نام پژوهشگر: احمدرضا راجی

برررسی فاکتورهای موثر بر بهره وری چربی در تغذیه جوجه های گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1390
  محمد الزوقری   حسن کرمانشاهی

به منظور بررسی فاکتورهای موثر بر بهره وری چربی در تغذیه جوجه های گوشتی، سطوح مختلف صفرای گاوی خشک شده همراه با سطوح مختلف گلایسین، آنزیم و اسید آلی، 4 آزمایش انجام شد. در آزمایش اول،اثر سطوح مختلف صفرای گاوی خشک شده بر عملکرد، قابلیت هضم ظاهری چربی، بافت شناسی روده و متابولیت های خونی جوجه های گوشتی در دو دوره آزمایش آغازین (7 تا 21 روزگی) و رشد (22 تا 42 روزگی) در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تیمار و 5 تکرار مورد بررسی قرار گرفت. در طول دوره رشد و نیز کل دوره، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در تیمار حاوی 50/0% صفرای گاوی خشک شده در مقایسه با بقیه تیمارها به صورت معنی داردی(05/0p<) بهبود یافت. افزودن صفرای گاوی خشک شده به طور خطی باعث افزایش قابلیت هضم ظاهری چربی شد. همچنین افزودن صفرای گاوی خشک شده باعث افزایش معنی دار(05/0p<) ارتفاع و عرض پرز، عمق کریپت و مساحت سطح ظاهری پرزها گردید. با افزودن صفرای گاوی خشک شده، بین تیمارها از نظر متابولیت های خونی اختلاف معنی داردی مشاهده نشد. در آزمایش دوم، اثرات افزودن سه سطح گلایسین(0، 25/0 و 50/0 درصد) و سه سطح صفرای گاوی خشک شده (0، 25/0 و 50/0 درصد) بر عملکرد، قابلیت هضم ظاهری چربی، متابولیت های خونی و ویسکوزیته شیرابه ایلئومی جوجه های گوشتی تغذیه شده با 5 درصد پیه، مورد بررسی قرار گرفتند. در این آزمایش جیره های آغازین و رشد با انرژی و پروتئین یکسان به طور آزاد در دسترس جوجه ها قرار گرفتند. مصرف خوراک، افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک در دوره آغازین تحت تأثیرتیمارها قرار نگرفتند. افزایش سطح صفرای گاوی، مصرف خوراک، افزایش وزن و قابلیت هضم ظاهری چربی را به طور معنی داردی (05/0p<) افزایش داد. اگرچه متابولیت های خونی با افزودن گلایسین تحت تأثیر قرار نگرفتند، امّا استفاده از 50/0 درصد صفرا میزان کلسترول، تری گلیسرید، hdl و ldl را به طور معنی داردی افزایش داد. ویسکوزیته شیرابه ایلئومی با افزودن مکمل گلایسین با و بدون صفرا تحت تأثیر قرار نگرفت. اثر افزودن سه سطح آنزیم (اندوفید) (0، 05/0 و1 درصد) به همراه سه سطح صفرای گاوی خشک شده (0، 25/0 و50/0 درصد) در آزمایش سوم مورد بررسی قرار گرفت. در این آزمایش، ضریب تبدیل خوراک با افزودن آنزیم و صفرای گاوی خشک شده به طور معنی داردی (05/0p<) کاهش یافت. افزودن صفرای گاوی خشک شده قابلیت هضم ظاهری چربی را به طور معنی داردی (05/0p<) افزایش داد. افزودن آنزیم هرچند که باعث افزایش معنی داردی در کلسترول سرم گردید امّا بر سایر متابولیت های خونی تأثیر نداشت. کلسترول hdl و ldl در نتیجه افزودن سطح 50/0 درصد صفرای گاوی خشک شده به طور معنی داردی افزایش یافتند. هرچند که افزودن آنزیم باعث کاهش معنی داردی در ویسکوزیته شیرابه ایلئومی گردید امّا با افزودن صفرا تحت تأثیر قرار نگرفت. در آزمایش چهارم اثر سه سطح صفرای گاوی خشک شده همراه با سه سطح اسید آلی (آرگاسید) (0، 15/0 و 3/0 درصد) مورد بررسی قرار گرفتند. افزودن صفرای گاوی خشک شده در طول دوره آزمایش تأثیری بر مصرف خوراک نداشت. هرچند که با افزودن صفرای گاوی در طول مدت آزمایش افزایش وزن جوجه ها به طور معنی داردی بهبود یافت. قابلیت هضم ظاهری چربی با افزودن صفرای گاوی خشک شده و نیز با افزودن اسید آلی در سطح 15/0درصد به طور معنی داردی افزایش یافت، امّا اثر متقابلی در نتیجه افزودن صفرا و اسید آلی مشاهده نشد. افزودن اسید آلی تأثیرمعنی داردی بر متابولیت های خونی نداشت امّا افزودن صفرای گاوی خشک شده در سطح 50/0 درصد متابولیت های خونی را به طور معنی داردی افزایش داد. ویسکوزیته شیرابه ایلئومی،با افزودن اسید آلی و صفرای گاوی خشک شده تحت تأثیر قرار نگرفت.

