصله زیاد بین مفاهیم مسیرهای بحرانی ممکن و لازم، مفهوم مسیرهای بحرانی چیره برای اولین بار در ادبیات موضوع ارایه شده و ویژگیهای آن مطرح شده است. در مجموع محاسبه خصوصیات زمانی شبکههای پروژه با سطوح ریسک بالا، باعث میشود از شکست اینگونه پروژهها به دلیل عدم توانایی در تعیین زمانبندی واقعی آنها جلوگیری شود.
پژمان پیکانی عماد روغنیان
انتخاب سبد سهام و مدیریت آن از اصلی ترین حوزه های تصمیم گیری مالی می باشد. در این راستا مدل هایی جهت تعیین پرتفوی بهینه ارائه شده که هر کدام در جهت بهبود و رفع نواقص موجود، توسط مدل های دیگر جایگزین شده اند. از جمله مهمترین مشکلات مدل های ارائه شده می توان به عدم در نظر گرفتن شاخص ها و معیار های چند گانه در ارزیابی کارایی پرتفوی سهام و همچنین در نظر نگرفتن عدم قطعیت داده ها اشاره نمود. در این تحقیق به منظور رفع مشکلات مطرح شده در مسئله انتخاب سبد سرمایه، پرتفوی بهینه با تلفیق روش های تحلیل پوششی داده ها، بهینه سازی استوار و برنامه ریزی چند هدفه تشکیل شده است. بدین منظور تحقیق مورد نظر در دو فاز مطالعاتی مورد بررسی قرار داده شده است : فاز اول) ارزیابی و انتخاب سهام کارا که در این فاز با استفاده از تحلیل پوششی داده ها، سهام کارا از میان تعداد کثیر سهام موجود در بورس اوراق بهادار شناسایی گردیده و تنها سهامی که کارا گردیده اند، در فاز دوم تحقیق کاندیدای سرمایه گذاری می باشند. فاز دوم) تصمیم گیری در مورد میزان سرمایه گذاری در هر یک از سهم های کارا که از فیلتر فاز اول عبور نموده اند. این عمل با استفاده از یک مدل چند هدفه و حل آن توسط برنامه ریزی آرمانی صورت پذیرفته است. لازم به ذکر است که در هر دو فاز تحقیق به منظور در نظر گرفتن عدم قطعیت داده ها و تطابق بیشتر مدل با واقعیت، از بهینه سازی استوار بهره گرفته شده است. همچنین با توجه به این موضوع که در برخی از ورودی ها و خروجی های مالی مدل هم چون نرخ های رشد و بازده، منفی بودن داده ها امری محتمل و اجتناب ناپذیر می باشد، یک مدل استوار تحلیل پوششی داده ها با قابلیت استفاده در حضور داده های منفی نیز توسعه داده شده است. در نهایت نیز روش و مدل های توسعه داده شده در این تحقیق توسط داده های واقعی حل گردیده اند و نتایج آن مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
عابد جودکی عماد روغنیان
با توجه به حجم زیاد معوقات بانکی بالاخص در سالهای اخیر بانک ها درصدد اعطای تسهیلات خود به شرکت هایی هستند که ضمن برخورداری از ریسک پایین بتوانند بازده متناسب با سود تسهیلات اعطایی را داشته باشند . این امر زمانی محقق میشود که بانک ها قادر به شناسایی مشتریان اعتباری خود اعم از حقیقی و حقوقی بوده و بتوانند آنها را براساس توانایی و تمایل نسبت به باز پرداخت کامل و به موقع تعهدات با استفاده از معیارها ی مالی و غیر مالی مناسب ، طبقه بندی کنند ؛ زیرا در چنین سیستمی تسهیلات به متقاضیانی اعطا می شودکه از ریسک اعتباری کمتری برخوردار بوده و احتمال بازپرداخت بدهی آنها در موعد مقرر بیشتر است. با توجه به این که این وجوه میتوانند به عنوان منبع مالی برای اعطای تسهیلات بعدی مورد استفاده قرار گیرند، در این صورت نقش بسیار مهمی در افزایش سرمایه گذاری ، رشد و توسعه اقتصادی کشور دارند. از طرفی با رشد روز افزون داده ها ابزارهای متنوعی جهت استفاده بهینه از داده ها استفاده می گردد