مطالعه بافت شناسی و هیستو شیمیایی پیش معده و سنگدان در شتر مرغ نژاد کانادایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1390
  فاطمه ثابت قدم   احمدرضا راجی

شتر‏مرغ به طبقه پرندگان تعلق دارد و یکی از پنج زیر راسته‏ی متعلق به سینه پهنان محسوب می شود. با توجه به ارزش اقتصادی شتر مرغ (استفاده از گوشت، پر، چرم و تخم شتر مرغ) داشتن اطلاعات کافی در زمینه های مختلف علمی ‏به خصوص شناخت دقیق ساختار های بافتی اندام‏های بدن در ‏این حیوان ضروری می باشد. معده اندام مهمی‏ در دستگاه گوارشی پرندگان محسوب شده که کار هضم مکانیکی و شیمیایی مواد غذایی را بر عهده دارند. معده در پرندگان از دو بخش پیش معده و سنگدان تشکیل شده است. در‏ این تحقیق ساختار بافت‏شناسی و هیستو شیمیایی پیش معده و سنگدان در سه قطعه جوجه‏ی شتر‏مرغ و سه قطعه شتر‏مرغ بالغ مورد بررسی قرار گرفت. تهیه‏ی مقاطع و رنگ آمیزی‏های بافتی با روش‏های متداول بافت‏شناسی انجام شد و نمونه‏ها با هماتوکسیلین و ائوزین، آلسین بلو، ماسون تری کروم سبز، پاس و ورهوف رنگ آمیزی و با میکروسکوپ نوری مطالعه شدند. پیش معده در شتر مرغ از دو بخش غده ای و غیرغده ای تشکیل شده که سطح آنرا کوئیلین می پوشاند. مخاط بخش غیرغده ای دارای چین‏های طولی و مخاط بخش غده ای برجستگی‏های گرد دارد که وسط آنها منفذ غدد پیش معده دیده می شود، بخش غیر غده ای از لحاظ بافتی مشابه ساختمان بافتی سنگدان می باشد، با این تفاوت که لایه‏ی ماهیچه‏ای نازک دارد. اپی تلیوم پوشاننده سطح مخاط در پیش معده از نوع استوانه ای ساده و پارین از بافت همبند سست تشکیل شده است. غدد مخاطی از نوع کیسه ای با واحد‏های ترشحی از نوع لوله ای منشعب مرکب و اپی تلیومی ‏از نوع استوانه ای ساده در پارین مشاهده گردید. ترشحات غدد با رنگ‏آمیزی پاس و آلسین بلو مثبت بود که نشان‏دهنده‏ی حضور گلیکوپروتئین‏های اسیدی و خنثی در این ترشحات می‏باشد. طبقه‏ی ماهیچه ای در بخش غده ای شامل دو لایه‏ی ماهیچه‏ی صاف، داخلی حلقوی و خارجی طولی می باشد. سطح داخل سنگدان در شترمرغ از لایه‏ی ضخیمی ‏به نام کوئیلین پوشیده شده است. اپی تلیوم از نوع استوانه ای ساده است و‏ ایجاد غددی از نوع لوله ای منشعب ساده به نام غدد مخاطی را می کند که ترشح کننده‏ی کوئیلین هستند. پارین از بافت همبند سخت وطبقه‏ی ماهیچه ای بسیار ضخیم و در‏هم پیچیده از ماهیچه های صاف تشکیل شده است. مورفومتری در تمام نمونه‏ها انجام گرفت. نتایج نشان داد که ساختمان بافتی در جوجه و بالغ تقریبا یکسان می باشد. ‏این نتایج با اطلاعات موجود درباره‏ی سایر گونه‏های پرندگان مقایسه گردید

ارزش غذایی دانه سویای پرچرب اکسترود شده و کاربرد آن در تغذیه جوجه های گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  سیدعلی میرقلنج   ابوالقاسم گلیان

درابتدا نمونه هایی ازدانه های سویای پرچرب توسط دستگاه اکسترودر مرطوب دوکاندیشنره، به مدت 15ثانیه در3 دمای 145، 155 و165درجه سانتیگراد اکسترود شدند. درآزمایش اول، شاخص های کیفیت آزمایشگاهی شامل شاخص فعالیت اوره آز(ua)، قابلیت حل شدن پروتئین درهیدروکسیدپتاسیم(pskoh) وشاخص تفرق پروتئین(pdi) نمونه ها اندازه گیری شد. میانگین شاخص فعالیت اوره آز دانه های سویای اکسترود شده درسه دمای 145، 155 و165 به ترتیب 11/0 ، 09/0 و 05/0، میانگین شاخص قابلیت حل شدن پروتئین در هیدروکسید پتاسیم به ترتیب2/80، 0/78 و 3/72 و میانگین شاخص تفرق پروتئین نیز به ترتیب 6/21، 8/20 و 5/16 بدست آمدکه نشان داد هرسه شاخص کیفی برای نمونه های سویای اکسترود شده درمحدوده قابل قبول برای تغذیه جوجه ها می باشد. درآزمایش دوم، مقادیر انرژی قابل سوخت وسازظاهری تصحیح شده برای ازت (amen) و قابلیت هضم مواد مغذی در مقابل سطوح استفاده از نمونه در جیره پایه (صفر، 5/7، 15 و 5/22 درصد) آنالیز رگرسیون شده و تا 100 درصد جایگزینی برآورد شدند. میانگین amen و قابلیت هضم مواد مغذی دانه های سویای اکسترود شده درسه دمای 145، 155 و 165 به ترتیب 3893، 3908 و 4037 کیلوکالری برکیلوگرم به دست آمد. قابلیت هضم ظاهری ماده خشک و چربی خام دانه های سویای اکسترود شده دردمای 165 درجه سانتیگراد نسبت به دمای 145 درجه سانتیگراد، بطورمعنی داری افزایش یافتند (p<0/05) ولی قابلیت هضم ظاهری پروتئین خام، فیبرخام و خاکسترتحت تاثیر دمای اکستروژن قرار نگرفتند(p>0/05). در آزمایش سوم، با استفاده از 192 قطعه جوجه گوشتی در قالب 4 تیمار با 4 تکرار، اثرات استفاده از سطوح صفر، 5/7، 15و 5/22 درصد دانه سویای اکسترود شده در دمای 155 درجه سانتیگراد برعملکردجوجه های گوشتی بررسی گردید. در18 روزگی، کاهش خطی معنی داری در درصد اشباعیت اکسیژن خون جوجه ها با افزایش سطح دانه سویای اکسترود شده درجیره مشاهده گردید (p<0/05). در21 روزگی، استفاده از 5/22 درصد دانه سویای اکسترود شده در جیره، وزن نسبی پانکراس جوجه ها را نسبت به گروه شاهد بطورمعنی داری افزایش داد (p<0/05)وسطح جذبی پرزهای دئودنوم و ژژونوم جوجه ها را نیز نسبت به گروه شاهد بطور معنی داری کاهش داد (p<0/05). درطول کل دوره، استفاده از 5/22 درصد دانه سویای اکسترود شده درجیره، میانگین افزایش وزن و مصرف خوراک جوجه ها را بطور معنی داری کاهش داد (p<0/05) ولی این کاهش عملکرد رشد تا سطح 15 درصد معنی دار نبود (p>0/05). با افزایش سطح دانه سویای اکسترود شده درجیره، سطح تری گلیسرید سرم خون جوجه ها نسبت به گروه شاهد کاهش یافت و درصد چربی محوطه بطنی جوجه ها نیز به طور خطی کاهش یافت (p<0/05). در آزمایش چهارم، با استفاده از 144 قطعه جوجه گوشتی در قالب 3 تیمار با 4 تکرار، تاثیر سه دمای 145، 155 و 165 درجه سانتیگراد اکستروژن دانه سویا در سطح 15 درصد جیره بررسی گردید. با استفاده از 15 درصد دانه سویای اکسترود شده در دماهای 145، 155 و 165 درجه سانتیگراد، عملکرد رشد، ویسکوزیته محتویات گوارشی روده ، ترکیب گازها و متابولیت های خون جوجه ها تحت تاثیر قرار نگرفت (p>0/05) ولی با افزایش دمای اکستروژن دانه سویای پرچرب از 145 تا 165 درجه سانتیگراد، وزن نسبی پانکراس جوجه ها در روز 21 بطور خطی کاهش و طول پرزهای مخاط ژژونوم نیز افزایش یافت(p<0/05). نتایج همبستگی پیرسون نشان دادکه وزن نسبی پانکراس جوجه ها درمیان شاخص های کیفی، بیشترین همبستگی را با شاخص اوره آز داشت ولی داده های عملکرد رشد، درصد اشباعیت اکسیژن خون و سطح جذبی پرزهای مخاطی روده جوجه ها بیشترین همبستگی را با شاخص تفرق پروتئین نشان دادند. همچنین شاخص های آزمایشگاهی و داده های بیولوژیکی در 42 روزگی، همبستگی بیشتری نسبت به 21 روزگی نشان دادند.

مطالعه ی روند تکاملی ساختار بافتی روده ی بزرگ در جنین و جوجه ی یک روزه شترمرغ نژاد کانادایی (struthio camelus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1391
  محمد امین بهنامی طبس   احمدرضا راجی

نتایج مطالعه مانشان داد که اپی تلیوم در روز 26 در هر دو بخش سکوم و کولون از نوع استوانه ای ساده می باشد، حضور سلول جامی در کولون و سکوم در روز 26 جنینی مشاهده گردید ولی درروز 30 جنیی ترشحات این سلول ها در رنگ آمیزی های پاس و آلسین بلو در هر دو بخش مثبت بودند. پرزهای کوتاه و قارچی شکل در روز 30 در کولون و سکوم مشاهده گردید. غدد لیبرکوهن در کولون در روز 30 و در سکوم در روز 36 مشاهده گردید. پارین تا روز 30 جنینی از نوع بافت همبند مزانشیمی می باشد و از روز 30 به بعد به بافت همبند سست تمایز می یابد. ماهیچه ی مخاطی در کولون از روز 30 جنینی و در سکوم روز 36 جنینی شکل می گیرد و از نوع ماهیچه صاف می باشد. طبقه ی ماهیچه ای از نوع صاف و از دو لایه حلقوی داخلی و طولی خارجی می باشد. از روز 22 جنینی حضور رشته های عصبی در طبقه ماهیچه ای قابل مشاهده می باشد. لایه سروزی در روز 22 جنینی از نوع بافت همبند مزانشیمی است در حالی که در روز 26 جنینی به بافت همبند سست به همراه سلولهای مزانشیمی تمایز می یابد

اثر پروتئین و ترئونین قابل هضم جیره آغازین بر بافت شناسی روده ، فراسنجه های خونی و عملکرد جوجه های گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  سجاد مرادی   حسن کرمانشاهی