یکی از مهمترین و پرکاربرد ترین این ابزار ها داده کاوی است که از انبوه داده ها، استفاده می کند و آنها را به دانش تبدیل می نماید. لذا در این پایان نامه مدلی جهت اعتبارسنجی مشتریان حقیقی و حقوقی بانک ملت ارائه شده است که با استفاده از الگوریتم های طبقه بندی ریسک اعتباری مشتریان مورد ارزیابی قرار میگیرد و بر اساس الگوریتم های انتخاب خصیصه مهمترین عوامل موثر بر ریسک مشتریان تعیین می گردد و بر اساس الگوریتم قوانین تجمعی قوانین پایگاه داده ها تعیین میگردد و از تکنیکهای تصمیم گیری چندمعیاره نیز در جهت رتبه بندی و ارزیابی الگوریتم های طبقه بندی و تعیین بهترین الگوریتم طبقه بندی با استفاده از تکنیکهای anp و پروموته استفاده شده و از مدل تحلیل پوششی داده ها نیز جهت ارزیابی قوانین مستخرج از پایگاه داده استفاده می گردد. نتایج حاکی از دقت بالای مدل پیشنهادی می باشد و همچنین استفاده از مدل این پایان نامه جهت سیستمی برای پشتیبانی از تصمیمات مدیران بانکها در جهت ارائه وام می باشد.
علی محمد میثمی عماد روغنیان
سیستم زنجیره تامین مورد بررسی در این پژوهش، یک سیستم حلقه بسته است که تولید کننده برای تامین تقاضا دو راه در اختیار دارد: یکی تولید محصولات جدید و دیگری باز تولید محصولات برگشتی. محصولات باز تولید شده هیچ تفاوتی با محصولات جدید ندارند و می توانند در یک بازار و با قیمت مشترک به فروش بروند. همچنین تقاضا دارای عدم قطعیت بوده و وابسته به قیمت فروش است. علاوه بر آن بازگشتی ها نیز دارای ماهیت احتمالی بوده و حساس به قیمت اکتسابشان. همچنین حداقل سطح کیفیتی برای خرید محصولات برگشتی نیز مدنظر قرار می گیرد. در این پژوهش یک مدل برنامه ریزی ریاضی با هدف ماکزیمم سازی سود کل سیستم ارائه می گردد که به طور همزمان به تعیین قیمت فروش، مقدار تولید محصولات جدید و محصولات بازتولید شده، قیمت اکتساب و حداقل سطح کیفیت مورد قبول محصولات برگشتی می پردازد.
محمد پیش نماززاده عماد روغنیان
مسأله طراحی شبکه زنجیره تامین یکی از مسائل پرکاربرد در مهندسی صنایع می باشد. از طرف دیگر مشتریان نیز در بازار به دو دسته اولویت بالا و پایین تقسیم می شوند. در این رساله قصد داریم به طراحی یک مدل برای زنجیره تامین چند سطحی که دارای دو نوع مشتری می باشد ، بپردازیم
معصومه ابوعلی عماد روغنیان
سازمان های موفق در اقتصاد جهانی و پویای امروزی آنهایی هستند که توانایی طراحی و توسعه ی اثربخش، ارائه ی خدمات و تولید محصولاتی را دارند که توسط مشتریان نسبت به خدمات و محصولات رقبا ترجیح داده می شوند. گسترش کارکرد کیفیت روشی مدرن و پیشرفته است که در آن خواسته های مشتری در کل سازمان شنیده می شود. این کار از طریق فرآیندی سیستماتیک برای دریافت خواسته های مشتری و هدایت این خواسته ها به داخل سازمان صورت می پذیرد. در این پژوهش مدلی چهار مرحله ای به منظور مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار ارائه شده است که در آن با استفاده از تلفیق روش گسترش کارکرد کیفیت و تجزیه و تحلیل شبکه ای در محیط فازی، نیازهای مشتریان شناسایی و اولویت بندی و سپس بر مبنای آن مهمترین فرآیندهای سازمان به منظور یافتن نقطه آغازی برای شروع فعالیت های مهندسی مجدد فرآیندهای کسب و کار شناسایی و اولویت بندی شده اند. به منظور مطالعه موردی این مدل در یک شرکت ارائه دهنده ی خدمات پشتیبان نرم افزاری اجرا شده است.