این آزمایش به منظور بررسی اثر سطوح پروتئین و ترئونین قابل هضم در دوره آغازین بر بافت شناسی روده ، فراسنجه های خونی و عمکرد جوجه های گوشتی انجام شد. تعداد 300 قطعه جوجه گوشتی نر سویه راس 308 در قالب طرح کاملاً تصادفی و به صورت فاکتوریل 3×2 با دو سطح پروتئین قابل هضم(5/18و5/21درصد) و سه سطح ترئونین قابل هضم(83/0، 91/0و99/0 درصد) در دوره آغازین با 5 تکرار10 قطعه ای انجام شد. بافت شناسی روده کوچک با استفاده از اسلایدهای بافت شناسی تهیه شده از ژژنوم در 10 روزگی انجام شد. در سن 10 روزگی از هر پن یک جوجه با میانگین وزنی پن انتخاب شد و از سیاهرگ بال نمونه ی سرم خون تهیه گردید. تمام جوجه ها از 11 تا 42 روزگی بر اساس توصیه راس ، با یک جیره میان دان و یک جیره پایانی تغذیه شدند. نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که سطوح پروتئین و ترئونین قابل هضم تاثیر معنی داری(05/0< p) بر مصرف خوراک در دوره آغازین، رشد و پایانی نداشتند. سطوح متفاوت ترئونین قابل هضم تاثیر معنی داری (05/0< p) بر افزایش وزن روزانه وضریب تبدیل غذایی نداشتند اما سطح 5/21درصد پروتئین قابل هضم به طور معنی داری(05/0< p) سبب افزایش وزن روزانه جوجه ها و بهبود ضریب تبدیل غذایی در دوره آغازین گردید. سطوح پروتئین قابل هضم و ترئونین قابل هضم تأثیر معنی داری بر اجزاء لاشه، سینه، ران، پشت، چربی بطنی، دئودنوم، ژژنوم و ایلئوم نداشت(05/0< p). افزایش ترئونین جیره به مقدار 83/0 ، 91/0 99/0 درصد به جیره ی خوراکی در دوره آغازین به طور معنی داری (05/0< p)طول دئودنوم جوجه های 10 روزه را افزایش داد. افزایش سطوح پروتئین و ترئونین قابل هضم موجب افزایش طول پرز، عمق کریپت وکاهش نسبت طول پرز به عمق کریپت بخش ژژنوم روده کوچک در دوره ی آغازین گردید(05/0< p). این در حالیست که سطوح پروتئین و ترئونین قابل هضم بر پارامترهای ضخامت لایه ی اپیتلیال، عرض پرز ژژنوم جوجه ها در دوره آغازین تاثیری(05/0< p) نداشت. سطوح پروتئین قابل هضم دارای تأثیر معنی داری(05/0< p) بر پروتئین کل و اسید اوریک خون داشت و با افزایش سطح پروتئین خوراک این پارامترها نیز افزایش پیدا کردند، با این وجود سطوح پروتئین و ترئونین قابل هضم بر تری گلیسرید، گلوکز، کلسترول،گلوبین، آلبومین تأثیر معنی داری(05/0< p) نداشت.

تعیین اثرات ضداکسیدان های آلی در جیره های مکمل شده با روغن-های گیاهی و پیه حیوانی بر عملکرد، سیستم ایمنی، فراسنجه های استخوانی و اکسیداسیونی جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  سید جواد حسینی واشان   اکبر یعقوبفر

به منظور ارزیابی مکمل سازی منابع روغن گیاهی (روغن کانولا، سویا) و پیه به همراه ضداکسیدان های آلی پودر زردچوبه و تفاله گوجه فرنگی در جوجه های گوشتی تحت تنش گرمایی تعداد 6 آزمایش انجام گرفت. در آزمایشات اول و دوم که در قالب آزمایشات فاکتوریل 3*3 طرح کاملاً تصادفی انجام شد در آزمایش اول، اختلاف معنی داری در وزن بدنی، مصرف خوراک، ضریب تبدیل، راندمان مصرف انرژی، پروتئین، شاخص تولید و پاسخ ایمنی جوجه های تغذیه شده با روغن های کانولا، سویا و پیه و سطوح پودر زردچوبه مشاهده نشد بجز در 28 روزگی که شاخص تولید و وزن بدنی در گروه تغذیه شده با روغن کانولا بالاتر بود. پودر زردچوبه و روغن کانولا، وزن نسبی طحال و بورس را افزایش و چربی بطنی و کبد را کاهش دادند فراسنجه های ظاهری استخوان و درصد کلسیم استخوان در گروه کانولا و زردچوبه بالاتر بود. در آزمایش دوم روغن کانولا و زردچوبه کلسترول خون را کاهش دادند و زردچوبه باعث افزایش hdl شد. فراسنجه های خونی شامل شمارش سلولی و درصد هماتوکریت تحت تأثیر قرار نگرفت اما نسبت هتروفیل به لمفوسیت در جوجه های تحت تنش تغذیه شده با زردچوبه کاهش یافت. نوع روغن تأثیری بر فعالیت آنزیم های alp، ast، alt، ck، ldh و لیپاز نداشت. پودر زردچوبه فعالیت آنزیم های alp، ast، alt، ck، و لیپاز را کاهش داد. روغن کانولا باعث افزایش فعالیت gpx و زردچوبه باعث افزایش فعالیت sod و gpx گردید. پودر زردچوبه شاخص tbars را نیز کاهش داد. آزمایشات سوم و چهارم نیز در قالب طرح کاملاً تصادفی با آزمایشات فاکتوریل 3*3 انجام شد. در آزمایش سوم نوع روغن و سطح تفاله گوجه تأثیری بر عملکرد، شاخص تولید، راندمان مصرف انرژی، پروتئین و پاسخ ایمنی جوجه های تحت تنش گرمایی نگذاشت. روغن کانولا وزن نسبی کبد و چربی بطنی و تفاله گوجه وزن نسبی چربی بطنی را کاهش داد و وزن نسبی طحال و بورس در روغن کانولا و تفاله گوجه افزایش یافت. روغن کانولا و تفاله گوجه باعث بهبود شاخص های ظاهری استخوان شدند در آزمایش چهارم روغن کانولا و تفاله گوجه میزان کلسترول و ldl را کاهش و hdl را افزایش داد. فعالیت آنزیم-هایalp، ast و ldh در جوجه های تغذیه شده با روغن کانولا کاهش یافت. تفاله گوجه نیز فعالیت آنزیم های alp، ast، alt و ck را کاهش داد. فعالیت gpx و شاخص tbars در پیه کمتر بود تفاله گوجه باعث بهبود فعالیت sod، gpx و کاهش tbars گردید تفاله گوجه h:l را کاهش داد. آزمایشات پنجم و ششم نیز در قالب طرح کاملاً تصادفی با آزمایشات فاکتوریل 2*2*3 انجام گرفت. در آزمایش پنجم روغن کانولا وزن بدنی، شاخص تولید و راندمان مصرف انرژی و پروتئین را بهبود بخشید ولی سطح پودر زردچوبه و تفاله گوجه تأثیری بر عملکرد، راندمان مصرف انرژی و پروتئین نداشت. پاسخ ایمنی و وزن نسبی اندام های لمفاوی بورس و طحال در جوجه های تغذیه شده با روغن کانولا، زردچوبه و تفاله گوجه بالاتر بود. روغن کانولا، پودر زردچوبه و تفاله گوجه درصد چربی بطنی را کاهش دادند. روغن کانولا و زردچوبه باعث بهبود فراسنجه های استخوانی شدند ولی تفاله گوجه تأثیری نداشت همچنین روغن کانولا باعث بهبود ارتفاع پرز و عمق کریپت و کاهش عرض پرز شد ولی پودر زردچوبه و تفاله گوجه تأثیر معنی داری نداشتند. عمق کریپت تحت تأثیر اثرات متقابل روغن، گوجه و زردچوبه قرار گرفت. در آزمایش ششم روغن های کانولا و سویا کلسترول و ldl را کاهش و hdl را افزایش دادند. زردچوبه نیز ldl را کاهش و hdl را افزایش و تفاله بر هیچ کدام اثر نگذاشت. نوع روغن، زردچوبه و تفاله تأثیری بر پروتئین تام و گلوکز خون نداشت. روغن کانولا درصد هموگلوبین و هماتوکریت را افزایش داد. روغن کانولا، زردچوبه و تفاله گوجه نسبت h:l را کاهش دادند فعالیت آنزیم های alp، ast و alt در روغن کانولا و تفاله گوجه کاهش یافت ولی از زردچوبه تأثیر نپذیرفتند. روغن کانولا و زردچوبه فعالیت gpx را افزایش و tbars را کاهش دادند. کلید واژه ها: روغن، زردچوبه، تفاله گوجه، عملکرد، ایمنی و فراسنجه های ضداکسیدانی

اثر آنزیم و محرک های رشد بر ایمنی، توسعه دستگاه گوارش و عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره گندم- سویا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1391
  وحید خاکسارزارعها   ابوالقاسم گلیان

به منظور بررسی اثر آنزیم و محرک های رشد بر ایمنی، توسعه دستگاه گوارش و عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره گندم- سویا، آزمایشی به صورت طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل 3×2 شامل دو سطح آنزیم (صفر و 05/0 درصد) و محرک های رشد (فاقد محرک رشد و یا دارای اسانس آویشن شیرازی و یا پروبیوتیک پریمالاک) صورت گرفت. هر تیمار دارای 4 تکرار و مجموعاً 48 جوجه در هر تیمار بود که در دوره های آغازین (10-1روزگی)، رشد (24-11روزگی) و پایانی (42-25روزگی) تغذیه شدند. اثر متقابلی از آنزیم و محرک رشد بر پارامترهای اندازه گیری شده مشاهده نشد. در مقایسه با گروه کنترل، جوجه های تغذیه شده با جیره های حاوی آنزیم اندوفید w، اسانس آویشن شیرازی و یا پروبیوتیک پریمالاک افزایش وزن و ضریب تبدیل خوراک بهتری را در دوره های آغازین، رشد، پایانی و کل دوره نشان دادند (05/0p<)، همچنین ایمنی را به لحاظ پاسخ به تزریق فیتوهماگلوتنین (hypersensitivity) و نسبت هتروفیل به لمفوسیت بهبود دادند (05/0p<) و جمعیت میکروبی لاکتوباسیلوس و بیفیدوباکتریوم را افزایش (05/0p<) و اشرشیاکلی را کاهش (05/0p<) دادند. افزودن آنزیم به جیره ها ویسکوزیته مواد هضمی در روده را در روز 24 کاهش (05/0p<)، تری گلیسرید و کلسترول سرم را در روز 40 افزایش (05/0p<)، وزن نسبی لاشه را افزایش (05/0p<) و وزن نسبی دئودنوم، ژژونوم و ایلئوم را کاهش (05/0p<) داد. اسانس و پروبیوتیک، اسیدیته مواد هضمی را در روز 24 و تری گلیسرید، کلسترول و ldl سرم جوجه ها را در روز 40 کاهش (05/0p<) و وزن نسبی لاشه، سینه و چربی بطنی را بهبود (05/0p<) دادند. تولید آنتی بادی کل برعلیه آنتی ژن گلبولهای قرمز خون گوسفند (srbc) و ایمونوگلوبولین g با استفاده از پروبیوتیک و تعداد گلبول های سفید با افزودن محرک های رشد (اسانس و پروبیوتیک) به جیره کنترل افزایش یافت (05/0p<). جیره های حاوی آنزیم و یا پروبیوتیک، صفات بافتی ژژونوم و ایلئوم را در روزهای 21 و 42 بهبود دادند (05/0p<) و میزان این بهبود در مقایسه با تغییرات ایجاد شده توسط اسانس بسیار بیشتر بود. بطور کلی استفاده از آنزیم اندوفید w، اسانس آویشن شیرازی و یا پروبیوتیک پریمالاک در جیره گندم- سویای جوجه های گوشتی سبب بهبود عملکرد، ایمنی و توسعه دستگاه گوارش گردید هر چند که میزان بهبود توسط پروبیوتیک در مقایسه با اسانس بیشتر بود.

تاثیر استروئید آنابولیک استانوزولول همراه با هشت هفته تمرین مقاومتی و استقامتیبر تغییرات ساختاری کبد در موش صحرایی نر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده تربیت بدنی و علوم ورزشی 1391
  ذبیح اله قدم پور واحد   امیر رشید لمیر

هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر استانوزولول همراه با هشت هفته تمرین مقاومتی و استقامتی بر تغییرات ساختاری بافت کبد در موش صحرایی نر می باشد. 49 سر موش صحرایی نر ویستار با سن 12 هفته و وزن 94/7±53/228 به طور تصادفی در هفت گروه هفت تایی تقسیم شدند: کنترل+ دارونما، مقاومتی+ دارونما، مقاومتی+ استانوزولول mg/kg 2، مقاومتی+ استانوزولول mg/kg 5، استقامتی+ دارونما، استقامتی+ استانوزولول mg/kg 2، استقامتی+ استانوزولول mg/kg 5. تمرین مقاومتی شامل سه جلسه در هفته با سه ست پنج تکراری صعود از نردبان و تمرین استقامتی سه جلسه در هفته روی تردمیل جوندگان به مدت هشت هفته بود. در پایان دوره بعد ازکالبدگشایی، نمونه برداری از کبد موش ها برای مطالعه با میکروسکوپ الکترونی و نوری صورت گرفت. نتایج نشان داد، گروه های استانوزولول افزایش وزن معنی داری را نسبت به دیگرگروه ها نداشتند (05/0> p). مطالعه بخش هایی از کبد موش ها با استفاده از میکروسکوپ نوری و الکترونی نشان داد، گروه کنترل و تمرین بدون دارو سالم بوده اما در گروه های دریافت دارو، آسیب های بافتی و آزار سلولی کبد مشاهده گردید.آسیب ها در گروه-های دریافت کننده mg/kg 5 شدیدتر بوده، با دوز دارو رابطه مستقیم داشت. تغییرات ایجاد شده نشان دهنده نکروز و مرگ سلولی در بافت کبد بود. طبق یافته ها، تمرین مقاومتی و استقامتی قادر به جلوگیری از آسیب های کبدی ناشی از استانوزولول نبوده و با وجود مصرف تزریقی و دوز پایین نیز این آسیب ها مشاهده می شود. بنابراین ورزشکاران نباید از این دارو برای افزایش عملکرد، قدرت و عضله سازی استفاده نمایند.

اثر سطوح مختلف پروتئین و اسیدهای آمینه گوگرددار قابل هضم جیره آغازین بر عملکرد و بافت شناسی روده کوچک (ژژنوم) جوجه های گوشتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  آویسا اخوان خالقی   ابوالقاسم گلیان

آزمایشی به منظور اثر پروتئین و اسیدهای آمینه گوگرد دار قابل هضم جیره آغازین بر عملکرد و بافت شناسی ژژنوم جوجه های گوشتی در قالب طرح کاملاً تصادفی با ترتیب فاکتوریل3×2 انجام شد. 300 قطعه جوجه گوشتی نر یک روزه سویه راس به 30 گروه 10 قطعه ای تقسیم شدند. تیمارهای آزمایشی شامل دو سطح پروتئین قابل هضم 5/19 و 5/21 درصد و سه سطح اسیدهای آمینه گوگرد دار قابل هضم 94/0، 02/1 و 1/1 درصد بودند. افزایش درصد اسیدهای آمینه گوگرددار قابل هضم ، مصرف خوراک و ضریب تبدیل را در دوره آغازین افزایش داد اما بر افزایش وزن در این دوره تأثیری نداشت. با افزایش درصد اسیدهای آمینه گوگرددار قابل هضم در دوره آغازین، افزایش وزن روزانه و مصرف خوراک در دوره پایانی و کل دوره افزایش یافت اما بر ضریب تبدیل تأثیری نداشت. با افزایش سطح اسیدهای آمینه گوگرددار قابل هضم در دوره آغازین، اجزای لاشه و وزن نسبی قسمتهای مختلف روده کوچک در10 و42 روزگی اختلاف معنی داری را نشان نداد اما چربی محوطه شکمی در 42 روزگی کاهش یافت. با افزایش سطح پروتئین قابل هضم ضخامت ماهیچه در ژژنوم در 10 روزگی افزایش یافت. با افزایش درصد اسیدهای آمینه گوگرددار قابل هضم ،ارتفاع و عرض پرز در ناحیه ژژنوم در 10 روزگی افزایش یافت.سطوح پروتئین قابل هضم و اسیدهای آمینه گوگرددار قابل هضم تأثیری بر طول نسبی اجزای روده کوچک در 10 و 42 روزگی نداشت.

اثر مخلوط تیمول و کارواکرول و مکمل آنزیمی بر فعالیت آنزیم های هضمی و آنتی اکسیدانی، ایمنی، توسعه دستگاه گوارش و عملکرد جوجه های گوشتی تغذیه شده با جیره های حاوی کربوکسی متیل سلولز و گندم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  حمیده هاشمی پور   ابوالقاسم گلیان

به منظور بررسی اثر مخلوط تیمول و کارواکرول در شرایط مختلف تغذیه‏ای بر فعالیت آنزیم های هضمی و آنتی اکسیدانی، ایمنی، توسعه دستگاه گوارش و عملکرد جوجه های گوشتی سه آزمایش طراحی شد.آزمایش اول به صورت طرح کاملاً تصادفی شامل 4 سطح صفر، 60، 100 و 200 میلی گرم به ازاء کیلوگرم از تیمول+کارواکرول در جیره ذرت-سویا، آزمایش دوم به صورت طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل 3×2 شامل دو سطح صفر و 2% کربوکسی متیل سلولز (cmc) و سه سطح تیمول+کارواکرول (صفر، 100 و 200 میلی گرم به ازاء کیلوگرم) در جیره ذرت-سویا و آزمایش سوم به صورت طرح کاملاً تصادفی در قالب فاکتوریل 3×2 شامل دو سطح آنزیم اندوفیدw (صفر و 05/0 درصد) و سه سطح تیمول+کارواکرول (صفر، 100 و 200 میلی گرم به ازاء کیلوگرم) در جیره گندم-سویا انجام گرفت. هدف استفاده از cmc درجیره ایجاد ویسکوزیته و هدف استفاده از مکمل آنزیمی، بهبود شرایط ویسکوز شده توسط گندم بود. در هر سه آزمایش، هر تیمار دارای 5 تکرار 12 قطعه جوجه‏ای بود که در دوره های آغازین (10-1روزگی)، رشد (24-11روزگی) و پایانی (42-25روزگی) تغذیه شدند. جوجه های تغذیه شده با تیمول+کارواکرول، افزایش وزن و بازده خوراک بهتری داشتند. در ماهیچه ران فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی سوپر اکسید دسموتاز و گلوتاتیون پراکسیداز افزایش و میزان مالون دی آلدهید کاهش یافت. اما این خاصیت آنتی‏اکسیدانی در ماهیچه سینه مشاهده نشد. فعالیت آنزیم های پانکراسی و روده ای تریپیسن، لیپاز و پروتئاز در24 روزگی بیشتر شد اگرچه در 42 روزگی تفاوتی وجود نداشت. مجموع اسید های‏چرب غیراشباع با یک و یا چند باند دوگانه و امگا- 6 در ماهیچه ران افزایش اما در ماهیچه سینه بدون تغییر ماند. سطح 200 میلی گرم تیمول+کارواکرول، آسپارتات‏آمینوترانسفراز را بدون هیچ تأثیری بر کراتین‏کیناز افزایش و جمعیت میکروبی ایلئوم و صفات بافتی روده کوچک را بهبود داد. همچنین ایمنی به لحاظ پاسخ به تزریق فیتوهم‏آگلوتنین و افزایش تولید آنتی بادی بر علیه آنتی ژن srbc و ایمونو گلوبین g و کاهش نسبت هتروفیل به لنفوسیت ، بهبود یافت. مصرف 2 درصد cmc، افزایش وزن و مصرف خوراک را در کل دوره کاهش و ویسکوزیته مواد‏هضمی را افزایش داد. مصرف مکمل آنزیمی در جیره گندم با بهبود جمعیت میکروبی ایلئوم و صفات بافتی روده کوچک، افزایش وزن بیشتری را نشان داد.

اثر پروتئین و لیزین قابل هضم جیره آغازین بر عملکرد و بافت شناسی روده جوجه های گوشتی سویه راس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1392
  محمد صادق حسینی مقدم   حسن نصیری مقدم

این آزمایش به منظور بررسی تأثیر سطوح مختلف پروتئین و لیزین قابل هضم جیره های غذایی دوره آغازین بر عملکرد و خصوصیات لاشه جوجه های گوشتی انجام شد. 300 قطعه جوجه خروس گوشتی سویه راس 308 در سن یک روزگی به 6 تیمار با 5 تکرار اختصاص یافت. آزمایش در قالب طرح کاملا? تصادفی و به صورت فاکتوریل 3×2 انجام شد. پروتئین قابل هضم شامل دو سطح 19 و 22 درصد و سطوح لیزین قابل هضم شامل 27/1، 35/1 و 43/1 درصد جیره غذایی بود. پرورش جوجه ها بر روی بستر و با برنامه نوری 24 ساعته در سه روز اول و سپس یک ساعت تاریکی و 23 ساعت روشنایی صورت گرفت. دسترسی جوجه ها به آب و خوراک به صورت آزاد بود. سطح پروتئین قابل هضم جیره ی آغازین برافزایش وزن روزانه، خوراک مصرفی روزانه و ضریب تبدیل غذایی در کل دوره پرورش اثر معنی داری نداشت. سطوح مختلف لیزین قابل هضم اثر معنی داری بر مصرف خوراک روزانه داشت (05/0p<) .بیش ترین و کم ترین مقدار میانگین خوراک مصرفی روزانه در دوره آغازین به ترتیب مربوط به جوجه هایی بود که با جیره حاوی 35/1و 27/1 درصد لیزین قابل هضم تغذیه شده بودند. تأثیر سطوح مختلف لیزین قابل هضم بر افزایش وزن روزانه معنی دار نبود. سطوح مختلف لیزین قابل هضم بر ضریب تبدیل غذایی اثر معنی داری داشت. بهترین و نامطلوب ترین ضریب تبدیل غذایی در کل دوره پرورش به ترتیب مربوط به جوجه هایی بود که با جیره حاوی سطوح لیزین قابل هضم 27/1 و 35/1 درصد تغذیه شده بودند. نتایج مربوط به اجزای لاشه در سنین 10 و 42 روزگی نشان داد که سطوح مختلف پروتئین قابل هضم و لیزین قابل هضم جیره آغازین اثر قابل ملاحظه ای بر اجزای لاشه نداشت. افزایش سطوح پروتئین قابل هضم در سن 10 روزگی تأثیر معنی داری بر روی هیچکدام از پارامترهای اندازه گیری شده روده شامل طول پرز، عرض پرز و عمق کریپت نداشت اما افزایش سطوح لیزین قابل هضم سبب افزایش معنی دار عرض پرز و عمق کریپت در سن 10 روزگی گردید (05/0p<). نتایج حاصل از این آزمایش نشان داد که سطح پروتئین قابل هضم 19 درصد و لیزین قابل هضم 35/1 بهترین تاثیر را بر روی عملکرد و بافت شناسی روده کوچک جوجه های گوشتی دارد.

بررسی اثر زمان خوراک دهی بر تغییرات هیستومورفومتری ژژنوم بلدرچین (coturnix coturnix)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1393
  رضا علیمردانی   حیدر زرقی

به منظور بررسی اثر زمان شروع به تغذیه پس از هچ بر رشد بدن، توسعه¬ی دستگاه گوارش و هیستومورفومتری ژژنوم در بلدرچین ژاپنی آزمایشی با 120 قطعه جوجه¬ی یک روزه در قالب طرح کاملاً تصادفی شامل 3 تیمار با 4 تکرار و 10 قطعه پرنده در هر واحد آزمایشی انجام شد. تیمارها شامل 3 زمان شروع به تغذیه (3، 24 و 48 ساعت پس از هچ) بودند. تمامی پرندگان پس از سپری شدن دوره¬ی محرومیت، به خوراک دسترسی آزاد داشتند. تأخیر در دسترسی به خوراک پس از هچ باعث افزایش ضریب تبدیل غذایی به طور معنی¬دار شد (05/0p<). اگر چه بین تیمارهای مختلف در رابطه با سایر شاخص¬های عملکرد تولیدی مانند وزن در سن 15 روزگی، رشد روزانه و خوراک مصرفی 15-1 روزگی تفاوت معنی¬دار دیده نشد ولی با افزایش مدت زمان عدم دسترسی به خوراک شاخص¬های فوق کاهش یافتند. وزن نسبی (درصد از وزن بدن) اندام¬های گوارشی با افزایش مدت زمان عدم دسترسی به خوراک کاهش یافت که این کاهش وزن در 15 روزگی در مورد دئودنوم معنی¬دار شد (05/0p<). زمان شروع به تغذیه بر جذب زرده اثر معنی¬دار نداشت. سن بر هیستومورفومتری ژژنوم بلدرچین ژاپنی تأثیر معنی¬داری داشت به طوری که با افزایش سن تا 9 روزگی تمام پارامترها (طول پرز، عرض پرز، نسبت طول به عرض، عمق کریپت، ضخامت لایه¬ی عضلانی و سطح جذبی) افزایش نشان دادند. تمام پارامترها (طول پرز، عرض پرز، نسبت طول به عرض، عمق کریپت، ضخامت لایه¬ی عضلانی و سطح جذبی) در نیمه¬ی اول ژژنوم به طور معنی¬داری بیشتر از نیمه¬ی دوم بود. نتایج این مطالعه نشان داد که باید تغذیه¬ی بلدرچین¬ها بلافاصله پس از هچ آغاز شود و حداکثر زمان تأخیر در شروع به تغذیه بیش از 24 ساعت نباشد.

مطالعه بافت شناسی تخمدان و لوله رحمی شتر یک کوهانه و مقایسه آن با گاو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده دامپزشکی 1388
  عزت سالاری   احمدرضا راجی

شتر به دلیل مقاومت در برابر شرایط کمبود آب، غذای کم کیفیت و استرس گرمایی شدید در طول تابستان، احتمالاً منبع غذایی بهتری از گاو است. با این وجود بهره برداری از ظرفیت های تولید شتر تنها در صورتی امکان پذیر است که توان بالقوه تولیدمثلی شتر بهبود یابد. جهت استفاده از پیشرفت های اخیر در تکنیک هایی از قبیل سوپراوولاسیون و انتقال رویان فهمی عمیق از بیولوژی تولیدمثلی شتر از جمله درک صحیح از آناتومی و بافت شناسی لوله تناسلی ضروری است. در این تحقیق، بافت شناسی تخمدان و لوله رحمی در 7 نفر شتر یک کوهانه با تخمدان و لوله رحمی 5 رأس گاو هولشتاین مقایسه شدند. تخمدان و لوله رحمی از دام های سالم کشتارشده در کشتارگاه تهیه، و با سالین نرمال شستشو داده شدند. نمونه ها در فرمالین 10% فیکس و سپس مراحل آبگیری، شفاف کردن و آغشتگی با پارافین انجام گرفت. مقاطع با ضخامت µ6 با رنگ آمیزی های هماتوکسیلین و ائوزین، پاس، آلسین بلو، تری کروم ماسون، ورهوف و ون گیسون رنگ آمیزی شدند. الگوی تولیدمثلی شتر پلی استروس فصلی و تخمک گذاری در اثر جفت گیری القا می شود. کاهش طول روز عامل تحریک آغاز چرخه فحلی در شتر بوده و به همین علت نمونه برداری در طول ماه های بهمن واسفند انجام گرفت. تخمدان ها در شتر پهن و لوبوله و در داخل بورس تخمدانی قرار دارند. تخمدان در شتر و گاو به وسیله یک لایه اپیتلیوم سطحی از نوع استوانه ای ساده تا مکعبی ساده پوشیده شده است. در زیر اپیتلیوم سطحی در تخمدان شتر کپسولی از بافت همبند متراکم به نام سفید پرده دیده می شود. تخمدان در شتر شبیه به گاو دارای دو بخش قشری و مرکزی می باشد. بخش قشری دارای فولیکول ها در مراحل مختلف رشد و جسم زرد و استروما می باشد. استروما در تخمدان شتر شامل انواع سلول های بافت همبند سست، به همراه رشته های همبندی متراکم و تراکم زیاد سلول های فیبروبلاست می باشد. ساختمان بافتی لوله رحمی در شتر شامل لایه های مخاطی، زیرمخاطی، عضلانی و سروز می باشد. اپیتلیوم پوشاننده لوله رحمی در شتر از نوع استوانه ای ساده مژه دار و بدون مژه و یا شبه مطبق است. ترشحات پوشاننده سطح اپیتلیوم در شتر از نوع موکوپلی ساکارید خنثی و در گاو اسیدی بود.